غزلی از :حاج میرزا محمد نراقی متخلص به "مخلص "نراقی
پنجشنبه, ۱۷ فروردين ۱۳۹۶، ۰۹:۰۱ ق.ظ
نه کنون ،ربط به آن زلف چلیپا دارم
من به این سلسله عمری است که سودا
دارم
مهر بیرون نرود ظلمت کین از دل خصم
ورنه چون صبح در این فن،یدبیضا دارم
🌷
دشمنی ها همه از دوستی آید به ظهور
من که یک دوست ندارم ز که پروادارم
🌷
چه جفاها که ندیده ست دل از روزن خشم
شکوه ها از نظر هرزه تماشا دارم
🌷
در ره عشق تو ،با کم زتهی دستی نیست
زآنکه صد عقد گهر زآبله بر پا دارم
🌷
من که از دوستی بی خردان باکم نیست
چه غم از دشمنی مردم دانا دارم
🌷
"مخلص "از یمن جنون فارغم از فکر لباس
سنگ طفلان،به دل جامه ی خارا دارم
مخلص نراقی
۹۶/۰۱/۱۷