شهید ابوالفضل بیابانگرد فرزند پاکی و صداقت.
شهادت چیزی نیست که بتوان آن را با سنجش های بشری و مادی ارزیابی کرد .
امام خمینی(ره)
ابوالفضل بیابانگرد فرزند حسینعلی سال 1343 در شهر مذهبی و تاریخی نراق از توابع شهرستان دلیجان متولد شد و تا مقطع دریافت دیپلم تحصیلاتش را در این شهر سپری کرد .
انسان مومن و خداترسی بود . یکی از یاران همیشگی ایشان عباس باقری آزاده سرافراز می باشد . در نراق و بسیج و جبهه همیشه این دو را در کنار هم بودند . قرآن و کتاب و دعا می خواندند .
شهید
ابوالفضل بیابانگرد
سرانجام نیز وصیت کردند هر که زنده ماند فرزند دیگر خانواده نیز باشد .اکنون حاج عباس باقری حق فرزندی را برای حاج حسینعلی و حاجیه خانم نیره قاسمی ادا می کند .
پدر و مادر ابوالفضل هم رمق همیشگی را ندارند و به قول خودشان از پای افتاده اند و گرفتار بیماری از جمله پادرد می باشند . فرزندشان ابوالفضل با همه سجایای اخلاقی که داشت در نوجوانی شوخ طبع بود و همکلاسی هایش یاد می آورند که منزلشان ابتدای بازار نراق انتهای آن کوچه تنگ بود.
وی می گفت من کبوتری دارم که دو شاخ روی سرش هست و وقتی دوستان برای مشاهده کبوترهای شاخ دار روی پله جلوی منزل به انتظار می نشستند به یکباره با یک سطل آب از پشت بام مواجه شده و ضمن فرار از سادگی خود می خندیدند .
ابوالفضل بیابانگرد از اعضای تشکیل دهنده انجمن اسلامی دبیرستان حاج عباس معصومی و یکی از مسئولین کتابخانه این دبیرستان بعد از انقلاب بود .
همچنین یکی از موسسین بسیج نراق نیز بود که همچنان این مکان به عنوان مدرسه عشق دانش آموخته های فراوانی را پرورش و تربیت نموده است . ابوالفضل و دوستانش که از موسسین بسیج بودند بهار سال 1360 در سال چهارم دبیرستان مدرسه و تحصیل را رها و به فرمان مقتدایشان حضرت سید روح الله خمینی(ره) راهی جبهه های نور علیه ظلمت شدند .
شهید بیابانگرد در منطقه تفریحی آبشتا
45 روز در جبهه ماندند و بعد از بازگشت یکماهی به تحصیل ادامه دادند که آبان 1360 باز جبهه نیاز به نیرو داشت تا این عده سهم خود را در شکست دادن حصر آبادان و حضور در جبهه محمدیه دارخوین تجربه کنند .
همین جبهه او و دوست دیرینش عباس باقری و مصطفی طالبی را به درجه جانبازی ارتقاء داد . یک چشمش برای همیشه آسیب دید ولی سعی می کرد اطرافیان زیاد توجه نداشته باشند .
ابوالفضل و یارانش از ممتاز ترین محصلین دبیرستان بودند که به علت هوش و استعداد بالایی که در سطح استان مرکزی دارا بودند مقرر بود تحصیلات جهشی داشته باشند که جبهه و تعهد آنان به دین و مملکتشان این فرصت را از آنها گرفت .
سومین بار اعزام به جبهه شرکت در عملیات ظفرمند فتح المبین در منطقه زعن و جبهه شلش حومه شهر شوش استان خوزستان بود که به همراه بیش از 34 نفر از شهرستان های محلات و دلیجان و نراق تاریخ 2/1/1361 به شهادت رسید.
روز سیزده بدر 1361 تشیع پیکر مطهر و پاک چهار شهید عملیات فتح المبین (شهیدان عبدالله محمودی ، سید غلامرضا باشی ، ابوالفضل بیابانگرد ، مهدی عباسی) بود که گلزار شهدای نراق با حضور آنان افتتاح گردید .
گرچه تنها خواهر شهید زینب گونه و سه برادر محترمشان آقایان ماشاءالله ، علی اصغر و رضا راه این شهید بزرگوار را تا کنون به درستی پیموده اند ولی همه ما نیز متعهد به ادامه راه این شهید و شهیدان گلگون کفن میهن اسلامی ایران هستیم .