ضرب المثل های رایج در شهر نراق
ضرب المثل های رایج در شهر نراق که آقای حسام الدین نراقی پور در زمان حیاتش سال 1378 جمع آوری نموده است :
1) این خر
نشد یک خر دگر پالان بدوز رنگی دگر .
2) جایی که شتر بود به یک غاز ؛ خر قیمت واقعی ندارد
3) آب که سر بالایی بره غورباقه ابوعطا می خونه
4) از خر میپرسی شنبه کی است .
5) زمستان میرود اما سیاهی به ذغال می ماند .
6) شتر گم کرده پی افسارش می گردد .
7) خر لخت را پالانش را بر نمی دارد .
8) طغاری بشکند ماستی بریزد جهان گردد به کام کاسه لیسان .
9) گر صبر کنی ز غوره حلوا سازند .
10) خود گویی و خود خندی، عجب مرد هنرمندی
11) علف باید به دهن بزی شیرین باشد .
12) آسیاب به نوبت است .
13) دیگ به دیگ می گه رویت سیاه سه پایه میگه صل علاء .
14) آفتابه خرج لحیم .
15) تو سرش بزنی پهن میشه .
16) شاید کاسه ای زیر نیم کاسه باشه .
17) جوجه را آخر پاییز می شمارند .
18) کافر همه را به کیش خود پندارد .
19) دوستی خاله خرسه .
20) خلاف مسیر آب شنا کردن عاقلانه نیس .
21) قورباغه سربالایی آب ؛ ابو عطا میخواند .
22) علاج واقعه را باید قبل از وقوع کرد .
23) اگر نخوردیم نان گندم دیدیم دست مردم .
24) سرنا را از سر گشاد میزنند .
25) فرزند عزیز نور دیده ؛ از دبه کسی ضرر ندیده.
26) مرغ را برای تخمش می خواهند نه غدغدش .
27) آشی برایت بپزم که یک وجب روغن رویش باشد .
28) فلانی را به ده راه نمی دادند سراغ خانه کدخدا را می گرفت .
29) از فلانی غیظم میگرفت .
30) دماغتون چاقه .
31) کوه به کوه نمیرسه ولی آدم به آدم می رسه .
32) آش کشک خالته بخوری پاته نخوری پاته .
33) هر که به فکر خویشه کوسه به فکر ریشه .
34) آش نخورده و دهن سوخته .
35) هر میمونی که زشتره ؛ ادا و اصولش بیشتره .
36) چاه نکن بهر کسی اول خودت دوم کسی .
37) یک سوزن به خودت بزن یک جوالدوز به دیگران .
38) یک چیزی میدهم سرونه دخترم خونه نمونه .
39) کل اگر طبیب بودی سر خود دوا نمودی .
40- کَک به تومّانشه ( کَک وقتی داخل لباسهای کسی میرود طرف را حول و ولا بر می دارد.
41- طلا که پاکه چه منت از خاکه. (کنایه به دزد ودست کج نبودن را می رساند)
42- حیف از طلا که خرج مطلا کند کسی(کنایه از زحمت وخرج کردن برای کسی که قدر شناس نباشد)
43- موش تو سوراخ نمی رفت جارو به دمش می بست.
44- وعده سر خرمن (کنایه از وعده های پوچ وبی اساس)
45- جوجه را آخر پاییز می شمارند (کنایه از نتیجه کار آخر مشخص می شود)
46- کوری که عصا کش کور دیگر است. (کنایه از راهنمایی از کسی که خودش راه وچاه را بلد نیست)
47- غوز بالا غوز (کنایه از مشکل یا مصیبتی که در پی مصیبت دیگر رخ دهد)
48- علف دَم آخور تلخه(در مورد چیزی گویند که انسان بدان دسترسی دارد، اما مورد پسندش نیست)
استاد حسام الدین نراقی پور فرزند احمد تاریخ 20 مهر 1311 در شهر نراق تولد یافت . ایشان فارغ التحصیل رشته حقوق از دانشگاه تهران و ریاست آموزش و پرورش شهرهای تهران( منطقه 8 )، بروجرد ، محلات ، بابل و گرگان را عهده دار بود تا اینکه بازنشسته گردید . نامبرده تاریخ 2 آذر 1391 در سن 80 سالگی بدرود حیات نمود .
از مهندس کامران نراقی پور فرزند برومند آقا حسام الدین از بابت تحویل این اسناد و از سرکار خانم زینب السادات موسویان فرزند سید تقی نیز از بابت تایپ این مجموعه کمال تشکر را داریم .
وبلاگ سلحشوران شهر نراق