آن پرستو که در قفس افتاد
چهارشنبه, ۲۲ فروردين ۱۳۹۷، ۰۶:۱۶ ب.ظ
آب و دانه نمی خورد هرگز
آن پرستو که در قفس افتاد
داد زد آه کشید آنگاه
بر زمین خورد و از نفس افتاد
آنقدر ناله زد ز عمق وجود
لاجرم کنده شد ز او بنیاد
گاه با یاد بچه و همسر
با مرور از گذشته های شاد
گاه رویای او شود شیرین
تا که آید به خواب او فرهاد
گاه با خود چنین بگوید دوش
کاش روزی منم شوم آزاد
از خدا خواستم نبخشاید
هیچ وقت لحظه ای تو را صیاد
سراینده آقای علی رضایی فرزند رضا اهل شهر ادبا و صلحاء نراق
۹۷/۰۱/۲۲
زیبا بود لطفا به اقای رضایی بفرمایید تخلص شاعریشان چیست