سلـحــشـوران شـهـر نــراق

عـکـس، خـاطـرات ، دل نـوشـتـه هـای دفـاع مـقـدس ، انـقـلـاب و اطـلـاعـات عـمـومـی

سلـحــشـوران شـهـر نــراق

عـکـس، خـاطـرات ، دل نـوشـتـه هـای دفـاع مـقـدس ، انـقـلـاب و اطـلـاعـات عـمـومـی

سلـحــشـوران شـهـر نــراق

شهر نراق زادگاه علامه ملا محمد مهدی نراقی و ملا احمد نراقی (فاضلین نراقی)
بیش از 100 نفر از مشاهیر نامدار دارای جمعیت سه هزار نفره در مقطع 8 سال دفاع مقدس دارای 180 رزمنده بوده و علاوه بر آن 8 آزاده و 100 جانباز(مجروح)و 80 شهید تقدیم آرمان های میهن اسلامی نموده است.


بایـگـانی
آخـریـن مـطـالـب

نامه اسارت احمد ابوالحسنی از عراق به نراق

دوشنبه, ۱ شهریور ۱۳۹۵، ۰۶:۵۴ ق.ظ

از : اسیر احمد ابوالحسنی فرزند عزت الله
به : خانواده اش در شهر نراق
شماره کارت اسارت 3050

http://www.8pic.ir/images/95317982373543356185.jpg

بسم الله الرحمن الرحیم
مادرجان سلام ؛ پس از عرض سلام سلامتی شما را از درگاه منان خواهانم . مادرجان اگر از احوالات اینجانب فرزند خود خواسته باشید الحمدالله سلامت می باشم .
مادرجان هم اکنون که دارم این نامه را می نویسم در داخل قطار شب 2/11/1367 بهمن ماه ساعت 1/13(یک و سیزده بامداد) می باشد و در حال رفتن به کربلا و نجف می باشیم( با عده ای از اسرا) . انشاءالله که برای شما و امت اسلام دعا خواهم کرد .

مادرجان سلام ؛ حال که دارم ادامه نامه را می نویسم در حال بازگشت از کربلا و نجف و حرم حضرت ابوالفضل (ع) در شب 3/11/1367 بهمن ماه در ساعت 7/40(هفت و چهل دقیقه عصر) می باشد .

http://www.esaratgah.ir/images/azadegan/abolhasani/78446001117256949074.jpg

مادرجان جایت خیلی خالی بود بخصوص از اینکه به قدرت خدا توانستم به قتلگاه(محل شهادت امام حسین(ع) و یارانش) بروم .
مادرجان خیلی برایت دعا کردم بخصوص در رابطه با بیماریتان .
همه برادران و خواهران را دعا و به جای شما نماز و زیارت کردم .
احمد ابوالحسنی 3 بهمن 1367
تاریخ ارسال نامه از اردوگاه موصل عراق به شهر نراق ایران 23 اسفند 1367


توضیحات سلحشوران شهر نراق

http://www.esaratgah.ir/images/azadegan/abolhasani/03721740278206742692.jpg

1- بسیجی احمد ابوالحسنی فرزند عزت الله اهل شهر نراق تاریخ 2 فروردین 1361 طی عملیات فتح المبین در روستای زَعَن منطقه شِلِش شوش استان خوزستان به اسارت نیروهای ارتش بعث عراق گرفتار شد و تاریخ 29 مرداد 1369 با سرافرازی و اقتدار آزاد و به میهن اسلامی و زادگاهش نراق بازگشت .

2- رژیم بعث عراق برای تبلیغات گسترده و ده ها دلایل دیگر پس از اعلام پایان جنگی که خود افروخته بودند اسرای ایرانی در بند اردوگاه های خود را به صورت نوبه ای به زیارت دو امام معصوم در کربلا و نجف برد .

۹۵/۰۶/۰۱
سلحشوران شهر نراق

نظرات  (۱)

با برگشت به 35 سال قبل و با ورق زدن برگ تقویم به عقب، پرسشی در گوشه ذهنمان نقش می‌گیرد.
آن سالها و سالهای بعد آن چگونه گذشت؟
پرسشی که در نهایت خودمان هستیم.
پرسشی که پاسخ آن می‌تواند از خطوط صورت، لبخندی زیبا بسازد یا طرح اندوهی تلخ و گزنده و آمیخته به افسوس در سیمای ما ظاهر کند.
پرسش این است سالهایی که در حال تحویل و سپردن به بایگانی عدد عمرمان است، چگونه گذشت؟ خاطرات تلخ و شیرین در صفحه ذهنمان رژه می‌روند و ما در لابه‌لای این خاطرات، خود را جستجو می‌کنیم و نقشی که در آفریدن آن خاطرات تلخ یا شیرین داشتیم.

حافظه‌ام پر از خاطرات تلخ و شیرین‌ است .
در این سال‌ها به خوبی آموخته ام خوبی و خوشی و میزان رضایت از زندگی تا حدود زیادی بستگی به تفکرات و انتظارات هرشخص از زندگی دارد.

استمداد از شهدا و توسل به ائمه اطهار تاثیر زیادی در ایجاد آرامش دارند.

این خاطرات، انبوهی از تجربیات را به من منتقل کرده که انشاالله به کمک آن تمام تلاشم را برای احترام به شهدا و اهداف آنان در زندگیم به کار خواهم بست.

با بالا رفتن سن و سری چرخاندن به عقب، به نظر من شاکر نبودن، ضعف ایمان و اعتماد نداشتن به حکمت خدا مهم ترین دلیل فرو رفتن در دغدغه‌های بیشمار زندگی است در صورتی که خداوند بهتر از هر کسی به احوال بندگانش آگاه است و صلاح آنان را می‌داند، خداوند می داند و ما نمی‌دانیم.

سنگینی این خاطرات زمانی به ذهنم خطور می کند که مشاهده می کنم روزبروز در حال فاصله گرفتن از آن ارزشهای مقدس هستیم ،
به یاد و خاطره آنان که رفتند و برنگشتند . به یاد آزادگانی که در زندان های صدام زیر بار شکنجه جان باختند و هرگز پیکرشان به وطن بازنگشت .و...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.

هدایت به بالای

folder98 facebook