فروش مِلک حاجی ربیع در اطراف مسجد جامع نراق توسط خانم ... دختر ابوالقاسم ابن جعفر نراقی (همسر محمد جواد فرزند محمد صادق) به مشهدی طوقان فرزند محمد یوسف نراقی نزدیک ۱۳۰ سال قبل - سند شماره 658
هوالمالک بالاستحقاق
و بعد باعث بر استرقام(استعلام) و سبب از استکتاب(طلب نوشتن) این کلمات واضح الدلالات آنستکه حاضر آمد در عالی محفل شرع مطاع لازم الاتباع حره مخدره عفت و عصمت پناه صبیه مرحمت شان آقا ابوالقاسم خلف مرحوم آقا جعفر نراقی متعلقه عالی شان آقا محمد جواد خلف مرحمت شان آقا محمد صادق و دانسته و فهمیده در حالت یصح ما عنها الاقاریر الشرعیه به مبایعه لازمه جازمه شرعیه به صیغه معتبره منتقل نمود به عالی جاه عزت همراه مشهدی طوقان آقا خلف مرحمت و مغفرت پناه آقا محمد یوسف نراقی همگی و تمامی کافه بیوتات مالکی و متصرفی مرحوم والد ماجد خود را که در خانه حاجی ربیع شهره فی محله درب مسجد جامع قصبه نراق واقع است و حسب الارث اختصاص شرعی به او یافته است و مفروز می باشد و عبارت است از دو درب اطاق در محاذی یکدیگر و دهلیز در جنب اطاق های مزبور و پس اطاق او مع فوقانی محقر واقعه در فوق پس اطاق اول و فوقانی در فوق دهلیز مزبور و ایوان هایی از طرفین بانضمام تمامی زیره واقعه در تحت همان دو اطاق و ممر و مدخل از طرفین همان زیره و سهمیه مطبخ و مشاعات و ممر و مدخل و باغچه و راه مستراح و فضای به نحوی که سابقاً الی تحریر در حیطه تصرف مرحوم آقا ابوالقاسم و ورثه آنمرحوم بوده است من دون استثناء شیئی به ثمن مبلغ معین سی و هشت تومان رایج خزانه مبارکه مظفرالدین شاه قاجار روپیه فض از قرار ده عدد یکتومان رواج مقبوض حین العقد باعتراف الشرعی و صیغه جاری شد
و شرایط صحت بعمل آمد و بین الجانبین فعلأ لا علی رسم القباله مراعات قبض و اقباض و تسلیم و تسلم و تخلیه و تصرف و سایر شروط صحت در مبایعه با اسقاط خیارات موجبه فسخ سیما خیار الغبن ولو کان فاحشاً و الزام شرعی بر بایعه مسطوره که احیانا چنانچه در مدت سی عام شمسی تمام ابتدا از حالتحریر هرگاه مبیع معلوم کلهم بعضاً مستحقا للغیر برآید و به ثبوت شرعی هم برسد خود بایعه موصوفه از مال خود از عهده ثمن موصوف و اجرت المثل مافات و سایر غرامات شرعیه آن برآید جمیعاً بر وجه لزوم شرعی معمول و مرعی گردید پس الیوم بمقتضای مارقم مبیع معلوم به نحوی که مرحوم آقا ابوالقاسم و ورثه آنمرحوم در حیطه تصرف داشتند تاکنون الحال و مابعد ها اختصاص شرعی به عالی جاه مشتری معزی الیه دارد و حق صرف و ملک طلق او میباشد
و کان ذالک تحریراً فی دهم شهر ربیع المولود من شهور سنه یکهزارو سیصد و شانزده هجری مطابق ایت ئیل(سال سگ) ۱۳۱۶
۱۰ ربیع الاول ۱۳۱۶(برابر با ۷ مرداد ۱۲۷۷)
مهر: جواد ابن محمد صادق
اعترف بجمیع ماسطر فی المتن لدی حره الخاطی
ابن مرحوم آقا زین العابدین نراقی ۱۴۱۰
مُهر: المتوکل علی الله عن نصرالله ۱۳۱۶
مهر : محمد مهدی
اعترف بما رقم فیه لدی
مُهر: الراجی محمد کاظم
اعترف بما رقم فیه لدی حره
مهر: حسام الدین ابن جلال الدین
اعترف و اقرب بمارقم فیه لدی حره الخاطی ۱۳۱۶
مُهر: ابوالقاسم(کاتب قباله ملا ابوالقاسم فروغی نراقی فرزند ملا عبدالکریم)
بازخوانی پشت سند :
حاضر گردید عالیجاه مشتری مرقوم در ظهر و به مصالحه صحیحه شرعیه انتقال نمود تمامی بیع موصوف در ظهر را کائنا ما کان مغرب آثار آقا جان خلف مرحمت پناه آقا محمد علی نراقی به مال المصالحه مبلغ چهل و پنج تومان رایج سلطان روپیه عددی یکهزار دینار ده عدد یکتومان رواج نقد ماخوذ حین العقد و بین الجانبین قبض و اقباض و تسلیم و تسلم و تخلیه و تصرف بعمل آمد .
و کان ذالک بتاریخ شهر ذیقعده الحرام مطابق تنگوزئیل (سال خوک) سنه ۱۳۱۶(برابر با فروردین ۱۲۷۸)
مهر : طوغان ابن یوسف خان(طوغان - طوقان یوسفی فرزند محمد یوسف خان)
مهر : الراجی آقا طوقان
مهر : ابوتراب
مهر : بسم الله الرحمن الرحیم
سایت سلحشوران شهر نراق ؛ از استاد نستوه آقای حاج سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود از بابت قباله فروش ملک حاجی ربیع در اطراف مسجد جامع نراق در ۱۲۷ سال قبل و سپس واگذاری آن ملک به آقا جان فرزند محمد علی ابن خالو آقا بابای نراقی سپاس گزار می باشد .
