یاد فرمانده بسیج شهر نراق سردار قاسم جعفری بخیر
درسال های دفاع مقدس و حدود سال 1362 زمانی که سردارشهید قاسم جعفری فرمانده بسیج نراق بود یک روز قراربود جهت شرکت درمراسم شهید بزرگواری به روستای سینقان برویم . به اتفاق پدرم حاج شعبانعلی وچند نفر ازبسیجیان سوارماشین تویوتای بسیج شدیم . رانندگی برعهده سردار قاسم بود .
چون هوا سرد بود و ما عقب تویوتا نشستیم و قاسم آقا تعدادی پتو به ما داد تا دور خودمان بپیچیم . بعد از مراسم شهید به زیارت بقعه متبرک زبیده خاتون(س) رفتیم و به نراق برگشتیم . سردار قاسم مهربان و خوش اخلاق بود . دی ماه 1365 درعملیات کربلای ۵ با پدرم همرزم بود که آسمانی شد .
پدرم
می گفت قاسم آقا فرمانده بود و عکس دخترش را در جیب لباسش گذاشته بود و
هر وقت فرصت پیدا می کرد عکس را ازجیبش درمی آورد ونگاه می کرد ومی بوسید.
یاد سلحشوران با صفای جبهه وجنگ بخیر.
یاد
ساختمان قدیمی بسیج بخیر ؛ چرا که این ساختمان درو دیوارش گواهی بود بر
سادگی ، صفا وصمیمیت انسان هایی که در طول جنگ شهید شدند .
شهدا همونایی که با هم دور یک سفره می نشستند وغذا می خوردند. بعضیشون امنیت شهر را به عهده داشتند وعده زیادی هم درجبهه ها بودند.
یاد اون حیاط بزرگ بسیج بخیر که دوستان داخل آن والیبال و ورزش های دیگه انجام می دادند .
یاد اون سنگر درب بسیج بخیر که یاران در آن نگهبانی می دادند.
یاد قاسم بخیر .
یادهمشون بخیر.
آقای علی آقاحسینی فرزند شعبانعلی اهل شهر نراق 10/12/1394
قاسمم ؛ نمی دانم نگاه به عکست تسکینم می دهد یا نه؟
نمی دانم نگاه به سنگ قبرت آرامم می کند یا خیر ؟
چکار کنم از تنهایی و بی کسی؟
نوروز هم تو و دوستان نیستید .
اینجا خلوتکده است و آنجا دور هم فیض می برید .
حرفی ندارم فقط می دانم تو فراموشم نخواهی کرد و این منم که دچار فقر عاطفه شده ام .
ببخشم مومن