مرصاد یک نراقی
مرداد ماه 1367 ایّام پایانی جنگ تحمیلی عراق بر علیه ایران بود که قطعنامه 598 مطرح گردید . سازمان مجاهدین خلق(منافقین) فرصت را مغتنم شمرده و با مساعدت ارتش متجاوز عراق از شمال عراق وارد استان کرمانشاه شد تا به خیال واهی خود سه روزه وارد تهران شوند .
علاوه بر ارتشیان دلاور نراق قریب 35 نفر از نیروهای پاسدار و بسیجی شهر دلیران نراق در عملیات مرصاد یا پدافندی آن حضور داشتند .
یکی از جان برکفان و چهره دوست داشتنی اهل نراق جناب آقای حسن کاظمی فرزند سلطان علی است که آن مقطع سرباز وظیفه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود . به خاطره کوتاه ایشان توجه فرمائید :
حسن کاظمی
بنده مرداد 1367 نیروی بهداری بودم به قولی پزشکیار صدایمان می کردند . ما را با چرخبال هلی برن(هلی برد) کردن پشت گردنه چهارزبر کرمانشاه . با یکی از گردانها در لشکر مهندسی رزمی 42 قدراستان مرکزی(اراک) بودیم . نصف شب چند تا زخمی آوردن تا ما با امکاناتی که داشتیم مداوا کنیم .
چون در تاریکی فعالیت پزشکی انجام می دادیم افراد برایمان کاملا قابل تشخیص نبود فلذا بین مجروحین یکی هم منافق بود که وقتی زخم هاشو بستیم بلند شد لنگان لنگان بره . یکی از دوستان بهش گفت کجا ؟ گفت میخام برم پیش بقیه دوستام(منافقین) که تازه ما فهمیدیم دشمنه و کلی خندیدیم .
بعد هم اومدن و او را بردن و داخل یه گودال که چند تا اسیر دیگر بود نگهشون دارن تا صبح انتقال داده شوند . به صبح نرسیده یه خمپاره خود منافق ها زدن صاف خورد تو گودال و همشون از بین رفتن به غیر از همین مجروح که شب مداوا شده بود .بهش گفتیم میخواهی بری پیش رفیقات که خودشم خندش گرفت .