خورشید خانم فاطمه قجری فرزند احمد غروب کرد

وقتی غم روی دلت سنگینی می‌کند، می‌خزی کنار مادر و برایش آه می‌کشی و او آهت را به جان می‌خرد و آرامت می‌کند.
وقتی شادی و مرغ دلت خنده سر می‌دهد، می‌روی پیش مادر و با آب و تاب برایش از شادی‌ات می‌گویی و او خنده‌ات را به جان می‌خرد و خوشحال‌تر از تو دهانش به خنده باز می‌شود.

رفیق بی‌کلک، مادر را چه خوب گفته‌اند. نه در غمش غل و غش دارد و نه در خوشحالی‌اش؛ مهر می‌جوشد از اندام مادر.
یادت هست بچه که بودی دلت می‌خواست الکی هم که شده بهانه‌بگیری و قطره اشکی به چشمت بیاوری که کسی نگاهت کند؟ اگر کسی توجهی به تو نداشت، ولی مادر دوان‌دوان می‌رسید و آن قطره اشک نمایشی را از کنار چشمت می‌چید و انگشتی لای موهایت می‌انداخت ونازت را می‌خرید.

 مرحومه حاجیه خانم فاطمه قجری

صبح چهارشنبه 24 شهریور 1395 در شهر نراق به یکباره خبر تاسف انگیزی نجوا گردید که خانم فاطمه قجری فرزند احمد دارفانی را ترک نمود .
مومنه از جمله شیرزنان شهر نراق و از مدافعان سیره شهدا و پشتیبانان دفاع مقدس بود . مشارالیها از زمره زنان پیرو خط ولایت و رهبر انقلاب بود و در اکثر مراسم هایی که برای تقویت و پشتیبانی از حاکمیت نظام برقرار می شد حضور فعال داشت .

 

حاج غلامحسین رمضانی نراقی

همسر مشارالیها حاج غلامحسین رمضانی نراقی فرزند حسن از اولین نیروهای بسیجی نراق است که در ماه های اول شروع جنگ تحمیلی برای مقابله با تهاجم ارتش بعث عراق راهی جبهه های غرب گردید و بعد در نبردهای دیگر از جمله عملیات غرورآفرین کربلای 5 در زمستان 1365 در شلمچه حضور داشت .

برادران حاج غلامحسین به اسامی عباس و غلامعلی نیز در جبهه ها جانفشانی داشتند و عباس رمضانی تاریخ 7 مرداد 1361 طی عملیات رمضان جاودانه شد .

 

حاج علی محمد قجری

برادر مرحومه قجری به نام حاج علی محمد قجری نیز از زمره سلحشوران شهر نراق و انسان خیرخواه مردم می باشد که زخم جنگ در بدن دارد و زحمات طاقت فرسایی از خود به یادگار گذاشته است .

سلحشوران شهر نراق فاجعه فوت ناگهانی خانم فاطمه قجری فرزند احمد را به خاندان عزادار تسلیت و تعزیت گفته و از خداوند صبر و شکیبایی برای بازماندگان درخواست می نماید .

تسلیت ویژه هم خدمت فرزند بزرگوار متوفی و دوست خوب سلحشوران جناب آقای جواد رمضانی جزء جوانان نیکوسرشت نراق عرضه می داریم .