فروش باغ غفور توسط شکرالله کلاهدوز به محمد خلف شبان نراقی در 102 سال پیش - سند شماره 87
فروش باغ غفور دشت لاستان توسط شکرالله کلاهدوز فرزند عباس نراقی به محمد خلف حاج مهدی شبان نراقی در 102 سال پیش
وبعد
سبب از تحریر این کلمات شرعیه الدلالات آنکه با تحقق کافه شرائط صحت حاضر
دارالشرع انور گردید عزت شان استاد شکراله کلاهدوز خلف الصدق عالیشان
کربلایی عباس نراقی و بعدالحضور بالطوع والرغبه(فرمانبرداری از روی میل و
رغبت) بیع نمود و بفروخت به مبایعه لازمه جازمه صحیحه شرعیه قطعیه به
عالیجاه سعادت آثار خیرالزایرین کربلایی محمد خلف مرحوم خیرالحاج حاجی مهدی
شبان نراقی همگی و تمامی یکدرب باغ مشجر واقعه در دشت لاستان من دشتستان
نراق مشهور به باغ غفورکه تخمینا دوازده قفیز(واحد مساحت حدودا 200 متر)
است و محدود است به حدود اربعه ذیل با کافه ملحقات و منضمات آن از جدار و
اشجار مغروسه در آن : بباغ استاد حسن و آقا خان - به شارع - به باغجاه باقر
عبدالوهاب - به باغجاه حسین داماد شهباز من الجوز واللوز ( گردو و بادام) و
کلما یتعلق بها بدون استثنائی منه ذکره لم یذکر و سمی ام لم یسم به نوعی
که بایع مالک و متصرف بود از آنها ... باغ و غیره به مال المبایعه مبلغ نود
تومان قبض رایج خزانه اعلیحضرت احمد شاه قاجار قران ده عدد یکتومان ماخوذ
حین العقد باعتراف شرعی و عرفی مال المبایعه واصل و عاید بایع مزبور گردید و
بوصول آن اقرار و اعتراف نمود پس از اخذ مال المبایعه بیع مزبور را تاما و
کاملا از ید تصرف خود اخراج نمود و به تصرف مشتری داد و به ملکیت او قرار و
استقرار یافت او نیز در بیع خود تصرف مالکانه و مستحقانه نمود کتصرف
الملاک فی املاکهم و ذوی الحقوق فی حقوقهم و بین الجانبین مراعات در قبض و
اقباض و تسلیم وتسلم و تخلیه و تصرف ....... معمول گردید پس الیوم به
مقتضای ما رقم تمامی یکدرب باغ مزبور حق صرف وملک طلق مشتری مسطور است و
احدی را به هیچ وجه من الوجوه در آن حقی و بهره ای باقی نمانده و عقد
مبایعه لازمه جازمه صحیحه شرعیه قطعیه جامع جمیع شرائط و ارکان خالی از
کافه نواقص و بطلان با اسقاط جمیع خیارات محتمله و متصوره سیماخیارالغبن
ولو کان فاحشا بل افحش عنهما کما هوالمقرفین الشریفه المطهره جاری شد و
منبعد هذا بایع مزبور ملزم شرعی شد که چنانچه احیانا خللی در بیع ظاهر شود
یامستحقا للغیر بر آید کلهم بعضا عینا...... سوای مال المبایعه و اجرت و
اجرت المثل سنوات ماضیه معادل آن مجانا بلاعوض به مشتری بدهد و مطالبه عوض
ننماید .
و کان ذالک التحریر فی یوم چهارشنبه بیست و ششم شهر رمضان المبارک مطابق ..... سعادت دلیل سنه یکهزارو سیصد و سی و هفت
26 تیر 1337(برابر 3 تیر 1298)
حاشیه سند
حاضر
شد در محضر شرع مطاع عالیحضرت نیکو فطرت ستوده خصلت کربلایی عباس آب بایع
مرقوم در متن و تحریر و تنفیذ مبایعه مسطوره در متن را نمود و اقرار نمود بر
اینکه در بیع مزبور مرا حقی و بهره ای باقی نیست .
تحریرا و وقوعا فی تاریخ المتن 1332
امضاء : محمد یوسف و عبده حسن محمدرضا
حاشیه سند
حاضر
گردید عالیجاه آقا محمد مشتری متن و به مصالحه شرعیه منتقل نمود به
عالیشان کربلایی آقاجان خلف مرحوم آقا محمد علی نراقی همگی و تمامی مبیع
متن را کائنا ماکان به ثمن مبلغ نود تومان ریال مفرده عدد یکتومان نقد حین
العقد و صیغه مصالحه بینهما واقع و جاری گردید و تمامی مال المصالحه واصل و
عاید آقا محمد مزبور گردید به مقتضای ما رقم اختصاص شرعی داد و تمامی مبلغ
مزبور متن به کربلایی آقا خان تا واضح بوده باشد.
تحریرا فی دوم شهر ربیع الاول سنه ۱۳۳۹
2 ربیع الاول 1339(برابر با 23 آبان 1299)
از جناب استاد حاج سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود به جهت بازخوانی قباله فروش باغ غفور دشت لاستان توسط استاد شکرالله کلاهدوز فرزند عباس نراقی به محمد خلف حاج مهدی شبان نراقی در 102 سال پیش متعلق به سایت سلحشوران شهر نراق سپاسگزاریم.
از زحمات حضرتعالی در بازخوانی اسناد و قباله های تاریخی نراق بسیار سپاسگزاری میشود.
ضمنا نقطه چین اول در متن (تفهیم و تفهم ) است.
و بنظرم نقطه چین در حاشیه سند(تحریر و تنفیذ)میباشد
ممنون