فروش مِلک در مزرعه چاله کوشکه نراق توسط میرزا اسماعیل کُلجاری توسط دخترش کِشور همسر میرزا عبدالکریم نراقی به آقا جان(غفاری) فرزند محمد علی نزدیک به یک قرن و نیم پیش - سند شماره 664
هوالمالک بالاستحقاق
و بعد علت غائی از تحریر و ترقیم این کلمات شرعیه الدلالات آنستکه حاضر آمد در عالی محفل شرع مطاع لازم الاتباع جناب نتیجه الاعیان و الاشراف آقا میرزا اسماعیل کُلَجاری(کُلَجار یا کُرَجار بعد از انقلاب به مهدی آباد اردهال تغییر نام یافت) خَلف مرحمت شان حاجی علی خان و حسب الوکالت ثابته که از صَبیه خود که متعلقه مرحوم آقا میرزا عبدالکریم نراقی بود در حالت مایصح عنه الاقاریر الشرعیه طایعا راغبا راضیا لا کارها ولا جابرا ولا مرسا بالاختیار و بلا شائبیه الاکراه والاجبار بمبایعه لازمه جازمه صحیحه شرعیه بیع نمود و بفروخت به عالیقدر آقا جان ابن مرحوم آقا محمد علی خالو آقا بابای نراقی همگی و تمامی سه ربع از یکدانگ از جمله ششدانگ مزرعه مدعوه به چاله کوشکه که از جمله مزارع قصبه نراق است واقعه درذیل قصبه نراق مستغنی عن التحدید والتوصیف با کافه ملحقات شرعیه و منضمات عرفیه آن بقدرالحصه از مجاری و صحاری و اراضی و املاک و مراتع و مرابض و آبار و انهار و باغ و حصار و اشجار و استلخ و کلما یتعلق بها بنحوی که به هیچ وجه من الوجوه شیئی از متعلقات آن استثنا نشده باشد ذکر ام لم یذکر و سمی ام لم یسم به ثمن مبلغ هشتاد تومان رایج خزینه مظفرالدین‌شاهی عددی بیست و چهار نخود وزن ده عدد یکتومان رواج نقد فی المجلس و صیغه جاری شد و ثمن فی المجلس اخذ و قبض شرعی شد و بایع به وصول آن مقر و معترف گردید
و تمامی مبیع موصوف را کاینا ما کان و بالغا ما بلغ از ید تصرف خود اخراج نموده بتصرف مشتری مسطور داد و او نیز در ملک خود تصرف مالکانه و مستحقانه نمود کتصرف الملاک فی املاکهم و ذوی الحقوق فی حقوقهم الیوم بمقتضای مارقم مبیع موصوف حق صرف و ملک طلق مشتری مزبور است و احدی را به هیچ وجه من الوجوه در آن حقی و بهره ای باقی نمانده بین الجانبین قبض و اقباض و تسلیم و تسلم و تخلیه و تصرف بعمل آمد و عقد مبایعه لازمه جازمه صحیحه شرعیه و معاقده صریحه ملیه اسلامیه مشتمله به جمیع شرائط و ارکان و خالیه از کافه نواقص و بطلان با اسقاط کافه خیارات موجبه فسخ سیما خیار الغبن ولو کان فاحشا بل افحش و لو به ضعف الثمن بینهما کما هوالمقرر و الشریعه المطهره واقع و جاری شد و غبن مبایعه و غبن در غبن مبایعه مجددأ نیز علیحده به صیغه مصالحه ساقط شد و در ضمن عقد خارج لازم بایع مزبور در ضمن عقد خارج لازم ملتزم شرعی شد که چنانچه از تاریخ ذیل الی انقضای مدت پنجاه سال شمسی تمام فسادی در مبیع ظاهر شود و به ثبوت شرعی برسد بعلاوه رد ثمن معادل ثمن مزبور را بلا عوض به مشتری دادنی باشد و صیغه به جمیع مراتب مسطوره واقع و جاری شد و کان ذالک تحریرا فی عزه شهر صفرالمظفر مطابق سنه 1320(برابر 19 اردیبهشت 1281)
تجویز نمود علیا مخدره مُکرمه معظمه خانم کِشور صبیه(دختر) مرضیه عالیجاه رفعت جایگاه زیده علیان و عمده الاعیان و الاشراف آقا میرزا اسماعیل کُرَجاری که مرا در مبیع مرقوم به هیچ وجه حرفی نیست و کان ذالک تحریرا فی بیستم شهر صفرالمظفر سنه 1329(30 بهمن 1289)
بازخوانی پشت سند :
مخفی نماند که تمامی وجه مال و لمبایعه تمام و کمال اخذ و دریافت شد نقدا فی المجلس بتاریخ متن
مُهر : خیر الحاج نراقی – الراجی محمد رضا
مُهر: الراجی شهاب الدین
از استاد نستوه آقای حاج سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود از بابت بازخوانی معامله در مزرعه چاله کوشکه نراق سپاس گزار می باشیم .
