شجاعت علیرضا قجری نراقی بی نظیر بود
15 اسفند 1360 فرزندم علیرضا قجری پایان خدمتش را از ارتش دریافت کرد . دو سه هفته بعدش در عملیات فتح المبین چهار نفر بسیجی شهر نراق به شهادت رسیدند .
شهید
علیرضا قجری
قبرشان
را کنده بودند و منتظر پیکرهای مطهر آنها بودند . 12 و 13 نوروز با شکوه بی نظیر
تشیع و خاکسپاری شدند . وقتی بازگشتیم منزل علیرضا گفت: بابا جان قبل از اینکه
چهار نفر را در گلزار شهدای جدید خاک کنیم من رفتم داخل قبرها دراز کشیدم .
قبرها برایم کوچک بود ؛ سعی کن من که شهید شدم قبرم را گشادتر بکَنند . گفتم عزیز بابا ؛ تو پاره جگر من هستی ؛ این حرف ها را به من نزن .
من
پدرت هستم و تاب تحمل شنیدن این مطالب را ندارم چه رسد به اینکه اتفاقی برایت رخ
دهد . تو شجاع ترین انسانی هستی که تا کنون دیده ام .
نخواست
از شهیدان عقب بیافتد و روانه جبهه شد و چهل روز بعد از فتح المبین طی عملیات بیت
المقدس در 17 اردی بهشت 1361 به آرزویش رسید و کنار شهدای نراق آرام گرفت .
حاج سلطانعلی قجری فرزند رحمان اهل شهر نراق 21/11/1390