سلـحــشـوران شـهـر نــراق

عـکـس، خـاطـرات ، دل نـوشـتـه هـای دفـاع مـقـدس ، انـقـلـاب و اطـلـاعـات عـمـومـی

سلـحــشـوران شـهـر نــراق

عـکـس، خـاطـرات ، دل نـوشـتـه هـای دفـاع مـقـدس ، انـقـلـاب و اطـلـاعـات عـمـومـی

سلـحــشـوران شـهـر نــراق

شهر نراق زادگاه علامه ملا محمد مهدی نراقی و ملا احمد نراقی (فاضلین نراقی)
بیش از 100 نفر از مشاهیر نامدار دارای جمعیت سه هزار نفره در مقطع 8 سال دفاع مقدس دارای 180 رزمنده بوده و علاوه بر آن 8 آزاده و 100 جانباز(مجروح)و 80 شهید تقدیم آرمان های میهن اسلامی نموده است.


بایـگـانی
آخـریـن مـطـالـب

نگاهی گذرا به عَصارخان شهر تاریخی نراق

جمعه, ۶ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۰۹:۵۴ ب.ظ

بر اساس گزارش سایت سلحشوران شهر نراق ؛ عَصارخان از نظر لغوی به معنی عُصاره گیری و افشرده کردن و جایی که روغن در آنجا گرفته می شود به روغنگیرخانه یا عَصارخان (عَصار خانه)معروف است.

صَنعت عَصاری در تاریخ ایران سابقه دیرینه داشته تا جایی که در زمان داریوش، پادشاه هخامنشی کُنجِد جز کالاهایی بود که از ایران به مصر صادر می شده است. این صنعت در دوره صفویه ، همچون صنایع و هنرها در این دوران به رونق چشمگیری چه از منظر صنعت و چه از نظر معماری دست می یابد.


عصارخانه شاهی گوهری پنهان شده در صدف بازار اصفهان

روغن تولید شده در این کارخانه که معمولا از دانه های روغنی مانند پنبه دانه، سیاه دانه، بزرک، خشخاش، منداب و... تولید وعلاوه بر مصرف صنعتی برای روشنایی خانه ها به عنوان روغن چراغ، به عنوان مصرف دارو برای چرب کردن بدن گوسفندان وچهارپایان جهت جلوگیری از بیماری و همچنین مصرف خوراکی و بهداشتی کاربرد داشته و تفاله های حاصل از آن به عنوان خوراک دام و یا به عنوان کود در کشاورزی استفاده می شد.

پیشینه عَصارخان نراق به زمان علامه حاج ملا احمد نراقی (حدود 200سال پیش) باز می گردد. ساختمان زیبای این کارخانه که به صورت مهندسی و معماری پیچیده ساخته شده بود می توانست یکی از ارزشمند ترین جاذبه گردشگری شهر نراق باشد که در محله سفلی نراق جنب حمام پایین قرار داشت.


تاریخ ۱ اردیبهشت ۱۳۶۰  این بنا با نیّت کاملا خیرخواهانه و مساعدت اولین امام جمعه نراق آیت الله سیدمحمدباقر شریف موسوی تخریب و به ساختمان حمام عمومی اضافه شد که آن حمام هم پس از چند سال به دلیل فراگیر شدن حمام در منازا فاقد استفاده گردید و به موزه مردم شناسی تبدیل شد.
این بنا مدتی نیز توسط جوانان به عنوان کانون فرهنگی ورزشی شهدای نراق فعالیت داشت .

http://www.honarnews.com/images/docs/000083/083511/images/1398_4xP4NPlE(1).JPG

در حال حاضر به همت شهرداری تنها تخته سنگی از عصارخانه به جا مانده که با ساخت"میدان عصارخان" و نصب سنگ و شتر یاد این کارخانه بزرگ و تاریخی را در نزد ساکنان شهر زنده کرده است.

ساختار عَصارخان نراق
* ورودی عصار خان : عَصارخان نراق شامل دو ورودی بود که یکی از آنها دارای یک جفت درب چوبی دو لنگه و بزرگ به ارتفاع حدود 3 متر بود و دو سکوی مخصوص در دو طرف آن قرار داشت و به سمت شرق ساختمان عصارخان یعنی کوچه فعلی که در قدیم به آن کوچه "شترخان" می گفتند باز می شد و احتمال ورود تجار و بازرگانان و محل بار اندازی دانه ها و همچنین محل خرید و فروش از این درب انجام می شد.

درب دیگر در طرف جنوبی ساختمان حد فاصل دیوار عَصارخان و حمام پایین بود یعنی پشت کارگاه گلابگیری فعلی و در جلو آن یک فضای باز قرار داشت که انتهای آن به یک فضای مخروبه منتهی می شد که احتمالا محل نگهداری حیوانات حمال (شترخان) بود و فقط از داخل ساختمان به این محل راه داشت.

* شتر خان : شترخان محلی براى نگهداری حیوانات حمال عَصارخان (شتر، اسب، گاو) که سنگ آسیاب را به حرکت در می آوردند و احتمالا چون این محل هم جنب کارخانه بوده ، کوچه شترخان به این نام خوانده شده است. نا گفته نماند که یک کوچه شیب دار در وسط شهر نراق وجود دارد که به " کوچه شُتران " مشهور می باشد و اوایل جنگ تحمیلی عراق بر علیه ایران به نام شهید مصطفی طالبی تغییر نام یافت و ارتباطی با کوچه شترخان ندارد .

* تون: تون یا گرمخانه محلی بود که برای بو دادن برخی از دانه های روغنی مانند کُنجد و کَرچَک استفاده می شد.کنجد و کرچک از دانه های روغنی هستند که باید برای آسیاب کردن پوست آنها گرفته مى شد و سپس بو می دادند تا تُرد شود و روغن آنها بهتر گرفته شود.

* انبار غلات: این انبار محل نگهداری دانه هایی بود که می بایست آسیاب شوند و طوری ساخته شده بود که درهای آن همیشه بسته و از دسترس حیوانات و جانوران موذی در امان بود.

*انبار روغن: برای نگهداری خمره هاى روغن تولید شده استفاده می شد .

*آسیاب : آسیاب که شامل دو سنگ بود که روی یک سکوی حدود یک تا یک و نیم متری قرار داشت. سنگ زیرین افقی و ثابت بود که به وسیله یک میله چوبی که داخل سوراخ وسط قرار مى گرفت، داخل سکو ثابت شده و سنگ دیگری عمودی روی سنگ زیرین قرار می گرفت و"بار مالی" نام داشت . دارای یک سوراخی در وسط بود که به وسیله یک تیر چوبی 4 متری به شتر بسته می شد و با حرکت شتر به گردش در می آمد و دانه ها زیر آن له می شد.

* تیرخانه : مهمترین قسمت و مهمترین فضای عَصارخانه است که عملیات روغنگیری در آن انجام می شد که از دو تیر قطور بزرگ از جنس چوب چنار ، قرقره و اهرم چوبی تشکیل شده و یک سر آن داخل دیوار قرار گرفته و با دندانه های مخصوص مهار شده بود. در صورت لزوم تیر بزرگ را پایین می آوردند، با فشار آوردن این تیر بر کوپی ها (سبدها) محتوی خمیر، روغن از آنها جدا می شد. پس از چند ساعت سنگ بزرگی به نام" بنه " را به وسیله طناب از تیر بزرگ آویزان می کردند تا فشار بیشتری بر "کوپی"ها وارد آید و روغن دانه ها به طور کامل گرفته شود.

پس از 24ساعت تیر را به جای اول خود باز می گرداندند و روغن ها را در خمره ریخته و تفاله ها را بیرون می آوردند که هم کود بسیار مقوی در امر کشاورزی بود و هم برای مصرف دام استفاده می شد. لازم به ذکر است دانه های روغنی را بعد از آسیاب کردن و آب آغشته می کردند و سپس به قسمت تیرخانه می بردند و روغنگیری می کردند.

 

مرحومین علیرضا ، علی اصغر و شکر الله عابدینی

آسیاب های عصاری از ابتدا برای عصاره گیری نبود بلکه برای آرد کردن گندم، پودر ادویه جات و حنا سابی و عصاره گیری میوه های آبدار مورد استفاده قرار می گرفت و به اصطلاح چند منظوره بود. بعد از اختراع آسیاب آبی به کارخانه عصاره گیری و پودر کردن ادویه جات تبدیل شد. حتی از افراد بسیار قدیمی نراق که در قید حیات هستند می گویند: ما زمانی که بچه بودیم به یاد داریم که در عصارخان کشمش و غوره آسیاب می کردند .

 از عصاران پیشکسوت نراق این افراد بیشتر شناخته شده هستند :

مرحوم شکرالله عابدینی فرزند علی اکبر
مرحوم علیرضا عابدینی فرزند شکرالله
مرحوم علی اصغر عابدینی فرزند شکرالله

سایت سلحشوران شهر نراق از پژوهشگر و نویسنده توانمند جناب آقای مرتضی علی آقایی نراقی از بابت تهیه این تحقیق سپاسگزار می باشد .

۹۸/۰۲/۰۶
سلحشوران شهر نراق

نظرات  (۲)

۱۲ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۵:۴۵ از طرف حاج ماشاءالله عابدینی
عصارخانه شهر نراق


عصارخانه در شهرهای قدیم ایران به آسیاب‌های مخصوصی اطلاق می‌شد که از آنها برای خرد کردن مواردی چون سنگ و زردچوبه و فلفل و امثالهم استفاده می‌شد و یا مواد نباتی و روغنی، مثل کرچک و غوره و غیره را به داخل آن می‌ریختند تا روغن یا آب آنها گرفته شود.

عصارخانه عبارت از محوطه‌ای بود که در وسط آن دو قطعه سنگ گرد بر روی هم قرار داشت و این دو قطعه سنگ از یک طرف با اهرمی به یک رأس چهارپا، مثل الاغ یا شتر یا قاطر یا اسب متصل بود. با حرکت کردن حیوان، که به صورت دورانی صورت می‌گرفت، سنگ روئی آسیاب به حرکت درمی آمد و با گردش این سنگ، آنچه از موادی که به وسط سنگ مزبور ریخته می‌شد، نرم می‌گردید. در قسمت بالای سنگ متحرک جایگاهی بود که مواد خردشونده را داخل آن می‌ریختند تا از داخل سوراخ به زیر سنگ رفته و خُرد گردد.

روغنگر خانه یا عصارخانه ساختمان ویژه‌ای که پیشینیان در آن از دانه‌های گیاهان روغنی، روغن می‌گرفتند و دارای آسمانه‌ای بلند و دستگاههای گوناگون، و نیز دارای آسیابی بود که با نیروی چهار پایان می‌گشت. پیچیدگی سازوکار (مکانیسم) و ساختمان بزرگ آن چشمگیری بود. امروزه تنها چندی تای آن بر جای مانده است


کارخانه روغن گیری نراق بنام عصّارخان :

به: مدیریت، عصّار بزرگ مرحوم مغفور شادروان مشهدی آشکرالله عابدینی نراقی.
دستیار: سرکار خانم مرحومه مغفوره بهجت السادات موسوی همسر آشکرالله.

در شهر نراق از توابع شهرستان دلیجان استان مرکزی عصارخانه ی منحصر به فردی وجود داشت که سابقه استفاده آن بیش از 220 سال پیش بود .


وقتی وارد عصّارخان نراق می شدی، دست راست، دستگاه پَنبه تُخم خوردکنی بزرگی با پرّه های قوی و نوک تیز روی سنگ نصب شده بود که بوسیله قطعه چوبی به گردن شتر با طناب بسته می شد. شتر در حال دَوَران آن دستگاه پنبه تخم را به حرکت درمی آورد و پَنبه تُخم را خورد می کرد. مثل آسیاب آبی که گندم ها را زیر سنگ آسیاب خورد می کرد.

توسط کارگر در ظرف مخصوص ریخته و آنرا بصورت گِرده (مثل نان سبوس دار کُلفت) این گِرده ها را روی هم انباشته و توسط مسئول درخت روغن گیری از بالا همانطوریکه در دستگاه درخت روغن گیری مشاهده می کنید، درخت وسط دو ستون که بسیار سنگین و روغنی هم شده بود به پایین توسط دستیار عصّارخان هدایت و مدّت یکی دو شب روی آن گِرده های پَنبه تُخم که به آن کُنْجِلَه می گفتند در اثر ماندن در ظرف مخصوص و فشار زیاد و سنگین درخت روغن آن پیوسته و کم کم به جایگاه سنگی بسیار گُودی که در زیر درخت روغن گیری نصب شده بود جمع می شد .

مسئول کارخانه با کمک کارگران در خُمره های بزرگ ریخته می شد و بیشتر آن در حَلَب های ۲۰ لیتری ریخته می شد و توسط دو نفر استاد لَحیم کار یکی بوسیله دستگاه دَم کار، در زغال می دَمید و افروخته می شد و دیگری سر آن پیت های ۲۰ لیتری روغن را لَحیم می کرد. و رویهم در انبار جایگاه مخصوص انباشته می کرد و در فرصت های مناسب به شهرستان مختلف مثل کاشان، قم، اصفهان و دهستان های اطراف قم، حسین آباد میش بَس، دهستان های اراک و شهرستان الیگودرز و دهستان های آن منطقه روغن چراغ را به فروش می رساندند.

نکته قابل توجه اینکه روغن چراغ در زمان قدیم که برق نبود، در منازل که چراغ لَمپا استفاده می کردند، بیشتر از روغن چراغ در قنوات استفاده می شد، و نظر باینکه در قنات ها که توسط مُقَنّی های ماهر مانند استاد اُمیدعلی عظیمی و استاد رمضان عظیمی و مقنی های دیگر چاه کنده می شد .

معمولا در چاه ها چون هوا، به پایین نمی رسید، چراغ خاموش می شد و بیشتر از روغن چراغ استفاده می کردند، چون اصلاً خاموش نمی شد. و مُقَنّی ها از آن در چاه از نور آن مشغول کار بودند. مرحوم استاد اُمیدعلی عظیمی از مزرعه محمّدآباد تا آبشتا ( بهشت آباد- گیسوی فعلی) از زیرزمین که همه سنگ و سَخره بود می کَند و حاج ماشاالله عابدینی تابستان که مدارس تعطیل بود شاگردی در چاه می کردم و خاک و سنگی را که استاد اُمید عظیمی می کند در ظرف چرمی و دَلْوِ لاستیکی آن را از کوره ۱۰۰ متری می کشیدیم و زیر چاه بوسیله طناب قوی که سر چاه در چرخ چاه آویزان بود وصل نموده و با صدای بلند از تهِ چاه می گفتیم (هِیّ) و یا (یا علی) می گفتیم و شخص قوی مثل مرحوم علیرضا عابدینی سر چاه بوسیله طناب و چرخ چاه خاک و سنگ ها را به بالا می کشید و دور لَبَه چاه می ریخت
و در آخر مایه ی تأسف و تأثر است که عصّارخان را عدّه ای بی خِرَد و بی تجربه خراب کردند. اگر عصّارخان بود، الان مورد بازدید گردشگران و میراث فرهنگی محسوب می شد، صد حیف، تنها خراب کردن عصّارخان نبود که از بین رفت ؟! حمام های خوب و زیبا هم خراب کردند.

پاورقی ها:
حمام عمومی نراق (دو حمام بزرگ) یکی حمام محلّه بالا که شیک و زیبا بود، با رواق های مختلف، سرحمام، حوض حمّام در سر حمام که پا را آبکشی میکردی و ... جای کفش و گیوه ی اشخاص در زیر جایگاه مخصوص و جایگاه پوشیدن لباس که ایوان بزرگی بود و دالان بُزرگی افراد را به صحن حمام هدایت می کرد و خزینه ی آب، و تعداد سه دوش هم سمت چپ حمام برای ارباب ها و خوانین و خان ها درست شده بود. و در صحن بزرگ حمام زیر خزینه مشهدی علی اکبر بیابانگرد منتظر بود تا افراد را مُشت و مال دهد و کیسه بکشد و لیف و صابون بزند. ( خدا رحمتش کند انشاالله) بعدها که کار حمّام کِساد شده بود، پای اتوبوس نراق داد می زد تهران -تهران با نوشابه، یادش بخیر.
عصارخانه

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد



عصارخانه در شهرهای قدیم ایران به آسیاب‌های مخصوصی اطلاق می‌شد که از آنها برای خرد کردن مواردی چون سنگ و زردچوبه و فلفل و امثالهم استفاده می‌شد یا مواد نباتی و روغنی، مثل کرچک و غوره و غیره را به داخل آن می‌ریختند تا روغن یا آب آنها گرفته شود.

عصارخانه عبارت از محوطه‌ای بود که در وسط آن دو قطعه سنگ گرد بر روی هم قرار داشت و این دو قطعه سنگ از یک طرف با اهرمی به یک رأس چهارپا، مثل الاغ یا شتر یا قاطر یا اسب متصل بود. با حرکت کردن حیوان، که به صورت دورانی صورت می‌گرفت، سنگ روئی آسیاب به حرکت درمی آمد و با گردش این سنگ، آنچه از موادی که به وسط سنگ مزبور ریخته می‌شد، نرم می‌گردید. در قسمت بالای سنگ متحرک جایگاهی بود که مواد خردشونده را داخل آن می‌ریختند تا از داخل سوراخ به زیر سنگ رفته و خُرد گردد.

روغنگرخانه

نوشتار اصلی: روغن کشی

روغنگر خانه یا عصارخانه ساختمان ویژه‌ای که پیشینیان در آن از دانه‌های گیاهان روغنی، روغن می‌گرفتند و دارای آسمانه‌ای بلند و دستگاههای گوناگون، و نیز دارای آسیابی بود که با نیروی چهار پایان می‌گشت. پیچیدگی سازوکار (مکانیسم) و ساختمان بزرگ آن چشمگیری بود. امروزه تنها چندی تای آن بر جای مانده است




منابع :

بیژن رفیعی، ندارفیع زاده، علی محمد رنجبر کرمانی (۱۳۸۱). فرهنگ مهرازی (معماری) ایران. مرکز تحقیقات ساختمان ومسکن.


نجمی، ناصر. دارالخلافه طهران. تهران: زوار، ۱۳۴۸

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.

هدایت به بالای

folder98 facebook