دلنوشته محمد عابدی نوه شهید غیاثعلی عابدی در ششمین همایش رزمندگان نراق
پنج شنبه 3 مهر 1393 در آیین های با شکوه هفته دفاع و در ششمین همایش خاطره گویی رزمندگان دفاع مقدس شهر نراق " کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان نراق " فعالیت هایی در خور توجه داشتند که از مربیان آنان علی الخصوص خانم مریم میرسلطانی تقدیر و تشکر می شود .
دلنوشته ای از نوجوان محمد عابدی فرزند مجتبی در بیان پدر بزرگش شهید غیاثعلی عابدی در ششمین همایش قرائت گردید و مورد توجه رزمنده ها و مردم قرار گرفت که اشاره می گردد :
محمد عابدی
در لحظه های بغض ،اشک و دلتنگی با تو درد دل می کنم و می دانم که حرف هایم را می شنوی چرا که شنیده ام شهیدان زنده اند. پدر بزرگ مهربانم سلام چقدر دل تنگت شده ام هر وقت عکس تورا می بینم چیزی جز صفا و صمیمیت ،اخلاص و مهربانی و صبر را نمی بینم .
پدر بزرگ عزیزم تو در کنار ما نیستی اما بودنت را احساس می کنم . وقتی پدرم از تو و خاطراتت تعریف می کند دلم برای عمو مهدی و عمه هایم که کمتر با تو خاطره داشتند می سوزد . خیلی سخت است که فرزندی کمتر روی پدر خودرا به یاد بیاورد .
راستی پدر بزرگ عمو مهدی خود پدر است اما آرزوی گفتن کلمه ی بابا بر دلش مانده است و سنگینی می کند و جای تو خالیست که مثل تمام پدر بزرگها من و محمد امین را روی زانوهای خود بنشانی و نوازش کنی .
وقتی پدرم از زمانی حرف می زند که پیکر گلگون شما را به نراق آوردند جگرم می سوزد .پدرم می گوید وقتی شنیدم بابا غیاثعلی شهید شده بود نفهمیدم خودرا چگونه به بسیج رساندم تا اورا ببینم وهنگامی که به بسیج رسیدم با کلی خواهش و التماس داخل بسیج شدم ولی وقتی با پیکر غرق به خون پدرم روبرو شدم خشکم زد .
بابایم سر به تن نداشت که بتوانم لبهای او را غرق بوسه کنم. او سر به تن نداشت تا بتوانم بار دیگر چهره ی خندان و مهربانش را به قاب ذهنم بسپارم .پدر بزرگ مهربانم بابا می گوید با رفتن تو همه چیز تغییر کرد همه چیز از بین رفت همه چیز .زنِ قهرمانی به نام حاجیه صنعت باقری ماند با شش فرزند قد و نیم قد که هم برای بچه ها پدر بود و هم مادر .
آخ که گفتن این حرفها چقدر سخت است . پدر بزرگ عزیزم خیلی دوست داشتم که تو بودی و ما از تجربیات و محبتهای تو در زندگی الگو می گرفتیم و آنها را سر مشق قرار می دادیم چه قهرمانانه و شجاعانه دل از این دنیا کندی ؟و جوانیت را نثار آزادی خاک این سرزمین کردی .چه عهدی با خدای خویش بستی که این گونه شجاعانه در برابر دشمن ایستادی ؟
شهید بی سر غیاثعلی عابدی
یاد شما در این دنیا آرام بخش است .اما حالا که به ظاهر نیستی و از آرمانها و ارزشهای کشورت دفاع کرده ای و پر کشیده ای ما نیز می کوشیم چون تو هدف والایی داشته باشیم و راهت را ادامه دهیم و با اقتدار و شجاعت درراه حفظ استقلال کشورمان قدم برداریم تا باعث افتخار تو و کشورمان شویم . پدر بزرگ مهربانم دوستت دارم .خداحافظ
محمد عابدی فرزند مجتبی اهل شهر نراق 03/07/1393
یادآور می شود غیاثعلی عابدی فرزند کمال متولد 1329 تاریخ 3/11/1365 طی عملیات کربلای 5 در جبهه شلمچه خرمشهر استان خوزستان به شهادت رسید و سرش را به مولایش هدیه نمود و پیکر مطهرش در گلزار شهیدان شهر نراق آرام گرفت .