معرفی کتاب در خصوص شهر نراق(51)
کتاب " تذکره ی خوان نعمت "
برابر گزارش سایت سلحشوران شهر نراق ؛
کتاب " تذکره ی خوان نعمت " شامل شرح حال و نمونه آثار 86 تن از
شعرای معاصر ایران در آبان 1348 قریب نیم قرن قبل به کوشش آقای نعمت الله
ذکایی بیضایی توسط چاپ وحید به زیور طبع آراسته گردیده است .
از صفحه
387 الی 393 به شرح زندگینامه یکی از چهره های علمی شهر علم و فرهنگ نراق و
شخصیت موثر فرهنگی ایران دکتر هدایت الله نیرسینا نراقی و مختصری از
آثار او پرداخته است .
در کتاب تذکره خوان نعمت نوشته شده :
عین شرحی را که آقای هدایت نیّرسینا دکتر در ادبیات فارسی شخصا مرقوم داشته اند ذیلا ملاحظه و سپس نمونه آثار ایشان را نیز بخوانید :
در
سال 1293 خورشیدی(1 مهر 1294 نیز مطرح است) در قصبه مشهور و با صفای نراق
وطن علامه فاضل نراقی نویسنده کتاب معراج السعاده و بَسا از مردم نامی
ایران تولد یافتم .
بیش از شش سال نداشتم که پدرم محمد نراقی مردی که
بسلامت نَفس و ذوق شاعری و صدای خوش معروف بود درگذشت . ناچار بسرپرستی
برادر مِهر پرورم حبیب به تهران آمدم و به حمایت محبت او تحصیلات ابتدایی و
متوسطه خود را به پایان رسانیدم .
سپس دوره تحصیل عالی خود را در رشته
ادبیات فارسی در دانشسرای عالی آغاز کرده به سال 1320 دروس ویژه این رشته
را نیر به انجام آوردم و پس از اتمام و گذرانیدن رساله مفصل خود به درجه
دکتری ارتقاء یافتم .
از وقتی که 17 سال داشتم شغل تعلیم و تربیت را
اختیار کردم و این اشتغال را تا حال (1348سال شمسی) ادامه داده ام و با
وجود وظائف دیگر کار تدریس را هرگز ترک نگفته ام . پس از چندین سال سِمَت
دبیری و دانشیاری و اینک مدتی است که در دانشگاه تهران دانشکده ادبیات و
علوم انسانی توفیق خدمت یافته ام . ده سال نیز در دانشکده افسری تدریس
فارسی کرده ام .
گذشته از کار آموزش در اغلب مقامات اداری فرهنگ هم
انجام وظیفه نموده ام و اینک(شال 1348 شمسی) نزدیک 15 سال است که در رادیو
ایران نیز در تهیه برنامه های رادیویی همکاری می کنم . در همین مدت 4 دوره ی
یکساله هم از طرف نویسندگان تهران به عضویت هیات منصفه در دادگستری انتخاب
شدم و به اجرای وظائف پرداختم .
از کودکی ذوق شعر داشتم و اشعاری
کودکانه سروده ام . در اوائل تحصیل خود در دوره دبیرستان اشعارم را در
تاترها و صفحات گرامافون می خواندند و همین امر سبب شد که به ترانه سرائی
توجه کنم و مکتب ترانه سرائی را از انواع دیگر شعر متمایز دانسته در آن
کوشش زیاد به کار برم .
از آن زمان تا کنون صدها ترانه و سرود شامل جنبه
های عشقی ؛ ملی ؛ میهنی ؛ سیاسی ؛ فرهنگی و آموزشی سروده ام که عمده
سرودهای رسمی کشور همچون سرود رسمی تاجگذاری ؛ سرود دانشگاه ؛ سرود 17 دی ؛
سرود ژاندارمری و سرود معلم از آن جمله است .
در انواع شعر هم طبع
آزمایی کرده ام و در هیچیک عنوان اختصاصی برای خود نخواسته ام . با تجدد در
ادبیات ایران کاملا موافقم و خود می کوشم اثرم از تازگی ؛ پیشرفت زمان و
توافق با موسیقی بهره مند باشد .
با آنچه اصطلاحا شعر نو می گویند تا
آنجا معتقد و موافقم که شاعر ورزیده و دانشمند معانی و تعبیرات تازه را
سرمایه ی شعر نو قرار دهد و حدود نظم و وزن و قافیه را هم نامرئی نگذارد و
ابتکارش گذشته از لفظ و معنی نو در انتخاب وزن و آهنگ و شکل قوافی(قافیه
ها) به سبکی زیباتر و دلپذیرتر از گذشته باشد .
از تالیفاتم دوره های
کتب کلاسی شامل املاء – انشاء – جغرافیای عالم و ایران – متون نظم و نثر و
تاریخ مختصر ادبیات برای دانشکده افسری به طبع رسیده است . اما کتب غیر
کلاسی خود را هنوز مجال نیافته ام که بطبع برسانم . مقالات بسیار هم برای
روزنامه ها و مجلات کشور نوشته ام که مجموع آنها کتاب هایی را تشکیل می دهد
و اگر توفیق و عمری باشد بتدریج جمع آوری و طبع خواهم کرد .
این شرح
بنا بر اصرار و اوامر مکرر دوست عزیزم جناب ذکایی بیضایی ادیب دانشور همراه
با نمونه هایی از سروده هایم تقدیم شد و از تاخیر آن امید بخشش دارم .
اینک نمونه ی آثار دکتر هدایت الله نیرسینا نراقی :
غزل
از دل تنگ من ای دوست چه داری خبری؟
تو که هرگز بمن از مهر نکردی نظری
غم چه داری که چو پروانه بسوزم ای دوست
سوز پروانه که در شمع ندارد اثری
سَر صیاد سلامت چه غَمش گر که بِمُرد
زجفایش بقفس مرغک بشکسته پری
ز آنهمه عشق و پریشانی و شیدائیها
حاصلم شعله آهی بود و چشم تری
گر همه ناله عشقم بتو تاثیر نکرد
متاثر شوی آخر تو ز آه سحری
بشکنی گر دل من نام تو دیگر نبرم
بخدا گر بنهی بر سر من تاج زری
اثری خواستی از شرح پریشانی من
این هم از نیّر سینا اثر مختصری
پیام صلح تقدیم به کنفرانس جهانی حقوق بشر
سَران نوع بشر را خجسته باد سفر
بکشوری که بُوَد حامی حقوق بشر
بشهر تهران آنجا که صلح جسته پناه
بقلب ایران آنجا که مهر کرده مقر
درین خجسته بهار ای فرشتگان امید
خوش آمدید چو بوی گل و نسیم سحر
بسرزمین شهان ؛ کاخ مهر و داد کزان
سروش صلح بآفاق گسترد شهپر
بکشوری که دهد بوی عشق و عطر و داد
همه گیاه و گلش از خلیج تا به خزر
چنانکه شاعر شیراز عطرهای سخن
بشرق و غرب جهان بر فشاند سرتاسر
که گفت : آدمیان عضوهای یکدگرند
در آفرینش باشند چون ز یک گوهر
چو روزگار یکی عضو را بدرد فکند
دمی قرار نماند بعضوهای دگر
نشاید آنکه دگر نامت آدمی بنهند
ز محنت دگران در دلت چو نیست اثر
ندای سعدی کز عمق قلب ملت ماست
فکنده است طنین در جهان پهناور
چو نام وی همه جا رفته در بسیط زمین
زمانه تا به ابد دارد این سخن از بر
صلای صلح هم اکنون از این دیار دهید
بشرق و غرب ؛ شما حامیان صلح بشر
کنون ز دامن البرز این بهشت سرور
بر آورید بگیتی ندای جان پرور
چو بلبلان که باردیبهشت میخوانند
ترانه های بهشتی بشاخسار شجر
شما که نغمه سرای سعادتید و نجات
ندا کنید بعالم ز بام این کشور
برهبران ملل سروران روی زمین
که ای سران بشر ! بس کنید کینه و شر
بسوی مرگ فرستید از چه این همه خَلق
چرا بمیرند اینها چه کرده اند مگر ؟
چه کرده اند که در نوبهار عمر کنید
بدست خونین گلهای عمرشان پر پر
چرا چو برک خزان این شکوفه های بهار
بخاک ریزد و پنهان شود بخاکستر
اگر فجایع هر جنگ برده اید زیاد
کنون بخاک ویتنام بفکنید نظر
که زیر آتش و خون است دشتهای نبرد
که مرک بارد و جز سوی مرگ نیست مفر
ز آسمان همه باران آتش است بخاک
ز خاک نیز کشد سر بکهکشان اخگر
شرر بخیزد و افتد به بر و بحر و هوا
هوا فروزد و آتش دمد به بحر و ببر
بقلب خاک جگر کوشگان آدمی اند
که داده مادرشان پرورش بخون جگر
بآرزوی پسر مادران نشسته و لیک
دمیده است گل آرزو ز خاک پسر
دگر بنامۀ مادر جواب ننویسد
پسر که تا به ابد خفته غافل از مادر
ز درد داغ برادر برد بمرگ پناه
پیام مرگ برادر چو بشنود خواهر
چه تسلیت بعزیزان خود تواند گفت
که خود ز داغ عزیزی است سوگوار پدر
همه ز خون جوانان قرن بیستم است
اگر ز خاک ویتنام گل بر آرد سَر
گر این جمال تمدن بُوَد بقرن اتم
زهی کمال توحش بعصرهای حجر
بدین فجایع فتوی دهد کدام خرد؟
کدام مذهب و آیین کدام پیغمبر؟
مگر که ناموران زمانه بی خبرند
ز آتشی که ویتنام کرده زیر و زبر
حذر کنند چو دامن زنند شعلۀ جنگ
که سرکش است و جهانسوز شعله آذر
فتد بدامن و دامن کشد بخرمنشان
حریق جنگ که آتش زند بخشک و به تر
کسان که تشنه بخونند و عاشقند به رزم
مگر ز صلح و محبت چه دیده اند ضرر ؟
ز غول جنگ چه آید بجز جنایت و ننگ
بجنگ لعنت و نفرین بر این جنایتگر
کنون که از ره مهر ای مسافران عزیز !
درین دیار شما را فتاده است گذر
بهر دیار ز ایران پیام صلح برید
بنام هدیۀ ایران و ارمغان سفر
توضیحات سلحشوران شهر نراق :
*
کنفرانس بین المللی حقوق بشر از تاریخ 23 آوریل 1968 لغایت 13 می 1968
برابر با 3 اردیبهشت 1347 لغایت 23 اردیبهشت 1347 در تهران پایتخت ایران
برگزار گردید و منجر به صدور اعلامیه گردید که به اعلامیه کنفرانس بین
المللی حقوق بشر تهران موسوم شد . دکتر هدایت الله نیّرسینا نراقی 48 سال
پیش و قریب به نیم قرن قبل اشعار نغز برای سران کشورهای جهان که در تهران
حضور داشتند سروده است
* دکتر هدایت الله نیّرسینا نراقی سال 1293
در شهر ادبا و عالم پرور نراق تولد یافت . مادرش مرحومه منور رزاقی فرزند
آقا رضا ابن عبدالرزاق و پدرش مرحوم ملا محمد نراقی از خانواده های مورد
احترام شهر نراق بودند .
- شاعر و ترانه سرای ایران
- استاد دانشکده ادبیات دانشگاه تهران
- عضو هیئت علمی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران
- مدرس دانشکده افسری
- ریاست شورای شعر رادیو ایران
- مولف شماری از کتاب های درسی مدارس ایران از جمله فارسی ؛ املاء(دیکته) ؛ جغرافیا
*
همسر دکتر نیّرسینا به نام خانم مهری فروغی فرزند میرزا محمود ابن ملا
اسماعیل اهل شهر نراق در حال حاضر به همراه فرزندانش دکتر هوشمند نیّرسینا و
خانم لی لی نیّرسینا در کالیفرنیا پرجمعیتترین ایالت ایالات متحده امریکا
اقامت دارند.
* شاعر دکتر هدایت الله نیّرسینا سال 1293 در شهر
ادبا و دانشمندخیز نراق متولد و تاریخ 26 مرداد 1377 در سن 84 سالگی در
کالیفرنیا امریکا بدرود حیات گفت .
* تهیه و گردآوری مطالب در
خصوص دکتر هدایت الله نیّرسینا نراقی برای اولین بار توسط نویسندگان سایت
سلحشوران شهر نراق آقایان حسین و محمد عضایی صورت پذیرفت . هر گونه بهره
برداری از زندگینامه و اشعار این چهره نام آور ایران منوط به ذکر نام منبع
می باشد . در این نوشتار اعتقادات فرد ، مورد نظر نویسندگان نبود .
به پژوهشگران نغز گفتار سایت سلحشوران جنابان عضایی که بانی شناخت و معرفی و انتقال تمدنهاو فرهنگ اصیل مشاهیر نراقی چون محتشم نراقی و هدایت ا... نیر سینا و شاعر خوب رونق نراقی و غیره میباشند دستمریزاد میگوییم.
حقا که این عزیزان با مطالعه و شناخت و معرفی پیشینه درخشان دانشمندان و مشاهیر بزرگ نراقی یکی پس از دیگری به تبار و دیار نراقی اعتبار مضاعف میبخشند پس شایسته بسی تقدیرند.