پنجمین
اعزام به جبهه و پدافندی عملیات ثامن الائمه در محمدیه دارخوین
پنجمین
اعزام بسیجیان شهر نراق به صورت گروهی به جبهه های حق علیه باطل از تاریخ 9/8/1360 لغایت 9/11/1360 به
مدت 90 روز از طریق بسیج سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شهرستان محلات انجام گرفت
.
رژه سلحشوران شهر
نراق در شهرستان محلات - 9/8/1360
سخنرانی
حجت الاسلام عبدالعلی مقدسی مشهور به حاج طه امام جمعه محلات در
جمع نیروهای اعزامی و خانواده های آنان
عکس های مشهود : حسین نباتی - عباس باقری - عبدالله محمودی
غلامرضا
قجری - محمود حسینی - ابوالفضل بیابانگرد
حسین
آقاحسینی - مظاهر پیشه ور - قدرت الله کمره ای
این
اعزام سی و سه روز بعد از عملیات ثامن الائمه و شکست حصر جزیره آبادان استان
خوزستان پس از 349 روز محاصره توسط ارتش عراق صورت گرفت . در واقع نیروها برای حفظ
مناطق آزاد شده وخطوط عملیاتی دراین محورپدافند کردند که از اهمیت به سزایی
برخوردار بود
.
ایستاده از راست : ناشناس - قاسم جعفری - ابوالفضل
بیابانگرد - حسین نباتی - سید غلامرضا باشی - غلام محمد ابوالحسنی
نشسته
از راست : عبدالله محمودی - حسین آقاحسینی - مهدی عباسی
محل
استقرار سلحشوران جبهه محمدیه دارخوین در محور آبادان بود . آدرس مکاتباتی برادران
برای تبادل نامه های خانوادگی به این شرح بود : اهواز – سه راهی دارخوین ، جبهه محمدیه ، گروهان شهید
چمران، برادران اعزامی از محلات .
در
این مرحله بسیجیان و پاسداران 26 نفر بودند و اسامی آنان عبارت
است از:
1- سید غلامرضا باشی
فرزند سید علی )شهید(
2- محمد رضا بخشی فرزند
عباس (شهید)
3- محمد رضا رمضانی
فرزند غلامعلی (شهید)
4- عباس رمضانی فرزند حسن (شهید)
5- ابوالفضل بیابانگرد فرزند
حسینعلی(شهید)
6- مصطفی طالبی فرزند حسین (شهید)
7- مظاهر لطفی فرزند محمد (شهید)
8- قدرت الله کمره ای فرزند رمضان (شهید)
9- قاسم جعفری فرزند ابراهیم (شهید)
10- مهدی عباسی فرزند غلام محمد (شهید)
11- عبدالله محمودی فرزند علی (شهید)
12- مندعلی نباتی فرزند حسین (شهید)
13- عباس باقری فرزند
حسینعلی (آزاده جانباز)
14- احمد ابوالحسنی فرزند عزت الله
(آزاده جانباز)
15- مظاهر پیشه ور فرزند
حسین (جانباز)
16- حسین حیدری فرزند محمد علی
(جانباز مرحوم)
17- محمد عضایی فرزند ابراهیم
(جانباز)
18- قاسم آقاحسینی فرزند رضا
(جانباز)
19- حسین آقاحسینی فرزند
رضا
20- محمود حسینی فرزند
سلطانعلی
21- احمد خسروی فرزند قنبرعلی
22- مسلم مرادی فرزند
نصرالله (مرحوم)
23- عباس ترابی فرزند فتح الله
24- پاسدارغلامرضا قجری
فرزند حیدرعلی (جانباز)
25- پاسدار محمد ابوالحسنی فرزند
عزت الله مشهور به غلام (جانباز)
26- پاسدارحسین نباتی فرزند مندعلی (جانباز)
ایستاده از راست
:محمد عضایی – غلام محمد ابوالحسنی
– عباس رمضانی نراقی – مهدی عباسی – مصطفی طالبی – محمد رضا بخشی
نشسته
از راست : ناشناس اهل محلات –
قاسم آقاحسینی – محمود حسینی – قدرت الله کمره ای – احمد خسروی
دو
نیروی بسیجی به اسامی مندعلی نباتی فرزند حسین(شهید) و مسلم مرادی فرزند
نصرالله(مرحوم) به واسطه رایزنی حسین نباتی در این خطوط جبهه حضور یافتند و دو تا
سه هفته در محمدیه به سر بردند .
ایستاده از راست :
حسین نباتی ، شهید حمید( امیر) حسینی ، شهید مندعلی نباتی
نشسته : مرحوم مسلم
مرادی
مجموع
نیروهای محلات و نراق به اندازه یک گروهان رزمی حدود 80 نفر بودند که در دو گروه
مجزا سازماندهی و فرماندهی آنان را دو پاسدار به اسامی محمد ابوالحسنی اهل شهر
نراق و علی اکبری اهل شهرستان خمین به عهده داشتند .
احمد
خسروی – عباس باقری – مظاهر لطفی – احمد ابوالحسنی
تعداد
انگشت شمار نیز جداگانه در واحد ادوات و مشخصا در سنگر خمپاره 120 میلی متری
فعالیت داشتند و به صورت گردونه جابجا می شدند . این 80 نفر سه ماه
بعد طی عملیات پیروزمندانه فتح المبین در تاریخ 2/1/1361 شهید ؛ اسیر و مجروح
شدند .
اغلب
این رزمندگان از سر کلاس درس به فرمان مولا و مقتدایشان امام خمینی(ره) به جبهه ها
اعزام شدند و ده نفر آنان صرفا در سال چهارم دبیرستان حاج عباس معصومی تحصیل می
نمودند . پس از اعزام این تعداد سال آخر دبیرستان کلاس های درس با چند نفر محصل
اداره شد .
قدرت الله کمره ای – سید غلامرضا باشی – محمد رضا رمضانی – حسین نباتی – قاسم جعفری - محمدعضایی
روستای
محمدیه در دو کیلومتری روستای سلمانه (سلمانیه) و حدود 15 کیلومتر از دارخوین به سمت آبادان
فاصله دارد . جبهه محمدیه در آبان ماه 1359 در فاصله روخانه خروشان کارون و جاده
اهواز شکل گرفت . عراقی ها آن سوی رودخانه کارون و رزمندگان ایران این طرف
جبهه گرفته بودند . فاصله تا عراقی ها بستگی به عرض رودخانه کارون داشته و بعضا
150 متر هم کوتاهتر می شد. در خط محمدیه چند نفر بسیجی مجروح و به خیل جانبازان
پیوستند.
از راست : قاسم
آقاحسینی – قدرت لله کمره ای – محمد رضا رمضانی – مظاهر لطفی – احمد خسروی
بسیجی
حسین حیدری فرزند محمد علی در هنگام آتش تهیه نیروهای عراقی تاریخ 4/9/1360 به وسیله ترکش
خمپاره به پیشانی اش و تحریک نخاع یک سمت بدنش فلج گردید . پس از انتقال به عقبه
خط سرانجام به اهواز و سپس در بیمارستان سجاد تهران در خیابان فاطمی بستری شد .
مرحوم جانباز حسین حیدری
خانواده
و از جمله پدرش هنگام مداوای وی در بیمارستان شبانه روز زحمات زیادی متحمل گردید .
وی متولد 1341 و با 55 درصد جانبازی و همسر و سه فرزند تاریخ 17/4/1391 در اثر
ایست قلبی فوت نمود .
همچنین
برادران عباس باقری(آزاده جانباز) و ابوالفضل بیابانگرد(شهید) و مصطفی طالبی(شهید)در حین آموزش در
جبهه محمدیه مجروح گردیدند که برای مداوا به عقبه خط انتقال یافتند.
سپس
برادران طالبی و باقری به بیمارستان صحرایی فجر اسلام واقع در هفتاد کیلومتری
اهواز انتقال و چون از ناحیه چشم آسیب دیده بودند چشمان آنها شستشو و باقری به
صورت سرپایی معالجه گردید و طالبی جهت ادامه مداوا به بیمارستان شیراز منتقل گردید
.
غلام محمد ابوالحسنی – مصطفی طالبی
بیابانگرد
از ناحیه چشم آسیب جدی دیده بود و مدتی در بیمارستان های فارابی و لبافی نژاد
تهران بستری و یک چشمش را از دست میدهد . سید غلامرضا باشی نیز دی ماه 1360 در جبهه محمدیه به
وسیله ترکش خمپاره از ناحیه کتف و شکم مجروح گردید . وسیله نقلیه ای که سید
غلامرضا باشی و پاسدار محمد (غلام) ابوالحسنی فرزند عزت الله که برای کمک به سید
در ماشین حضور داشت در راه خطوط محمدیه به دارخوین توسط یک راننده چپ می گردد و
ادامه مسیر با ماشین دیگر امکان پذیر می شود.
از
راست: محمود حسینی – قدرت الله کمره ای – مهدی عباسی – غلام محمد ابوالحسنی
پس
از انتقال به اهواز برای بهبودی به بیمارستان چمران شیرازاعزام و دو هفته آنجا
بستری می گردد
. علیرضا
قجری فرزند سلطانعلی(شهید) که آن مقطع در شیراز سرباز بوده با سید غلامرضا ملاقات داشته
است .
شهیدان سید غلامرضا
باشی و علیرضا قجری در بیمارستان چمران شیراز
به
دلیل طولانی ماندن رزمندگان نراق در این جبهه و بهره مندی معنوی خاطره های گران
قیمتی در اذهان به جای مانده است .
بدانیم
که در فرصت های بعد جبهه دوازده نفر از این بیست و هفت نفراعزامی به شهادت می رسند .
قاسم جعفری – مصطفی طالبی – حسین نباتی – مظاهر پیشه ور – عباس باقری مظاهر لطفی – عباس رمضانی نراقی، عضایی
مظاهر پیشه ور – غلامرضا قجری
یکی
از درجه داران ارتش جمهوری اسلامی به نام محمد قجری فرزند یوسف در واحد توپخانه در
منطقه جنگی جنوب خدمت می کرد و هر موقع به شهر می رفت و یا از نراق به جبهه باز می
گشت در جبهه محمدیه با بسیجیان ملاقات می نمود .
احمد خسروی – قاسم جعفری – حسین نباتی – احمد ابوالحسنی – محمد رضا بخشی – غلامرضا قجری – محمد قجری فرزند یوسف – مهدی عباسی – عباس رمضانی نراقی
خبرها
و نامه های رزمندگاه را تبادل می کرد و ایشان به تنهایی شور و احساس ویژه ای به
خانواده ها می رساند . جالب اینکه از نراق که به جبهه محمدیه می آمد با خود تنقلات
از جمله جوزغند(بمب جبهه) - ترشاله و الکاله و...را می آورد و به اتفاق عکس
یادگاری می گرفتند .
سرباز
علیرضا اسماعیلی فرزند باباخان نیز در امتداد این جبهه با ارتشیان حضور داشت که
اغلب با هم ولایتی های بسیجی خود ساعتی را خوش بودند . علیرضا در همین جبهه مجروح
گردید
.
علیرضا
اسماعیلی
رزمندگان
می بایست بسیاری از کارهایشان را خودشان انجام دهند . شستن لباس ها و دوزندگی و...
که به عهده مادران زحمتکش بود در جبهه تغییر کرد .
ساخت
حمام صحرایی با استفاده از یک بشکه بر روی بلندی و انتقال آب به مکانی شبیه به دوش
حمام از شاهکارهای رزمنده ها بود . دوستی باید پای بشکه آب را تنظیم کند و اگر
هیزم را زیر بشکه زیاد روشن کند آب جوش و فرد زیر دوش فریادش بلند می شد . مدت
استحمام نیز نباید بیش از پنج دقیقه طول بکشد .
جنگ
که طولانی شد حمام ها نیز تجهیز و مشکلات کمتر شد . با دو ماشین نمره سه و چهار و
یک جعبه مهمات خالی و یک قیچی به راحتی یک آرایشگاه سیار راه اندازی شد و آرایشگران
نو ظهور و مبتدی رایگان اصلاح نموده و خودشان نیز آرایشگری یاد می گرفتند .
رزمنده
ها از نوارهای زنجیره ای غیراستفاده تیربار کلاشینکف و انتهای درب مهمات جاسیکاری
درست می کردند و بعضا یادگاری برای خانواده ها می آوردند . و سرگرمی های متنوع
دیگر که در زمان فراغت رزمنده ها مشغول بودند .
رزمندگان
شهرهای دلیجان - نراق - محلات رزمندگان شهرهای محلات و نراق
از
تعدادی نراقی ها ؛ دلیجانی ها و محلاتی یک گروه از فرهنگیان شهرستان محلات در لباس
بسیج در بین رزمنده ها بودند که به "گروه قبراق" شهرت داشتند . زیرا اکثر
امکانات ذکر شده توسط آنها درست و در اختیار عموم قرار می گرفت .