سلـحــشـوران شـهـر نــراق

عـکـس، خـاطـرات ، دل نـوشـتـه هـای دفـاع مـقـدس ، انـقـلـاب و اطـلـاعـات عـمـومـی

سلـحــشـوران شـهـر نــراق

عـکـس، خـاطـرات ، دل نـوشـتـه هـای دفـاع مـقـدس ، انـقـلـاب و اطـلـاعـات عـمـومـی

سلـحــشـوران شـهـر نــراق

شهر نراق زادگاه علامه ملا محمد مهدی نراقی و ملا احمد نراقی (فاضلین نراقی)
بیش از 100 نفر از مشاهیر نامدار دارای جمعیت سه هزار نفره در مقطع 8 سال دفاع مقدس دارای 180 رزمنده بوده و علاوه بر آن 8 آزاده و 100 جانباز(مجروح)و 80 شهید تقدیم آرمان های میهن اسلامی نموده است.


بایـگـانی
آخـریـن مـطـالـب

شماری زیادی از مردم بانه استان کردستان از پیر، جوان، زن، مرد و کودکان همراه والدین آمده بودند تا در مراسم بزرگداشت 15 خرداد سال 1342  قم که از حادثه سازتَرین رویدادهای نیم قرن گذشته ایران است و سنگ بنای پیروزی انقلاب اسلامی بر آن نهاده شده را گرامی بدارند که ناگهان پنج فروند از هواپیماهای جنگنده بعث عراق آسمان شهر بانه را غبار آلود کردند و اجتماع بزرگ مرزنشینان روزه دار را که در پارک شهر تشکیل شده بود، به خاک و خون کشیدند.

این حادثه تلخ تاریخی که نمایشی از آتش و خون بود در ساعت 10:00 صبح اتفاق افتاد و 602 شهید و بیش از 400 مجروح برجای گذاشت و تعدادی از خانواده‌ها مانند ملا رسول اشعری‌ها و دارا قادرخان زاده ها چهار پنج شهید تقدیم انقلاب شد و قیام دیگری در تاریخ پر افتخار انقلاب اسلامی خلق کردند.

آن روز سه شنبه امام جمعه وقت بانه ماموستا عبدالله سوری در حال سخنرانی بود که بمباران پارک که بعد به 15 خرداد نام گذاری شد به خاک و خون کشیده شد .  حدود 400 نفر از شهدای پانزده خرداد سال 1363 از خانواده‌های نیروهای نظامی و انتظامی و غیر بومی و تعداد دیگر شهدای بسیج دانش آموزی بودند که برای شرکت در راهپیمایی و مراسم ۱۵ خرداد در این مکان تجمع کرده نمودند .

قبل از خرداد سال 1363 به ما اعلام کردند قرار است کومله و دمکرات به مرور مقداری سلاح وارد بانه کرده  و پس از بمباران عراق ، شهر را تصرف نماید ، منتها کسی آن را جدی نگرفت . بعد از یک ماه نیروها را برای رژه و حضور در مراسم یادبود 15 خرداد 1342 قم آماده کردند .

در روز  15 خرداد  من طبق معمول عاجز از رژه و این کارها ، گفتم حفظ مقر(کمیته 1 عملیات شهری بانه) با من و بقیه با تجهیزات کامل عازم رژه شدند . بعد از ساعتی هواپیماهای عراقی وارد منطقه شده و چشمتان روز بد نبیند هر جا را خواستند به زعم خودشان زدند و در رفتند .

صد متری ساختمان سپاه ، 50 متری مقر ما و... مخلص کلام اینکه هواپیماهای متجاوز عراق مقر سپاه را موفق نشدند بزنند ولی نیروهایی که برای رژه رفته بودند و در پارک 15 خرداد بانه مشغول گوش دادن به سخنرانی ماموستا عبدالله سوری بودند که راکت دقیقا بین نیروها و سخنران منفجر شده و سخنران را به بیرون پارک پرتاب می کند .  
بیمارستان پُر از زخمی شد و هر کَس با هر وسیله ای حتی با فرغون ، گاری جنازه عزیزانش را حمل می کرد . تویوتاهای سپاه هم جنازه شهدا را تا جا داشت بر روی هم حمل می کرد به نحوی که هنگام حرکت در میدان شهر خیلی دردناک بود و اینها جگرگوشه های والدین بودند .

خون از عقب ماشین شُرشَر می ریخت کف خیابان و به سمت بیمارستان کاملا قرمز شده بود . در همان لحظات اولیه بمباران برادران طالب و مُطلِب حسنی عضو سازمان پیشمرگان مسلمان کرد بانه به شهادت رسیدند . برادرشان خالد حسنی هم دو سال بعد فروردین 1365 توسط گروه های ضد انقلاب ترور و به شهادت رسید .

سریعا نیروهای باقیمانده را سازماندهی کردند و هر گروهی به سمت یک دژبانی حرکت کردیم . بنده در دژبانی جاده سقز مستقر شدم ولی کسی جرات نمی کرد به مردم حرفی بزند .
در این بمباران دو تن از دوستانم به نام رمضانعلی حیدرپور فرزند حیدر اهل فریدونکنار و  ... تبرته ای فراهانی از منطقه اراک به شهادت رسیدند . من هم برای چندمین بار مرگ زیبا را جواب کردم. 

راوی : جانباز و رزمنده دفاع مقدس عباس حیدری فرزند حسن اهل شهر نراق تاریخ 4/11/1395

۹۹/۰۶/۱۷
سلحشوران شهر نراق

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.

هدایت به بالای

folder98 facebook