استاد فروغی : محمد آقا آنقدر اصرار نکن ، من
چیزی بلد نیستم
محمد : آخه همین ها که گفتی جالبه ؛ همین
ها را بنویس
فروغی : چشم چشم دیگه ولم می کنی !
راستی این محمد آقا چی میخواد بگه ؛ چکار میخواد بکنه!! بله
ایشان میخواد بگه آره ماها بودیم ؛ الان هم هستیم . خدا براش بسازه
حالا که این آقا میخواد حرف دل شهدا را بما بگه و نشان بده
، بسم الله
داستان از
این قرار بود:
در یکی از روزهای خوب خدا در آبان ماه سال 1366 که هوا
نسبتا سرد اما آفتابی بود ، حدود ساعت چهار بعد از ظهر که مدرسه تعطیل شده بود
خرامان خرامان به سمت منزل می رفتم .

حاج
عزیز الله فروغی
روبروی درب پایگاه بسیج شهر که رسیدم نماینده آموزش و پرورش
آقای مرتضی محمودی من را صدا کرد و گفت آقای فروغی اگر امکان دارد با جمعی از
نراقی ها که برای امر خیری به اندیمشک در استان خوزستان می روند همسفر شو .
گفتم فردا کلاس درس دارم . گفت عیبی ندارد من مشکل را حل می
کنم . گفتم بنابراین فردا کلاس درس ریاضی را فردا در اندیمشک تشکیل می دهم .راستی
عجب داستانی است . ملت ایران با تمام تلاش در مقابل دنیای استکبار که
دستشان از آستین کشور عراق بیرون آمد ایستاده بودند و به سختی دفاع می کردند .

هر کس به نوعی در جبهه ، پشت جبهه ، در گوشه و کنار شهر با
جان و مال خود از وجب به وجب خاک میهن اسلامی دفاع می کردند .
بالطبع در گوشه ای از این کشور پهناور هم مردمانی عاشق و پر
شور به انقلاب و رهبرشان امام خمینی(ره) در یکی از نقاط جغرافیایی این کشور شهری
به نراق زندگی می کردند که از آنها در تمام دوران دفاع مقدس با تمام صداقت از همه
چیز خود گذشته و پایداری خود را به انقلاب و ایران و تاریخ اثبات نمودند .
لذا در این مقطع حساس هم بایستی امتحان پس می دادند که
انصافا خوب آزمایش خود را به سرانجام رساندند و قرار شد انجام دهند و انجام دادند . به
هر حال قرار شد کلاس درس را فردا در پادگان شهید زین الدین در شهرک بدر اندیمشک به
اتفاق برقرار کنیم لذا با هم به جمع این عزیزان پیوستم.

با یکدستگاه مینی بوس به سمت پادگان حرکت کردیم . شب را در
راه بودیم ؛ نیمه شب گذشته بود که وارد پادگان شدیم . شب بسیار جالبی بود . باران
با قطرات درشت و پُر شتاب بر سرمان می بارید و گویی به ما خوش آمد می گفت . شب
سپری شد ؛ پس از صرف صبحانه شخصی با موتور سیکلتش وارد شد با لباس ها و کفش های
گِلی که وقتی نزدیک شد متوجه شدیم حاج حسین نباتی است . او ما را به سمت محل کلاس
ها راهنمایی کرد اما نه آن کلاس ما داشتیم بلکه کلاسی که آنها داشتند .

در کلاس ریاضی همه اش آموزش داده بودیم دو تا دو تا می شود
چهار تا . امّا در این کلاس این مطلب جواب نمی داد و به عینه می دیدی که دو تا دو
تا می شود بی نهایت . آخه میدانی
چرا ؟ برای اینکه خداوند عالم چنان همت و
غیرت و شجاعت و شهامتی به این بچه ها عنایت کرده بود که سر دیگرش به بینهایت ختم
می شد
.

بگذریم ؛ متوجه شدیم که مقر ستاد لشکر 17 علی ابن ابیطالب
علیه السلام در انرژی اتمی حومه دارخوین در محور اهواز –
آبادان مورد شناسایی و تهاجم هواپیماهای عراق قرار گرفته و یک سرباز نراقی به نام حسین
قجری فرزند علی محمد تاریخ 3 اسفند 1364 طی بمباران دشمن به شهادت رسیده فلذا نیاز
به تغییر مکان برای حفظ جان نیروها ضروری بود .

مقرر شد تغییر کلاس داده و ما را به جای دیگری ببرند .
راهنمایی کردند رفتیم داخل کانتینرها ؛ دیدم تعدادی نقشه ساختمانی پَهن شده و فردی
اهل اصفهان آنجا بود .پس از سلام و علیک و حال و احوال
نقشه ها را به ما نشان داد و گفت ساختمان که قرار است شما درست کنید این است که
عبارت بود از ساختمانی به متراژ حدود 200 متر مربع جهت مخابرات پادگان اندیمشک که
متعلق به لشکر 17 علی بن ابیطالب(ع) سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود .

پس از توجیه کردن و توضیحات لازم مقرر شد این ساختمان توسط
مردم نیکوکار و خیّر شهر نراق ساخته شود و به پادگان هدیه گردد .
در همان روز با حضور اینجانب و تعدادی از نراقی ها کلنگ
ساخت مخابرات توسط حجت الاسلام هبت الله نوروزی فرزند حسنعلی(1310 –
1382) اهل همدان و امام جمعه شهر نراق بر زمین زده شد تا چهار ماهه این بنا را
تحویل دهند
.

بدین شکل که با جلسه ای که بعد از نماز عشاء در مسجد جامع
نراق برگزار شد همشهریان داوطلبانه به صورت نوبتی 10 تا 15 روزه یا بیشتر و بعضا
کمتر به اندیمشک ماموریت یافته و کار ساختمان را انجام دهند که این اقدام به
نیکویی انجام گرفت . هیئت امنایی نیز به اسامی
حاج حسین مهدوی فرزند قوام(مرحوم - پدر شهید علی اصغر) - حاج سلطانعلی قجری فرزند
عبدالرحمان(پدر شهید علیرضا) - حاج ماشاءالله(نعمت الله)آعلی فرزند رضا(مرحوم) و
حاج عزیزالله فروغی فرزند ابراهیم تعیین گردیدند .

طبق هماهنگی خرید مصالح ساختمانی توسط هیئت امنا از نراق و
اراک تهیه و با کامیون های موجود در نراق که قبلا هم زحمت هایی در دفاع مقدس
داشتند انجام می گرفت . حتی سیمان ؛ میلگرد و آهن و نیازمندی های دیگر از نراق
توسط رانندگان مشتاق به جبهه انتقال می یافت . بعضی موقع علاقمندان با همین ماشین
ها برای بازدید پشت جبهه و ملاقات رزمندگان به اندیمشگ همراه شده و مجددا باز می
گشتند .

سه میلیون ریال هزینه اولیه ساخت را خیّر مشهور حاج عباس
معصومی فرزند علی و بیش از هفت میلیون ریال دیگر را نیزمردم از مال دنیا گذشته شهر
نراق تقبل نمودند . بقیه قسمت های دیگر ساختمان های پادگان را نیز شهرهای دیگر عهده
دار شدند . اعزام
این نیروها که اغلب سنین آنها بالای پنجاه تا شصت سال بود ، علی رغم تاثیرات معنوی
برای فرد ، باعث تقویت روحیه دیگر نیروهایی بود که در منطقه همدیگر را ملاقات می
کردند .

تعدادی از این مردان به هنگام ورود به مناطق خوزستان
فرزندان رزمنده خود را نیز ملاقات می کردند و باعث شور و شعف آنها می گردید.
همچنین قسمت عمده ای از مصالح و آهن آلات مورد نیاز با کامیون های رانندگان دفاع
مقدس از نراق به اندیمشک منتقل گردید .
چند پاسدار رسمی سپاه پاسداران از اهالی نراق که در جبهه
حضور داشتند نیز به این زحمتکشان سرکشی و از نزدیک مساعدت داشتند . نهایتا ساخت
بنای مخابرات به اتمام رسید و با تنظیم صورتجلسه تحویل پادگان زین الدین گردید و
فرماندهان لشکر 17 از مردم فداکار نراق تشکر نمودند .

این فعالیت ها در حالی بود که عده زیادی از
ارتشیان و بسیجیان شهر نراق در گردان های رزمی در حال دفاع از کیان اسلام و میهن
عزیز بودند . عده ای از انسان های متدین که به طور نوبه ای از آذر ماه سال
1366 از نراق به جبهه ماموریت یافته و در ساخت ساختمان مخابرات لشکر 17 در پادگان
زین الدین اندیمشک زحمت کشیدند در غالب سی و یکمین اعزام نیرو عبارتند از :
1- رضا رضایی فرزند نظر(مرحوم)
2- تقی کمره ای فرزند رضا(مرحوم)
3- محمد نبی زاده فرزند حسین(مرحوم)
4- شعبانعلی حسینی فرزند رضا
5- نورعلی آقاحسینی فرزند رضا
6- محمد حسینی فرزند شعبانعلی
7- ابوالقاسم احمدی فرزند علی
8- مسلم مرادی فرزند نصرالله(مرحوم)
9- علی محمد مرادی فرزند نصرالله
10- محمود ایزدی فرزند حسین(جوشکار)
11- عباس(حسینعلی) پیشه ور فرزند غلام محمد
12- حسین اکبری فرزند اکبر (جانباز)
13- عباس ایزدی فرزند محمد
14- شکرالله صادقی فرزند علی محمد
15- اسماعیل سلیمانی فرزند احمد با ماشین بنز
خاور(مرحوم)
16- عباس کمره ای فرزند رضا(مرحوم)
17- حسین قجری فرزند محمد تقی
18- قاسم آقا حسینی فرزند رضا
19- حسن رمضانی نراقی فرزند حسین(مرحوم)
20- سید جمال موسوی فرزند سید محمد با ماشین
شهرداری
21- غلامحسین قجری فرزند عباس
22- قنبر عابدی فرزند کمال مشهور به قنبرعلی
23- علی اشرف یوسفی فرزند نوروز
24- غلامعلی ماهجان فرزند حسین
25- علی(میرزاعلی) قجری فرزند نعمت الله
26- نعمت الله پیشه ور فرزند فتح الله(مرحوم)
27- غلامحسین میرشکاری فرزند علی
28- رمضان شاطری فرزند غلامعلی
29- قاسم حمامی فرزند مصیب
30- اکبر جعفری فرزند امیر
31- سید احمد موسوی فرزند سید مهدی
32-

با تشکر وافر از استاد عزیزالله فروغی فرزند ابراهیم که در تهیه
این پُست مساعدت ویژه داشت و سه سند معتبر ارائه نمود .