سفر آیت الله مهدوی کنی به شهر مذهبی و تاریخی نراق
از دیر باز علما ؛ فضلا ؛ دانشمندان و روحانیون بزرگی از شهر مذهبی و تاریخی نراق پا به عرصه گیتی نهاده و نامشان در تاریخ این دیار جاودان مانده است . عده ای از این عالمان عبارتند از :
علامه ملا محمد مهدی فاضل نراقی فرزند ابوذر معروف به
محقق(1146 ق – 1209 ق)
علامه
ملا احمد فاضل نراقی فرزند ملا محمد مهدی متخلص به صفایی(1185ق – 1245ق)
ملا
ابوالحسن نراقی فرزند ملا محمد مهدی
ملا
محمد باقر نراقی فرزند ملا محمد مهدی
میرزا
ابوالقاسم نراقی فرزند ملا محمد مهدی
ملا
اباذر نراقی فرزند ملا محمد مهدی
ملا
مهدی نراقی فرزند ملا محمد مهدی ملقب به آقا بزرگ و آقا کوچک(1209ق-1268)
ملا
محمد نراقی فرزند ملا احمد ملقب به عبدالصاحب و حجت الاسلام(1217ق–1297ق)
میرزا
محمد صادق نراقی فرزند ملا احمد فاضل(از شاگردان شیخ مرتضی انصاری)
میرزا
محمد نصیر نراقی فرزند ملا احمد(احتمالا نصیرالدین مولف شرحی براصول کافی)
ملا
محمد تقی نراقی فرزند ملا احمد فاضل
میرزا
ابراهیم نراقی فرزند ملا احمد فاضل
حاج
ملا محمد جواد نراقی فرزند ملا احمد فاضل متخلص به شفایی
ملا
هاشم نراقی فرزند ملا احمد فاضل
ملا
محمد علی نراقی فرزند ملا احمد فاضل
میرزا
نصرالله نراقی فرزند ملا احمد فاضل
حاج
میرزا ابوالقاسم نراقی فرزند حاج محمد ملقب به نجم الدین(برادر فخرالدین) (. ـ
1252ق)
حاج
ملا محمد علی نراقی فرزند ملا مهدی بن ملا محمد مهدی
میرزا
محمد الدین نراقی فرزند حاج محمد(حاجی خان)
حاج
میرزا صدرالدین احمد نراقی( . – 1315)
حاج میرزا فخرالدین نراقی فرزند محمدبن احمدبن مهدی بن
ابی ذر نراقی
جلال
الدین محمد فرزند حاجی محمد عبدالصاحب(برادر فخرالدین) مدفون در شیخان
علامه
میرزا شهاب الدین نراقی( .- 25 شوال 1325)مقبره در شیخان قم
حاج میرزا محمد حسین نراقی استاد علم اصول فقه( . – 1319 ق)
حاج
آقا میرزا ابوالحسن نراقی از پیشوایان تراز اول کاشان و از یاران شهید آقا علی
نراقی
آقا
میرزا حسن مجتهد رییس و بزرگ خاندان نراقی و از یاران شهید آقا علی نراقی
حاج
میرزا نظام الدین نراقی( . – 1285 )
حجت
الاسلام آقاعلی نراقی فرزند میرزا محمد حسین مشهور به امام(. – شهادت 1331 ق)
حجت
الاسلام آقا محمد فاضلی نراقی فرزند ملا محمد رضا(.– 1350 ق)
حجت
الاسلام آقا حسین فاضلی نراقی فرزند ملا محمد رضا(حدود 1285 ق– 1355 ق)
طلبه
شهید و رزمنده دفاع مقدس محمد رضا رمضانی فرزند غلامعلی(1342– 2/3/1361)
طلبه
شهید و رزمنده دفاع مقدس حسن کرباسی فرزند علی(1348 – 21/1/1365)
حجت
الاسلام مرحوم سید ابوالفضل بابایی فرزند رضا رزمنده دفاع مقدس(1342-1372)
بر این اساس عالمان و روشنفکران و شخصیت های زیادی در طول تاریخ دو هزار ساله به نراق مسافرت و ضمن برخورداری از آب و هوای پاک خداوندی یادی هم از بزرگان این منطقه می کنند .
منزل تقی خان رئوفی
فرزند محمد رضا در شهر نراق –
مرداد 1361
شکرالله
شریفی فرزند اسماعیل – آیت الله محمد رضا
مهدوی کنی فرزند اسدالله – قدرت الله آقاصادقی
فرزند علی محمد
مرداد 1361 آیت الله محمد رضا حاجی باقری(مهدوی کنی) فرزند اسدالله اهل روستای کن از توابع تهران سفر یک هفته ای به شهر نراق داشتند و بسیجیان مسئولیت حفاظت و مسافرت ایشان را تامین نمودند .آن مقطع 45 نفر از پاسداران و بسیجیان شهر که در سه گروه مجزا به جبهه های نور علیه ظلمت اعزام و در عملیات رمضان شرکت داشتند به نراق باز گشته بودند .
تفرجگاه جاسب در حومه شهر نراق – مرداد 1361
چهره
های قابل شناسایی : حجت الاسلام علی محمد مهدیزاده نراقی فرزند ابوالفضل – احتمالا محمد سعید مهدوی کنی -
آیت الله محمد رضا مهدوی کنی فرزند اسدالله – غلام محمد ابوالحسنی فرزند عزت الله
پاسدار محمد(غلام) ابوالحسنی فرزند عزت الله به عنوان فرمانده بسیج در خصوص مسافرت آیت الله مهدوی کنی و آیت الله مهدیزاده و خانواده هایشان به نراق اظهار داشت :
غلام محمد ابوالحسنی
آقای دیبایی مقدم فرماندار شهرستان دلیجان به بنده فرمود که عالمان برجسته آقایان محمدرضا مهدوی کنی و فضل الله مهدی زاده محلاتی به مدت یک هفته مهمان ما هستند و شما و بسیجیان نراق به دلیل مسئولیت پذیری بالایی که دارید از آنان محافظت و تلاش کنید مشکلی پیش نیاید .
از راست : ناشناس – حجت الاسلام حسین رجبی نویسی امام جمعه فقید شهرستان دلیجان – ناشناس - آیت الله محمد رضا مهدوی کنی فرزند اسدالله – غلام محمد ابوالحسنی
بودجه مورد نیاز را تامین کردند . ابتدا آماده باش کامل به نیروهای بسیج دادم و کا را آغاز کردیم .اول به فکرم رسید منزل پدری ام را محل اسکان در نظر بگیرم که امکانات کافی وجود نداشت . بعد منزل زیبا و فرح بخش آقای تقی خان رئوفی فرزند محمد رضا با اتاق های زیادش مقابل منبع آب را برای اسکان مهیا کردیم و صاحبان منزل مساعدت ویژه ای مبذول داشتند .
تفرجگاه جاسب در حومه
شهر نراق – مرداد 1361
ایستاده
ها از راست : صادق رضی فرزند منصور – ناشناس – حسن نباتی فرزند مندعلی – قدرت الله آقاصادقی فرزند علی
محمد
نشسته
ها : آیت الله محمد رضا مهدوی کنی فرزند اسدالله – اسماعیل حبیبی فرزند اکبر
آیت الله فضل الله مهدی زاده به همراه همسر مکرمه اش حاجیه خانم اقلیم السادات شهیدی محلاتی فرزند سید جلال و دخترانشان خانم ها نجمه و ندا مهدی زاده حضور داشتند . آیت الله محمدرضا مهدوی کنی نیز به همراه همسر مکرمه اش حاجیه خانم قدسیه سرخه ای و تنها پسرش محمد سعید حضور داشتند . آقازاده ایشان بعدا روحانی شد .
حجت الاسلام هبت الله نوروزی فرزند حسنعلی( 1310 - 1382) امام جمعه نراق نیز با همت بلندی که داشت مهمان نوازی خوبی به عمل آورد . حجت الاسلام حسین رجبی نویسی فرزند... (1314 - 1385) امام جمعه شهرستان دلیجان نیز گاهی اوقات در جمع مهمانان حضور داشتند . همچنین واعظ شهر نراق حجت الاسلام علی محمد مهدیزاده نراقی فرزند ابوالفضل نیز علاوه بر لباس روحانی به عنوان نیروی بسیجی از مستقبلین مهمانان بودند .
از راست : اسماعیل حبیبی فرزند اکبر – عباس(حسینعلی) پیشه ور فرزند غلام محمد - آیت الله محمد رضا مهدوی کنی فرزند اسدالله – حجت الاسلام هبت الله نوروزی فرزند حسنعلی امام جمعه فقید شهر نراق
روزی هم در سردیان جاسب با آب و هوای زیبایش گذرانده شد . یک شب پُر خاطره هم منزل حاج سید جلیل ناصری(1299 – 1379) خیٌر نیکوکار روستای واران جاسب بودیم . حاج ناصری مدیر کارخانه تولید حلوا شکری عقاب شد .
تفرجگاه جاسب
آیت
الله محمد رضا مهدوی کنی در جمع روحانیون و بسیجیان منطقه نراق
در بازگشت از منطقه زیبا و طبیعت بکر جاسب بودیم که در مزرعه ای با آیت الله العظمی سید محمد رضا گلپایگانی )1316 ق – 1372 ش) از مراجع تقلید شیعه مواجه شدیم . علما ساعتی در آنجا به گپ و گفتگو پرداخته و پس از خداحافظی به نراق وارد شدیم .
مهمانان گرانقدر در مراکز مختلف نراق بازدید به عمل آوردند . یک روز نیز در گلزار شهیدان و امامزاده سلیمان صلوات و فاتحه ای قرائت شد و آقای مهدوی برای حفظ و ارتقای روحیه رزمندگان دفاع مقدس به ساختمان بسیج نراق تشریف فرما شدند .
ساختمان بسیج شهر
نراق – مرداد 1361
از
راست : مرحوم سیف الله اکبری فرزند شکرالله – محمد قجری فرزند علی – ناشناس – شکرالله شریفی فرزند اسماعیل – صادق رضی فرزند منصور - آیت
الله محمد رضا مهدوی کنی فرزند اسدالله – غلام محمد قجری فرزند عباس – قدرت الله آقاصادقی فرزند عی
محمد – علی قجری فرزند غلامعلی
– ناشناس – ناشناس – ناشناس
نشسته
ها : سید نظام الدین باشی فرزند سید علی – اسماعیل اوضایی فرزند ابراهیم
هنوز عکس های یادگاری و به یادماندنی آن روز دست به دست بین دوستان می چرخد . تا آن مقطع 14 شهید گلگون کفن در جوار امام زاده سلیمان و گلزار شهیدان در خاک آرمیده بودند . چندین نفر نیز در اسارت ارتش عراق بودند .
آیت الله محمدرضا مهدوی کنی
آیت الله فضل الله مهدی زاده با مردم خداجو و مهمان نواز شهر نراق آشنایی داشت و اولین نماینده منطقه دلیجان و محلات در مجلس شورای اسلامی بود . ولی این سفر برای آیت الله مهدوی کنی جذاب و خاطره انگیز بود و مطمئن هستم همچنان از اهالی نراق و علمای طراز اولش که در جهان مشهور هستند یاد می کند .
احتمالا محمد سعید مهدوی کنی - آیت الله محمد رضا مهدوی کنی فرزند اسدالله – آیت الله شهید فضل الله مهدیزاده محلاتی فرزند غلامحسین
آقای دیبائی مقدم به دفعات از تلاش های موثر و مثمر ثمر بسیج نراق نسبت به مهمانان تشکر کردند . ایشان بعدا داماد آیت الله مهدوی شد و با آقای بجنوردی باجناق هستند . بسیجی اسماعیل حبیبی فرزند اکبر در خصوص سفر آیات عظام مهدوی کنی و مهدی زاده محلاتی به شهر نراق اظهار داشت :
اسماعبل حبیبی
مرداد 1361 از روزهای زیبای خداوند بود . تازه از جبهه و عملیات رمضان بازگشته بودیم . یکی از محافظین آقای کنی طی یک هفته حضور در نراق بودم و از این بابت احساس غرور و خوشحالی می کردم که چنین شخصیتی به زادگاهم تشریف فرما شده است .
آیت الله مهدوی کنی
ایشان قبل از انقلاب از روحانیون مخالف حکومت استبدادی پهلوی بود و پس از انقلاب یکی از پنج روحانی بود که هسته اصلی شورای انقلاب را تشکیل دادند . وی پس از آن به عنوان وزیر کشور (در دولتهای شورای انقلاب، رجایی و باهنر و کفیل نخست وزیر (پس از ترور رجایی و باهنر) بود .
یک هفته در خدمت مبارک وی در نراق و جاسب بودیم . وقتی قدم به ساختمان بسیج نراق گذاشت غرق در شادی شدیم . محل استراحت اصلی او منزل آقاتقی رئوفی بود . همان جایی که سال های قبل آیات عظام حاج مصطفی خمینی فرزند رهبر کبیر انقلاب امام خمینی(ره) و آقا رضا بهاءالدینی و ... تردد داشتند .
آیت الله فضل الله مهدی زاده محلاتی فرزند اسدالله متولد 1309 در اول اسفند ۱۳۶۴ به همراه هشت تن از نمایندگان مجلس، قضات عالی رتبه قضایی در حالی که نمایندهٔ امام خمینی(ره) در سپاه پاسداران بود با هواپیمای اف 27 فرندشیپ عازم جبهههای جنگ بود که هواپیمای حامل آنها مورد حمله دو فروند جنگنده عراقی قرار گرفت و در ۲۵ کیلومتری شمال اهواز سقوط کرد و همهٔ سرنشینان هواپیما که نزدیک به ۵۰ نفر بودند عاشقانه به شهادت رسیدند . آقا شیخ فضل الله زمان شهادت 56 ساله بود .
شهید شیخ فضل الله محلاتی
آیت الله محمد رضا مهدوی کنی از تاریخ 17/12/1389 به مدت دو سال ریاست مجلس خبرگان رهبری را بر عهده گرفتند و پس از آن مجددا این مسئولیت تکرار گردید .
بسیجی مهدی قجری فرزند سلطانعلی اظهار داشت :
مهدی قجری
11 سال داشتم و همراه پدر و عمو و اقوامم در بسیج نراق حضور داشتیم . زمانی که آقای مهدوی کنی وارد نراق شد منزل آقای غلام محمد ابوالحسنی غذای مهمانان طبخ می شد و به منزل آقا تقی رئوفی می بردیم . شکرالله شریفی و محسن قجری و سایر بسیجیان به طور نوبه ای بر پشت بام منزل آقای رئوفی نگهبانی می دادند .
محوطه ساختمان بسیج شهر نراق – مرداد 1361
شکرالله
شریفی فرزند اسماعیل – ناشناس – صادق رضی فرزند منصور – سیف الله اکبری فرزند شکرالله - آیت الله محمد رضا
مهدوی کنی فرزند اسدالله – ناشناس – میرزاعلی قجری فرزند غلامعلی
اغلب روزها خانم ها در سمتی با هم بودند و آقایان نیز در سمت دیگر منزل به مطالعه و استراحت و هواخوری می پرداختند . یکی از روزها چند نفر از زنان مهمان در حال قرائت دعا و قرآن بودند که صدایشان به ندرت شنیده می شد . پس از پایان مراسم یکی از خانم ها رو کرد به من و گفت آقا پسر آیا موقعی که ما دعا می خواندیم صدایمان داخل حیاط شنیده می شد که من گفتم کسی توجه به این موضوع نداشت .
محافظ اصلی آقای کنی دو سه روز از ایشان جدا شد و اسلحه یوزی وی در اختیار پدرم حاج سلطانعلی قجری به عنوان محافظ کمکی قرار گرفت . در پخت غذا نیز پدرم زحمت می کشید . از جمله خانم هایی که در مهمان نوازی و پخت غذا برای مدعوین خیلی زحمت کشید سرکار خانم زلیخا صالحی فرزند رضا همسر آقای محمد باقری بود . خانم صالحی و خانواده اش در منزل آقا تقی رئوفی سکونت و زندگی می کردند .
بسیجی محسن قجری فرزند رحمت الله اظهار داشت :
محسن قجری
در یک هفته ای که آیت الله مهدوی کنی و مهدیزاده و خانواده آنها در شهر نراق به سر می بردند بنده به عنوان بسیجی و محافظ اغلب در پشت بام منزل مرحوم آقای رئوفی نگهبانی می دادم تا گزندی به ایشان وارد نشود .
زیرا آن موقع منافقین ترورهای زیادی در ایران انجام داده بودند و ما هم تلاش می کردیم اتفاق غیر مترقبه ای رخ ندهد .
تفرجگاه جاسب
یادم می آید یکی از روزها برای کمبود تامین غذایی به میدان رفته بودیم و مقداری کباب تهیه کردیم و هنگامی که به مقابل کاروانسرای بازار رسیدیم تعادل موتور به هم خورد و با یکی از دوستان نقش بر زمین شدیم .
کباب ها هم در اطراف ما کف خیابان ولو شد . هم درد می کشیدیم و از طرفی خنده امانمان نمی داد . نگران برخورد فرمانده مان غلام محمد ابوالحسنی هم بودیم .
سایت سلحشوران شهر نراق