معرفی کتاب در خصوص شهر نراق(31) کتاب " کاشان نگین انگشتری تاریخ ایران "
کتاب " کاشان نگین انگشتری تاریخ ایران "
توسط نشر پژواک کیوان و نویسنده آن دکتر پرویز رجبی در 636
صفحه در سال 1390 چاپ گردیده است .
توضیحات سلحشوران شهر نراق
* در صفحه 284 کتاب " کاشان نگین انگشتری تاریخ ایران
"آقای حسن نراقی فرزند میرزا محمد حسین متولد 1233 که اصالتا اهل شهر نراق می
باشد مورد توجه قرار گرفته و در خصوص ایشان نوشته شده :
حسن نراقی برای همه ی آن هایی که به تاریخ کاشان می پردازند ؛ نامی آشناست . او در چند دهه ی گذشته ؛ بیش تر از هر مورخی کوشیده است تا به قدر توان خود ؛ زادگاهش(کاشان) را از تاریکی های تاریخ بیرون بکشد. * در صفحات 495 و 496 کتاب " کاشان نگین انگشتری تاریخ ایران " به مجتهد جامع الشرایط بودن حجت الاسلام آقا محمد و برادرش آقا حسین فاضلی فرزندان ملا محمد رضا در نراق اشاره شده است .
در این کتاب نامه ای به تاریخ 17 رجب 1325 برابر با یکشنبه 2 شهریور 1286 خورشیدی و مصادف با 25 آگوست 1907 میلادی به شرح ذیل مورد توجه قرار گرفته است :
نامه معاون التجار" پسر آقا محمد جواد نراقی
در تاریخ 17 رجب 1325 به روزنامه ی هفتگی صور اسرافیل
روزنامه صور اسرافیل در شماره ی 14 (10 شعبان 1325) خود نامه ای از فضل الله نراقی پسر آقا محمد جواد نراقی چاپ کرده است که جایش در میان اسناد مربوط به نایبیان نباید خالی بماند . از فحوای سخن پیداست که این نامه برای رفع شر از نویسنده و هم سنگان او نوشته شده است . اما نویسنده ؛ شاکی اصلی را رعایای مظلوم نراق معرفی کرده است :
مدیر صور اسرافیل را به ذات احدیت پروردگار قسم می دهم که این عریضه را در روزنامه درج فرمایید . متظلمین رعایای نراق ؛ سه ماه متجاوز ؛ در طهران ظلم و تعدیات فوق العاده ی حسین مباشر را که به تقویت حاج نظام الدین کاشی چندین سال است نموده ؛ ثابت و از محضر مبارک حضرت مستطابان حجه الاسلامان آیت الله فی الارض آقای آقا سید عبدالله و آقای آقا سید محمد"دامت براکاتهما" و مجلس مقدس شورای ملی"شیدالله ارکانه" و وزارت عدلیه و حضرت والا ظل السلطان ؛ حکم احضار حسین به دارالخلافه برای تحقیق و رسیدگی احقاق حق صادر گشت .
و حسین در کاشان تحاشی نمود و عاقبت در قم متحصن گشت . از طرف ظل السلطان و وزارت داخله حکم بر معاودت متظلمین برای ادای مالیات صادر گشت و اطمینان دادند که حسین را در طهران حاضر می سازیم ؛ شما هم بیایید ؛ احقاق حق شما می شود . اطاعت نموده ؛ عازم نراق شدیم .
بعد از ورود به نراق ؛ حسین مباشر به امر و اجازه ی حاج نظام کاشی از بست قم در آمده ؛ وارد نراق شد . جمعی اشرار و الواط را با تفنگ و حربه و چوب و چماق دور خود جمع کرده و در میان کوچه و بازار شرارت و هرزگی می کنند . روز روشن با اشخاص مفصله که در آخر ذکر شده ؛ به کاروان سرا ریخته ؛ رئیس التجار و اسدالله و معاون التجار و میرزاشکرالله خان و آقا محمد ابراهیم و آقا علی اکبر را سر و دست شکسته ؛ ساعت آن ها را بردند و فریاد زدند که بگویید مجلس مقدس و وزارت داخله و عدلیه و ظل السلطان بیایند . و و و و .
تمام رعیت از بیم جان و آبرو در کنج خانه نشسته ؛ محصولاتشان بی صاحب و عیال و اطفالشان سرگردان و پریشانند . ای آقایان حجج اسلامیان ؛ ای وکلای ملت ایران ؛ ای اولیای دولت ؛ حال بس است ؛ محض رضای خدا ؛ محض آبروی مجلس و دولت ؛ محض حفظ ناموس و مال رعیت به حاج نظام الدین بفرمایید ؛ چه از جان یک مشت رعیت نراقی می خواهی ؟ شما از کاشان چکار به نراقی دارید ؟
نراقی الحمدالله مجتهد جامع الشرایط ؛ که نواده ی مرحوم
فاضل نراقی "طاب ثراه" اعنی
جناب آقای آقا محمد و آقای آقا حسین مجتهد فاضلی " دامت برکاتهما" را
دارد که در عمرشان صدمه شان به موری نرسیده . اگر رعیت نراق نخواهند حسین در نراق
مباشر باشد و چندی جان و مال و ناموسشان محفوظ باشد ؛ به کجا ضرر وارد می آید ؟
چرا دست از جان بیچارگان بر نمی داید ؟ آن قدر مهلت دهند تا مالیات خود را
بپردازیم و از نراق جلای وطن کنیم .
ای مجلسیان ؛ الامان ! الامان ! از ظلم و ستم و شرارت و
هرزگی حسین مباشر که به تقویت حاج نظام الدین کاشی می نماید . یک نفر را به نراق
محرمانه روانه نمایید که هرزگی و شرارت و آشوب آن ها را مشاهده کند و کما هو حقه
به عرض مبارکتان برساند .
اشخاص شریر از این قرار است :
حسین مباشر ؛ نعمت الله آقا صادق ؛ پسران حسین دلاک ؛ سید نصرالله قصاب ؛ سید حسن کله پز ؛ میرزای قصاب ؛ نصرالله مراد دشتیان ؛ حسین رحیم ؛ کریم فراش ؛ ماشاءالله کاکلی ؛ کاظم لاله .
اقل التجار ؛ فضل الله معاون التجار بن مرحوم آقا محمد جواد
نراقی 17 رجب 1325(110 سال قبل)
* در صفحات 522 و 523 تلگراف های حسن وثوق الدوله به
ماشاءالله خان کاشی که ضعف دولت مرکزی است را به نمایش گذاشته است .
تاریخ 8 ربیع
الثانی 1337 برابر 20 دی ماه 1337 حدود یک قرن قبل حسن وثوق الدوله از وزارت داخله
به ماشاءالله خان کاشی نامه نوشته که در نراق ناامنی و یاغی گری وجود دارد و تمام
شدنی نیست و درخواست کمک شده است .