کوه ویلیجیا شهر تاریخی نراق
“راهها چشمانتظار کاروانی با صدای زنگ”
گوشهگوشهی
این کهن دیار، گهرخیز است و گهرزا. زیستگاهی از آن را نمیتوان یافت که
تهی باشد از تاریخ، فرهنگ، زیبایی و خرد نیک ایرانی. از هزارتوهای تاریخ،
زیستبومهایی این چنین، به سان نگینهای رخشانِ تاجکیانی بر افسر ایران و
ایرانی میدرخشند. یکی از این زمردهای تابناک در دل کویر بی کرانه، پهنهی
باستانی نراق، با پیشینهای سههزار ساله است.
در شرق نراق کوهی اژدها
پیکر، به نام ویلیجیا، با ارتفاع ۳۳۳۰ متر آرمیده، که از ژرفجای جان خویش
چشمهای، به نام چشمهرود، ارمغان خاک و آدمیان میکند. کوهپایههای
ویلیجیا و چشمهرود ، زاینده مامی است برای نیمی از آبروان و کاریزهای
منطقه. دامنه آن پهلو میزند به منطقه حفاظت شده جاسب.
و چه زیبا و سرسبز است جاسب از لطف سرشار رودخانه اِزنا که اندام بلورین خود را بیدریغ بر پهنهسار آن درمیفکند، تا با سیمینه نخی در کنار هم دوزد تکههای زمردین را. کوه کاهگندم در جنوب و کوه زردبلند در جنوبشرق نراق هر آن کس را کو دل در گرو ایستادن بر لبهها دارد ، میربایند و میکشانند به نفس در نفس افکندن با باد در سر ستیغهای خویش.
و بر این زیبا نقشهای شگفت بایدافزود غار چالنخجیر را که در سوی غرب، در گوشهی جلگهای فرامیخواند عاشقان و شیفتگان زیبایی را، در ستایش قلم نقش آفرین یکتای بیهمتا.
در دامنه ویلیجیا، از روزگاران باستان، ساختاری سنگی، با نام میل نراق، استوار شده تا نگهبانان جانبرکف، این پیش آهنگان خوف و خطر، امنیت کاروانهای جاده ابریشم را تامین کنند. خشابی در دل کوهستان، راهنامگ کاروانها برای راهی شدن و رسیدن به سرمنزل امن و امان.


میل گردنه شهر تاریخی نراق
این کارگزاران تامین در هنگامه خطر و ناامنی برفراز این میل آتش میافروختند تا روشنایی آن در دل شب تار و دود سیه فام آن در روزهنگام، زنهاری باشد کاروانیان را از خطر آزمندان
مهندس جعفر سپهری ، هیات علمی دانشگاه جامع علمی کاربردی و مدرس دانشگاه آزاد اسلامی ایران