تسبیح شهید اصغر رئیسی راهمچنان به یادگاری دارم
دی ماه 1365 مقطع عملیات کربلای پنج با عده ای از سلحشوران شهر نراق و منطقه دلیجان در سنگرهای جبهه شلمچه مستقر بودیم .
عبدالله لطفی
شب که خواستیم بخوابیم یکی از رزمندگان روستای مشهد اردهال به نام اصغر رئیسی شوخی اش گرفت و اجازه نمی داد بخوابم .
تا خوابم می برد پشم شیشه توی یقه ام می انداخت و اصرار داشت امشب را نخواب و فردا شب هر چه دلت خواست استراحت کن و تلاش داشت تا صبح بیدار بمانیم .دم دمای صبح که دیگر طاقتم از بی خوابی سر آمد گفت عبدالله اگر مقاومت کنی و نخوابی یک تسبیح نسبتا بزرگ سفید رنگ به تو هدیه می دهم تا همیشه از من یادگاری داشته باشی .
شهید اصغر رئیسی
شب بعد خمپاره 60 میلی متری روی سنگرمان فرود آمد و اصغر رئیسی مثل مولایش اباعبدالله قطعه قطعه گردید و به آرزویش شهادت نایل آمد . دیگر رزمنده مشهد اردهال به نام ماشاءالله عظیمی فرزند احمد مجروح گردید .
وقتی به جنازه مثله اصغر نگاه می کردم با خودم گفتم واقعا رمز و راز نخوابیدن شب قبل و این تسبیح چه بود ؟
راستش برادر شهیدبه نام احمد که لباس سبز سپاه بر تن دارد
روزی سراغ آن تسبیح را گرفت که گفتم نگاه به آن تسبیح خاطرات تلخ و شیرینی را در
ذهن من زنده میکند و اجازه بده آنچنان که شهید درخواست کرد به یادگار داشته باشم .
اصغر رئیسی فرزند اکبر متولد 1350 تاریخ 27/11/1365 طی عملیات کربلای 5 در جبهه شلمچه خرمشهر استان خوزستان به شهادت رسید و پیکر مطهرش در مضجع منور علی بن باقر(ع) در مشهد اردهال استان کاشان در کنار سایر شهدای دفاع مقدس آرام گرفت .
عبدالله لطفی فرزند محمد اهل شهر نراق07/06/1392