حاجیه خانم زینب عابدینی به رحمت خداوند پیوست
مادر ؛ امروز که تو رفتی فهمیدم تمام گُل های عالم در مقابل گُل روی تو ، چه بی رنگ و بی بویند.
امروز ، هیچ گلی پیام و حرفی در وجودش نیست ، نه میخک معنای دوست داشتن دارد و نه شقایق معنای عاشقی.
مادر؛
دلم می خواست نقاش بودم ، زمین را می کشیدم ، دریا را می کشیدم ، ستاره ها
، مهتاب را و خورشید را و آنوقت به همه آنها رنگ عشق و رنگ مادری می زدم.
مادر
؛ دلم می خواست دست هایم را مثل نیلوفر ، چشم ها و نگاهم را مثل گل های
آفتابگردان ، دلم را چون دریا نقاشی می کردم و آنها را زیر پایت فرش می
کردم تا مهربانی بر آنها نقش بندد.
مادر ؛ من هم بسان بسیار بی
مادران عالم ، از امروز به بعد مادر ندارم ، ولی در نیمه هر ماه ، به هلال
کامل ماه نگاه می کنم و خورشید وجودت را حس می کنم.
بانوی
بزرگوار زینب عابدینی فرزند علی زن مومنه ای که با داشتن همسر و چهار فرزند
بدرود حیات گفت و داغی بزرگی بر دل اعضای خانواده نهاد .
حاج علی اکبر یوسفی
متوفی
همسر حاج علی اکبر یوسفی از رزمندگان دفاع مقدس و ذاکر اهل بیت می باشد که
با کمک همدیگر چهار فرزند بزرگوار را به نیکویی تحویل جامعه دادند .
برادر
همسر خانم عابدینی جوان بسیجی غلامرضا یوسفی فرزند نوروز متولد 1349
تاریخ 27 دی 1365 طی عملیات کربلای 5 در جبهه شلمچه خرمشهر استان خوزستان
در سن 16 سالگی به شهادت رسید و مشارالیها در این ایّام فشارهای روحی و
روانی زیادی همراه با خانواده متحمل شد .
محمدرضا موسی احمد مجید
مرحومه عابدینی که از
پشتیبانان دفاع مقدس بود در طول جنگ حمایت بی شائبه ای از برادران رزمنده
اش پاسدار جانباز محمدرضا عابدینی از فرماندهان موفق جنگ تحمیلی و بسیجی
دلاور موسی عابدینی داشت. متوفی همچنین نگران برادر سلحشورش احمد طی
ماموریت های مختلف در منطقه عملیاتی شمالغرب کشور و دعاگوی دکترمجید استاد
دانشگاه بود .
فرمانده دلیر دفاع مقدس محمدرضا عابدینی - بسیجی سلحشور موسی عابدینی
این بانوی مومنه همیشه از خداوند قادر مسئلت داشت تا چهار فرزندش و چهار برادرش و پنج تن از خواهرانش تندرست و عاقبت به خیر باشند .
سه
شنبه 1 تیر 1395 مصادف با 15 رمضان 1437 خانم زینب عابدینی در بیمارستان
مسیح دانشوری تهران آسمانی شد و پس از انتقال پیکر پاکش به زادگاهش طی
مراسمی صبح چهارشنبه 2 تیر 1395 در وادی السلام شهر نراق خاکسپاری گردد .
سلحشوران شهر نراق فوت این بانوی مکرمه را به خانواده های عابدینی و یوسفی تسلیت می گوید .
و هر از گاه در گذر زمان در گذر بی صدای ثانیه های دنیای فانی جرس کاروان از رحیل مسافری خبر می دهد که در سکون آغازی بی پایان را می سراید.
جناب آقای علی یوسفی
درگذشت همسر گرامیتان را به شما و خانواده محترمتان تسلیت عرض نموده، برای ایشان از درگاه خداوند متعال مغفرت و برای شما و سایر بازماندگان صبر جمیل و اجر جزیل خواهانم.