سلـحــشـوران شـهـر نــراق

عـکـس، خـاطـرات ، دل نـوشـتـه هـای دفـاع مـقـدس ، انـقـلـاب و اطـلـاعـات عـمـومـی

سلـحــشـوران شـهـر نــراق

عـکـس، خـاطـرات ، دل نـوشـتـه هـای دفـاع مـقـدس ، انـقـلـاب و اطـلـاعـات عـمـومـی

سلـحــشـوران شـهـر نــراق

شهر نراق زادگاه علامه ملا محمد مهدی نراقی و ملا احمد نراقی (فاضلین نراقی)
بیش از 100 نفر از مشاهیر نامدار دارای جمعیت سه هزار نفره در مقطع 8 سال دفاع مقدس دارای 180 رزمنده بوده و علاوه بر آن 8 آزاده و 100 جانباز(مجروح)و 80 شهید تقدیم آرمان های میهن اسلامی نموده است.


بایـگـانی
آخـریـن مـطـالـب

روز پنج شنبه 22 اسفند 1392 در تقویم رسمی ایران " روز بزرگداشت شهدا" نام گذاری گردیده است . به پاس احترام و ارج نهادن به 80 شهید شهر نراق و 6 شهید گمنام این روز را گرامی می داریم .

5dnd_64822090869638590673.jpg


گناه من نیست


من، نمی‌شناسمت. باور کن! بهانه نیست. حرف، حرف دل است. شاید از دلی غافل. گاهی، آن هم به بهانه‌ای، نامت را شنیده‌ام. سوسو زنان به هر سو، چشم دوختم تا نوری از وجودت را دریابم، تا چشمانم بیدار شود.  می‌گویند: شجاعت، شرمنده شمایل شما بوده. مروت، درمانده مردانگی‌هاتان . کجا رفته‌اید؟! خوبان خدادوست کجا رفته‌اید؟! غریبان شهر .

rjdc_nahaii.jpg


گناه من نیست


من به جستجوی شما آمده‌ام و شما را نیافته‌ام. زنجیر بند هوای نفس و اسیر دیدنی‌های دنیا شده‌ام و دیگر شما را نمی‌شناسم. آنقدر غرق در دنیایم که یادم می‌رود، یاد شما حماسه‌سازان حماسه سرخ جبهه‌ها را.

mihz_img10255348.jpg


گناه من نیست


کمتر کسی از روزهای خوب شما برایم می‌گوید. از سکوت شب سنگرها، از درد دلهای شبانه. کمتر کسی برایم قصه‌های عاشقانه و صادقانه‌تان را می‌گوید.

0q7t_shohada_big.jpg

 

کمتر برایم از نگاه پرعاطفه و حرف‌های عاشقانه می‌گویند کمتر لحظه‌های سبز شما را برایم روایت می‌کنند. کمتر زمزمه حدیث سفرهای غریبانه را می‌شنوم. آری! من آشنای غزلهای خاطرات شمایم.

 

v3o_گلزار2.jpg


گاهی در دلم سوگواره برپا می‌شود. گاهی دلم برای صدای خمپاره‌ها می‌تپد. دلم برای نخلهای سوخته می‌سوزد و آهسته و بی‌صدا ساقه زرد غم و اندوه در دلم ریشه می‌کند و به یاد شما آوای غریبی سر می‌دهم و در این روزگار غریب به غربت و تنهایی خود می‌گریم و به یاد شما، دوباره جان می گیرم.

iozo_img_2438.jpg    j4vo_img_2439.jpg

 

گناه من نیست

من، از شما جدا مانده‌ام. من، قصه مرغان مهاجر را بارها شنیده‌ام. من، قصه عروج را از دشت شقایق‌ها نشنیده‌ام. اما، نشانه غربت شما را از زمان و زمانه دیده‌ام. من، حدیث حادثه‌ها را شنیده‌ام.

qbjl_گلزار11.jpg

گناه من نیست


باور کنید! من اسیر دنیای دردآلود و نازیبا شده‌ام و از زیباییهای شما فاصله گرفته‌ام. من، اسیر مردابهای تباهیم. طوفان حوادث، در این زمانه غربت از شما جدایم کرده است.

zm36_image8663.jpg

 

گناه من نیست


آن قدر کوچک بودم، که گرمای جبهه‌های جنوب را نچشیده‌ام. آن قدر که در سنگرهای خون و خمپاره نجنگیده‌ام.

 

kefa_img_1399.jpg

 

گناه من نیست

 

مردمان گرم جوش و مهربان آن روزها را ندیده‌ام. من شهر نخلهای سوخته را ندیده‌ام. خاک گلگونش را نمی‌شناسم. من چشم‌اندازهای تماشایی‌اش را ندیده‌ام. نخلهای ثابت و نخلهای بی سر را ندیده‌ام. آری! من سوگ گلها را ندیده‌ام.

sryj_picture_216.jpg

حکایت پرپر شدن لاله‌های خفته در بستر خون را نشنیده‌ام. حکایت شقایقهای سوخته را، حدیث شجاعت و شهامت شما را نشنیده‌ام. آری! من صدای گریه‌های کودکان بی مادر را نشنیده‌ام. آری! من صدای مادران فرزند از دست داده را نمی‌شناسم.

jkz5_شهدای_گمنام.jpg

گناه من نیست


زمانه می‌خواهد که، من بی غم و درد باشم. روزگار می‌خواهد مرا به عشرت و شهوت دعوت کند. آری! زمانه می‌خواهد که راحت تن فراهم کنم و روح سرگشته را رها سازم اما من نمی‌توانم لب فرو بندم. آری! من پیام خون شما را نشنیده‌ام و شاید نفهمیده‌ام. خدا کند، شور جانبازی‌های شما، نگذارد زمزمه‌های ناپاک نامردان را نظاره کنم.

 

f314_image8661.jpg

 

گناه من نیست


نگاه‌های ناپاک، چشم‌های بسیاری را فریفته خود می‌کنند و فریب می‌دهند و به خواب غفلت می‌برند. گویی آغاز خوابهای خوش فرا رسیده است.

vnsj_6887.jpg

 

خدا کند که روح بلندتان همیشه مرا مدد کند. بگذار حرفهایم، در دل بماند و عقده‌های غریبانه خود را در سینه، نگه دارم و زخم‌نامه غربت و تنهایی را برایت شرح ندهم.

آری! بگذار هر از گاهی شمیم نام پاکت را بشنوم و یادت را در دل زنده نگه دارم و تصویرت را در خاطره ایام جاری و باقی نگه دارم.

 

vjsw_baner_(5).jpg

۰ نظر ۲۱ اسفند ۹۲ ، ۱۵:۵۳
سلحشوران شهر نراق

 

vlf_ftuovu.jpg

 

محدوده مسجد حاجی صغری شهر نراق - سال 1355

ایستاده از راست : محمد صادقی نراقی فرزند حسین رحمت - علی قجری فرزند رحمت الله - مرحوم محمد قجری فرزند رحمت الله

 

نشسته از راست : حسین حبیبی فرزند علی اکبر - ناشناس - ابوالفضل قجری فرزند رحمت الله - مهدی قجری فرزند یوسف - محسن قجری فرزند رحمت الله - ... صادقی نراقی فرزند حسین رحمت

 

6mi2_image8753.jpg

 

افتتاح مدرسه راهنمایی مرحوم حسین معصومی شهر نراق - سال ...

عکس مشهود : آقای مرتضی رادفر فرزند شکرالله از چهره های مشهور فرهنگی نراق

 

bwiz_0gy.jpg

 

محل عکس : آرامگاه سعدی در شیراز استان فارس - مرداد 1367

بعد از ملاقات با جانباز رمضان قجری فرزند سلطانعلی در بیمارستان نمازی پس از مجروحیت ایشان در جبهه فاو

ایستاده ها از راست :

حسن نباتی فرزند مندعلی احمد لطفعلی فرزند قربان محمود ایزدی فرزند حسین شعبان طالبی فرزند محمد کلاه به سر ناشناس سلطانعلی عباسی فرزند اسماعیل سید عباس موسوی فرزند سید حبیب مرحوم رمضان قجری فرزند حبیب سید احمد باشی فرزند سید کاظم علی محمد قجری فرزند احمد ابوالفضل قجری فرزند رحمت الله سید باقر موسوی فرزند سید حسن علی محمد قجری فرزند... اکبر قجری فرزند احمد عباس علی اکبری فرزند علی اکبر عزیزا لله فروغی فرزند ابراهیممرحوم اسماعیل سلیمانی فرزند احمد سید صدر موسوی فرزند سید حسین عباس آقا حسینی فرزند رضا محمد رجبی فرزند ماشاءالله علیرضا حیدری فرزند رضا ناشناس - حیدر علی قجری فرزندعبدالرحمانسید علی باشی فرزند سید ابراهیم علی اکبر نوری فرزند علی

نشسته از راست : علی قجری فرزند رحمت الله جواد جوادی فرزند صفرعلی نعمت الله ایزدی فرزند عباس

 

7dxk_7.jpg

 

مرقدمطهر حضرت سطانعلی ابن محمد باقر(ع) - مشهد اردهال - شب عاشورا سال 1384

ردیف عقب از راست  : سید مسعود موسوی فرزند سید هادی - محمد جواد قجری فرزند علی اصغر- حسن آقا صادقی فرزند شکرالله - حسن قجری فرزند رمضان احمد عابدینی فرزند علی سید حسن باشی فرزند سید میرزاآقا –  ناصر ..... مداح از شهر قم - محمد - اسماعیل حبیبی فرزند اکبر قدرت الله ایزدی فرزند عباس

 

ردیف جلو از راست :سید محمد موسوی فرزند سید مهدی  حسین مهدیزاده نراقی فرزند علی محمد محسن اوضایی فرزند اسماعیلمجتبی مهدیزاده فرزند علی محمد مرحوم حجت الله ایزدی فرزند قدرت الله

 

cbai_image8784.jpg

قنات آب در مزرعه بیدشک  شهر نراق در پایین بقعه متبرک بی بی زبیده خاتون از نسل چهارم امام جواد (ع)           زنان نراقی در حال وضو گرفتن سال حدود 1352(40 سال قبل)

 

hoqd_p12.jpg

محل عکس ... سال حدود 1364

ایستاده ها از راست : قاسم اصفهانی فرزند عباس یوسف عضایی فرزند ماشاءالله
نشسته ها از راست : غلامحسین رزاقی فرزند حسن حسینعلی لطفعلی فرزند ... مهدی اصفهانی فرزند.... مرتضی اصفهانی فرزند قاسم مرحوم نعمت الله پیشه ور فرزند فتح الله

 

wqz0_image6713.jpg

 

حسینیه سید الشهداء شهر نراق - سال 1364


بسیجیان پس از اجرای تاتر در خصوص دفاع مقدس


از راست : ابوالفضل عابدی فرزند قنبر در نقش نیروی عراقی شهید غلامرضا یوسفی فرزند نوروزشهید غلامرضا یوسفی فرزند عباس سید حسن باشی فرزند سید میرزاآقا علی کمره ای فرزند تقی حسینعلی محمودی فرزند علی جانباز متوفی محمود رزاقی فرزند صفر - محمود مرادی فرزند علی محمد مظاهر عابدی فرزند قنبرعلی - تقی باقری فرزند حسینعلی  سید حسین جوادی فرزند سید ماشاءالله مرتضی عابدینی فرزند علی اصغر نجات عابدی فرزند کمال اکبر قجری فرزند احمد علیرضا اسماعیلی فرزند عباس

 

 

 

 

 

 

 

 

 

این عکسها گویای خاطرات قشنگ زندگی است .خاطراتی که هنوز با وجود گذشت سالها از آن  بوی تازگی و عطر خوش مهربانی می دهد . هنوز هم که هنوز است وقتی  آلبوم خاطرات آن روزگار را مرور می کنیم اشک شوق و لبخند دلنشین  دوستی با هم در می امیزند و ساعت ها وقتمان صرف مرور این خاطرات می شود.

 

خاطرات خوش گذشته را با هم ورق می زنیم تا.............

 

 

سایت سلحشوران شهر نراق

۰ نظر ۱۹ اسفند ۹۲ ، ۱۴:۰۱
سلحشوران شهر نراق

تاریخ 22 تیر ماه 1328 در شهر نراق از توابع شهرستان دلیجان استان مرکزی نوزادی متولد  شد که نامش را بهرام گذاشتند .


nidb_getveteranpicture.aspx.jpg

شهید سرتیپ بهرام قاسمی

 

پدرش آقای مظفر قاسمی فرزند محمد بود که بعد از فوتش  در بقعه امامزاده زبیده خاتون از نسل چهارم امام جواد(ع) دفن گردید .مادرش خانم مرصع یوسفی فرزند علی اهل نراق که پس از فوت در گورستان ابن بابویه شهر ری به خاک سپرده شد .


55f2_عکس۰۳۴۲.jpg

یادمان شهید در زادگاهش نراق

 

بهرام سال 1334 وارد کلاس اول ابتدایی شد و تا دریافت سیکل در زادگاهش نراق تحصیل نمود . سال 1343 برای ادامه تحصیلات به همراه تنها خواهرش سرکار خانم حشمت قاسمی راهی شهرستان محلات در 40 کیلومتری نراق گردید .  

 

دیپلم ریاضیات را دریافت و سپس به دبیرستان نظام رفت. به علت علاقه اش به ارتش تاریخ 14/5/1346 وارد دانشکده افسری در تهران شد . پس از گذراندن دوره سه ساله دانشکده به مرکز آموزش زرهی شیراز منتقل و دوره مقدماتی زرهی را با موفقیت سپری کرد . به دلیل همت و شایستگی اش درجات مورد نیاز را زودتر دریافت کرد .

 

9u92_عکس۰۳۴۱.jpg

آقای قاسمی حدود سال 1352 به کشور انگلستان اعزام شد تا در دوره فراگیری تانک پیشرفته چیفتن آموزش ببیند . آن زمان ایران خرید تعدادی تانک چیفتن را از بریتانیا قرارداد بست که به شیر ایران لقب گرفت . 

egxa_0079.jpg

وی پس از پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری امام سید روح الله خمینی(ره) و با شروع جنگ تحمیلی توسط دشمنان در تاریخ 31 شهریور 1359 وارد نبرد شد . او طاقت چکمه های بیگانه در سرزمین ایران را نداشت و لذا شجاعانه به پا خاست .

9iwr_emam-www.iransit.com_06.jpg

سردار قاسمی  همراه با لشکر 92 زرهی خوزستان حماسه های جاوید و سلحشورانه ای از خود به یادگار گذاشت .  در عملیات های مختلفی از جمله فتح المبین ؛ رمضان ؛ بیت المقدس ؛ بدر، خیبر ؛ والفجر 8 ؛ کربلای 5 شرکت داشت و  طی این عملیات ها در مشاغلی همچون فرماندهی دسته، معاونت و فرماندهی گروهان و ... خدمت کرد .

آخرین مسئولیت او فرماندهی تیپ 3 لشکر 92 زرهی اهواز بود . بهرام علاوه بر اینکه یک ارتشی و نظامی بود یک ورزشکار و نیروی چابک و ورزیده به حساب می آمد .

6lgo_2قاسمی.jpg

زمانی با یک دستگاه تانک جلوی پیشرفت و عبور واحدی از ارتش عراق را در جبهه های استان کرمانشاه می گیرد تا اینکه در اوج درگیری به شدت مجروح گردیده و مدتی در بیمارستان مرحوم محمد نمازی شیراز بستری بود .


99l1_عکس۰۳۴۰.jpg

                                                                                                                                                                                                                                         یادمان شهید در زادگاهش نراق

ترکش های زیادی را دکترها از بدنش خارج کردند و پس از حدود 40 روز زمانیکه از بیمارستان ترخیص شد به جای استفاده از مرخصی استعلاجی و استفاده از دوره نقاهت خیلی زود به جبهه های حق علیه باطل باز می گردد .

امیر سرتیپ بهرام قاسمی زمانیکه که از خطوط جبهه برای سرکشی و ملاقات خانواده اش به تهران می آمد سعی می کرد در محله محل سکونتش از خودش نشانی از مقام و برتری بروز نکند . لباس معمولی می پوشید و زمانی هم که لباس درجه داری اش را به تن می کرد کاپشن روی آن می پوشید تا درجه اش هویدا نباشد .

 

48w3_عکس۰۳۴۳.jpg

خیلی اجازه نمی داد ماشین به دنبالش درب منزل بیاید . بیشتر سعی می کرد شبانه بیاید و صبح زود از منزل خارج شود . او قلبی مالامال از محبت و عشق به وطن و مملکت ایران داشت . ماخوذ به حیا بود و نمی خواست مطرح شود . شکوه و جلال را از خداوند طلب می کرد .

6yx5_رزمایش.jpg

 سرتیپ بهرام قاسمی نراقی در چهل سالگی سرانجام  تاریخ 10/6/1368 هنگام رزمایش بیعت در بهمن شیر خوزستان به دلیل اشکال در کار نیروهای خودی و بر اثر اصابت ترکش گلوله توپ 151 میلی متری به جایگاه فرماندهان به شهادت رسید و پیکر مطهرش پس از تشیع باشکوه در قطعه 29 ردیف 6 شماره 16 بهشت زهرا(س) تهران دفن گردید .


v0is_image۲۴۸۹.jpg

 

روی سنگ قبر شهید سرتیپ بهرام قاسمی نوشته شده :

این آرامگاه ابدی سردار رشید و جوانمردی بی نظیر و نمونه محبت و ایثار است که با پیکری پر جراحت میادین جنگ را ترک نکرد تا به دیدار خالق شتافت . روحش شاد ؛ یادش گرامی و نامش جاودانه خواهد ماند .

 

قبر این شهید با فاصله چهار قبر در جوار سید شهیدان اهل قلم و مستند ساز تلویزیونی روایت فتح شهید سید مرتضی آوینی و در چند متری فرماندهان عالیرتبه ارتش از جمله شهید سرلشکر منصور ستاری خواص و سپهبد علی  صیاد شیرازی قرار دارد .

  ay5_21.jpg

همزمان با قاسمی سرتیپ جواد علی   گندمکار فرزند قربانعلی متولد 1322 با داشتن چهار پسر و سه دختر  تاریخ 10/6/1368 به شهادت رسید . شهید گندمکار اهل روستای شیدان از توابع شهرستان بوانات استان فارس و در مقطع دفاع مقدس فرمانده گردان 283 از لشکر 92 زرهی خوزستان بود . پیکر مطهر شهید جواد علی گندمکار در  شیراز  خاکسپاری گردید .

 

همسر شهید بهرام سرکار خانم جلالی توانسته دو فرزندشان سودابه و سروش قاسمی را تا مدارج تحصیلات شایسته و زندگی سالم رهنمون باشد و زندگی ساکت و آرامی را سپری کنند .

1hij_0043.jpg

دیگر شهید منتسب به این خانواده علی اصغر  آقازمانی فرزند علی محمد اهل شهر نراق تاریخ 7 تیر 1360 در انفجار حزب جمهوری اسلامی توسط منافقین به شهادت رسید .

 pwbs_img_2011.jpg

از جناب آقای یارمحمد قاسمی فرزند میرزامنصور  باجناق و پسر عموی شهید صمیمانه تقدیر و تشکر کرده و از لطف ایشان بی نهایت سپاسگزاریم .

 

۳ نظر ۱۸ اسفند ۹۲ ، ۱۳:۵۳
سلحشوران شهر نراق

طی هشت سال دفاع مقدس در مقاطع عملیات رمضان و کربلای پنج در جبهه حضور داشتم . در زمان عملیات رمضان سه گروه از بسیج نراق و مجموعا حدود 45 نفر در جبهه های جنوب حضور داشتند .

aqwo_1_(5).jpg
شعبانعلی حسینی

مسئول بسیج آقای غلام محمد ابوالحسنی از اعزام عباس رمضانی نراقی فرزند حسن به جبهه جلوگیری می کرد و دلسوزانه به او گفت تو تازه عصا را کنار گذاشتی و هنوز زخم های عملیات فتح المبین در بدن داری .

sj67_12.jpg                             kpi4_37.jpg
      
غلام محمد ابوالحسنی                                                                        شهید عباس رمضانی

 

اما عباس به او گفت نمی توانم اینجا بمانم و شعبانعلی حسینی با سه فرزند عازم جبهه شود .بیشترین عاملی که حال عباس را منقلب کرد شهادت دوست دیرینش محمد رضا بخشی فرزند عباس تاریخ 24/4/1361 در پاسگاه زید بود.

 

qhca_img_4393.jpg


پس از تشیع و خاکسپاری شهید بخشی تاریخ 26/4/1361 ده نفری به عنوان گروه سوم اعزام شدیم .  ابتدا به مقر تیپ 17 علی بن ابیطالب(ع) که بعدا به لشکر تبدیل شد در سپنتای اهواز رفتیم . بعد سازماندهی شدیم و در منطقه عملیاتی پاسگاه زید مستقر شدیم .

cdpm_1_(1).jpg

حاج شعبانعلی در سالهای دفاع مقدس

 

عباس رمضانی نگذاشت مستقیم در عملیات رمضان که پنج مرحله داشت شرکت کنم و در واقع در پشتیبانی و پدافند عملیات بودم .


banw_p12.jpg



آنچه که نگرانش بودم رخ داد و عباس تاریخ 7/5/1361 به شهادت رسید . او راه و آرمان مقدسش را تعقیب و به نتیجه رساند اما ما بی یار و یاور شدیم . اکنون گلزار شهدای شهر نراق مزین به عطر و بوی ایشان و مجموعا 80 شهید گلگون کفن است

 .

co8x_image۲۴۰۲.jpg

شعبانعلی آقاحسینی فرزند رضا اهل شهر نراق27/11/1391

۰ نظر ۱۷ اسفند ۹۲ ، ۱۳:۵۳
سلحشوران شهر نراق

با خود اندیشیدم حیف است سالروز ولادت حضرت زینب (س) از برکات این روز با عظمت و میمون بهره ای نبرده و مطلبی ننویسیم .


reri_1_100896894761_1_.jpg

 

دنبال بهانه گشتم تا این روز را که به روز زیبای پرستار مزین شده را به نام یکی از پرستاران زحمتکش شهرمان آراسته گردانم که به یکباره به یاد خانم کمالی افتادم .


4h4h_عکس۰۳۴۷.jpg

 

اهالی شهر نراق مدیون زحمات ارزشمند مرحومه معصومه کمالی هستیم که در منزل و درمانگاه حاج شنتیایی خدمات پزشکی انجام می داد .همه نراقی ها به نوعی با صبر و حوصله و خوش اخلاقی این مادر در ارتباط با مسایل پزشکی و درمانی سر و کار داشته اند .


4ozb_عکس۰۳۴۴.jpg

 

خانم معصومه کمالی سال 1328 در نراق متولد و تاریخ 19/10/1386 در اثر بیماری به دیار باقی شتافت . فرصت را مغتنم شمرده برای شادی روح مشارالیها و پدرش مرحوم هاشم کمالی و مادرش مرحومه نسترن خسروی فاتحه و صلواتی نثار می کنیم .

 

 

سایت سلحشوران شهر نراق

۲ نظر ۱۷ اسفند ۹۲ ، ۱۳:۴۸
سلحشوران شهر نراق


شهادت چیزی نیست که بتوان آن را با سنجش های بشری و مادی ارزیابی کرد .

                                                                                                               امام خمینی(ره)

 

ابوالفضل بیابانگرد فرزند حسینعلی سال 1343 در شهر مذهبی  و تاریخی نراق از توابع شهرستان دلیجان متولد شد و تا مقطع دریافت دیپلم تحصیلاتش را در این شهر سپری کرد .

8asn_1_(93).jpg

انسان مومن و خداترسی بود . یکی از یاران همیشگی ایشان عباس باقری آزاده سرافراز می باشد . در نراق و  بسیج و جبهه همیشه این دو را در کنار هم بودند . قرآن و کتاب و دعا می خواندند .

w1lu_1_(110).jpg
شهید ابوالفضل بیابانگرد

سرانجام نیز وصیت کردند هر که زنده ماند فرزند دیگر خانواده نیز باشد .اکنون حاج عباس باقری حق فرزندی را برای حاج حسینعلی و حاجیه خانم نیره قاسمی ادا می کند .

d8a8_1_(138).jpg

پدر و مادر ابوالفضل هم رمق همیشگی را ندارند و به قول خودشان از پای افتاده اند و گرفتار بیماری از جمله پادرد می باشند . فرزندشان ابوالفضل با همه سجایای اخلاقی که داشت در نوجوانی شوخ طبع بود و همکلاسی هایش یاد می آورند که منزلشان ابتدای بازار نراق انتهای آن کوچه تنگ بود.

e15_1_(2).jpg

وی می گفت من کبوتری دارم که دو شاخ روی سرش هست و وقتی دوستان برای مشاهده کبوترهای شاخ دار روی پله جلوی منزل به انتظار می نشستند به یکباره با یک سطل آب از پشت بام مواجه شده و ضمن فرار از سادگی خود می خندیدند .

ppbe_68576006093843690249.jpg

ابوالفضل بیابانگرد از اعضای تشکیل دهنده انجمن اسلامی دبیرستان حاج عباس معصومی و یکی از مسئولین کتابخانه این دبیرستان بعد از انقلاب بود .

4zef_shahid_baiabangard.gif

همچنین یکی از موسسین بسیج نراق نیز بود که همچنان این مکان به عنوان مدرسه عشق دانش آموخته های فراوانی را پرورش و تربیت نموده است . ابوالفضل و دوستانش که از موسسین بسیج بودند بهار سال 1360 در سال چهارم دبیرستان مدرسه و تحصیل را رها و به فرمان مقتدایشان حضرت سید روح الله خمینی(ره) راهی جبهه های نور علیه ظلمت شدند .

lm0m_02025787254928449634.jpg

شهید بیابانگرد در منطقه تفریحی آبشتا

45 روز در جبهه ماندند و بعد از بازگشت یکماهی به تحصیل ادامه دادند که آبان 1360 باز جبهه نیاز به نیرو داشت تا این عده سهم خود را در شکست دادن حصر آبادان و حضور در جبهه محمدیه دارخوین تجربه کنند .

aulm_59705372299962483275.jpg

همین جبهه او و دوست دیرینش عباس باقری و مصطفی طالبی را به درجه جانبازی ارتقاء داد . یک چشمش برای همیشه آسیب دید ولی سعی می کرد اطرافیان زیاد توجه نداشته باشند .

88q_87646263892773519737.jpg

ابوالفضل و یارانش از ممتاز ترین محصلین دبیرستان بودند که به علت هوش و استعداد بالایی که در سطح استان مرکزی دارا بودند مقرر بود تحصیلات جهشی داشته باشند که جبهه و تعهد آنان به دین و مملکتشان این فرصت را از آنها گرفت .

ly3v_1_(88).jpg

سومین بار اعزام به جبهه شرکت در عملیات ظفرمند فتح المبین در منطقه زعن و جبهه شلش حومه شهر شوش استان خوزستان بود که به همراه بیش از 34 نفر از شهرستان های محلات و دلیجان و نراق تاریخ 2/1/1361 به شهادت رسید.

ddgy_1_(83).jpg

روز سیزده بدر 1361 تشیع پیکر مطهر و پاک چهار شهید عملیات فتح المبین (شهیدان عبدالله محمودی ، سید غلامرضا باشی ، ابوالفضل بیابانگرد ، مهدی عباسی) بود که گلزار شهدای نراق با حضور آنان افتتاح گردید .

a6l4_1_(116).jpg

گرچه تنها خواهر شهید زینب گونه و سه برادر محترمشان آقایان ماشاءالله ، علی اصغر و رضا راه این شهید بزرگوار را تا کنون به درستی پیموده اند ولی همه ما نیز متعهد به ادامه راه این شهید و شهیدان گلگون کفن میهن اسلامی ایران هستیم .

 

ws0n_25بیابانگرد_ابوالفضل.jpg

۰ نظر ۱۵ اسفند ۹۲ ، ۱۳:۴۸
سلحشوران شهر نراق

سال 1361 یکی از روحانیون شهر نراق بر بالای منبر مسجد جامع گفت : آی خانواده های شهدا آیا شما حاضرید چند تا کهنه دستمال نوک چوبی بکنند و بگویند این تمثیل سر فرزندان شماست؟

 

a99o_image5170.jpg

سید حسین جوادی


 
پس بنابر این از آقای حسن کاظمی که نقش شمر را بازی می کنید خواهش می کنم تعزیه خوانی به این سبک را تعطیل و یا سعی کنید به شکل اصولی تر اجرا کنید .

ukfd_25492724633363513507.jpg

من عضو بسیج نراق بودم . آبان ماه و محرم سال 1361 فرا رسید و مقرر شد تعزیه ای در حسینیه برگزار شود . حاج حسین پریشانی در لباس یزید نقش بازی می کرد و هر کس در جایگاه شخصی در سال 61 هجری تعزیه می خواندند .

jjfm_naragh27.jpg

من در سن 16 سالگی نقش پیک را ایفا می کردم و نامه عمربن سعد را به یزید بن معاویه منتقل و متن نامه را که در آن نوشته بود حضرت مسلم به کوفه آمده و مردم با او بیعت می کنند را قرائت کردم .

dsr8_image5139.jpg

 

مغرور از اینکه تعزیه خوانی را موفق اجرا کردم و خوشحال بودم که نظر بزرگان این آیین عاشورایی را نسبت به خودم جلب کردم .
سرمست و خوشحال به بسیج رفتم ولی تا به سالن رسیدم متوجه چشمان خشم آلود بعضی از دوستان شدم . فهمیدم تعزیه خوانی با آن سَبک که روحانی مخالفت ورزیده مورد موافقت آنان قرار نگرفته است .

6ysj_image5140.jpg

                                                                                                                                                                                                                     جوادی در سالهای دفاع مقدس

 

خلاصه رفتم دراز کشیدم و پتو را روی سرم کشیدم و راستش خیلی هم می ترسیدم . در تب و تاب بودم که صدای قدرتمند و ناراحت صادق رضی مسئول بسیج فضا را پُر کرد . فریاد می زد و همینطور جلو می آمد و می گفت گو این سید حسین جوادی؟

 

5eb_image5156.jpg

  سید حسین جوادی به همراه فرزندش علی

 

رسید بالای سرم و داد زد پاشو ؛ پاشو از بسیج برو بیرون که آبروی بسیج را بردی .افتادم به دست و پایش و گریه کردم و گفتم آقا صادق دیگر این اشتباه را تکرار نمی کنم .

cq6s_image5178.jpg

آن زمان و همیشه یاد یک حرف و نصیحت شهید بزرگوار غلامرضا قجری فرزند علی که طی عملیات بیت المقدس به شهادت رسید می افتم که در ساختمان بسیج به من نصیحت کرد بدون دعوت هیج جا نرو و در کارها با دیگران مشورت کن .

dtcf_image5161.jpg

ولی حیف که تعزیه همه جا رونق گرفت ولی در نراق با آن همه قدمت آیین تعزیه خوانی از بین رفت .مدت کوتاهی پس ازاین واقعه تاریخ 20 آبان 1361 با جمعی از سلحشوران شهر نراق به جبهه اعزام شدیم و در دو عملیات پدافندی محرم و والفجر مقدماتی حضور داشتیم .

 

7pep_img_6726.jpg

ذاکر و جانباز سید حسین جوادی فرزند سید ماشاءالله اهل شهر نراق15/10/1390

 

۰ نظر ۱۴ اسفند ۹۲ ، ۱۵:۵۳
سلحشوران شهر نراق

یکشنبه 11 اسفند 1392 در رقابت سخت و پُر تلاش جهت تعیین رئیس و هیئت مدیره حاج احمد ابوالحسنی نراقی با 125 رای به عنوان رئیس اتحادیه سازندگان کلیشه و لیتوگراف ؛ مُهر و پلاک چاپ اسکرین انتخاب گردید .

http://papna.ir/home/Files/images/1393405348.jpg
حاج احمد ابوالحسنی

 

احمد ابوالحسنی اهل شهر نراق و از رزمندگان فعال دفاع مقدس است که طی عملیات فتح المبین تاریخ 02/01/1361 پس از مجروحیت به اسارت نیروهای عراق در آمد. مقاومت هشت ساله وی در اردوگاه های عراق باعث چندین بار دستگیری و برخورد با او را به همراه داشت .

dwbn_1858_634358682573055014_l.jpg
ابوالحسنی از نیروهای متعهد و ولایتمدار می باشد و در دیداری که اول اسفند 1392 با مقام معظم رهبری داشت ضمن بوسیدن دست و صورت آیت الله خامنه ای به معظم له اظهار داشت مثل گذشته تا پای جان مطیع رهبرم و برای پیشرفت ایرانی آباد تلاش می کنم .

xxr_picture_122(5).jpg

اتحادیه سازندگان کلیشه و لیتوگراف، مهر و پلاک چاپ اسکرین در سال 1353 تاسیس شده و اکنون حدود 600 عضو دارای مجوز فعالیت دارد .موفقیت روزافزون حاج احمد ابوالحسنی باعث خوشنودی دوستان و همفکران و اهالی شهر نراق می باشد .

 

y3gw_url.jpg

سایت سلحشوران شهر نراق

۰ نظر ۱۱ اسفند ۹۲ ، ۱۵:۵۱
سلحشوران شهر نراق

در طول هشت سال دفاع مقدس مردم فداکار شهر نراق کمک های اهدایی خود را با جان و دل برای رزمندگان در سرحدات میهن اسلامی ارسال نمودند .همچنین در حوادث غیر مترقبه از قبیل سیل و زلزله به هموطنان پیشقدم بودند .

http://www.khabarkhani.com/%D8%B9%DA%A9%D8%B3/2n96gq93q8u8wsk8wgsg4c44w/eyJ3IjoiNzE2IiwiaCI6IjQ5NyJ9/%D8%AC%D9%86%DA%AF-%D9%BE%D9%88%D9%84-%D8%AC%D9%86%DA%AF+%D8%AA%D8%AD%D9%85%DB%8C%D9%84%DB%8C-%D8%AC%D8%A8%D9%87%D9%87.jpg

اینک به یکی از کاروان های ارسال کمک به جبهه به نام " کاروان شهدای 7 تیر" اشاره می کنیم :

 

4fim_1_(14).jpg

 

محوطه بسیج شهر نراق قبل از ماموریت کاروان 7 تیر 15/4/1364

ایستاده از راست :
ناشناس مرحوم ماشاءالله(نعمت الله) آعلی فرج الله قجری مرحوم عبدالله پریشانیمرتضی قجری رضا رضایی جانباز متوفی حسین حیدری حجت الاسلام علی محمد مهدیزاده نراقی شعبان طالبی محمد رضا خسروی
نشسته از راست :
غلامحسین رزاقی جانباز متوفی محمود رزاقی مرحوم غلامرضا قاسمی مرحوم علی کرباسی عباس حیدری مصطفی آعلی مجید مجیدی

 

با مساعدت ستاد پشتیبانی جنگ و بسیج و همکاری بی شائبه امام جمعه شهر نراق حجت الاسلام هبت الله نوروزی فرزند حسنعلی           (1310 1382) تاریخ 15/4/1364 هدایای مردم شریف تحت عنوان کاروان شهدای 7 تیر به جبهه های جنوب منتقل گردید .

7bvs_64720614203988032943.jpg

اقلام اهدایی مردم که پاسدار علیمحمد کمره ای فرزند تقی به عنوان سرپرست پاسگاه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نراق لیست و امضاء نموده و از طرف پاسدار سید حسن باشی گزارش کرده به شرح ذیل است :


1- گوسفند(دام زنده) 140 راس
2- نان خشک محلی 3500 کیلوگرم برابر سه و نیم تن
3- خاکشیر 30 کیلوگرم
4- کلمن آب 8 عدد
5- لباس زیر مردانه 20 دست
6- کیسه و صابون 15 عدد
7- توتون برای استفاده در اطراف چادر انفرادی یک کارتن بزرگ
8-آبلیمو 5 کارتن 20 تایی
9- کمپوت 60 عدد
10- انواع کتاب 500 جلد
11- ماست محلی 8 حلب 17 کیلوگرمی(136 کیلوگرم)

 

cvf3_169.jpg


اغلب اقلام فوق الذکر توسط زنان سختکوش و همیشه یاور رزمندگان تهیه گردیده و زحمات آنان در طول هشت سال دفاع مقدس قابل تقدیر می باشد .

6mo7_image3347.jpg

 

پخت سه و نیم تُن نان خوشمزه و مقوی شهر نراق به دست بانوان گرانقدر در چندین تنور خانگی فقط در یک مرحله به این میزان زیاد بوده است . سراسر جنگ تحمیلی و هفتگی و ماهیانه این فداکاری ها ادامه و متداول بوده است .

 

dv6k_1_(19).jpg

جانباز متوفی حسین حیدری عباس حیدری مرحوم تقی کمره ای مرتضی قجری علیرضا باقری سلطانعلی قجری علی اکبر پورصادقی
عباس(حسینعلی) پیشه ور مرحوم عبدالله پریشانی فرج الله قجری رضا رضایی سید علی باشی

ماشین ها شامل کامیون داف متعلق به آقای شعبان طالبی فرزند محمد(غلام) و بنز خاور حاج علی محمد آعلی فرزند رضا به رانندگی استوار بازنشسته غلامرضا قاسمی فرزند علی(مرحوم) و کامیون بنز خاور آقای حسین عضایی فرزند ماشاءالله بودند .

 

x9q6_5877.jpg

انرژی اتمی آبادان مقر لشکر 17 علی بن ابیطالب(ع) تیر 1364
پاسدار عباس حیدری در کنار یکی از ماشین های اهدایی مردم نراق متعلق به حسین عضایی

 

18 نفر از خانواده های شهدا و علاقمندان به امام خمینی(ره) و سلحشوران مرز با یک دستگاه مینی بوس متعلق به آقای عباس(حسینعلی) پیشه ور فرزند غلام محمد جهت بازدید از جبهه ها و دیدار فرزندان همراه کاروان هفت تیر عازم گردیدند .

dbuc_170.jpg

سرپرست کاروان پاسدار جانباز حسین حیدری فرزند محمد علی(1341 - 1391) و روحانی و مبلغ کاروان حجت الاسلام علی محمد مهدیزاده نراقی فرزند ابوالفضل بودند .

 

1pta_image2864.jpg

محوطه ساختمان بسیج شهر نراق قبل از ماموریت کاروان اهدایی 15 تیر 1364
بنز خاور متعلق به آقای حسین عضایی فرزند ماشاءالله

از راست : سید علی باشی جانباز متوفی محمود رزاقی جانباز متوفی حسین حیدری حجت الاسلام علی محمد مهدیزاده نراقی

 

نراقی ها کمک های اهدایی مردم را به واحد تدارکات لشکر 17 علی بن ابیطالب(ع) مستقر در انرژی اتمی آبادان تحویل و رسید دریافت کردند . در قسمتی از رسید اقلام به شماره 1000-8-102 تاریخ 16/4/1364 نوشته شده :

... بدینوسیله تایید می گردد اجناس زیر تاریخ 16/4/1364 هدایای امت حزب الله و ایثارگر شهر نراق توسط برادر حسین حیدری(فرزند محمد علی) به انبار مرکزی لشکر 17 علی بن ابیطالب(ع) تحویل گردید .

 

gvo6_image3416.jpg

از راست : داخل ماشین مرحوم علی کرباسی مرتضی قجری مرحوم تقی کمره ایعباس حیدری علیرضا باقری محمد رضا قاسمی سلطانعلی قجری

 

لازم به ذکر است اطراف انرژی اتمی محوطه ای حصار شده مربوط به نگه داری دام های زنده وجود داشت که به مرور و به تناسب نیاز رزمنده ها کشتار و به آشپزخانه لشکر تحویل می دادند . مدتی آقای سیف الله اکبری مسئولیت تدارکات این واحد را عهده دار بود .

 

bpva_jkj_(3).jpg

بازدید از فتوحات جبهه تیر 1364
از راست : سلطانعلی قجری جانباز متوفی حسین حیدری عباس حیدری

 

اسامی افرادی که برای بازدید از فتوحات جبهه عازم شدند عبارتند از :

 

1- حسین حیدری فرزند محمد علی (مرحوم)
2- علی محمد مهدیزاده نراقی فرزند ابوالفضل
3- سلطانعلی قجری فرزند غلامعلی
4- محمود ایزدی فرزند حسین
5- علی کرباسی فرزند علی اکبر(مرحوم)
6-حسن کرباسی فرزند علی(شهید)
7- سید علی باشی فرزند سید ابراهیم
8- تقی کمره ای فرزند رضا(مرحوم)
9- ماشاءالله(نعمت الله) آعلی فرزند رضا(مرحوم)
10- عبدالله پریشانی فرزند عباس(مرحوم)
11- سید آقا نصرت(نصرت الله) میرسلطانی فرزند سید محمود(مرحوم)
12-  رضا رضایی فرزند نظر
13- مرتضی قجری فرزند رمضان
14- علی اکبر پور صادقی فرزند محمد
15- فرج الله قجری فرزند نعمت الله
16- غلامحسین رزاقی فرزند حسن
17- عباس(حسینعلی) پیشه ور فرزند غلام محمد

18-

 

1vwg_اعزام_(10).jpg

 

سه نفر از این تعداد به عنوان نیروهای کمکی در کامیون ها کنار دست رانندگان بودند . رانندگان دفاع مقدس پس از تحویل اقلام اهدایی و استراحت به همراه حاج نعمت الله آعلی به شهر نراق بازگشتند .نراقی ها در شهر اهواز به منزل حاج احمد هلالی رفته و با ایشان و فرزندانش ملاقات کردند . خانواده محترم هلالی در سال اول جنگ تحمیلی در میان حدود 400 جنگزده در حسینیه و منازل مردم نراق اسکان یافته و دو سه سالی آنجا بودند .

مدت بازدید جبهه هفت روز و از مناطق انرژی اتمی آبادان اهواز خرمشهر و مسجد جامع آن- مهران و... بازدید به عمل آمده و با نیروهای مستقر در جبهه ها هم ملاقات داشته اند .

n0is_image3421.jpg

از راست : جانباز متوفی حسین حیدری شهید حسن کرباسی فرج الله قجری عباس(حسینعلی) پیشه ور محمد رضا قاسمی سید علی باشی

 

چند نفر از رزمندگان شهر نراق در جبهه حضور داشتند و همشهریان خودشان را برای بازدید از مناطق همراهی کردند و در عکس یادگاری مشهود هستند . از جمله آنان : محمد رضا(علی) قاسمی نراقی فرزند حسن - علیرضا باقری فرزند غلامرضا عباس حیدری فرزند حسن علیرضا اسماعیلی فرزند باباخان سیف الله اکبری فرزند شکرالله و... می باشند.

ewn5_image2871.jpg

از راست : مرحوم تقی کمره ای- شهید حسن کرباسی - سلطانعلی قجری - جانباز متوفی حسین حیدری

 

از بسیجیان حاج سلطانعلی قجری فرزند غلامعلی و حاج محمود ایزدی فرزند حسین در ارائه مطلب و تکمیل اطلاعات فوق الذکر تشکر می شود .

 

b4po_image3432.jpg

۰ نظر ۱۰ اسفند ۹۲ ، ۱۳:۵۹
سلحشوران شهر نراق

گور یا قَبر یا مدفن حفره‌ای در زمین است که مردگان را در آن به خاک می‌سپارند . واژه قبر به عربی " گور " می گویند که به صورت قُبور جمع بسته می‌شود.

vgs2_img_3094.jpg


اگر در مورد گور افراد با احترام یاد شود به آن آرامگاه یا مَقبره و اگر گور فرد محل زیارت شود به آن مزار گفته می‌شود . گور مقدسان و مرشدان دینی را تربت و خاک می‌نامند .

5oqy_img_3103.jpg


محلی که گورهای زیادی در آن در کنار هم کنده شود گورستان یا قبرستان نام دارد و شهرداری‌های ایران از دهه ۸۰ و ۹۰ شمسی اصطلاح آرامستان را نیز برای این منظور به‌کار می‌برند .

tjz0_img_3110.jpg

 

اولین متوفی که در قبرستان پایین شهر نراق دفن شد مرحوم محمد رضا صالحی فرزند صادق تاریخ 8/5/1349 ( 43 سال قبل) می باشد که در اثر تصادف اتومبیل در سن 91 سالگی دارفانی را وداع گفت .


8jdd_img_3105.jpg
سنگ قبر مرحوم محمدرضا صالحی

گور ایشان توسط آقای رمضان قجری فرزند حبیب الله( . - 1391) کَنده شد . آقای صالحی توسط دو دامادش حاج قاسم اصفهانی فرزند عباس و مرحوم سید جلال جلالی فرزند سید تقی جهت معالجه به بیمارستانی در قم مشایعت می شد که ماشین مابین دودهک و نیزار تصادف و هر سه مصدوم می شوند .

zzwi_img_3109.jpg

 

 آقا محمد رضا به بیمارستان شهرستان محلات منتقل ولی به علت صدمات و آسیب های وارده فوت می کند . دومین متوفی مرحوم غلامرضا حسینی فرزند حسین تاریخ 25/5/1349 پس از 17 روز از مرده اول می میرد که کنار محمد رضا صالحی دفن می شود . آقای حسینی دارای دو فرزند به اسامی سلطانعلی و رضا می باشد .


q2x_img_3107.jpg

سنگ قبر مرحوم غلامرضا حسینی

قبرستان فعلی شهر نراق ملک شخصی حاج عبدالکریم احمدی فرزند حبیب الله و زمانی باغ بوده که برای دفن عمومی اموات مسلمین در سال 1349 وقف و اهدا گردید .

4afj_img_1736.jpg

مرحوم حاج عبدالکریم احمدی


حاج عبدالکریم احمدی متولد 1275 در سال 1321 یعنی 70 سال پیش و قبل آن کارمند پست و تلگراف نراق بود . ایشان تاریخ 07/05/1352 از دنیای فانی رفت و در همین قبرستان در مقبره خودش به خاک ابدی سپرده شد .

qbo4_img_3118.jpg

پس از آن در سال ... مرحوم حاج احمد دستمالچی فرزند... (و فرزندش حاج حسین دستمالچی ) قطعه زمین دیگری اهدا نمودند که به وسعت گورستان افزوده و از قناس بودن نیز خارج گردید . همچنین در سال 1391 حاج حسین اکبری فرزند ... قطعه زمینی در جوار این مکان وقف و اهدا کرده اند که مساحت وادی السلام را در آینده افزایش خواهد داد .

به پیشنهاد آقای میرزاعلی قجری فرزند غلامعلی یکی از اعضای شورای اسلامی شهر نراق در دوره دوم (1381 الی 1385) مقرر شد نامی برای قبرستان پایین انتخاب شود .

cgwb_img_3117.jpg

از میان سه گزینه پیشنهادی نام " وادی السلام " به دلیل اهمیتش در نجف عراق برای گورستان در نظر گرفته شد و پس از نصب تابلو تا کنون به این نام بین مردم مشهور می باشد .

mnyg_img_3096.jpg

شهرداری نراق امکانات مناسبی در قبرستان وادی السلام ایجاد کرده که مهمترین آن : ایجاد نور کافی در محوطه سازیپارکینگ - درختکاری - جدول کشی آب آشامیدنی مکان مناسب برای اقامه نماز میت - غسالخانه سرویس بهداشتی و... می باشد .

xc0k_img_3100.jpg    t86j_img_3099.jpg

شب های جمعه قریب به اتفاق مردم نراق برای فرستادن صلوات و توزیع نذری و فاتحه خوانی اهل قبور از منازل خود خارج می شوند . علی رغم ارادتمندی مردم اخیرا شاهد کم توجهی جمعیت به گلزار شهیدان و امامزاده سلیمان هستیم .

xe0q_img_3111.jpg

قبلا محل اجتماع و گپ و گفت و پرداختن به مسائل اخروی در گلزار شهیدان و حومه امامزاده سلیمان صورت می گرفت . ولی اکنون بیشترین تجمع و حضور طولانی افراد در وادی السلام انجام می گیرد .

 

ybo9_img_3095.jpg

۰ نظر ۰۹ اسفند ۹۲ ، ۱۳:۵۹
سلحشوران شهر نراق

بسیج به لحاظ لغوی به معنای سامان و اسباب ساز و سازمان جنگ ؛ عزم و اراده ، آماده سفر شدن و آماده ساختن نیروهای نظامی یک کشور برای جنگ می باشد ). دهخدا )

 به جهت نیاز و ضرورت ؛ رهبر کبیر انقلاب حضرت آیت الله سید روح الله خمینی(ره) تاریخ 5 آذر 1358 فرمان تشکیل بسیج مستضعفین را صادر فرمودند .

vrp7_0989e6ee-45f9-46c4-b241-26c794cffc9a.jpg

نیروهای جان بر کف از هر خانواده ای دور هم جمع شده و بسیج را راه اندازی و فعالیت خودشان را برای حفظ دستاوردهای انقلاب شروع کردند . تاریخ 10/5/1360 ساختمان متروکه درمانگاه صفایی را به عنوان اولین پایگاه در اختیار گرفتند . این نیروها نیاز به آموزش های مختلف داشتند که به سه نمونه آن اشاره می شود :

45fh_81028996-5475904.jpg

اولین دوره آموزش عمومی بسیجیان نراق در صفی آباد محلات


اولین دوره آموزش بسیجیان نراق و محلات نوروز 1360 به مدت چهارده روز در منطقه صفی آباد محلات انجام گرفت که آن موقع مزرعه بزرگ و دارای چندین اتاق بود .

zg05_khazaen1.jpg

در آموزشگاه صفی آباد آقایان علی اصغر هادی زاده محلاتی فرزند محمد مشهور به حاج کویت و پاسدار سید محمد حسینی فرزند عباس مربیان آموزش بودند. یک مربی دیگر به نام مجتبی شعبانی اهل محلات نیز مختص تدریس کلاس آر. پی. جی هفت بود .

e0xi_13.jpg

ایستاده از راست : شهید ابوالفضل بیابانگرد فرزند حسینعلی شهید مظاهر لطفی فرزند محمد محمود مرادی فرزند علیرضا(علی یدالله) شهید غلامرضا قجری فرزند علی
نشسته از راست : جانباز متوفی حسین حیدری فرزند محمد علی شهید محمد رضا بخشی فرزند عباس اکبر قجری فرزند احمد

یکی از ویژگی این دوره آموزش این بود که بسیجیان برای اولین بار مدتی از خانواده و شهر دور بودند و راه را برای ماموریت های خطیر آینده هموار می نمودند. بسیجیان نراق 14 نفر و تاریخ اعزام به دوره آموزش 29/12/1359 لغایت 13/1/1360 بود.علت اعزام در ایام نوروز و تعطیلات عید به دلیل تحصیلات اغلب بسیجیان در دوره متوسطه(سوم و چهارم دبیرستان) بود.

3uhp_1_(38).jpg

ایستاده ها : پاسدار مصطفی قجری فرزند رمضان شهید غلامرضا قجری فرزند علی احمد ابوالحسنی فرزند عزت الله مربی آموزش سید محمد حسینی فرزند سید عباس


فراگیران آموزش در صفی آباد محلات عبارتند از :

 

1- سید غلامرضا باشی فرزند سید علی(شهید)

2- عبدالله محمودی فرزند علی (شهید)

3- عباس رمضانی فرزند حسن(شهید)

4- محمد رضا بخشی فرزند عباس(شهید)

5- مهدی عباسی فرزند غلام محمد(شهید)

6- غلامرضا قجری فرزند علی (شهید)

7- عباس باقری فرزند حسین علی(آزاده جانباز)

8- احمد ابوالحسنی فرزند عزت الله(آزاده جانباز)

9- غلامرضا قجری فرزند حیدرعلی(جانباز)

10- اکبر قجری فرزند احمد(جانباز)

11- حسین حیدری فرزند محمدعلی(جانباز متوفی)

12- مهدی ایزدی فرزند عباس

13- محمد رضا رحمانی فرزند نصرالله

14- محمد........ فرزند ابراهیم

 

لازم به یادآوری است شش نفر از افراد فوق بعدا در جنگ به شهادت رسیدند . دو نفرشان پس از مجروحیت به اسارت دشمن درآمدند و اکنون از آزادگان سرافراز می باشند. از نیروهای محلات نیز اغلب شهید و اسیر و مجروح جنگ می باشند .

wxkd_1_19262218615116004494.jpg

یکی از تفنگ های آن مقطع ام یک ساخت آمریکا بود که در حال حاضر از چرخه سازمانی خارج گردیده است . شانه خشاب این تفنگ هشت تیری از بالا به وسیله انگشت شصت تغذیه می شد . و چون سخت جا می رفت اغلب انگشت شصت بسیجیان آسیب می دید .گلنگدن مخصوصی داشت و اسلحه ای بلند و نسبتا سنگین و قدرتمندی بود . ولی ناچارا باید آموزش آن فرا گرفته می شد


http://www.vaultroyale.com/RoyalGunnery/Archive_02/AK47_M1Garand_01.jpg

آموزش کوکتل مولوتف با استفاده ازبطری شیشه ای و پارچه به جای فتیله و ماده سوختی مثل نفت نیز مرسوم بود که چند نوبت از این وسیله در تمرین استفاده گردید .از کوکتل مولوتف در اوایل جنگ توسط رزمندگان در خرمشهر بر علیه تانک های عراقی خصوصا با پرتاب از پشت بام منازل استفاده گردید .

cgl5_index.jpg

علت فراگیری کوکتل مولوتف و سه راهی جهت استفاده در جنگ های چریکی و خیابانی نیز مورد استفاده قرار می گیرد .

نحوه شلیک نارنجک انداز تفنگی به وسیله اسلحه ژ3 که در ابتدای جنگ خصوصا جنگ های با فاصله نزدیک کاربرد داشت آموزش داده می شد . نارنجک به شکل استوانه به دهانه تفنگ متصل می شد و قنداق اسلحه روی زمین و کنار تو رفتگی پا با کمی زاویه محکم می گردید و به تخمین فاصله که حدود زاویه 45 درجه را تشکیل میداد شلیک می شد .

b7ol_untitled-1.jpg

ایستاده ها : مصطفی قجری فرزند رمضان - مربی آموزش سید محمد حسینی فرزند سید عباس

 

فرود نارنجک تفنگی به صورت قوسی و شبیه خمپاره به هدف اصابت می کرد . رزمنده باید با مقاومت تفنگ را نگهداری می نمود تا لگد حاصل از شلیک آسیبی به فرد وارد نکند . اولویت در همه آموزش ها مباحث و کلاس های ایدئولوزی و عقیدتی و به ویزه جهان بینی اسلامی بود .

از مشهورترین مربیان آموزش نیز آقای علی اصغر هادی زاده محلاتی مشهور به حاج کویت (نماینده دوره های پنجم و ششم مجلس) و پاسدار سید محمد حسینی فرزند عباس مشهور به محمد عباس از اهالی محلات بودند.

v2xr_186470_551.jpg

 علی اصغر هادی زاده محلاتی

فراگیران آموزش به صورت گروهی در روز 12 فروردین 1360 به مناسبت روز جمهوری اسلامی ایران به شهرستان محلات وارد و رژه باشکوهی را همراه با پاسداران در مقابل مردم انجام دادند. بسیجیان پس از پایان دوره در بیابانی در شهرستان محلات بر سیبل های مشخص تیراندازی نموده و نمرات لازم را از مربیان خود دریافت کردند .

xrc_12.jpg

بسیجیان نراق در حال حرکت به سمت میدان تیر در محلات

 

یکی دو نفراز نیروهای آموزش دیده روز میدان تیر نبودند از جمله محمد رضا رحمانی که به جای آنها افرادی که قبلا فعالیت انقلابی داشتند برای برنامه در میدان تیر جایگزین شدند که از جمله محمود مرادی فرزند علیرضا(علی یدالله) و مظاهر لطفی فرزند محمد بودند .

jxqe_11.jpg

ایستاده ها : مصطفی قجری فرزند رمضان - مربی آموزش سید محمد حسینی فرزند سید عباس
بسیجیان در حال تیراندازی : شهید ابوالفضل بیابانگرد فرزند حسینعلیمحمود مرادی نراقی فرزند علیرضا کاپشن سفید شهید مهدی عباسی فرزند غلام محمد

 

یکی از این بسیجیان آموزش دیده به نام مهدی ایزدی به عنوان اولین نیروی بسیجی اعزامی به جبهه در تاریخ 18/1/1360 با نیروهایی از محلات رهسپار جبهه جنوب در سه راهی دارخوین گردید .

28v0_image5041.jpg

          مهدی ایزدی

وی پس از پایان ماموریت در تاریخ 15/03/1360 با یکی دیگر از بسیجیان به نام اکبر قجری فرزند احمد به خدمت مقدس سربازی در جبهه های جنگ اعزام شدند. فرمانده هان بسیج شهرستان محلات حجت الاسلام پاسدارحیدر ظهرابی و حسن رضوانی فرزند مدیر بودند و بسیجیان نراقی را به خوبی می شناختند و احترام می گذاشتند و شاید هم می دانستند که این شیران بیشه شجاعت در آینده نزدیک چهره های ماندگار تاریخ خواهند شد.

 

http://itna.ir/images/docs/000017/n00017641-b.jpg

        حسن رضوانی

 یک دوره آموزش دیگرعده ای از نیروها که چهار ماه بعد جزء موسسین بسیج نراق گردیدند حدود اوایل بهار سال 1360 به مدت یک هفته طول کشید و در اردوگاه منظریه واقع در شمال تهران که اکنون به آن اردوگاه شهید باهنر می گویند صورت گرفت.

f3cp_untitled-12.jpg

                                                                                                                                                                                                 سید مجتبی میرکریمی

اکثر نیروهای بسیج که مرداد 1360 در ساختمان متروکه درمانگاه صفایی مستقر شدند به صورت پراکنده آموزش هایی دیگری را سپری کرده بودند .

 

دومین دوره آموزش بسیجیان نراق در صفی آباد محلات

 

دومین گروه اعزامی بسیجیان نراق برای آموزش به مدت دو هفته در تیر ماه 1360 در صفی آباد محلات انجام گرفت .

 

اسامی فراگیران آموزش عبارتند از :

 

1- قاسم جعفری فرزند ابراهیم (شهید)

2- سید مجتبی میرکریمی فرزند سید علی(جانباز)

3- محمد قجری فرزند میرزاعلی(جانباز)

4- علی رضایی فرزند رضا(جانباز)

mi3u_2011-11-05_(5).jpg

ایستاده از راست : سید مجتبی میرکریمی فرزند سید علی شهید قاسم جعفری فرزند ابراهیم
نشسته از راست : محمد قجری فرزند علی علی رضایی فرزند رضا نطر

 

این چهار نفر با تعدادی از بسیجیان محلات و حومه برای اعزام به جبهه ها آموزش دیده بودند . یکی از نیروهای شاخص شهرستان محلات محمد رضا (مسلم) شاهرخی فرزند لطف الله متولد 1345 بود . سرتیپ شاهرخی حماسه های زیادی در دفاع مقدس و کردستان از خود باقی گذاشت و سرانجام تاریخ 15/7/1385 در اثر تصادف در محور سلفچگان قم بدرود حیات گفت .

eoqz_1_(116).jpg

                                                                                                                                                                                               سردار شهید قاسم جعفری

 

دو نفر از مربیان مشهور این دوره پاسداران غلامرضا صالحی و نورالله رجبی فرزند ولی الله از اهالی محلات بودند .

 

 

سومین دوره آموزش بسیجیان نراق در صفی آباد محلات

 

سومین گروه بسیجیان نراق برای دوره آموزش عمومی اواخر شهریور 1360 به آموزشگاه صفی آباد شهرستان محلات اعزام شدند تا خود را برای حضور در جبهه ها و پشت جبهه آماده نمایند .

x0zf_untitled-11.jpg

از راست : سید مجتبی میرکریمی فرزند سید علی مرحوم محمد رضا(مسلم) شاهرخی فرزند لطف الله

 

اسامی فراگیران این دوره هشت روزه عبارتند از :

 

1- مصطفی طالبی فرزند حسین(شهید)

2- اسماعیل حبیبی فرزند اکبر

3- هادی ایزدی فرزند عباس

4- حسن ترابی فرزند فتح الله

5- حسن نباتی فرزند مندعلی

6- رضا کریمی فرزند علی اکبر

7- رحیم عباسی فرزند علیرضا

8- علیرضا سرطاقی فرزند شیرعلی

9- سید اکبر کاظمی فرزند سید محمد

10- علی اشرف پورصادقی فرزند علی اکبر

11- علی محمد کریمی نراقی فرزند ابوالفضل

12- احمدرضا کاظمی فرزند قاسم(متوفی)

13- غلام رضا محمودی فرزند حسن مشهور به رضا آبادان

14- احمد رمضانی فرزند غلامعلی

15- سید صدر موسوی فرزند سید حسین

16- علی رضایی فرزند اصغر

17- محسن عبدلی فرزند حسین

18- علیرضا عباسی فرزند غلام محمد

19- حسین کرباسی فرزند علی(متوفی)

20- محمد رمضانی فرزند علیرضا

21- سید محمد میرقاسمی فرزند سید جلال

22- محمد کریمی فرزند یوسفعلی (فرزند رئیس سابق اداره پست نراق)

23- ابوالفضل کریمی راد فرزند تقی

24- نبی الله مظفری فرزند عزیز

25-

 

دو نفر از مربیان این دوره پاسداران نورالله رجبی و غلامرضا صالحی بوده اند .

 

zkwv_fvguovo.jpg

مصطفی طالبی (شهید) در مراسم صبحگاه صفی آباد و نرمش و قدم رو شعارهای حماسی می داد و بقیه جواب وی را می دادند و روحیه خود را با شعارهای جبهه تقویت می کردند .همچنین در صفی آباد بعضی از نیروها در جمع بسیجیان شهرستان محلات آموزش خود را فرا گرفتند که از جمله مهدی جعفری فرزند علی ومظاهر پیشه ور فرزند حسین و ... می باشند .

mz5_untitled-16.jpg

ایستاده از راست : مرحوم محمد رضا(مسلم) شاهرخی فرزند لطف الله - علی رضایی فرزند رضا نطر - شهید قاسم جعفری فرزند ابراهیم
نشسته از راست : شهید سید عطاءالله حسینی فرزند سید غلامعلی - سید مجتبی میرکریمی فرزند سید علی محمد قجری فرزند علی ناشناس

 

از سال 1361 به بعد مانور و آموزش ها در بسیج و حومه شهر نراق از جمله منطقه چالنخچیر و شریف آباد و... ادامه یافت . دو نفر ازمربیان این دوره پاسداران قدرت الله آقاصادقی و سید حسن باشی(حسینی نژاد) بودند .

 

ahec_مذهبی-ودینی.png

                                                                                                      

۰ نظر ۰۸ اسفند ۹۲ ، ۱۵:۵۱
سلحشوران شهر نراق

مفقودالاثر فرامرز محمدی فرزند مسلم طی عملیات پیروز بیت المقدس در اردیبهشت 1361 به شهادت رسید .

 

b6e2_img_۲۰۱۴۰۲۲۲_۲۲۵۲۰۸.jpg

شهید مفقودالاثر فرامرز محمدی

 

خونین شهر آزاد شد و به همان نام نیکویش خرمشهر تبدیل گشت . لیکن پیکر مطهر برادر خانم بنده همچنان در نوار مرزی ایران و عراق از سلحشوری و حماسه آفرینی مردم ایران زمین پاسبانی و حفاظت می کند .


 

r38j_dsc_0154.jpg       sqsn_img_9399.jpg

شهید فرامرز محمدی                     غلامحسین ایزدی


خانواده اش که اهل دودهک از توابع دلیجان می باشند همچنان پس از گذشت 31 سال در انتظار تکه لباس و استخوانی هستند تا عقده های سالیان طولانی چشم انتظاری را خالی کرده و خود را تسکین دهند  .

در عین حال امیدوارانه زندگی با امیدشان را سپری کرده و به پیشرفت ایرانی سربلند که شهیدان پی گیر بودند می اندیشند . پیروی راه شهدا آرمانی فراموش نشدنی است .

lgk_img_4208.jpg

غلامحسین ایزدی فرزند حسن اهل شهر نراق 1/6/1391

۰ نظر ۰۵ اسفند ۹۲ ، ۱۳:۴۸
سلحشوران شهر نراق

مدتی بود علاقه داشتم به مسجد و مدرسه آقا بزرگ کاشان رفته و تحقیقی از خانواده ملا احمد نراقی از جمله شهید آقا علی نراقی فرزند میرزا محمد حسین مدفون در آنجا داشته باشم .

 

gsvg_1.jpg  c5kn_2.jpg

شهید حجت الاسلام آقا علی نراقی فرزند میرزا محمد حسین

 

برکت وجود مادر عزیزم حاجیه خانم مرحمت اکبری در بیمارستان سید الشهدا(ع) آران و بیدگل باعث شد چهارشنبه تاریخ 24/7/1392 از تهران به سمت شهرستان کاشان استان اصفهان مسافرت نموده و دور از چشم برادران و خواهران معترض به مدرسه و مسجد آقا بزرگ کاشان راهی شوم .  آنها کاری هم نداشتند فقط مصر بودند نهار به منزل خواهر زاده ام در کاشان رفته تا ساعت 14 که وقت ملاقات فرا می رسد آنجا باشم .

با وقت محدودی که داشتم پرسان پرسان از خیابان کمال الملک کاشان که بگذری  به خیابان مشهور فاضل نراقی وارد می شوی . تابلوی بزرگ به همین نام راهنمای مردم است . کمی جلوتر گنبد بزرگ مسجد و مدرسه آقا بزرگ نمایان می شود .

 

3b5f_3.jpg    s0g5_4.jpg

این بنای اسلامی سال 1258 تا 1265(170 تا 177 سال قبل) هجری قمری به همت مرحوم حاج محمد تقی خانبان و به احترام دامادش عالم جلیل القدر ملا محمد مهدی نراقی فرزند ملا مهدی ( برادر ملا احمد نراقی) معروف به آقا بزرگ ساخته شده است . معمار اکثر بنا حاج شعبانعلی پشت مشهدی و تزئینات توسط حاج باقر قمصری و کتیبه ها توسط حاج ابراهیم معارفی و ملا محمد حسین کاشانی و اسدالله نوشته شده است .

8ito_5.jpg    mk3s_6.jpg

مسجد آقا بزرگ و بقیه اماکن تاریخی آن در اختیار " مدیریت میراث فرهنگی و گردشگری کاشان" می باشد .  میان سر در مسجد و بالای کتیبه کاشیکاری جلوخان فرمان محمد شاه قاجار درباره بخشیدن مالیات قصابی و دباغی کاشان به این مضمون بر لوحه از سنگ مرمر حجاری و نصب شده است :

« به حکم محکم شاهنشاه عادل باذل محمد شاه قاجار خلد الله ملکه و احسانه ، حسب الخواهش جناب شریعت آداب حجه الاسلام ملا محمد مهدی نراقی ، منال دیوانی قصابی و دباغی کاشان به موجب فرمان مبارک به تخفیف مقرر آمده و از تکالیف دیوانی معاف ، خلاف کننده به لعنت خدا و نفرین رسول گرفتار شوند . محرم الحرام 1256 » .


7hw2_7.jpg  5g7_8.jpg

در داخل مسجد آقا بزرگ حوزه علمیه به نام حضرت آیت الله العظمی مدنی (قدس سره) وجود دارد که طلبه ها مشغول فراگیری علوم دینی و غیره می باشند .

  s8of_9.jpg

به نام فردی اهل شهر نراق که در حال تحقیقات است از متصدیان محترم و قابل احترام مسجد آقا بزرگ خواستم مساعدت کنند لحظات کوتاه از مقبره نراقی ها بازدید به عمل آورم . با کمی خواهش و تمنا فردی کلید مقبره را آورده و درب را گشود .

d2g1_10.jpg

اولین سوال بنده از مسئولین مسجد این بود که آیا تا کنون از مردم یا مسئولین شهر نراق برای بازدید این مقبره مهم و تاریخی به این مکان آمده اند؟ متاسفانه پاسخ منفی بود و گفت خیر ولیکن اگر فرد یا افرادی از نراق تشریف فرما شوند دریغ نمی ورزیم .

 

 j8bg_11.jpg

نمای بیرونی مقبره نراقی ها در مدرسه آقا بزرگ کاشان

حجره و یا مقبره نراقی ها از لحاظ معنوی می تواند زیبا و دلنشین باشد و وسط آن قبر کاشیکاری شده چشمان را خیره می کند . طاقچه ها و روی قاب عکس ها آنقدر گرد و غبار و خاک نشسته که مجبورم در این وقت پنج دقیقه ای دستمال خشکی پیدا کرده و خاک ها را بزدایم  تا امکان عکس گرفتن عاجل از بعضی قسمت ها مقدور گردد .

 t8mm_12.jpg

قبری که از کف اتاق ارتفاع دارد با عربی نوشته شده و تا جایی که امکان داشت به شرح ذیل استخراج کردم . نقطه چین ها از وسعت تحصیلات بنده خارج بود و نیاز به وقت و دقت بیشتری دارد که فعلا تقدیم می دارم :

kh0f_14.jpg

هوالباقی بعرفناء کل شی

قد ارتحل الی دارالسلام العالم العامل و لامقام.......

الحاج محمد علی    مجتهد نراقی بن عالم الجلیل الفاضل العالم الحاج المولی محمد مهدی ابن ............علی الانام............ المولی محمد مهدی المدعونا الفاضل النراقی اعلی الله مقامه .........فی الجنان اکرامه ........ارتحل علی الفرادیس سلسلیه الیسری القدیس نادره زمانه و باقعه اوانه  حجت الاسلام والمسلمین المولی المعری عن....................میرزا محمد حسین قدس الله و نفسه طیب .......... فی 1319 قمری

ثم ارتحل الی الجنات العالیات ابنه الوحید و وله السعید ابوالفضایل آقا علی الشهید رفع الله درجه کما تشرف بالشهاده ... 1331 قمری .


0a4u_13.jpg

زیر نوشته های فوق به زمینه آبی و زیبا صاحبان قبر را اینگونه معرفی و نوشته شده :

آرامگاه مرحوم ملا محمد علی مجتهد نراقی(فرزند آقا بزرگ) متوفی به سال 1285 و مرحوم میرزا محمد حسین نراقی (متوفی بسال 1319 قمری) و فرزند شهیدش مرحوم آقا علی نراقی( تاریخ شهادت 1331 هجری قمری)

99pw_15.jpg

همچنین داخل حجره بر سینه دیوار شبه سنگ قبری تعبیه شده و روی آن اسامی مدفون در قبر و اتاق را معرفی و نوشته شده :

 

هوالباقی

درگذشت حاج محمد علی مجتهد نراقی فرزند آقای بزرگ متوفی سال 1285 ق (150 سال قبل(

درگذشت میرزا محمد حسین مجتهد نراقی سال 1319 ق (116 سال قبل(

1f4q_16.jpg

شهادت آقا علی نراقی سال 1331 ق (104 سال قبل) و سه بیت از اشعار نظام وفا ادامه یافته :

هزار و سیصد و سی و یک از جفای فلک             مَهی فتاد و بناگاه در محاق زوال

علی سرآمد افراد عصر آزادی                             که در شهامت و آزادگی نداشت هَمال

به تیغ غدر و خیانت شهید گَشت کسی                که غیر حق و حقیقت نداشت نقش خیال

 

درگذشت بانو فاطمه علویه مادر شهید آقا علی نراقی سال 1353 ق (82 سال قبل(

 

یک تابلو اشعار آیت الله آقا سید محمد علوی بروجردی فرزند حاج سید ابراهیم می باشد .   معظم له سال 1272 قمری در دار المومنین کاشان متولد و 24 مهر 1322 مصادف با 17 شوال 1362 در سن 90 سالگی وفات یافت . مقبره ایشان در جوار مقبره عالم ربانی ملا محسن فیض کاشانی در کاشان قرار دارد . اشعار مورد اشاره در مدح و ثنای روحانی شجاع و مبارز شهید آقا علی نراقی سروده شده که بازخوانی می گردد :

  9rvc_17.jpg

شنبه مسلخ رجب بود زسال غفران                    که در افتاد بچه قامت آن سر روان

بحر فهم و خرد آقا علی عالی قدر                     عالم عامل فرزانه وحید  دوران

جمعی از مردم بد سیرت نامرد و خبیث               بنمودند شهیدش چو به تیر عدوان

جسدش را بنهفتد بچه غافل از این                     کاخر الامر عیان میشود این را ز نهان

لله الحمد که یوسف بدر آمد از چاه                     شکر ایزد که بکاشانه خود کشت روان

ولی افسوس که از چه چو بر آمد این ماه            بود مشکات تنش فاقد مصباح روان

چه شد آن جان مقدس چه شد آن جان لطیف      چه شد آن ماه زمین چه شد آن مهر زمان

خواهی ارسال خروج تنش از مجلس چاه           ماهی از سٍجن خرامید کنون سوی جنان

یک تابلو اشعار استاد نظام وفا فرزند میرزا محمود می باشد .  

 

5v80_18.jpg

 

  نظام وفا شاعر معاصر ایران فروردین 1267 در آران و بیدگل کاشان متولد و بهمن 1343 به علت سکته مغزی در سن 76 سالگی در تهران وفات یافت . اشعار مورد اشاره در مدح و ثنای روحانی شجاع و مبارز شهید آقا علی نراقی سروده شده که بازخوانی می گردد :

 

هزار و سیصد و سی و یک از جفای فلک            مَهی فتاد و بناگاه در محاق زوال

علی سرآمد افراد عصر آزادی                            که در شهامت و آزادگی نداشت هَمال

در آنزمان که بکاشان و شهر شادی و مهر           نبود هیچ جز از محنت و بَلا  و  وَبال

در آنزمان که ز طغیان مردمی خونخوار              بهر طرف همه کشتار بود و جنگ و جدال

قیام کرد یکی نهضتی پدید آورد                         ز جان گذشته جوانان بر گزیده حَصال

بدان گروه جفاکار تاخت از هر سوی                  چنان برگ خزان صَََر صََر جنوب و شمال

ز بیم جان همه بر تافتند روی از شهر               نهان شدند به پیرامُن قلاع و جبال

دوباره شهر شد آرام و خَلق شد راحت              نشست مِهر و سلامت بجای قهر و مَلال

و لیک دَرهَم و آشفته کار کشور بود                 سراسر ایران بودی سراچه اهوال

بِسان آن رَمه ای بود ملت غافل                     که گرگ جای شبانش فتاده در دنبال

گذشت چندی و باز آن گروه گرگ صفت               بشهر حمله نمودند آخته چنگال

شهید حضرت آقا علی شد از ره کمین             بدست شعوذه و کید جادویی محتال

به تیغ غدر و خیانت شهید گَشت کسی            که غیر حق و حقیقت نداشت نقش خیال

دریغ سینه ای آکنده شد ز آتش و خون           که از حرارت و از عشق بود مالامال

 

یک تابلو نوشته جذاب و پر مغز از حسن نراقی فرزند میرزا محمد حسین می باشد . حسن نراقی فرزند میرزا محمد حسین بن حاج ملا محمد علی بن ملا مهدی آقا بزرگ از محققان و نویسندگان معاصر سال 1273 متولد و دی ماه 1368 وفات یافت .  

 

yn67_19.jpg          r65_20.jpg

 

نوشته حسن نراقی بازخوانی می گردد :

درود فراوان بر روان پاک شهید راه حق و آزادی . مهین برادر دانشمند و بزرگوارم (آقا علی) گرامی فرزند برومند خاندان(نراقی) باد . که آیین آزادگی و روش فداکاری را برگزید . با دل آگاه و پر مهری بیاری بینوایان شتافت . زبان گویا و کلک توانایش بی پروا بمبارزه با تبه کاران پرداخت . و تا پای جان از جنبش و کوشش دریغ نداشت .

راد مردیکه : زندگی با بندگی و درماندگی از فرومایگان را ننگین و خوار میشمرد . و خاموش در برابر بدکاری و پلیدی ها را گناهی بزرگ می پنداشت . دلیرانه در پای هدف مقدس خود سر نهاد . و مردانه در کام مرگ فرو ریخت تا کاخ ستمکاری را واژگون سازد .

او به عشق آرمانهای نیکی که از نیای بزرگ و پدران پاکدل در روان و تن داشت پروانه وار سوخت .    وسرانجام با خون تابناک خود شعله بیداد کانون خونخواری را خاموش ساخت .

08bu_21.jpg

یک تابلو از سراینده امیر شاه حسینی وجود دارد که بالای آن نوشته شده :

به مناسبت پایان خدمات فرهنگی آقای محمد نراقی استاد محترم که دو بیت اولش چنین است :

آنکه زد در خدمت فرهنگ کوس مهتری     چون محمد باید او را رتبه پیغمبری

از عوام الناس احوال دل دانا مپرس           نیست ره سنگ بدل را در دکان گوهری

 qj5m_22.jpg

    مرحوم محمد نراقی

 

یک تابلو عکس که زیر آن نوشته شده :

مرحوم محمد جعفر نراقی پور فرزند مرحوم میرزا حسن از نوادگان آیت الله العظمی ملا احمد نراقی صاحب کتاب معراج السعاده

 yvxw_23.jpg

 یک تابلو عکس که زیر آن نوشته شده :

زنده یاد مرحوم مغفور عباس نراقی فرزند حجت الاسلام والمسلمین شهید علی نراقی که تاریخ دهم اسفند ماه 1281(111 سال قبل) وفات یافت .

 fl17_24.jpg

  مرحوم عباس نراقی

چند تابلو بدون ذکر صاحب آن در این حجره وجود دارد .

 
ekrx_25.jpg

داخل بقعه بر دیوار مقابل و سنگ مرمر دیگری ، تاریخ وفات احمد مدیر نراقی متولد 1263 و درگذشت 1341 هـ . ش.  نصب گردیده است

 

m8k_26.jpg

 یک تخته زیلوی قدیمی در کف حجره پهن می باشد که روی آن نوشته شده : آقای میرزا محمد حسین نراقی طاب سراه

  8dhu_27.jpg

 مسجـد و مـدرسـه آقـابـزرگ در تاریخ 11/09/1330 به شماره 382 در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده است .

xe6h_28.jpg

بنای تاریخی خواجه تاج الدین و مرقد مطهر امامزادگان اسحق و ابی طالب(ع) در 50 متری مسجد و مدرسه آقا بزرگ نراقی بنای تاریخی خواجه تاج الدین و مرقد مطهر امامزادگان اسحق و ابی طالب(ع) فرزندان حمزه بن موسی بن جعفر(ع) وجود دارد .

 

c06m_29.jpg

 

مقبره حاج محمد حسن قطب کاشانی عارف بزرگ که نوه دختری مولا احمد فاضل نراقی است قرار دارد . روی قبر مرحوم قطب نوشته شده :

 

مدفن فقیه نبیه و حکیم متاله ؛ شاعر توانا و عارف بزرگ ؛ رهنمای جویندگان شریعت و قطب پویندگان طریقت مولانا حاج محمد حسن قطب کاشانی " عبد علیشاه " فرزند مولانا قاضی احمد نطنزی کاشانی (متوفی 1257 هجری قمری) و نوه دختری مولانا احمد فاضل نراقی تولد 1232 هجری قمری وفات یکشنبه 15 ربیع الثانی 1302 .


6bgp_30.jpg

فخر اقطاب و قدوه امکان                       حاج ملا حسن وحید زمان

آن که آیینه ضمیرش بود                        متجلی ز جلوه جانان

بود چون فیض و بوعلی و خنید                 شهره در فقه و حکمت و عرفان

شهسوار دیار شعر و ادب                        یکه تازی ز خطه کاشان

از ربیع دوم چو نیمه گذشت                     تن رها کرد و شد به عالم جان

این قبر در بنای خواجه تاج الدین در سال 1384 توسط خانم آذرنوش فراهتی فرزند حسن بازسازی گردیده است .  

 

naok_31.jpg   mxqi_32.jpg

 

  

روحانیون نراق مدافع حقوق محرومان جامعه

 

پس از رحلت ملا محمد مهدی نراقی چهار فرزند برومند به نامهای : ملا احمد، ملا ابوالحسن ، ملا اباذر و ملا مهدی از وی به یادگار ماندند و هر کدام از آنها با تحصیل علم و حکمت راه پدر را در پیش گرفتند. بزرگترین و دانشمندترین آنان ملا احمد نراقی ، صاحب کتابهای ارزشمند: ((مستندالشیعه و معراج السعاده )) است که که هنوز مطالب آنها مورد استفاده و اعتماد علمای شیعه می باشد.

95k1_naraghi.jpg

        ملا احمد نراقی

 

همچنین بیشتر نوادگان و فرزندانی که از نسل این عالم فرزانه به دنیا آمدند همه از عالمان و دانشمندان بارز عصر خود شمرده می شوند  و هر کدام در ابعاد گوناگون دارای نقش قابل توجهی در جامعه اسلامی بوده اند .

از جمله روحانی برجسته و مبارز و شهید: آقا علی نراقی است که به طرفداری از محرومان منطقه ، بر ضد خان ها و سر سپرده های حکومت قیام می کند و در نهایت در راه همین هدف مقدس مظلومانه به درجه رفیع شهادت نائل می آید.

 

نحوه شهادت روحانی مبارز آقا علی نراقی در عهد محمدعلی شاه

 

 محمد علی شاه قاجار فرزند مظفر الین شاه(1251 1304) ششمین شاه قاجار که در سال 1327 از پادشاهی خلع شد مخالف مشروطیت بود. وی در کاشان و منطقه آن برای سرکوبی آزادی خواهان٬ شماری از اشرار را به ریاست نایب حسین کاشی مأمور کرده بود. آنها جنایت‌های هولناکی انجام دادند. تنها در روستای نشلج در 43 کیلومتری کاشان در مصاف  با مبارزین و عوامل خائن  36 نفر از دهقانان به دست مزدوران نایب حسین کشته شدند.

bc7p_33.jpg

 حجة الاسلام آقا علی نراقی

حجة الاسلام آقا علی نراقی اهل نراق  امام جماعت مسجد کاشان، از بیدادگری های‌نایب حسین به ستوه آمد ٬ پنهانی نامه ای به آیت الله سید حسن‌ مدرس(1249 1316) مجتهد طراز اول و عضو مجلس شورای ملی ایران نوشت و از وی دادخواهی کرد.

دست های مرموز و نامرئی این نامه را به دست  عبدالمجید میرزا عین الدوله (1224 1306)فرزند سلطان احمدمیرزا عضدالدوله و نوه فتحعلیشاه قاجار، (وزیر کشور) که طرفدار نایب حسین بود٬ رساند. وی نیز برای انتقام از آقا علی٬ نامه را به نزد نایب حسین فرستاد و اصلا نامه به دست شهید مدرس نرسید.

rhyi_34.jpg

نایب حسین٬ طرح قتل آقا علی را ریخت. سرانجام آقا علی به دست نایب علی (پسر نایب حسین) مخفیانه کشته شد و جسد وی را برای نایب حسین به مزرعه دوک (در شش فرسخی کاشان) بردند و در آنجا به چاه افکندند. مدتی بعد که از آقا علی خبری نشد٬ مادر او به نام فاطمه علویه به دادخواهی پرداخت و نامه‌های متعددی به تهران فرستاد و نتیجه نگرفت، سرانجام خودش به تهران رفت و دنبال قضیه را به صورت جدی گرفت. گروهی از کاشان به کمک او شتافتند و مطالب کم کم در روزنامه ها نوشته شد... .


59h2_35.jpg   mv8_35-1.jpg

با روی کار آمدن میرزا حسن خان مستوفی فرزند میرزا یوسف آشتیانی(1251 1311) موسوم به مستوفی الممالک (به عنوان نخست وزیر) عین الدوله برکنار شد  و مستوفی فرمان دستگیری و سرکوب نایب حسین و اشرار تحت فرماندهی اش را صادر کرد. چراغعلی خان بختیاری که جوانی نیرومند بود٬ مأمور سرپرستی این کار شد.

در این جریان٬ اشرار نایب حسین٬ خلع سلاح شدند٬ نایب حسین به قلعه کوه شاهی پناه برد و در حوالی جوشقان٬ درگیری شدیدی به وجود آمد. دراین درگیری نایب علی (پسر نایب حسین که قاتل آقا علی بود) به قتل رسید٬ سرش را جدا کرده و به تهران فرستادند. قلعه نیز محاصره شد، ولی نایب حسین و ماشاء الله خان به قم گریختند و در حرم حضرت معصومه(س) متحصن شدند.


0oja_36.jpg

سه سال موضوع به همین ترتیب گذشت. سپس با روی کار آمدن حسن وثوق فرزند میرزا ابراهیم (1252 1329) موسوم به وثوق الدوله در سال 1337 هجری قمری سرکوبی راهزنان نایب حسین به طور جدی ادامه یافت، نایب حسین دستگیر شد و در روز 20 ذی‌حجه سال 1337 (98 سال پیش)هجری قمری در تهران به دار آویخته شد.

به این ترتیب غائله محمد علی شاه دزد پرور پایان یافت و نایب حسین، پسرش و اشرار تحت فرماندهی او به مجازات رسیدند. از سوی دیگر باقیمانده جنازه پاک حجت الاسلام آقاعلی نراقی را از چاه بیرون آورده و با احترام در مقبره خاندان نراقی واقع در مدرسه آقا بزرگ کاشان به خاک سپردند.

2sob_37.jpg       1156_37-1.jpg

 

مبارزات روحانیون نراق و مردم کاشان از جمله آقاعلی نراقی در دوره مشروطه :

 

از آن زمانی که آقا شیخ یحیی کاشانی در سال 1323 هجری قمری به کاشان برگشت ، طلاب علوم دینی که گروه با نفوذی در شهر بودند از افکار و اندیشه های او استقبال کردند و هسته مرکزی انقلاب بوسیلهْ او و آقا علی نراقی که از روحانیون بنام و روشنفکر بودند شکل گرفت . در سال 1324 هجری قمری با پیش آمد مهاجرت پیشوایان روحانی تهران به قم ، بر اثر تشویق و جدیّت های نراقی و خاوری ، گروهی از علما و طلاّب به پیشوایی حاجی میرزا فخرالدین نراقی مجتهد کاشان ، رهسپار قم گردیدند و پس از بازگشت مهاجرین و صدور دستخط مشروطیت جشن های با شکوهی در مدرسه آقا بزرگ کاشان برپا شد و از آن زمان این مدرسه کانون انقلاب و پیش آمدهای تازه شناخته شد .


1klg_38.jpg

در این مجالس پیشوایان طراز اول مانند حاجی فخرالدین نراقی ، آقا میرزا حسن نراقی ، سیّد محمّد رضا پشت مشهدی و ملّا حبیب الله شریف در آن شرکت می کردند . از آن زمان به بعد در اثر فعّالیّتها ، انجمن های ملی به عنوان پشتیبانی از مشروطیت و آمادگی عمومی برای اصلاحات اساسی بوجود آمد که در کاشان بیش از بیست انجمن فعّالیّت می کردند و همه انجمن ها زیر نظر انجمن مرکزی که رهبری آنرا آقا علی نراقی به عهده داشت فعال بودند

در محرم سال 1325 هجری قمری حاکم کاشان اجلال السلطنه صدری خلع شد و مدیرالسلطنه فرزند نظام الملک حاکم جدید کاشان گردید . او می کوشید در میان اهالی فتنه انگیزی و پراکندگی ایجاد کند تا انجمن های ملی نتوانند فعّالیّت سیاسی داشته باشند .


xixl_39.jpg

پس از وصول دستخط محمّد علی شاه بر الغای مشروطیت ، مدیرالسلطنه در اذیّت و آزار آزادی خواهان دشمنی را از حد گذراند . به طوری که نه تنها به گرفتن جریمه های نقدی و مالی اکتفا نمی کرد ، بلکه با احساس انتقام جویی و شکنجه های وحشیانه با آنها روبرو می شد تا ماموریت درباری خود را در ریشه کن ساختن فکر آزادی و مشروطه خواهی به نحو احسن انجام داده باشد ، چنان که آقا محمّد علی آزاده از بازرگانان روشنفکر را به چوب بست و آن قدر او را زدند تا از هوش رفت .

مدیر السلطنه آزار و اذیت و ستمگری را به جای رساند که مردم به تنگ آمدند و علمای شهر در مدرسه آقا بزرگ اجتماع عمومی برپا کردند . آنها پس از گفتگو و بررسی اوضاع تصمیم گرفتند روز دیگر را تعطیل عمومی اعلام کنند


xixl_39.jpg

فردای آنروز جمعیّت از مدرسه آقا بزرگ به سوی تلگراف خانه حرکت کردند ، اما جلو بازار که رسیدند ناگهان مامورین مسلّح حاکم و اوباش به سمت جمعیت شلیک کردند و با ضرب چماق مردم را متفرّق ساختند . در این گیر و دار مامورین حاکم   روحانی مبارز آقا علی نراقی را به چنگ آورده به دارالحکومه بردند . انتشار دستگیری آقا علی نراقی شهر را تکان داد و مردم از خانه هایشان بیرون ریختند و به همراه علما و پیشوایان روحانی شهر به دارالحکومه حمله کردند و درهای بسته را شکستند ولی مأموران از پشت بام ها فرار کرده بودند . مردم در سیاهچال زندان آقا علی نراقی را خون آلوده و پا برهنه یافتند .

دولت که در حقیقت در آن موقع بر اثر حمله مجاهدین بختیاری از خطه جنوب بیمناک شده بود بیدرنگ وعده رسیدگی و کیفر مرتکبین را داد و سیّد باقر خان مکرم الدوله را به حکومت کاشان فرستاد .

 y779_41.jpg

امام خمینی(ره) رهبر کبیر انقلاب بارها در بیانات خود به ظلم و تعدی غارتگران ؛ دزدان و خان های خمین و کاشان اشاره کرده و مشاهدات و خاطرات دوران کودکی خود در زادگاهش شهر خمین را بازگو می کردند. ایشان می فرمایند :

من خودم اطلاع دارم، از آن وقت هایی که در زمان احمد شاه یادم هست، ما مبتلا بودیم به دزدها، مبتلا بودیم به این اشخاصی که می آمدند مثل رجبعلی، نایب حسین کاشی و مثل آن میرزا علی نقی ها و آنها که شما حالا اسمشان را هم نشنیدید، اینها می رفتند غارت می کردند، دهاتی که ما در آن بودیم غارت می کردند.  اصل حکومت در کاشان نمی توانست کاری بکند، همه اش این غارتگرها بودند، غارتگرها آنجا غارت می کردند، همه کارها را انجام می دادند.


q39h_00.jpg

در جایی دیگر امام خمینی(ره) ضمن نقل این خاطرات به حضور خود در صحنه درگیری و مبارزه با دزدان اشاره کرده و می فرمایند:

شاید شما هیچ کدامتان یادتان نباشد، همه این شلوغی ها که حالا می بینید ما شاهدش بودیم، ما در همان محلی که بودیم، یعنی خمین که بودیم، سنگربندی می کردیم، من هم تفنگ داشتم، منتها من بچه بودم به اندازه بچگی ام، بچه شانزده، هفده ساله، ما تفنگ دستمان بود و تعلیم و تعلم تفنگ هم می کردیم، من بلدم الان تفنگ بیندازم. این اخوی، بزرگتر از ما بود، ایشان تفنگ انداز است منتها حالا پیرمرد است، ما سنگر می رفتیم و با این اشراری که بودند و حمله می کردند و می خواستند بگیرند و چه بکنند، هرج و مرج بود، دیگر دولت مرکزی قدرت نداشت و هرج و مرج بود. قبل از این خان بود،

هرج و مرج دولت مرکزی هم بدون قدرت و همه جا، کاشان و این حدود قم و ... است.  نایب حسین کاشی و پسرانش، آن حدود ما هم حمله می کردند زلقی ها و ... حمله می کردند و یک دفعه هم آمدند یک محله ای از خمین را گرفتند و مردم با آنها معارضه کردند و تفنگ دست گرفتند، ما هم جزء آنها بودیم.

 me5u_42.jpg

 

۰ نظر ۰۳ اسفند ۹۲ ، ۱۳:۵۳
سلحشوران شهر نراق

مجموع بمباران های نیروی هوایی ارتش عراق طی هشت سال دفاع مقدس در استان مرکزی و مشخصا شهر اراک 57  بار می باشد . در این میان 895 نفر به شهادت رسیدند . 26 مورد تجاوز هوایی عراق توسط وبلاگ سلحشوران شهر نراق تهیه که به صورت تدوین یافته برای اولین بار ارائه می گردد :

 

u35n_1_(31).jpg   onff_1_(1).jpg

                                                                         قاسم عظیمی                                                                                 عباس حیدری

 

21/03/1363  حمله هوایی عراق به مناطق مسکونی شهر اراک

27/12/1363  حمله هوایی عراق به مناطق مسکونی شهر اراک

28/12/1363  حمله هوایی عراق به مناطق مسکونی شهر اراک

29/12/1363  حمله هوایی عراق به مناطق مسکونی شهر اراک

05/01/1364  حمله هوایی عراق به مناطق مسکونی شهر اراک

 

xc67_1_(30).jpg  o1p5_1_(32).jpg

                                                               مرحوم حسن عابدینی                                                                 سید تقی باشی (موسویان) ، کاظم رمضانی                                                  

 

05/05/1365  حمله هوایی عراق به کارخانجات صنایع آذرآب ؛ واکن پارس و آلومینیوم اراک

03/07/1365  حمله هوایی عراق به کارخانجات آلومینیوم و هپکو شهر اراک

15/07/1365  حمله هوایی عراق به مناطق مسکونی شهرهای اراک و خمین

15/09/1365  حمله هوایی عراق به مناطق مسکونی شهرهای اراک و خمین

17/09/1365  حمله هوایی عراق به نیروگاه برق انجیرک اراک

22/09/1365  حمله هوایی عراق به مناطق مسکونی شهر ساوه

0t3h_image4747.jpg  bskx_scan0049.jpg

                                                                             هادی ایزدی                                                                                   غلامعباس حسینی                     

 

01/10/1365  حمله هوایی عراق به مناطق مسکونی شهر اراک

06/10/1365  حمله هوایی عراق به مناطق مسکونی شهر اراک

22/10/1365  حمله هوایی عراق به مناطق مسکونی شهر اراک

26/10/1365  حمله هوایی عراق به مناطق مسکونی شهر اراک

07/11/1365  حمله هوایی عراق به مناطق مسکونی شهر خمین

10/11/1365  حمله هوایی عراق به مناطق مسکونی شهر اراک

xat_y76.jpg    u7u0_0024.jpg

                                                                     مظاهر پیشه ور                                                علی محمد پیشه ور

 

13/11/1365  حمله هوایی عراق به مناطق مسکونی شهرهای آشتیان و تفرش

30/05/1366  حمله هوایی عراق به کارخانه آلومینیوم سازی شهر اراک

11/06/1366  حمله هوایی عراق به نیروگاه برق انجیرک و کارخانه هپکو اراک

18/06/1366  حمله هوایی عراق به کارخانجات صنایع آذرآب و هپکو شهر اراک

16/12/1366  حمله هوایی عراق به مناطق مسکونی روستای حاجی آباد شهر اراک

17/12/1366  حمله هوایی عراق به مناطق مسکونی شهر اراک

20/12/1366  حمله هوایی عراق به صنایع آذرآب شهر اراک

 

avoa_scan0006.jpg   1yat_ali_tavakoli008.jpg

                                                                       مرتضی اصفهانی                                                              غلامرضا قجری

 

25/12/1366  حمله هوایی عراق به مناطق مسکونی شهرهای خمین و شازند اراک

29/12/1366  حمله هوایی عراق به مناطق مسکونی شهر اراک

 

 شدیدترین و وحشیانه ترین حمله هوایی نیروی هوایی رژیم عراق در 53 درجه شمالی و 38 درجه شرقی صبح شنبه تاریخ 5/5/1365 به کارخانجات صنایع آذرآب ؛ واکن پارس و آلومینیوم سازی شهر اراک به ثبت رسیده است . در این حادثه غم بار 78  نفر مردم بی دفاع مظلومانه به شهادت رسیده و 400 نفر نیز مجروح شدند . تفکیک شهیدان این واقعه شامل واگن پارس  40 شهید ، آلومینیوم سازی  33 شهید و صنایع آذرآب 5 شهید تقدیم ارزش های الهی خود نمودند .

v8gd_scan0017.jpg   z4ce_1_(170).jpg

                                                                           شهید جعفرعلی   کمره ای                                      علی محمد  کمره ای

 

ورزشگاه چهار زمین اراک پس از این بمباران ددمنشانه و به پاسداشت شهدای بمباران به " شهدای پنجم مرداد " تغییر نام یافت .

اکبر هاشمی بهرمانی مشهور به علی اکبر هاشمی رفسنجانی(رئیس جمهور وقت ایران) در کتاب کارنامه و خاطرات سال ۱۳۶۵ اوج دفاع ، از خاطرات پنجم مرداد 1365 چنین نقل می‌کند :

5 مرداد 1365 : عمده‌ترین حملات هوایی امروز عراق، علیه مناطق غیرنظامی در اراک صورت گرفت، به این ترتیب که صبح امروز هواپیماهای عراقی به مناطق کارگری صنعتی اطراف شهرستان اراک حمله کردند . که بر اثر آن، شماری از کارگران که مشغول کار بودند به شهادت رسیدند

7k32_2011-09-26_(7).jpg

                      نصرالله حیدری

طی این حمله، شش هواپیمای عراقی در حالی که در ارتفاع پایین پرواز می‌کردند کارخانه واگن سازی پارس، آلومینیوم، کارخانه آذرآب، مراکز آموزش ماشین‌سازی اراک، یک ساختمان اداری و یک منطقه در شهر اراک را در مورد حمله قرار دادند .


68zg_1317564355_f-4-phantom2.jpg

این تعرض هوایی بیش از ۱۰۰ شهید و بیش از ۵۰۰ مجروح بر جای گذاشت. به گزارش خبرگزاری جمهوری اسلامی به نقل از شاهدان عینی بمباران، هواپیماهای عراقی در ارتفاع فوق‌العاده پایین اهداف خود را مورد حمله قرار دادند و کارگرانی را که از محوطه کارخانه‌ها بیرون آمده بودند، به زیر رگبار کالیبرهای خود گرفتند.

شکستن دیوار صوتی هواپیماهای متجاوز عراق در شهر نراق

 

 شهر نراق از توابع شهرستان دلیجان در طول جنگ تحمیلی شاهد چندین بار شکستن دیوار صوتی توسط هواپیماهای عراق بر فراز شهر بود که به دو مورد اشاره می شود :

 هفته اول جنگ  تاریخ 4/7/ 1359  زمانی که هواپیماهای متجاوز عراق چندین شهر ایران از جمله  قم و کاشان را بمباران کردند در حال عبور از آسمان شهر نراق دیوار صوتی شکستند .

kh83_ازد1(2~3.jpg

                   غلامحسین ایزدی

 مورد دیگر پس از پیروزی های چشمگیر رزمندگان طی عملیات کربلای 5 در شلمچه هواپیماهای متجاوز عراق تاریخ 26/10/1365 چند شهر ایران از جمله اراک ؛ اصفهان و کاشان را مورد حمله هوایی قرار داد . هواپیماهای جنگی عراق هنگام عبور از آسمان شهر نراق دیوار صوتی  شکستند که موجب اضطراب عده ای از اهالی گردید .

yspj_scan0230.jpg

                                                                                                                                                                                                          مهدی ایزدی ، مرحوم ابوالقاسم ایزدی

شاید تهاجم هوایی عراق به شهرهای کاشان و قم باعث شکستن دیوار صوتی در نراق باشد . کاشان نیز مورد تجاوز هوایی ارتش عراق طی هشت سال جنگ قرار گرفته است .   شهر قم طی هشت سال جنگ  67  بار مورد تهاجم هوایی عراق گرفت و  287  نفر از مردم غیر نظامی به شهادت رسیدند . شکننده ترین عملیات هوایی درشهرقم  اول بهمن 1365 در سه راه بازار بود که بالغ بر 100 نفر شهید و 450 نفر مجروح بر جای گذاشت .

vg82_محمد_رضا_عابدینی_(11).jpg

               محمدرضا عابدینی

شهر نراق در 65 کیلومتری کاشان و 90 کیلومتری قم و 170کیلومتری اراک قرار دارد .

 

نقش شیشه برهای شهر نراق در دفاع مقدس

 

حاج علی محمد مرادی فرزند نصرالله در مصاحبه با وبلاگ سلحشوران شهر نراق اظهار داشت :  طی سال های 1365 و 1366 که موفقیت های رزمندگان اسلام در خطوط مقدم جبهه افزایش می یافت ارتش عراق حملات هوایی خود توسط هواپیماهایش را نسبت به منازل مسکونی و بی دفاع اراک را افزایش می داد .

gtbr_تصویر۰۵۷۱.jpg

    حاج علی محمد مرادی

در این دو سال جنگ هر گاه شهر اراک توسط هواپیماهای نیروی هوایی عراق مورد تجاوز قرار می گرفت و آسیب های فراوان ایجاد می کرد صنف شیشه بران از نیروهایی بودند که باید سریع به منطقه ماموریت می یافتند تا شیشه های شکسته ادارات و منازل را بیاندازند .

m9ev_196469_426.jpg

شیشه بران زحمتکش شهرهای مختلف استان مرکزی از طریق فرمانداری های خود فراخوان می شدند تا خودشان را به اراک برسانند و صحنه های دلخراش از بمباران را بازسازی نمایند . از شهر تاریخی و کهن نراق بنده به همراه برادر مرحومم حاج مسلم مرادی از پیشکسوتان صنف شیشه بری برای یک تا دو هفته در اراک حضور داشتیم تا شیشه های شکسته را ترمیم کنیم .

vgdr_18845538857857815158.jpg

                                                                                                                                                مرحوم حاج مسلم مرادی

بعضا پیش می آمد که شیشه های منازل یا ادارات را انداخته بودیم که دو یا سه روز بعد مجددا توسط هواپیماهای متجاوز عراق بمباران می گردید و ما مجبور بودیم دوباره شیشه ها را اندازه گرفته و به صورت اول درآوریم . حتی من و برادرم حاج مسلم توسط مسئولین استان مرکزی توسط نامه ای که به فرمانداری شهرستان دلیجان ارسال نموده بودند به عنوان نیروهای موثر و با انضباط در بازسازی صحنه های بمباران مورد تشویق قرار گرفتیم .

    wa0t_picture_342.jpg    iuat_image۲۵۳۲.jpg

                                                                    حسین جعفری                        هدایت الله رحمانی

نیروهای دیگر از اهالی شهر نراق و ساکن تهران آقایان حسین جعفری فرزند عبدالحسین و هدایت الله رحمانی فرزند نصرالله می باشند که هر گاه شهر تهران مورد بمباران قرار می گرفت آنان و ده ها نفر از صنف شیشه برها به محل حادثه رفته و نسبت به ترمیم شیشه های شکسته اقدام می کردند .


۰ نظر ۰۲ اسفند ۹۲ ، ۱۵:۵۱
سلحشوران شهر نراق

 

of5_asets.jpg

 

کلاس ششم ابتدایی فاضل نراقی شهر نراق سال 1345             )52 سال قبل       (از جلو به انتها :


حسین احمدی فرزند احمد - اصغر اسماعیلی فرزند باباخان - محمد علی اکبری فرزند علی اکبر - سید عباس حسینی فرزند سید رضا - سلطانعلی اشرفی فرزند عبدالله - سید محمد بابایی فرزند سید رضا - ذوالفقار قجری فرزند مصطفی - ولی الله طالبی فرزند ... - سعید نراقی فرزند غلامحسین - حسینعلی محمودی فرزند علی - کاظم قجری فرزند سلیمان - مرتضی علی آقایی فرزند علی اکبر - محمد غفاری فرزند یوسف - مرحوم غلامعباس قاسمی فرزند غلامرضا- رحمانی - ابوالفضل مرادی فرزند علیرضا - حسن اوضاعی فرزند محمد - لطف الله اکبری(پست و تلگراف اهل محلات) مرحوم حبیب الله رمضانی فرزند....

 

zg6q_image8706.jpg

 

                   ساختمان کشتارگاه شهر نراق سال 1347 (45 سال قبل)

 

ck5d_9.jpg


یکی از مزارع شهر نراق سال 1346(46 سال قبل)

ایستاده از راست : سلطانعلی باقری فرزند حسینعلی ، ناشناس ، عیاس طالبی فرزند غلامعلی

نشسته از راست : ولی الله ایزدی فرزند محمود ،رمضان اسماعیلی فرزند عباس ، ذوالفقار قجری فرزند مصطفی ، حسین احمدی فرزند...


84n3_1.jpg

محوطه مدرسه ابتدایی فاضل نراقی شهر نراق سال  1354(38 سال قبل)

سید تقی جلالی اهل دلیجان - رضا شیخ الاسلامی -مرحوم سید مصطفی هاشمی فرزند سید عباس
تک نفر جلو : ابوالفضل (رضا) صالحی فرزند سلطانعلی
نشسته از راست :
علی... اسماعیلی فرزند عباس ناشناس ناشناس محمد قجری فرزند مصطفی ناشناس - محمد نصیری فرزند علی غلامرضا کمالی فرزند حمزه - سید مجتبی  هاشمی فرزند سید حسین سید حسن جوادی فرزند سید ماشاءالله (شهید) - ناشناس حمید آعلی فرزند ماشاءالله حسین عابدینی فرزند علیرضا

ایستاده ها از چپ :
احمد ابوالحسنی فرزند عزت الله شکرالله شریفی فرزند اسماعیل علی رمضانی فرزند غلامعلی علی اشرف پورصادقی فرزند علی اکبر و ...

 

jmos_image8758.jpg

 

محوطه خاکی مدرسه فاضل نراقی شهر نراق حدود سال 1344                                

آقای مرتضی رادفر فرزند شکرالله در حال اهدا جوایز در مراسم جشن

 

3dmn_p121.jpg

محوطه دبیرستان حاج عباس معصومی شهر نراق سال 1353(39 سال قبل)

از راست :
غلامرضا نبی زاده فرزندمحمد سید مرتضی باشی فرزند سید غلامرضا محمد ناشناسعباس خاکی فرزند اسدالله ناشناس حسن مرادی نراقی فرزند علیرضا قدرت الله کمره ای فرزند رمضان(شهید) علی طالبی فرزند محمد(غلام) ناشناس
نشسته : محمد رضا آقابابایی اهل مشهد اردهال

 

 

 

این عکسها گویای خاطرات قشنگ زندگی است .خاطراتی که هنوز با وجود گذشت سالها از آن  بوی تازگی و عطر خوش مهربانی می دهد . هنوز هم که هنوز است وقتی  آلبوم خاطرات آن روزگار را مرور می کنیم اشک شوق و لبخند دلنشین  دوستی با هم در می امیزند و ساعت ها وقتمان صرف مرور این خاطرات می شود.

 

خاطرات خوش گذشته را با هم ورق می زنیم تا.............

 

 

سایت سلحشوران شهر نراق

۰ نظر ۰۱ اسفند ۹۲ ، ۱۴:۰۱
سلحشوران شهر نراق

 سال 1357 که انقلاب پیروز نشده بود 13 ساله و نوجوان پر شور و شلوغی بودم . به سهم خودم در اکثر تظاهرات مردم نراق بر علیه حکومت جبار پهلوی شرکت داشتم . ابتدای مبارزه و راهپیمایی شب ها از مسجد جامع شروع می شد و پاسگاه ژاندارمری هم خودش را درگیر با موضوع نمی کرد و یا جرات نداشت .

b6w5_scan3.jpg
احمد ابوالحسنی


26دی 1357 روز فرار محمد رضا شاه از ایران را به خوبی یاد می آورم که مردم انقلابی دلیجان با ماشین و موتورسیکلت های زیاد به نراق آمدند و در میدان شهرمان همه با هم به شادی و هلهله و پایکوبی پرداختند .

9zxs_n00177725-b.jpg

روزی که شاه از کشور گریخت پیروزی انقلاب مردمی به رهبری آیت الله سید روح الله خمینی(ره(قطعی تر شد . دلیجانی ها شعار می دادند شاه فرارش کرده تنکه جورابش کرده . 26 دی یکی از روزهای شیرین مردم بود .

lfg_dex3n57qstf5zm7pgs7.jpg

# تظاهرات ضد شاهنشاهی که انجام می شد من و اسماعیل حبیبی که هم سن و سال بودیم و دوستی با هم داشتیم هر کدام چوبی درست کردیم و عکس حضرت امام خمینی(ره) را بالای آن وصل کردیم . خوشحال و مغرور بودیم که بین جمعیت آزادیخواه و عدالت جو با آن قد و قواره کوچک حضور داریم . بعضا نیز پلاکاردمان را داخل مغازه ها می کردیم و از صاحبان آن می خواستیم برای سلامتی امام صلوات بفرستند .

8x5n_جدید18001.jpg

حاج احمد ابوالحسنی در زمان اسارت

# پنج شنبه 15/8/1357 در همان سن 13 سالگی با جمعیت نراق به سمت قبرستان پایین(وادی السلام) به صورت تظاهرات در حال حرکت بودیم . نزدیکی های پاسگاه ژاندارمری سربازان و درجه داران با تجهیزات کامل مقابل مردم ایستادند و گفتند حق ندارید با شعار بر علیه سلطنت پهلوی عبور کنید .

f3hy_image4420.jpg

 

روحانیون جلودار بودند و شور انقلابی بالا بود . جمعیت قدم های استوارشان را جلوتر گذاشتند که استوار محرم رضایی به زانو نشسته و تیر هوایی شلیک کرد . مردم هراسان هر کس به جایی پناه می گرفت . یکی دو روحانی با عده ای از مردم مقاومت کردند و سرانجام باقی مانده جمعیت مسیر را به سمت گورستان ادامه دادند .

t5vx_6c913cf6-061b-4e30-b6f4-497b4520c58b-200x125.jpg

22 بهمن 1357 انقلاب پیروز شد . مدت کوتاهی نگذشته بود که ارتش عراق به ایران اسلامی جنگ را تحمیل کرد و در سن 16 سالگی برای دفع تجاوز دشمن به جبهه اعزام شدم . دومین بار طی عملیات فتح المبین دومین روز نوروز 1361 در جبهه شوش به اسارت عراقی ها در آمدم و تا مرداد 1369 مقاومت کردم تا لحظه شکوهمند آزادی فرا رسید .

 

ko6j_n00169577-b.jpg

آزاده جانباز حاج احمد ابوالحسنی فرزند عزت الله اهل شهر نراق 12/11/1392

۰ نظر ۳۰ بهمن ۹۲ ، ۱۵:۲۳
سلحشوران شهر نراق

حاج محمد علی حمزه ای فرزند غلام و در زادگاهش شهر نراق به حاج حمزه ای مشهور است . ایشان بازنشسته نیروهای خدوم انتظامی است که در شهر قم منشا خدمات زیادی در راهنمایی و رانندگی بود .

f6wd_dtudtu.jpg
مرحوم حاج محمد علی حمزه ای در سنین جوانی

 

فرزندان سرکار خانم شهربانو فروغی و حاج حمزه ای از زمره مخلص ترین نیروهای انقلاب و دفاع مقدس به شمار می روند . هستی و جانشان را برای فرامین رهبر کبیر انقلاب امام خمینی(ره) در طبق اخلاص نهادند .


kl6g_cyjnjd6sh3b90wfujh.jpg

آسیب های جدی به آرامش و روحیه این خانواده طی سالیان گذشته وارد شد که جملگی برای رضایت حق تعالی و اعتلای کلمه الله تحمل کردند .  فرزند این خانواده غلامرضا حمزه ای متولد 1334 زاده شهر نراق تاریخ 29/01/1361در جبهه تنگه حاجیان گیلانغرب استان کرمانشاه مظلومانه به شهادت رسید و پیکر مطهرش پس از تشیع باشکوه در گلزار شهیدان شیخان شهر قم در دل خاک آرام گرفت .

25ea_0040.jpg

فرزندان دیگر این خانواده مومن و پرهیزگار آقایان محمد رضا ، امیر و علی از مدافعان راستین میهن اسلامی بوده و هستند که در سخترین شرایط برای دفاع از دین و مملکت فعالیت داشته و اکنون در شمار جانبازان به شمار می روند .

mwcr_zdyemqcoqri8suann85g.jpg

                                                                                                                                                مرحوم حاج حمزه ای

 

حاج محمد علی حمزه ای روز سه شنبه 29/11/1392 فوت و چهارشنبه 30/11/1392 در شهر قم تشیع و در قبرستان علی بن جعفر(ع) به خاک ابدی سپرده می شود .


ok_image8867.jpg

وبلاگ سلحشوران شهر نراق ضایعه درگذشت این مرد مومن و با تقوی را به عموم مردم شهید پرور نراق تسلیت گفته و انشاءالله از سفره فرزند شهیدش بهره مند گردد .

bf7_mywbrqmnau9xaxorxmuy.jpg

 

سایت سلحشوران شهر نراق

 

۰ نظر ۲۹ بهمن ۹۲ ، ۱۵:۲۷
سلحشوران شهر نراق

متولد سال 1339 می باشم . سال 1353 اول راهنمایی را به پایان رسانده و در سن 14 سالگی زادگاهم شهر نراق را به مقصد تهران جهت کار و تلاش و درآمد ترک کردم .

ixtj_image4442.jpg

قدرت الله ایزدی

 

قبل از من نیز چهار برادرم به تهران نقل مکان کرده بودند . در یک کفاشی در بازار تهران مشغول کار شدم و دستمزد اولیه ام هفته ای ده تومان بود که به مرور افزایش یافت . نجواهایی از استبداد و خودکامگی محمد رضا پهلوی و اعضای دربار به گوشم می خورد و حس تنفر از خاندان پهلوی در قلبم ایجاد شد .


vwaw_image4415.jpg
با همه حساسیت های ایجاد شده دو نوبت محمد رضا شاه را مستقیم مشاهده کردم . مرحله اول از کاخ گلستان سوار بر ماشین رو باز که دورش شیشه های ضد گلوله احاطه کرده بود و پیرامون آن را موتور سواران و ماشین های دیگری اسکورت می کردند .

sba4_1_(81).jpg
حاج قدرت الله ایزدی در سالهای دفاع مقدس

 

شاه به صورت ایستاده دست بلند می کرد . دومین بار در میدان شهیاد(آزادی) که به استقبال پادشاه بحرین آمده بود . شاه داخل یک کالسکه که چندین اسب حامل او بود .  حدود 40 اسب سوار جلو و عقب کالسکه به عنوان اسکورت ایشان را همراهی می کرد . ضمن اینکه ماشین های پلیس و شهربانی نیز حفاظت محمد رضا بر عهده داشتند .

lq40_image4428.jpg

                                                                                                                                       حاج فدرت در مغازه کفاشی

در خیابان 30 متری جی با برادرم حاج نعمت الله ایزدی در یک خانه گرایه ای سکونت داشتیم . برادرم ازدواج کرد و از سال 1356 من تنها در خانه مجردی زندگی می کردم . یک موتور گازی داشتم که با وجود کمبود بنزین و نفت هر روز در اجتماعات و راهپیمایی ها بر علیه سلطنت پهلوی شرکت داشتم .


h568_image4417.jpg

هر چه به پیروزی انقلاب بهمن سال 1357 نزدیکتر می شدیم به دلیل اعتصابات و شرایط حکومت کسب و کار و بازار نیز از رونق افتاده و در عین حال معیشت با مشکل مواجه بود . به همین علت وقت بیشتری در اختیارم بود تا در مبارزات بر علیه حکومت دیکتاتوری حضور داشته باشم .

yqb_image4433.jpg

ساعت 15 یکی از روزهای سرد زمستان 1357 مردم انقلابی که معترض به فساد و بی بندباری بودند به سینما جی تهران هجوم آورده و آن را به آتش کشیدند . از پنجره ها و هواکش سینما جی شعله های آتش زبانه می کشید .

t7lx_fajr_www.3et.ir-13.jpg

پس از سینما جی به سمت 16 متری امیری و سه راه آذری تظاهرات مردمی شکل منظمی به خود گرفت و اینبار نوبت مشروب فروشی ها بود . صندوق های مشروبات الکلی را از مشروب فروشی ها خارج و آنها را در جوی آب بر زمین زده و جوی مشروب به راه افتاده بود .

بعضی افراد فرصت را غنیمت شمرده و صندوق های مشروب را ترک موتور گذاشته و به منزل می بردند . صاحبان مشروب فروشی نیز بیرون مغازه ناظر خشم مردم بودند ولی از ترس ابراز نمی کردند که مالک آن هستند .


a53r_1_(73).jpg

مدتی بعد با شعار مرگ بر شاه بانک دولتی در 16 متری امیری ابتدای 30 متری جی نیز توسط مردم خسته از ظلم و جور حکومت پهلوی به آتش کشیده شد . در همه این شرایط صداهای تیراندازی در مناطق تهران از سوی مامورین حکومتی قطع نمی شد . درب منازل نیز زمانی که مامورین به تعقیب انقلابیون بودند گشوده می شد . هر روز شاهد پیکر خونین چندین شهید بودیم که با تفنگ های پهلوی از پای در می آمدند .

qowi_1_(64).jpg

مجروحین هم روزمره کم نبودند و جنایت روی جنایت سلطنت انباشته می شد . روز ورود حضرت سید روح الله خمینی(ره) رهبر کبیر انقلاب با برادرم هادی ایزدی در جمعیت میلیونی مردم در تهران حضور داشتیم . لیکن روز 22 بهمن 1357 برای دیدار خانواده ام در شهر نراق بودم و در تظاهرات همشهریانم شرکت داشتم .


9m2g_image4420.jpg

حاج قدرت پس از آزادی از اسارت

یک دستگاه ضبط صوت کوچک داشتم که با آن صدای خروشان امت انقلابی نراق را ضبط کردم تا در تاریخ حماسه آفرینی های این دیار باقی بماند .


r9e_copyof~1.jpg

        شهید حجت الله ایزدی

طعم شیرین پیروزی انقلاب در کاممان بود که اجانب جنگ را بر ایران نوپای اسلامی تحمیل کردند و بنده پس از چند نوبت اعزام به جبهه نهایتا نوروز 1361 طی عملیات فتح المبین مجروح و به اسارت نیروهای ارتش عراق گرفتار و تا مرداد 1369 در زندان های عراق محبوس بودم . تاریخ 22/12/1366 زمانی که برادرم حجت الله ایزدی در حلبچه به شهادت رسید در اردوگاه موصل به سر می بردم .

 

gbdp_dsc01023.jpg

آزاده جانباز حاج قدرت الله ایزدی فرزند عباس اهل شهر نراق11/06/1392

 

۰ نظر ۲۹ بهمن ۹۲ ، ۱۵:۲۱
سلحشوران شهر نراق

آذر ماه و محرم 1357 هفت ساله بودم . مردم طبق روال هر شب به صورت پراکنده به داخل خیابان اطراف که بعدا دانشگاه علوم و فنون هوایی در همسایگی پایگاه یکم شکاری(شهید حسین لشکری)واقع در مهرآبادجنوبی آمده بودند

 .

gg05_img_2623.jpg
مهدی قجری

 

همه بر علیه حکومت محمد رضا پهلوی و به دفاع و پشتیبانی از رهبر انقلاب آیت الله سید روح الله خمینی(ره) شعار می دادند.  ناگهان نیروهای نظامی که در داخل پایگاه هوایی بودند به بیرون آمدند و به مردم بی دفاع حمله ور شدند .مردم متفرق شدند و به داخل کوچه ها فرار کردند . درب منازل به روی معترضان باز شد و به داخل منازل پناه بردند .


w1p6_img_2408.jpg

ماموران قلدر شاهنشاهی در پی تعقیب آنان به داخل کوچه ها روانه شدند .مدتی گذشت و مردم به خیال اینکه نظامیان محل را ترک کرده اند قصد خروج داشتند که در این حین یکی از مامورین با صدای بلند فریاد زد اگر جرات دارید بیاید بیرون .

ed9j_mmexport۱۳۸۷۰۵۲۸۰۰۹۸۰.jpg
کفن پوش عاشورایی مهدی قجری

 

با این کارش به همه فهماند که از منازل خارج نشوید .در پی این کار فرمانده آنان مامور مورد نظر را به باد فحش و ناسزا گرفت و دستور بازداشت وی را همانجا صادر کرد .  به دنبال این کار فریاد الله اکبر جمعیت از پشت بام منازل به صدا درآمد و نظامیان پس از شلیک چند تیر هوایی با ناراحتی محل را ترک نمودند .

24el_n00084909-b.jpg


 
من نیز با پدرم حاج سلطانعلی قجری فرزند غلامعلی و دایی ام آقا هدایت الله رحمانی فرزند نصرالله در پشت بام منزلمان در منطقه مهر آباد جنوبی به صورت مخفیانه نظاره گر ماجرا بودیم .

 

uwzj_img_2633.jpg

 

مهدی قجری فرزند سلطانعلی اهل شهر نراق 20/11/1392

 

۰ نظر ۲۸ بهمن ۹۲ ، ۱۵:۴۳
سلحشوران شهر نراق

حاج نعمت چرا این همه تلاش و زجرهایی که برای ارزش های انقلاب و رهبرمان کشیده ای را بازگو نمی کنی و 35 ساله در سینه محفوظ نگه می داری ؟

nxnz_p.jpg

نعمت الله ایزدی

می گوید به نظر شما قدردانی وجود دارد که بیان کنم یا اینکه تا فردی مطالب را می خواند یا می شنود عنوان می کند فلانی چقدر ... .

می گویم حالا شما بگو ؛ شهروندان فهیم نراقی افراد و زحمتکشان را به خوبی می شناسند و شکر گزار هستند که در این دیار خاموش چه قهرمانانی وجود دارد .

0mbs_img_9416.jpg

باز می گویم و می پذیرم که عده ای از همولایتی ها مجذوب فعالیت و خدمات نیروهای غیر بومی هستند و مثلا اگر خاطره خارق العاده ای از یک هموطن بشنوند از تعجب  الله اکبرشان  بالا می رود ولی همان مطلب را از دوست خودی بشنوند بی تفاوت از کنارش عبور می کنند

z6wa_16.jpg

حالا قسمتی از خاطرات زمان انقلابتان را برای کاربران وبلاگ سلحشوران شهر نراق بفرمایید  :

 نعمت الله ایزدی فرزند عباس در سال 1336 در شهر نراق متولد گردیدم . پس از مهاجرت به تهران از نوجوانی در این کلان شهر در جلسات مذهبی شرکت می کردم . به هفت نمونه فعالیت هایم به صورت مختصر اشاره می کنم :

rdwa_15.jpg

حاج نعمت الله ایزدی در عنفوان جوانی

 

1 @ اول آبان 1356 حجت الاسلام سید مصطفی مصطفوی فرزند آیت الله سید روح الله خمینی(ره) در شهر نجف عراق فوت و در صحن مبارک علی بن ابیطالب(ع) دفن گردید . تاریخ 8 آبان 1356 مراسم هفت برای ایشان در مسجد ارک تهران از ساعت 15 الی 17 برگزار گردید .

to2d_14.jpg

بنده با همه شرایط پلیسی که از سوی رژیم ستم شاهی محمد رضا پهلوی حاکم بود در این مراسم شرکت کردم . سخنران مجلس حجت الاسلام دکتر حسن روحانی فرزند اسدالله فریدون اهل سرخه سمنان بود . وی آن زمان به شیخ حسن فریدون یعنی به شهرت سابقش مشهور و همچنین ممنوع المنبر بود .

ky3o_12.jpg

سخنران برای اولین بار رسما آیت الله خمینی را به عنوان امام خمینی معرفی  و بیان فرمود :

 ای ابراهیم عزیز! همه امتحانات سخت و بزرگ برای تو پیش آمد . امّا آخرین امتحان را هم باید بگذرانی که : «إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْبَلَاءُ الْمُبِینُ» آن زمان آزمایش بزرگ و آشکار مربوط به اسماعیل عزیزت می‌باشد. آنگاه که همه‌ی امتحانات و آزمایشات را با موفقیت پشت سر گذاشتی ، «وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِیمَ رَبُّهُ بِکَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّی جَاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِمَامًا» آنگاه تو به مقام والای امامت می‌رسی . امامت مقامی است که آخرین امتحان آن، امتحان فرزند است. ابراهیم : اکنون که این امتحان را هم با موفقیت گذراندی پس  « إِنِّی جَاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِمَامًا». و لذا من یک لقب برای مرجع بزرگ و رهبر عظیم‌الشأن، آن ابراهیم زمان، می‌پسندم و آن لقب امام است. بنابراین " امام خمینی .  حاضرین حدود هشت هزار نفر با صدای بلند صلوات فرستادند و از آن به بعد لقب امام خمینی رایج گردید .

z2gm_1209.jpg

بنده به همراه سایر جوانان انقلابی در توزیع نوار کاست سخنرانی آقای روحانی نقش داشتم که مورد تعقیب ساواک قرار گرفتم . بر این اساس به قم و زادگاهم شهر نراق فرار کردم .

 

2 @ تاریخ 11/9/1356 در مراسم چهلم آقا سید مصطفی خمینی در مسجد اعظم شهر قم شرکت کردم که حجت الاسلام عبدالمجید معادی خواه واعظ ممنوع‌المنبر به سخنرانی پرداخت . پس از مراسم تظاهرات عظیمی در خیابان های اطراف صورت گرفت و منجر به درگیری و زد و خورد پلیس شاهنشاهی با مردم بود که کتک مفصلی از مامورین خوردم  و پس از بازگشت به شهر نراق چند روزی توسط مادر گرانقدرم حاجیه خانم معصومه رمضانی فرزند فضل الله مداوا می شدم .

awko_13.jpg

3 @ 12 فروردین 1357 آیت الله ابوالفضل زاهدی فرزند حاج ملا محمود در سن 87 سالگی فوت نمود . تشیع جنازه این عالم روحانی با جمعیتی کم نظیر کانون مبارزه بر علیه رژیم دیکتاتوری پهلوی گردید . همین که سیل جمعیت مقابل مدرسه علمیه فیضیه رسیدند شعارها تندتر شد و با صدای بلند گفتیم فیضیه ؛ فیضیه .

gdju_17.jpg

مدرسه فیضیه قم سال ها به روی طلبه ها و عالمان کسب علم از سوی دربار شاه تعطیل و بسته شده بود . تفنگداران همه جا را زیر نظر داشتند ولی جمعیت قابل کنترل نبود . درب چوبی را شکسته و یا از جا کنده شد . بنده و چند جوان انقلابی دیگر از درب دوم که آهنی بود بالا رفته و از پشت چفت آن را باز و به روی جمعیت مشتاق گشودیم .  

مردم با جنازه زاهدی وارد فیضیه شدند . به جز حوزه صحن های حرم مطهر و میدان آستانه از کثرت جمعیت موج می زد و بعضا از این روز به عنوان یوم الفتح و الظفر یعنی روز فتح و پیروزی نام می برند که طلیعه پیروزی های دیگر امت و امام گردید .

lwol_fyjfy.jpg

جمعیت ضمن شعارهای پی در پی بر علیه حکومت جور و ستم محمد رضا شاه درخواست داشتند پیکر آیت الله ابوالفضل زاهدی رحمت الله علیه را در همینجا شسته و به خاک بسپاریم . سرانجام فرزند ایشان به نام حجت الاسلام محمود زاهدی  خود را به بالای سکوی پله هایی که از فیضیه به صحن عتیق متصل است ، آمد و گفت  اندکی آب بیاورند و بعد فرمود:

wye2_image3003.jpg

 ای پدر! تو عاشق و شیفته علم و دانش بودی و در همین مدرسه به جهان علم ، چشم گشودی و در علم را به روی شیفتگان باز کردی. اینک من افتخار می کنم که تو با چشم بسته، در مدرسه را گشودی! من امروز برای تو دو هدیه آورده ام . اول تربت پاک شهدای کربلا که بر کام و چشم تو نهادم . دوم آب مدرسه فیضیه را به جنازه تو اهدا  می کنم و مختصر آب را روی جنازه پاشید .

j41_img_2947.jpg

حاضرین جنازه را به سوی حرم حضرت معصومه(س)حرکت دادند. در صحن ، نماز خوانده شد، سپس مردم جنازه پاک عالم جلیل القدر را به سوی قبرستان شیخان که برادرش حجت الاسلام حسین زاهدی بود انتقال داده و خاکسپاری کردیم .

gf5k_p12.jpg

4 @ دو سه ماهی به پیروزی بهمن 1357 و پایان طاغوت پهلوی مانده بود . منطقه چهارمردان شهر قم بین انقلابیون و مامورین رژیم  زد و خورد شدیدی رخ داد و مقرر بود نیروهای کماندویی که در منطقه نیروگاه حضور داشتند به کمک مامورین اعزام تا در سرکوب مذهبیون شرکت داشته باشند . بنده پیشنهادی را مطرح کردم که برای جلوگیری از اعزام کماندوها به چهارمردان در نیروگاه تظاهرات راه بیاندازیم تا آنها را سرگرم کنیم .

i5r4_fdtucxf.jpg

مرحوم حاج ابوالقاسم ایزدی

حجت الاسلام محمد فروغی فرزند حسین و پسر عمویم ابوالقاسم ایزدی فرزند حسین( 1339 - 1392) از اهالی شهر نراق که در قم بودند در این رابطه شجاعانه فعالیت داشتند . همان شب رادیو بی بی سی اعلام کرد مردم خشمگین از رژیم پادشاهی ایران طی تظاهراتی در قم نفربرهای ارتش را در نیروگاه زمین گیر و به آنان آسیب وارد کردند .

gheo_image3000.jpg

   حاج نعمت در سالهای دفاع مقدس

5 @ چنین نوع فعالیت هایی باعث شد آبان 1357 توسط کماندوهای رژیم دستگیر و روانه زندان شهربانی قم گردم . توسط چند بازجو از جمله سروان نصر اصفهانی فرمانده کماندوهای فرماندار نظامی قم پرونده ام تکمیل و مرتب تهدید به اعدام می شدم .

فشار مردم قم در تظاهرات مختلف مبنی بر سقوط سلطنت و آزادی زندانیان سیاسی زیاد می شد . این مسئله باعث می شد که نصر اصفهانی هر روز فشار و شکنجه هایش را بر من و زندانیان دیگر را افزایش دهد . وقتی یک مشت به شکم می زد دقیقه ها طول می کشید تا نفس مجددا به سینه بر گردد .

5ysv_image2985.jpg

آشنایان خیلی دنبال من گشته بودند ولی چون من در زندان خودم را با نام مستعار معرفی کردم و حتی آدرس منزل را به اشتباه به بازجوها دادم شناسایی نشده بودم و هر بار مامورین گفته بودند فردی به نام نعمت الله ایزدی نراقی نداریم . حتی یکی از آشنایان ما به نام تقی  نراقی پور که صاحب بنگاه در قم بود از طریق سروان علی اصغر افاضلی رئیس کلانتری مرکز شهر قم به واسطه همین نام مستعار موفق به شناسایی و ملاقات من در زندان نشده بود .

nnoj_img_2949.jpg

(علی اصغر افاضلی پس از انقلاب به پاکستان متواری شد ولی تاریخ 11/10/1358 به ایران بازگردانده و یک ماه بعد تاریخ 11/11/1358  پس از محاکمه توسط حجت الاسلام محمد صادق صادقی گیوی مشهور به خلخالی در دادگاه انقلاب اسلامی به اتهام شکنجه گر و کشتار مردم بی دفاع قم اعدام گردید ) . روزی که من را برای محاکمه به دادگاه آوردند لباس هایم غرق در خون بود . سرانجام با ضمانت یک انسان خیرخواه و انقلابی پس از یک هفته مشخصات سجلی و هویتم  را عنوان و از زندان ساحلی قم آزاد و به آغوش خانواده و دوستان بازگشتم .

716u_img_9419.jpg

پس از پیروزی انقلاب اسلامی سروان نصر اصفهانی توسط انقلابیون قم دستگیر و به زندان افتاد . حدود بهار 1358 به عنوان یکی از شاکیان بر علیه وی در دادگاه محاکمه اش شرکت داشتم .  آنقدر گریه وعجز و ناتوانی می کرد که باورم نمیشد این همان نصر شکنجه گر و کینه توز هست . مجبور شدم او را ببخشم و چند نفر دیگر شاکیان نیز او را مورد عفو و بخشش انسان دوستانه خود قراردادند .

ja99_p121.jpg

قاضی دادگاه آقای اشراقی که یکی از اقوام آیت الله سید شهاب الدین اشراقی داماد امام خمینی بود متحیر شد و این حسن رفتار خردمندانه شاکیان را به متهم گوشزد کرد .

6 @ روز 12 بهمن 1357 که رهبر کبیر انقلاب اسلامی پس از 15 سال قدوم مبارکشان را بر چشمان منتظرمان گذاشت برای استقبال و دیدار ایشان راهی بهشت زهرا(س) تهران محل سخنرانی شدم . روز به یاد ماندنی و تاریخ سازی بود که هرگز شیرینی آن از یاد و ذهن پاک نمی گردد .

g6wq_p1.jpg                                                                                                     40u8_images.jpg

با روحیه صد چندان به قم بازگشتم و ظرف این ده روز تا پیروزی نهایی در کارهای بزرگی همچون تصرف کلانتری ها ؛ شهربانی های قم برنامه ریزی و تلاش بی وقفه داشتیم . شب 22 بهمن 1357 به انقلابیون پیشنهاد دادم که جاده های منتهی به تهران را بسته و مورد کنترل قرار دهیم تا مزدوران رژیم پهلوی نتواند نیروی کمکی به پایتخت روانه کنند . کامیونداران و مردم تلاش شایسته ای انجام دادند به گونه ای که جاده سلفچگان به ساوه را نیز بسته نگاه داشتیم .

yd5g_image3002.jpg

بلافاصله پس از پیروزی راهی تهران شدم و در حراست از ساختمان رادیو که در اختیار انقلابیون بود  در میدان ارگ حضور داشتم . 

7 @ پس از پیروزی کامل انقلاب به شهر قم بازگشتم . یکسال و نیم بعد دشمنان انقلاب تاب تحمل این پیروزی عظیم را نداشتند و 31 شهریور 1359 جنگ را بر ایران تحمیل کردند . بنده از اولین نیروهایی بودم که از شهر قم عازم مناطق عملیاتی جنوب شدم و در ستاد جنگ های نامنظم مهندس چمران سازماندهی گردیدم .

 

l2ju_jjhjhg.jpg               2lqr_20.jpg

               از راست : حاج نعمت ، حاج قدرت ، حاج هادی                                        حاج نعمت بر سر مزار برادر شهیدش حجت الله

 

طی هشت سال دفاع مقدس برادرم حجت الله به شهادت رسید . برادر دیگرم قدرت الله  اسیر گردید . برادر دیگرم هادی  دو نوبت مجروح شد . برادرم سعید(امیر) در چندین عملیات جبهه حضور داشت و مهدی سربازی اش را در جبهه سپری کرد . پدر و برادران دیگرم نیز در دفاع از کیان نظام و انقلاب در جبهه حضور داشتند .


01ej_img_9418.jpg

 حاج نعمت الله ایزدی فرزند عباس اهل شهر نراق 17/11/1392

 

۰ نظر ۲۷ بهمن ۹۲ ، ۱۵:۲۷
سلحشوران شهر نراق

هدایت به بالای

folder98 facebook