نامه محمد کاظم نراقی ناظم التجار از نراق به فضل الله نراقی درمراغه بازار چای اوستو و اطلاع از فوت محمد باقر نراقی عموی معاون التجار به سال 1334 قمری - سند شماره 589
تاریخ 18 جمـــــادی الاول 1334(برابر 3 فروردین 1295)
هـــــوالله
خدمت فی سعادت حضـرت مستطاب اجلّ امجـد عالـے ولـے الّغمـے
آقایی آقا میـــــرزافضل الله(فضل الله نراقی فرزند محمد جواد) معـاون التجـــــّار دام ظلّه العالـے شرف باد روحـے و قلبــے فداک وارزقنی اله یقاڬ
انشاءالله عید سعید و یوم نوروز و بهــار مسیحا دَم و شهر بهار بر حضرت اجلّ عالے مبارک و میمون و فرخنده باد بربّ العباد. و بعد دو رقیمه(نوشته) شریف که تاریخ 23 ربیع الثانے 1334(برابر 8 اسفند 1294) بود واصل گردید.
تمام حضـرات نراقیها از حاج عبــدالله و میـــــرزا قوام(نراقی یا مهدوی) و آقا فتـح الله و آقا محمد مهـدے ورود تمام به سلامتی آمدند(از سفر وارد نراق شدند) . حضرت اجلّ عالـــے هم مع وکلاً علی الله(با توکل بر خدا)حرکت فرمایید ، چه از راه زنجان به قزوین و قم و چه از راه بیجار خطری ندارد.خداوند حفاظ العالمین است. در باب ماده گاو یکی زاییده داریم،یکی آبستن،۲۰روز یک ماه دیگر و یکی چهل پنجاه روز دیگر.دیگر حاجت به خریدن ماده گاو نیست.مَشک دوغ زنی هم سپرده ایم.
بابت وجه توتونهای همدان که به قول آقا فتــح الله یکصد ونود تومان و خورده ای شده قصد چاکر این شد که اگر نصفه زمین حاجےمحمد کـــــریم را از عیال عمومحمـد باقـــر خریدیم برات شود. با حاجےمحمدرضا گفتگو شده تا بعدها. ولی آقا قــوام(نراقی یا مهدوی) که از همدان آمد خبر وفات عمومحمـد باقــر(محمد باقر نراقی فرزند حاج محمد مهدی عموی فضل الله معاون التجار) را آورد.الحق جگر دوستان از این غم عظما گداخت! بسیار این فانی(جان نثار) محزون و دلخون شدم.
از قضا دو روز قبل از عید نوروز آقا سلیمــان عمو هم حکم اموات لهذا چاکر ملاحظه شئونات آن بزرگوار و سرکار و بازماندگان را نموده اول صبح جمعه(جمعه 12 جمادی الاول 1334 برابر 26 اسفند 1294 مراسم ترحیم محمد باقر نراقی) در اطاق بــزرگ دولتسرای سَرکار مجلس ترحیم و ختم را چیده، سه نفر قاری ملا اسـدالله و ملا محمـد و آخوند ملاغلامرضـــا(ملا غلامرضا فروغی فرزند ملا محمد تقی) نشانده، شصت پاره(هریک قسمت از شصت قسمت قرآن – نیم جزء) گذارده با سماور بزرگ و دستگاه والی شام تمام خَلق نـــــراق به فاتحه خوانی آمده و عصر را جناب آقا آقا محمـــد(حجت الاسلام آقا محمد فاضلی فرزند محمد رضا برادرِ آقا حسین مجتهد) و حاجےمحمـد جعفر و حاجے اسـدالله(احتمال قوی حاج اسدالله فرزند حاج صادق ابوالزوجه غلامحسین معاون الممالک) و غیره حاضر و الرّحــمن خوانده ختم نمودیم. ناهارهم به حاضرین داده شد و شرح مراتب را با تعزیت نامه به همـدان هم عرض کردیم به وکیل التجـــــّار .
بهرحال از حالات نورچشـمان:بحمدلله... ... مشغول به کسب و کار خود ولی ماهانه را نظر به فرمایش سرکار که دیناری از حجره تصرف برندارند ملزومات آنها را وانزده ام.خداوند رزاق است.انشاءالله برکت عطا فرموده خواهد بود به عون الله تعالـے. ولی مسبوق باشید که تمرّد امر مبارک نشود.چون مشکل اول به کسالت و بیماری بود.چاکر عرض کردم پای بسته ... ... پنجهزار گرفتن،حال که مشغول به کسب و کارند این یکی دوماه آنها را هم رسیدگی نموده،انشاءالله وقتی ملاحظه شد که میشود بار به دوش آنها گذارد میگذاریم.
آقاخاله جان تمام اینها فرع است،دامن همت را به کمر زده مال گرفته در این اوقات توکّل بر حـــــق کرده بسلامتی تشریف بیاورید(بازگشت از مراغه به نراق).هزار درد است که دوای آن ملاقات دوستان خــدا انشاءالله برطرف میشود.انشاءالله آقامیـــــرزاشکرالله خان(صفایی)پسر آقا حبیــب الله رییس(رییس التجار) از جانب آقای معـــــاون(معاون الممالک) آمده و بر سر حجره و تمام امورات مختار گردیده و تحت الشعاع شاید تنور گرم باشد.
اگر آقای معـــــاون التجّار(فضل الله نراقی) میل مبارکشان بر این سمت باشد بدون هیچ عذری حرکت مینمایند.دیگر دکان مراغه را برای چه میخواهند؟!
امرکم مطاع مطاع گفتم این پَرشکسته را تا اجل پُر نشده به زیارت لقاء انورت فائز گردم... ... بحمدالله این ایام حمام بنوعی خوش گذشت و احدی نتوانست از حسن نیت اله دم زند.شکرالله یا مقصود العارفیـــــن. والده علی و حبیب نادعلـــے بنده زاده و حسین...سرکار و والده عبدالله و عبدالله و طاهره خانم به عرض سلام و دعا و پابوسی مصدّعم. من الفانـــــے کاظم نــــــراقے والسلام.
و عرض دیگر آقا میـــــرزاعباس(عباس مهدوی نراقی فرزند فضل الله) به بروجرد به جناب عموآقا نعمـــــت الله(نعمت الله فرخزاد نراقی برادرِ فضل الله معاون التجار) نوشته بود جواب هفته قبل رسید به این مضمون که نورچشمی عبدالحسیـــــن(مهدوی) درسالی ۲۴ تومان اجرت و تمام مخارج خوراکے هرگاه راضی تست زود او را روانه دارید. در ضمن هم آقای میـــــرزااحمد خان رییس(احمد خان نراقی فرزند محمد مهدی) شاید لطفی بنماید جداگانه و اگر سرتنخواهی هم دارد بیاورد علاوه تر داده خواهد شد.
بنده به میـــــرزاعباس عرض کردم شوری در این باب لازم بنظر فانے اسباب ترقی عبدالحسین در جوارع نـــــراق شاید بهتر باشد.چنانچه از شور بیرون آمد رفتن ایشان تنخواهی که در حجره شما دارد سالی بیست الی بیست و پنج تومان شریک او را به او بدهید.در هر حال همه نوع اسباب فراهم میاید. انشاءالله که حضرت اجل در نهایت مراحمت بسر برید. اگر دل را از آب و گل آن صفحات بردارید....از قرار نشسته آقانعمــت الله عیال...خود را هم به بروجرد میبرد.
زیاده عرضی ندارم. والسلام
من الفانـــــے قربانت کاظـم نـــــراقے( بهایی محمد کاظم ناظم التجار نراقی فرزند محمد جعفر فوت 1303 شمسی مدفن بقعه شاه سلیمان نراق)
از جناب آقای حمیدرضا سلطانی شایان فرزند اکبراز بابت بازنویسی ، تایپ سند بیش از یک قرن پیش قدردانی می گردد .