سلـحــشـوران شـهـر نــراق

عـکـس، خـاطـرات ، دل نـوشـتـه هـای دفـاع مـقـدس ، انـقـلـاب و اطـلـاعـات عـمـومـی

سلـحــشـوران شـهـر نــراق

عـکـس، خـاطـرات ، دل نـوشـتـه هـای دفـاع مـقـدس ، انـقـلـاب و اطـلـاعـات عـمـومـی

سلـحــشـوران شـهـر نــراق

شهر نراق زادگاه علامه ملا محمد مهدی نراقی و ملا احمد نراقی (فاضلین نراقی)
بیش از 100 نفر از مشاهیر نامدار دارای جمعیت سه هزار نفره در مقطع 8 سال دفاع مقدس دارای 180 رزمنده بوده و علاوه بر آن 8 آزاده و 100 جانباز(مجروح)و 80 شهید تقدیم آرمان های میهن اسلامی نموده است.


بایـگـانی
آخـریـن مـطـالـب

شیرمرد نراق ؛ روحانی جلیل القدر حجت الاسلام آقاعلی نراقی فرزند میرزا محمد حسین مجتهد نراقی از قهرمانان و مبارزان با ظلم و جور بر علیه نایبیان کاشان از جمله نایب حسین خان کاشی و فرزندان جنایت پیشه اش همچون ماشاءاله و علی بود که با توطئه عوامل جنایتکار این گروه یاغی و دزد  سال ١٣٣١ هجری قمری به شهادت رسید .

شهید آقاعلی نراقی

نایبیان از جمله طوایف لُر بیرانوندی بودند که در زمان نادرشاه افشار به کاشان تبعید و در محلّه پُشت مشهد کاشان سُکنی گزیدند . چند سال بعد از شهادت این سلحشور نراق در اثر پی گیری های ممتد مادر قهرمانش بقایای پیکر آقاعلی نراقی از چاه منطقه دوک خارج و در آرامگاه خانوادگی در مسجد و مدرسه آقابزرگ نراقی در کاشان خاکسپاری گردید .

یکی از فرزندان شهید به نام عباس نراقی کمتر از هفت سال داشت که پدرش به شهادت رسید . عباس بعد به حزب منحله توده وابسته شد .
ماشاالله خان مشهور به سَردار کاشی یکی از فرزندان نامرد نایب حسین کاشی  تاریخ ٧ شهریور ١٢٩٨ شمسی به دار آویخته شد و آقا احمد مدیر نراقی یکی از برادران ارزشمند شهید آقا علی نراقی در میدان توپ خانه تهران شاهد مجازات یکی از قاتلین اخوی اش بود .

متاسفانه معدود نویسنده های کاشانی اخیرا تلاش نموده اند جنایت و خیانت های  بیشمار یک دهه حکومت ظالمانه نایبیان را سرپوش گذاشته و چند اقدام مثبت خبیث ترین جانیان تاریخ را  برجسته نمایند.
ساخت گلدسته های حرم سلطانعلی ابن محمد باقر(ع) در مشهد اردهال با پول های دزدی از جیب انسان های شریف مطلبی نیست که در تاریخ قابل دفاع باشد و به این نویسنده ها تذکر می دهیم در تاریخ دستکاری ننموده و جنایت بر علیه مردم را توجیه نکنند. همین شهادت آقا علی نراقی و خون نابحق ریخته اش تقاص نایبیان را در آورد. پس از یک قرن این جنایت ها از حافظه تاریخ و مردم نراق و کاشان پاک نشده است. 

 حسن اعظام الوزراه قدسی از رجال دوران قاجاریه در خاطرات خود، ماجرای اعدام ماشااله خان سَردار را چنین روایت می کند :

... هنگامی که وثوق الدوله توانست رضایت انگلیسی ها را مبنی بر پایان دادن حمایت آنها از ناییبان جلب نماید ماشاله خان کاشی با حیله و ترفند به تهران فراخوانده شد و موجبات اعدامش فراهم گردید. اگر چه پدرش، نایب حسین کاشی او را از این اقدام باز می داشت اما قول ازدواج با دختر مجلل الدوله که دختری وجیه و تحصیل کرده بود و دیگر وسوسه رجال شدن باعث سر به دار دادن سردار شد.
ماشااله خان با یکصد سوار زُبده در شاه عبدالعظیم توقف نمودند و او با چند نفر از نزدیکانش مهمان شخصی به نام حاج قنبر از صاحب نفوذان تهران شدند و قبل از آنکه بتواند به سوی لرستان فرار کند در باغی در قلهک به دستور وثوق الدوله دستگیر شد.

شهید آقاعلی نراقی

"چون فوق العاده علاقه مند بودم از توقیف ماشااله خان و عاقبت او مطلع شوم، در تعقیب آن برای ملاقات با اشخاص وارد به این جریانات بیرون آمده، درب وزارت داخله برخوردم به یکی از رفقا. اظهار کرد: فردا صبح ماشااله خان را به دار می زنند. من دیگر به وزارت داخله نرفتم، رفتم بازار به ملاقات دو سه نفر از تجار کاشانی و خبر را به ایشان دادم. فردا صبح زود رفتم توپ خانه که آن وقت شهربانی در آن جا بود عده ای از کاشی ها کم و بیش آمده بودند که یکی از آن ها آقا احمد مدیر نراقی بود که برادرش آقا علی امام که مردی ملا و پیش نماز مسجد گنبد بود، شب در حال رفتن به منزل خود به دستور نایب حسین و ماشااله خان کشته می شود در آن جا با چند نفر از بستگانش حاضر بودند و روز انتقام را می دیدند.

در صورتی که دار هم آماده برای بلعیدن غذای خود در حال انتظار دیده می شد، رفته رفته جمعیت زیاد شد. من خود را رسانیدم درب شهربانی که پاسبانی ایستاده بود و نمی گذاشت کسی وارد دالان شهربانی گردد. از در که وارد دالان می شدی در دو طرف چند اتاق بود. در اتاق دوم، دست راست، ماشااله خان با عبا نشسته بود. ولی معلوم بود دیگر توانایی خود را از دست داده است.

 بعد از پهلوان رضا ماشااله را آوردند. ولی چهار نفر پاسبان از دو طرف بازوهایش را گرفته بودند که قادر به حرکت نبود. در واقع تا آمدن پای دار از بین رفته بود. پای چهارچوبه او را بلند کرده، روی چهارپایه قرار داده و طناب به گردنش انداخته و بالا کشیدند. ولی مدتی بالای دار بود. تقریبا تمام فضای میدان از جمعیت پر بود و می توان گفت اکثریت جمعیت مردم از زن و مرد کاشان و نطنز و قمصر بودند که شادی می کردند."

(خاطرات من یا تاریخ صد ساله ایران، حسن اعظام قدسی، اعظام الوزاره، ص۵۹۲)

۹۸/۰۶/۱۳
سلحشوران شهر نراق

نظرات  (۱)

۰۹ اسفند ۹۹ ، ۰۶:۵۶ مصطفی بهراموند
دورود بر طایفه پر افتخار بیرانوند

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.

هدایت به بالای

folder98 facebook