آداب و رسوم مردم شهر تاریخی نراق – مراسم چله و شب یلدا

جشن یلدا جشنی است که از 7000 سال پیش تا کنون در میان ایرانیان برگزار می شود. هفت هزار سال پیش نیاکان ما به روش "گاه شماری"دست پیدا کردند و دریافتند که نخستین شب زمستان بلندترین شب سال است.

در فرهنگ عامه ، شب یلدا وشب چله ، شب دوستی است . شب یاد عام وکارهای خیریه است .مردم ایران که اکثرا کشاورز یا دامدار بودند ، آموخته اند تا سرمای زمستان را بهانه ای برای دور هم جمع شدن و جشن و پایان رساندن یک سال زراعی بدانند.

جشن هایی که در شب یلدا (چله) برگزار می شود یک سنت باستانی است .مردم روزگاران دور و گذشته ، که کشاورزی، بنیان زندگی آنان را تشکیل می داد و در طول سال با سپری شدن فصل ها و تضاد های طبیعی عادت داشتند، بر اثر تجربه و گذشت زمان توانستند کارها و فعالیت های خود را با گردش خورشید و تغییر فصول وکوتاهی روز وشب و جهت و حرکت و قرار ستارگان تنظیم کنند.

در صفحه 147 کتاب خزائن تالیف علامه حاج ملا احمد نراقی این اشعار مرقوم گردیده است :
شب یلدای و عده ات را چرخ
چه شود گر دم صبوح دهد
یا مرا در وفای وعدۀ تو
صبر ایّوب و عمر نوح دهد
یا ترا با چنین کرم کردن
مرگ یا توبه نصوح دهد

شب یلدا یا شب چله یک سنت باستانی مردم شهر زیبای نراق است که از زمان های گذشته تا به امروز میان آنان مرسوم بوده و بعد از نوروز یکی از جشن هایی است که همواره در میان مردم نراق پایدار مانده وهمه ساله با ابهت و با شکوه تر از قبل برگزار می گردد.

در زمان نه چندان دور در این شب فرخنده و مبارک مردم دور هم جمع می شدند و با خوردن شربت و شیرینی به شادی و پایکوبی می پرداختند و بنا به رسم دیرین به منزل یکدیگر رفته وعلاوه بر صله ارحام در شادی یکدیگر شریک می شدند. معمولا اول به خانه بزرگترهای فامیل که پدر بزرگ ها و مادر بزرگ ها بودند می رفتند و زیر کرسی می نشستند ، گل می گفتند و گل می شنیدند. کسانی که صوت خوبی داشتند آواز می خواندند و دیگران گوش می دادند و لذت می بردند و بر سر یک سفره که خوردنی های متنوعی چیده شده بود، شام میل می کردند .

بزرگان و ریش سفیدان فامیل در این شب علاوه بر شعر خوانی و قصه گویی ، خاطرات و داستان های کهن نراق را برای اعضای خانواده بازگو می کردند. آنان که سواد داشتند از کتاب شاهنامه یا حافظ برای حاضرین در جشن فال می گرفتند و مادر بزرگ ها هم با گرفتن فال های که خود در آن تخصص داشتند به نوعی دختران و پسران را سرگرم می کردند.

  

این کارها بیشتر شامل دختران دم بخت و پسران تازه به بلوغ رسیده بود و البته کوچکترها هم از آن استقبال می کردند. این جشن تا پاسی از شب و گاهی تا سپیده صبح ادامه داشت .در شب چله، بیشتر دختران آشپزی شب یلدا را به عهده داشتند.
شام شب چله معمولا سبزی پلو و نوع خورشت انتخابی بود. بعضی ماهی پلو می خوردند و برخی از نوع دیگر غذا سرو می نمودند .

لازم به ذکر است در قدیم سفره ها برنج به خود کم می دید اما صفا و سادگی داشت. غذای مردم نراق در آن زمان بیشتر شامل آبگوشت، شِفته، تاس کباب، اشکنه (هلبادیون) و... بود و اغلب در مناسب های مختلف مانند شب چله، شب اول اسفند وعید نوروز که جشن های سرور و شادمانی بود پلو مورد استفاده قرار می گرفت.

نوشابه شب یلدا هم بیشتر سرکه شیره بود که ترکیبی از آب و شیره و سرکه می شد که معمولا آن را داخل بادیه یا دیگ مسی درست می کردند و ملاقه آن هم چوبی بود که با آن شربت را هم می زدند و داخل لیوان های لعابی و پارچ های مسی ریخته و مصرف می کردند. چون ظروف آن روزها معولا مسی و لعابی بود و به عنوان بخشی از جهیزیه دختر محسوب می شد و از ارزش و قیمت بالایی بر خوردار بود ولی بر عکس امروزه ظروف مسی را می توان در دکوراتورهای خانه پیدا کرد.حتی در زمان قدیم قاشق هم کم بود و مردم شهرمان از قاشق چوبی استفاده می کردند .

شب یلدا زراه آمد دوباره
بگیر ای دوست!از غمها کناره
شب شادی و شور و مهربانی است
زمان همدلی و همزبانی است
در آن دیدار ها تا تازه گردد
محبت نیز بی اندازه گردد
به هر جا محفلی گرم و صمیمی است
که مهمانی در آن رسم قدیمی است

سفره شب یلدا در شهر نراق
سفره شب یلدای مردم شهر نراق مانند سفره نوروز است ولی محتویات آن متفاوت می باشد.میوه های تازه فصل مانند هندوانه، انار، سیب، انگورو... که از قبل در جای خنک نگهداری می شود سرسفره قرار می گیرد . در قدیم معمولا هندوانه را در رَف های اتاق و سایر میوه ها را در سرداب خانه یا زیر زمین نگهداری می کردند و به موقع مصرف می نمودند. خربزه هم در قدیم به عنوان میوه شب چله استفاده می شد ولی مانند هندوانه قابلیت ماندگاری نداشت.

در نراق یک نوع خربزه مخصوص کشت می کردند که به آن "خربزه کدویی" می گفتند رنگ و پوست آن مانند کدوی رسمی (تنبل) و شکل آن هم گرد تا بیضی متغیر بود و زمان ماندگاری آن هم نسبت به خربزه های دیگر بیشتر بود و تا شب چله دوام می آورد.
سایر میوه های دیگر مانند زردک، چغندر لبویی وشلغم و کدوی تنبل هم به عنوان میوه های دیگر در شب چله مصرف داشت و معمولا چون زردک و چغندر را نمی شد در جای خنک تا مدت زیادی نگهداری کرد در گوشه ای از خانه یک چاله یک متری می کندند و میوه ها را درون آن می ریختند و مقداری خاک مرطوب روی آن می پاشیدند و به این صورت میوه تا نزدیک عید قابل نگهداری بود. سیب زمینی را هم در قدیم به همین صورت نگهداری می کردند .

آجیل های شب یلدا عبارت بودند از: گردو، بادام، تنده ، فندق، نخودچی، کشش؛ تخمه ؛ انجیر وشیرینی های آن شامل:جوزغند، شیره ، خرما، بودل و کاچی بود. اگر چه کاچی غذای زن زائو و تازه زا بود ولی در جشن ها هم از جمله جشن شب چله به عنوان شیرینی مورد استفاده قرار می گرفت. برف و شیره زینت بخش سفره شب یلدا بود و در شب اول زمستان پای بخاری و کرسی و آتش واقعا می چسبید.

  

هندوانه میوه ای است که در شب چله هرگز از قلم نمی افتد زیرا عده زیادی بر این باوربودند که اگر کسی مقداری هندوانه در شب چله بخورد در طول چله بزرگ زمستان ، سرما و بیماری بر او غلبه نخواهد کرد. همه میوه های سر سفره جنبه نمادین داشت وتمثیلی از آن بود که بهار و تابستان پر برکت داشته باشند. تمام شب را در پرتو نور چراغ ونور آتش می گذراندند تا اهریمن فرصت دژخویی و تباهی نیابد. برای در امان ماندن از خطر اهریمن دور هم جمع می شدند و با افروختن آتش از خورشید طلب برکت می کردند. این آتش افروزی معمولا توسط جوانان و نو جوانان نراق سر کوی دِرزو، پا سنگ شغالان، دَرِِ چاله سُرخ انجام می شد .

شب یلدا بلند است و یگانه
نمی گیرد دلم هرگز بهانه
شب یلدا کنار دوستان باش
برای ما گلی از بوستان باش
شب یلدا به آجیل و ترانه
بساط میوه ها در کنج خانه
شب یلدا انارو هندوانه
غذا سبزی پلو ، ماهی بهانه

شب یلدا شب خاطره انگیر
شب یلدا شب خاطره انگیر و یاد ماندنی براى همه مردم خونگرم نراق است. جمع شدن اقوام زیر کرسی و تناول کردن میوه و آجیل شب یلدا، بیان خاطرات، قصه گویی، نشان می دهد که این شب برایشان بسیار گرامی و حائز اهمیت است.
این دور کرسی نشستن ها که بازگو کردن آن برای جوانان و فرزندان امروزی باید با توضیحات خاص خود همراه باشد اما بدون کرسی هم می توان بر سر سفره ی سنتی و حتی مدرن شب یلدایی نشست و به این شب بلند و به یاد ماندنی نشاط و شادابی بیشتر بخشید.

  

به هر حال این یک دقیقه ای که شب یلدا، شب اول زمستان (چله بزرگ) نسبت به شب قبل از آن طولانی تر است و ما آن را جشن می گیریم به ما می آموزد که یک دقیقه زمان هم برای با هم بودن باز غنیمت است.

شب یلدا بیا روشن روان شو
به نزد شاعران همزمان شو
شب یلدا شب سال است ای دل
مرا در انجمن شعر است محفل

هدیه دادن به عروس
بردن هدیه به خانه عروس با عنوان "شب چله"از دیگر مناسبات شب یلدا در نراق بود.در این شب برای دخترانی که تازه نامزد شده بودند از سوی خانواده داماد هدایایی برای خانواده عروس فرستاده می شد و حتی خود داماد هم به عروس هدیه می داد و خانواده عروس وداماد تا پاسی از شب دور هم جمع می شدند و با خاطره و قصه گویی وتناول میوه وتنقلات بلند ترین شب سال یعنی چله را گرامی می داشتند و به قول بزرگان عروس و داماد آن شب را تا صبح کنار هم بودند.
شب یلدا شب بزم و سرور است
شب طولانی و غم ها به دور است
شبا هنگام تا وقت شحر گاه
بساط خنده و شادی جه جور است
شب یلدا ز حزن و غم مبراست
بساط شادمانی ها مهیاست

سلحشوران شهر نراق از نویسنده ارزشمند جناب آقای مرتضی علی آقایی فرزند علی اکبر اهل شهر نراق از بابت تهیه این پست سپاسمند است .

تاراج نراقی شاعری پُر درخشش در آسمان شهر اُدبا و فرهنگ نراق

به گزارش سایت سلحشوران شهر نراق ؛ شهر تاریخی نراق مملو از مشاهیر ؛ دانشمندان و علمای طراز اول می باشد که در سطح جهان بر تارک تاریخ می درخشند .

قطعاتی از اشعار شاعر خوش الحان تاراج نراقی برای اولین بار به علاقمندان شعر و ادبیات معرفی می گردد :

مَه که کَس اندر وی اشتباه ندارد
چون مَه مَن طُره سیاه نداره
یک تنه بَس صد هزار کشور جان را
دلبر من حاجت سپاه ندارد
بگسلم از یکدیگر که پای جنونم
سلسله زین بیشتر نگاه ندارد
ما زکجا و خیال بزم وصالت
زان که گذا نسبتی به شاه ندارد
بی سر و پائی نگر که خوشه پروین
در نظرش قدر پَر کاه ندارد
تارک سلطان و چار بالش عزت
نیست قصوری اگر کلاه ندارد
ذوق حضور تو تندرست ندارد
در حرمت جز شکسته راه ندارد
گر بکشی حاکمی و گر بنوازی
بنده به جز درگهت پناه ندارد
گردن "تاراج" تیغ جور نکویان
محکمه عشق دادخواه ندارد

* وله *

کیست که اندر خم آن طره دلی زار ندارد
یا که چو من در غم او خاطر افکار ندارد
دست کوته نکنم از تو به آزار رقیبان
پای گلچین خبر از سرزنش خار ندارد
با قدت فاخته شیفته از سرو نگوید
بارخت بلبل شیدا سر گلزار ندارد
چاه هاروت چو چاه ز نخت سحر نزاید
دوش ضحاک چو زلف سیهت مار ندارد
بسملی نیست در این حلقه چو من گر چه نداری
یکسر موی که صد صید گرفتار ندارد
بسته ای گردنم اندر غم فتراک ارادت
با سمندت چه کند پای که رفتار ندارد
خود ز "تاراج" پیامی به تغافل نرساند
یا صبا نیز به خلوتگه او راه ندارد

**********

معاشران به کناری از این میانه بریدم
مباد محتسب آگه شود که مست نبیدم
خبر دهید بزاهد که تَرک توبه گرفتم
بذوق بادۀ گلرنگ جیب خرقه دریدم
چه خوش به حلقۀ زلف تو در کمند فتادم
من ار چه رشته دام هزار دانه بریدم
بدل ز گلبن حُسنت چه خارها که خلیدم
به تن ز درد فراقت چه رنجها که کشیدم
طمع بِنِکهَت بستان باغ خلد ندارم
شکنج دام تو بر اوجگاه سد ره گزیدم
یک بکام دلم درج پاسخی نگشودی
شنیدی ار ز رقیبان هزار طعنه شنیدم
به جز هوای گرفتاریت پری نفشاندم
بدام شد به قفس منزلم هر آنچه پریدم
تو گر ز دیدن من با حریف لب بگزیدی
منت بدیدم و زیر لب " اِن یکاد" دمیدم
اگر ز کُشتن "تاراج" هست کام تو حاصل
منش فدای تو کردم که کشت رنج ایدم

" وله "

گرچه شادی نبرد راه بسر منزل ما
شکر لِلّه که ندارد گله از غم دل ما
دل به طوفان بسپردیم در این دجله که هست
تا بدید آن اثر بخت زبون ساحل ما
ره زنان بر ره و ره بی اثر و مقصد دور
ترسم ای ناقه به منزل نبری محمل ما
راز سر بسته به دشمن نگشائید که باز
نگشاید بجز از دوست کسی مشکل ما
هیچ تخمی نفشاندیم و نخوردیم خوید
جز ندامت چه توان بود دگر حاصل ما
همرهان بیخبر از ما بگذشتند چرا
یک زمان بست ره ناله دل غافل ما
خود:تاراج" ملامت نه پسندی که رواست
بی خود افشاندن جان در قدم قاتل ما

**************************

استخراج و تنظیم و تایپ اشعار توسط نویسندگان سایت سلحشوران شهر نراق آقایان حسین و محمد عضایی از صفحات 513 الی 517 کتاب ارزشمند خزائن تالیف علامه حاج ملا احمد فاضل نراقی

ساغر نراقی شاعری از خطه شاعران و مشاهیرخیز نراق

نراق شهری پر آوازه با شاعران و عالمان و مشاهیری بزرگ در گیتی شناخته شده می باشد . اینبار اشعار زیبایی از شاعر بزرگ ساغر نراقی را برای اولین مرتبه معرفی و مرور می کنیم :

هیچت ای دوست سر پرسش بیماری هست
یا بِدل فکر دوای دل افکاری هست

روزگاری بِسَر کوی تو منزل کردم
به امیدی که مرا نوبت و دیداری هست

سَر عشق تو نهان چون کنم از خلق که اشک
فاش گوید که مرا با تو سر و کاری هست

سر خوش از صومعه آخر بخرابات رَوَم
در سَرم چون هَوس بستن زناری هست

اندر آن طره طرار نگنجد موئی
در خَم هر شِکنش به سکه گفتاری هست

طائران چمن قدس خدا را نظری
که مرا هم نگران دل سوی گلزاری هست

ساغر" دل شده را هدیه آن بزم شریف"
از همه چیز جهان دیده خونباری هست

*********************
بر من بت لیلی و شم زین پیش عمری بر گذشت
در راه او مجنون صفت استاده ام حیران هنوز

گشت از نسیم زلف او روزی پریشان و بود
بر خاک ره دلها بسی از زلف او ریزان هنوز

قرنی است جام مدعی پر از می وصل و مرا
پیوسته خون دل روان از دیده بر دامان هنوز

از گلشن کویش صبا روزی به دشت چین گذشت
آهوی چین بر عالمی گردیده مشک افشان هنوز

***************************

استخراج و تنظیم توسط نویسندگان سایت سلحشوران شهر نراق آقایان حسین و محمد عضایی از صفحه475 و ۴۹۴ کتاب خزائن اثر علامه حاج ملا احمد نراقی .
امید است زودتر به اشعار و دیوان شاعر ساغر نراقی دسترسی ایجاد گردد .

معرفی کتاب در خصوص شهر نراق(51)

کتاب " تذکره ی خوان نعمت "

برابر گزارش سایت سلحشوران شهر نراق ؛ کتاب " تذکره ی خوان نعمت " شامل شرح حال و نمونه آثار 86 تن از شعرای معاصر ایران در آبان 1348 قریب نیم قرن قبل به کوشش آقای نعمت الله ذکایی بیضایی توسط چاپ وحید به زیور طبع آراسته گردیده است .

از صفحه 387 الی 393 به شرح زندگینامه یکی از چهره های علمی شهر علم و فرهنگ نراق و شخصیت موثر فرهنگی ایران دکتر هدایت الله نیرسینا نراقی و مختصری از آثار او پرداخته است .
در کتاب تذکره خوان نعمت نوشته شده :
عین شرحی را که آقای هدایت نیّرسینا دکتر در ادبیات فارسی شخصا مرقوم داشته اند ذیلا ملاحظه و سپس نمونه آثار ایشان را نیز بخوانید :

در سال 1293 خورشیدی(1 مهر 1294 نیز مطرح است) در قصبه مشهور و با صفای نراق وطن علامه فاضل نراقی نویسنده کتاب معراج السعاده و بَسا از مردم نامی ایران تولد یافتم .
بیش از شش سال نداشتم که پدرم محمد نراقی مردی که بسلامت نَفس و ذوق شاعری و صدای خوش معروف بود درگذشت . ناچار بسرپرستی برادر مِهر پرورم حبیب به تهران آمدم و به حمایت محبت او تحصیلات ابتدایی و متوسطه خود را به پایان رسانیدم .
سپس دوره تحصیل عالی خود را در رشته ادبیات فارسی در دانشسرای عالی آغاز کرده به سال 1320 دروس ویژه این رشته را نیر به انجام آوردم و پس از اتمام و گذرانیدن رساله مفصل خود به درجه دکتری ارتقاء یافتم .
از وقتی که 17 سال داشتم شغل تعلیم و تربیت را اختیار کردم و این اشتغال را تا حال (1348سال شمسی) ادامه داده ام و با وجود وظائف دیگر کار تدریس را هرگز ترک نگفته ام . پس از چندین سال سِمَت دبیری و دانشیاری و اینک مدتی است که در دانشگاه تهران دانشکده ادبیات و علوم انسانی توفیق خدمت یافته ام . ده سال نیز در دانشکده افسری تدریس فارسی کرده ام .

گذشته از کار آموزش در اغلب مقامات اداری فرهنگ هم انجام وظیفه نموده ام و اینک(شال 1348 شمسی) نزدیک 15 سال است که در رادیو ایران نیز در تهیه برنامه های رادیویی همکاری می کنم . در همین مدت 4 دوره ی یکساله هم از طرف نویسندگان تهران به عضویت هیات منصفه در دادگستری انتخاب شدم و به اجرای وظائف پرداختم .
از کودکی ذوق شعر داشتم و اشعاری کودکانه سروده ام . در اوائل تحصیل خود در دوره دبیرستان اشعارم را در تاترها و صفحات گرامافون می خواندند و همین امر سبب شد که به ترانه سرائی توجه کنم و مکتب ترانه سرائی را از انواع دیگر شعر متمایز دانسته در آن کوشش زیاد به کار برم .

از آن زمان تا کنون صدها ترانه و سرود شامل جنبه های عشقی ؛ ملی ؛ میهنی ؛ سیاسی ؛ فرهنگی و آموزشی سروده ام که عمده سرودهای رسمی کشور همچون سرود رسمی تاجگذاری ؛ سرود دانشگاه ؛ سرود 17 دی ؛ سرود ژاندارمری و سرود معلم از آن جمله است .
در انواع شعر هم طبع آزمایی کرده ام و در هیچیک عنوان اختصاصی برای خود نخواسته ام . با تجدد در ادبیات ایران کاملا موافقم و خود می کوشم اثرم از تازگی ؛ پیشرفت زمان و توافق با موسیقی بهره مند باشد .

با آنچه اصطلاحا شعر نو می گویند تا آنجا معتقد و موافقم که شاعر ورزیده و دانشمند معانی و تعبیرات تازه را سرمایه ی شعر نو قرار دهد و حدود نظم و وزن و قافیه را هم نامرئی نگذارد و ابتکارش گذشته از لفظ و معنی نو در انتخاب وزن و آهنگ و شکل قوافی(قافیه ها) به سبکی زیباتر و دلپذیرتر از گذشته باشد .
از تالیفاتم دوره های کتب کلاسی شامل املاء – انشاء – جغرافیای عالم و ایران – متون نظم و نثر و تاریخ مختصر ادبیات برای دانشکده افسری به طبع رسیده است . اما کتب غیر کلاسی خود را هنوز مجال نیافته ام که بطبع برسانم . مقالات بسیار هم برای روزنامه ها و مجلات کشور نوشته ام که مجموع آنها کتاب هایی را تشکیل می دهد و اگر توفیق و عمری باشد بتدریج جمع آوری و طبع خواهم کرد .
این شرح بنا بر اصرار و اوامر مکرر دوست عزیزم جناب ذکایی بیضایی ادیب دانشور همراه با نمونه هایی از سروده هایم تقدیم شد و از تاخیر آن امید بخشش دارم .

اینک نمونه ی آثار دکتر هدایت الله نیرسینا نراقی :

غزل

از دل تنگ من ای دوست چه داری خبری؟
تو که هرگز بمن از مهر نکردی نظری
غم چه داری که چو پروانه بسوزم ای دوست
سوز پروانه که در شمع ندارد اثری
سَر صیاد سلامت چه غَمش گر که بِمُرد
زجفایش بقفس مرغک بشکسته پری
ز آنهمه عشق و پریشانی و شیدائیها
حاصلم شعله آهی بود و چشم تری
گر همه ناله عشقم بتو تاثیر نکرد
متاثر شوی آخر تو ز آه سحری
بشکنی گر دل من نام تو دیگر نبرم
بخدا گر بنهی بر سر من تاج زری
اثری خواستی از شرح پریشانی من
این هم از نیّر سینا اثر مختصری

پیام صلح تقدیم به کنفرانس جهانی حقوق بشر

سَران نوع بشر را خجسته باد سفر
بکشوری که بُوَد حامی حقوق بشر
بشهر تهران آنجا که صلح جسته پناه
بقلب ایران آنجا که مهر کرده مقر
درین خجسته بهار ای فرشتگان امید
خوش آمدید چو بوی گل و نسیم سحر
بسرزمین شهان ؛ کاخ مهر و داد کزان
سروش صلح بآفاق گسترد شهپر
بکشوری که دهد بوی عشق و عطر و داد
همه گیاه و گلش از خلیج تا به خزر
چنانکه شاعر شیراز عطرهای سخن
بشرق و غرب جهان بر فشاند سرتاسر
که گفت : آدمیان عضوهای یکدگرند
در آفرینش باشند چون ز یک گوهر
چو روزگار یکی عضو را بدرد فکند
دمی قرار نماند بعضوهای دگر
نشاید آنکه دگر نامت آدمی بنهند
ز محنت دگران در دلت چو نیست اثر
ندای سعدی کز عمق قلب ملت ماست
فکنده است طنین در جهان پهناور
چو نام وی همه جا رفته در بسیط زمین
زمانه تا به ابد دارد این سخن از بر
صلای صلح هم اکنون از این دیار دهید
بشرق و غرب ؛ شما حامیان صلح بشر
کنون ز دامن البرز این بهشت سرور
بر آورید بگیتی ندای جان پرور
چو بلبلان که باردیبهشت میخوانند
ترانه های بهشتی بشاخسار شجر
شما که نغمه سرای سعادتید و نجات
ندا کنید بعالم ز بام این کشور
برهبران ملل سروران روی زمین
که ای سران بشر ! بس کنید کینه و شر
بسوی مرگ فرستید از چه این همه خَلق
چرا بمیرند اینها چه کرده اند مگر ؟
چه کرده اند که در نوبهار عمر کنید
بدست خونین گلهای عمرشان پر پر
چرا چو برک خزان این شکوفه های بهار
بخاک ریزد و پنهان شود بخاکستر
اگر فجایع هر جنگ برده اید زیاد
کنون بخاک ویتنام بفکنید نظر
که زیر آتش و خون است دشتهای نبرد
که مرک بارد و جز سوی مرگ نیست مفر
ز آسمان همه باران آتش است بخاک
ز خاک نیز کشد سر بکهکشان اخگر
شرر بخیزد و افتد به بر و بحر و هوا
هوا فروزد و آتش دمد به بحر و ببر
بقلب خاک جگر کوشگان آدمی اند
که داده مادرشان پرورش بخون جگر
بآرزوی پسر مادران نشسته و لیک
دمیده است گل آرزو ز خاک پسر
دگر بنامۀ مادر جواب ننویسد
پسر که تا به ابد خفته غافل از مادر
ز درد داغ برادر برد بمرگ پناه
پیام مرگ برادر چو بشنود خواهر
چه تسلیت بعزیزان خود تواند گفت
که خود ز داغ عزیزی است سوگوار پدر
همه ز خون جوانان قرن بیستم است
اگر ز خاک ویتنام گل بر آرد سَر
گر این جمال تمدن بُوَد بقرن اتم
زهی کمال توحش بعصرهای حجر
بدین فجایع فتوی دهد کدام خرد؟
کدام مذهب و آیین کدام پیغمبر؟
مگر که ناموران زمانه بی خبرند
ز آتشی که ویتنام کرده زیر و زبر
حذر کنند چو دامن زنند شعلۀ جنگ
که سرکش است و جهانسوز شعله آذر
فتد بدامن و دامن کشد بخرمنشان
حریق جنگ که آتش زند بخشک و به تر
کسان که تشنه بخونند و عاشقند به رزم
مگر ز صلح و محبت چه دیده اند ضرر ؟
ز غول جنگ چه آید بجز جنایت و ننگ
بجنگ لعنت و نفرین بر این جنایتگر
کنون که از ره مهر ای مسافران عزیز !
درین دیار شما را فتاده است گذر
بهر دیار ز ایران پیام صلح برید
بنام هدیۀ ایران و ارمغان سفر

توضیحات سلحشوران شهر نراق :
* کنفرانس بین المللی حقوق بشر از تاریخ 23 آوریل 1968 لغایت 13 می 1968 برابر با 3 اردیبهشت 1347 لغایت 23 اردیبهشت 1347 در تهران پایتخت ایران برگزار گردید و منجر به صدور اعلامیه گردید که به اعلامیه کنفرانس بین المللی حقوق بشر تهران موسوم شد . دکتر هدایت الله نیّرسینا نراقی 48 سال پیش و قریب به نیم قرن قبل اشعار نغز برای سران کشورهای جهان که در تهران حضور داشتند سروده است

* دکتر هدایت الله نیّرسینا نراقی سال 1293 در شهر ادبا و عالم پرور نراق تولد یافت . مادرش مرحومه منور رزاقی فرزند آقا رضا ابن عبدالرزاق و پدرش مرحوم ملا محمد نراقی از خانواده های مورد احترام شهر نراق بودند .

- شاعر و ترانه سرای ایران
- استاد دانشکده ادبیات دانشگاه تهران
- عضو هیئت علمی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران
- مدرس دانشکده افسری
- ریاست شورای شعر رادیو ایران
- مولف شماری از کتاب های درسی مدارس ایران از جمله فارسی ؛ املاء(دیکته) ؛ جغرافیا

* همسر دکتر نیّرسینا به نام خانم مهری فروغی فرزند میرزا محمود ابن ملا اسماعیل اهل شهر نراق در حال حاضر به همراه فرزندانش دکتر هوشمند نیّرسینا و خانم لی لی نیّرسینا در کالیفرنیا پرجمعیت‌ترین ایالت ایالات متحده امریکا اقامت دارند.

* شاعر دکتر هدایت الله نیّرسینا سال 1293 در شهر ادبا و دانشمندخیز نراق متولد و تاریخ 26 مرداد 1377 در سن 84 سالگی در کالیفرنیا امریکا بدرود حیات گفت .

* تهیه و گردآوری مطالب در خصوص دکتر هدایت الله نیّرسینا نراقی برای اولین بار توسط نویسندگان سایت سلحشوران شهر نراق آقایان حسین و محمد عضایی صورت پذیرفت . هر گونه بهره برداری از زندگینامه و اشعار این چهره نام آور ایران منوط به ذکر نام منبع می باشد . در این نوشتار اعتقادات فرد ، مورد نظر نویسندگان نبود .

شاعر میر محمدعلی موسوی متخلص به رونق نراقی

شناخت کافی از این شاعر نراقی در اختیار نداریم . تنها یک بیت شعر میر محمد علی از سادات موسوی که به رونق نراقی تخلص داشته در صفحه 445 کتاب خزائن اثر علامه حاج ملا احمد نراقی مرقوم گردیده است :

محمل لیلی مکن ای ساربان بار شتر
می کِشَد بر دوش مجنونی که نازش می کشد

این پست یاداشت می گردد تا سر لوحه ای برای دسترسی به اشعار یا دیوان رونق نراقی تحصیل شود .

اگر مادر نداری مادرت من

ای شهید گمنام
اگر مادر نداری مادرت من
اگر خواهر نداری خواهرت من

شنبه 9 مرداد 1395 سالروز شهادت امام جعفر صادق علیه السلام و همزمان با تشییع پیکر یک شهید گمنام از گلزار شهدای شهر شهیدپرور نراق به سمت حوزه علمیه الغدیر با انبوه زنان و مردان در حال انجام بود .

دوربین های مختلف از جمله عکاسان سایت سلحشوران شهر نراق در حال شکار بهترین عکس ها و سوژه ها بودند . حومه مسجد جامع به درخواست زنان مومن تابوت شهید گمنام دقایقی بر بالای دستان زنان غیور قرار گرفت .

 

همزمان حاجیه خانم اقدس خسروی مادر بزرگوار بسیجی شهید عباس رمضانی از کوچه منزلش به خیل جمعیت نزدیک و نزدیکتر می شد . با یک دست عصا بدست و با دست دیگر رو به تابوت شهید گمنام اشاره می کرد و از صمیم قلب با شور و نوا و فغان فریاد می زند :

ای شهید گمنام
اگر مادر نداری مادرت من
اگر خواهر نداری خواهرت من

زنان که پر شور در حال نوحه سرایی بودند با دیدن مادر شهید و ناله های جانسوزش بیشتر به سر و سینه زده و به عزاداری پرداختند . در این لحظات حساس و شرایط ویژه و مشکلات خاص که عکاس مرد به سختی می توانست این لحظه ماندگار را در بین مشایعت کنندگان زن شکار کند دو سه قطعه عکس ناب تحصیل گردید که تا مدتی در سطح منطقه دست به دست می شد .

پیکر شهید گمنام سرانجام با جمعیت انبوهی از زنان و مردان شهرستان دلیجان از جمله نراقی های مومن در محوطه حوزه الغدیر خاکسپاری گردید .

محتشم نراقی کاشانی و پدرش میر احمد نراقی افتخار منطقه نراق و کاشان

به گزارش سایت سلحشوران شهر نراق ؛ بیش از 500 سال پیش خواجه میر احمد نراقی در نراق که آن مقطع قصبه ای از ایالت کاشان و بعضا قم محسوب می شد بدنیا آمد و با همسر و فرزندانش در این دیار خوش آب و هوا و کوه سِترک اُل زندگی می کرد .

خواجه میر احمد نراقی شیعه ای پاکسرشت و از تاجران متمکن نراق بود که بیشتر به شغل های شَعربافی و بزازی که آن مقطع کمتر افراد به آن توانمندی داشتند اشتغال داشت . ایشان دستگاههای متعددی داشته و با داشتن حجره به فروختن آنها روزگار شایسته ای می گذرانده است .

 

نراق با وجود تجار و دارایی های زیاد مکانی برای سایر تجار شهرها و بلاد دیگر بود . به دلیل اینکه شَعربافی در کاشان رواج بیشتری داشت و کسب و کار پُر رونقی بود میراحمد نراقی به شهر کاشان در 60 کیلومتری زادگاهش مهاجرت نمود ولی به نراق عُلقه وافر داشت و برای ملاقات قوم و خویش و همچنین تجارت دائما مسافرت می کرد .

بسیاری از کُتب قدیمی و عصر کنونی بر اساس مطالعات تاریخی نویسندگان اهلیّت مولانا علی نراقی (کمال الدین – محتشم) را نراق می دانند که آن مقطع جزء ایالت کاشان محسوب می شد .

نمونه این اسناد متقن کتاب های مهمی هستند که به صراحت مرقوم داشته اند که محتشم اصلش از نراق است که از جمله آنها عبارتند از :
- تاریخ ادبیات در ایران تالیف دکتر ذبیح الله صفا
- کتاب فرهنگ شاعران زبان پارسی تالیف عبدالرفیع حقیقت
کتاب نام آوران فرهنگ ایران تالیف دفتر پژوهشهای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی -
- کتاب زندگینامه شاعران ایرانی از رودکی تا امروز تالیف پروین شکیبا
- کتاب تاریخ نراق تالیف علی عظیمی

دو فرزند میر احمد یکی عبدالغنی نراقی و دیگری علی نراقی ملقب به کمال الدین متخلص به محتشم علاقه وافر به زادگاه خانوادگی خود نراق داشتند .

خواجه عبدالغنی نراقی علاقه برای مسافرت به سایر ممالک دور دست داشت که یکی از آن مناطق هندوستان بود . برادرش علی (محتشم نراقی کاشانی) در دورۀ گسترش روابط شعرای ایرانی با شبه قارۀ هندوستان با اینکه خود به هندوستان نرفت، ولی اشعارش در مدح شاهان هند همه ساله توسط برادرش عبد الغنی به نزد سلاطین آن خطّه فرستاده شد.

نهایتا عبدالغنی نراقی که در هند متاهل شده بود با داشتن یک فرزند در یکی از سفرهایش به سال 950 هجری قمری در سِن نسبتا جوانی درهندوستان فوت نمود و برادرش علی(محتشم) سخت بر آشفت و از فرط ناراحتی یازده بندی دلسوز و حسرت انگیز در غم فراق برادر سرود.

خواجه میر احمد نراقی در سال 962 هجری قمری رحلت نمود . محتشم نراقی کاشانی مشهور به شمس الشعرا در خصوص تاریخ فوت پدر خود اشعاری دارد که در سایت سلحشوران شهر نراق مرقوم گردیده است .
قبر میر احمد نراقی در کنار قبر محمد طاهر نقاش(0-1091ه.ق) در ایوان بقعه سلطان عطابخش در خیابان حبیب الله شریف کاشان قرار دارد . قبر جدّ محتشم نیز در بقعه شاه یحیی شهر نراق می باشد .

محتشم نراقی با دختر مورد علاقه اش در کاشان ازدواج نمود ولیکن به دلیل عقیم بودنش از نعمت فرزند محروم ماند و بر این اساس پس از یکسال منجر به جدایی گردید و طی 91 سال عمرش دیگر ازدواج ننمود و 22 سال آخر عمرش را در کاشان از پا درد مهلک رنج می برد و از نظر مالی نیز ورشکسته و با کسر مال مواجه شد. و لیکن دوستان وی او را کمک و مساعدت می کنند و قرضش را ادا کرده و به دستگاه او رونق و جانی دوباره بخشیدند .

* شهرت یافتن مولانا محتشم نراقی کاشانی ؛ دوران صفوی در ایران و هند

محتشم نراقی یکی از افتخارات منطقه کاشان و کشور ایران است که از 30 سالگی به شهرت رسید تا جایی که آوازه‌اش به هند هم رسید و شیخ‌ ابوالفیض بن مبارک کدکنی ضمن قطعه‌ای وی را می‌ستاید و به تعریف مرتبه‌ی شاعریش می‌پردازد :

حریرباف سخن که در کاشان
به طرز تازه طراز سخنوری دارد

کمال الدین یا محتشم نراقی کاشانی که به حسان العجم مشهور است . حسان العجم مخصوص شعرایی بود که در مناقب اهل بیت علیهم السلام و یا مرثیه ها و مضامین مذهبی شعر می گفتند :

باز این چه شورش است که در خلق عالم است؟
باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است؟
باز ایـن چه رستـخیز عظـیم اسـت کز زمـین
بـی نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است؟

مولانا علی فرزند میر احمد نراقی سال 905 هجری قمری در نراق کاشان متولد و پس از 91 سال در ربیع الاول سال 996 هجری قمری در کاشان بدرود حیات گفت .
مقبره علی نراقی (کمال الدین – محتشم) در خیابان محتشم و کوچه باغبان شهر کاشان قرار دارد.
سایت سلحشوران شهر نراق افزود : مردم ایران خصوصا اهالی نراق و کاشان به احترام این شاعر، در مقبره او حاضر شده و برای شادی روحش فاتحه و صلوات نثار می کنند .

یادی از یکی از پیشکسوتان جوزغند سازی شهر تاریخی نراق

این مادرسیده متدینه خانم آغا جوادی، بیش از نیم قرن سابقه در کار جوزغند سازی دارد و هنوز هم دوستداران این حرفه از تجارب ارزشمند او در انجام این کار استفاده می کنند. همچنین مشارالیها یکی از فعال ترین و ماهرترین ریسندگان سنتی پشم یا به گویش محلی "پشم ریس"با چرخچه چوبی وتولید نخ خامه قالی برای نمایندگان شرکت فرش دستبافت کاشان در شهر نراق در دهه 40 و 50 بود.

 خانم آغا جوادی

با توجه به اینکه نزدیک به 90 سال از عمر با برکت او می گذرد ولی تا کنون یاد ندارد که جوزغند به کسی فروخته باشد چه در موقع وفور الگ ( میوه اولیه)و چه در موقع کمیاب شدن آن. همیشه به مردم خصوصاً بستگان و فامیل این شیربنی منحصر به فرد نراق را رایگان بخشیده است  و همین فضل و بخشش  او را به یک چهره صمیمی و دوست داشتنی و مورد احترام در نراق تبدبل نموده است.

نفر اول از چپ : مرتضی علی آقایی

به یاد دارم سال 1355یعنی درزمان جنگ اول ایران و عراق  که در گردان مستقل  151دژ خرمشهرکه یک گردان مرزی و رزمی بود خدمت می کردم نامبرده محموله کوچک سوغات محلی نراق شامل :جوزغند، گردو، بادام و... برایم با پست به خرمشهر ارسال نمود که این محموله در منطقه شلمچه به دستم رسید. همسنگران تعجب کردند که این سوغات چگونه به اینجا ارسال شده است؟

 

آنچه که تعجب آنها را بر انگیخت دیدن جوزغند بود که اصلاً ندیده بودند و از نام و طرز ساخت آن سوال می کردند. خلاصه آن را بین سربازان تقسیم کردم  و همه نوش جان کردند و برای مادرم دعا کردند و از خداوند برای او سلامتی و عاقبت به خیری طلب نمودند.  در زمان جنگ تحمیلی هم این شیرینی توسط رزمندگان و سلحشوران شهر نراق به مناطق جنگی راه یافت وشناخت در مورد آن افزایش یافت و به علت داشتن پروتئین زیاد و گالری بالا به جیره جنگی معروف گردید.

جوزغند سازی در نراق سابقه دیرینه دارد و یکی از محصولات بومی این شهر می باشد که به عنوان میراث کهن یک هزار ساله و مهم ترین و ذیقیمت ترین سوغات محلی  کشوربه شمار می رود. این شیرینی تنها محصول خانگی و منحصر به فرد نراق بوده که تولید آن مرتبا از نسلی به نسل دیگر منتقل شده است به طوری که در سال 1394این محصول در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسید به طوری که  امروز شاهد آن به عنوان یک شیرینی محلی کاملاً سنتی و ارزشمند و ثبت شده در اداره میراث فرهنگی و گردشگری استان مرکزی و حتی کشور می باشیم.

  

زمانی نه چندان دور مزارع شهر نراق مملو از میوه و درخت الگ بود و آنقدر جوزغند تولید می کردند که عرضه آن بیش از تقاضا بود وقیمت چندانی نداشت و مورد استفاده خانواده هابه عنوان یک شیرینی پروتئین دار کاملا مقوی در تمام فصول سال قابل استفاده بود و زمان ماندگاری آن هم نسبتاً زیاد بود.از طرفی مواد اولیه آن هم در هر خانه ای پیدا می شد مانند:خاک قند، شکر، نخودچی، تلخه بادام و زرد آلو، هل  و...که زنان آنها را با سرکو می کوبیدند و فرآوری و استفاده می کردند. امروزه این کار بوسیله آسیاب های خانگی انجام می شود.

مشتری عمده الگ نراق تجار کهن شهر دلیجان بودند که با الاغ و جعبه های مخصوص میوه الگ را منتقل می کردند.  در ساخت این شیرینی از میوه آلو هم استفاده می شد ولی این میوه مانند الگ زیاد نبود و بیشتر از الگ استفاده می شد.

در حال حاضر جوزغند نراق انواع مختلف دارد که به ترتیب مرغوبیت عبارتند از:

1-جوزغندتنده ای: که از مخلوط پودر تلخه بادام، زردآلو و الگ که  قبل ازاستفاده به روش خاص فرآوری شده  و به تنده  تبدیل می گردد و تنده بعد از پودر شدن مخلوط باشکر و هل مورد استفاده قرار می گیرد.

2-جوزغند بادامی: که طرز ساخت آن مانند جوزغند تنده ای است با این تفاوت که از بادام معمولی (شیرین) ساخته می شود.

3-جوزغند نخودچی:که از مخلوط پودر نخودچی، شکر و هل تهیه می شود.

4-جوزغند مغزی:که فقط از مغز خام گردو و الک در ساخت آن استفاده میکردد.

5-الگاله قندی:که فقط از پودر قند یا شکر با الگ ساخته می شود.

در حال حاضر همه ساله با فرا رسیدن فصل پاییز و آمدن الگ ( هلو پاییزه) به بازار، ساخت جوزغند آغاز می شود و به این منظور جشنواره جورغند سازی هم در محل موزه نراق از طرف شهرداری برگزار می گردد و خانم های فعال در این حرفه نحوه ساخت این شیرینی کاملاً سنتی را در معرض دید عموم خصوصا گردشگران قرار می دهند و با استقبال بی نظیر مواجه می گردد.

قدر این محصول ارزشمند و منحصر به فرد نراق را بدانیم و سعی نماییم با توجه به ثبت ملی آن، آن را با کیفیت بهتر، مجوز بهداشتی و بسته بندی جالب و مشتری پسند به بازار فروش عرضه نماییم.

   

سلحشوران شهر نراق از نویسنده ارزشمند جناب آقای مرتضی علی آقایی فرزند علی اکبر اهل شهر نراق از بابت مطالب تحقیقاتی در خصوص جوزغند تشکر وافر دارد .

 

عکس و اسناد تاریخی و قدیمی شهر نراق متعلق به 100 سال قبل - سند شماره 32

تلگراف از نراق به تهران حدودا مربوط به سال 1337 هجری قمری(1297 شمسی) توسط معاون التجار آقای میرزا فضل الله نراقی فرزند محمد جواد ابن حاج محمد مهدی تاجر نراقی نوشته شده است :

طهران
کوپیه(کپی) به وزارت جلیله داخله – جنگ – مالیه – عدلیه – خارجه – جراید

متن تلگراف : سوار (سوار نظام مسلط) و سارقین الوار(غارتگران منطقه الوار لرستان) تمام اموال و اغنام(بز و گوسفندان) و احشام(نوکران و خدمتکاران) و اساس(اثاث) البیت و دارایی خانزادان(هواداران دولت) و جمیع اطراف و اکناف را علی روس الشهاده بُردند و تمام قُراء و قصبات غارت و محاصره کرده اند و جمیع ادارات دولتی هم جز تاخت و تاز و گرفتن مالیات با ضِعاف(ضعیف) مُضاعف و اجحافات و تعدیدات لا نهایه کاری ندارند و اقدامی نمی کنند .
اگر فی الحقیقه این هشت ضُعفای فلک زده رعیت ایران نیستند پس چرا مالیات و تعدیات و صدمات را متحمل شوند ؛ گوسفندی که به غارت رفته و در چهارمحال است چه مالیات و عوارضی بدهد .

قَسَم به خدا توانایی نمانده و کارد به استخوان رسیده ؛ با کمال جانفشانی رجاء داریم این عِرض و ناموسی(دفاع از حریم) که باقی مانده عاجلا حفظ فرمائید که به میان الوار(منطقه ای از قدیم لرستان ) نبرند یا به فوریت یکصد تفنگ بی دود سه تیر و پنج تیر و فشنگ بخود خانزادان(طرفداران دولت) مرحمت فرمائید و اطمینان کامل هم بگیرید یا به قیمت عادله بفروشید وجه او را املاکی که مانده بیع شرط بگیرید که لا محاله خود خانزادان جان ناموس و عِرض خود را حفظ نمائیم و الا در نزد خدا و رسول و وجدان خودتان مسئول خواهید بود .
امضاء : عموم رعایای نراق

سلحشوران شهر نراق از جناب حاج سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود به جهت بازخوانی سند یکصد ساله سپاسمند است .

*************************

 توضیحات : یک قرن قبل خیانت کارانی همچون رجبعلی آسترکی بختیاری و علیقلی زلقی(زلکی) با غارتگران سواره و پیاده در مناطقی همچون کمره ؛ گلپایگان ؛ میمه ؛ جوشقان ؛ خوانسار ؛ نراق ؛ سلطان آباد(اراک) و ده ها شهر و روستای دیگر در ولایت عراق عجم هجوم برده و باعث آزار و اذیت مردم گردیدند . مقابله ی ژاندارم های دولتی نیز کاری از پیش نبرد و تلگراف های پی در پی مردم به تهران نیز سودی نبخشید. سرانجام پس از مقابله های مردمی و با تغییر دولت ؛ یاغی های ستمکار به سزای اعمال خود رسیدند .

مروری بر خاطره های مردم شهر نراق 41

دانش آموزان مدرسه فاضل نراقی شهر نراق - سال 1371

دانش آموزان مدرسه فاضل نراقی شهر نراق - سال 1371

دانش آموزان مدرسه فاضل نراقی شهر نراق - سال 1371

دانش آموزان مدرسه فاضل نراقی شهر نراق - سال 1371

دانش آموزان مدرسه فاضل نراقی شهر نراق - سال 1371

دانش آموزان مدرسه فاضل نراقی شهر نراق - سال1371

دانش آموزان مدرسه فاضل نراقی شهر نراق - سال1371

دانش آموزان مدرسه فاضل نراقی شهر نراق - سال 1371

دانش آموزان مدرسه فاضل نراقی شهر نراق - سال 1371

دانش آموزان مدرسه فاضل نراقی شهر نراق - سال 1371

دانش آموزان مدرسه فاضل نراقی شهر نراق - سال 1371

دانش آموزان مدرسه فاضل نراقی شهر نراق - سال 1371

دانش آموزان مدرسه فاضل نراقی شهر نراق - سال 1371

دانش آموزان مدرسه فاضل نراقی شهر نراق - سال 1371

این عکسها گویای خاطرات قشنگ زندگی است .خاطراتی که هنوز با وجود گذشت سالها از آن  بوی تازگی و عطر خوش مهربانی می دهد . هنوز هم که هنوز است وقتی  آلبوم خاطرات آن روزگار را مرور می کنیم اشک شوق و لبخند دلنشین  دوستی با هم در می امیزند و ساعت ها وقتمان صرف مرور این خاطرات می شود.

خاطرات خوش گذشته را با هم ورق می زنیم تا.............

سلحشوران شهر نراق

یاد استاد خلبان کاپیتان بهرام یوسفی اهل شهر نراق گرامی باد

به گزارش سایت سلحشوران شهر نراق ؛ بهرام یوسفی تاریخ 14 خرداد 1338 متولد گردید . پدرش مرحوم علی اصغر یوسفی فرزند فتح الله اصالتا زاده شهر نراق و مادرش خانم پری حیدری اهل اصفهان می باشد .

   

                                   بهرام یوسفی                            مرحوم علی اصغر یوسفی

پدربزرگ ایشان مرحوم فتح الله یوسفی و مادر بزرگش مرحومه صنعت یوسفی (خانم بزرگ) از خیرین شهر نراق و خانم بزرگ زمانی خیاط لباس های مردم نراق بود و پس از فوت در قطعه 97 بهشت زهرا تهران خاکسپاری گردید.
همسر بهرام به نام خانم فرانک ... شاغل در سازمان هواپیمایی و دارای دو فرزند می باشند .

مرحومه صنعت یوسفی (خانم بزرگ)

تاریخ 20 خرداد 1375 هواپیمای 727 ایران ایر در فرودگاه رشت استان گیلان هنگام انجام پرواز آموزشی ، سقوط کرد .
در پانزدهمین فرود ، چرخ ها بسته بود ، قسمت انتهایی هواپیما روی باند کشیده می شود کاپیتان اوقاتیان تصمیم به اوج گیری و باز کردن چرخ ها می کند ، ارتفاع می گیرد ، وارد دوره ترافیک فرودگاه شده و مجددا در راستای باند قرار می گیرد اما متاسفانه بعلت شدت آسیب وارده و آتش سوزی در قسمت موتورهای هواپیما ، در نزدیک باند سقوط می کنند و 4 نفر از 7 سرنشین هواپیما کشته می شوند.

در این روز هواپیمای بوئینگ 727 که با 7 تن سرنشین متشکل از خلبان، کمک خلبان، مهندس پرواز و گارد درحال پرواز آموزشی و تمرین بودند، در فرودگاه رشت به زمین خورد.
یکی از خلبانان زبده و جوان هما که دراین سانحه دلخراش جان خود را از دست داد کاپیتان بهرام یوسفی اهل شهر نراق بود.
بهرام یوسفی در روز 14 خرداد 1338 (5 ژوئن 1959) زاده شد و پس از پایان تحصیلات و گذراندن چندین آزمون دشوار از میان متقاضیان خلبانی انتخاب و به هواپیمائی ملی ایران «هما» پیوست.

بهرام یوسفی نراقی پس از پایان آموزشهای مقدماتی در مرکز آموزش هما در ایران در سال 1978 میلادی (1356 شمسی) همراه با 10 تن دیگر از دانشجویان خلبانی هما که گروه های شماره 20 و21 را تشکیل می دادند برای ادامه آموزش و گذراندن دوره کامل و نهائی خلبانی به ایالت متحده امریکا اعزام گردید.

سلحشوران شهر نراق افزود ؛ در آن سال ها، هرچند همه دانشجویان خلبانی هما که از میان صدها متقاضی برگزیده می شدند از هوش، دانش و تندرستی برجسته ای بهره برده بودند، اما بهرام یوسفی به گواهی بسیاری از همکارانش، درضمن خدمت استعداد وافری از خود نشان داد که موجب پیشرفت سریع او در حرفه مورد علاقه اش گردید و بخاطر صفات برجسته و پسندیده اش مورد ستایش فراوان دوستان و همکارانش بود.

هراچ کایزاکیان از مدیران با سابقه عملیات پرواز هما بدلیل ارتباط نزدیکش با دانشجویان خلبانی هما، با بیشتر این جوانان آشنا بود. او میگوید: "بهرام یوسفی و هم دوره هایش دراواخر 1979میلادی زمانی که به ایران برگشتند، با وصف اینکه برنامه مشخصی وجود نداشت، این گروه موفق شد با گذراندن آموزش و آزمون های لازم گواهی نامه معادل ایرانی خلبانی بازرگانی خود را روی هواپیماهای چند موتوره بگیرند.
بهرام پیشرفت چشمگیری داشت و همزمان که خلبان ارباس بود، آموزگار بوئینگ 727 نیز گردید. اوجوانی بسیار برازنده، مهربان، پخته و درتصمیم گیری هایش پایبند مقررات بود. دریک کلام او بسیار جوانمرد و نمونه کامل اخلاق والای انسانی بود."

خانم فرانک ، همسر بهرام درباره او گفت : بهرام انسان به تمام معنا خوبی بود ودر نخستین لحظه رویاروئی با دیگران روی آنها تاثیر می گذاشت. او با دانشی که داشت نخست در برابر کشور و هم میهنانش و سپس سازمانی که برای آن کار می کرد احساس مسئولیت می نمود. او تنها مرد زندگی من بود و تا دم مرگ اورا دوست داشتم و پس از آن نیز بقیه عمر خود را با خاطرات شیرین او زندگی می کنم. همکاران او نیز معتقدند که او نه فقط یک پدر و شوهر نمونه، بلکه درکارش نیزاز بهترین ها بود. او ستاره ای بود که در آسمان «هما» درخشید اما متاسفانه خیلی زود خاموش شد.

انسان ها به این جهان می آیند و می روند و فقط خاطره انسانیت، خوبی ها و نام نیکشان برای همیشه بجا می ماند.

- خواهر کاپیتان به نام پروین(مریم) یوسفی فرزند علی اصغر متولد 1336 تاریخ 12 شهریور 1395 در سن 59 سالگی بدرود حیات گفت . مشارالیها کارمند بازنشسته اداره استاندارد (کارشناس تغذیه) بود و بارها مصاحبه اش از تلویزیون پخش گردید .

شهیدرضا یوسفی

- پسر عموی بهرام به نام رضا یوسفی فرزند علی اکبر متولد 1343 تاریخ 3 دی 1363 در مقطع سربازی در شهرستان مرزی سردشت استان آذربایجانغربی در مصاف با تجزیه طلبان گروهک الحادی کومله مظلومانه به شهادت رسید و در قطعه 27 ردیف 101 شماره 6 در گلزار شهدای بهشت زهراء(س) تهران خاکسپاری گردید .

بهرام یوسفی فرزند علی اصغر تاریخ 20 خرداد 1375 با داشتن همسر و دو فرزند به اسامی بهادر و بهاره در سن 37 سالگی جان باخت و پیکر پاکش پس از تشییع با شکوه توسط خانواده و مردم در قطعه 50 ردیف 7 شماره 12 بهشت زهرا(س) تهران خاکسپاری گردید .

خلبان فرامرز فرهاد و یکی دیگر از جانباختگان حادثه سقوط هواپیما استاد خلبان عقیل نقی خانی متولد سال 1332 بود که سمت چپ بهرام خاکسپاری گردید . سمت راست مقبره بهرام یوسفی قبر بسیجی شهید محمد اسفندیاری فرزند قاسم قرار دارد که تاریخ 18 اسفند 1362 به شهادت رسیده و پیکرش 31 خرداد 1375 مورد تفحص قرار گرفت . قسمت اعظم قبور قطعه 50 مربوط به شهدای دفاع مقدس می باشد .

روی سنگ قبر این نراقی نوشته :

استاد خلبان زنده یاد بهرام یوسفی
فراموشم نکن هرکز
فراموشت نخواهم کرد
تو در من آتشی هستی
که خاموشت نخواهم کرد

سلحشوران شهر نراق بیستمین سالگرد فقدان خلبان شجاع ایران بهرام یوسفی نراقی را گرامی می دارد .

شاعر و علامه حاج ملا محمد نراقی فرزند ملا احمد ملقب به عبدالصاحب وحجه الاسلام متخلص به صاحب

نراق به شهر فرهنگ وعلم و ادب مشهور و مشاهیر زیادی در آن رشد و نمو نموده اند . یکی دیگر از 100 تَن از مشاهیر نراق معرفی می گردد :

به گزارش سایت سلحشوران شهر نراق ؛ علامه حاج ملا محمد نراقی فرزند ملا احمد فاضل نراقی که از دانشمندان عصر بود تاریخ پنج صفر سال ۱۲۱۵ هجری قمری در نراق مشاهیرخیز متولد شد .

وی تحصیلاتش را نزد پدر دانشمندش علامه حاج ملا احمد نراقی به انجام رسانید و در علم و فضیلت مورد محبت پدر بود . ایشان به عبدالصاحب و حجت الاسلام مشهور بود .

مولانا ملا محمد نراقی طبع شعر نیز داشت و به صاحب تخلص داشت و نیکو می سرود. از تصنیفات او سه کتاب در علم حکمت و فقه به نام «مشارق الاحکام» در فقه و «انوار التوحید» در حکمت الهیه و «مراصد» در اصول فقه و یک کتاب مثنوی صاحب می باشد که بالغ بر دو هزار و دویست بیت است.

وی همچنین رسالات دیگری نیز در طهارت و صلوه تالیف نمود که عمرش کفاف تکمیل و ختم آن را نداد.
علامه ملا محمد نراقی در محرم سال ۱۲۹۷ هجری قمری در سن 82 سالگی وفات یافت و پیکر پاکش به شهر نجف اشرف کشور عراق انتقال و در آنجا خاکسپاری گردید. از زمان رحلت این شاعر و عالم تشییع 141 سال می گذرد .

قسمتی از ابیات عالم جلیل القدر علامه حاج ملا محمد نراقی فرزند ملا احمد فاضل نراقی مشهور به عبدالصاحب و متخلص به صاحب :

بر دلم چون رقم نقش رخ یار زدند
آتشم یکسره بر دفتر و دستار زدند
راحت و عیش و سکونم همه از یاد برفت
چون حریفان سخن از طره طرار زدند
رسم و آئین صلاح از من دیوانه مجو
کوس رسوائی ما بر سر بازار زدند
بیقرارم اگر از عشق عجب نیست که این
آتشی هست که بر ثابت و سیار زدند
امشبم ناله مستانه زند شور دگر
دی ندانم چو بر آن باده گلنار زدند
زلف برچهره شکستند دگر دل شکنان
وه که بر حاصل ما برق شرر نار زدند
روی بنمای بداند که عشاق چرا؟
دست از سبعه بریدند و به زنار زدند
بخردمندی صاحب نشوی مست غرور
که در این راه بسی بر دل هشیار زدند

شهدای آذر ماه شهر مذهبی نراق

نراق بخشی از شهرستان دلیجان در استان مرکزی واقع است . به گزارش سایت سلحشوران شهر نراق از بین هشتاد شهید گلگون کفن شهر تاریخی نراق هفت شهید بزرگوار در آذر ماه به شهادت رسیدند :

1- علی اصغر مهدوی فرزند حسین متولد 1341 تاریخ 20 آذر 1360 طی عملیات مطلع الفجر در جبهه شیاکوه گیلانغرب استان کرمانشاه به شهادت رسید و پیکر مطهرش در صحنه عملیات مفقود گردید .

2- علی رزاقی فرزند مصطفی متولد 1345 تاریخ 17 آذر 1361 طی پدافندی عملیات محرم در جبهه پاسگاه شرهانی عراق به شهادت رسید .

3- مندعلی نباتی فرزند حسین متولد 1305 تاریخ 17 آذر 1361 طی پدافندی عملیات محرم در جبهه پاسگاه شرهانی عراق به شهادت رسید .

4- نصرت الله محمودی فرزند یوسف متولد 1342 تاریخ 22 آذر 1359 در جبهه سرپل ذهاب استان کرمانشاه به شهادت رسید .

5- اسماعیل علی اکبری فرزند حسین متولد 1345 مهر ماه 1361 طی عملیات مسلم ابن عقیل در جبهه سومار به شدت مجروح و تاریخ 18 آذر 1361 در بیمارستان ولیعصر(عج) تهران به شهادت رسید .

6- حسین مهدیزاده فرزند عبدالله متولد 1337 تاریخ 28 آذر 1361 حین انجام ماموریت در پایگاه نوژه همدان به شهادت رسید .

7- حمیدرضا ابراهیمی فرزند علی متولد 1341 تاریخ 1 آذر 1362 طی عملیات والفجر 4 در جبهه پنجوین عراق به شهادت رسید .

به روح پاک و مطهرشان صلوات نثار می کنیم :

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

فتح سکوهای ورزش قهرمانی توسط بانوی شهر نراق هلیا عظیمی

شهر نخبه پرور نراق از توابع شهرستان دلیجان استان مرکزی در زمینه های مختلف دارای موفقیت های چشمگیر می باشد .

هلیا عظیمی

اینبار نوجوان شایسته ای را معرفی می کنیم که پی در پی در حال طی نمودن پله های ترقی در رشته ورزشی دفاع شخصی می باشد .

   

خانم هلیا عظیمی متولد سال 1384 است . مادر بزرگوارش سرکار خانم اعظم آقاحسینی فرزند نورعلی و پدر نیکوسرشتش آقای علی محمد عظیمی فرزند امیدعلی از اهالی خردمند شهر نراق هستند .

   

پدربزرگ مشارالیها مرحوم استاد امیدعلی عظیمی فرزند صفر و مادر بزرگش سرکار خانم زیبا جوادی فرزند عباس از چهره های خدوم مردم شهر نراق می باشند .

قسمتی از افتخارات خانم هلیا عظیمی نراقی عبارتند از :

سال 1392 در فدراسیون ورزش های رزمی استان اصفهان در فراگیری ورزش رزمی ؛ دفاعی او – اسپرت موفق به دریافت گواهینامه کمربند آبی نائل می شود .

تاریخ 1 شهریور 1392 در مسابقات گرامیداشت هفته دفاع مقدس در رشته دفاع شخصی(گروه 6 نفره) مقام سوم راکسب نمود .

تاریخ 21 شهریور 1392 دراستایل پارکو رزم درسومین قهرمانی استان اصفهان درآکادمی اورینتال باشگاه فدک برگزار شد مقام اول راکسب نمود. و درهمان مسابقه در رشته دفاع شخصی نمایشی درسومین قهرمانی استان اصفهان مقام دوم را کسب نمود .

تاریخ 25 آذر 1392 در آزمون کمربند نارنجی سبک اورینتال فدراسیون ورزش های رزمی شرکت نمود و موفق شد گواهینامه فنی دریافت نماید .

تاریخ 8 اسفند 1392 درمسابقات کمیته اورینتال قهرمانی استان اصفهان در رده سنی زیر ۱۵ سال استایل دفاع شخصی مقام دوم را دراستان کسب نمود.

در همان مسابقات کمیته اورینتال در رشته استایل پارکورزم در رده سنی زیر ۱۵سال مقام اول در استان اصفهان را کسب نمود.

اردیبهشت ۱۳۹۴ در مسابقات کشوری انجمن او- اسپرت جمهوری اسلامی ایران جام خلیج فارس در سبک هنرهای رزمی فردی که در همدان برگزار شد مقام اول رده سنی نوجوانان در کشور راکسب نمود.

تاریخ 25 مرداد 1394 در آزمون فنی کمربند قهوه ای رشته اسپدان بخش رزمی انجمن او – اسپرت جمهوری اسلامی ایران شرکت و موفق به دریافت حکم گواهی نامه فنی گردید .

تاریخ 14 آذر 1394 در مسابقات قهرمانی آموزشگاه های ناحیه 5 اصفهان از آموزشگاه محجوب 2 در مسابقات ژیمناستیک ابتدایی دوره دوم مقام دوم تیمی را کسب و حکم قهرمانی دریافت نمود .

24 بهمن 1394 در مسابقات کشوری که در بهبهان برگزار شد دررشته هنرهای رزمی فردی نمایشی مقام اول کشوری راکسب نمود .

تاریخ 24 اسفند 1394 در مسابقات قهرمانی انجمن او- اسپرت استان اصفهان در رده سنی نوجوانان سبک اسپدان استایل تک ستاره از باشگاه جهان پهلوان تختی اصفهان مقام اول را کسب نمود .

تاریخ 25 فروردین 1395 در آزمون فنی تک ستاره رشته اسپدان انجمن او- اسپرت جمهوری اسلامی ایران شرکت نموده و موفق به دریافت گواهی نامه فنی نائل می گردد .

تاریخ 1 خرداد 1395 درششمین دوره مسابقات قهرمانی آسیایی او- اسپرت در بخش هنرهای رزمی استایل نمایشی سلاح که در ورزشگاه پیروزی به مدت سه روز ادامه داشت و با حضور ۱۱۸ شرکت کننده در قالب ۹ تیم خارجی و دو تیم از ایران با قهرمانی ایران در کلیه بخشها به پایان رسید در سبک اسپدان استایل تک ستاره مقام اول آسیا راکسب نمود .

خانم هلیا عظیمی علاوه بر ورزش به موسیقی هم علاقمند است و تاریخ 1 آبان 1391 آموزش اُرف که الفبای موسیقی می باشد را شروع و تاریخ 7 تیر 1392 در آموزشگاه آزاد موسیقی با مجوز رسمی درجه یک از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی پایان نامه دریافت نمود . ایشان در نواختن سنتور دارای مهارت نسبی می باشد .

 

سلحشوران شهر نراق برای قهرمان نوجوان سرکار خانم هلیا عظیمی آرزوی موفقیت روز افزون می نماید .

دستخط اجازه نامه علامه مهدی نراقی به آیت الله سید جلال الدین مصطفوی بَرزُکی

شهر بَرزُک از توابع شهرستان کاشان در استان اصفهان واقع است .آیت الله سید جلال الدین مصطفوی برزکی فرزند سید محمود از شاگردان عالم جلیل القدر حاج مهدی نراقی فرزند میرزا ابوتراب و از ناحیه ایشان و تایید آیت الله عبدالکریم حائری یزدی رئیس حوزه علمیه قم مجاز بودند متصدی امور شرعیه و نشر احکام بَرزُک را بر عهده داشته باشند .

آیت الله سید جلال الدین مصطفوی برزکی

حجت الاسلام مصطفوی قبل از اینکه به زادگاهش برزک تشریف فرما شوند مدتی به عنوان امام جماعت مسجد گذر بابا ولی کاشان فعالیت دینی داشت .
حجت الاسلام سید جلال الدین مصطفوی برزکی نهایتا پس از 90 سال عمر با برکت و با عزت در نشر دین سال 1346 شمسی بدرود حیات نمود و پیکر پاکش در بقعه متبرک سراج الدین(ع) در شهر برزک کاشان خاکسپاری گردید . این عالم بزرگ مورد احترام ویژه مردم منطقه قرار داشت و همچنان نامش به نیکی در افواه نقل می گردد .

دستخط مبارک اجازه نامه حضرت آیت اله عبدالکریم حائری یزدی(1267 قمری – 1355 قمری) از مجتهدان و مراجع تقلید شیعه و بنیانگذار حوزه علمیه قم و عالم بزرگوار حاج مهدی نراقی به حجت الاسلام آقاسید جلال مصطفوی بَرزُکی از شاگردان ایشان مبنی برتصدی وانجام امور شرعیه مردم درمنطقه بَرزُک کاشان تقدیم می گردد :

بسم اله الرحمن رحیم
چون جناب مستطاب شریعتمدار آقای آقا سید جلال الدین برزکی زبده فضاله مدتی است که در قریه برزک متصدی امور شرعیه هستند و از هر جهت لیاقت دارند و متجلی به زبور علم و عمل و دارای مراتب تقوی و سواد هستند لذا مجاز و ماذون هستند کماکان متصدی امور شرعیه قریه برزک بوده و در اجرای صیغه عقود و ایقاعات مجاز و ماذون می باشند و التماس دعا از ایشان دارم در مظان استجابت دعا.
الاحقر مهدی نراقی

بسم اله الحمدلله
بلی جناب ایشان چنانچه مرقوم فرموده اند مجاز درتصدی امور شرعیه و اجرای عقود و نشر احکام و بیان حلال و حرام و مواعظ غوام بوده و خداوند را در هر حال نصب العین قرار داده و تقوی را پیشه خود قرار دهند انشاالله تعالی
الحقر عبدالکریم حایری

توضیحات سلحشوران شهر نراق

آیت الله العظمی حاج مهدی نراقی فرزند میرزا ابوتراب ابن حاج میرزافخرالدین ابن ملا محمد ابن حاج ملا احمد نراقی ابن حاج ملا محمد مهدی نراقی از علمای مبرز و بزرگوار خاندان نراقی و در منطقه کاشان جزء روحانیون طراز اول بود . حاج مهدی به دلیل فضل و کمالات به مثابه نیاکانش به فاضل نراقی مشهور بود .
عالم شیعه شیخ مهدى معروف به فاضل نراقى, یکی از نوه هاى علامه ملا احمد نراقى و از عالمان بزرگ معاصر بود . وى در بیت علم و عمل متولد شد و پس از طى مقدمات تحصیل به همراه آیت الله حاج رضا مدنى فرزند ملاعبدالرسول وارد حوزه علمیه قم شد و به درجه اجتهاد نایل گردید . سپس به کاشان بازگشت و در مسجد گذر بابا ولى به اقامه جماعت و تدریس علوم دینى پرداخت.

عالم بزرگ آقا مهدى فاضل نراقى بن میرزا ابوتراب نراقى از شاگردان حاج شیخ عبدالکریم حائرى یزدى بنیان گذار حوزه علمیه قم و آیت الله حاج محمدرضا نجفى (مسجدشاهى) و از مرحوم حاج شیخ عبدالکریم اجازه اجتهاد داشت.
معظم له علاقه وافر به نراق و زادگاه نیاکانش داشت . وى سال ١٣٢٢ هجرى قمرى متولد و زودهنگام در ۴١ سالگى سال ١٣۶٣ هجرى قمرى برابر 1323 هجری شمسی وفات یافت . از زمان رحلت این مجتهد و عالم ربانى 75 سال می گذرد .

منابع:
سایت سلحشوران شهر نراق
کتاب گلشن ابرار جلد ۶ صفحه 280
کتاب علما و دانشمندان کاشان صفحات ٧٧٢ و ٧٧٣
کتاب تلخیص مرصادالعباد و چند مقاله صفحه ١٩٣

ششمین سال حضور مردم شهر نراق در پیاده روی اربعین کربلا سال 1395

اربعین حسینی روز ۲۰ صفر و چهلمین روز واقعه کربلا و شهادت امام حسین(ع) است. مشهور است که اسیران کربلا روز ۲۰ ماه صفر سال ۶۱ ه‍.ق در بازگشت از شام، برای زیارت مدفن امام حسین(ع) به کربلا آمده‌اند. همچنین در این روز جابر بن عبدالله انصاری به زیارت قبر امام حسین(ع) آمده است. زیارت اربعین از اعمال خاص این روز است که بنابر روایتی از امام حسن عسکری(ع) یکی از پنج نشانه مومن دانسته شده است.

روز ۲۰ صفر در ایران تعطیل رسمی است. شیعیان در این روز عزاداری می‌کنند و راهپیمایی گسترده شیعیان به سوی کربلا، در سال‌های اخیر به یکی از مهم‌ترین و گسترده‌ترین مراسم عزاداری شیعیان جهان، تبدیل شده و حتی در زمره بزرگترین اجتماعات مذهبی جهان قرار گرفته است. هم اکنون بیشترین زائرانی که در اربعین از دیگر کشورها به عراق می‌روند، از ایران‌اند.

اربعین به معنای چهلم است، و روز بیستم ماه صفر را که چهل روز بعد از شهادت امام حسین(ع) در روز عاشورا است اربعین حسینی یا روز اربعین می‌نامند. اهمیت این روز به این دلیل است که طبق نقل‌های تاریخی جابر بن عبدالله انصاری، در این روز به‌عنوان اولین زائر بر سر مزار امام حسین(ع) حاضر شده است. در برخی منابع، علاوه بر جابر، گفته شده است بازماندگان حادثه کربلا نیز در این روز به کربلا بازگشته و قبر امام حسین(ع) و سایر شهدای کربلا را زیارت کرده‌اند.

* حضور جابر در کربلا
جابر بن عبدالله انصاری(16 – 78 قمری) که از صحابه پیامبر اسلام(ص) است به عنوان نخستین زائر امام حسین(ع) شناخته می‌شود. او در اولین چهلم شهادت امام حسین(ع)، یعنی بیستم صفر سال ۶۱ قمری ، به همراه عطیه عوفی به کربلا آمد و قبر امام حسین(ع) را زیارت کرد.
وی که آن هنگام نابینا شده بود، در فرات غسل کرد و خود را خوشبو ساخت و گام‌های کوچک برداشت تا سر قبر حسین بن علی(ع) آمد و با راهنمایی عطیه، دست روی قبر نهاد و بیهوش شد، وقتی به هوش آمد، سه بار گفت: یا حسین!
سپس گفت: «حَبیبٌ لا یجیبُ حَبیبَهُ. ..» آنگاه زیارتی خواند و روی به سایر شهداء کرد و آنان را هم زیارت نمود .

* بازگشت اهل بیت به کربلا

برخی معتقدند اسرای کربلا از شام به عراق رفته و در روز اربعین، یعنی ۴۰ روز بعد از واقعه عاشورا، به کربلا رسیدند ودر آنجا جابر بن عبدالله انصاری و برخی از بنی هاشم را نیز دیده‌اند و پس از زیارت امام حسین(ع) به مدینه رفته‌اند. این نظریه در لهوف سید ابن طاووس به تصریح ذکر شده است.
در مقابل گروهی معتقدند به دلیل دوری مسافت، اینکه بازماندگان کربلا چهل روز بعد از عاشورا به کربلا بازگشته باشند ممکن نبوده ، زیرا پیمودن مسیر کوفه تا شام و سپس بازگشت به کربلا در مدت زمان ۴۰ روز، برای کاروان اسرای کربلا ممکن نیست. محدث نوری و شیخ عباس قمی طرفدار این نظریه هستند. علاوه بر این که گزارش معتبری نیز بر اثبات این رویداد در دست نیست .

گروهی نیز ضمن پذیرش اصل بازگشت کاروان اسرای اهل بیت به کربلا در مسیر شام به مدینه، زمان آن را حدود پایان ماه صفر و اوایل ربیع الاول و یا زمانی بعد از آن دانسته‌اند. برخی دیگر، اربعین سال‌های بعد را زمان این رویداد شمرده‌اند.

به علت این اختلاف نظر، آثاری نوشته شده‌ تا نشان دهند بازماندگان کربلا در بیستم صفر سال ۶۱ قمری به کربلا بازگشته‌اند امری ممکن بوده و روایاتی که از این رویداد خبر داده اند، معتبرند . از جمله کتاب‌های مشهور در اثبات این نظر و پاسخ به مخالفان کتاب تحقیق درباره اول اربعین حضرت سیدالشهداء(ع) نوشتۀ سید محمد علی قاضی طباطبایی است.

* زیارت اربعین
در حدیثی از امام حسن عسکری (ع) پنج نشانه برای مؤمن شمرده شده است. یکی از این پنج نشانه زیارت اربعین است. هم چنین زیارت نامه‌ای برای روز اربعین از امام صادق(ع) نقل شده است . شیخ عباس قمی این زیارت نامه را در مفاتیح الجنان در باب سوم بعد از زیارت عاشورا غیر معروفه، با عنوان زیارت اربعین نقل کرده است.
به گفته قاضی طباطبایی زیارت روز اربعین در نزد شیعیان زیارت «‌مَرَدّ الرَّأس‌» نیز خوانده می‌شود . مَرَدُ الرأس یعنی بازگرداندن سر، و منظور آن است که در این روز که اسرای اهل بیت به کربلا بازگشتند سر امام حسین(ع) را نیز به کربلا آوردند و دفن کردند.

* راهپیمایی اربعین

قاضی طباطبایی در کتاب تحقیق درباره اول اربعین سیدالشهداء می‌نویسد حرکت به سوی کربلا در روز اربعین از زمان ائمه اطهار (ع) در بین شیعیان رایج بوده است و شیعیان حتی در زمان بنی امیه و بنی عباس نیز به این حرکت مقید بوده‌اند.
توصیه به زیارت اربعین باعث شده است که شیعیان به ویژه ساکنان عراق، از نقاط مختلف این کشور به سوی کربلا حرکت کنند. این حرکت که غالبا به صورت پیاده صورت می‌گیرد یکی از پرجمعیت‌ترین راه پیمایی‌ها در جهان شمرده می‌شود. در سال‌های اخیر و پس از سقوط رژیم پیشین کشور عراق جمعیت این زائران چند برابر شده است، به طوری که در سال ۱۳۹۳ ه‍جری . شمسی پیش بینی حدود ۲۰ میلیون زائر شده بود . برخی گزارش‌ها از حضور ۱۵ میلیون شیعه در کربلا برای زیارت اربعین سال ۱۴۳۵ه‍جری قمری (1392 هجری شمسی) خبر دادند .

* حضور فعال نراقی ها در اربعین حسینی در کربلا

مردم مومن شهر تاریخی نراق از جمله مکان هایی است که زائرانش در اربعین حسینی نسبت به شهرهای دیگر ایران پیش قراول راهپیمایی عظیم به سوی کربلای معلی هستند . آنان توفیق شش سال حضور در مراسم راهپیمایی بزرگ شیعیان در کربلا هستند .
اربعین حسینی سال 1433 قمری برابر سال 1390 با حضور 10 زائر
اربعین حسینی سال 1434 قمری برابر سال 1391 با حضور 27 زائر
اربعین حسینی سال 1435 قمری برابر سال 1392 با حضور 60 زائر
اربعین حسینی سال 1436 قمری برابر سال 1393 با حضور165 زائر
اربعین حسینی سال 1437 قمری برابر سال 1394 با حضور 213 زائر
اربعین حسینی سال 1438 قمری برابر سال 1395 با حضور 261 زائر

چند سالی است زائران شهر نراق که به زیارت پنج امام معصوم در عراق مشرف می شوند در مضجع منور علی بن ابیطالب علیه السلام بر قبر فاضلین دو تن مشاهیر نراق که در جهان شناخته شده هستند می روند و با ذکر صلوات و فاتحه ادای دین می کنند .

البته تعدادی دیگری از مشاهیر و دانشمندان شهر نراق منهای فاضلین طبق عمل به وصیتنامه شان پس از رحلت از نراق به سرزمین عراق منتقل و از جمله در قبرستان بزرگ وادی السلام شهر نجف مدفون گردیده اند .

علامه ملا محمد مهدی فاضل نراقی سال 1146 قمری(292 سال قبل) در نراق متولد و تاریخ هشت شعبان 1209 قمری (229 سال قبل) در سن 63 سالگی وفات یافت و پس از انتقال پیکر مبارکش به نجف عراق در آستان قدس علوی در نزدیکی قبر مطهر امام اول شیعیان به خاک سپرده شد .

 

علامه احمد فاضل نراقی فرزند برومند ملا محمد مهدی 14 جمادی الثانی سال 1185 هجری قمری (253 سال قبل) در نراق متولد و 23 ربیع الثانی سال 1245 هجری قمری(193 سال قبل) در سن 60 سالگی در اثر وبای عمومی در نراق کاشان وفات نمود. پیکر پاک ایشان از نراق ایران به نجف عراق منتقل و نزد پدر بزرگوارش در ایوان علما و مقابل درب طوسی و یا به قولی پشت ایوان طلا به خاک سپرده شد .

  

مسن ترین و کم سن ترین زائران نراقی اربعین سال 1395 آقای حاج علی اکبر رضایی فرزند نظرعلی با 75 سال سن و کودک 9 ماهه به نام زینب رمضانی فرزند محمدحسین بودند .

از زنان و مردان مومن نراق که در بدرقه و استقبال زائران تلاش وافر داشتند سپاسگزار هستیم .

از حاج حسن الغرابی فرزند حسین و همسر فداکار و فرزندان ایثارگرشان که سه چهار سالی است منزلش در اختیار زوار نراقی سیدالشهدا علیه السلام در کربلا قرار دارد کمال تشکر را داریم .

اسامی زائران شهر نراق از توابع شهرستان دلیجان استان مرکزی در ششمین سال حضورشان در بزرگترین پیاده روی معنوی جهان اسلام از نجف تا کربلا در اربعین حسینی سال 1395 عبارتند از :

 

1- تقی آعلی فرزند اسماعیل

2- علی آعلی فرزند تقی

3- هادی ایزدی فرزند عباس

4- قدرت الله ایزدی فرزند عباس

5- محمدتقی ایزدی فرزند محمود

6- حامد ایزدی فرزند سلطانعلی

7- محمدعلی ایزدی فرزند سلطانعلی

8-محمدعلی(امیر)ایزدی فرزند حسن

9- محمد ایزدی فرزند غلامرضا

10- علیرضا ایزدی فرزند احمد

11- علیرضا ایزدی فرزند ابوالقاسم

12- محسن ابراهیمی فرزند شکرالله

13- صدیقه احمدی فرزند ابوالقاسم

14- امید اصفهانی فرزند مرتضی

15- محمد باقری فرزند غلامعلی

16- مرتضی باقری فرزند علیرضا

17- حسین باقری فرزند علیرضا

18- حسن باقری فرزند علیرضا

19- علی باقری فرزند عباس

20- مجید باقری فرزند قنبر

21- ملکه باقری فرزند غلامرضا

22- سید جواد باشی فرزند سید مصطفی

23-محسن قجری فرزند رحمت الله

24-ایمان قجری فرزند محسن

25-مهدی قجری فرزند یوسف

26-سعید قجری فرزند یوسف

27-ابوالفضل قجری فرزند رحمت الله   

28-محمد قجری فرزند ابوالفضل

29-غلامرضا قجری فرزند حیدرعلی

30-محمدعلی قجری فرزند غلامرضا

31-امیرحسین قجری فرزند غلامرضا

32-ذوالفقار قجری فرزند مصطفی

33-احمد قجری فرزند مرتضی

34-محمد قجری فرزند مرتضی

35-وحید قجری فرزند محمود

36-سجاد قجری فرزند غلامرضا

37-حمیدرضا قجری فرزند علی

38-میثم قجری فرزند قربانعلی

39-حامد قجری فرزند مصطفی

40-مهدی قجری فرزند محمد

41-حامد قجری فرزند علی(میرزاعلی)

42-حمیدرضا قجری فرزند...

43-قاسم قجری فرزند رضا

 44-محمد عضایی فرزند ابراهیم

45-محمد عضایی فرزند علی

46-حسین عضایی فرزند اسماعیل

47-محسن عضایی فرزند اسماعیل

48-توحید عضایی فرزند حسین

49-سعادت عضایی فرزند ابراهیم

50-آزاده عضایی فرزند علی اکبر

 51-سید مهدی موسوی فرزند سید احمد

52-سید مسعود موسوی فرزند سید هادی

53-سید حسن موسوی فرزند سید مرتضی

 54-حسین صفری فرزند مرتضی قلی

55-محمدمهدی صفری فرزند حسین

56-امیرهوشنگ صفری فرزند اصغر

57-احسان الله صفری فرزند اصغر

58-دنیا صفری فرزند اصغر

59-امیرحسین صفری فرزند اصغر

60-زهرا صفری فرزند علی بابا

 61-مهدی کمره ای فرزند فتحعلی

62-جعفر کمره ای فرزند میرزاعلی

63-مجتبی کمره ای فرزند شمسعلی

64-میرزاعلی کمره ای فرزند فتحعلی

65-محمد کمره ای فرزند فتحعلی

66-وحید کمره ای فرزند رضاعلی

67-جواد کمره ای فرزند غلامرضا

68-مهدی کمره ای فرزند غلامرضا

69-قاسم کمره ای فرزند حسین

70-مهدی کمره ای فرزند غلامعلی

71-امیرحسین کمره ای فرزند محمدرضا

 72-اسماعیل حبیبی فرزند اکبر

73-داود حبیبی فرزند اکبر

74-زینب حبیبی فرزند اسماعیل

75-جعفر حبیبی فرزند محمد

76-حسن حبیبی فرزند اکبر

 77-وحید ابوالحسنی فرزند اسدالله

78-آرش ابوالحسنی فرزند محمد

 79-محمد حیدری فرزند حسین

80-محمدرضا حیدری فرزند عباس

81-نصرالله حیدری فرزند رضا

82-علی محمد حیدری فرزند حسین(شیخ علی)

83-حسین حیدری فرزند محمدرضا

84-مرتضی محمودی فززند علی

85-فاطمه محمودی فرزند ماشاالله

86-محسن محمودی فرزند ماشاالله

87-حامد محمودی فرزند محمد

 88-سید مظفر موسویان فرزند سید غضنفر

89-سید تقی موسویان فرزند سید علی

90-سیدغلامرضا موسویان فرزند سید تقی

91-محمد مبینی فرزند حسن

92-سمیه مبینی فرزند حسن

93-طیبه مبینی فرزند حسن

94-علی اکبر رضایی فرزند نظرعلی

95-محمد رضایی فرزند علی اکبر

96-محسن رضایی فرزند علی

97-حسین رضایی فرزند قنبر

98-رمضان رضایی پور فرزند قنبر

99-الهام رضایی پور فرزند رمضان

 100-محمد خسروی فرزند احمد

101-امیرحسین خسروی فرزند علیرضا

102-علی خسروی فرزند احمد

103-مجید خسروی فرزند علیرضا

104-علی خسروی فرزند مجید

 105-سید حسین جوادی فرزند سید ماشاالله

106-سید عباس جوادی فرزند سید ماشاالله

107-سید محمدجواد جوادی فرزند سید ابوالفضل

 108-عباس جعفری فرزند محمد

109-ابوالفضل جعفری فرزند عباس

110-ابوالفضل جعفری فرزند ابراهیم

111-قاسم جعفری فرزند حسن

112-علی جعفری فرزند حسین

 113-سید مجتبی حسینی فرزند سید تقی

114-سید روح الله حسینی فرزند سیدمحمد

115-سید محسن حسینی فرزند سید محمد

116-سید مصطفی حسینی فرزند سیدعباس

117-سیدعلی حسینی فرزند سیدرضا

118-سید مهدی حسینی فرزند سیدحسین

119-سید مهدی حسینی فرزند سیداکبر

120-محمودحسینی فرزند علی

121-مهدی آقاحسینی فرزند شعبانعلی

 122-حسین انصاری فرزند ابوالقاسم

123-دانیال انصاری فرزند حسین

 124-علیرضا مرادی فرزند مسلم

125-احمد مرادی فرزند علی محمد

126-محمود مرادی فرزند علی محمد

127-یونس لطفی فرزند اصغر

128-محسن لطفی فرزند عباس

129-ابوالفضل لطفی فرزند محمد

 130-زیبا کاظمی فرزند حسن

131-علیرضا کاظمی فرزند سلطانعلی

132-کاظم کاظمی فرزند حسن

133-قاسم کاظمی فرزند حسن

134-وحید کاظمی فرزند حسین

135-کیوان کاظمی فرزند حسین

136-پرویز کاظمی فرزند سلطانعلی

137-جواد کاظمیان فرزند حسن

 138-محسن سعادت فرزند علی محمد

139-وحید سعادت فرزند حسن

140-حسن سعادت فرزند یدالله

141-پروانه اوضاعی فرزند علی اکبر

142-محمدرضا اوضاعی فرزند علی اکبر

143-رمضان طهانی فرزند حسن

144-مجتبی طهانی فرزند رمضان

 145-حسین طالبی فرزند سلطانعلی

146-مهدی طالبی فرزند حسین

147-میلاد طالبی فرزند مجتبی

 148-علیرضا رمضانی فرزند محمدحسین

149-محمدحسین رمضانی فرزند علیرضا

150-مجتبی رمضانی فرزند غلامعلی

151-محمدحسین رمضانی فرزند غلامعلی

152-محمدحسین رمضانی فرزند کاظم

153-محمدعلی رمضانی فرزند کاظم

154-زینب رمضانی فرزند محمدحسین

155-علی رمضانی فرزند محمدحسین

156-زهرا رمضانی فرزند کاظم

157-زینب رمضانی فرزند کاظم

158-حسین رمضانی فرزند گلعلی

159-حسین اکبری فرزند مهدی

160-عطیه اکبری فرزند حسین

161-علی اکبرلطفعلی فرزند قربانعلی

162-مرضیه لطفعلی فرزند غلامعلی

 163-ماشاالله عابدینی فرزند شکرالله

164-احمد عابدینی فرزند علی 

165-مهدی یوسفی فرزند عباس

166-حسین یوسفی فرزند عباس

167-گل محمد یوسفی فرزند سلطانعلی

168-سعیده یوسفی فرزند غلام

169-حمید حمیدی فرزند قنبر

170-علی حمیدی فرزند حمید

 171-مرتضی عابدی فرزند غیاث

172-مجتبی عابدی فرزند غیاث

173-مهدی عابدی فرزند غیاث

 174-سید قاسم حسینی نژاد فرزند سیدحسن

175-سید عباس حسینی نژاد فرزند سیدمیرزاآقا

 176-محمد رجبی فرزند نورالله

177-حمیدرضا رجبی فرزند حسین

178-عباس ترابی فرزند فتح الله

179-حمیدرضا ترابی فرزند عباس

180-حسین نظریان فرزند خسرو

181-ناصر نظریان فرزند ......

 182-محمد نصیری فرزند علی

183-وحید نصیری فرزند ابوالقاسم

 184-محمدرضا علی آقایی فرزند ماشاالله

185-محمدمهدی علی آقایی فرزند علی محمد

 186-غضنفر(مهدی)فروغی فرزند حسین

187-محمد فروغی فرزند غضنفر

188-علی فروغی فرزند غضنفر

189-مسعود فروغی فرزند حسن

 190-سید میثم نصراللهی فرزند سید محسن

191-سمیراسادات نصراللهی فرزند سید محسن

 192-حجت الله قربانعلی فرزند فرهاد

193-علیرضا قربانعلی فرزند فرهاد

 194-مسعود کاملی فرزندمحمد حسن (داماد کاظم رمضانی)

195-فاطمه کاملی فرزند مسعود

 196-فاطمه هدایتی فرزند محمد

197-محمد هدایتی فرزند هدایت الله

 198-علی رزاقی فرزند مصطفی

199-حامد رزاقی فرزند علی

 200-حسینعلی عظیمی فرزند رمضان

201-هادی عظیمی فرزند حسینعلی

202-محسن عظیمی فرزند حسینعلی

203-نرجس عظیمی فرزند هادی

204-مهدیه عظیمی فرزند هادی

205-محدثه عظیمی فرزند هادی

 206-امین جعفرن‍ژاد فرزند امیر

207-.....جعفر نژاد فرزند امیر

 208-مهدی کمالی فرزند اسدالله

209-سید تقی سعیدی نیا فرزند سید رضا

210-عباسعلی فرجی فرزند محمدعلی

211-مرضیه ملکی فرزندبلال

212-احسان عبدالله زاده فرزند عبدالعلی

213-سمیه نقویان فرزند......

214-حمید نوری فرزند اکبر

215-سید مهدی مبرقاسمی فرزند سیدجواد

216-محمد طلوعی ازناوه فرزند ناصر

217-مجتبی حمزه ای فرزند عبدالمبین

218-مهدی شریفی فرزند غلامعلی

219-علیرضا دهباشی فرزند حسین

220-محسن قاسمی فرزند حمید

221-محسن رحمانی فرزند غلامعلی

222-عبادالله شهبازی فرزند ایاز

223-حمید حسنی فرزند علیرضا(دامادسیدتقی موسویان)

224-حسین خاوه ای فرزند اکبر

225-مهدی عباسی فرزند....(داماد هدایت الله رحمانی)

226-علی ناظمی(داماد مظاهرپیشه ور)

227-رقیه سلیمانی فرزند احمد

228-زهرا پرن فرزند سید محمد(همسر هادی عظیمی)

229-اکبر کریمی فرزند علی اکبر

230-علی زمانی فرزند غلام

231-ابراهیم شبانی فرزند غضنفر

232-حسین نباتی فرزند محمد

233-مبین کاشفی فرزند کریم

234- مظاهر لطفی فرزند عبدالله

235-میثم طالبی فرزند مجتبی

236-محمد آقاحسینی فرزند حسین

237-علی اشرف پورصادقی فرزند علی اکبر

238-غلامعباس علی آقایی فرزند غلامرضا

239-محمدمهدی ایزدی فرزند حسن

240- علیرضا آبیاتی فرزند محمد

 

241-جواد نباتی فرزند محمد

242- حسین نباتی فرزند مندعلی

243- محمدعلی نباتی فرزند حسین

244- هما نساج فرزند عبدالنبی

245- فردین رحیمی فرزند ماشاالله

246- علی اصغر کمره ای فرزند ابوالفضل

247- پوریا قجری فرزند قاسم

248- پارسا(علیرضا)قجری فرزند قاسم

249- غلامحسین قجری فرزند عباس

250- حمید قجری فرزند غلام محمد

251- حسین کمره ای فرزند میرزاعلی

252- علیرضا ایزدی فرزند غلام

253- حسن حیدری فرزند محمد

254- سیدسعیدپورشرف هاشمی فرزند سیدعلی

255- امیر رحیمی فرزند فردین

256- مجتبی آقاصادقی فرزند شکرالله

257- ابراهیم ایزدی فرزند ولی الله

258- حسین ایزدی فرزند ولی الله

259- عباس مطهری فرزند اسدالله

260- امیرمحمد مطهری فرزند عباس

261- علیرضا قجری فرزند مجتبی

262-

نراقی های معزز شما هم اسامی زائران نراقی که یقین دارید در مقطع اربعین حسینی در عتبات عالیات حضور داشتند را اعلام تا به لیست اضافه گردد .