تو محبوب مَنی
چهارشنبه, ۳۰ آبان ۱۳۹۷، ۱۰:۵۷ ب.ظ
طعمه خال تو یک لحظه مرا کرد شکار
جُرم ناکرده چرا من بروم بَر سَر دار
کوه تا کوه مراحامی و پشتیبانند
تو مپندار که شاید شده ام بی کَس و کار
گذری کُن تو به سَر منزل چشمم ای سَرو
تا که با اشک کُنَم خانهِ تو رنگ و نگار
من تهیدستم و ناچیز منالی دارم
جان نا قابل من پیش کِشَت بَهر نثار
به کجا با که بگویم که تو محبوب مَنی
نازنینم ز چه اینگونه شدی اهل فرار
تا شنیدم که قدم بر سَر و چشمم داری
صبر بی صبر شد و رفت ز من تاب و قرار
من شنیدم که در این شهر همه صیادند
کارشان صید بُوَد طایفه و ایل تبار
هیچکس بُرد ندارد به شما می بازد
آنکه در صحنه بازی بنشیند به قُمار
شاعر : علی رضایی فرزند رضا اهل شهر نراق
۹۷/۰۸/۳۰