سلـحــشـوران شـهـر نــراق

عـکـس، خـاطـرات ، دل نـوشـتـه هـای دفـاع مـقـدس ، انـقـلـاب و اطـلـاعـات عـمـومـی

سلـحــشـوران شـهـر نــراق

عـکـس، خـاطـرات ، دل نـوشـتـه هـای دفـاع مـقـدس ، انـقـلـاب و اطـلـاعـات عـمـومـی

سلـحــشـوران شـهـر نــراق

شهر نراق زادگاه علامه ملا محمد مهدی نراقی و ملا احمد نراقی (فاضلین نراقی)
بیش از 100 نفر از مشاهیر نامدار دارای جمعیت سه هزار نفره در مقطع 8 سال دفاع مقدس دارای 180 رزمنده بوده و علاوه بر آن 8 آزاده و 100 جانباز(مجروح)و 80 شهید تقدیم آرمان های میهن اسلامی نموده است.


بایـگـانی
آخـریـن مـطـالـب
آقا علی خان ابوالحسنی فرزند میرزاآقا فرج الله ابن میرزا اسداله ابن ابوالحسن خان ابن میرزا رضی خان می باشد .


مرحوم علی خان ابوالحسنی
میرزا رضی خان در اصل اهل سبزوار بوده که در زمان حمله مغول به شرق ایران با خانواده و برادرانش به کاشان مهاجرت می کنند . بعد از چند سال اقامت به علت گرما به رُباط ترک در 30 کیلومتری دلیجان و سپس به روستای خوش آب و هوا و تاریخی وَرکان در 60 کیلومتری کاشان رحل اقامت می افکند .


در این روستا به آبادانی اقدام می نماید و در طول اقامت در وَرکان به ساخت یک قلعه بزرگ مبادرت می ورزد که هنوز آثار آن بنام قلعه میرزا ابوالحسن خان بجا مانده است .
مهاجرت میرزا رضی خان مصادف با حکومت کریمخان زند بود و در زمان میرزا ابوالحسن خان حکومت ایران بدست قاجار می رسد که دو نسل بعد از میرزا ابوالحسن خان به ترتیب میرزا اسدالله خان و میرزا آقا فرج الله همچنان در منطقه وَرکان زندگی می کردند .

درزمان حیات میرزاآقا فرج الله به همراه خانواده و فرزندانش به نراق که یکی از مراکز بزرگ علم و تجارت بوده و مشاهیر و دانشمندان زیادی دارد عزیمت و ساکن می شوند .
بنا به دعوت و حُسن عملکردی که این خانواده داشته در یک قرن قبل فرزند میرزا فرج الله به نام آقا علی خان ابوالحسنی به عنوان نایب الحکومه نراق انتخاب و معرفی می گردد .

میرزا آقا فرج الله ابوالحسنی با کمک فرزندان در نراق به احداث خانه ای بزرگ شامل بیرونی و اندرونی و هشتی و بُرج و بارو اقدام می نماید که طی سال های اخیر هنگام تعریض خیابان آن بُرج و بارو تخریب می گردد و این نقطه در حال حاضر جزء خیابانی به نام علامه فاضلین نراقی نام گذاری شده .


حتی مقابل دبیرستان حاج عباس معصومی که مهر ماه 1353 افتتاح گردید یک باب اسطبل شامل باربند طویله و کاه دان و حصار حدود چهارصد متر مربع دقیقا مقابل دبیرستان قرار داشت و منظره خوبی نداشت و حتی به هنگام تحصیل صدای الاغ و گوسفندان جو زیبای این مرکز آموزشی را بهم می ریخت فلذا نوادگان آقاعلیخان ابوالحسنی داوطلبانه اجازه تخریب آن را دادند .

آقا علی خان ابوالحسنی تلاش داشت با عدل و داد با مردم برخورد داشته باشد و اگر کسی شکواییه ای و یا مدعی حق وحقوقی از طرف مقابل داشت با بررسی بین آنان صلح و آشتی برقرار می کرد و مردم هم به نظرش احترام گذاشته و عمل می کردند .
 مثلا مشتکی عنه را پس از احضار درانبار خواربار شامل گردو و بادام و برگه وسنجد وغیره نگه داری و اجازه استفاده از خوراکی ها را به وی داده و بعد از چند ساعت از مدعی علیه می خواست چند سطل آب از سیپک بالا آورده سپس او را رها می کرد . و یا به ایشان سفارش می کرد چند روزی با شاکی روبرو نشود و به نحوی از وی دلجویی کند .


یکی دیگر از خصوصیات آقاعلیخان دین داری او بود و به عدالت رفتار می کرد و به مردم احترام می گذاشت و حتی زمانی که به خیابان و بازار می رفت در هنگام بازگشت از طرف دیگر بر می گشت و با کسبه احوال پرسی و دست مریزاد می گفت تا عدالت اجرا شده باشد. وی با قرآن مانوس و هر روز صبح گاهان روح خود و اطرافیان را با قرآن معطر می کرد و به هنگام مرگ اذان می خواند .




اینک دو سند متقن مربوط به بیش از یک قرن پیش متعلق به آقا علیخان نایب الحکومه نراق را برای اولین بار سلحشوران شهر نراق نمایش می دهد . اسناد توسط استاد حاج سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود اهل شهر نراق بازخوانی و انتشار می یابد :

سند اول :


سواد رقیمه(نوشته – مراسله) محلات
سال 1335 هجری قمری

از : حکومت محلات (شهرستان محلات در استان مرکزی)
به : حکومت نراق

مقرب الخاقان(نزدیک پادشاه – رجال دولت و نزدیکان دربار) آقا علیخان نایب الحکومه نراق
مشروحه شما رسید راجع به مطلب حضرات با شرحی که اظهار داشته و خاتمه کار را در آنجا مقتضی و صلاح دانسته اید چه ضرر دارد . با صلاحدید جناب مستطاب عمده التجار و معاون التجار (آقای میرزا فضل الله نراقی فرزند میرزا محمد جواد) خاتمه داده ؛ یوزباشی را عودت بدهید وقایع و مهمّات را عاجلا اطلاع بدهید ؛ ساده ساده است .
یوزباشی(فرمانده صد نفر) محمد مامور است که آنچه را جناب مستطاب معاون التجار و شما صلاح بدانید اقدام کرده و به محلات عودت نماید .

=-=
سند دوم :


هوالله
فی 20 شهر ربیع الاول 1335

عریضه خدمت عمده الاعاظم و الاعیان آقای معاون التجار (میرزا فضل الله نراقی فرزند میرزا محمد جواد) روحی فدا مشرف شود

روحی و فوادی لحضرتکم الفدا
عرض می شود که عمده مطالب بر سلامتی وجود ذیجود فایض الجود حضرت عالی می باشد . ضمنا عرض می شود که دیشب(یکشنبه 24 دی 1295) دو نفر از گماشتگان سرکار آقا علیخان(ابوالحسنی) وارد کِروگان (جاسب) شدند گفتند دزدی در گدار نراق شده و اشخاصی که مالشان را برده اند گفته بودند ما یک نفرشان را شناختیم جعفرقلی بوده .
در ضمن بنده زاده هم رفته بود منزل نایب آنها گفته بودند ما ظن مان به شکرالله هم می رود بعد هر کس گفته بود این ها عامل این کارها نیستند قبول نکرده بودند گفتند ما تا نراق می بریمشان( متهمین را از جاسب به نراق می برند) . گذشته از این ها شرفمان را هم از میان برده اند از محض اطلاع عرض شد . خدمت تمامی احباب(یاران) از قبل این فانی(ناپایدار) عرض تکبیر(بزرگ شمردن) امنع(بلندتر) اقدس(پاک تر) البها ابلاغ فرمائید .
آقا زادگان را هم به عرض سلام متذکرم . والسلام


=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=

سال 1297 شمسی قشون غارتگر و خیانت پیشه رجبعلی بهرامسری آسترکی فرزند آرستم (1270 زَزُم الیگودرز– 1306 وَرزَنه گلپایگان) به مناطقی از استان مرکزی و مناطق دیگر حمله می کنند . در نراق عده ای فتوت مرد به مقابله با آنان می پردازند و بین آنان تیراندازی و قتل هم صورت می گیرد . در یک قرن پیش مبارزه با دست خالی با تفنگ و اسب سواران یاغی کار دشواری بود ولی کدخدای نراق با حرامی ها به مقابله می ایستد .جای فشنگ های شلیک شده تا چندین سال پیش روی دیوارهای قلعه ابوالحسنی بود که با بازسازی و تعمیرات از بین رفت .


یک قرن پیش از طریق خانه راه صغری جعفر به آقا علیخان اطلاع می دهند که غارت پیشه ها به تعقیب شما هستند . ایشان با زیرکی تعدادی از دختران و زنان را داخل کوره راه های آب هدایت می کند و جواهراتشان را در بسته های مشخص در کوره ها مخفی می کنند تا از چنگ حرامی های مسلح نجات پیدا می کنند و نهایتا با کمک افراد به جاسب می گریزند .

 متجاوزین به حقوق مردم به منزل آقاعلیخان وارد و تیراندازی می کنند و قسمتی از منزل را به آتش می کشند و درب انبارها را باز و به سَبک منازل غنی دیگران اموال را غارت می کنند . حرامی ها سَرمَست از ظلم و تعدی گلانه های جوزغند را به گردن آویخته و گوسفندان مردم را سر بریده و شکم هایشان را از راه نامشروع پُر می کردند . آقا علیخان و تعدادی جوانمرد با غیرت از حریم زادگاهشان دفاع می کنند تا یاغیان شهر را ترک و به عذاب الهی گرفتار می گردند .


بر اساس سندی که موجود است علی ابوالحسنی در فرهنگ نراق نیز نقش داشته است :
تاریخ 24 فروردین 1326 از کلیه طبقات و مالکین دعوت رسمی بعمل آمد پس از بیانات مفصل از طرف آقای شریف بیان الحق نماینده فرهنگ دائر به لزوم ساختمان آبرومندی در نراق و تشویق اهالی شش نفر بنام هیئت انجمن فرهنگی نراق انتخاب و به رسمیت شناخته شدند:


1- احمد نراقی رئیس 2ـ علی ابوالحسنی نائب رئیس 3-احمد امینیان (بعد از یک ماه رضا امینیان) 4ـ حسین غفاری 5ـ حسین یوسفی 6 ـ حبیب اله فروغی
ضمناً مقرر گردید هر هفته یک مرتبه انجمن مزبور در اداره فرهنگ تشکیل و نسبت به ایجاد اعتبار برای تهیه ساختمان دبستان تصمیمات مقتضی اتخاذ نمایند و ثانیاً در جلسات بعدی طبق صورت مجلس های تنظیمی در هر هفته متفقاً رأی دادند که باید کتیرای مراتع نراق به فروش رسیده وجهش بصرف ساختمان دبستان برسد.



مزار مرحوم علی خان ابوالحسنی
علیخان که متولد 1235شمسی بود نهایتا پس از 105 سال تاریخ 4 شهریور 1340 در منزلش بدرود حیات گفت و پیکرش با احترام در جَنب بقعه شاه سلیمان(ع) به خاک سپرده شد .

علی ابوالحسنی در زمان متفاوت دو همسر داشت :

علیخان از ازدواج اولش با خانم طوبی ابوالحسنی سه فرزند حاصل گردید :



* احمد خان ابوالحسنی : ایشان در زمان متفاوت دارای دو همسر بود . پیکر وی در بقعه شاه سلیمان خاکسپاری گردید .
فرزندان ایشان عزت الله (1310- 1354) حسین(1296 – 1357) اسدالله (1320 - 1381)- نصرت الله(1309 - 1379) – رضا(1298 - 1385) شوکت(1316 - 0) می باشند .



* نصرالله خان ابوالحسنی : ایشان تاریخ 18 مهر 1326 فوت و در بقعه شاه سلیمان نراق در خاک ماموا گرفت . وی دارای پنج فرزند به اسامی عبدالله ؛ علی ؛ حسن ؛ ملکه و ملوک ابوالحسنی می باشد .


* عباس خان ابوالحسنی : وی متولد 1270 و تاریخ 17 آبان 1345 در سن 75 ساگی فوت و در نزدیکی های مقبره پدرش جَنب بقعه شاه سلیمان نراق خاکسپاری گردید . ایشان یک دختر به نام طوبی ابوالحسنی داشت که در امریکا فوت نمود .

علیخان از ازدواج دومش با خانم بهجت غفاری فرزند آقا فتح الله فرزندی حاصل نگردید و بهجت خانم که زن مومنه ای بود در مسافرت عتبات عالیات عراق در کربلا جان به جان آفرین تسلیم نمود و در قبرستان شهر کربلا خاکسپاری گردید .


مرحوم آقامیرزاجواد غفاری
بهجت خواهر مومنه و خداترسی به نام نازنین غفاری فرزند آقا فتح الله همسر میرزا جواد غفاری فرزند عبدالباقی داشت که سال 1297 شمسی در قشون کِشی رجبعلی بهرامسری آسترکی فرزند آرستم و مقابله و فرار از چنکال ظلم آنها مظلومانه به شهادت رسید و در قبرستان چهارطاقی که اکنون به پارک تبدیل شده خاکسپاری گردید . یگانه دختر پاکدامن و مومنه ی شهیده نازنین به نام کوکب خانم غفاری همسر یکی از خیّرین نیکوکار نراق به نام مرحوم حاج سید محمود غفاری فرزند سید جعفر بود . 

http://www.8pic.ir/images/96884565519435745306.jpg
سلحشوران شهر نراق از آقای محمد(غلام) ابوالحسنی فرزند عزت الله از بابت مساعدت در تهیه این پست و از آقای آریا ابوالحسنی فرزند محمدرضا از بابت تصاویر زیبایش از منزل علیخان قدردانی می نماید .

۹۵/۰۲/۲۵
سلحشوران شهر نراق

نظرات  (۶)

سلام
مطلب خیلی عالی وجالب بود واقعا نشنیده بودم
خیلی لذت بردم
از زحماتتان متشکرم
با اهدای سلام . تاریخچه جالبی از آخرین نایب الحکومه نراق بود .از جناب آقای محمد ابوالحسنی که عمده مطالب و عکسها را ارائه نموده اند متشکرم . خداوند روح مرحوم عزت اله ابوالحسنی را قرین رحمت بفرماید . همچنین روح مرحوم آقا علی خان را که بسیار با ابهت و در ضمن مهربان بودند . حقیر درکودکی بواسطه خویشاوندی که با بهجت خانم (همسر ایشان )داشتم اعلب در حیاط منزلشان بازی میکردم و این مهربانی را جس مینمودم .خداوند روح پدر و مادر آقای عضائی را هم شاد یگرداند که با علاقه نسبت به انعکاس این مطالب همت میگمارند.
سلحشوران شهر نراق مدتی قبل شهیده ی حجاب به نام خانم طاوس مداح فرزند کربلایی کاظم را معرفی نمود و الان نیز در این پُست به شهیده ای به نام نازنین غفاری فرزند آقافتح الله اشاره داشته است .
واقعا خسته نباشید و دستتان درد نکنه که به زیبایی هر چه تمامتر تاریخ ناگفته های کهن شهر نراق را قلم می زنید
۲۷ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۷:۳۴ سلحشوران شهر نراق

یکی از نایب الحکومه های دیگر شهر نراق اباذر نراقی پدر علامه ملا محمد مهدی می باشد .

اباذر نراقی در فتنه افغان ها در نراق به قتل رسانده شد و فرزندش علامه ملا محمد مهدی نراقی خبر قتل پدر را در اصفهان شنید و حاضر نشد که چند روز ترک تحصیل گوید و به نراق آید، تا اینکه فامیل او به استادش مرحوم حاج ملا اسماعیل خواجوئی توسل یافتند و نامبرده را ملزم به سفر به نراق کرد.
۲۹ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۰:۲۶ فهیمه ابوالحسنى
خیلى خیلى ممنون از گردانندکان این بلاگ و با تشکر فراوان از جناب اقاى غفارى عزیز
بسیار عالی.تاریخ پر از فراز و نشیب میباشد.خواندن اتفاقات ان ایام لذتبخش است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.

هدایت به بالای

folder98 facebook