شهید عبدالله محمودی نراقی در حق والدینش حق شناس بود
با شهیدان عبدالله محمودی و محمد رضا رمضانی و آزاده عباس باقری و دوستان دیگر همکلاس بودیم .
ارتباط نزدیک و اکثر اوقات برای درس خواندن و تفریح باتفاق به مزرعه کَندقه حومه شهر نراق می رفتیم .
یکی از ویژگی های بارز شهید عبدالله این بود که در برابر پدر و مادرش حق شناس بود . او با موتورسیکلت تریلش جهت کمک به پدرش به مزرعه می شتافت . وی همواره در انجام کارهای سخت و طاقت فرسا مانند دِرو محصولات در مزرعه کمک حال پدرش حاج علی بود و همچنین یاری گر مادرش در خانه بود .
یکی از
پاتوغ های عبدالله در روزهای تعطیل و بعد از ظهرها مزرعه کَندقه و در شب ها
تختگاه آب انبار پایین مقابل منزلشان بود که تا پاسی از شب با سایر
همکلاسی ها درس می خواندیم .
در بعضی اوقات پسر عمویش نصرت الله
محمودی (شهید دفاع مقدس) که در الیگودرز ساکن بودند نیز در جمع ما حاضر بود
که از خلق و خوی شایسته و ولایت پذیری او بهره می جستیم .
در نهایت
جنگ توسط ارتش متجاوز عراق بر ایران اسلامی تحمیل شد و عبدالله و برادرش
کاظم محمودی به فاصله هفت ماه و نیم در سال 1361 به شهادت رسیدند .
پسر
عموهایش نصرت الله و احمدرضا محمودی با فاصله یکسال و نیم از هم به شهادت
رسیدند . خواهر زاده اش سید محمد جوادی در جزیره مجنون شهید شد .
شهیدان محمودی و جوادی و سایر شهدا بر یزیدیان نفس خویش غلبه کرده و به مبارزه با یزیدیان دون فطرت زمان خویش رفتند.
قلم
های شکسته و بیان های نارسای ما در وصف شهیدان عاجز و ناتوان است پس آرزوی
رحمت خاص الهی برای شهیدان محمودی و جوادی و مرحوم حاج علی محمودی و
مرحومه فاطمه رضایی را از درگاه خداوند متعال خواستاریم .
راوی : آقای علی محمد میرشکاری فرزند علی اهل شهر نراق تاریخ 26 دی 1393