استاد محمد رضایی نراقی ذاکر خوش لحن اهل بیت

محمد رضایی سال 1324 هجری قمری برابر 1284 هجری شمسی در شهر تاریخی نراق و در خانواده ای متدین و مذهبی،خادم اهل بیت عصمت و طهارت به دنیا آمد.

مرحوم استاد محمد رضایی

پدرش استاد علی رضایی فرزند غلامرضا ابن حسین و مادرش خاور خانم ... فرزند غلامعلی(محل دفن بقعه شاه سلیمان) نام داشتند . استاد علی که به جرّاح مشهور بود تاریخ 7 تیر 1334 پس از فوت در بقعه شاه سلیمان خاکسپاری گردید .

مرحوم  استاد علی رضایی(جرّاح) فرزند غلامرضا ابن حسین(1250 ش - 1334 شمسی)

زمان های قدیم که از وجود مدرسه و تحصیل خبری نبود روحانیونی از شهر قم برای تبلیغ در ماه محرم و رمضان به نراق می آمدند و آموزش قرآن را عهده دار بودند . اغلب آنها که مدت بیشتری را در نراق سکونت داشتند در حسینیه یا مسجد علاوه بر آموزش قرآن، به آموزش فارسی نیز همت می گماشتند و افرادی که دارای علاقه ، هوش و استعداد خوبی بودند ، سواد نیز تحصیل می کردند که آقای محمد رضایی یکی از آنها بود .

آن مرحوم با فراگیری و مداومت در قرائت قرآن کریم ، سوره های زیادی را حفظ نموده و همچنین دعای ابوحمزه ثمالی، سحر و اغلب زیارتنامه ها از جمله وارث و عاشورا را نیز فرا گرفت .
قدیم از وسایل ارتباط جمعی مانند رادیو و تلویزیون خبری نبود و در سحرهای ماه مبارک رمضان ایشان دعاها را برای اهل منزل می خواند و آنان را از این فرایض بهره مند می گردانید .

آقای رضایی در بازار شمس السلطنه نراق مغازه داشتند و اجناس و ارزاق عمومی مورد نیاز مردم را به فروش می رساند.علاوه بر این داروهای گیاهی را نیز طبق دستورات بوعلی سینا به مردم ارائه می داد . ارتباط نزدیک وی با تجار و بازاریان قم و تهران باعث رشد فرهنگی و سیاسی ایشان گردید و همیشه از اتفاقات تاریخی مانند جنگ جهانی و آمدن چند نفر انگلیسی به شهر نراق، کودتای 28 مرداد، قیام آذربایجان و ... خاطراتی را بازگو می کرد .

تصویری از دفترچه اشعار مرحوم محمد رضایی مربوط به 75 سال قبل

نامبرده علاوه بر دوره های قرائت قرآن با دوستانشان دوره های کتابخوانی شبانه برگزار می نمودند و با حضور در جلسات به خواندن کتاب های جوهری،رساله عملیه، اشعار سعدی و حافظ ، شاهنامه فردوسی و ... نیز می پرداختند .
استاد محمد رضایی از چگونگی عزاداری و بستن تکیه ها در زمان خفقان دوره رضاخان پهلوی که ممانعت به عمل می آوردند خاطرات تعریف و نحوه عزاداری و برگزاری مخفی مراسم در کاروانسرا توسط مردم را بازگو می نمود .

تصویری از دفترچه اشعار مرحوم محمد رضایی مربوط به 75 سال قبل

رضایی از ارادتمندان و عاشقان اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام و از ذاکرینی بود که در مصائب امام حسین(ع) نوحه می خواند و بعضا شعر می سرود . در بستن تکیه ها و تشکیل هیئت های عزاداری فعالیت چشمگیری داشت. تصویر دفترچه اشعار او مربوط به 75 سال قبل در اختیار می باشد .

تصویری از دفترچه اشعار مرحوم محمد رضایی مربوط به 75 سال قبل

آن دوران از امکانات امروزی برای رساندن صدا و نظم دهی به دسته های عزاداری مانند بلندگو اثری نبود. صدای رسا و حرکات دست او به این امر کمک می کرد که در ایّام محرم هرچه باشکوه تر حرکات هیئت ها منظم و صدا به گوش همه عزاداران برسد. در موقع خواندن مرثیه ها از روی چهارپایه ای که توسط یکی از عزاداران حَمل می گردید بالا می رفت و با اشراف برجمعیت به این امر می پرداخت . نام امام حسین(ع) را همراه با گریه بر زبان می آورد .

مرحوم استاد محمد رضایی

مشارالیه تعریف می کرد در یکی از شب های سرد زمستان که برف سنگینی باریده بود مغازه اش در بازار شمس السلطنه مورد دستبرد سارقین قرار می گیرد و کالاهای گران قیمت مغازه به سرقت می رود.این مسئله باعث می شود ایشان قدری در تنگنای مالی قرار بگیرند؛ لذا مغازه کوچکتری نزدیک منزل دایر و به فروش مایحتاج از جمله گیاهان دارویی می پردازد .

وی روحی لطیف و زبانی خوش داشتند. هرگز نام افراد را با القاب سبک نمی کردند و همیشه سفارش می کرد که با مردم به احترام سخن بگویید . او گله مند نبود و حتی در سال های آخر زندگی بر اثر بیماری آب سیاه چشمانش کم بینا شده بود ولی همیشه شاکر خدا و اهل بیت بود .

مرحومه شوکت حسنی

ایشان همسری با وفا و بانوی مومنه و پرهیزکار به نام شوکت حسنی فرزند شکرالله داشت که در تمامی شرایط زندگی یار و همراهش بود . شوکت خانم متولد سال 1288 هجری شمسی بود که در 76 سالگی تاریخ 11 شهریور 1364 فوت نمود و در جوار رحمت حق آرام گرفت . روی سنگ قبرش نوشته اند :

ای خاک تیره مادر ما عزیز دار
این نور چشم ماست که در بر گرفته ای

آقای محمد رضایی فرزند استاد علی جرّاح و مرحومه شوکت حسنی دارای پنج فرزند دختر و سه پسر به نام های مرحوم حاج منصور، حاج علی اکبر و حاج مرتضی هستند . محمد یک برادر به نام هاشم  و دو خواهر به نامهای عزت و عصمت داشت .
سرانجام صدرالذکر تاریخ 8 اسفند 1362 در 80 سالگی بدرود حیات نمود و پیکرش در وادی السلام زادگاهش شهر نراق خاکسپاری گردید .

روی سنگ قبرش نوشته اند :

در این جهان بخدا تا رَمَق بجان من است
حسین نام گرامیّیش بر زبان من است

 

                              حاج علی اکبر رضایی                              حاج مرتضی رضایی

سایت سلحشوران شهر نراق از آقای حاج علی اکبر رضایی فرزند محمد نسبت به مساعدت در تکمیل پست در خصوص پدرش قدردانی می نماید .

همچنین از جناب هادی کمره ای فرزند محمد از بابت تایپ مطالب سپاسگزاریم .

سند 167 سال قبل مربوط به معامله سراچه آب در مزرعه قنات شهر نراق - سند شماره 80

امابعد غرض از تحریر والتسطیر و ترقیم این کلمات واضح الدلالات آنکه حاضر گردید عزت آقای آقا عبدل ابن مرحوم استاد رمضان نراقی و بیع نمود و بفروخت به بیع لازم جازم صحیح شرعی به عزت آثار آقا محمد علی خلف الصدق آقا میرزابابا منالقصه همگی و تمامی چهار قفیز باغ معنب و مشجر شهره بباغ مظفر در مزرعه لاستان محدود به حدود اربعه دو حد او بباغ آقا میرزا بابا و دو حد او به شارع مسع ممر و مجرای سه سراچه آب قنات لاستان از قرار مدار ده شبانه روز به ثمن مبلغ نه تومان و نیم رایج سلطانی اشرفی عددی هیجده نخود وزن ....دو نوع در یکتومان رواج مبایعه صحیحه شرعیه مشتمله بر صیغه عربیه والفارسیه اسلامیه جامع جمیع شرائط و ارکان صحت خالیه از مفاسد و نواقص و بطلان و کل ثمن از دست مشتری واصل و عاید بایع گردید

و بوصول آن اقرار و اعتراف آورد و بیع موصوف را کائنا ماکان و بایعا ماطبع از ید تصرف خود اخراج نمود و به تصرف مشتری واگذاشت و او نیز به تصرف مالکانه و مستحقانه نمود کتصرفالملاک فی املاکهم و ذوی الحقوق فی حقوقهم و چنانچه منبعد از این کسی ادعائی نماید بایع از عهده بر اید با مشتری رجوعی نباشد

تحریر فی سی شهر ربیع الثانی سنه ۱۲۷۲

از جناب استاد حاج سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود به جهت بازخوانی سند 167 ساله متعلق به سایت سلحشوران شهر نراق سپاسگزاریم .

اولین خودروهایی که وارد شهر نراق شدند

به گزارش سایت سلحشوران شهر نراق ؛ اولین خودروی خریداری شده سواری فورد مشکی رنگ  ساخت آمریکا  که وارد شهر نراق شد ۸۳ سال قبل متعلق به یکی از تجار نام آور به نام حاج محمد نراقی فرزند حاج محمدرضا تاریخ ۱۶ فروردین ۱۳۱۳ می باشد . این خانواده از زمره تاجران مطرح و موفق مناطق نراق و همدان بودند که منزل آنها همچنان به نام منزل نراقی ها در همدان شهره است . 

 ✅ماشین سرویس کاشان - دلیجان ابتدا مینی بوسی بود که به آن کامونکار می گفتند و رانندگی آن را "آقا مرتضی" که اهل کاشان بر عهده داشت . آقا مرتضی بعدها داماد خانم حلیمه سوداگر فرزند سیدآقا گردید .

 

اتوبوس شهر نراق در مسیر قم - سال 1341 - متعلق به مرحوم حاج رضا آعلی فرزند اسماعیل  و مرحوم حاج حسن بصیری فرزند محمد

از راست : حاج حسن بصیری - ناشناس - حاج ابراهیم آعلی فرزند رضا - علیرضا علی اکبری فرزند شکرالله

✅خودرویی که در نراق تردد داشت اتوبوس بنزینی اداره پُست از سال ۱۳۲۸ شمسی بود. مدل این ماشین شورلت و اتاق آن نسبتا چوبی بود . حرکت آن از محلات به نراق بود و در بازگشت مسیر در دلیجان متوقف و پس از سوار کردن مسافران به سمت دودهک و نهایتا شهر قم مسافرت می نمود . راننده و صاحب این وسیله "حاجی محمد تقی" اهل محلات بود و هفت پسر زورمند داشت . در واقع این ماشین علاوه بر اینکه خدمات به مردم داشت به صورت اجاره ای پست این مناطق را هم جابجا می کرد .

اتوبوس شهر نراق در مسیر قم - سال 1341 - متعلق به مرحوم حاج رضا آعلی فرزند اسماعیل  و مرحوم حاج حسن بصیری فرزند محمد

✅خودروی خریداری شده دیگر سال ۱۳۳۱ شمسی توسط "خانم مریم رزاقی" فرزند صفرعلی به رانندگی فرزندش "حاج رمضان طالبی" بود و در خط نراق به قم و تهران فعالیت می کرد . این اتوبوس زمانی بود که اتوبوس های یک ریالی در تهران در حال جمع آوری بود و شرکت واحد قرار بود راه اندازی شود . مریم خانم آن موقع در منزلش مغازه ای داشت که مایحتاج زندگی خود و فرزندان را از طریق کالا به کالا با کشاورزان تامین می نمود .
اتوبوس را به قیمت ۳۵ هزار تومان خریداری و این مبلغ از فروش دو باغ ؛ چندین راس از گوسفندان و مبلغ پنج هزار تومان قرض از محمد رضا خان یوسفی تهیه گردید .

✅خودروی خریداری شده در شهر نراق متعلق به آقای "محمد رضا خان یوسفی" فرزند طوقان در دهه ۳۰ شمسی می باشد . نام این ماشین سواری پابدا و ساخت روسیه بود . راننده آن آقای "اسکندر رمضانی" فرزند علی اصغر بود که تصدیق(گواهینامه) پایه یک داشت . راننده آقای یوسفی را برای رتق و فتق امورات به اطراف نراق از جمله مزرعه رضاییه و حتی تا تهران انتقال می داد .

آسیاب برج شهر نراق -1341/01/12 - اتوبوس مفیدی  - از راست : محمد اکبری فرزند حسین - عبدالله شهرابی اهل کاشان راننده اتوبوس - سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود - مرحوم ابراهیم عضایی فرزند ماشاالله - ایرج فروغی فرزند حسینعلی

✅ماشین سواری دوج "حاج احمدخان امینیان" (1283 – 1366) فرزند غلامحسین خان معاون الممالک  دهه ۳۰ به رنگ طوسی وارد نراق گردید . با این وسیله معمولا به طور هفتگی به محل کارش در شهرستان محلات می رفت .

شهر نراق - 1341/01/12 - مقابل منزل مرحوم سید محمود غفاری

از راست : عبدالله شهرابی راننده اتوبوس مفیدی - حاج یوسف عضایی فرزند ماشاالله

✅اتومبیل سواری اپل آلمانی مشکی رنگ مرحوم "حسینعلی طبیب زاده" فرزند ابراهیم در دهه ۳۰ خریداری شد . آقای طبیب زاده کارمند بانک ملی شهرستان دلیجان بود و با اُپل شخصی اش از نراق به محل کارش تردد می کرد .

✅سال ۱۳۳۵ شورلت آمریکایی کروکی(سقفش باز و بسته می شد) مدل ۵۱ توسط "مهندس محمود فروغی پور" فرزند حبیب الله خریداری و در نراق تردد داشت .

  ✅خودروی که سال ۱۳۳۹ توسط "حاج رضا آعلی" فرزند اسماعیل خریداری و در خط نراق به قم مورد استفاده قرار گرفت اتوبوس میهن نورد و راننده اش "حاج حسین بصیری" فرزند محمد اهل شهر قم بود .

سال 1356 - از راست مرحوم حاج حسن بصیری فرزند محمد - علی بصیری فرزند حسن

✅اتومبیل سواری شورلت آبی رنگ "مرحوم غلامحسین نراقی" فرزند میرزا احمد خان در دهه ۳۰  بود .

✅یک دستگاه اتوبوس با شراکت حاج علی محمد آعلی و حاج رمضان طالبی خریداری و در مسیر نراق - تهران برای استفاده عموم به کارگیری شد .

✅یک دستگاه اتوبوس توسط "حاج عباس عضایی" فرزند ماشاءالله به رانندگی فرزندانش خریداری و در مسیر نراق – تهران راه اندازی گردید .

پارک اتوبوس حاج رمضان طالبی سال 1350 در خرمنگاه یا زمین فوتبال سابق شهر نراق که اکنون ساختمان کلانتری است . هدایت الله رحمانی فرزند نصرالله در عکس مشهود است

✅سال ۱۳۴۰ خودروی جیب زرد رنگ ساخت آمریکا متعلق به "آقای ابراهیم عضایی" فرزند ماشاءالله از کاشان خریداری و در شهر نراق مورد استفاده همگانی قرار گرفت . در واقع اولین مدل ماشین سواری که برای استفاده عموم مردم وارد نراق شد همین ماشین آقا ابراهیم بود .

اتوبوس شهر نراق در مسیر قم - سال 1337

از راست : بچه های ناشناس نراقی - غلامرضا رمضانی فرزند محمد تقی -مسلم رجبی فرزند اسماعیل - حاج ماشاالله (نعمت الله) آعلی فرزند رضا - حاج حسن بصیری

✅دو ماه بعد جیپ دیگری از همین نوع توسط آقای "علی اکبر علی اکبری" فرزند شکرالله مشهور به علی عشقی از کاشان خریداری و به نراق انتقال داده شد .

اتوبوس شهر نراق در مسیر قم - سال 1339

از راست : ناشناس - مرحوم حاج عباس عضایی فرزند ماشالله - مرحوم حاج قاسم آعلی فرزند رضا - حاج امرالله تیموری فرزند علی اکبر -  مرحوم حاج حسن بصیری فرزند محمد

✅یک دستگاه دیگر از این نوع ماشین توسط آقای علی اصغر طالبی فرزند حسین خریداری و همزمان به جابجایی بار و مسافر می پرداختند . بعدا مدل ایرانی این جیپ ها به شهباز مشهور شد .

قباله فروش قطعه ای از مزرعه حسین آباد شهر نراق توسط میرزا فضل الله نراقی در 103 سال پیش - سند شماره 79

قباله فروش قطعه ای از مزرعه حسین آباد شهر نراق توسط میرزا فضل الله نراقی معاون التجار به آقا مشهدی آقا جان فرزند آقا محمد علی خالو آقابابا در 103 سال پیش

حاضر گردید جناب مستطاب(خوش و نیکو) اجل آقا میرزا فضل اله معاون التجار نراقی(میرزا فضل الله نراقی فرزند محمدجواد ابن حاج محمد مهدی ابن عبدالله نراقی) دام اقباله عالی و با تحقق کافّه شرائط صحت بیع(فروختن) نمود و بفروخت بمبایعه(قرارداد) صحیحه قطعیه شرعیه لازمه جازمه به عالیشان سعادت نشان آقا مشهدی آقا جان خلف مرحوم آقا محمد علی خالو آقا بابا من القصه همگی و تمامی نیمطاق از جمله بیست و چهار طاق مدار و مجاری مزرعه حسین آباد من توابع نراق با جمیع متعلقات و منضمات از ابار(چاه آب) و اَنهار(نَهر – جوی) ‌و اَشجار(درختان) و استلخ(اسطلخ – استخر) و املاک(باغ و زمین) و اعیان(بناها) و اراضی و صحاری و اطراف تابعه قلعه و حفّار و کلّما یتعلق بها قدرالحصه به مال المبایعه مبلغ یکصد و پنج تومان نصف پنجاه و دو تومان و پنج ریال قبض احمد شاهی ده عدد یکتومان رواج بین الجانبین رعایت قبض و اقباض و تسلیم و تسلّم و اخذ و استرداد مال المبایعه و سایر لوازمات صحت مبایعه معمول و مرعی گردید و مال المبایعه نقد فی المجلس از یَد مشتری واصل و عاید بایع گردید و بوصول آن اعتراف آورد و تخلیه یَد نمود به تصرف مشتری داده و مشتری مزبور تصرف مالکانه نمود کتصرف الملاک فی املاکهم و ذوی الحقوق فی حقوقهم و عقد مبایعه صحیحه شرعیه جامع جمیع شرائط و ارکان و خالی از کل نواقص و بطلان با اسقاط کافه خیارات موجبه فسخ سیما خیارالغبن ولوکان فاحشا به عمل آمد و علی وفق الشرع المطاع حامل و واقعه به مقتضای ما رقم تمامی نیمطاق حسین آباد مزبور حق صرف مشتری است و حق اَحدی در آن نیست و ضمن عقد خارج لازم چنانچه از حال التحریر الی مدت پنجاه سال تمام فسادی در معامله ظاهر شود و شخصا للغیر برآید و به ثبوت شرعی برسد کُلهم بعضا باید بایع مزبور از عهده بر آید .

 

و کان ذالک التحریر فی بیست و ششم ذیقعده سنه ۱۳۳۶
27 ذیقعده 1336(برابر 11 شهریور 1297)

از جناب استاد حاج سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود به جهت بازخوانی سند 103 ساله متعلق به سایت سلحشوران شهر نراق سپاسگزاریم .

گلزار شهدای شهر نراق مکانی برای قرب پروردگار

شهید والامقام عباس رمضانی بعد از شهادت سید غلامرضا باشی - مهدی عباسی -عبدالله محمودی - ابوالفضل بیابانگرد - محمد رضا رمضانی – غلامرضا قجری - محمدرضا بخشی – اسدالله خسروی و شهدای دیگر ، هدفی جز شهادت در راه آرمانهای انقلاب اسلامی نداشت .

شهید عباس رمضانی در عملیات فتح المبین مجروح شد و در بیمارستان بستری بود و با اینکه به سختی حرکت می کرد لیکن ده روزی از مجروحیتش می گذشت و علی رغم توصیه پزشک معالجش که باید در بیمارستان بستری باشد از بیمارستان ترخیص و 12 و 13 فروردین 1361 در تشییع پیکر چهار تَن ازهمرزمان و همکلاسی های شهیدش که در عملیات فتح المبین به شهادت رسیده بودند شرکت نمود .

این گل پرپر از کجا آمده
از سفر کرب و  بلا آمده

لحظات جدایی و خداحافظی عباس رمضانی با همکلاسی های شهیدش که سال ها در کنارهم به یکدیگر انس و الفت داشت تماشایی بود .  چه قول و قراری با هم گذاشته بودند که چهار ماه بعد تاریخ 7 مرداد 1361 طی عملیات رمضان به شهادت رسید ودر کنار آنان ماوا گرفت .

حضور گسترده جوانان نراق در جبهه و شرکت در عملیات هایی چون فرمانده کل قوا ، طریق القدس ، ثامن الائمه و شکست حصر آبادان ، فتح المبین ، بیت المقدس ، رمضان ، محرم ، والفجر 8 وکربلای 5 و.... آبرویی به نراق داد که تا ابد این مردم به خود می بالند و برگی زرین به شناسنامه شهر نراق افزودند.

یقینا تا ابد گلزار شهدای شهر نراق برای مردم زیارتگاه و محلی برای نزدیک شدن به خداوند متعال خواهد بود . اگر امروز توفیق داریم که در منطقه سربلند باشیم و با تمام ناملایمات یک سَر و گردن بالاتر باشیم به یُمن حضور گسترده جوانان کهن شهر در دفاع مقدس می باشد .

راوی : آقای محمد(غلام) ابوالحسنی فرزند عزت الله اهل شهر نراق

گلچینی از رباعیات و دوبیتی های میرزا محمد نراقی متخلص به " مخلص نراقی "

نگردد شمع اگر خاموش، امشب کشته خواهد شد
که با چندین فسون کردم به خواب آن طفل بدخو را

نگذاشت سرشک از گنهم نام و نشان را
یک قطره که دیدهست بَرد کوه گران را

نیست از آتش سوزان گله چون خار مرا
سوخت آن کس که بر آورد به گلزار مرا

هرگز از گرمی بازار ندیدم سودی
سوخت چون شمع، شد آن کس که خریدار مرا

به جای عیب هنرهای خویش می پوشم
تکلّفی به از این نیست در لباس مرا

مرا زکشته شدن نیست این قَدَر پروا
که پیش یار کند ، غیر التماس مرا

چون شانه نیست کنون ربط من به کاکُل زلف
زبندگان قدیمم من این دو سلسله را

اگر چه خوش سخنی هست سبز کردهٔ طوطی
شکر خورد که زند حرف آن لب شکرین را

ما زسایل چون بخیلان روی گردان نیستیم
سر اگر خواهد ، به گردن وام می دانیم ما

نیست " مخلص "در کلام تُند خویان پختگی
هر چه زین آتش بیاید ، خام می دانیم ما

نیروهای انتظامی شهر نراق از ابتدا تا کنون

هفته نیروی انتظامی را به نیروهای نراقی شاغل در ناجا سراسر کشور تبریک می گوییم . فرصت را مغتنم شمردیم تا نام عزیزان را به جهت تشکر از تلاششان متذکر شویم .

1- جناب سرهنگ غلامرضا لطفی فرزند اسماعیل

2- جناب ... عباس نصیری فرزند علی

3- جناب سرهنگ ابوالفضل خسروی فرزند غلامحسین

4- مرحوم محمد علی حمزه ای فرزند غلام

5- جناب سرهنگ سیامک سجادی فرزند حاتم(داماد سلطانعلی یوسفی)

6- جناب ... مجید مسلمی فرزند عباس

7- جناب ... سلمان مسلمی فرزند مهدی

8- جناب ... محمد مسلمی فرزند رمضانعلی

9- جناب ... مهدی مسلمی  فرزند رمضانعلی

10- سرکار خانم مهدیه مسلمی فرزند رمضانعلی

11- جناب ... فرید میهن یار فرزند جمشید( داماد رمضانعلی مسلمی)

12- جناب ... حسین شاطری فرزند علی محمد

13- جناب ... وحید عزیزی فرزند رضا
 
14- جناب ... هادی کرمی فرزند حسین (نوه سید تقی حسینی)

15- جناب ... شکرالله قجری فرزند حسن

16- جناب سردار محسن قجری فرزند شکرالله

17- جناب ... حامد عضایی فرزند حسین

18- جناب ... سلمان احمدی فرزند قربانعلی(از ناجا جدا شد)

19- جناب ... نصرت الله قاسمی فرزند علی

20- جناب ... سید حسین حسینی نراقی فرزند سید تقی

21- جناب ... سیدعباس موسوی فرزند سیدمحمد

22- جناب ... علی اکبر باقری فرزند نصرالله

23- شهید بزرگوار محمد شوری فرزند موسی

24- سرکار خانم معصومه  شوری فرزند محمد

25- جناب ... غلامعباس رزاقی فرزند غلامحسین

26- جناب ... میلاد رزاقی فرزند حسن

27- سرکار خانم مطهره  سلجوقیان فرزند ...

28- جناب ... نصرت الله(داریوش) فروغی فرزند احمد

29- جناب سرهنگ اسدالله رضایی فرزند یوسف

30- جناب ... حسین یوسفی فرزند ...

31- جناب سروان حسین احمدی فر فرزند علی خداداد

32- ابولفضل رسولی فرزند علی(نوه شکرالله اکبری)

33- جناب ... سجاد حمامی فرزند محمد

34- مرحوم حبیب الله زرندی فرزند عباس(ابوالزوجه مرتضی علی آقایی)

35- مرحوم رضا نظریان فرزند حسین

36- مرحوم سروان محمد کاظمی فرزند تقی

37- جناب سرهنگ سیدرضا موسوی فرزند سید حسین(آقامیر)

38- جناب غلامعباس ایزدی فرزند رمضان(پاسدار سابق کمیته انقلاب)

39- جناب علی محمد پیشه ور فرزند حسین(پاسدار سابق کمیته انقلاب)

40- جناب سرهنگ مسعود یوسفی فرزند حسین 

41- جناب سرهنگ ایرج یوسفی فرزند علیرضا 

42 - جناب سرگرد مهدی کاظمی فرزند رمضان

43 -مرحوم قاسم کاظمی فرزند حسین

44-مرحوم فضل الله شریفی فرزند عبدالرحمان

45-مرحوم ماشاءالله رجبی فرزند ...

46- مرحوم سرهنگ مهدی جعفری نراقی فرزند هادی

47 - شهید محمد شوری فرزند موسی

48_ مرحوم غلامعباس نوروزی فرزند روح الله

49_آقای ماشاءالله اصفهانی فرزند عباس

50-بعدی را شما بفرما

سنگ نبشته 340 ساله متعلق به حاج جعفر خادم بقعه شاه هادی شهر نراق

سنگ نبشته قریب به سه قرن و نیم پیش در صحن بقعه متبرک شاه سلیمان و شاه هادی شهر نراق از توابع شهرستان دلیجان استان مرکزی مورد توجه سایت سلحشوران شهر نراق قرار گرفت .

حاج جعفر نراقی یکی از خادمین آستان شاه سلیمان و شاه هادی  بود که سال 1099 هجری قمری برابر با 1066 هجری شمسی بدرود حیات گفت و به یادبود ایشان این سنگ نبشته طراحی و بالای قبرش سَمت راست درب ورودی بقعه نصب گردیده است .
یادآوری می گردد قرینه چنین سنگ نبشته ای متعلق به ملا محمد باقر ابن ملا محمدرضا نراقی دیگر خادم این بقعه  در سال 1109 هجری قمری نصب گردیده است . ضمنا قبور چند تَن دیگر از خادمین بقعه های هفت گانه در صحن مذکور قابل مشاهده هستند که بیشتر به خاندان حسینی مرتبط می باشند .

دور سنگ نبشته 340 ساله حاج جعفر

و صل علی النبی الوصی والبتول والسبطین والعابد والباقر والصادق والکاظم والرضا والتقی والنقی والعسکری والمهدی

1099(سال 1099 هجری قمری برابر 1066 هجری شمسی)

چو حاجی جعفر آن سرمایه صِدق
زِ اسبابِ تعلُق چیده دامان
زِ دام جِسم خاکی مرغ روحش
زِ شوق اوج جَنّت کرد طیران
زِ سَر عقل جُستم سال فوتش
که طبعم بو(د) زین اندیشه حیران...
تاریخ ............ گفتا
............ پُر نور گردان

به درخواست سایت سلحشوران شهر نراق ؛ بازخوانی متن سنگ نبشته 340 ساله حاج جعفر برای اولین بار تاریخ 17 مهر 1396 توسط اساتید معزز آقایان سید مجتبی غفاری – سعید اصغری دلیجانی و علی محمد میرشکاری انجام گرفت که از مشارالیهم سپاسمندیم .

سند 239 ساله مورد معامله در مزرعه لاستان شهر نراق - سند شماره 78

محمد و عباس پناه آقا منصور بیک وَلد المرحوم المغفور آقا ابراهیم بیک نمود فی البیع(فروشنده) و بفروخت همگی و تمامی یک سهم از چهار سهم اطراف واقعه در مزرعه لاستان(حومه شهر نراق) مشهور ....... مع اطراف ..... به ثمن(بها کردن متاع )مبلغ هشت هزار دینار رایج المعامله باسقاط غبن(ضرر – زیان) مبایعه(قرارداد) صحیحه شرعیه مشتمله بر صیغه عربیه  اسلامیه و ثمن تمام و کمال واصل و عاید بایع گردید و بوصول آن اقرار آورد و بیع موصوف را کائنا ماکان از تصرف خود اخراج نمود و به تصرف مشتری واگذاشت و او در آن تصرف مالکانه مستحقانه نمود کتصرف الملاک فی املاکهم و ضامن .... و عهده گردید که چنانچه حق ..... در بیع موصوف ظاهر گردد متعهد و جواب گو بوده باشد .

 

تحریر فی شهر ذی الحجه الحرام سنه ۱۲۰۰
ذی الحجه 1200(برابر مهر 1165)

شاهد : آقا اسحق ولد المرحوم ابراهیم بیک
شاهد: اسماعیل ولد المرحوم ابراهیم بیک

وجه واصل و عاید بایع گردید و بوصول آن

از جناب استاد حاج سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود به جهت بازخوانی سند 239 سال پیش متعلق به سایت سلحشوران شهر نراق سپاسگزاریم.

سید محسن نقیبیان هنرپیشه نراقی سریال شهرزاد

به گزارش سایت سلحشوران شهر نراق ؛   شهرزاد مجموعه‌ای نمایشی که فصل اول آن در سال ۱۳۹۴ در ۲۸ قسمت و فصل دوم آن نیز در سال ۱۳۹۶ در حال پخش است.

کارگردان این سریال حسن فتحی و تهیه‌کننده آن محمد امامی است. پخش این سریال به صورت هفتگی از طریق مراکز عرضه فیلم سراسر کشور انجام شد .

سریال شهرزاد را می‌توان پر فروش‌ترین و پرمخاطب‌ترین سریال نمایش خانگی ایران دانست. علی نصیریان، ترانه علیدوستی، شهاب حسینی، مصطفی زمانی و پریناز ایزدیار بازیگران نقش‌های اصلی این مجموعه هستند .

 

پخش « فصل دوم سریال شهرزاد » از روز دوشنبه ۲۹ خرداد ۱۳۹۶ به صورت هفتگی آغاز شد و در تاریخ ۱۷ مهر ۱۳۹۶ به پایان رسید .

 

هنرپیشه محبوب اهل شهر نراق آقای سید محسن نقیبیان فرزند سید محمد در سریال شهرزاد به عنوان ستوان دارومی و دستیار سروان آپرویز نقش بازی می کند .

آقای سید محسن نقیبیان پسر خاله بسیجی شهید ابوالفضل بیابانگرد و برادرِ همسر حاج ماشاءالله بیابانگرد ذاکر اهل بیت می باشد .         

سنگ نبشته 330 ساله متعلق به ملا محمد باقر نراقی خادم بقعه شاه هادی شهر نراق

سنگ نبشته قریب به سه قرن و نیم پیش در صحن بقعه متبرک شاه سلیمان و شاه هادی شهر نراق از توابع شهرستان دلیجان استان مرکزی مورد توجه سایت سلحشوران شهر نراق قرار گرفت .

ملا محمد باقر نراقی فرزند ملا محمدرضا یکی از خادمین آستان شاه سلیمان و شاه هادی  بود که سال 1109 هجری قمری برابر با 1076 هجری شمسی وفات نمود و در بقعه مذکور خاکسپاری گردید . به یادبود ایشان این سنگ نبشته طراحی و بالای قبرش سَمت چپ درب ورودی بقعه نصب گردیده است .

یادآوری می گردد قرینه چنین سنگ نبشته ای متعلق به حاج جعفر نراقی دیگر خادم این بقعه در سال 1099 هجری قمری نصب گردیده است .   
ضمنا قبور چند تَن دیگر از خادمین بقعه های هفت گانه در صحن مذکور قابل مشاهده هستند که بیشتر به خاندان حسینی مرتبط می باشند .

متن سنگ نبشته 330 ساله ملا محمدباقر

وفات نمود ملا محمد باقر ابن ملا محمد رضا نراقی خادم آستان شاه سلیمان و شاه هادی سنه 1109

دور سنگ نبشته 330 ساله ملا محمدباقر

اللهم صل علی محمد المصطفی و علی المرتضی والبتول السبطین العبد الباقر والصادق الکاظم الرضا التقی النقی العسگری المهدی

1109(سال 1109 هجری قمری برابر 1076 هجری شمسی)

به درخواست سایت سلحشوران شهر نراق ؛ بازخوانی متن برای اولین بار تاریخ 17 مهر 1396 توسط استاد حاج سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود انجام گرفت که از ایشان سپاسگزاریم .

سند صلح نامه زوجین و نگهداری فرزند مربوط به 123 سال قبل در شهر نراق - سند شماره 77

عریضه آقای خلیقه میرزاجان ولد مرحوم آقا محمد علی خالو آقا بابای نراقی است
خدمت حضرات رفیع الدرجات (این اسم و صفت الهى به معناى بالا بردن قدر و منزلت و بلند گردانیدن است) اهالی نراق اشخاص که در خانه مرحمت شان آقا زین العابدین خلف مرحمت مَآب حاجی عبدالمجید تاجر نراقی در محضر تشریف فرما بودند زحمت می دهد که در باب فقره حقوق و دعاوی متعلقه این احقر خلیقه که صبیه(دختر) مرحمت آیت آقا محمد یوسف خلف مرحوم آقا محمد اسماعیل می باشد که بر این احقر خلیقه می نمود چه خود متعلقه و چه جناب آقا محمد مهدی خالوی مشارالیها و اتمام و ختم عمل المصالحه شرعیه جمیع حقوق و دعاوی او از ما فی الصداق و غیره صلح شرعی شد بمبلغ پنجاه تومان رایج سلطان که مدت دو سال تمام هم طفل رضیع(کودک شیرخوار) حقیر را توجه و نگهداری نموده مطالبه اجرت المثل هم ننماید و مبلغ پنجاه تومان مزبور هم نقد فی المجلس بتوسط جناب مستطاب آقا حبیب الله تاجر نراقی عاید متعلقه و خالوی مشارالیه او گردید .

استدعا آنکه مرحمت فرموده دو کلمه از توقیعات مراتب مزبوره در هامش عریضه نگاشته و به مُهر شریف خود مزین نمایند عندالله ضایع نخواهد شد که عندالحاجت حجت برائت ذمه این احقر بوده باشد مر مشارالیها را .
والسلام علی من التبع الهدی

حاشیه سند :
اقل الحاج محمد رضا نراقی در مجلس بودم عقد زوجه به زوج صلح شد بمبلغ پنجاه تومان و زوج هم ملتزم گردید در ضمن او که سه روزه طلاق بدهد هرگاه طلاق ندهد مبلغ یکصد و پنجاه تومان بدهد و قرار دو سال هم شد که زوجه طفل را نگهدارد و ادعای مخارج ننماید مبلغ پنجاه تومان عقد را زوج داده ولی طلاق واقع نشده
بتاریخ دوم شهر شوال المکرم ۱۳۱۶
2 شوال 1316(برابر 24 بهمن 1277)
مُهر الراجی محمد رضا

حاشیه سند :
اقل بنده حضور داشتم و تمامی حقوق را با وجه صداق مصالحه نمودند به پنجاه تومان وجه نقد و دو سال هم طفل خود را نگاه دارد و سه روزه طلاق او را بدهد ولله اعلم و مبلغ پنجاه تومان به توسط آقا حبیب اله ... نمود . اله اعلم
مُهر میرزا آقا عبده

حاشیه سند:
اقل بنده حضور داشتم و تمامی حقوق وجه الصداق را مصالحه نمودند به پنجاه تومان که در سه روزه طلاق او را بدهد.
مُهر صادق علی

حاشیه سند:
اینجانب در مجلس مصالحه نبودم ولی شنیدم از جمعی دور هم از طرفین خود آقا محمد مهدی که تمام حقوق صیغه به او صلح شده بود به سائل(پرسشگر – فقیر) مصالحه کرد تمام حقوق را به پنجاه تومان نقد و شرط طلاق پنجاه تومان را آقا محمد مهدی نقد دریافت نمود ولی طلاق واقع نشد میرزاخان هم گفت که صیغه ... شرعی داده شد همشیره طلاق گفت . والله العلی

از جناب استاد حاج سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود به جهت بازخوانی سند 123 سال قبل متعلق به سایت سلحشوران شهر نراق سپاسگزاریم.

درایت سردار شهید سید نظام جلالی دلیجانی طی عملیات والفجر 8

بر اساس گزارش سایت سلحشوران شهر نراق ؛  تاریخ 20 بهمن 1364 عملیات غرورآفرین والفجر 8 در شهر بندری فاو عراق آغاز شد . چند روز پس از عملیات گردان ما در جبهه کارخانه نمک جهت عملیات ایذایی وارد عمل شد .
پاسدار آقا سید نظام جلالی راهنما و نیروی اطلاعات عملیات گردان ما بود که پشت خاکریز مستقر شدیم .

آقا سید نظام پس از بررسی منطقه گفت پشت خاکریز باشید و به هیچ عنوان حرکت نکنید تا باز گردم . ساعاتی گذشت یک فرمانده ناشناس آمد و گفت برای چی اینجا اینجا مسقر هستید و وارد منطقه شوید . به ایشان عنوان شد آقای جلالی گفته حرکت نکنید تا باز گردم و ما حرکت نمی کنیم .

آقا نظام بازگشت و گفت فعلا اقدامی نمی کنیم و در مقابل سوال یاران گفت دلیل آن صبح برایتان روشن می شود . هوا که روشن شد مشاهده کردیم دو قبضه دو لول ضد هوایی ارتش متجاوز بعث عراق با اشرافیت کامل روی نیروهای ایرانی آماده بود و در صورتی که وارد عمل می شدیم سرعت عمل در خاموش کردن آنها در تاریکی میسّر نبود یا به کُندی انجام می گرفت و آسیب جدی به گردان وارد می شد و درایت سید نظام مانع از خسارت گردید . شب بعد وارد عمل شدیم و با موفقیت منطقه آزاد شد .

سردار سید نظام جلالی فرزند سید یوسف متولد 1342 تاریخ 29 دی 1365 طی عملیات کربلای 5 در جبهه شلمچه خرمشهر استان خوزستان بال در بال فرشتگان گشود و پیکر مطهرش در گلزار شهدای دلیجان استان مرکزی خاکسپاری گردید .

راوی : پاسدار سید تقی موسویان فرزند سید علی اهل شهر نراق تاریخ 23 آبان 1395 شهر کوفه عراق

خرید و فروش زمین و سهمیه آب قنات بَهریار دلیجان طی حدود یک قرن قبل - سند شماره 76

خرید و فروش زمین و سهمیه آب قنات بَهریار دلیجان توسط اهالی نراق و دلیجان طی حدود یک قرن قبل

و بعد با تحقق کافه شرائط صحت حضور یافت عفت و عصمت پناه صبیه خیرالحاج حاجی میرزا نصراله ساعت ساز کاشانی متعلقه عزت شعار آقا میرزا شکرالله خیاط نراقی و به مبایعه صحیحه شرعیه شرطیه خیاریه بیع نموده و بفروخت به جناب مستطاب عمده التجار والاعیان آقا محمدعلی آقا تاجر نراقی (آقای محمدعلی فروغی فرزند ملا ابوالقاسم اهل نراق) خلف مرحمت شان آقا ملا ابوالقاسم همگی و تمامی مجری المیاه(محل عبور آب) دونفر و نیم آب قناتین بَهریار( دو نفر و نیم آب قنات در دلیجان برابر با 12 سَرَچه و معادل امروزی 90 دقیقه است) شهره که از قنوات دلیجان است مالکی مشارالیها با کافه ملحقات آن دون استثنایی فیه به نحوی که مطابق قباله ابتیاع (خریدن)نموده اند به ثمن(بهاء) مال المبایعه مبلغ شصت تومان نصف سی تومان قبض رایج خزانه اعلیحضرت احمد شاه قَران ده عدد یکتومان ماخوذ حین العقد باعترف بها الشرعیه و صیغه مبایعه شرطا جاری شد و در ضمن شرط شرعی شد که چنانچه بایعه مرقومه ابتدا از حین التحریر الی مدت یک سال دیگر ............ مشتری نماید مسلطه و مختار بر فسخ مبایعه(قرارداد) بوده باشد والا بیع او لازم و خیارش ساقط است و من بعد هذا بایعه مرقوم قبض اجاره شرعیه نمود از مشتری تمامی بیع مرقومه در مدت معلوم و به مال الاجاره صَد دِرم نمک و صیغه مبایعه صحیحه شرعیه جازمه(جزم دهنده) مواجره صریحه ملیه اسلامیه بینهما جاری شد .

بتاریخ ششم شهر صفر المظفر 1342 (برابر با 26 شهریور 1302)

حاشیه سند :
مخفی نماند که مجددا بایعه مرقومه در متن در تاریخ ذیل السطر حضور یافت و ....... بیع مرقوم‌ و زمین که عبارتست از دو نفر و نیم آب قناتین بَهریار شهره واقعه در روزقه (نوبت در آبیاری زمینهای کشاورزی – آب روزه) نهم تا آخر از جمله هشت شبانه روز بیع نموده و بفروخت به شرط خیار فسخ و .......... تمامی نصف از یک قطعه زمین نه قفیز(واحد مساحت حدودا 200 متر) که بانضمام همان آب مرقوم از صبیه مرحوم غفران پناه آقا سید محمد رضا دلیجانی ابتیاع(خرید) نمود به جناب مشتری متن به مال المبایعه مبلغ بیست و چهار تومان وجه نقد ماخوذه حین العقد باعترف الشریعه و در ضمن شرط شرعی شد که چنانچه بایعه مرقومه ابتدا از تاریخ ذیل الی مدت ده ماه دیگر ........... مشتری نماید .
مسلطه بر فسخ مبایعه ..... باشد و الا بیع لازم و خیارش ساقط است و من بعد هدا ... مبایعه مزبوره قبول اجاره شرعیه نمود..در مدت معلوم به مال الاجاره صد دِرم نمک و صیغه مبایعه صحیحه شرعیه شرطیه و مواجره ‌ملیه اسلامیه بینهما جاری شد .
بتاریخ یوم دوشنبه دهم شهر ربیع الثانی1342 (برابر با 28 آبان 1302)

انضمام سند :
حضور یافت عفت و عصمت پناه ........ نجمیه خانم بنت مرحمت شان خیر الحاج حاجی نصراله زوجه عزت شعار آقا میرزا شکرالله خیاط نراقی و اقرار و اعتراف نمود به اخذ یکصد و ده تومان نصف پنجاه و پنج تومان وجه نقد بابت قیمت ذیل المصالحه دو نفر و نیم آب قناتین بَهریار شهره من قنوات دلیجان و نصف از یک قطعه زمین نه قفیز(واحد مساحت حدودا 200 متر) که مطابق قباله علیحده بطریق مصالحه به جناب مستطاب عمده التجار آقا محمدعلی تاجر نراقی(ملا محمد علی فروغی فرزند ملا ابوالقاسم) عم زوجها منتقل نموده بود و چنانچه من بعد .........مزبور.......من قبلها سخنی اظهار نماید باطل و از درجه اعتبار ساقط است .
و کان التحریر فی دوازدهم شهر صفر الخیر مطابق سنه 1343 (برابر با 21 شهریور 1303)

انضمام سند :
عالیجاه کربلایی ماشاالله دونفر و نیم آب بَهریار( دو نفر و نیم آب قنات در دلیجان برابر با 12 سَرَچه و معادل امروزی 90 دقیقه است) و چهارمَن و نیم زمین مطابق قباله هایی که در دست جناب عمویی هست تحویل رعایای جناب معظم له نماید وجه او دریافت شده صحیح است .

از جناب استاد حاج سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود به جهت بازخوانی سند قریب یک قرن پیش سایت سلحشوران شهر نراق سپاسگزاریم.

شهروند نراقی که 21 رمضان سالگرد شهادت امام علی(ع) مجروح شد

سه شنبه 22 تیر 1361 مصادف با 21 رمضان 1402 طی عملیات رمضان در جبهه پاسگاه زید عراق به وسیله ترکش خمپاره 60 میلی متری از ناحیه شکم به سختی مجروح شدم .

پس از ترخیص شدن از بیمارستان شهید بهشتی شیراز استان فارس به تهران منتقل و از آنجا راهی زادگاهم شهر نراق شدم تا دوره نقاهت را بگذرانم . آقای سید تقی حسینی در درمانگاه برای مجروحین نراقی و من زحمات زیادی کشید .
روزی در سالن ساختمان بسیج نراق بودم که درد فراوانی برایم حادث شد و به دنبال آن عفونت از بدنم خارج و حالم بد شد و متعاقب آن دوستان از جمله آقای عباس ترابی مساعدت کردند تا مقدمات کار جهت انتقالم به بیمارستان آیت الله گلپایگانی شهر قم مهیا گردید و آنجا مجدد از ناحیه شکم تحت عمل جراحی قرار گرفتم که دشواری زیادی داشت.

هر روز پرستاران زحمتکش گاز استریل(پانسمان) روغنی از یک قسمت زیر پوست وارد و از طرف دیگر خارج می کردند. جثه لاغر و نحیفی داشتم و هنگام پانسمان و شستشوی زخم ها آنقدر اذیت می شدم که با صدای بلند فغان و ناله می کردم به نحوی که درب اتاق را می بستند .

صدای زیاد من تعجب همه را بر می انگیخت که این فرد کیه که این میزان ناآرام است . تا درب اتاق ما باز می شد عده ای که علاقمند بودند صاحب صدا را ببینند مشاهده می کردند 8 نفر روی تخت هایشان ساکت و آرام هستند و مرتب دنبال فردی بودند که فریاد می زد غافل از اینکه درد من فقط موقع تعویض پانسمان و شستشوی زخم ها بود و به محض پایان کار درد زیادی وجود نداشت .

جالب اینکه سال ها بعد برای تعیین درصد جانبازی به بیمارستان گلپایگانی قم مراجعه کردم تا گواهی بگیرم که مسئولین آن اعلام کردند در بمباران هوایی هواپیماهای ارتش متجاوز بعث عراق به یکی از ساختمان های اداری بسیاری از پرونده ها سوخت و از بین رفت و چون برای بنیاد جانبازان ملاک پرونده بالینی است به حقوق حقه ام لطمه وارد شد و بیشتر از 35 % نصیبم نشد و نمونه این مشکل برای مجروحین جنگی دیگر نیز در سطح ایران وجود دارد .

راوی : جانباز و رزمنده دفاع مقدس ؛ پاسدار عباس حیدری فرزند حسن اهل شهر نراق تاریخ 4 بهمن 1395

سند 120 سال قبل مربوط به معامله در مزرعه لاستان شهر نراق - سند شماره 75

و بعد به قانون شریعت مطهره به صیغه معتبره و شروط صحیحه بیع(مالی است در مقابل وجه نقد) نمود و بفروخت لازما" جازما"(قاطع) سرکار ستوده آداب آقا خداداد ولد مرحوم آقا ابراهیم بابا کَرم نام نراقی در حالیکه ممضی(امضا کرده) و نافه بود از او جمیع اقاریر(اقرار) شرعیه به نیکو اطواری(شخصی که اطوار در می آورد) آقا علی اکبر مبلّغ خَلف مرحوم استاد میرزای پاره دوز نراقی همگی و تمامی کل یکدرب باغجاه واقعه در دشت لاستان شهره قصبه نراق که تخمینا به تمامی همان باغجاه هشت قفیز(واحد مساحت حدادا 200 متر) شایع بذرافشان و محدود به حدود ذیل السطر می باشد :

به مِلک آقا باقر ولد آقا رمضان خالو کریم
به زمین دره شهره آقا سید نصراله
بباغ آقا جان آقا محمد علی
بباغ آقا علی اکبر مشتری مزبور
و مشهور است همان باغجاه بباغ حاجی عبدالوهاب بانضمام هر نحو اشجاری در همان باغجاه مغروس(نهال کاشته شده) است مع جدار او بالتمام بانضمام مدار و مجاری نیمطاق شایع از جمله بیست و چهار طاق آب قنات لاستان شهره مزبور در روزقه(نوبت در آبیاری زمینهای کشاورزی – آب روزه) معینه در شبانه روز ششم به ثمن المبایعه مبلغ یکصد تومان مسلم رایج خزانه مبارکه مظفرالدین شاه قاجار روپیه از قرار ده عدد یکتومان رواج مقبوض حین العقد باعتراف الشرعی و صیقه جاری شد و شرائط صحت به عمل آمد و فعلا لا علی رسم القباله مراعات قبض و اقباض و اخذ و استرداد تمامی مال المبایعه و تمکین و تمکن و تخلیه و تصرف با اسقاط کافه خیارات موجبه فسخ سیما خیارالغبن ولوکان فاحشا بل افحش والزام شرعی بر بایع مزبور که احیانا چنانچه در ظرف مدت سی عام شمسی تمام ابتدا از حال التحریر بیع مرقوم کلهم بعضا مستحقا للغیر برآید و به ثبوت شرعی برسد در هر صورت خود بایع از مال خود از عهده ثمن موصوف و اجرت المثل مافات و سایر غرامات شرعیه آن بر آید جمیعا معمول و مرعی گردید .

تحریر فی بیستم شهر شعبان المعظم فی سنه ۱۳۱۹
20 شعبان 1319(برابر 11 آذر 1280)
مطابق سنه .... یکهزارو سیصد و نوزده هجری به واضح بوده باشد.

از جناب استاد حاج سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود به جهت بازخوانی سند 120 سال قبل سایت سلحشوران شهر نراق سپاسگزاریم.

نگاهی به قبرستان روستای کِروگان جاسب دلیجان

بر اساس گزارش سایت سلحشوران شهر نراق ؛  دهستان جاسب یکی از دهستان‌های بخش مرکزی شهرستان دلیجان استان مرکزی ایران است .
این دهستان در 15 کیلومتری شهرستان دلیجان و از طرفی با شهر نراق کمتر از 15 دقیقه راه آسفالته دارد . این مناطق شامل ۷ پارچه آبادی است که نام جاسب را برخود دارد .

این منطقه متشکل از روستاهایی به اسامی :  واران، هرازجان، کِروگان، وشتکان، زُر، وسقونقان و بیجگان می باشد .
این ۷ آبادی در دره‌ای به طول ۵۰ کیلومتر در راستای رود ازنا قرار دارند. بزرگترین روستای دهستان جاسب کِروگان است . در کِروگان محفلی از بهاییت زندگی می کردند .

در قبرستان کروگان تعداد قبرهای قدیمی از اموات وجود دارد که قدمت آنها از 100 الی 300 سال می باشد . چندین مورد سنگ قبرها در اثر مرور زمان تخریب و یا شکسته و از بین رفته و تعدادی دیگر با نقش و نگار خاص و مُهیج همچنان در قبرستان وجود دارد .
پیشنهاد می گردد مسئولین امر نسبت به انتقال این سنگ ها که مربوط به دو سه قرن پیش است به موزه یا مکان خاص اقدام نمایند .

تصویر تعدادی از سنگ قبرهای قبرستان کروگان جاسب که مربوط به یک تا سه قرن گذشته است از نگاه دوربین سایت سلحشوران شهر نراق  نمایش می گردد :

سند یکصد ساله مربوط به محفل بهاییت شهر نراق و فوت مشهدی محمدیوسف نراقی - سند شماره 74

9 شعبان 1337(برابر با 19 اردیبهشت 1298)
هو
از محفل نورانی نراق(محفل روحانی هیئت ۹ نفره بهائی است و وظیفه ادارهٔ امور جامعه بهائی را بر عهده دارد) .
حضور ماهرالنور انوار مقدسه و هیاکل(پیکره) مجرده اعضاء محفل روحانی تهران علیهم بهاءالدین
الله ابهی (سلام بین بهاییان)
حضور مبارک حقایق مقدسه الهیه و لطائف مجرّده نورانیّه اعضای محفل روحانی ارواحنا فدائهم ارواحنا لفرط الطامکم الفدا

بعد از عجز از ستایش جمال اقدس شخص اجلّ ذکره لاعلی و انکسار(شکستگی) از محامد(خصلت نیکو) و نعوت(نَعت – نشان) حضرت عبدالبهاء(عباس افندی فرزند سومین شخصیت محوری بهائیت) ارواح العالمین لوحدته الفدا
خاطر مبارک اعضای محفل مقدس را مستحضر می دارم مرحوم معاون التجار(فضل الله نراقی فرزند محمدجواد ابن حاج محمدمهدی تاجر نراقی ابن استاد عبدالله نراقی)شهید در حیات خود ؛ مشهدی یوسف نام بهایی وفات نمود .
معاون التجار به قانون شرع بهاءالله بعد از تغسیل نماز با جمعی احباب(یاران بهایی) که خواندند و جسد او را در صندوق یعنی تابوت چوب گذارده و دفن کردند با کمال قدرت و احدی مانع نشد .
بعد از شهادت ایشان اشرار شناسه قبر را شکافته نصفه کاره که میّت را بیرون بیاورند مخیر شدند و نگذاردند و الی حال درصدد اذیت کسان(اقوام یا خانواده) مشهدی یوسف هستند من جمله عبدالکریم شبان که به تحریک بعضی شوهر خاله مشهدی یوسف رفته دلیجان(شهری از استان مرکزی) از سید حسین مجتهد دلیجان(آقا سید محمد حسین دلیجانی فرزند حاج میرزا عبدالوهاب دلیجانی) نوشته گرفته که چون مشهدی یوسف بهایی بوده و برادر زاده هایش که وراث او هستند بهایی هستند مایَملک مشهدی یوسف را به خاله اش بدهند که مسلّم است به این عنوان مبالغی خسارت به ورثه مشهدی یوسف وارد شده تا این اوقات سخت به حاکم نراق به نوشته سید حسین ملّای دلیجان که یا چهل و پنج تومان نقد دریافت کن و این عمل را قطع کن یا املاک آب آنها را توقیف نمایند .
قوّه(رای قوی تر) دادن پول برای ورثه است نَه آنها را آسوده می گذارند ناچار حبیب الله برادر زاده روانه قم شد چنانچه هیئت دولت ... که در حفظ جان و مال تمام رعیت از هر فرقه ای هستند محض رضای حق ..... این بیچارگان را تقاضا فرمائید و حکمی از مرکز وزارت جلیله داخله در .... این مظلومان ورثه مشهدی یوسف گرفته یا از حکومت محلات یا اداره ژاندارمری محلات که دست تعدّی اشرار و مُتعرضین از آنان کوتاه گردد .
امرکم مطاع (در خور اطاعت)

عریضه ای هم در این خصوص به مقام وزارت جلیله داخله عرض شد :
مقام منیع وزارت جلیله داخله ارواحنا فداه
عرض دعاگویان به آستان مبارک این است محمد یوسف نام نراقی چند ماه قبل وفات نمود و ورثه او برادرزاده هایش هستند . عبدالکریم شبان نراقی به تحریک مُتعرضین و اشرار رفته دلیجان نشسته(فتوایی) از سید حسین دلیجانی مجتهد(آقا سید محمد حسین دلیجانی فرزند حاج میرزا عبدالوهاب دلیجانی) آنجا گرفته که محمدیوسف که فوت شده بهایی بوده و برادر زاده هایش هم بهایی هستند و ارث او به خاله اش می رسد که زوجه من است و به این عناوین مبالغی خسارت به این مظلومان زده و ..... سید حسین دلیجانی به نیابت نراق هر گونه که مایملک محمد یوسف را به حُکم من توقیف کن و نباید به ورثه او بدهید .

محض رضای خداوند محض عرض یک نفر ملّا باید جمعی وراث اُناث و ذکور چشم از حق خود بپوشیم . گبر و یهود و نصاری و این ملّت در ظِل مرحمت دولت اند ........... محفوظ جانا و مالا هستند کی سزاوار عدل و رعیّت پروری است . این مظلومان به این صدمه و فشار و غرض ورزی مبتلا باشیم .
الغوث(فریاد از – پناه می برم) محض رضای حق جمعی ضعفا را آسوده فرمایید . ملاحان(کشتی بان) را قربان آستان مبارک بگرداند .
ورثه محمد یوسف نراقی
9 شعبان 1337(برابر با 19 اردی بهشت 1298)

مروری بر خاطره های مردم شهر نراق 47

این عکسها گویای خاطرات قشنگ زندگی است .خاطراتی که هنوز با وجود گذشت سالها از آن  بوی تازگی و عطر خوش مهربانی می دهد . هنوز هم که هنوز است وقتی  آلبوم خاطرات آن روزگار را مرور می کنیم اشک شوق و لبخند دلنشین  دوستی با هم در می امیزند و ساعت ها وقتمان صرف مرور این خاطرات می شود.

خاطرات خوش گذشته را با هم ورق می زنیم تا.............

سلحشوران شهر نراق

سند 158 سال قبل مربوط به معامله زمین و باغ اهالی نراق در دشت ورتیران(ورطیران) - سند شماره 73

بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدالله الذی احل البیع و الشری و حرم الغضب و الربا و صل الله علی محمد و آل محمد

اما بعد باعث بر اسطرقام و سبب در استکتاب(کتابت کردن) این ارقام خجسته فرجام(انتها) آنستکه حاضر آمد در عالی محفل شرع مطاع حره مخدره المسماه سَلَمه خانم بنت مرحمت پناه خیرالحاج حاجی کاظم نراقی در حالت صحت بدن دون الاکراه والاجبار بالطوع والرغبه بیع نمود و بفروخت به بیع لازم جازم صحیح شرعی به عالیحضرت خجسته آیت صلاحیت منقبت آقامیرزا احمد خلف مرحمت و مغفرت نشان فخر الحاج حاجی محمدعلی من القصه همگی و تمامی نه (۹) مَن به وزن شاه بذرافشان زمین واقعه در دشت ورتیران(ورطیران) شهره قصبه مزبور(قصبه نراق) مشهور به زمین املس(جای هموار و نرم) بانضمام جمیع اشجاری که در آن غرس(درخت نشانده) است و در عوض باغی که در صداق او بود از زوج خود آقا محمد ابراهیم به او مسترد و انتقال شرعی یافته بود محدود به حدود معینه حدّی به زمین عالیحضرت آقا عبدالغفور و بباغ آقا نصراله ولد مرحوم آقا مهدی و بباغ آقا میرزا ابوتراب ابن مرحوم حاجی علی اکبر و به زمینی که زوج بایعه جدیدا ابتیاع نموده بانضمام یک سَرَچه آب قنوات علیا و سفلای قصبه مزبور(نراق) که مدار و گردش آن در ده شبانه روز است به ثمن مبلغ معین بیست تومان رایج سلطان نیم روپیه ناصرالدین شاهی عددی سیزده نخود وزن ده شاهی رواج ماخوذ و مقبوض باعتراف الشرعی و ثانی بایعه مبیع موصوف را کانیا ما کان از یَد تصرف خود اخراج نمود به تصرف مشتری مزبور واگذار نمود او نیز(مشتری) در مبیع تصرف مالکانه مستحقانه نمود کتصرّف الملاک فی املاکهم و ذوی الحقوق فی احقاقهم پس الیوم به مقتضای ما رقم کافه مبیع حق طلق و ملک صدق مشتری است و احدی را به هیچ وجه من الوجوه در آن حقی و بهره ای و نصیبی باقی نمانده و عقد مبایعه لازمه شرعیه مشتمله به جمیع شرائط ارکان و خالی از کافه نواقص و بطلان با اسقاط جمیع خیارات موجبه فسخ سیما خیارالغبن والغبن فی الغبن ولو کان فاحشا بل افحش ولو به ضعف الثمن ......حسب الشرع بینهما بر وجه لزوم واقع و جاری شد و ضامن درک شرعی بیع کرد به بایع که چنانچه عندالخروج مستحقا للغیر در بیع پیدا شود جزا و کلا از عهده برآید و با مشتری به هیچ وجه مرجوعی نباشد.

وکان ذالک تحریر فی شهر جمادی الثانی مطابق سنه یکهزار و دویست و هشتاد تا واضح باشد
جمادی الثانی 1280 (برابر با شهریور 1242)

پشت سند :

بتاریخ چهارم ذیقعده سنه ۱۲۸۰ (برابر با 23 فروردین 1243) از بابت ملک ظهر فسخ معامله را نمودم به این معنی که ملک مرقوم ظهر را به خود بایعه منتقل نمودم ایحال ملک مرقوم مال طلق سلمه خانم است و آب مرقوم ظهر مال خودم می باشد یک سراچه است .
تحریر فی تاریخ فوق(4 ذیقعده 1280)

پشت سند :
حاضر گردید سلمه خانم زوجه مرحوم آقا ابراهیم ... نراقی و ملک مرقوم ظهر را که به آقا میرزا محمد فروخته بود و بعد آقا میرزا محمد به خود او منتقل نموده فروخت به آقا میرزا ابوتراب خلف مرحوم حاجی علی اکبر به مبلغ چهل و چهار تومان ... سیزده نخود وزن و ملک حدّ او موافق است ..... تخمینا نُه مَن بذر افشان است .
ایحال ملک طلق آقا میرزا ابوتراب است
تحریر فی نهم ذیقعده الحرام سنه ۱۲۸۰
9 ذیقعده 1280(برابر با 28 فروردین 1243)

از جناب استاد حاج سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود به جهت بازخوانی سند بیش از یک قرن و نیم متعلق به سایت سلحشوران شهر نراق سپاسگزاریم.