سلـحــشـوران شـهـر نــراق

عـکـس، خـاطـرات ، دل نـوشـتـه هـای دفـاع مـقـدس ، انـقـلـاب و اطـلـاعـات عـمـومـی

سلـحــشـوران شـهـر نــراق

عـکـس، خـاطـرات ، دل نـوشـتـه هـای دفـاع مـقـدس ، انـقـلـاب و اطـلـاعـات عـمـومـی

سلـحــشـوران شـهـر نــراق

شهر نراق زادگاه علامه ملا محمد مهدی نراقی و ملا احمد نراقی (فاضلین نراقی)
بیش از 100 نفر از مشاهیر نامدار دارای جمعیت سه هزار نفره در مقطع 8 سال دفاع مقدس دارای 180 رزمنده بوده و علاوه بر آن 8 آزاده و 100 جانباز(مجروح)و 80 شهید تقدیم آرمان های میهن اسلامی نموده است.


بایـگـانی
آخـریـن مـطـالـب

شاید کمتر کسی بداند که ایرانی‌ها بیشتر از سه هزارسال پیش حمام عمومی داشته‌اند. شست ‌و شوی بدن و حمام کردن برای ایرانی‌ها علاوه بر پاکیزه کردن تن و دفع چرک، یک آیین مذهبی هم بوده است. در تمام ادیان پیش از اسلام، غسل کردن یکی از شرط‌ های شرکت در مراسم بوده، این است که نه تنها در یک جایی مثل کاخ شاهی تخت جمشید نشانه‌هایی از حمام پیدا می‌کنند بلکه باستان‌شناس‌ها، بعد از کلی جست‌وجو به این نتیجه رسیدند که ساخت حمام‌های عمومی از عهد هخامنشی در همه شهرهای ایران رایج بوده است.

با ورود اسلام و پر رنگ شدن اهمیت بهداشت، تعداد حمام های عمومی در شهرهای ایران رو به فزونی گذاشت تا جایی که در شهری مثل اصفهان فقط در عهد صفوی 152 حمام عمومی ساخته شد.
در قرن حاضر که عصر تکنولوژی و صنعت است آثار تاریخی و باستانی ارزش زیادی بین علاقمندان به سنت پیدا کرده است. به طوری که انسان های کنونی از هر فرصتی برای بازگشت به تاریخ گذشتگان و نیاکان وتجدید خاطرات خود استفاده می کنند و در صدد زنده کردن این خاطرات مى باشند.

گردشگران خارجی نیزعلاقمند به آشنایی با فرهنگ وآداب ورسوم اقوام و نژادهای دیگر هستند و رفع نیاز و خواسته های آنان به روش سنتی برایشان از ارزش زیادی بر خوردار بوده و حاضرند برای این موضوع هزینه کنند.
یکی از این موارد حمام های سنتی و خزینه ای ایرانی است که می تواند جذابیت برای گردشگران داخلی و خارجی ایجاد نماید. این کار علاوه بر احیای بناهای قدیمی وجذب توریست، اشتغال زایى را براى چند نفر در بر خواهد داشت که متاسفانه تا کنون در کشور ما مقفول مانده و نیاز به پی گیری ویژه ای دارد.

حمامهای سنتی و خزینه ای شهر تاریخی نراق:

در نراق سه حمام سنتی و خزینه ای در دهه 40 وجود داشت که عبارت بودند از:

الف: حمام میان که جنب مسجد جامع قرار داشت و به حمام عمومی امروزی تبدیل شد و تا یکی دوسال پیش فعال بود. درحال حاضر فاقد استفاده و تعطیل می باشد.

 این عکس دهه 40 در محدوده حمام لطفعلی نراق انداخته شده است

ب: حمام بالا که به حمام حاج لطفعلی معروف بود و نزدیک به بازار نراق ومسجد حاج شیخ عباس واقع بود و در طرح تعریض خیابان قرار گرفت و تخریب شد. در کنار خزینه حمام حاج لطفعلی دو عدد دوش هم قرار داشت .

نمایی قدیمی از حمام پایین نراق

ج: حمام پایین که در محل سفلی نراق و بین مسجد امام حسن مجتبی(ع) و کارخانه عصارخان واقع شده بود و هر دو آثار تاریخی و منحصر به فرد نراق یعنی حمام پایین و کارخانه عصارخان را تخریب و به جای آنها حمام جدید عمومی و خصوصی با سقف گنبدی شکل و به اصطلاح سنتی احداث نمودند که پس از چند سال و با گسترش حمام های خانگی فعالیت آن متوقف شد و به موزه مردمی شهر تبدیل شد وما بقی آن درطرح میدان عصارخان فعلی که نماد شتر و سنگ آسیاب قرار گرفت.

نمای فعلی حمام استاد مرتضی صفری

یک حمام مدرن و عمومی هم در پشت کاروانسرا و محله دنیاران احداث گردید که چند سال مسئوولیت آن با استاد مرتضی قلی صفری بود و بعد از آن تخریب و به پارکینگ تبدیل شد .

مرحوم استاد مرتضی قلی صفری فرزند خیرالله اهل بیجگان جاسب ساکن نراق و مرحومه سیده السادات کفایت میرخدابخشی فرزند سید احمد اهل خاوه ساکن نراق

در ادامه با نحوه کار و ساختار حمام سنتی و خزینه ای یعنی حمام پایین اشاره اى کوتاه می شود که وجود خارجی ندارد ولی با توجه به اینکه نگارنده تا حدودی با این حمام آشنایی داشتم به این تحقیق پرداخته ام .شاید برای جوانان و قشر امروزی تا حدودی موثر واقع گردد .

ساختار حمام پایین نراق

ورودی حمام: حمام دارای یک درب ورودی دو لنگه چوبی بود که به کوچه شترخان باز می شد. سه طرف حمام کوچه بود که از شرق به کوچه شترخان(اشاره به شتر عصاری),غرب کوچه پشت سُفت و باغچه شاه کرم ,از شمال به کار خانه عصارخان واز جنوب به کوچه مسجد پایین محدود می شد.
راهرو: راه پله ای بود که مشتری را از در ورودی به سرٍحمام یا رختکن در زیر زمین هدایت می کرد که از نظر دما
خیلی نزدیک به فضای بیرون بود. سر در حمام ها غالباً با کاشی تزیین و نام حمام و واقف آن در میان کاشی کاری ها جلب توجه مى کرد.


پیشخوان حمام پایین شهر نراق قبل از تبدیل به موزه مردم شناسی

از راست :ناشناس اصغر صالحی فرزند علی ناشناس مرحوم علی اکبر بیابانگرد فرزند حسن

سرِ حمام : به اصطلاح امروز رختکن یا جامه کن می گویند که صفه (سکو- غلام گردشی ) دور تا دورش ساخته شده بود . زیر سکو محفظه هایی برای کفش و روی آن سطحی برای استقرار مشتری و تعویض لباس بود. کف رختکن و غرفه های آن معمولاً سنگی از نوع سنگ ها تخت مخصوص بود.
حوض رختکن : در وسط فضای رختکن حوضی با پاشویه تعبیه شده بود که مردم هنگام خروج از رختکن پایشان را درآن می زدند و در پاشویه می شستند و نیز در آن وضو می ساختند. این حوض جای مناسبی برای وضو گرفتن نماز گزاران مسجد پایین بود .چون در آن زمان مسجد وضوخانه نداشت و مردم با آب جوب کنار مسجد یا حوض سر حمام وضو می گرفتند.

نمایی از حوض رختکن حمام پایین که قبل از تبدیل به موزه به عنوان مکان نمایشگاه استفاده می شد

در صحن رختکن تابلو و عکس هایی روی دیوار جلب توجه مى کرد و یا کاشی هایی روی دیوار رختکن یا سر درب حمام مزیّن به آیه هاى قرآن به چشم می خورد .همچنین اشعار های زیبایی روى دیوار حمام به چشم می خورد که در رابطه با استاد کار حمام (متولی) آن بود که یک نمونه از این اشعار بدین مضمون است:

هر که دارد امانتی موجود / بسپارد به بنده وقت ورود
نسپارد وگر شود مفقود / بنده مسوول آن نخواهم بود
این شعر بدین معنی بود که حتماً مشتری قبل از ورود به حمام کیف پول و وسایل گرانقیمت خود را نزد حمامی به امانت بگذارد تا مفقود نشود.
راهروگرمخانه : از فضای رختکن راهرویی نسبتاً باریک به گرمخانه می رسید که سبب تنگی راه این بود تا به سرعت هوای گرم گرمخانه از حمام خارج نشود و هواى آن هم گرم تر از هوای رختکن حمام بود
گرمخانه : فضای اصلی حمام بود و هوای داخل آن گرمتر از سایر نقاط حمام بودودر وسط آن حوض آب کوچکی قرار داشت که مردم برای شستشوی بدن خود دور آن می نشستند .

خزینه حمام: خزینه در قسمت گرمخانه وجود داشت و به اندازه 3 یا 4 پله از کف گرمخانه بالاتر بود و دارای یک حوض نسبتاً بزرگ بود به طوری که آب آن از طریق شبکه های سفالی به قسمت های مختلف حمام توزیع می شد. در اطراف داخل خزینه سکوهایی برای نشستن وجود داشت و در زیر آن یک دیگ بزرگ مسی به نام تیُون قرار گرفته بود و در زیر تیون محل آتشدان (تون) حمام بود که در آنجا بوته و هیزم و نفت سیاه و ... روشن می کردند و آب خزینه از این طریق گرم می شد.
تُون حمام در قسمت بیرون حمام قرار داشت و دارای راه مجزا بود که از طریق آن سوخت مورد نیاز حمام تامین می شد و دارای یک نفر متصدی بود که وظیفه اش تامین سوخت، روشن کردن تون و گرم نمودن آب خزینه بود.

آداب و سنن حمامها در ایران

کف گرمخانه یا صحن حمام از سنگ مرمر پوشیده شده بود و به راحتی قابل شستشو بود.در زیر آن کانال های باریک زیر زمینی که به اصطلاح معماری اسمشان گربه رو بود و به اندازه ی عرض یک گربه بودند وجود داشت. وقتی تون حمام روشن می شد.گربه روها که از محل گرم کردن آب حمام(تون) شروع می شدند و تمام کف حمام را طی می کردند پر از دود و هوای گرم می شدند.از طرفی ،چون این کانال ها بین کف حمام و زمین فاصله می انداختند نمی گذاشتند که نَم به دیوار حمام نفوذ کند. گرم بودن‌ کف حمام به علت نفوذ حرارت در کانال های گربه رو بود. کانال های گربه رو اصلا ربطی به گربه نداشتند و فقط به این نام خوانده می شدند.

در حمام های خزینه ای کسانی بودند که به دلاک (کیسه کِش) معروف بودند. آنها لُنگ به کمر مى بستند و کیسه می کشیدند و مشتری ها را مشتُ مال می دادند که در عامه به آنها لنگی یا کیسه کش می گفتند.در داخل حمام افرادی که زیاد کثیف بودند قبل از ورود به خرینه حتماً می بایست به وسیله دلاک چرک آنها گرفته شود. رسم دلاکان بر این بود که چرک های مختلف بدن را در جلو چشم مشتری فرو مى ریختند. در حقیقت به او گوشزد می کردند که بدنت کثیف است و الان تمیز شده است . سپس براى آبکشی و شستشو او را به خزینه می فرستادند. معمولاً حمامی ها از ورود افراد کثیف ممانعت به عمل می آوردند.
نور گیر حمام: سقف گرمابه گنبدی شکل بود و دارای نورگیر هوایی بود که به وسیله دریچه شیشه ای باز و بسته می شدند. بدین ترتیب فقط نور به داخل گرمابه می تابید و از ورود هوای سرد جلوگیری و گرمابه به صورت طبیعی روشن می شد. این شیشه ها معمولاً مُشجر بودند و باعث می شد داخل حمام از بالا دیده نشود. در هنگام شب حمامی از چراغ پیه سوز و گردسوز برای تامین روشنایی حمام استفاده می کرد .

بدین صورت که بین دیوار رختکن و گرمخانه حمام یک پنجره شیشه ای وجود داشت و حمامی چراغ را روشن می کرد و پشت پنجره می گذاشت. بدین صورت نور چراغ هم رختکن حمام را روشن می کرد و هم از طریق شیشه نور آن به داخل صحن حمام می تابید و آنجا را هم روشن می نمود .
اتاق نظافت:از داخل گرمخانه حمام راهی جدا می شد و به اطاق دیگر می رفت که به آن اتاق نظافت می گفتند. از این اتاق برای زدودن موهای زاید بدن و نظافت شخصی استفاده می شد.
در خزینه حمام مردم خودشان را در آن می شستند و آب می کشیدند و غسل می کردند. معمولا حمامی ها بین دو نوبت مردانه و زنانه، با چوب مخصوص آب خرینه را به هم می زدند و کف های اضافی و موهای داخل آب را جمع آوری می کردند و همچنین صحن حمام را هم نظافت می نمودند و مقداری آهک هم درون آب خزینه می ریختند وبه این صورت آب خزینه را ضد عفونی مى نمودند و مقدار کمی آهک هم در اطراف گرمخانه و مسیر آب های زاید می ریختند تا از آلودگی حمام کاسته شود.
معمارهای ایرانی حمام های قدیمی را اکثرا پایین تر از سطح زمین می ساختند. برای این کارشان هم دو دلیل داشتند: یکی اینکه گرما و حرارت از راه دیوارها منتقل نشود و دوم اینکه دسترسی به آب قنات، چشمه یا رودخانه از سطح زمین راحت تر باشد و بتواند در بالاترین مخرن آن یعنی خزینه جاری شود.

لازم به ذکر است که خزینهٔ حمام پایین از جوی آب پشت سُفت که به طرف دشت پُوسُنجَه جریان داشت و جنب درخت توت 800 ساله واقع در محله سفلی نراق و محل گلابگیری آقای حسن اکبری بود و همچنین چاه آبى که بعدها در شبستان حمام پایین حفر نمودند آبگیری می شد.
معماران ایرانی در ساختمان حمام از سنگ و آجر و ساروج و ملاطی مقاوم در برابر آب و شن و آهک و خاکستر و خاک رس و ... استفاده می کردند و پلاستر سطوح داخلی حمام از خاک رُس و آهک به همراه گیاهی به نام (لوکه) و کاه وب عضا مو استفاده می شد. زیرا این مواد به خوبی در برابر آب مقاومت می کردند.
آب بندی کف خرینه نیز به وسیله قشری از خاک رُس ، موی بز، پیه، موم زنبور عسل، کرباس و ... برای جلوگیری از آب به داخل آتشدان (تون) انجام می گرفت و سپس لایه ضخیمی از ساروج روى آن کشیده می شد.
گِل ولای خزینه هر چند روز یکبار به وسیله لجن کِش کشیده می شد و همه روزه مقداری آهک جهت ضدعفونی آب خرینه به آن اضافه مى کردند.
ساعت کار حمام های قدیمی: در شهرها و روستاها از جمله شهرنراق به نوبت حمام در روز به زنان و شب ها به مردان تعلق می گرفت بدین صورت که قبل از اذان صبح تا طلوع آفتاب مختص مردان بود. از طلوع آفتاب تا غروب آفتاب زنان استحمام مى کردند و از غروب آفتاب تا پاسی از شب هم در اختیار مردان بود.


نمای فعلی حمام پایین که تبدیل به موزه شده است

حمام کوچیکه: درضلع جنوبی حمام پایین یک حمام کوچک وجود داشت که به آن (حمام کوچیکه) می گفتند. این حمام وصل به حمام بزرگه بود و ورودی آن از کوچه مسجد بود.این حمام قبل از اذان صبح تا طلوع آفتاب به زنان و حمام بزرگه در همین زمان به مردان اختصاص می یافت و هر دو حمام خزینه ای بودند. معمولاً حمام ها در روستا ها در کنار مساجد ساخته مى شدند و قبل از اذان صبح باز می شدند و تا پاسی از شب روز بعد باز بودند.
معماری مسجد از اهمیت بسزایی در شهر و روستا از جمله شهر نراق برخوردار بود و تقریبا بعد از مسجد مهمترین بنای شهر محسوب می شد.
البته ناگفته نماند که ایرانیان تا عصر قاجاریه به داخل خرینه حمام نمی رفتند، زیرا به گفته مورخ معاصر شادوران رحیم زاده صفوی در همه حمام های ایران، درب هاى خرینه بسته بود و یک حوضچه اى به نام (آخور) می ساختند که به خزینه
متصل بود و از آنجا با تاس و لگن آب برداشته و خود را می شستند. و درب هاى خزینه فقط قرن گذشته باز شد و موجب آلودگی گرمابه ها گشت.

نَفُس‌های آخر "گرمابه‌های مشهد"/ از این گرمابه‌ها آبی داغ نمی‌شود

علایم مکان حمام:عموماً در کنار درب حمام لنگی را آویزان مى کردند و بر پشت بام آن که اصولا کوتاه و قابل دید عابرین بود، طنابی کشیده و روی آن لنگ و حوله شسته شده در انتظار خشک شدن در آفتاب بودند که همه این علایم عابرین را متوجه وجود حمام می کرد. حمامی ها در شستشوی لنگ و حوله پس از تعطیل شدن حمام سعی فراوان داشتند و از ورود افراد کثیف و ژنده پوش به حمام ممانعت می کردند.
مزد حمامی : در روستا و شهرها من جمله نراق هزینه حمامی را یکجا پس از برداشت محصول از مرد خانواده به صورت غیر نقدی (گندم ، جو، برنج و...) می گرفتند و در شهرهای بزرگ مزد حمام خانوار را سالیانه یا ماهیانه تحت عنوان (ماجبی یا مواجبی ) دریافت می کردند.

وسایل استحمام در حمام های قدیمی:

این وسایل شامل بقچه سورنی (بقچه برای حوله و سوزنی براى نگهداری لباس)، کیسه، مشربه، لیف، تاس، لگن، سفیداب، جام حنا ، لنگ، سنگ پا، گل سرشوی و ... بود و بطور کلی حمام در قدیم محل شستشوی بدن، کیسه کشیدن ، صابون زدن، حجامت، قولنج و مشت مال، ازاله موهای زاید بدن ، تراشیدن سر آقایان، حنا بستن بر سر و خلاصه یک نظافت کامل و جامع بود .

آداب رسوم گرمابه :

در قدیم گرمابه فرهنگ و آداب و رسوم خاصی به ویژه برای عروسی ها و مراسم ملی داشت. مردم در قدیم هفته ای یک بار حمام می رفتند، بویژه شب ها و روزهای جمعه شلوغ ترین روزهای حمام بود. در روزهای پایانی سال خصوصا چند روز مانده به عید ، حمام ها روزهای شلوغی را پشت سر می گذاشتند.

همچنین محل برگزاری حنا بندان عروس و داماد در حمام برگزارمی شد. عین همین حنابندان امروزی را برای عروس و داماد به طور جداگانه درمحل رختکن حمام بر گزارمی کردند و پس از بزن به رقص و شعر خوانی مدت مدیدی را در حمام به جشن و پایکوبی می پرداختند. حمامی و کارگران هم از این کار بهره کافی می بردند وعلاوه بر مزد حمام مقداری نقل ونبات و شیرینی از خانواده عروس و داماد دریافت مى کردند.

در رختکن حمام همیشه برنامه قلیون و چای برای مشتری ها فراهم بود آنهامدتی را دور هم می نشستند و در مورد خبرهاى روز شهر صحبت می کردند . به طور کل حمام ها در قدیم مرکز خبررسانی برای مردم شهر و یا روستا بود. در شهر نراق کارگران و نیروهای انسانى صبح زود درِ حمام ها تجمع مى کردند و کسانی که به کارگر نیاز داشتند به آنجا مى رفتند و از این طریق نیروی انسانی خود را تامین می نمودند .

آیین های حمام رفتن:
1-حمام زایمان:این حمام برای مادر، نوزاد و همراهان انجام می شد و با شادمانی همراه بود.
2-حمام عافیت:حمامی بود که بیمار پس از بهبودى کامل و به شکرانه سلامت و زدودن بدن از بیماری بر گزارمی شد.
3-حمام ویژه اعیاد مذهبی : مخصوص اعیاد مذهبی بود که حمام عید نوروز هم در کنار آنها با مراسم خاص و جالبی انجام می شد.
4-حمام تشرف : هنگام عزیمت به سفرهای زیارتی یا دیدار بزرگان با نیت خاص خود انجام می شد.
5-حمام آشتی و برادری : هنگامی که قهر میان دو نفر تبدیل به آشتی می شد به حمام آشتی کنان می رفتند تا همانگونه که کینه را از روح مى زدایند،تن و بدن خود را هم پالایش و تطهیر کنند.

بوق حمام: نقل است که هر حمام را بوقی بوده که حمامی سحرگاهان در آن می‌دمیده و خفتگان را از گرم بودن حمام و پذیرائی از مشتریان با خبر می‌کرده که هرچه زودتر برای استحمام و غسل مراجعه کنند و اگر تعلل نمایند آب خزینه سرد می‌شود و خورشید طلوع می‌کند، لاجرم نماز صبح قضا خواهد شد.
ندای جامه‌دار حمام (دلاک) هنوز در گوش قدیمی‌ها طنین انداز است: «آی همسایه ها، آی مردا، آی زنها، آی حموم رفتنی ها، بجنبید، آب یخ کرد، آفتاب زد، نماز صبح قضا شد. لحن اطلاع رسانی حمامی‌ها و جملاتی را که ادا می‌کردند طنزگونه و بعضاً موجب خنده و تفریح مردم شهر و روستا بود.

استاد حمامی بر سکوئی در پشت میز چوبی در کنار درب ورود و خروج حمام جای داشت. مردم پس از استحمام و پوشیدن لباس، بقچه حمام را بغل کرده، مزد حمام را پرداخت و خارج می‌شدند.
حمامی‌های قدیمی نراق مردمی دین‌دار و متدین بر این عقیده بودند که اداره کردن حمام شغل با برکتی است و ثواب اخروی دارد. این افراد غالباً با گذشت بودند و این شغل را در کنار کارهای دیگر انتخاب کرده بودند. و به هر چه که مردم به آنها می دادند قانع بودند و همیشه مشتری ها را از خود راضی نگه می داشتند. این موضوع شامل حال دلاک ها و کیسه کش های حمام هم می شد و اگر انعامی هم از طرف مشتری به آنها پرداخت می شد به هر مبلغ که بود قانع بودند.در کل حمامی های نراق خود را وقف مردم کرده بودند و این از صفات و اخلاق نیکو و پسندیده آنان بود. خداوند همشان را رحمت کند.

تبدیل حمام پایین نراق از خزینه ای به دوشی

حمام پایین نراق تا حدود سال 1345 به صورت خزینه ای فعال بود ولی بعد از آن با توسعه تکنولوژی بهداشت و بالا رفتن فرهنگ عامه مردم در سیستم گرمایشی حمام تغییر و دوش حمام جاى خزینه را گرفت. در حمام پایین بدون اینکه تغییراتی در فضای داخلی حمام بدهند فقط قسمتی از فضای ضلع شمالی حمام گود برداری شد و پس از ترمیم و بازسازی مجدد سه دوش جدید در این محل مربوطه نصب گردید و بدین ترتیب درب خرینه حمام برای همیشه بسته شد و تغییرات دیگر در حمام ایجاد نشد و فقط دوش جاى خرینه را گرفت.

چون دوش های حمام در سطح پایین تر از خرینه واقع شده بودند آب خرینه به راحتی در دوش ها جریان داشت.در صحن گرمخانه حمام علاوه بر حوضچه وسط ، یک سکو و یک خوضچه دیگری در کنار دیوار خزینه ساخته شد که محل صابون زدن بود و شیر آب آن هم به خزینه وصل بود. بدین ترتیب حمام پایین از حمام سنتی خزینه ای بدون تغییراتی در بنای حمام ، به حمام عمومی با دوش های بهداشتی تبدیل گردید وتا قبل از تخریب شدن به همین حالت باقی ماند وپس از آن با ساختمان عصارخان تخریب گردد.
حدود یک سوم موزه مردمی امروزی نراق که هیچ شباهتی به حمام عمومی امروزی ندارد متعلق به حمام پایین مى باشد و بقیه آن مربوط به ساختمان تخریب شده عصارخان است.

سایت سلحشوران شهر نراق از جناب آقای مرتضی علی آقایی فرزند علی اکبر اهل شهر نراق از بابت تهیه این پست صمیمانه قدردانی می نماید .


۱ نظر ۲۴ خرداد ۹۷ ، ۱۱:۳۷
سلحشوران شهر نراق

وزارت معارف و اوقاف و صنایع مستظرفه
اداره معارف و اوقاف قم و محلات
شماره : 8150
تاریخ 9/10/1316

آقایان رعایای قصبه نراق

پاسخ نامه مورخه 11/9/1316 راجع به درآمد موقوفات تحت تصدی خودتان گواهی می دهد چنانچه در اول سال جاری 1316 بموجب اوراق آگهی که در تمام حوزه اوقافی منتشر گردیده است به تمام متصدیان موقوفات اخطار شده است که بدون اجازه کتبی این اداره یکدینار حق ندارند درآمد سال جاری را بمصرف برسانند.
لذا پس از انتشار اعلان مزبور اینگونه اظهارات شما غیر قابل قبول است ؛ درآمد موقوفات سال جاری را بواسطه آنکه متعدد مصرف تشخیص داده شده پس از کسر مقدماتی باید کلیه را تحویل مدیر دبستان(شریف بیان الحق اصفهانی فرزند زین العابدین مدیر دبستان نراق) دهد و قبض دریافت دارند .

امضاء : رئیس اداره معارف و اوقاف قم و محلات

توضیحات : در سال ١٢٧٢ هجری قمری (١٢٣٠ ه . ش) وزارت علوم تاسیس گردید . وزارت علوم ابتدا به وزارت علوم و معارف تغییر نام یافته سپس در سال ١٣٢٨ هجری قمری (١٢٦٦ ه . ش) به وزارت معارف و اوقاف و صنایع مستظرفه تغییر نام یافت این وزارتخانه وظایف آموزش و پرورش، فرهنگ و هنر، علوم و آموزش عالی و سازمان اوقاف را برعهده داشت.
در سال ١٣٠٠ ه .ش شورای عالی معارف به منظور توسعه دوائر علوم و اشاعه معارف و فنون و رفع نقایص تحصیلات علمی و فنی تشکیل گردید. در سال ١٣١٧ هجری شمسی به موجب مصوبه فرهنگستان ایران کلمه فرهنگ جایگزین کلمه معارف شد و وزارت معارف و اوقاف و صنایع مستظرفه به وزارت فرهنگ تغییر نام داد.

۰ نظر ۲۳ خرداد ۹۷ ، ۱۱:۰۵
سلحشوران شهر نراق

بر اساس گزارش سایت سلحشوران شهر نراق  تاریخ 28 محرم 1296 برابر 2 بهمن 1257 در شهر عالِم پرور نراق از مجتهد ذی نفوذ و با کرامتی به نام ملا محمد رضا فاضلی و زن مومنه ای به نام خاور سلطان خانم فرزندی به عالم هستی راه یافت که نام نکویش را به تاسی از سرور شیعیان جهان "حسین" گذاشتند .

مشخصات روی شناسنامه شماره 1277 آقای آقا حسین فاضلی فرزند مرحوم آقای ملا محمد رضا مجتهد و خاور سلطان خانم به ثبت رسید . در قسمت شغل پدرش را مجتهد و خودش را عالم نوشته اند .
* پدر ایشان عالم برجسته ملا محمد رضا فاضلی مجتهد فرزند ملا ابوالحسن بن ملا محمد مهدی نراقی (نوه علامه حاج ملا محمد مهدی) در نراق و مناطق اطراف مورد احترام و روحانی بزرگواری بود که پس از فوت از نراق به قم منتقل و در قبرستان شیخان در کنار سایر علماء خاکسپاری گردید .  پدر بزرگ آقا حسین به نام ملا ابوالحسن نراقی پس از فوت به وسیله تخت روان و چهار پایان از نراق به نجف عراق منتقل و در قبرستان وادی السلام دفن گردید .


تصویر شناسنامه عالم جلیل القدر و مجتهد زمان  آقای آقا حسین فاضلی فرزند آقای ملا محمدرضا مجتهد

آقا حسین فاضلی تحصیلات ابتدایی را در مدرسه حوزه علمیه نراق که توسط نیاکانش و مشخصا توسط علامه حاج ملا محمد مهدی و بعد فرزندش علامه ملا احمد فاضل نراقی بنا شده بود سپری کرد و به فراگیری علم و تربیت مشغول گردید .
آقا حسین عطش زیادی برای فراگیری علم از جمله علوم دینی داشت . به مانند نیاکانش در نوجوانی وارد حوزه علمیه گردید . وی در سن 14 سالگی سال 1271 خورشیدی برای تکمیل دروس و استفاده از اساتید مجرب به مانند جدشان وارد حوزه علمیه (احتمالا چهار باغ ) اصفهان گردید و حدود هشت سال در این شهر تحصیل نمود .
آقا حسین عظیم المنزله در حوزه های اصفهان و نجف ارتباط نزدیکی با آیت الله العظمی سید حسین طباطبایی بروجردی فرزند سید علی(1254 در بروجرد – 1340 در قم) داشت . آیت الله العظمی بروجردی از مراجع شیعه در سده چهاردهم و هم سن و دوست آقا حسین فاضلی درحوزه های علمیه اصفهان و نجف بود . تحصیل ایشان به مانند تحصیلات آیت الله بروجردی هست. .

آقا حسین رحمت الله علیه پس از پایان تحصیلات در حوزه علمیه اصفهان حدود سال 1279 خورشیدی به عتبات عالیات در کشور عراق مشرف و در حوزه علمیه نجف اشرف به تحصیل پرداخت . یکی از استادان وی شیخ فتح الله شریعت اصفهانی فرزند ملا محمد جواد(1266 – 1339 ق) بود .
معظم له اکثرا پس از زیارت منور و مشعشع علی بن ابیطالب(ع) در ایوان علما حضور یافته و بر قبور اجداد خود علامه حاج ملا محمد مهدی و علامه حاج ملا احمد فاضلی نراقی فاتحه و صلوات می فرستاد . همچنین در شهرهای کربلا ؛ کاظمین و سامرا به زیارت قبور ائمه هدی مشرف می گردید .
سال 1287 خورشیدی پس از هشت سال با کوله باری از علم و تجربه و اندوخته های علمی از نجف به زادگاهش نراق بازگشت و بعد در حوزه علمیه اصفهان تحصیلات را ادامه داد .

وی دارای دو خواهر به اسامی بلقیس و سلطان خانم فاضلی و تنها برادرش محمد نام داشت . آقا حسین و آقا محمد همچنین مدتی در حوزه عملیه کاشان که به مدرسه آقا بزرگ نراقی مشهور و نیاکانش آن را بنا نهاده اند به تحصیل و تدریس پرداخته اند . در هر صورت پس از تحصیل و جهد و کوشش و تهذیب نفس به زادگاهشان نراق بازگشته و آقا حسین از عرفای بزرگ منطقه محسوب گردید . آقا حسین تا آخر عمر به تزکیه روح و راهنمایی مردم آن دیار همت گماشت و در بین علمای منطقه قم ؛ اصفهان و کاشان سر آمد بود .
آقا حسین سال 1287 خورشیدی در سی سالگی با مریم خانم فاضلی فرزند آقا محمد رضا دارای شناسنامه شماره 1278 و متولد سال 1296 قمری(1257 شمسی) ازدواج نمود . مریم خانم از طایفه پنج پولی ها بود . شکوفه نام مادر مریم و پدرش تاجر که به تجارت می پرداخت .


سنگ قبر مرحومه خدیجه فاضلی نراقی

سال 1292 خورشیدی آقا حسین از همسرش مریم خانم صاحب دختری به نام خدیجه سلطان شد . خدیجه سال 1307 شمسی در عنفوان جوانی در اثر بیماری فوت و در بقعه شاه سلیمان نراق دفن گردید . زن آقا(مریم خانم) نیز سال 1325 شمسی در سن 68 سالگی بدرود حیات گفت و در گورستان چهار طاق نراق دفن گردید .
باغ میرک دشت لاستان متعلق به آقا حسین بود . خودش کشاورزی نمی کرد و لیکن درختان از جمله بادامش را به رعیت ها اجاره می داد .


نمایی از باغ میرک

عبادت های فراوان و شبانه روزی آقا حسین فاضلی نراقی اعلی الله مقامه باعث شده بود علاقمندان زیادی دور او حلقه بزنند . وی انسانی عابد ؛ زاهد ؛ عارف ؛ خوشرو ؛ خوش سیما و نورانی ؛ خوش خَلق و شاداب؛ مردم دوست ؛ متعبد ؛ هیکلی با هیبت و چهار شانه ؛ ریش های متوسط و آنکارد شده ؛ لباس های تمیز و عمامه سفید و از کفش ارسی استفاده می کرد . بسیار قرآن می خواند . در زمان فوت با اینکه 60 بهار از عمرش گذشته بود ولی هنوز ریشش نسبتا سیاه مانده بود .

او عاشق عبادت، تهجد و سجده های طولانی، ناله و زمزمه های شبانه بود . علاقمند به ائمه هدی و امام زمان(عج) و نسبت به دنیا و امور دنیوی بی توجه بود .
عشق به عبادت و اذکار در او زیاد بود . به ائمه معصومین علاقه زیادی داشت . کمتر حاضر بود پیشنماز مسجد بایستد و در مکان های بلند مرتبه نمی نشست . با اینکه وضعیت مالی نسبتا مناسبی داشت ولی در منزلش به جای فرش از زیلو و حصیر استفاده می کرد . تمامی مساعی و هم و غم وی صرف ارشاد و امور دینی ؛ مذهبی و اجتماعی مردم بود .


نمایی از منزل آقا حسین فاضلی در شهر نراق

در منزلش اتاق مخصوصی برای عبادت داشت تا حال خوشش خدشه دار نشود . فاضلی رحمت الله علیه برای خواندن دعا و راز و نیاز با خداوند متعال اغلب به بیرون نراق و در فضاهای رو باز می رفت . ایشان از چراغ بادی (فانوس) و یا پی سوز برای تردد شبانگاهی به پیرامون نراق استفاده می کرد .
اولین مسئول وقفیات و رئیس فرهنگ نراق آقای شریف بیان الحق اصفهانی فرزند زین العابدین(1305 – 1352) از سال 1304 لغایت 1329 به مدت 25 سال در نراق و محلات سکونت داشت. آقا حسین به عنوان عالم روحانی در کنار شریف که شیفته فرهنگ بود برای نراق باعث مباهات بودند . آن دو برای دین و فرهنگ منطقه فعالیت و زحمت های زیادی کشیدند . اغلب شریف به باغ میرک آقا حسین می رفت و باهم در فضای زیبای طبیعت به مباحثه دینی و علمی مشغول می شدند .
این عالم وارسته پس از سالها تحصیل وتبلیغ و خدمتگزار شایسته در راه اسلام و مردم، چراغ پرفروغ و عمر پر برکتش روز شنبه تاریخ 5 صفر 1355 قمری مطابق 7 اردی بهشت 1315 شمسی برابر 27 آوریل 1936 میلادی(83 سال قبل) خاموش و روح بلند او در جوار رحمت حق آرام گرفت .

عمامه آقای آقا حسین را روی تابوت بدون پایه قرار دادند و تابوت را داخل محفا گذاشتند . محفا چیزی شبیه به تخت روان فعلی دارای پایه بود که به دوش می کشیدند . میت ها در غسالخانه (مرده شورخانه) در قنات سَرَچه در دشت لاستون شستشو و غسل داده می شدند لیکن جنازه پاک مرحوم صبح ساعت هشت از منزلش به حمام عمومی و خزینه دار جنب مسجد جامع منتقل گردید تا مثل بزرگان شهر همچون معاون الممالک (غلامحسین خان امینیان) و محمد یوسف خان یوسفی غسل داده شود . آنگاه جنازه بر دستان مردم به سمت محل ابدی بقعه شاه سلیمان تشییع آبرومندانه گردید .

با اینکه فاصله مسیر خیلی زیاد نبود ولی بارها تابوت بر زمین گذاشته شد و دور آن سینه زنی ادامه می یافت . عَلَم و کُتَل بر روی دوش مردم در اهتزاز بود . اغلب زنان و کودکان از پشت بام و یا پنجره های منتهی به محل تردد جنازه نظاره گر بوده و با جمعیت گریه می کردند . تعدادی از بچه ها نیز روی دوش بزرگترها پشت تابوت قلم دوش بودند
مریم دختر شکوفه خانم در خصوص نحوه فوت همسر 60 ساله خود اظهار داشته : ایشان هر روز سحرگاهان برای اقامه نماز به مسجد جامع می رفت . وقتی از مسجد بازگشت طلب یک لیوان آب جوش نمود . به محض اینکه آوردم تا بخورد از دنیا رفت . راحت و آرام و بی درد سر جان به جان آفرین تسلیم کرد . تا روشن شدن هوا سه نفر از اهالی بر پیکر پاک وی قرآن تلاوت کردند .


 مرقد عالم جلیل القدر و مجتهد زمان آقا حسین فاضلی فرزند ملا محمدرضا مجتهد

 روی سنگ قبر آقا حسین فاضلی عینا نوشته شده :

آرامگاه مرحوم جنت مکان حجت الاسلام آقای آقا ملا حسین فاضلی نراقی فرزند حجت الاسلام مرحوم آقای ملا محمد رضا رضوان الله علیه ابن العالم العامل الکامل ملا ابوالحسن نجل سلیل حضرت آیت الله العظمی فخرالشیعه والمسلمین صاحب تالیفات المعروفه والکرامات المشهوده مرحوم ملا محمد مهدی فاضل نراقی :

ترجمه : آرامگاه مرحوم صاحب بهشت حجت الاسلام آقای آقا ملا حسین فاضلی نراقی فرزند حجت الاسلام مرحوم آقای ملا محمد رضا که خوشنودی خدا بر او باد فرزند عالم عامل و کامل ملا ابوالحسن فرزند فرزند (نوه) حضرت آیه الله العظمی افتخار شیعه و مسلمانان و صاحب آثار و کتب معروف و سخاوت های آشکار مرحوم ملا محمد مهدی فاضل نراقی .

۰ نظر ۲۲ خرداد ۹۷ ، ۱۱:۱۰
سلحشوران شهر نراق

استشهاد و استعلام از عموم آقایان محترم و تجار و کسبه اهالی نراق دام اقبالهم التعالی هر کس علیم (آگاه) و خبره(دانا) است به این بنده حبیب الله فروغی نراقی ماده های ذیل را تصدیق و بخاتم شریفتان مزیّن فرمایید.
۱_ مطابق تاریخ تولد و ورقه هویت نمره ۱۲۰ که در دست می باشد سی و دو سال سن این بنده است .
۲_مطابق عقدنامه که در دست است یازده سال می باشد که بنده عیال اختیار کرده ام .
۳_دو اولاد ذکور و اناث در چند سال قبل از بنده فوت شده.
۴_یک پسر چهار ساله که نام او احمد است بموجب ورقه هویت نمره ۱۲۲ موجود دارم .

۵_بموجب بخشش نامه که مُهر سَرکار بندگان آقای آقا محمد(حجت الاسلام آقا محمد فاضلی فرزند آقامحمدرضا) دامت برکاته و مُهر چند نفر از تجار و اعیان نراق که بعضی از آنها به رحمت ایزدی پیوسته شده است پدر و مادرم(والدینش ملا محمد علی فروغی و منور سلطان بنت میرزا ابوتراب) بواسطه روزه رفتن ماه رمضان به این بنده بخشیده اند و تاریخ آن الی مدت نوزده سال می باشد .
(منظور سائل یا مستعلم تایید بخششنامه است که بواسطه روزه گرفتن وی پدر ومادرش به او بخشیده اند ولی مفاد بخششنامه و اینکه چه چیزی را به او بخشیده اند قید نکرده است .)
۶_بنده به باد فتق مادرزائی می باشم.
متمنی است که تصدیق خودتان را در صدر این ورقه مرقوم و بخاتم شریفتان مزیّن نمایید که بموجب آیه شریفه ولاتکتمو الشهدائکم بالله اجرا عظیم خواهد بود .

سال 1307 شمسی - امضاء : حبیب الله فروغی نراقی

آنچه را سائل در متن نوشته درست است حقیر ملاحظه نموده ام – مُهر و امضا احتمالا احمد احمدی
مطالب مندرج در متن را اینجانب تصدیق مینمایم – مُهر و امضاء : نامشخص
آنچه را سائل در متن نوشته درست است حقیر ملاحظه نموده ام صحیح است - امضاء : حاج محمد علی غفاری(فرزند عبدالرزاق)
آنچه را سائل در متن نوشت تصدیق دارم - امضاء : فتح الله رضوانی (غفاری)
آنچه را سائل در متن نوشته است حقیر ملاحظه کردم صحیح است - امضاء : حسین غفاری نراقی(فرزند عبدالباقی)

* یادآوری می گردد میرزا حبیب الله فروغی پور فرزند ملا محمدعلی فروغی ابن ملا ابوالقاسم نراقی ابن ملا عبدالکریم سال 1275 هجری شمسی در نراق متولد و سال 1353 هجری شمسی فوت نمود .

سایت سلحشوران شهر از جناب استاد حاج سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود به جهت بازخوانی استعلام حبیب الله فروغی پور فرزند حاج محمدعلی از اهالی نراق به جهت گواهی دادن به چند درخواست در 90 سال قبل سپاسگزار می باشد .

۰ نظر ۲۱ خرداد ۹۷ ، ۱۰:۵۷
سلحشوران شهر نراق


ما را در سر سودای عاشقی است

                                                  و دفاع همچنان باقیست

                                                                                         و تا انتها ایستاده ایم.....


۰ نظر ۱۹ خرداد ۹۷ ، ۱۹:۲۳
سلحشوران شهر نراق

اینجانب ابوالقاسم کاظمی فرزند حسن با آقای غلامرضا حمزه ای* در زادگاهمان شهر نراق ارتباط دوستی داشتیم . هر دو بعد از اتمام تحصیل به تهران عزیمت و به استخدام نیروی هوایی درآمدیم و بعد از گذراندن آموزش های مقدماتی و تدریس زبان و دوره های تخصصی ، به تیپ شکاری نیروی هوایی منتقل شدیم .

ابوالقاسم کاظمی

بعد از اینکه سازمان ما را پایگاه های مورد نیاز تقسیم نمود من به پایگاه یکم شکاری و غلامرضا به پایگاه هشتم اصفهان منتقل شدیم و هر دو با تخصص اسلحه هواپیمایی شکاری اف چهار و اف چهارده خدمت نمودیم . زمانی که انقلاب به رهبری آیت الله سید روح الله خمینی(ره) در جریان بود هر دو با هم در تماس بودیم و کارهای لازم برای تظاهرات و اعتصابات را با هم درمیان می گذاشتیم .

به همراه پرسنل انقلابی با هوشیاری وضعیت پایگاه هواپیمایی شکاری در مهرآباد و اصفهان را زیر نظر داشتیم تا اینکه بهمن 1357 انقلاب به پیروزی رسید .
سرلشکر امیربهمن باقری از تاریخ ۲۴ مرداد ۱۳۵۸ به جای سرتیپ اصغر ایمانیان فرمانده نیروی هوایی معرفی گردید و تا تیر ۱۳۵۹ در این سّمَت بود تا اینکه به اتهام اقدام علیه امنیت کشور دستگیر و چند سال بعد از زندان آزاد گردید و به دلیل ابتلا به سرطان فوت نمود .

اردیبهشت یا تیر 1359 غلامرضا حمزه ای نراقی از اصفهان با بنده تماس گرفت و گفت قرار است کبوترها در آسمان پرواز کنند ؛ حواست را جمع کن و به خانه نرو . گفتم از چه نظر ؟
گفت اینجا زمزمه هایی به گوش می رسد که مخالفین قصد دارند لانه کبوترها را بکوبند (واقعه عملیات آمریکایی ها به طبس یا کودتای نوژه) شما اگر شهامتش را دارید از پرواز کبوترها جلوگیری کنید و با انداختن کوکتل مولوتف جلوگیری کنید و تلفن را قطع کرد .

 

من مُردد بودم ولی در عین حال رفتم پنج عدد شیشه نوشابه تهیه کردم و با بنزین هواپیما که در شعبه داشتیم مخفیانه کوکتل ها را درست کردم و آنها را جلوی شیلترآلرت در مکانی پنهان نمودم که در حین کار یکی از افراد من را زیر نظر گرفت و به من مشکوک شد و گفت چه کاری میکنی ؟ مجبور شدم مخفیانه آنها را به محل دیگری انتقال نمایم .

در همین اثنا مشاهده کردم از طرف شعبه ی موشک و مهمات بمب چندین پوندی را به سَمت اف چهار انتقال می دهند . من دست و پایم را گم کردم و گفتم خدایا چه وضعی می خواهد پیش بیاید؟

باعجله به سمت شیلترآلرت حرکت کردم که یکی از نیروها به من گفت شما اینجا چه کار می کنید بروید خانه . گفتم ما با کسی جنگ نداریم شما برای چه بمب جنگی می خواهید سوار کنید ؟

گفت دستور از فرمانده عملیات شکاری است . گفتم شما اگر انقلاب را دوست دارید از حمل آن بمب ها خوداری کنید . من زود تلفنی با آقای غلامرضا حمزه ای در اصفهان جریان را گفتم چون افراد در شعبه جمع شده بودند نتوانستم خوب حرف هایم را بزنم . ایشان گفت برای حفظ نظام و انقلاب از جانت مایه بگذار و تلفن را قطع کرد .

 

مزار مطهر شهید حمزه ای در گلزار شهدای شیخان شهر قم

بنده آمدم پیش دوستم باقر ابرازه * که به او اعتماد داشتم جریان کوکتل ها را گفتم . وی موافقت نمود و با هم رفتیم روی شیلترها و آنها را آماده کردیم که اگر خلبان ها آمدند و خواستند پرواز کنند مانع آنها بشویم که اقدامی مقدور نگردید .

بعد سرلشکر امیربهمن باقری فرمانده نیروی هوایی دستگیر شد(تاریخ 22 شهریور 1358 در فرودگاه مهرآباد در حال خروج از کشور) و وقایع دیگری رخ داد که در تاریخ ثبت شده است .

راوی : آقای ابوالقاسم کاظمی فرزند حسن اهل شهر نراق 14/1/1394

خاطره نگار : آقای احسان عبدالله زاده فرزند عبدالعلی اهل شهر نراق


توضیحات سایت سلحشوران شهر نراق

1- غلامرضا حمزه ای فرزند محمدعلی سال 1334 در شهر نراق تولد یافت . تاریخ 29 فروردین 1361 در جبهه تنگه حاجیان گیلانغرب استان کرمانشاه به درجه رفیع شهادت نائل آمد و به دلیل اینکه خانواده نراقی اش آن مقطع در شهر قم سکونت داشتند پیکر مطهرش در گلزار شهدای شیخان قم خاکسپاری گردید .

تصویر شهید باقر ابرازه

2- باقر ابرازه فرزند اسماعیل سال 1331 در شهر زنجان تولد یافت . تاریخ 10 اسفند 1362 طی عملیات خیبر در جبهه جزیره مجنون عراق به شهادت رسید و پیکر مطهرش در قطعه 27 ردیف 17 شماره 7 بهشت زهرا(س) تهران خاکسپاری گردید .

۰ نظر ۱۷ خرداد ۹۷ ، ۱۰:۴۰
سلحشوران شهر نراق

وبعد  بیع نمود و بفروخت به مبایعه لازمه جازمه صحیحه شرعیه قطعیه عالیشان سعادت پناه آسید قوام حسینی دارنده شناسنامه شماره  ...  صادره از نراق فرزند مرحوم آقا سید رحیم ... نراقی به همشیره خود بانو نسترن حسینی نراقی وسیله آقای علی قاسمی نراقی(مرحوم علی قاسمی نراقی فرزند رحیم) همگی و تمامی سه دانگ از کُل ششدانگ خانه غلامرضا قند و شهره که واقع است در محله سفلای قصبه نراق بانضمام چهاریک از درخت توتی که در آن خانه غرس است با یکدانگ و نیم از مستراح و کلیه متعلقات دیگر آن از ممر و مدخل و مشاع کلما یتعلق بها آنچه را که متعلق است به سه دانگ خانه و حدودات آن از این قراراست حدّی به خانه مرحوم آسید عبدل - حدّی به خانه شکرالله آقا حسین و اطاق آشکراله - حدّی بشارع

به مال المبایعه مبلغ یکصد و پنجاه تومان که عبارت از یکهزار و پانصد ریال است وجه نقد و مال البایعه نقدا فی المجلس عاید و واصل بایع مزبور گردید و بایع مرقوم مبیع مسطور را از یَد تصرف خود اخراج و بتصرف مشتری مرقوم داد و او نیز در ملک خود تصرف مالکانه ومستحقانه نمود کتصرف الملاک فی املاکهم و ذوی الحقوق فی حقوقهم الیوم بمقتضای مارقم کل مبیع موصوف حق صرف و ملک طلق مشتری معلوم است و احدی را به هیچ وجه من الوجوه در مبیع حقی و بهره ای باقی نمانده و صیغه مبایعه لازمه جازمه صحیحه شرعیه قطعیه مشتمل به جمیع شرائط و ارکان خالی از نواقص و بطلان سیما خیارالغبن ولو کان فاحشا و ضامن درک شرعی که عندالخروج مستحقا للغیر در مبیع پیدا شود از عهده برآید و بینهما بنهج الشرع انور جاری شد .
و کان ذالک تحریرا بتاریخ بیست و پنجم فروردین ماه یکهزارو سیصدوبیست و پنج شمسی 25 فروردین 1325(برابر 12 جمادی الاول 1365)


پی نوشت های سند :

توضیح آنکه مبلغ نامبرده متن تماما به اینجانب سیّد قوام حسینی واصل و عاید گردید . اثر مُهر
اثرانگشت سید قوام حسینی نراقی مورد گواهی است . احمد فروغی
اعترف بما رقم فیه . احمد فروغی نراقی(فرزند حبیب الله ابن ملا محمدعلی)
مراتب متن را شهادت دارم . شیخ عباس جعفری(فرزند شیخ صادق)
شهادت دارم . علی قاسمی(فرزند رحیم)

سایت سلحشوران شهر از جناب استاد حاج سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود به جهت بازخوانی فروش خانه توسط آسیّد قوام حسینی فرزند سیّد رحیم به همشیره اش نسترن حسینی نراقی در 72 سال قبل سپاسگزار می باشد .

۰ نظر ۱۶ خرداد ۹۷ ، ۱۴:۰۹
سلحشوران شهر نراق

سه شنبه 15 خرداد 1397 مصادف با 20 رمضان 1439 خانم نیکو خصلت معصومه(صغری) فلاحی فرزند علی میرزا به دیار باقی شتافت .

مرحومه از زمره زنان شجاع شهر نراق بود که در طول دفاع مقدس فرزندانش در جبهه های نبرد حق علیه باطل در حال جانفشانی بودند .

فرزندان مشارالیها : ابوالفضل – حسین – حسن و محمود مرادی نراقی فرزندان علیرضا ابن یدالله جملگی در ارتش جمهوری اسلامی در استخدام یا خدمت سربازی فعالیت های موثری در پشتیبانی جنگ تحمیلی داشتند .


حسن مرادی از جانبازان 35 % جنگ تحمیلی می باشد و بر این اساس این مادر زجرها و استرس های بیشماری را برای رضایت حق تحمل نمود .

سایت سلحشوران شهر نراق مصیبت وارد را به خاندان معزا تسلیت می گوید .

۲ نظر ۱۵ خرداد ۹۷ ، ۱۶:۳۸
سلحشوران شهر نراق

مبلغ 1750 ریال  - مبلغ یکصد و هفتاد و پنج تومان ریال دانه یکهزار دینار از بابت قیمت فروش تمامی شصت سَرجه آب مجری المیاه قنوات علیا و سفلای نراق را که جناب آقای رضا خان امینییان نراقی(تولد 1273 فوت 1356 فرزند میرزا غلامحسین خان نراقی معاون الممالک) دام مجده العالی بموجب قباله ... معتبره به جناب آقا میرزا حبیب الله فروغی پور نراقی( تولد 1275 فوت 1353 فرزند ملا محمد علی فروغی) فروخته است تمام مبلغ مزبور که عبارت از یکهزار وهفتصد وپنجاه ریال رواج می باشد توسط فروغی پور واصل و عاید آقای رضاخان امینییان(فرزند غلامحسین) شد و همین طغرا(واحد شمارش چک و برات) نوشته برسبیل قبض رسید وجه مزبور مسطور گردید که عندالحاجت(هنگام نیاز) حجت بوده باشد .
وکان ذالک تحریرا فی هشتم شهر جمادی الاول سنه ۱۳۵۲
8 جمادی الثانی 1352(برابر 7 شهریور 1312)

اثر امضا و مُهر شاهدین معامله:
صحیح است امضا : رضا امینییان(فرزند غلامحسین)
وقع الامر بما فیه ... . نصرالله قطبی 1352 قمری

اعترف بمارقم فیه . غلامرضا محمدی نراقی(فرزند حاج حبیب الله نراقی رئیس التجار)
اعترف بمارقم فیه . فتح اله رضوانی(فرزند محمدحسین)
بمراتب متن شهادت دارم . هدایت اله رضوانی(فرزند محمدحسین)
اعترف بنا رقم فیه . حسین غفاری(فرزند عبدالباقی)


سایت سلحشوران شهر از جناب استاد حاج سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود به جهت بازخوانی خرید سَرچه آب توسط حبیب الله فروغی پور فرزند محمدعلی از رضا امینیان فرزند غلامحسین در قنوات علیا و سفلای نراق در 87 سال قبل سپاسگزار می باشد .

۰ نظر ۱۴ خرداد ۹۷ ، ۱۶:۰۴
سلحشوران شهر نراق

ساکنان قدیم از دخمه کوه ها و غار های طبیعی برای ساخت یک پناهگاه طبیعی برای در امان ماندن از گزند طبیعت، درندگان و بعضا جنگ ها استفاده می نموده اند . در بین مکان های طبیعی ، غارهایی که از امنیت بیشتری برخوردار بوده و امکان نفوذ دشمن به آن کمتر وجود داشته بیشتر مورد توجه ساکنان منطقه قرار داشته است .

کوه ال

غار قلعه اُل شهر نراق نمونه کاملی از این دست اماکن طبیعت ساز است که به لحاظ قرار گرفتن در سخره های سترگ کوه اُل و فراهم بودن برخی شرایط درونی ،محیطی امن و مناسب برای پناهگاه در مواقع خطر به حساب می آمده است .


قلعه تاریخی اُل

اگر متوسط ارتفاع کوه ال را 1000 متر تخمین بزنیم دهانه غار در ارتفاع 700 متری از زمین دقیقا بالای سر مزرعه شریف آباد در سخره ها و در ظلع شمالی نراق واقع می باشد . نام این غار که بیشتر در فرهنگ عامه از آن به قلعه اُل نام می برند از اسم کوهی که در آن واقع گردیده اخذ شده است . آل در فرهنگ لغت به آشیانه عقاب می گویند .


با توجه به آهکی بودن کوه اُل این غار بر اثر فعالیت های طبیعی ناشی از فعل و انفعالات شیمیایی در طول قرن ها به وجود آمده است و در کمتر جایی از آن مناطق دست ساز انسان به چشم می خورد . ورودی غار به لحاظ شیب تند و تردد زیاد سخره سنگی صیقلی دارد که مجبور شده اند در آن جای پای انسان را در سنک حک نمایند تا امکان ورود فراهم گردد . دقیقا در جلو دهانه ورودی غار حوض آبی به ابعاد تقریبی 2×2 متر به ارتفاع 5/2 متر با مصالح سنگ و ساروج وجود دارد که متاسفانه در این سال ها سارقان و حفاران غیر مجاز قسمتی از آن را تخریب نموده اند.

https://static.panoramio.com.storage.googleapis.com/photos/large/2741032.jpg

در ضلع شرقی غار بخشی وجود دارد که آب از سقف تا اواخر بهار به صورت قطره ای می چکد و به احتمال این آب به درون حوض ورودی هدایت می شده است . در درون غار اُل آثاری از حفاری های غیر قانونی به چشم می خورد و در جای جای آن می توان سفال های شکسته شده را به وضوح دید .
طبق بررسی های بعمل آمده در درون غار ساخت و سازهایی هم وجود داشته است که به مرور زمان تخریب و در زیر انبوهی از خاک مدفون شده است . پائین بودن رطوبت وعدم تابش نور موجب گردیده این غار اشیاء درون خود را به خوبی محافظت کند و چنانچه میراث فرهنگی دست به کاوش این قلعه و دژ تاریخی بزند مطمئنا بخشی از تاریخ ایران و نراق را از دل این قلعه طبیعی استخراج خواهد کرد .

یکی از مهمترین ویژگی های این قلعه و دژ طبیعی داشتن تنها یک راه ورودی صعب العبور است که با توجه به شواهدی که در دامنه کوه ال وجود دارد ساکنان قدیم راه دسترسی به این قلعه احداث و چنانچه به هر دلیل احساس نا امنی می نموده اند این راه های دست ساز را تخریب و در دهانه غار به دفاع از خود می پرداخته اند و این ویژگی طبیعی قعله اُل را تسخیر ناشدنی می نموده است .

https://static.panoramio.com.storage.googleapis.com/photos/large/2741050.jpg

شهر نراق از فراز کوه ال

در بین فرهنگ و تاریخ شفاهی مردم این باور وجود دارد از این قلعه به پشت کوه ال راهی مخفی وجود داشته که چنانچه دژ سقوط کند بتوانند خود رابه جاسب رسانده و از مهلکه بگریزند . اهمیت این قلعه تا جایی است که نویسنده کتاب تاریخ قم در قرن چهارم هجری قلعه ال را یکی از قلعه های مهم حدود قم ذکر کرده و بخشی از تاریخ نراق در این کتاب ارزشمند نهفته است .

۰ نظر ۱۳ خرداد ۹۷ ، ۱۵:۳۹
سلحشوران شهر نراق

تلگراف حاج محمد نراقی فرزند حاج محمدرضا از همدان به نراق

تاریخ 25 ذیقعده 1338(برابر 19 مرداد 1299)

جناب مستطاب عمده التجار آقای حاج محمدعلی آقا تاجر نراقی * و عموم آقایان نراق زید ... العالی
عرض می شود مرقومه شریف شما زیارت گردید . در خصوص تاسیس مدرسه(در نراق) نهایت خوشوقت شدم ولی کاملا از پروگرام * و معلمین او مطلع نیستم . به هر حال افسوس می خورم که اوضاع با چند ماه قبل تغییراتی کرده که بودجه اجازه نمی دهد کاملا به این مدرسه بنمایم .

عجالتا موجب این ورقه از غره شهر محرم که اول سال هجری 1339 باشد ماهی سه تومان از جناب آقا ملاعلی(ملا محمدعلی  فروغی فرزند حبیب الله)  جهت کمک به مدرسه دریافت فرمایید ؛ تا بعد از یکسال البته مقتضی دیدم اضافه خواهم نمود .
در خاتمه خدمت تمام آقایان تعظیمات خود را تقدیم و به دفعات نامتناهی خداوندی را جهت جمیع خواستارم .


توضیحات سایت سلحشوران شهر نراق

* حاج محمد علی(ملا علی) فروغی فرزند ملا ابوالقاسم ابن ملا عبدالکریم از تجار شهر نراق و نماینده حاج محمد نراقی در خصوص مدیریت اموالش در نراق بود .

* پروگرام لفظ فرانسوی بمعنی دستور کار یا عملی و اغلب در مورد دستور تعلیمات مدارس بکار می رود  و امروز کلمه ی برنامه بجای آن معمول است .

* حاج محمد نراقی و پسرانش آنقدر در جامعه دارای نفوذ و صاحب نام در تجارت بودند که اسکناس هایی شبیه چک را رایج نموده که به عنوان پول مورد قبول عامه مردم بود . حاج محمد نراقی معین التجار فرزند حاج محمدرضا نراقی رئیس التجار از نراق به همدان مهاجرت و با توجه به نفوذی که داشت وارد مجلس شورای ملی نیز گردید .

۰ نظر ۱۲ خرداد ۹۷ ، ۱۴:۰۸
سلحشوران شهر نراق

بر اساس گزارش سایت سلحشوران شهر نراق ؛ سنگ های ارزشمند که جنبه تاریخی و فرهنگی داشت چند سال پیش در بازسازی محوطه بقعه شاه یحیی شهر نراق از بین رفت ولی در عین حال چند سنگ نبشته باقی است که یکی از آنان متعلق به قبر قریشی خانم بنت خواجه میرزا محمد حسین نراقی در 300 سال قبل می باشد .

انت کل الباقی هالک
وفات یافت عفیفه صالحه مرحومه مغفوره مبروره قریشی خانم بنت المرحوم خواجه میرزا محمد حسین نراقی بتاریخ سلخ شهر جمادی الاول ۱۱۳۹
(برابر دی 1105)

حفظ و حراست از این داشته های تاریخی امری لازم است و در حال حاضر با سنگ نبشته و سنگ قبرهای دو سه قرن امکان وجود سالنی در موزه نراق پیشنهاد می گردد .

۰ نظر ۱۱ خرداد ۹۷ ، ۱۵:۳۹
سلحشوران شهر نراق

مبلغ دویست و سی و پنج تومان نصف صد وهفده تومان و پنج ریال مظفرالدین شاهی رایج خزانه مبارکه عددی ......... رواج از مال خالص جناب مستطاب عمده التجار آقا میرزا فضل اله خَلف ارجمند جناب مستغنی القاب عمده الاعیان والاعاظم آقا محمد جواد نراقی و عالیحضرت آقا محمدعلی خلف الصدق جناب مستطاب آقا ملا ابوالقاسم من القصه ثابت و لازم است علی الاقرار شرعی و اعتراف ملی بر ذمه و رقبه عالیشان عزت نشان آقا محمدهاشم خلف مرحوم استاد عبدالرحیم بناء من القریه که ان شاءالله الرحمان وجه مسطور را از حال تحریر الی انقضای مدت یکسال تمام بدون عذرشرعی ..... مهمسازی نماید و عذری که خلاف شرع انور اقدس به نبی صل الله علیه و آله بوده باشد نیاورد .
و کان ذالک تحریرا فی چهاردهم شهر ذی الحجه الحرام مطابق سنه یکهزارو سیصد و هفده بعداز هجرت نبی(ص) صحیح است . سنه ۱۳۱۷
14 ذیحجه 1317(برابر 26 فروردین 1279)

شاهدین معامله :
اعترف بمارقم فیه  من الشاهدین خلف مرحوم حاجی علی اکبر
اعترف بمارقم فیه ابوتراب(حاج میرزا ابوتراب نراقی فرزند حاج علی اکبر)
اعترف بمارقم فیه اقل محمدعلی(ملا محمد علی فروغی فرزند ملا ابوالقاسم)
اعترف بمارقم فیه الراجی محمدرضا

سایت سلحشوران شهر از جناب استاد حاج سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود به جهت بازخوانی بدهکاری محمدهاشم فرزند عبدالرحیم بنّا به آقایان فضل الله فرزند محمدجواد نراقی و ملا محمدعلی فروغی فرزند ابوالقاسم در 122 سال قبل سپاسگزار می باشد .

۰ نظر ۰۹ خرداد ۹۷ ، ۲۰:۲۲
سلحشوران شهر نراق

ما را در سر سودای عاشقی است

                                                  و دفاع همچنان باقیست

                                                                                         و تا انتها ایستاده ایم.....


۱ نظر ۰۸ خرداد ۹۷ ، ۱۳:۲۶
سلحشوران شهر نراق

وبعد  حضور یافتند در محضر شرع مطاع لازم الاتباع جنابان مستطابان اجل آقای محمدیوسف خان و آقای محمدرضاخان یوسفیان نراقی(فرزندان طوقان) دام اقبالها و بعدالحضور به مبایعه لازمه جازمه صحیحه شرعیه قطعیه بیع نمودند و بفروختند مشترکا به علیا مخدره طلعت خانم یوسفی(فرزند طوقان) همشیره خودشان همگی و تمامی یک طسوح(طسوج : ربع دانگ) از مجاری و املاک قریه دَربِجوقا که از جمله توابع کاشان است(روستای دربجوقا سال هاست در تقسیمات جزء شهرستان دلیجان استان مرکزی واقع شده است) و مستقل از تحدید(حد و مرز) و توصیف است با کافه ملحقات و منضمات بقدرالحصه دون استثنائی از آن به مال المبایعه مبلغ پنجاه تومان وجه نقد ریال رواج المعامله ماخوذ حین العقدالمبایعه و تمامی مال المبایعه نقدا از طرف مشتریه مرقومه واصل و عاید جنابان بایعان مرقوم گردید و بوصول آن اقرار و اعتراف نمودند و سایر شروط در مبایعه و قبض و اقباض و تسلیم و تسلم و تخلیه و تصرف و اخذ و استرداد مال المبایعه معمول و مرعی گردید و بیع بر ملکیت مشتریه قرار و استقرار یافت و عقد مبایعه صحیحه شرعیه واقع و جاری شد و اسقاط کافه خیارات موجبه فسخ سیما خیارالغبن مجری و مرعی گردید و الزام شد بر بایعان مرقوم که چنانچه فسادی در بیع مسطوره ظاهر شود کلهم بعضا و جزعا از عهده غرامات آن برآیند و عقد واقع شد .

فی دوازدهم شهر ذی الحجه الحرام ۱۳۵۲
12 ذیحجه 1352(برابر 8 فروردین 1313)

امضا : محمد یوسف نراقی – محمد رضا یوسفی             شاهد: صحیح است
شاهد : قد وقعت المبایعه المسطوره ها فی دوازده شهر ذی الحجه ۱۳۵۲
شاهد :اعترف بما رقم فیه


سایت سلحشوران شهر نراق از جناب استاد حاج سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود به جهت بازخوانی فروش املاک روستای دَربِجوقا توسط نراقی ها محمدیوسف خان و محمدرضا خان یوسفی فرزندان طوقان به خواهرشان طلعت در 87 سال پیش سپاسگزار می باشد

۱ نظر ۰۶ خرداد ۹۷ ، ۲۰:۲۲
سلحشوران شهر نراق

در قرن شانزدهم اولین بار ایتالیایی ها در مورد هنر نعلبندى مطالبی تالیف و منتشر کردند و می توان آنان را بنیانگذار هنر نعلبندى دانست .
زمانی که هنوز صنعت اتومبیل‌سازی مثل امروز پیشرفت نکرده بود و خودروها در خیابان و جاده‌ها موج نمی‌زدند، اجداد ما برای حمل و نقل و مسافرت بیشتر از چهارپایان استفاده می‌کردند ؛ به این شکل که یا سوارکار بودند یا گاری و درشکه خود را به اسب و دیگر چهارپایان می‌بستند تا با استفاده از آن به مقصد برسند.

برگزاری دومین دوره کلاس های آموزش نعلبندی اسب های چوگان در استان چهارمحال و بختیاری

برای همین کار و بار آهنگران سنتی و سبک و حرفه نعلبندی رونق داشت و خیلی‌ها برای نعلبندی مرکب‌هایشان ، سراغی از آنها می‌گرفتند. اگر بخواهید، نعلبندی را تجسم کنید، حتما در ذهنتان مرد قوی هیکلی را در کارگاهی دود گرفته تجسم می‌کنید که پیشبندی چرمی به تن کرده و در حالی که قطرات عرق صورتش را پوشانده جلوی کوره ایستاده و فلز گداخته را با پُتک روی سندان شکل می‌دهد.

نعلبندهای قدیمی شاید به این شکل عمل می‌کردند، آهنگرها در قدیم کار نعلبندی را به صورت سنتی انجام می‌دادند، آنها این رشته را از پدران خود یاد می‌گرفتند و به همین شکل مهارت خود را به پسر یا شاگردان خود منتقل می‌کردند؛ اما امروز در خارج از کشور به صورت یک رشته دانشگاهی در آمده که  مدتی به دانشجوها به صورت تخصصی نعلبندی را آموزش می‌دهد.
زمانی که اسب به دست انسان اهلی و به کار گرفته شد، بناچار از محل زندگی طبیعی خود خارج شد، به این شکل انسان از اسب برای کارهای مختلفی مانند جا به جایی بار، سوارکاری و کشاورزی بهره برد.

وقتی اسب به کار گرفته شد، باید کارهای سختی مانند بارکشی انجام می‌داد، برای همین سُم اسب در اثر کار زیاد زودتر از حد معمول از بین می‌رفت، در نتیجه انسان دست به کار شد و نعل را اختراع کرد.
با گذشت زمان و پیشرفت صنعت اتومبیل‌سازی، کم‌کم نیاز انسان توسط ماشین برآورده شد و خودروها جای اسب‌ها را گرفتند اما پیشرفت صنعت باعث نشد که شغل نعلبندی از بین برود این کار فقط کار نعل بندها را تخصصی‌تر کرد. وجود اسب‌های گران بها هم یکی از دلایل تخصصی شدن کار و بار نعلبندهاست، به این شکل که صاحبان اسب‌ها برای هر چه بهتر عمل کردن اسب‌های خود در میدان مسابقه از نعلبندهای خبره کمک می‌گیرند.

نعل مانند کفش خوب می‌ماند ؛ اسب ها باید نعل مناسبی داشته باشند تا در میدان مسابقه بهتر عمل کنند. امروزه کار نعلبند ها مانند قدیم ثابت نیست و به صورت سیّار به انجام این کار می پردازند ونعل های پیش ساخته در سایزهای مختلف دارند و اینها بیشتر با مراکز اسب دوانی و پرورش اسب سر و کار دارند. ولی در برخی از روستاهای کشور که چهارپا زیاد است هنوز هم نعلبندهای قدیمی به صورت سنتی به این کار مشغولند.
حرفه و صنعت نعلبندی یک شغلی بود که تخصص ومهارت می طلبید. اگر نعلبند نعل را درست و اصولی به پای حیوان بارکش(اسب،الاغ، قاطر)میخکوب و نصب نمی کرد پای حیوان در اثر ناراحتی می لنگید و نمی توانست راه برود و در نتیجه کار مردم در زمین می ماند و کار می لنگید.

 

روش نعل زدن در قدیم بر مبنای یک سِری ضوابط و شرایطی بود از جمله برداشتن رویش های ناخن های اضافی،صاف کردن جای آن با وسیله ای به نام سُم تراش که شبیه یک داس کوچک با تیغهٔ پهن و تیز بود و همچنین میخکوبی نعل ها.
در روش میخکوبی به نعل، میخ نباید به قسمت گوشت ناخن بر خورد کند،یعنی کمی مورّب با زاویه و یا انحنا میخ کوبیده می شود.اضافه میخ اگر بیرون زده باشد با قیچی بریده می شود، سر میخ ها به داخل خم تا همسطح دیواره سُم شود . این کار مانع از گیر کردن آن به اطراف و نیز کمک به نگه داشتن میخ در جای خودو در نتیجه نگه داشتن نعل در جای خود است. موقع زدن چکش بر روی میخ باید کمی با کمک انبر فشار ضربه را گرفت. نعلبند پس از آن با استفاده از یک سوهان بزرگ، لبه ها را صاف وهر لبهٔ تیز را از سُم ها حذف می کند.

نعلبندی، هنگامی که به درستی انجام پذیرد، با هیچ دردی برای حیوان همراه نیست. در ابتدای شروع کار ،نعل با پا اندازه سازی می شود و انحنای آن به شکل درست با استفاده از چکش وسندان خَم می گردد و تغییرات دیگرمانند افزودن زبانه و گیره انجام می گیرد .
لازم به ذکر است که در قدیم که خرمنکوب های سنتی (چون)به وسیله گاو نر یا وَرزاو کار می کرد ،کف پاهای گاو را هم نعل می زدند تا هنگام دواندن آنها روی بافه های گندم یا جو ، سُم های آنها ساییده نشود .


در شهر تاریخی نراق نیز نعلبندی سابقهٔ دیرینه داشت و معدود افراد به این حرفه اشتغال داشتند. چون نعلبندی یک کار کاملا تخصصی بود و کار هر کس نبود.هر چند تعداد آهنگران سنتی و سبک در نراق زیاد بودند ولی حرفه ی نعلبندی مختص انسان های پرتلاشی همچون مرحوم سید باقر میرسلطانی فرزند سید جعفر و سید محمود میرسلطانی فرزند ... بود .

آخرین نعلبند نراق مرد زحمتکش مرحوم سیّد ابوالفضل میرسلطانی فرزند سید باقر بود که به این حرفه سخت اشتغال داشت و بعد از او این حرفه سنتی هم منسوخ گردید.

از جناب آقای مرتضی علی آقایی فرزند علی اکبر اهل شهر نراق به جهت تهیه این پست سپاسگزار هستیم .


۰ نظر ۰۵ خرداد ۹۷ ، ۲۱:۴۳
سلحشوران شهر نراق

هوالله
وبعد حضور یافت عفت پناه هی المسماه شهربانو بنت  مرحوم کربلائی مهدی عیال سیادت پناه آقا سید مهدی و صلح صحیح شرعی نمود در حق اخوی خود عالیشان کربلائی ابراهیم ابن کربلایی مهدی مرقوم همگی و تمامی نیم دانگ موروثی خود را از ششدانگ‌ یکدرب حصار موروثی پدری فی محله سفلای نراق محدود به حدود ذیل .
به خانه ورثه
به شارع
دو طرف به خانه و آب حمامی شهره
با ممر و مدخل و مشاع و اسطبل و کلمه یتعلق بها بقدر الحصه المصالحه صد دِرَم نمک و مجری المیاه (محل عبور آب)دو سَرجه آب قنات رودکیه(روکیه) از جمله یکهزار و هشتصد سَرجه و بین الجانبین قبض و اقباض معمول و مرعی گردید الیوم تمامی نیمدانگ حصار حق صرف  متصالح مزبور است و دو سَرجه آب اختصاص به .... مزبوره دارد و صیغه مصالحه صحیحه شرعیه بینهما علی النهج الشرع الانور جاری و واقع گردید .
و کان ذالک تحریر فی بیست و ششم جمادی الثانی سنه ۱۳۴۹

26 جمادی الثانی 1349(برابر 27 آبان 1309)

سایت سلحشوران شهر از جناب آقای محمدرضا علی آقایی فرزند نوروز از بابت ارائه تصویر این سند و از جناب استاد حاج سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود به جهت بازخوانی سند فروش ملک در مزرعه رودکیه(روکیه) شهر نراق توسط شهربانو بنت کربلایی مهدی همسر سید مهدی به برادرش ابراهیم ابن مهدی در 90 سال قبل سپاسگزار می باشد .

۰ نظر ۰۴ خرداد ۹۷ ، ۲۰:۲۳
سلحشوران شهر نراق

بر اساس گزارش سایت سلحشوران شهر نراق ؛  فتوت مردان و شیرزنان شهر نراق از توابع شهرستان دلیجان استان مرکزی طی عملیات الی بیت المقدس و بازپس گیری خرمشهر از ارتش متجاوز بعث عراق پنج شهید و چهار مجروح تقدیم آرمان های ارزشمند خود نمودند :

بسیجی غلامرضا قجری فرزند علی تاریخ شهادت 17 اردیبهشت 1361

بسیجی علیرضا قجری فرزند سلطانعلی تاریخ شهادت 17 اردیبهشت 1361

بسیجی محمدرضا رمضانی فرزند غلامعلی تاریخ شهادت 2 خرداد 1361

پاسدار محمدرضا باقری نراقی فرزند غلام تاریخ شهادت 10 اردیبهشت 1361


بسیجی علی اصغر عبدالهی فرزند رضا تاریخ شهادت 17 اردیبهشت 1361


حسین حیدری فرزند غلامحسین تاریخ 18 اردیبهشت 1361 در اثر ترکش به پا و با دو نوبت دیگر مجروحیت مجموعا 60 % جانبازی دارد .

مظاهر پیشه ور فرزند حسین تاریخ 2 اردیبهشت 1361 در اثر ترکش به سَر و پهلو 35 % جانبازی دارد .

حسین عابدینی فرزند علیرضا تاریخ 0 اردیبهشت 1361 در اثر ترکش به سَر و یک نوبت مجروحیت دیگر مجموعا 10 % جانبازی دارد .

Image result for ‫مرتضی لطفعلی نراق‬‎

مرحوم مرتضی لطفعلی فرزند حسین تاریخ .... اردیبهشت 1361 در اثر موج انفجار مجروح و جهت تشکیل پرونده به بنیاد جانبازان مراجعه ننمود .

از عموم مردم که به تلاش های مضاعف ایثارگران ارزش قائل هستند سپاسمندیم

۰ نظر ۰۳ خرداد ۹۷ ، ۲۲:۱۴
سلحشوران شهر نراق

سال 1344 شمسی خیّر نیکوکردار مرحوم حاج روح الله شنتیایی از استاندار مرکزی دکتر سید ضیاءالدین شادمان برای پیشرفت و آبادانی زادگاهش به نراق دعوت نمود .
استان مرکزی شامل شهرهای تهران، قزوین، ساوه، قم، دماوند ؛ محلات بود و سال ۱۳۳۹ شهرهای اراک و کاشان به استان مرکزی اضافه شدند .
دکتر سید ضیاءالدین شادمان فرزند سید ابوتراب سال 1302 در تهران متولد و سال 1387 در مونترال کانادا فوت نمود .  ایشان ورزشکار ؛ سیاست‌مدار ؛ نماینده مردم جیرفت در مجلس شورای ملی ؛ ریاست شهرداری تهران و ... را بر عهده داشت .

نراقی هایی که در عکس اول قابل شناسایی هستند عبارتند از :

مرحوم حاج سید محمود غفاری فرزند سیدجعفر - مرحوم حاج روح الله شنتیایی فرزند اسدالله – مرحوم غلامحسین خان نراقی فرزند میرزا احمد خان- پیشاهنگ سَمت چپ مرحوم سید مهدی غفاری فرزند سید محمود


نراقی هایی که در عکس دوم قابل شناسایی هستند عبارتند از :

مرحوم حاج روح الله شنتیایی فرزند اسدالله – مرحوم غلامحسین خان نراقی فرزند میرزا احمد خان ابن محمدمهدی نراقی – مرحوم آقا تقی رئوفی فرزند محمدرضا – رئیس پاسگاه و مامورین مسلح – علی اکبری فرزند حبیب الله – مرحوم بهروز طالبی فرزند محمد(غلام) – نفر سوم از چپ مرتضی غفاری فرزند سید محمود - قدرت الله سلیمانی فرزند احمد
از عکس های ارسالی جناب حاج سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود متشکریم

۰ نظر ۳۱ ارديبهشت ۹۷ ، ۲۲:۰۴
سلحشوران شهر نراق

به گزارش سایت سلحشوران شهر نراق ؛ شهر نراق مهد تولد و مرگ عالِمان متشخص و مجتهدین به نام می باشد که یکی از آنان مفید نام داشت و به شیخ مفید نراقی آوازه بود . خاندان جعفری از جمله استاد علی اکبر جعفری با سن 80 سالگی نیای خویش شیخ مفید نراقی را معرفی و شناخت نسبی از وی دارد .


استاد علی اکبر جعفری

 شیخ مفید نراقی روحانی با تقوا و زاهد و فاضل حدود سال 1274 هجری شمسی در نراق تولد یافت و برای رفع مشکل دینی مردم کوشش وافر داشت . وی علاوه بر نراق در منطقه قم و کاشان و دلیجان زبانزد بود .
 یکی از اقدام هایی که ایشان در یک قرن پیش که متداول نبود آفتاب گرفتن با نور خورشید بود که عمدتا در پشت بام منزلش انجام می داد . این اقدام علاوه بر سلامتی برای تطهیر و طهارت پس از رفع حاجت استفاده می کرد و مقابل تابش قرار می گرفت و لباس خود را در معرض نور آفتاب قرار می داد تا عفونت به درستی پاکسازی گردد .

شیخ مفید نراقی فرزند حاج شیخ ابوتراب نراقی تاریخ 25 ذیالحجه 1333 برابر با 11 آبان 1294 با خانم فاطمه بیگم بنت شیخ محمد بقال ازدواج می نماید . قباله ازدواج آنان موجود است که تقدیم علاقمندان به تاریخ می گردد :


هوالموالف بین القلوب

وبعد غرض از تحریر و تسطیر این سطور میمنت دستور آنستکه چون قوام سلسله عالم و دوام نسل بنی آدم بمناکحت منوط و بمزاوجت وابسته و مربوط است وحدانیت مختص ذات واجب الوجود است .
الَّذی لَمْ یتَّخِذْ صاحِبَهً وَلا وَلَداً
و تارکین این سنت سیئه از حوزه اسلام دور و در نزد اولوالالباب مخذول و منکوب است فلهذا به مضمون بلاغت مشحون
وَأَنْکِحُوا الْأَیَامَىٰ مِنْکُمْ وَالصَّالِحِینَ مِنْ عِبَادِکُمْ وَإِمَائِکُمْ ۚ إِنْ یَکُونُوا فُقَرَاءَ یُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ ۗ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ(آیه 32 سوره نور)
و بقول نبی الامی صل اله علیه وآله : النِّکَاحُ سُنَّتِی فَمَنْ رَغِبَ عَنْ سُنَّتِی فَلَیْسَ مِنِّی

در بهترین وقتی از اوقات و احسن ساعتی از ساعات عقد مناکحت دائمی و ربط مزاوجت همیشگی واقع شد فیمابین عالیجناب محامد آداب آقا شیخ مفید خلف مرحمت شان اشرف الحاج حاجی شیخ ابوتراب نراقی والحره العاقله البالغه الشیبه المسماه فاطمه بیگم بنت عالیشان آقا شیخ محمد بقال من القصه عم ناکح بالصداق المعین والکاببن المشخص مبلغ هفتاد و یکتومان کلا بر ذمه ناکح مطابق تفصیل ذیل السطر أللَّهُمَّ أَلِّف بَینَهُما و بارک عقد هما بحق محمد و آله

هدیه کلام اله مجید یکجلد یکتومان

نقد مافی الذمه غیر مسکوک به سکه عثمانی ده عدد شصت تومان .
همگی و تمامی پنجدانگ از جمله ششدانگ یکدرب اطاق مشهور به نمازخانه ابتیاعی از آقا شیخ محمد مزبور واقعه در خانه موروثی مشارالیه فی محله وسطای قصبه نراق محدود بحدود اربعه حدّی به اطاق مسکونی آقا شیخ صادق حدّی به خانه مرحمت شان نایب حسینخان حدّی به مطبخ حدّی به فضای خانه مع ممر و مدخل و مشاع و چاه آب و مستراح و باغچه و کلما یتعلق بها بقدرالحصه قیمت پنجدانگ ده تومان .
مناکحه صحیحه شرعیه و معاقده صریحه ملیه مشتمله علی الایجاب والقبول الصادرین عَن وَکیلهما بَعد ثبوت وِکالَنهِما والصِداقِ المرقوم کُلا فی الذِمه الزوج فَامَّالصِداق عَینا فَلَها التَصَرف مَنی سائت و اَیثما طُلِبَت و دَبنا یوءدیه الیها عِندالطَلب لَیلا او نَهارا سِرّا اَو عَلانِیه وَقد وَقَعَ العَقدِالمُبارک
فی یوم‌ پنجشنبه بیست و پنجم شهر ذی الحجه الحرام سنه ۱۳۳۳
25 ذی الحجه 1333(برابر 11 آبان 1294)

توضیح اینکه قرارداد شرعی شد فیمابین زوج و زوجه مرقوم در متن که اختیار سکنی با زوجه مرقوم در متن باشد به هرکجا که بخواهد ساکن شود فی التاریخ المتن ۱۳۳۳


مرحوم شیخ عباس جعفری

طبق آمار موجود نراقی ها به رسم قدیم طبق سفارش پس از مرگ به عراق منتقل و در قبرستان های نجف و کربلا خاکسپاری می شدند . یکی از این مومنین شیخ مفید نراقی است که طبق وصیتنامه پس از فوت به وسیله چهارپایان و حاملین از زادگاهش نراق به کربلای عراق منتقل و در یکی از حجره های قبرستان صاحب نامی دفن می شود .


عقدنامه شیخ احمد جعفری و طاووس بنت آقاتقی

سالها قبل پیغامی از کربلا عراق به شیخ عباس جعفری در نراق ارسال می شود که جهت تعیین تکلیف بنای حجره و قبر و احتمالا مستغلاتی دیگر از شیخ مفید نراقی به کربلا مراجعه کنید که به دلیل مسافت طولانی و عدم فراهم شدن مقدمات سفر از کنار این موضوع می گذرند و اثر و آثار و نام از مقبره ایشان برای همیشه از بین می رود .
نسل شیخ مفید نراقی طی یک قرن اکثرا دارای تحصیلات مکتبخانه یا مدارس بودند و تعدادی از آنان در مغازه گیاهان دارویی و درمانی مورد توجه مردم قرار داشتد .


مرحوم مرتضی جعفری

قسمتی از نسل ایشان و جعفری ها از بیش از یک قرن و نیم پیش عبارتند از :  
شیخ جعفر نراقی دارای سه پسر بوده است به اسامی : شیخ علی اکبر – شیخ احمد و شیخ ابوتراب


مرحوم علیرضا جعفری

شیخ احمد  فرزند شیخ جعفر نراقی 143 سال قبل تاریخ  16 ربیع الاول 1297 برابر 8 اسفند 1258 با خانمی با اصالت کرمانشاهی به نام طاووس بنت آقا تقی ابن آقا محمد امین در نراق ازدواج نمود و مهریه این وصلت 80 تومان و هشت قلم اجناس بوده است . 

شیخ احمد و طاووس دارای سه فرزند بودند : 
- شیخ غلام جعفری و همسرش بانو صاحب جعفری(فوت 16 تیر 1357) فرزند استاد تراب نام داشت . شیخ غلام ذاکر اهل بیت بود .

- شیخ شکرالله(شکری) جعفری(فوت 1332 شمسی در بقعه شاه سلیمان نراق) و همسرش معصومه عابدینی فرزند علی اکبر نام داشت . شیخ شکری ذاکر اهل بیت بود .
- شیخ حبیب الله جعفری و همسرش ...... نام داشت .


سنگ مزار مرحوم شیخ صادق جعفری

شیخ صادق جعفری و همسرش بیگم نوروزی(فوت 25 رجب 1360 هجری) فرزند غلامرضا صاحب چند فرزند بودند که از جمله آنان عبارتند از :

- شیخ عباس جعفری(فوت 26 اسفند 1355)  ذاکر اهل بیت و مغازه عطاری داشت
- علیرضا جعفری(فوت مهر 1380) فرهنگی بود
- شیخ محمد جعفری(فوت 12 اردیبهشت 1393) مغازه عطاری داشت


مرحوم شیخ محمد جعفری

شیخ صادق  مرد درستکار و با تقوایی بود که سَر نماز اشهد خود را قرائت و به راحتی جان به جان آفرین تسلیم نمود . زمان مرگ فرزندش شیخ محمد جعفری 9 ساله و کلاس دوم ابتدایی بود .

سایت سلحشوران شهر نراق ؛ از خاندان جعفری علی الخصوص جناب استاد علی اکبر جعفری فرزند غلام نسبت به مساعدت در تهیه این پست قدردانی می نماید . ضمنا برای تحقیق و تثبیت مطالب و استنادها زمان زیاد صرف این نوشته گردید .

۰ نظر ۳۰ ارديبهشت ۹۷ ، ۲۱:۳۹
سلحشوران شهر نراق

هدایت به بالای

folder98 facebook