عکس و اسناد تاریخی و قدیمی شهر نراق – 67 سال قبل (13)
خلاصه سند
فروشنده: آقای استاد رضا آعلی به شناسنامه شماره 337 صادره از نراق فرزند مرحوم استاد اسماعیل نراقی
خریدار: بانو صنمبر خانم رزاقی به شماره شناسنامه. ....صادره از نراق فرزند علی آقا زوجه مرحوم کربلایی ابراهیم
مورد معامله:همگی و تمامی دو دانگ از جمله ششدانگ یک باب حصار واقع در محل سفلای نراق
به تاریخ 21 اردیبهشت سال 1327 شمسی
مرقومه پشت سند:
حاضر
گردید بانو صنمبر رزاقی دارنده شناسنامه شماره . .. صادره از نراق متعلقه
مرحوم کربلایی ابراهیم نراقی وصلح شرعی نمود در حق عالیشان آقا ی علی اکبر
رزاقی شناسنامه شماره ...صادره از نراق فرزند مرحوم مشهدی یوسف نراقی تمامی
مورد معامله در ظهر سند دو دانگ مشاع از یک باب حصار و متعلقات آن
تاریخ 7 دی ماه 1330مطابق با نهم ربیع الاول سال 1371قمری
سند فوق دو رو است
==
سند دوم یک رو
فروشنده:بانو رقیه رزاقی فرزند مرحوم کربلابی ابراهیم زوجه مشهد ی حسن رزاقی به شناسنامه شماره.743صادره از نراق
خریدار:علی
اکبر رزاقی فرزند مرحوم یوسف همگی و تمامی از یک دانگ از جمع شش دانگ یک
باب حصار مشهور به حصار کربلایی مهدی واقع در محله سفلای نراق آذر ماه 1330
شمسی
توضیحات: ملک مذکور جلو آب انبار پایین و جنب منزل عبد المبین می باشد. سه دختر مرحومه صنمبر رزاقی عبارتند از :
ربابه رزاقی(همسر اول علی اکبر علی آقایی)
رقیه رزاقی (همسر حاج حسن رزاقی)
ام البنین رزاقی (همسر مرحوم سید میرزآقا باشی)
علی
اکبر در آن موقع شناسنامه نداشته وبه نام علی اکبر رزاقی معروف بوده که
بعدا مرحوم برادرش عباس رزاقی شناسنامه به شهرت علی آقایی گرفته چون پدر
بزرگشان به نام علی آقا مشهور بود .
از جناب آقای مرتضی علی آقایی فرزند علی اکبر اهل شهر نراق از بابت ارائه اسناد و بازخوانی آنها کمال تشکر را داریم .
گفتمش نقاش را نقشی بکش از زندگی ...
با قلم نقش حبابی بر لب دریا کشید
گفتمش چون می کشی تصویر مردان خدا ...
تک درختی در بیابان یکه و تنها کشید
گفتمش نامردمان این زمان را نقش کن ...
عکس یک خنجر ز پشت سر پی مولا کشید
گفتمش راهی بکش کان ره رساند مقصدم ...
راه عشق و عاشقی , مستی ونجوا را کشید
گفتمش تصویری از لیلی ومجنون را بکش ...
عکس حیدر در کنار حضرت زهرا کشید
گفتمش بر روی کاغذ عشق را تصویر کن ...
در بیابان بلا، تصویر یک سقا کشید
گفتمش از غربت ومظلومی و محنت بکش ...
فکر کرد و چهار قبر خاکی از طه کشید
گفتمش سختی و درد وآه گشته حاصلم ...
گریه کرد آهی کشید و زینب کبری کشید
گفتمش درد دلم را با که گویم ای رفیق ...
عکس مهدی راکشید و به چه بس زیبا کشید
(اینترنت)