علی رضا جعفری تاریخ 1 تیر 1309 در شهر نراق از توابع شهرستان دلیجان استان مرکزی متولد شد .
مرحوم علیرضا جعفری
پدرش شیخ صادق جعفری فرزند محمد (فوت ۱۳۱۲) و مادرش بیگم نوروزی فرزند غلامرضا (فوت ۱۳۴۲) از اهالی نراق بودند .
علیرضا
سه ساله بود که پدر خود شیخ صادق را سال 1312 شمسی از دست داد و با مادرش
بیگم نوروزی و دو برادرش شیخ عباس و شیخ محمد جعفری زندگی را سپری نمود .
وی
تحصیلاتش را تا پنجم ابتدایی (سقف تحصیلات در آن زمان تا ابتدایی بود )
ادامه داد و در کنار دو برادر در مغازه پدری مشغول به کار و تلاش گردید . در
سن ۱۸ سالگی به سربازی فرا خوانده شد که قبل از آن اقدام به ازدواج نمود .
همسر ایشان خانم بتول جعفری فرزند حسین هستند . با اینکه نام خانوادگی هر
دو جعفری است و لیکن نسبیتی بین آنان وجود ندارد .
در زمان سربازی بعلت
با سواد و متاهل بودن به شغل شریف معلمی ( سرباز معلم ) در روستای گَل
چشمه از روستاهای اطراف شهرستان محلات استان مرکزی انجام وظیفه نمود .روستایی که امکانات نداشت ؛ وسیله ایاب و ذهاب اندک بود ؛ اکثر رفت و آمدها
با چارپایان انجام می گرفت و ایشان هم از این قاعده مستثنی نبودند .
آنطور
که خود تعریف می کرد در روزهای سرد زمستان بر اثر برف و باران اکثر اوقات
چهارپا در گِل یا برف مانده و توان حرکت را نداشت و ایشان مجبور بودند مسیر
را با پای پیاده طی کنند تا به مقصد برسند . پایشان از شدت سرما سُست و
کِرِخت می شد که توان راه رفتن از او سلب می شد.
مرحوم شیخ محمد جعفری مرحوم علیرضا جعفری مرحوم شیخ عباس جعفری
در این دوران
خداوند دو دختر به نام های زهرا و زهره جعفری به ایشان عطا می کند که یکی
بر اثر بیماری و کمبود امکانات و دیگری به دلیل بی دقتی دکتر و داروی
اشتباه فوت می کنند .
در اواخر سربازی یک دستگاه دوچرخه تهیه کرد و برای
ایاب و ذهاب از آن استفاده می کرد . به هر مشقتی بود دوران سربازی را پشت
سر گذاشت و به زادگاهش نراق بازگشته و به شغل معلمی مبادرت می ورزد .
طولی
نکشید که از وی خواسته شد در کارخانه برق نراق مشغول بکار شود که ایشان هم
پذیرفت و مشغول بکار گردید . بدین منوال زندگی را ادامه داد تا اینکه سال
۱۳۴۲ از نامبرده خواسته شد تا در شهرداری بعنوان حسابدار در خدمت شهر و
همشهریانش باشد .
با توافق ایشان شغل جدید را آغاز کرد ؛ از آنجایی که
اکثر شهرداران غیر بومی بودند و مرتب در شهر نبودند او علاوه بر سِمَت
حسابداری به امورات شهرداری نیز می پرداختند و بر این اساس در افواه عمومی
به علیرضا شهردار مشهور بود . نهایتا سال 1360 از کار کناره گیری و
بازنشسته شد .
در طی این سال ها اقدامات و خدمتی را انجام دادند از جمله می توان به چند نمونه اشاره کرد :
- مساعدت در احداث ساختمان شهرداری
- مساعدت در خرید اقلام و فراهم کردن وسایل برای شهرداری
- مساعدت در احداث پل شهرک فاضل که زمان ساخت به پُل امین آباد مشهور بود
- مساعدت در ساخت اولین خیابان نراق در سال 1353 برای سهولت رفت وآمد وسایل نقلیه
لازم به ذکر است که در دوران خدمت ایشان اقدام به فراگیری تایپ کرده و موفق به اخذ مدرک در این زمینه شد .
گواهینامه فن ماشین نویسی(تایپ) نیم قرن پیش متعلق به آقای علیرضا جعفری نراقی
موسسه ماشین تحریر ربانی
گواهی می نماید که آقای علیرضا جعفری دارنده شناسنامه ١٩۶۶ از نراق با کمال جدیّت فن ماشین نویسی فارسی را با اسلوب ده انگشتی در این موسسه آموخته و می تواند در هر دقیقه ۴٠ کلمه صحیح تحریر نماید . علی هذا این گواهینامه پایه یک به وی تسلیم می شود تا از مزایای آن استفاده نماید . تاریخ شهریور 1348 امضاء مدیر و مُهر موسسه ربانی
سال
۱۳۶۰ با کناره گیری وی از شهرداری به علت بیماری موافقت شد و در نراق
روزگار را به فعالیت هایی همچون تعمیر ساعت سپری می کرد تا اینکه سال ۱۳۸۰
بر اثر شدت تصادف ۴۰ روز در کما بود و نهایتا تاریخ 1 مهر 1380 دارفانی
را وداع گفت .
خانواده و مردم با وفا پیکر این مرد زحمتکش و آرام را تشییع و در وادی السلام شهر نراق خاکسپاری نمودند . آقا
علی رضا و خانم جعفری در طول زندگی مشترکشان خداوند ۹ فرزند به آنها عطا
می کند که ۵ فرزند آنها به دلایل مختلف فوت می کنند و۴ فرزند شامل ۳ دختر
و۱ فرزند پسر برایشان می ماند .
مرحومان حاج شیخ محمد جعفری علیرضا جعفری و عباس قجری
دامادهای این خانواده مرحوم عباس قجری
فرزند سلیمان و آقای مرتضی حبیبی فرزند نصرالله و محمد(بیژن) قلی پوری
فرزند حمزه علی می باشند .
غلامرضا جعفری
تنها فرزند ذکورشان آقای غلامرضا جعفری
حدود شهریور 1360 در مقطع سربازی زمانی که در لشکر ۹۲ زرهی اهواز - گردان
۲۵۶ تانک سازماندهی بود در جبهه مجروح گردید و سال ها بعد در بیمارستان
تحت عمل جراحی قرار گرفت . وی با 30 % جانبازی و رشادت در ارتش جمهوری
اسلامی به عنوان حسابدار در یک شرکت خصوصی اشتغال دارد .
روح همه
اسیران خاک و همچنین پدر عزیزم شاد و به امید آنکه خدمت هایی که برای رضای
خداوند و مردم انجام داده ره توشه ای برای جهان آخرتش باشد .
راوی : سرکار خانم بیگم جعفری فرزند علیرضا اهل شهر نراق