سلـحــشـوران شـهـر نــراق

عـکـس، خـاطـرات ، دل نـوشـتـه هـای دفـاع مـقـدس ، انـقـلـاب و اطـلـاعـات عـمـومـی

سلـحــشـوران شـهـر نــراق

عـکـس، خـاطـرات ، دل نـوشـتـه هـای دفـاع مـقـدس ، انـقـلـاب و اطـلـاعـات عـمـومـی

سلـحــشـوران شـهـر نــراق

شهر نراق زادگاه علامه ملا محمد مهدی نراقی و ملا احمد نراقی (فاضلین نراقی)
بیش از 100 نفر از مشاهیر نامدار دارای جمعیت سه هزار نفره در مقطع 8 سال دفاع مقدس دارای 180 رزمنده بوده و علاوه بر آن 8 آزاده و 100 جانباز(مجروح)و 80 شهید تقدیم آرمان های میهن اسلامی نموده است.


بایـگـانی
آخـریـن مـطـالـب

هـــــوالله
ساوجبلاغ مورخه 24(احتمالا روز 24 یکی از ماه های حدود سال 1335 هجری قمری برابر 1296 هجری شمسی باشد)

تصدقت شوم.
مطالب به قراری است با پست چند یوم قبل عرض شده است و سه جزوه بیانات ارسال خدمت شد به عنوان مستوره(پوشیده) ان شاءالله می رسد. یکی را به زوجه آقاعمو بدهید دو نسخه را خودتان و اطراف زیارت کنید.حاجی عـلے غیره وارد شدند،مرقومه از سرکار الی اکنون نرسیده و نداده اند.حال را مُکّاری ها(خَرَخکچی) عازم بودند مختصری زحمت می دهد.
توتون های حمل ابراهیم نُه بار را عرض شده بود در ۵۷ فروختم .۶ ماه ۱۰ یوم، سه شاهی نزول بعد از رؤیت پسند نکردند و نبردند ، مجدد بدیگری فروختم. باری است ۵۷، ۶ماه تومانی یک عباسی.نزول فروش او از این قرار است.
فروش ۹بار ۶ ماه   نزول    دلالی و حَمالی
باری پنجاه تومان دستگیر شده است.حال حساب کنید نفع وارد یا ضرر ؟ ولی اگر این مال سفید چهره بود باری ۷۰ فروش او بود.یک نصف عدل او خیلی اعلا بود.آن رقم را ۷۰ می خرند.منبعد مال سفید چهره بفرستید،خواه آفتابی یا خانگے سفید و خوش کش باشد ، خوب می خرند.

وجه توتون را گرفتم ، به طلبکار تقسیـم شد. وجه برات ها اگر هنوز زمین است باید مازوج(مرکب سیاه و رنگ کردن پارچه) بفروشم و باز هم مبالغی از قروض باقی می ماند.مانده ام فکری، برات میرزا کریم را که تلگراف کرده اید از کجا بدهم ؟ مازوج را مال اعلا باشد پنجاه می خرند ولی مال مرا ۴۹ شاید بخرند.در هر صورت چون مهسواراز ساوجبلاغ بیرون آمده است لابد کرایه اش مناسب است.مازوج خواهد آمد تنزل می کند لذا خیال دارم اگر ۵۰ بخرند بفروشم ولی دیناری نبادا(مبادا)برات کنید. مگر شما حساب ارسالی حقیر را نمی کنید؟ و حساب ضررها و موجودی توتون مازوح اجناس را؟
ما در همدان مُـهِلّی و قرض موعدی نداریم. تماماً قرض نقدی است و باید داد.در این صورت بگمان نبادا براتی حواله دهید.اینکه میرزاکـریم... حواله داده است نفهمیدم مجدد بار حمل کرده است یا بابت محاسبه قبلش حواله کرده؟
در هر حال قبول می کنم تا وجه شاید از سرکار باری برسد بفروشم بدهم.ولی مسأله حق العمل میرزا کـریم اگر مقصود این است که حق العمل آزاد نگیرید بسیار کار بی معنی است ،حجره خرج دارد. و اگر مقصد این نیست که این حق العمل را شما آنجا بگیرید این سهل است من حساب می کنم.منتها سرکار ابواب حقیر کنید روز جواب را مرقوم دارید.
عرض دیگر حاجی محمد جعفر کاغذی نوشته و سیصد و سی تومان نصف طلبش که حقیر سند داده ام برات کرده بود به آقا محمـد تقی حاج حسیـن(محمد تقی فرزند حسین) .
جواب عرض کردم که من با داداش(برادران نعمت الله و فضل الله نراقی فرزندان محمد جواد) فرقی ندارم. آنچه را حاجی از وجه نمک گرفته است داداش رسید دارد بعضی هم بدون رسید است.مابقی طلب ایشان که می ماند مثل سایر مردم ، تومانی ۳ به او می رسد. به جوری که به سایرین داده ایم سهمیّه ایشان را حاضریم به همان مدت بندگی کنیم و به خود حاجےهم به همین مضمون خبری نوشته شد.سواد نمک را هم فرستاده بود ، بدانید. لهذا مسلّماً حاجی محمد جعـفر ول کن نیست و لازم است جواب مسکت(ساکت کننده) داده شود.لهذا سرکار آنچه را الی حال به او پرداخته اید بدون کم و زیاد مرقوم دارید که اینمدت در دفترها قلمداد شده است. در ظَهر سند ۱۱۰ وجه شده بود، مابقی را اگر رسید دارید بفرمایید و اگر هم بی رسید چیزی داده ایم صورت آنرا بنویسید. و در ذیل صورت مرقوم دارید که این وجوه را بابت مافی الذمّه خودم و نعمت الله(نعمت الله فرخزاد نراقی) داده ام.چون خیال او این است آنچه را گرفته است پای سرکار حساب کند و مال بنده را تمام کمال مطالبه کند.حقیر عرض کردم آنچه داده ایم باقی را تومانی۳ می دهیم. زود این فقره را معیّن کنید  شاید عارض شود مایه دردسر خواهد شد. صورت مخلفاتی هم که نزد آقاعلے مانده مرقوم دارید.
در مسأله شاهـزاده حسیـن(احتمالا شهر همدان) و قبر مطهر حضرت اسم الله الصدق چون لوح مبارک رسیده است،احبّای همدان(دوستان بهایی) هرکس به اندازه خود کمکی کرده است. اگر حضرت عالی و آقاعـــــمو هم در قُوه(توان) خودتان چیزی دارید حواله دهید  ، لوح را هم فرستادم.
سی تومان جناب حاجی آقاجان را حواله دادند و سند آقای عبدالحسیـن را به خودم برگردانیدند.اگر بعلاوه این سی تومان چیزی پس داد بدهد.همچنین مسئله سی تومان به جهت ساختن بقعه مطهر(بقعه شاهزاده حسین همدان) بود و دیگر تصویب محفل روحانی همـــــدان(محفل بهائیت) ، مخالفت با محفل و با این مقام نتوانستم بنمایم و مسلماً خداوند صدای ... را می شنود.
حضرت عالی و آقاعمو هم در این مقام نباید مضایقه کنید و این وجه چون قرض قدیم است باید باالمناصفه با آقاعمو تقسیم شود.چون ربع او عمو است.اگر نوشته عبدالحسیـــــن را ارسال دارید لامحاله ۵۰ از او وصول می شود و دیگر اگر مازوح و توتونی دارید تا زود است عمل کنید. مازوح اعلا را ۵۰ و ۴۹ می خرند.اگر ضرر می کند آنجا بفروشید اگر ضرر نمی کند الی ۵۰ هم وارد شود عمل کنید. توتون که عمل می کنید از وزن سرکش نکنید.
بار حضرات حمل ابراهیم ۴۴ در آمد. بار حقیر ۴۳ هم کمتر در آمده!علت چیست؟
و حال آنکه ابراهیم بر نمی دارد رجاء دارم(امیدوارم) وزن را به دقت ابواب کنید که اگر کسر کرد از مُکّاری مطالبه شود.یک بار کفش الی یک هفته دیگر حمل می شود.ولی کفش ترقی کرده است بدانید.صورت تصرفات ارسال می فرمودید چه شد؟ موسی فدوی غره محرم(اولین روز ماه محرم) وعده اوست، می خواهد از حال مطالبه می کند.چرم گاومیش را خوب می خرند. نساخته او۲۴ است ساخته او را ۲۶ می فروشند.

تلگراف هم کرده ام اگر همت کنید و گاومیش صرف کند قدری بخرید ولی اگر ضرر کند لازم نیست.مال کاشانی ها اگر فی الواقع بار ناجور دارید فوری ارسال دارید که پس بدهم. سه دسته مُکّاری در راه است.ابداً گویا حقیر بار ندارم.اگر داشتم لابد تلگرافی مخابره می فرمودید.باری همت کنید آنچه توتون زود حمل کنید.مصلحت است که به شیرینی،فروش برود ولی اگر مال اعلی بی عیب یکدست باشد... بار هم برسد معطل نمی ماند به قیمت خوب میخرند بدانید.
رسیدالواصاقی که ارسال شده است که سابقاً کاغذهای آمریکا و چه حال الواحات که در هفته قبل با پست ارسال شد مرقوم دارید.زیاده عرضی نیست .

اقلّ نعـــــمت الله نـراقـی(نعمت الله فرخزاد نراقی فرزند محمد جواد ابن حاج محمد مهدی تاجر نراقی ابن عبدالله نراقی)

به جناب آقا عمو بنویسید کاغذ حاجی ها از مدینه وقتِ رفتن رسید.بحمدالله سلامتند.جناب عمو سلام می رساند ، می فرماید پدرجان خرجی که برای رفتن والده حواله ندادید.حال لابد جهت آمدنش تدارک لازم است.من هم که می دانید بجز شما کسی را ندارم.میل دارید برای تهیه والده بابت طلبش چیزی حواله دهید و یا بابت خودم حواله بدهید.مقصد این است که ورود آنها باید مدارک ورود را حقیر بنمایم.دیگر مختارید. زوجه آقا میرزاعباس را از قول من و نعمت الله دعا و سلام برسانید.والده عباس و والده عبدالله را سلام برسانید.نورچشمی میرزاعباس و عبدالحسین و عبدالله و فتح الله و عبدالحسین و اصغر و قمرتاج و خانوم تاج را دیده بوس نمائید .(عباس-عبدالحسین- عبدالله – فتح الله مهدوی فرزندان فضل الله معاون التجار)
والده غلامحسین به همگی خصوصاً به والده عباس و والده اصغر و والده حبیب الله و عبدالله سلام میرساند. نورچشمان پابوسند.زیاده عرض نیست.
الاقلّ نـعمت الله نـــــراقی
مجدد آنکه لوح مبارک را جهت آقامحمدصادق و سایر احباب بخوانید و هر یک آنچه را از برای این بنای مقدس بدهند بابت حقوق الله محسوب دارند مقبول است.شاید از ایشان و سایرین وجهی تهیه کنید ارسال دارید.حقیر از آقای ابن اصدق رسید گرفته خدمت می فرستم تا رسید از فوق برسد. اگر به مراغه و تبریز هم خبر بدهید و میان دوآب ضرر ندارد.چون راجع به عموم است.یعنی ساختن بناهای مقدس به تمام احـباب فرض است.

از جناب استاد حاج سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود بابت بازخوانی نامه بیش از یک قرن قبل سپاس گزاریم .

از جناب آقای حمیدرضا  سلطانی شایان فرزند اکبر از بابت تایپ، بازنویسی نامه قدیمی قدردانی می کنیم

۹۹/۰۸/۲۲
سلحشوران شهر نراق

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.

هدایت به بالای

folder98 facebook