معرفی کتاب در خصوص شهر نراق(42( کتاب " خاطرات ایرج اسکندری
کتاب " خاطرات ایرج اسکندری "
کتاب خاطرات ایرج اسکندری توسط موسسه مطالعات و پژوهشهای
سیاسی در 666 صفحه سال 1372 چاپ گردیده است .
توضیحات سلحشوران شهر نراق
ایرج اسکندری فرزند یحیی میرزا سال ۱۲۸۶ در تهران متولد شد.
وی نماینده دورهٔ چهاردهم مجلس شورای ملی، وزیر پیشه و هنر در کابینه قوامالسلطنه
و سال ها دبیر اول حزب منحله توده ایران و یکی از اعضای شاخص گروه ۵۳ نفر و از
بنیانگذاران این حزب بود . ایرج اسکندری با نام مستعار «جمشید» فعالیت تشکیلاتی
داشت .
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، مشارالیه به ایران آمد و در مصاحبهای با مجله «تهران مصور» از مواضع حزب توده و بعضی رفتارهای گذشته آن، انتقاد کرد. حزب توده به این مصاحبه اعتراض و سپس آن را انکار کرد و در نهایت تحت فشار حزب توده و به خصوص نورالدین کیانوری دبیر اول آن مجبور به خروج از ایران شد. نامبرده ۱۱ شهریور ۱۳۶۴ بر اثر بیماری سرطان در بیمارستان ویژه رهبران کمونیستی در جمهوری دموکراتیک آلمان شرقی درگذشت.
در صفحات 107 و 108 کتاب خاطرات ایرج اسکندری در خصوص عموی
عباس نراقی به نام استاد میرزا ابوالقاسم نراقی فرزند میرزا محمد حسن(1278 –
1324) نماینده دوره های 11 تا 14 مجلس شورای ملی از حوزه انتخابیه نطنز و کاشان
نوشته :
... قبلا برای دیدن وکلای مجلس ؛ از جمله علی دشتی و میرزا
ابوالقاسم نراقی که اکنون فوت کرده و عموی همین عباس نراقی بود ؛ رفتم . به آنها
گفتم : شما از یک طرف ادعای دمکراسی می کنید و از طرف دیگر رفقای ما را در زندان
نگه داشته اید . ما همه مان یک نوع اتهام داشتیم . وقتی اصل موضوع که شما قبول می
کنید ؛ خلاف قاعده است بنابر این صحبت این که من 5 سال و آن یکی شش یا ده ساله است
معنی ندارد ؛ لذا همه باید مرخص شوند. دشتی و نیز ابوالقاسم نراقی ؛ که شخص واردی
بود و با ارانی هم مربوط بود ؛ قول داده و گفتند که شما دنبالش را بگیرید ما نیز
توی مجلس موضوع را مطرح می کنیم .
در صفحات 405 ؛ 406 ؛ 580 ؛ 581 کتاب خاطرات ایرج اسکندری در خصوص دکتر احسان الله نراقی فرزند حسن (1305 – 1391) مطلب نوشته است .
در صفحات 59 ؛ 73 ؛ 81 ؛ 100 ؛ 106 ؛ 136 ؛ 141 ؛ 459 ؛ 630
در خصوص یکی از اعضای حزب منحله توده و گروه 53 نفره به نام عباس نراقی فرزند شهید
حجت الاسلام آقا علی نراقی خاطراتی را طرح نموده است .