دو رکعت نماز عشق طی عملیات فتح المبین
صبح روز دوم عید نوروز باستانی سال 1361 گروهانی که 140 نفر از نیروهای شهرهای نراق و محلات در آن سازماندهی شده بودند در دسته های مختلف با آرایش نظامی به سمت روستای زَعَن در منطقه شِلِش شهرستان شوش استان خوزستان محل استقرار عراقی ها به راه افتاد .
دم دمای صبح فرمانده ای به نفر جلو اطلاع داد تا انتهای ستون به آرامی بگویید وقت اذان صبح هست ؛ نمازتان را ادا کنید . در طول عمرم فقط یک بار در حالت رزم با دشمن و شرایط بحرانی که شرع مقدس دستور فرموده نمازم را در حال حرکت و بدو بایست خوانده ام .
نمی دانم چرا این نماز با غرور همراه بود ؛ شاید به این علت که امکان بازگو کردنش جذاب هست که ما طی عملیات فتح المبین نماز صبحمان را در حال حرکت به سمت نیروهای ارتش عراق خواندیم . اکثر سلحشوران با وضو بودند و کار برایشان راحت بود ولی مابقی دوستان با خاکی که ساعاتی بعد گلگون شد تیمم کرده و با هر شکل و ظاهر نماز را اقامه کردند .
تصور کنید کوله بر پشت ؛ کلاشینکف یا آر . پی . جی در دست ؛
پوتین در پا و...
نمازی که با اشاره دل و قلب بر سجده و رکوع می روی چه حال
زیبایی در مقابل پروردگار دارد .
گواراترین ؛ دلنشین ترین ؛ با خضوع ترین ؛ مخلصانه ترین
نمازی که احساس می کنی مورد قبول حق تعالی قرار گرفته همین دو رکعت نماز عشق است .
دو سه ساعت پس از این نماز چهار نفر(سید
غلامرضا باشی – عبدالله محمودی – ابوالفضل
بیابانگرد – مهدی عباسی) از مردان دهر که تاریخ مثال آنها
را کمتر به خود دیده در اثر خواندن دعا در این دو رکعت نماز شهادت را در آغوش
گرفته و در گلزار شهیدان شهر نراق آرام گرفتند .
محمد عضایی فرزند ابراهیم اهل شهر نراق 11/03/1393