سلـحــشـوران شـهـر نــراق

عـکـس، خـاطـرات ، دل نـوشـتـه هـای دفـاع مـقـدس ، انـقـلـاب و اطـلـاعـات عـمـومـی

سلـحــشـوران شـهـر نــراق

عـکـس، خـاطـرات ، دل نـوشـتـه هـای دفـاع مـقـدس ، انـقـلـاب و اطـلـاعـات عـمـومـی

سلـحــشـوران شـهـر نــراق

شهر نراق زادگاه علامه ملا محمد مهدی نراقی و ملا احمد نراقی (فاضلین نراقی)
بیش از 100 نفر از مشاهیر نامدار دارای جمعیت سه هزار نفره در مقطع 8 سال دفاع مقدس دارای 180 رزمنده بوده و علاوه بر آن 8 آزاده و 100 جانباز(مجروح)و 80 شهید تقدیم آرمان های میهن اسلامی نموده است.


بایـگـانی
آخـریـن مـطـالـب


سایت 
سلحشوران شهر نراق یاد و خاطر پاسدار احمدعلی سیدین فرزند حیدرعلی متولد 1340 و اهل شهرستان خمین را گرامی می دارد

 

http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/wtaea.jpg
شهید احمد علی سیدین


درود و رحمت خداوند به روح شهدای عملیات " شمشیر" و از جمله شهید مفقودالجسد احمدعلی سیدین که هنوز استخوان هایش بر بلندای قله 2200 متری شمشیر حافظ دین و مملکت است .

در آستانه 31 سالگرد شهادت احمدعلی سیدین به یگانه خواهرش سرکار خانم صدیقه سیدین و همسرش آقای علی اکبر عظیمی فرزند امیدعلی اهل شهر نراق تبریک و تسلیت عرض می نمائیم .

ارتفاعات شمشی معروف به شمشیربلندترین عارضه ی طبیعی (به ارتفاع 2200 متر) در غرب منطقه مرزی نوسود است که از نوار مرزی و ارتفاعات سوق الجیشی «کل هرات»، «سونی هرات»، «شوشمی بالاو پایین» و درّه «تاور»در خاک عراق تشکیل یافته است.

خاطره ای از خانم صدیقه سیدین ساکن شهر نراق


اینجانبه صدیقه سیدین فرزند حیدرعلی متولد 1338 از شهرستان خمین در استان مرکزی می باشم . طی سال های 1361 و 1362 با همسرم علی اکبر عظیمی فرزند امیدعلی اهل شهر نراق داوطلبانه برای ماموریت به کردستان ثبت نام نمودیم .

http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/jjjj.jpg



قبل از ماموریت در تابستان 1361 از سوی محل خدمتمان اداره آموزش و پرورش شهرستان دلیجان یک دوره دو ماهه در آموزشگاه مجتمع شریعتی در یاغچی آباد تهران گذراندیم که با توجه به گرمای هوا و اینکه فرزندم شیرخواره بود سختی را تحمل کردم . چون همزمان باید روزه هم می گرفتم .

سرانجام موقع اعزام فرا رسید و من و همسرم و دو فرزندمان الهام عظیمی سه ساله و فاطمه عظیمی شش ماهه راهی سنندج مرکز استان کردستان و دو روز بعد به شهرستان مرزی مریوان وارد شدیم .

مسئولیت مدرسه اسلامی در بدو ورود به من واگذار شد و آقای عظیمی نیز مسئولیت مدرسه دیگری را بر عهده گرفت .

چون غریب بودم اتکایم به خداوند بود و به پشتیبانی همسرم ارج می نهادم . زمستان سال 1361 از راه رسید و به قول سالمندان یکی از سخترین زمستان های مریوان رقم خورد . بر این اساس چون فاصله منزل با مدرسه اسلامی زیاد بود و وسیله نقلیه نیز وجود نداشت مجبور به پیاده روی بودم و اکثرا روزها با پای خیس و نمناک وارد مدرسه می شدم که به این علت به پا درد و کمر درد مبتلا شدم .

کمبود نفت و مواد سوختی و بمباران های پی در پی ارتش عراق همه دست به دست هم داده بود تا علاوه بر اینکه سهمی در دفاع مقدس در بعد فرهنگی داشته باشیم ، در مقابل سختی ها مقاومت کنیم .

زندگی ، بچه داری ، فعالیت های فرهنگی مسئولیت هایم را سنگین کرده بود . از طرفی آشنا نبودن به محیط و ناامنی شهرها و جاده ها توسط گروه های ضد انقلاب از جمله کومله و دمکرات که به مردم و حتی کردها آسیب وارد می کردند ، مشکلات ماموریت ما را افزایش می داد .

 

http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/madarm-msomah.jpg

 

روزی نبود که در مریوان شهیدی وجود نداشته باشد . شهیدان دو گروه بودند . تعدادی از شهدا به واسطه درگیری برای حفظ امنیت داخلی در مواجه با گروه های منحرف کومله و دمکرات بودند و تعدادی دیگر شهیدانی بودند که مستقیم در مصاف با ارتش عراق در نوار مرزی پنجوین و باشماق به فیض شهادت نایل می آمدند .

برای استفاده از مرخصی فصلی که با آفای عظیمی از مریوان به نراق می آمدیم حتما بایستی تا سنندج از ستون نظامی که آن مقطع به صورت هفتگی متداول بود در طول مسیر استفاده می کردیم . یعنی نظامیان در ساعات مشخص حفاظت جاده و مردم را به عهده می گرفتند و اکثرا در این کاروان جابجا می شدند و الا هر لحظه امکان اسیر شدن و شکنجه توسط گروه های تجزیه طلب کومله و دمکرات متصور بود .

با همه این مشکلاتی که وجود داشت روح ایمان ، خلوص ، ایثار ، پاکی و وجدان حکفرما بود و ما هم بر این اساس لحظه ای از مقاومت و خدمت به جامعه به رهبری آیت الله سید روح الله خمینی (ره) کوتاهی نمی کردیم .

دو سالی که در مریوان بودم همیشه علاقه داشتم به شهرستان نودشه پاوه مسافرت کنم و در ارتفاع 2200 متری شمشیر بهتر از جانم برادرم احمدعلی سیدین را بجویم .

برادرم پاسدار بود و تاریخ 12/3/1360 طی عملیاتی به نام شمشیر که در ارتفاع شمشیر بر علیه مواضع نیروهای ارتش متجاوز عراق پیروز شده بودند لیکن احمدعلی سیدین به شهادت رسید و جنازه اش تا کنون که سی و یک سال می باشد به زادگاهش بازنگشته است . و قبری نیست که دلتنگی هایم را خالی کنم .

 

http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/161661401351071051731581321839414620145207247.jpg

 

در شش ماهه اول جنگ تحمیلی عراق بر علیه ایران در سال 1359 که همسرم به عنوان نیروهای منقضی 1356 در جبهه آبادان حماسه می آفرید ، برادرم هر هفته به شهر نراق می آمد و مونس تنهایی من و دختر خردسالم الهام عظیمی بود .

لذا سر خوشم با این شعر شاعر :

 

من در عجبم با همه نامی که تو داری                                     این خلق چرا نام تو گمنام نهادند

 

خانواده ما اکنون از سربازان سید علی خامنه ای می باشند و همچنان برای سر بلندی کشور اسلامی ایران تلاش می کنیم

 

 

                                                                               خانم صدیقه سیدین فرزند حیدرعلی ساکن شهر نراق 09/02/1391

 

۰ نظر ۱۴ تیر ۹۱ ، ۱۶:۱۷
سلحشوران شهر نراق

 

با همه کسالتی که دارد و لرزان شدن صدایش ، شوخ طبعی و خنده هایش فراموش نشده است . از جدش کمک می خواهد تا به سر منزل مقصود برسد .

پنج شنبه تاریخ 8/4/1391 عده ای از بسیجیان و رزمندگان دفاع مقدس شهر نراق از حاج سید ماشاءالله جوادی فرزند سید جواد در منزلش عیادت نمودند .

 

جوانان را که می بیند به یاد جوان 20 ساله و خوش سیمایش پاسدار سید حسن جوادی می افتد که تاریخ 17/1/1365 در شهر اهواز به شهادت رسیده است . تشکر می کند که یادی از وی شده است .

 

همچنان با لهجه زیبای نراقی خاطره ای را بیان می کند که انبساط خاطر بسیجیان فراهم می شود . ولی دیری نمی گذرد که صدای گریه و یا زهرا یا زهرا گفتنش بلند می شود .

ورد زبانش تشکر نعمت های خداوند است و به جوانان توصیه می کند دست از دامان اهل بیت برندارند .

 

علاوه بر یک شهید ، دو جانباز سرو قامت به اسامی سید حسین و سید عباس جوادی نیز به افتخارات این خانواده افزوده است .

 

از خداوند قادر شفای عاجل برای حاج سید ماشاءالله جوادی را مسئلت می نمائیم .

 

 

 

 

http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/etdy.jpg

 

۰ نظر ۱۲ تیر ۹۱ ، ۱۶:۲۲
سلحشوران شهر نراق

مدتی است صفوف نمازگزاران مسجد جامع شهر نراق جای حاج عباس یوسفی  که نراقی ها به او حاج غلامعباس می گویند خالی است . یک نفس شاکر خداست و به قیافه اش که می نگری آیاتی از نشانه های مخلصین خدا را می یابی .

 

پنج شنبه تاریخ 8/4/1391 عده ای از بسیجیان و رزمندگان دفاع مقدس شهر نراق از حاج غلامعباس یوسفی فرزند غلامحسین در منزلش عیادت نمودند .

 

به پیرامون اتاقش که نگریسته می شوی عکس جوان 18 ساله ای را به نظاره می نشینی که نامش غلامرضا یوسفی و از حماسه سازان کربلای پنج در جبهه شلمچه بوده و مورخ 22/10/1365 به شهادت رسیده است . او فرزند پر افتخار این خانواده است .پدر خوشحال است که یکی از فرزندانش به نام مهدی یوسفی در لباس سبز سپاه مسیر شهیدش را دنبال می کند .

 

حاج غلامعباس ابتدا اشک شوق می ریزد که تنهایش نگذاشته اند و هنوز بوی عطر شهیدان و راه و رسم آنها در شهر پیچیده است .

 

مرتب زبانش به شکرگزاری از خداوند مشغول است . بهترین دعایش برای جوانان حسن عاقبت به خیری است . همه برای شفایش دعا می کنیم .

 

 

 

 

http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/dsc00168.jpg

 

 

۰ نظر ۱۲ تیر ۹۱ ، ۱۶:۲۲
سلحشوران شهر نراق

بیست وششمین اعزام بسیجیان شهر نراق به صورت گروهی به جبهه های حق علیه باطل از تاریخ 0/3/1365 لغایت ./4/1365 انجام گرفت.    اسامی برادران که در عملیات کربلای یک و پدافندی آن در منطقه مهران در استان ایلام شرکت داشتند عبارتند از :

 

   http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/8fgy8o.jpg

 

1- حسن ترابی فرزند فتح الله

 

   http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/sfsfhgzsrhz.jpg

 

2- سید مرتضی بابایی فرزند سید رضا

 

   http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/8oyuotguikc.jpg

 

3- مصطفی فروغی فرزند حسین

 

   http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/t79f8.jpg

 

4- حسن نباتی فرزند مندعلی

 

   http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/ysdtydty1.jpg

 

5- پاسدار وظیفه غلامحسین ایزدی فرزند حسن(پدافند ضد هوایی(

 

   http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/cggvhkgvhk.jpg

 

6- محمدرضا عابدینی فرزند علی

 

   http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/image2788.jpg

 

7- پاسدار وظیفه حسن حبیبی فرزند اکبر (واحد ادوات)

 

   http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/srydyuzdt.jpg

 

8- پاسدار وظیفه محمد کمالی فرزند رمضان ( مسئول بهداشت لشکر 17علی ابن ابیطالب)

 

   http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/vvhkjhk.jpg

 

9-غلامرضا کمره (کمره ای) فرزند باقر

10 - عباس ( غلامعباس) آقاحسینی فرزند علی

 
١١_ غلامرضا آقا حسینی فرزند شعبانعلی

🔹 از رزمندگان و مطلعین درخواست می شود همشهریان دیگر نراقی که در خلق حماسه عملیات کربلای یک یا پدافندی آن حضور داشتند را در دیدگاه پست یادداشت بفرمایید تا در کتاب پیش رو ثبت شود .

 

 

شرح و نتایج عملیات کربلای یک

 

عملیات کربلای یک تاریخ 9/4/1365 با رمز یاابا الفضل العباس، ادرکنی آغاز شد و تا 18/4/1365 ادامه یافت .

طی این عملیات، منطقه ای به وسعت 175 کیلومتر مربع از خاک ایران و نیز عراق شامل شهر مهران و روستاهای اطراف آن، جاده دهلران مهران ، ارتفاعات حساس و سرکوب قلاویزان و حمرین و نیز دو پاسگاه مرزی آزاد شد. هم چنین عقبه های دشمن از جمله شهرهای بدره و زرباطیه در دید قوای خودی قرار گرفت.

 

http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/139003191641.jpg

 

       

در این عملیات 1210 نفر از نیروهای دشمن اسیر شدند .


از رزمندگان و مطلعین درخواست می شود افراد هموطن دیگر که در حماسه عملیات کربلای یک حضور داشته اند را معرفی نمایید .

 

 

۲ نظر ۱۰ تیر ۹۱ ، ۱۶:۱۰
سلحشوران شهر نراق

علی اصغر آقا زمانی فرزند علی محمد در سال 1331 در شهر نراق در یک خانواده مسلمان و مستضعف کشاورز متولد شد . دوران کودکی را تا کلاس سوم دبستان در نراق گذراند و سپس در سال 1341 در سن ده سالگی به همراه خانواده عازم تهران شد .تحصیلاتش را ادامه داد تا اینکه وارد دبیرستان شد . در دبیرستان همواره جزو بهترین شاگردان بود و همیشه اخلاق و رفتار وی باعث تحسین می شد . در اواخر دوران دبیرستان به مطالعه کتب مذهبی پرداخت و با شناختی که از اسلام پیدا کرده بود بطور جدی وارد جریانات سیاسی ، مذهبی شد و با همکاری چند تن از دوستان به تشکیل هئیتهای مذهبی پرداخت و به این ترتیب مبارزه خود را آغاز کرد.

 

     http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/52.jpg


پـــس از تشکیل هیئتهای مذهبی و ارشاد کودکان و نوجوانان در مناطق مختلف خود نیز در کلاسهای حسینیه بنی فاطمـه شرکت کرد . در سال 1349 موفق به اخذ دیپلم شد . پس از اخذ دیپلم وارد دانشکده حسابداری شرکت نفت شد و به ادامه تحصیل پرداخت و تحصیلاتش را تا درجه فوق لیسانس پیش برد .

او همیشه سعی میکرد که خط اسلام راستین را در کنار روحانیت مسئول و متعهد دنبال نماید و از ابتدا خط امام خمینی را می پیمود . از هنگامی که حسینیه ارشاد آغاز به فعالیت کرد به خیل شاگردان دکتر علی شریعتی پیوست و تا هنگامی که حسینیه ارشاد بوسیله مزدوران شاه تعطیل شد وی همکــــاری خود را ادامه داد . پس از آن در مساجد جاوید و قبا همراه شهید دکتر محمد مفتح و تنی چند از دوستانش به مبارزات خود ادامه داد و بـــه تشکیل کلاسهای عقیدتی این مساجد کمک نمود و به دلیل حضور در این کلاسها بود که با شهید مظلوم آیت الله سید محمد حسینی بهشتی ایــــن منبع عظیم علم و تقوی آشنا شد و از این پس کار او و دوستانش شکل تازه ای یافت و با کوشش وی کلاسهـــــای شناخت شهید مظلوم دکتر بهشتی در منزل ایشان دائر شد و در کنار آن به مبارزات خود ادامه داد و با شروع اوج گیری انقلاب اسلامی وی در کمیته برگزاری راهپیمائی های میلیونی تهران و در کمیته مرکزی انقـلاب اسلامی نقش فعال و دلسوزانه ای را ایفا کرد .

http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/img_1666.jpg

 

پس از اعلام موجودیت حزب جمهوری اسلامی ایران با گروهی از دیگر دوستانش به حزب پیوست و به سرپرستـی واحد دانشجوئی منصوب شد . وی به هنگام تشکیل جهاد سازندگی بعنوان نماینده حزب در جهاد به همکاری پرداخت و سپس با تشکیل نهضــت سواد آموزی به این نهاد انقلابی رفت و توانست با نقش فعال خود این ارگان انقلابی را یاری دهد.سپس با تشکیــل مجلس شورای اسلامی و انتخاب حجةالاسلام اکبر هاشمی بهرمانی مشهور به علی اکبر هاشمی رفسنجانی به ریاست مجلس وی بعنوان مسئول دفتر ایشــان منصوب شد و همواره در طول مدت بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ارتباط خود را با حزب جمهــــــوری اسلامی ادامه داد و آخر الامر به همراه 72 تن از بهترین یاران امام و در رأس آنها شهید مظلوم ایة الله دکتر بهشتـی در فاجعه هفتم تیرماه 1360 در انفجار دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی به دست عناصر سازمان تروریستی منافقین به لقاء الله پیوست .

http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/fyudu.jpg

 

شرح انفجار حزب جمهوری اسلامی و عاملین آن

 

یک هفته پس از پیروزی انقلاب اسلامی حزب جمهوری اسلامی تاریخ 29/11/1357 تاسیس گردید .مقطع اوج نبرد رزمندگان در جبهه های جنگ با جهانیان و شش روز پس از عزل سید ابوالحسن بنی صدر رئیس جمهور از فرماندهی کل قوا و روز بعد از ترور آیت الله سید علی حسینی خامنه در مسجد ابوذر تهران ؛ سازمان تروریستی منافقین در رذیلانه ترین اقدام در مورخ 7/4/1360 از طریق پلیدترین عنصر خود به نام محمدرضا کلاهی صمدی دفتر حزب جمهوری اسلامی را در چهار راه سرچشمه تهران منفجر و باعث شهادت سید محمد حسینی بهشتی و 72 نفر از مسئولین مخلص نظام شد .

یکی از این شهدا علی اصغر آقازمانی فرزند علی محمد اهل شهر نراق بود .

حجة الاسلام محمد محمدی نیک مشهور به محمدی ری شهری ، اولین وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی ایران ، در خاطرات خود مطالب منتشره درباره کلاهی را ارائه داده است :

محمد رضا کلاهی صمدی فرزند حسن متولد 1338 دارنده شماره شناسنامه 1251 ، دانشجوی سال اول رشته برق دانشگاه علم و صنعت ایران و دارای دیپلم ریاضی از دبیرستان بامداد

 

http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/1kolahi.jpg

محمد رضا کلاهی صمدی

 

محمد رضا کلاهی صمدی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ، در سال 1357 ، به سازمان تروریستی منافقین پیوست . ابتدا در انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علم و صنعت و پس از مدتی با خط دهی سازمان اظهار بریدگی نموده ، ضمن اینکه در همان مقطع با منافقین ارتباط تنگاتنگی داشته است ، به عنوان پاسدار کمیته انقلاب اسلامی ولی عصر تهران واقع در خیابان پاستور ، شروع به فعالیت نموده و به تدریج با هدایت منافقین ، وارد حزب جمهوری اسلامی می شود .

 

کلاهی در تشکیلات دفتر مرکزی حزب جمهوری در جایگاهی قرار می گیرد که از کلیه جریانات مهم حزبی و مملکتی ( دولت ، مجلس ، نهادها و ... ) مطلع بوده و همچنین مسئول دعوتها برای کنفرانس ها ، میز گردها و یا جلسات بوده ، ضمن اینکه حفاظت سالن نیز به عهده او بوده است . او مستقیما زیر نظر یکی از افراد کادر مرکزی منافقین به نام هادی روشن روانی با نام مستعار مقدم قرار داشته است .

وی چند روز قبل از انفجار حزب جمهوری ، کیف سامسونت خود را عوض کرده و یک کیف بزرگ را با خودش حمل می نموده و چون رفت و آمد وی در طول روز به حزب زیاد بوده ، کمتر مورد بازرسی قرار می گرفت .

پس از انفجار حزب جمهوری اسلامی ، او متواری و در خانه های تیمی منافقین داخل تهران مخفی و تلاش برای دستگیری وی ثمری نداشت و نهایتا از طریق مرز غرب کشور توسط عوامل منافقین به عراق منتقل شد .

 

http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/sryzsdry.jpg

 

نامبرده در عراق در بخش عارفی ( روابط با عراق ) با نام مستعار کریم فعالیت می کرده و با یکی از زنان منافق با نام خورشید فرجی زنوز ، اهل تهران ، ازدواج می نماید . همسرش قبلا مسئول نهاد بوده که تنزل رده داشته ، مدتی فرمانده گردان ارکان ( پشتیبانی ) و مدتی مسئول تاسیسات بوده است . وی آموزش خلبانی را گذرانده ، آخرین مسئولیتش به عنوان فرمانده یگان پدافند در به اصطلاح ارتش آزادیبخش سازماندهی شده است .

گفته می شود کلاهی در سال 1370 ، نسبت به سازمان مسئله دار شده و در سال 1372 از سازمان جدا شده و در سال 1373 از عراق به آلمان رفته است و بعضا نیز عنوان می شود مخفیانه در فرانسه به سر می برد .

 

ملاقات با مادر علی اصغر آقازمانی نراقی شهید حزب جمهوری اسلامی

 


با وجودی که 50 سال در تهران سکونت یافته اما همچنان لهجه زیبای نراقی را حفظ نموده و به نراق و مردمانش عشق می ورزد .
در سی و یکمین سالگرد شهادت مظلومانه فاجعه هفتم تیر سال 1360 به دست شقی ترین انسان نماهای منافق فرصت را مغتنم شمردیم و با مادر یکی از شهدای دفتر حزب جمهوری ملاقاتی انجام دادیم.

سرکار خانم ایران قاسمی فرزند منصور سه شنبه تاریخ 6/4/1391 طی ملاقاتی در منزلش تهران اظهار داشت متولد 1310 در شهر نراق می باشم . دارای پنج فرزند هستم که پسرانم علی اکبر متولد 1328 علی اصغر و علیرضا آقازمانی متولد 1334 می باشند و همچنین دو دختر به اسامی شمسی متولد 1337 و مهناز آقازمانی متولد 1342 نیز خداوند به ما عنایت نموده است .

فرزندانم به جز آخرین دخترم همه در نراق متولد شده اند .

فرزند شهیدم علی اصغر آقازمانی سال 1331 در شهر نراق متولد شد . برادرش علی اکبر محصل نمونه پسر میرزا جواد غفاری(طبیب زاده) بود . و علی اصغر شش ساله که شد علاقه شدیدی به تحصیل نشان می داد ولی مسئول دبستان که آن مقطع حومه بازار بود او را پذیرش نکردند و ایشان نه ماه تمام را صرفا به ذوق و شور تحصیل می رفت سر کلاس می نشست و به فراگیری علم مشغول بود . آن زمان تعدادی دانش آموز را به زور به مدرسه می بردند . دلبندم سال 1337 هفت ساله شد و در نراق به کلاس اول ابتدایی راه یافت . معلم کلاس اولش مرحوم محمد رئوفی فرزند حبیب الله بود و از او رضایت کامل داشت . کلاس دوم و سوم ابتدایی را با موفقیت پشت سر گذاشت و این دو برادر شاگردان ممتاز بودند .

http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/13880404_jomhori_islami_12_aghidati_2_4.jpg

 

پدرشان علی محمد آقازمانی فرزند عبدالمبین وقتی وضع تحصیلی فرزندان و اشتیاقشان به فراگیری علم و دانش را دید و از طرفی کمی خشکسالی هم در نراق به وجود آمده بود تصمیم گرفتیم به تهران نقل مکان کنیم . و این بود که در سال 1341 زمانی که علی اصغرم ده ساله بود از شهر نراق رخت بر بستیم . من و همسرم علاقه وافر به نراق داشتیم ولی برای آینده فرزندان مجبور به مهاجرت شدیم .
علی اصغر درس را ادامه داد و در سال 1349 دیپلمش را از دبیرستان دکتر محمود شیمی که اکنون به دبیرستان شهید رجایی تغییر نام یافته دریافت نمود.

تاریخ 26/1/1352 همسرم آقا علی محمد آقازمانی در تهران فوت نمود و به خاطر علقه ای که ایشان و ما به زادگاهمان داشتیم سختی راه را تحمل کردیم و جنازه اش را به نراق انتقال دادیم و در اطراف امامزاده سلیمان به خاک سپردیم .

http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/asdthadhhh.jpg

 

شهید علی اصغر که علاقه وافری به پدرش داشت سخت بر آشفته شد . ولی با ایمان و توکلی که به خداوند داشت مشکلات را تحمل کرد و به تحصیلاتش ادامه داد .

بحبوحه انقلاب 1357 که بود می گفت مادر مواظب باش این بسته ها اعلامیه حضرت امام خمینی است که در پاریس است و با دوستانش توزیع می کرد و ساواک او را تحت تعقیب قرار داده بود . جمعه ها در مسجد خاتم در محله سه راه زندان تهران توسط حجت الاسلام رجبی درس های دینی و قرآنی می آموخت و چند بار به خاطر استعدادهای مذهبی اش از آقای رجبی کتاب مفاتیح و قرآن جایزه دریافت کرد .

انقلاب که پیروز شد شب و روز نداشت و مرتب فعالیت می کرد . تحصیل دانشگاهی ، کار می کرد، جهاد سازندگی می رفت ، حزب جمهوری حضور داشت و خیلی هم تعریف از کارهایش نمی کرد . به او پیشنهاد ازدواج دادم که گفت مادرجان اجازه بده کمی شرایط انقلاب سر و سامان بگیرد تا بعد .

تاریخ 6/4/1360 شب هنگام منتظرش بودم تا سرانجام به منزلمان که آن موقع در نظام آباد سکونت داشتیم وارد شد . گفتم مادر کجا بودی که اینقدر دیر کردی؟ گفت منافقین کور دل آقای سید علی خامنه ای را در مسجد ابوذر تهران ترور کردند و من همراه مسئولین بودم که به بیمارستان به ملاقات ایشان رفته بود م و الحمدالله زنده مانده و دعا کن زودتر بهبودی اش را حاصل کند .
تاریخ 7/4/1360 فرا رسید و باز منتظرش شدم و از او خبری نشد . از نگرانی تا صبح خوابم نبرد و چشمم به در دوخته شده بود . ساعت شش صبح از رادیو خبر انفجار حزب جمهوری اسلامی در سرچشمه تهران را شنیدم و ساعت هشت اخبار به صورت کامل تر بیان کرد و متوجه شدم فرزند گرانقدرم علی اصغر آقازمانی همراه دکتر سید محمد حسینی بهشتی و بیش از هفتاد دو تن از مسئولین نظام به شهادت رسیده اند .

 

     http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/clip_image001_2322.jpg

 

هنگام دفن جنازه در بهشت زهرا برای همیشه او را بوسیدم و بوئیدم و اکنون افتخار می کنم که شهید خانواده ما مملکت اسلامی مان و انقلابمان را سر بلند نمود .

همه تروریست ها و بد خواهان راه امام خمینی(ره) به هر بلایی گرفتار شدند ولی هنوز عاملین انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی به سزای اعمالشان نرسیده اند . من دوست دارم تا زنده هستم جزای منافقین و از جمله عنصر بد نامشان محمدرضا کلاهی گرفته شود . مگر این شهیدان چه هدفی جز خدمت به کشور و دینشان داشته اند که باید مورد تهاجم تروریستی بد خواهان قرار بگیرند .
من که مادر علی اصغر آقازمانی هستم او و همفکرانش را نشناختم که چه انسان های وارسته و الهی بودند. همه باید به فرامین رهبرمان آیت الله سید علی خامنه ای احترام بگذاریم و از خون شهیدان پشتیبانی نمائیم .

مشارالیها گفت آخرین بار پارسال برای فوت برادرم غضنفر قاسمی به شهر نراق مسافرت نمودم و معمولا سالی یکبار در 26 فروردین برای مراسم یادبود همسرم نیز به زادگاهم تردد دارم .

خانم ایران قاسمی با وجود هشتاد سالگی و داشتن سواد قرآنی از شخصیت سازنده و ایده آلی برخوردار هستند و وقتی متوجه شد مطالبش از طریق وبلاگ سلحشوران شهر نراق منتشر می شود گفت سلام من را به همولایتی های نراقی ام برسانید  .

وبلاگ سلحشوران شهر نراق علو درجات برای شهید علی اصغر آقازمانی و دیگر شهدا از خداوند خواستار بوده و برای خانواده ایشان عزت و سربلندی مسئلت می نمائیم.

 

 

۰ نظر ۰۷ تیر ۹۱ ، ۱۶:۱۰
سلحشوران شهر نراق

سالگرد میلاد حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام ، روز جانباز نام گذاری شده است. عباس علیه السلام بزرگ جانباز تاریخ انسانیت است که صحنه کربلا را تجلیگاه ایثار و جانبازی نمود. فداکاری های برادر رشید امام حسین علیه السلام در تاریخ بشر مانندی ندارد.

دست حیدرآسای عباس علیه السلام شعر زیبای عشق و ایثار در راه ولایت را با خون سرخ بر زمین تفتیده، کربلا نگاشت، و راه و رسم عاشقی و شیوه جانبازی را به جهانیان آموخت .یکی از جانبازان بزرگ انقلاب اسلامی رهبر معظم انقلاب، حضرت آیت اللّه خامنه ای، می باشند. ایشان در تاریخ ششم تیرماه 1360، هنگامی که در مسجد ابوذر تهران سخنرانی می کردند، بر اثر بمبی که منافقین کوردل کار گذاشته بودند به شدّت مجروح گردید و پس از معالجه در بیمارستان هم چنان از ناحیه دست راست دچار مشکل هستند.

        

 اسامی رزمندگان مجروح شهر نراق در هشت سال دفاع مقدس از مهر 1359 الی مرداد 1367

== == == == == == == == == == == == == == == == == == == == ==

 انتقال مهمات جنگی از پادگان منظریه به جبهه آبان 1359

 حاج رضا رضایی فرزند نظرعلی در آبان 1359 به هنگام بارگیری مهمات جنگی برای ارسال به رزمندگان خط مقدم در اثر لغزندگی از تریلی سقوط نموده و به دلیل مجروحیت مدت سه ماه در بستر به سر می برد .

-------------------------------------------------------------------------------------------

 عملیات بستان ابتدای جنگ تحمیلی دی 1359

 سید مصطفی باشی فرزند سید عباس با گرایش فراخوان بسیج همگانی به عنوان منقضی خدمت سال 1356 دی 1359 در بستان از ناحیه دست و پا مجروح می گردد .

------------------------------------------------------------------------------------------

عملیات فرمانده کل قوا تاریخ 21/3/1360

 کاظم محمودی فرزند علی

محمد(غلام) ابوالحسنی فرزند عزت الله

-------------------------------------------------------------------------------------------

عملیات ترور توسط سازمان تروریستی منافقین

 تاریخ 26/5/1360 قدرت الله آقاصادقی فرزند علی محمد و قربانعلی احمدی فرزند علی در خیابان ملاصدرا تهران مورد هدف گلوله دو تروریست سازمان منافقین قرار گرفته و هر دو مجروح می گردند .

-------------------------------------------------------------------------------------------

ستاد عملیات جنگ های نامنظم شهید چمران

 علی محمد قجری فرزند احمد با گرایش فراخوان بسیج سربازان جهت پیوستن به ستاد جنگ های نامنظم چمران و مجروح شدن وی در شهریور 1360 در حومه اهواز

-------------------------------------------------------------------------------------------

 پدافندی جبهه خرمشهر در محله کوت شیخ

 حسین حیدری فرزند غلامحسین تاریخ  25/7/1360

-------------------------------------------------------------------------------------------

پدافندی عملیات ثامن الائمه در جبهه محمدیه دارخوین

 حسین حیدری فرزند محمدعلی تاریخ 4/9/1360

سید غلامرضا باشی فرزند سید علی تاریخ ./10/1360

عباس باقری فرزند حسینعلی تاریخ ./10/1360

ابوالفضل بیابانگرد فرزند حسینعلی تاریخ ./10/1360

مصطفی طالبی فرزندحسین تاریخ ./10/1360

-------------------------------------------------------------------------------------------

عملیات فتح المبین تاریخ 2/1/1361

 قاسم آقاحسینی فرزند رضا

محمد رضا رمضانی فرزند غلامعلی

قاسم جعفری فرزند ابراهیم

عباس رمضانی فرزند حسن

اسماعیل حبیبی فرزند اکبر

عباس باقری فرزند حسینعلی(مجروح و اسارت)

قدرت الله ایزدی فرزند عباس(مجروح و اسارت)

احمد ابوالحسنی فرزند عزت الله(مجروح و اسارت)

محمد عضایی ابراهیم

سید مجتبی میرکریمی فرزند سید علی

-------------------------------------------------------------------------------------------

 عملیات بیت المقدس و آزاد سازی خرمشهر

 مظاهر پیشه ور فرزند حسین تاریخ 2/3/1361

حسین حیدری فرزند غلامحسین تاریخ 18/2/1361

-------------------------------------------------------------------------------------------

عملیات رمضان تاریخ ./4/1361

 عباس حیدری فرزند حسن

محمدرضا(علی) قاسمی نراقی فرزند حسن

مهدی جعفری فرزند علی

محمد عضایی فرزند ابراهیم

سید عباس باشی(حسینی نژاد) فرزند سید میرزاآقا

محمد کمره ای فرزند حسین

مجتبی شریفی فرزند غلامعلی

ابوالقاسم احمدی فرزند علی

اسماعیل حبیبی فرزند اکبر

سید اکبر کاظمی فرزند سید محمد

-------------------------------------------------------------------------------------------

عملیات محرم تاریخ ./8/1361

 محمد(غلام) ابوالحسنی فرزند عزت الله(موج گرفتگی)

مرتضی فروغی فرزند حسین

تقی باقری فرزند حسینعلی

هادی ایزدی فرزند عباس

سید مرتضی میرسلطانی فرزند سید جعفر

علی کاظمی فرزند یوسف

علی محمد کمره ای فرزند تقی

-------------------------------------------------------------------------------------------

عملیات والفجر مقدماتی تاریخ 17/11/1361

 سید محمد باشی(موسویان) فرزند سید احمد

محسن عبدلی فرزند حسین

علی قجری فرزند فرج الله

حسین اکبری فرزند اکبر (مجروح و اسارت)

-------------------------------------------------------------------------------------------

عملیات والفجر چهار در پنجوین عراق تاریخ 27/7/1362

 علی اکبر کمره ای فرزند باقر

-------------------------------------------------------------------------------------------

پدافندی عملیات خیبر تاریخ ./12/1362

 علی اکبر باقری نراقی فرزند حبیب (شیمیایی)

نورعلی آقاحسینی فرزند رضا(شیمیایی)

علی محمد پیشه ور فرزند حسین(شیمیایی)

-------------------------------------------------------------------------------------------

پدافندی جبهه طلائیه و  جزیره مجنون سال 1363

 سیدعباس جوادی فرزند ماشالله پدافندی جبهه طلائیه تاریخ 29/10/1363

محمدرضا عابدینی فرزند علی پدافندی جزیره مجنون بهار 1363

محمد کمالی فرزند رمضان تاریخ مجروحیت 3/12/1363  در جبهه طلائیه

-------------------------------------------------------------------------------------------

عملیات بدر تاریخ ./12/1363

هادی ایزدی فرزند عباس

سید حسن باشی(حسینی نژاد) فرزند سید میرزاآقا

غلامعباس ایزدی فرزند رمضان

سید تقی باشی(موسویان) فرزند سید علی

عباس آقاحسینی فرزند علی مشهور به غلامعباس

علی محمد کمره ای فرزند تقی

-------------------------------------------------------------------------------------------

عملیات والفجر هشت و فتح بندر فاو عراق تاریخ 20/11/1364

 محمد رضا موسوی فرزند سید حسین

غلامرضا قجری فرزند حسین

سید صدر باشی(موسویان) فرزند سید احمد

سید حسن باشی(حسینی نژاد)فرزند سید میرزاآقا

محمدرضا(علی) قاسمی نراقی فرزند حسن

محمد حیدری فرزند رضا

محمد قجری فرزند علی

تقی آعلی فرزند اسماعیل

غلامرضا قجری فرزند حیدرعلی(شیمیایی)

فردین رحیمی فرزند ماشاالله ( شیمیایی )

محمد حیدری فرزند علی

عباس آقاحسینی فرزند علی مشهور به غلامعباس

مهدی هدایتی فرزند حسینعلی(شیمیایی و ترکش)

 محمد کمره ای فرزند حسین

غلامرضا حیدری فرزند غلام محمد

غلامحسین ایزدی فرزند حسن (شیمیایی)

-------------------------------------------------------------------------------------------

عملیات کربلای سه تاریخ 11/6/1365

 حسن حبیبی فرزند اکبر

-----------------------------------------------------------------------------------------

عملیات فتح یک و انهدام پالایشگاه نفت کرکوک عراق 20/7/1365

جعفر علی کمره ای فرزند فتحعلی طی عملیات فتح یک از ارتفاع سقوط نموده و از ناحیه پا آسیب می بیند و چند روزی در شهر سلیمانیه عراق برای بهبودی بستری بوده است .

-------------------------------------------------------------------------------------------

عملیات کربلای چهار و پنج تاریخ ./10/1365

 محمود رزاقی فرزند صفرعلی

سید احمد باشی(موسویان) فرزند سید کاظم

علی محمد پیشه ور فرزند حسین

اکبر قجری فرزند احمد

مصطفی فروغی فرزند حسین

سید حسین جوادی فرزند سید ماشاءالله

قاسم حیدری فرزند رضا

غلامحسین قجری فرزند حیدرعلی

غلامرضا قجری فرزند حیدرعلی(شیمیایی)

حسن کاظمی فرزند سلطانعلی

حسین کرباسی فرزند علی

غلامرضا کمره(کمره ای) فرزند باقر

غلامعلی رضایی فرزند اکبر

حسین کرباسی فرزند علی

هانی پنبه زن فرزند سلطانعلی ( شیمیایی - موج انفجار )

-------------------------------------------------------------------------------------------

عملیات کربلای هشت در شلمچه تاریخ 18/1/1366

 غلامحسین ایزدی فرزند حسن(شیمیایی)

حجت الله ایزدی فرزند عباس(شیمیایی)

علی اصغر حیدری فرزند حسین (شیمیایی)

غلامرضا قجری فرزند حیدرعلی(شیمیایی)

مجید کمره ای فرزند رضا علی (شیمیایی)

-------------------------------------------------------------------------------------------

خط پدافندی شلمچه خرمشهر استان خوزستان

 - تیر 1366 پاسدار حسین حیدری فرزند غلامحسین فرمانده گروهان حضرت رسول(ص) با خمپاره مجروح و تا کنون برای مداوا دو بار ّبه آلمان اعزام شده است .

  -پاسدار وظیفه علی اکبر حیدری فرزند رضا05/04/1367  (مجروح و اسارت)  

- زمستان 1366 پاسدار وظیفه اصغر لطفی فرزند حسینعلی در اسکله آبادان خرمشهر شیمیایی می شود

-------------------------------------------------------------------------------------------

عملیات والفجر ده در حلبچه عراق تاریخ ./11/1366 :

 قدرت الله کمره ای فرزند رمضان

غلامرضا قجری فرزند حیدرعلی

حسن نباتی فرزند مندعلی

حسین نباتی فرزند مندعلی

محمد قجری فرزند علی

محمد حیدری فرزند رضا

علی محمد کمره ای فرزند تقی

مرتضی عابدینی فرزند علی اصغر

موسی عابدینی فرزند علی

حسن حبیبی فرزند اکبر

اکبر عبدلی فرزند حسین

حسین قجری فرزند علی اکبر

احمد مرادی فرزند علی محمد

حسن قجری فرزند علی محمد

علیرضا حیدری فرزند سلطانعلی

قاسم حیدری فرزند رضا

علی محمد اسماعیلی فرزند عباس

اکبر قجری فرزند احمد

سید مرتضی بابایی فرزند سید رضا ( شیمیایی)

سید محمد حسینی فرزند سید رضا

محمد علی ایزدی فرزند حسن مشهور به امیر

غلامرضا کمره(کمره ای) فرزند باقر

قاسم کریمی نراقی فرزند ابوالفضل

-------------------------------------------------------------------------------------------

شمال غرب(کردستان-کرمانشاه-آذربایجانغربی) و جنوب شرق

سیدمهدی موسوی فرزندسیداحمد شیمیایی در سردشت

قدرت الله آقاصادقی فرزند علی محمد در سردشت

سیدمرتضی بابایی فرزندسید رضا دو نوبت با نیروهای دمکرات

تقی باقری فرزند حسینعلی در مصاف با نیروهای دمکرات
 
محمد عضایی فرزند ابراهیم در کردستان

امیدعلی عظیمی فرزند صفر در شهرستان خاش

-------------------------------------------------------------------------------------------

از کلیه رزمندگان دفاع مقدس( غیر ارتشی) درخواست می شود چنانچه در عملیات یا پدافندی جبهه حضور داشته و مجروح گردیده و نامشان وجود ندارد جهت اضافه شدن به لیست اعلام نظر فرمایند .


۰ نظر ۰۵ تیر ۹۱ ، ۱۶:۲۵
سلحشوران شهر نراق

امام حسین(ع) سر سلسله شیدائیان عشق است و شیدائى را به هر کسى نمى بخشند، شیدائى حق پاداش از خود گذشتگى است . شهدا کلیدداران کعبه شیدائى هستند و کعبه شیدائى کربلاست .  شهید سید مرتضی آوینی

 

http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/weblog.jpg

 

پاسدار در لغت بمعنى نگهبان و مراقب است و پاسدار و پاسداران، آن کسانى هستند که در حساسترین لحظات تاریخ از میان خلق برمى خیزند و همچون دژى مستحکم مردانه و شجاعانه در جهت رسیدن به حق و حقیقت و حفظ آن گام برمى دارند.

 

http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/30350706-1187448.jpg


بر این اساس شهر نراق پاسدار خیز و هشتاد و هشت سلحشور از بین خود برای حفظ دستاوردهای انقلاب اسلامی پرورش داده است .
و اکنون شما اى پاسداران عصر حاضر و انقلاب اسلامى ! به حسین بن على (ع) که به راستى پاسدار حرمت و انسانیت و احترام به حقوق آدمیان بود اقتدا نموده، حق پاسدارى از اسلام و انقلاب اسلامى را به خوبى ادا کنید و از این منصب بزرگ که منصب انبیاى عظام و اولیاى خداوند تعالى است به خوبى حفاظت کنید.

 

http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/imam_hossein_poster.jpg     http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/gfdfz.jpg


حضرت امام خمینى (ره) در سوم شعبان سال 1399 ه.ق برابر با هفتم تیر ماه 1358 ه.ش پیامى به مناسبت ولادت امام حسین (ع ) فرستادند و در این پیام سوم شعبان را روز پاسدار نامیدند.

 

http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/ehosseyn_h03.jpg

 


سالروز ولادت امام حسین(ع) و روز پاسدار را خدمت 88 پاسدار شهر نراق از اول تاسیس این نهاد تاکنون و خانواده آنها تبریک و تهنیت عرض می نمائیم

همچنین این روز ارزشمند و میمون را به خانواده چهارده شهید پاسدار شادباش می گوئیم :



http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/img_1634.jpg

1پاسدار شهید محمدعلی قجری فرزند یوسف

http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/img_1638.jpg

2پاسدارشهید  مظاهر لطفی فرزند محمد

http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/zdrtyzd.jpg

3پاسدار شهید کاظم محمودی فرزند علی

http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/img_1645.jpg

4پاسدار شهیدسید حسن جوادی فرزند سید ماشاءالله

http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/img_1647.jpg

5پاسدارشهید قاسم جعفری فرزند ابراهیم

http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/hphxfj.jpg

6پاسدار شهید جعفرعلی کمره ای فرزند فتحعلی

http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/img_1675.jpg

7پاسدار شهید حجت الله ایزدی فرزند عباس

http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/img_1640.jpg

8پاسدار شهیدقدرت الله کمره ای فرزند رمضان

http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/img_1663.jpg

 

9پاسدار شهید سید حسین میرسلطانی فرزند سید نصرت الله

 

http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/hjklffff.jpg

 

10پاسدار شهید غلامحسین کریمی پور(پنبه زن) فرزند ماشاءالله

 

http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/img_1660.jpg

11- پاسدار شهید محمدرضا باقری فرزند غلامرضا

http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/img_1659.jpg

12- پاسدار شهید مهدی اکبری فرزند اکبر

http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/img_1672.jpg

 

13- پاسدار شهید ابوالفضل شاطری فرزند غلامرضا

 

http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/img_1664.jpg

 

14- پاسدار شهید سید حسین هاشمی فرزند سید ماشاءالله

 


۰ نظر ۰۳ تیر ۹۱ ، ۱۶:۱۰
سلحشوران شهر نراق

در مقطع عملیات بیت المقدس و آزاد سازی خرمشهر دو گروه از بسیجیان به جبهه اعزام شده اند . بنابراین منهای نیروهای ارتشی تعداد پاسداران و بسیجیان شهر نراق در آزاد سازی بندر خرمشهر در استان خوزستان حضور بیست و هفت نیروی کارآمد بوده و پنج نفر از این نیروها به شهادت می رسند و چند نفر نیز مجروح می گردند .



نهمین اعزام بسیجیان به جبهه و شرکت در عملیات بیت المقدس



نهمین اعزام بسیجیان شهر نراق به صورت گروهی به جبهه های حق علیه باطل از تاریخ 31/1/1361لغایت 30/2/1361 به مدت یکماه انجام گرفت.

محل استقرار این برادران تا مقطع عملیات بیت المقدس حوالی دارخوین در داخل چادر در محور آبادان بوده است .

اسامی برادران اعزامی عبارتند از:

 

 

   http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/image4273.jpg

1- علی قجری فرزند غلامعلی مشهور به دایی میرزاعلی


   http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/image3461.jpg

2- محمدرضا قاسمی نراقی فرزند حسن مشهور به علی  


   http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/image3251.jpg

 

3- علی محمد کمره ای فرزند تقی

   http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/image3482.jpg

4- شکرالله شریفی فرزند اسماعیل

   http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/image3292.jpg

5- حسین کرباسی فرزند علی

   http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/image3253.jpg

6- علی اکبر کمره ای فرزند باقر

   http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/sdtystd.jpg

7- غلامحسین اکبری فرزند سیف الله

   http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/ttteeee.jpg

8- علی محمد کریمی نراقی فرزند ابوالفضل

   http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/cfyidyi.jpg

9- سید مرتضی میرسلطانی فرزند سید جعفر

   http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/image3509.jpg

10- مرتضی لطفعلی فرزند حسین

   http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/image3487.jpg
 
11- مندعلی نباتی فرزند حسین

   http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/asrysryty.jpg

12- کاظم محمودی فرزند علی

   http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/rrfthdfgh.jpg

13- محسن عبدلی فرزند حسین

   http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/sdtusft.jpg

14-  حسین نباتی فرزند مندعلی

   http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/sdrtrrrrrr.jpg

15- مسلم مرادی فرزند نصرالله

   http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/sdtysart.jpg

16- مظاهر پیشه ور فرزند حسین

   http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/setustu.jpg

17- قاسم آقاحسینی فرزند رضا(به دلیل مجروحیت در فتح المبین پس از بیست روز به نراق بازگشت)

اعزام فوق 27 روز پس از عملیات فتح المبین است.

 

http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/rtysdty.jpg     http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/fyjjjpo.jpg

پاسدار سید هاشم فراهانی فرمانده سپاه محلات و رضا اسماعیلی از مسئولین سپاه در جمع رزمندگان نراق و محلات در مقطع عملیات بیت المقدس

 

دهمین اعزام بسیجیان به جبهه و شرکت در عملیات بیت المقدس

 

دهمین اعزام بسیجیان شهر نراق به صورت گروهی به جبهه های حق علیه باطل از تاریخ 0/2/1361 لغایت 0/4/1361 انجام گرفت.
محل استقرار این برادران تا مقطع عملیات بیت المقدس و آزادی بندر خرمشهر، ابتدا در شهر اهواز و بعد حوالی دارخوین به صورت میهمان در لشگر امام حسین (ع) در جاده آبادان بوده است .

اسامی برادران اعزامی عبارتند از:

 

   http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/zdhgdh.jpg

1- علیرضا قجری فرزند سلطانعلی

   http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/image5214.jpg

2- غلامرضا قجری فرزند علی (میرزاعلی)

   http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/vgvnjio.jpg

3-محمد رضا رمضانی فرزند غلامعلی

   http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/image3266.jpg

4- اسماعیل حبیبی فرزند اکبر

 

   http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/sdrthzdgh.jpg

 

5- علیرضا اسماعیلی فرزند عباس

 

   http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/image3492.jpg

6- قاسم جعفری فرزند ابراهیم

   http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/hiobjiobjgggg.jpg

7- مهدی جعفری فرزند علی

 

   http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/image3162.jpg

8- سید اکبر کاظمی فرزند سید محمد

   http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/sfgf.jpg

9- محمدرضا بخشی فرزند عباس

   http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/image2692.jpg

10- حسین حیدری فرزند غلامحسین

ضمنا یک گروه چهار نفره دیگر از بسیجیان نراق در تاریخ 12/2/1361 به جبهه اعزام می گردند که در پادگان امام حسن(ع) تهران به دلایلی سه نفر آنان منصرف و مظاهر پیشه ور فرزند حسین با تعدادی از نیروهای محلات و حومه به جبهه اعزام و در تیپ 57 حضرت ابوالفضل لرستان در عملیات بیت المقدس شرکت می نماید .

 

http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/sgggggdsds.jpg   http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/dhdf.jpg

 

مجروحین اهل شهر نراق طی عملیات بیت المقدس


1- قاسم جعفری فرزند ابراهیم در مراحل اول عملیات بیت المقدس از ناحیه کتف و کمر تا نزدیکی های نخاع از طریق ترکش آسیب می بیند . یک هفته ای در بیمارستان سینا تهران بستری بوده و برای مدتی نیز در نراق دوره نقاهت را تحت نظارت درمانگاه شنتیایی نراق سپری می کند .ایشان بعدا در تاریخ 3/11/1365 طی عملیات کربلای پنج در جبهه شلمچه خرمشهر به شهادت می رسد .

2- مظاهر پیشه ور فرزند حسین ضمن حضور در مرحله اول عملیات ، در مرحله دوم بیت المقدس در تاریخ 2/3/1361 ( روز قبل از آزاد سازی خرمشهر ) زمانی که تیربارچی بوده به وسیله ترکش خمپاره از ناحیه سر ، شانه و پهلو مجروح می گردد . هم رزمش جواد نیکوئی فرزند مرتضی اهل شهرستان محلات وی را پانسمان موقت نموده و با نفربر به عقبه جبهه منتقل می شود . بعد با چند مجروح دیگر به وسیله یک فروند چرخبال به بیمارستان شهید دکتر بقایی اهواز منتقل و روز بعد نیز با یک فروند هواپیمای سی - 130 ارتش به تهران انتقال می یابد . به مدت حدود سه هفته در بیمارستان ایرانمهر (بیمارستان شهید دکترمحمد علی رهنمون) واقع در خیابان دکتر علی شریعتی بستری می گردد. ایشان اکنون از جانبازان 35 درصد می باشد .


3- حماسه ساز دیگر عملیات بیت المقدس حسین حیدری فرزند غلامحسین هست که در مسئولیت فرمانده دسته درتیپ 7 ولیعصر(عج) دزفول فعالیت داشته و طی عملیات آزاد سازی خرمشهر از ناحیه پا مجروح گردید و برای مداوا به اورژانس اهواز منتقل گردیده و پس از بهبودی نسبی به درخواست خودش مجددا به خط بر می گردد . ایشان با دو بار مجروحیت دیگر جانباز 60 درصد می باشد .

 

نتایج عملیات بیت المقدس

طی عملیات بیت المقدس 5038 کیلومتر مربع از اراضی اشغال شده از جمله شهرهای خرمشهر و هویزه و نیز پادگان حمید و جاده اهواز خرمشهر آزاد شدند.

http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/dhdffffqq.jpg       http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/scan0130.jpg

 

خرمشهر 575 روز در اشغال عراق بود . علاوه بر این شهرهای اهواز، حمیدیه و سوسنگرد از تیررس توپخانه دشمن خارج گردیدند. هم چنین 180 کیلومتر از خط مرزی تامین شد . با فتح خرمشهر برتری نظامی ایران بر عراق مورد تایید کارشناسان و تحلیل گران نظامی قرار گرفت .طی این عملیات حدود نوزده هزار تن از دشمن به اسارت درآمده و بالغ بر شانزده هزار تن کشته و زخمی شدند .

در عملیات بیت المقدس و آزاد سازی خرمشهر پنج نفر از بسیجیان به اسامی غلامرضا قجری فرزند علی در تاریخ 17/2/1361 و علیرضا قجری فرزند سلطانعلی در تاریخ 17/2/1361 و محمد رضا رمضانی فرزند غلامعلی در تاریخ 2/3/1361 به خیل شهیدان پیوسته و در گلزار شهدا دفن گردیدند .

 

http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/sgzddgv.jpg      http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/asryasf.jpg      http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/dsfydfh.jpg

 

  همچنین دو نفر از بسیجیان اهل نراق از تهران به جبهه اعزام گردیده و در عملیات ظفرمند بیت المقدس به شهادت رسیدند عبارتند از :

 

     http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/xfhhg.jpg

محمدرضا باقری فرزند غلامرضا متولد 1341 تاریخ شهادت 10/2/1361

     http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/azdgfg.jpg

اصغر عبداللهی فرزند رضا متولد 1334 تاریخ شهادت 17/2/1361

 

دو شهید باقری و عبداللهی به دلیل سکونت خانواده در تهران در بهشت زهرا(س) در دل خاک آرمیده اند و در گلزار شهدای نراق سنگ یادبودی برایشان در نظر گرفته شده است . شهادت قجری ها مصادف با 13 رجب سالروز تولد امام علی (ع) بوده است . غلامرضا و علیرضا قجری در یک روز به شهادت می رسند لیکن جنازه غلامرضا یک هفته بعد منتقل و در تاریخ 24/2/1361 دفن و جنازه علیرضا به دلیل اشتباه در انتقال به شهرستان تبریز و بازگشت آن در تاریخ 31/1/1361 در گلزار شهدا به خاک سپرده می شوند .

 


۰ نظر ۰۱ تیر ۹۱ ، ۱۶:۱۰
سلحشوران شهر نراق

با گروهی از بسیجیان شهر نراق ثبت نام و تاریخ 12/8/1365 به جبهه اعزام شدیم . مقطع عملیات های کربلای چهار و پنج بود و مجموعا بالغ بر شصت نیروی سلحشور از نراق خودشان را به خطوط جبهه رسانده بودند .

روزی مقرر شد نیروها را سازماندهی کنند . علی اصغر عابدینی فرزند شکرالله که نراقی ها به او اصغر جونی می گویند به دلیل سن زیادتر و عدم تجربه کافی در جنگ انتخاب گردید که به نورد اهواز منتقل شود .

 

http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/vvvfff.jpg

علی اصغر عابدینی فرزند شکرالله

 

مسئول به ایشان گفت شما نیاز است به نورد بروی .  اصغر جونی با لهجه نراقی بهش گفت : جونم . قربونت برم . من اومدم که به نبرد برم . په برا چی چی پا شدم از نراق اومدم جبهه .  مسئول گفت خوشحالم که شهر نراق چنین جان بر کفانی دارد. باز  جونی بهش گفت آره رودم . ما همه جون به کف هستیم .

 مسئول به ماشین ترابری دستور  داد اصغر جونی را به نورد ببرند و بقیه نیروها نیز به یگان های مربوطه معرفی شوند.

 ماشین که به نورد اهواز می رسه مستقیم به واحد آشپزخانه می رود و اصغر جونی را معرفی می کند. جونی تازه متوجه می شود که چه اتفاقی رخ داده و اینجا فقط باید صبح تا شب غذا درست کنه .  بلند داد می زند من اومدم جنگ و نبرد نه اینکه بیام نورد .

 

    


 ایرج جعفری فرزند علی اکبر اهل شهر نراق  19/1/1391


۰ نظر ۳۰ خرداد ۹۱ ، ۱۲:۳۹
سلحشوران شهر نراق


در تاریخ 27/3/1358 به فرمان حضرت امام خمینی(ره) جهاد سازندگی تشکیل گردید. جوانان و نوجوانان امام دوست و زحمتکش شهر نراق ( تعدادی شهید شدند) پس از این پیام بدون وجود دفتر و ساختمان صرفا جهت کمک به کشاورزان به مزارع حومه شهر رفته و درقالب جهاد سازندگی در برداشت گندم و محصولات مساعدت می نمودند. با شروع جنگ این خدمات جهادی بیشتر به خانواده معظم شهدا صورت می گرفت .

http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/ruuy.jpg

بعضی اوقات با حضور حجت الاسلام علی محمد مهدیزاده نراقی فرزند ابوالفضل در مسیر رفت و برگشت جلسات قرآن و نهج البلاغه واحادیث نیز فرا گرفته می شد .

http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/ttrewwq.jpg       http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/jbjkbjk.jpg

 

همچنین حجت الاسلام علی محمد حیدری فرزند حسین به همراه عده ای جوان مومن نراق به روستای مهدی آباد اردهال عزیمت و در غالب جهاد سازندگی به اتفاق اهالی مذهبی آن دیار آب شرب را به منبع و سپس به وسیله لوله کشی به منازل مردم سامان دهی نمودند و پس از گذشت سال ها هنوز مهدی آبادیها دعاگوی این خیرین جهادگر هستند .

http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/ghiphi.jpg

یکی از روشنفکران مذهبی به نام حاج عبدالقدیر محمدی فرزند عبدالله در آن مقطع سفارش به تاسیس دفتری به نام جهاد سازندگی می کرد و تلاش های فردی خودش نیز بی ثمر ماند . ایشان متولد 1301 و در تاریخ 6/6/1386 در نراق فوت نمود .

 

http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/etysety.jpg

 

چند نفر از رانندگان زحمتکش نراق که بعدا در دفاع مقدس همچنان فعالیت داشتند در جابجایی نیروهای جهادی به حومه شهر کوشش داشتند .

http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/trddbh.jpg        http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/bhiobhioh.jpg

در مقطع جنگ تحمیلی عراق بر علیه ایران از مهر 1359 الی مرداد 1367 چند جوان نراقی در جهاد سازندگی شهرستان دلیجان استخدام شده بودند بارها در دفاع مقدس و عملیات های مختلف شرکت فعال داشته و لقب سنگرسازان بی سنگر را برای خود افتخار دانستند .

روز جهاد کشاورزی را به جهادگران شهر نراق تبریک می گوئیم :

 

http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/ryuyrf.jpg

 
رزمنده سیف الله شریفی فرزند اسماعیل

http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/asrtsr.jpg

 
رزمنده سید نظام الدین باشی(موسویان) فرزند سید علی

http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/gucgj.jpg

 
جانباز اسماعیل حبیبی فرزند اکبر

http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/sedt.jpg

 
رزمنده غلامعباس پیشه ور فرزند حسین

http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/scan0016.jpg

سرباز وظیفه مرتضی اصفهانی فرزند قاسم

http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/scanttw.jpg

رزمنده غلامعباس کمالی فرزند رمضان

http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/we5y.jpg

جانباز علیرضا اسماعیلی فرزند باباخان

http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/ry8o.jpg

سرباز وظیفه علی قجری فرزند رحمت الله

http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/image5283.jpg

رزمنده حمیدرضا قیومی فرزند سلطانعلی

http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/577idftd.jpg

سرباز وظیفه جعفر کریمی فرزند علی اکبر

http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/dfydfy.jpg

مرحوم  امید علی عظیمی فرزند صفر


http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/h7oka76ph6d8ejri87s.jpg

علی محمد میرشکاری فرزند علی


http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/ssgsgsfgz.jpg

رزمنده علی عضایی فرزند ابراهیم


http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/sdsdhdii.jpg


ماشاالله شریفی فرزند اسماعیل مشهور به حاجی


تقی پور صادقی فرزند علی اکبر


قاسم حیدری فرزند سلطانعلی


 
اصغر رزاقی فرزند حبیب الله


محمد امینیان فرزند رضا



داریوش اشرفی فرزند پرویز

۰ نظر ۲۶ خرداد ۹۱ ، ۱۲:۳۹
سلحشوران شهر نراق

بیست وسومین اعزام بسیجیان شهر نراق به صورت گروهی به جبهه های حق علیه باطل از تاریخ آذر ماه 1363 انجام گرفت . ماموریت اکثریت افراد از طریق سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شهرستان دلیجان سازماندهی گردید .

 

بسیجیان و پاسداران نراقی که طی عملیات بدر و پدافندی آن حضور داشتند عبارتند از :

 

1- هادی ایزدی فرزند عباس(بیسیم چی)

2- حسین کرباسی فرزند علی

3- محمدرضا قاسمی نراقی فرزند حسن مشهور به علی

4- قدرت الله کمره ای فرزند رمضان

5- حسین نباتی فرزند مندعلی(قایقران)

6- محمود حسینی فرزند علی(قایقران)

7- عباس آقاحسینی فرزند علی مشهور به غلامعباس

8- علی کمره ای فرزند فتحعلی مشهور به میرزاعلی (قایقران)

9- شمسعلی کمره ای فرزند فتحعلی

10- قاسم جعفری فرزند ابراهیم(قایقران)(شهید)

11- سید مرتضی بابایی فرزند سید رضا

12- محمد کمالی فرزند رمضان

13- سید مهدی موسوی فرزند سید احمد

14- سید مظفر باشی (موسویان ) فرزند سید غضنفر

15- سید عباس باشی(حسینی نژاد) فرزند سید میرزاآقا

16- سید حسن باشی(حسینی نژاد) فرزند سید میرزاآقا

17- سید تقی باشی(موسویان) فرزند سیدعلی ( پدافند ضد هوایی )

18- غلامعباس ایزدی فرزند رمضان

19- علیرضا عباسی فرزند غلام محمد

20- اکبر قجری فرزند احمد

21- محمدعلی نوری فرزند حسین (شهید)

22- عباس حیدری فرزند حسن

23- محمد رضا حیدری فرزند رضا

24- محمد قجری فرزند علی(میرزاعلی)

25- کاظم رمضانی فرزند حبیب الله

26- سیف الله اکبری فرزند شکرالله (مرحوم)

27- محمدرضا عابدینی فرزند علی

28- محمدعلی رزاقی فرزند اصغر( امور مالی لشکر17 در انرژی اتمی آبادان)

29- تقی آعلی فرزند اسماعیل (پاسدار وظیفه)

 

 

مجروحین شهر نراق طی عملیات بدر

1- هادی ایزدی از ناحیه سر (بالای گوش راست) مجروح وسه ماه بعد در اهواز ترکش را از سرش خارج می کنند . مجموعا سه نوبت مجروح و به بنیاد جانبازان مراجعه نداشته است .

2- سید حسن حسینی نژاد از ناحیه گونه راست صورت و موج انفجار مجروح و با مجروحیت بعدی دارای 25 % جانبازی می باشد .

3- غلامعباس ایزدی فرزند رمضان در اثر ترکش به کمر مجروح و جانباز 10 % می باشد .

4- سید تقی باشی(موسویان) فرزند سیدعلی در اثر ترکش به پا مجروح و به بنیاد جانبازان مراجعه نداشته است .

5- غلامعباس آقاحسینی در اثر ترکش به پنجه دست راست مجروح و با احتساب مجروحیت بعدی دارای 15 % جانبازی است .

 

شرح و نتیجه عملیات بدر در هورالهویزه

 

عملیات بدر تاریخ 20/12/1363 در هورالهویزه و شمال بصره با رمز یا فاطمه الزهرا (س) آغاز شد . این عملیات همزمان با اولین سالگرد عملیات آبی - خاکی خیبر کلید خورد و در واقع دستیابی و تسلط بر جاده العماره بصره و نیز راهیابی به مرکز اصلی هورهای غرب دجله که استان های ناصریه، بصره و العماره را احاطه کرده است و هم چنین تسلط بر شرق دجله همراه با انهدام نیرو از جمله اهداف این عملیات بود.

   طی عملیات بدر علاوه بر تلفاتی که به ارتش عراق وارد شد بیش از 500 کیلومتر مربع از منطقه هور از جمله روستاهای ترابه، لحوک، نهروان، فجره و نیز جاده خندق به طول 13 کیلومتر که فاصله آن با جاده العماره بصره 6 کیلومتر است، به تصرف نیروهای ایرانی درآمد . عملیات بدر که در منطقه شرق رودخانه دجله صورت گرفت ، بر اثر کمبود امکانات خودی و هوشیاری بیش از حد دشمن به اهداف از پیش تعیین شده خود نرسید .

 

۰ نظر ۲۴ خرداد ۹۱ ، ۲۱:۳۶
سلحشوران شهر نراق

تاریخ 12/3/1367 در آخرین روزهای جنگ بود که وارد اردوگاه آناهیتا در حومه کرمانشاه شدیم . بر حسب اتفاق حاج رضا ایزدی فرزند یوسف اهل زادگاهم شهر نراق را دیدم و احوالپرسی کردیم .

بعد نیروها به اردوگاه کوزران در حدود سی کیلومتری کرمانشاه جابجا شدند باز حاج رضا در انتقال نیروهای بسیجی بود که آنجا نیز همدیگر را ملاقات کردیم .


       http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/srgasrgasr.jpg
      رضا ایزدی راننده دفاع مقدس

فشار ارتش بعث عراق در آستانه پذیرش قطعنامه 598 شورای امنیت از سوی ایران باعث گستاخی آنها شد و در تهاجم به مواضع ایرانیان درصدد بر آمدند مجددا اقدام به بازپس گیری مناطق نمایند . بر این اساس نیروهای لشکر 27 محمد رسول الله(ص) را از کوزران در غرب ایران به جبهه شلمچه در جنوب انتقال دادند که برای سومین بار دیدم یکی از رانندگان زحمتکش دفاع مقدس حاج رضا ایزدی ماشین اتوبوسش را گل مالی نموده و در جابجایی و انتقال نیروها به پادگان دوکوهه اندیمشک و خطوط اصلی مبارزه به فعالیت مشغول است .

 

http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/imagescaxah3su.jpg


عملیات بیت المقدس هفت تاریخ 23/3/1367 شکل گرفت و اجازه ندادیم دشمن با حمایت جهانیان یک وجب از خاک میهن اسلامی مان را تصرف نماید .
مسلما در این مقطع زمانی جنگ نیروهای دیگری از بسیجیان و ارتشی های شهر نراق در دفاع مقدس حضور داشتند ولی برای من خوشایند بود که یک همولایتی ام با شور و نشاط در حال انجام وظیفه برای دین و مملکتش می باشد .

 

http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/i0hyi0h.jpg

حسین قنایی فرزند میرزا اهل شهر نراق 19/3/1391


مرکز حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس و وبلاگ سلحشوران شهر نراق به مناسبت بیست و چهارمین سالگرد عملیات بیت المقدس هفت به شرح کوتاهی از عملیات می پردازد :

پس‌ از تقویت‌ دوباره‌ ارتش‌ عراق‌ توسط‌ حامیان‌ غربی‌ صدام‌ و هزینه‌هایی‌ که‌ کشورهای‌ عربی‌ خلیج‌ فارس، صرف‌ حمایت‌ از رژیم‌ عراق‌ در رویارویی‌ با ایران‌ می‌کردند، قوای‌ مسلح‌ این‌ کشور دست‌ به‌ تهاجماتی‌ قابل‌ توجه‌ در محورهای‌ جنوبی‌ جنگ‌ زدند.

در حالی‌ که‌ ایران‌ آماده‌ می‌شد تا قطعنامه ‌598 سازمان‌ ملل‌ را به‌ عنوان‌ معاهده‌ای‌ برای‌ پایان‌ جنگ ‌92 ماهه‌ تحمیلی‌ بپذیرد، نیروهای‌ دشمن‌ با پیشروی‌ در خطوط‌ ایران‌ و حتی‌ اشغال‌ برخی‌ مناطق، وضعیت‌ فوق‌العاده‌ای‌ را به‌ وجود آوردند.

این‌ در حالی‌ بود که‌ بسیج‌ عمومی‌ مردم‌ برای‌ تهاجمات‌ مجدد ارتش‌ صدام‌ در حد بالایی‌ بود و می‌بایست‌ امتیازاتی‌ را که‌ رژیم‌ عراق‌ قصد داشت‌ با قبول‌ حالت‌ نه‌ صلح، نه‌ جنگ‌ از ایران‌ بگیرد، پس‌ گرفته‌ می‌شد.

 

بنابراین‌ سیاست‌ و این‌ تاکتیک، عملیات‌ «بیت‌المقدس‌7»- که‌ یک‌ عملیات‌ ویژه‌ در نوع‌ خود بود به‌ منظور پس‌ زدن‌ دشمن‌ از این‌ سوی‌ خطوط‌ بین‌المللی‌ در منطقه‌ عمومی‌ «شلمچه» خرمشهر و در نخستین‌ ساعات‌ بامداد23 خردادماه‌1367 با رمز «یا اباعبدالله(ع)» آغاز شد.



خلاصه گزارش آخرین عملیات جنگ در محور جنوبی نبرد :

 

نام‌ عملیات: بیت‌ المقدس‌7

 

زمان‌ اجرا: 23/3/1367

 

تلفات‌ دشمن‌ (کشته، زخمی‌ و اسیر) : 20400 نفر

 

رمز عملیات: یا ابا عبدالله‌ الحسین(ع)

 

مکان‌ اجرا: منطقه‌ عمومی‌ شلمچه‌ در شمال‌ شرقی‌ خرمشهر

 

ارگان‌های‌ عمل‌کننده: نیروی‌ زمینی‌ سپاه‌ پاسداران‌

 

اهداف‌ عملیات: پس‌ زدن‌ دوباره ارتش عراق‌ از خاک‌ ایران‌

 

 

۰ نظر ۲۴ خرداد ۹۱ ، ۱۳:۰۶
سلحشوران شهر نراق

رضا ایزدی فرزند یوسف راننده اتوبوس هستم . بارها برای انتقال و جابجایی نیروهای داوطلب بسیجی به جبهه ها اعزام و هربار دو تا سه هفته در خطوط مقدم و پشت جبهه در دفاع مقدس فعالیت داشته ام .

http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/gfdssssss.jpg


تاریخ 20/11/1365 دوازده دستگاه اتوبوس از تهران ، رزمندگان اسلام را به سمت جبهه انتقال می دادیم راننده کمکی اتوبوس علی اشرف عضایی و راننده یک دستگاه اتوبوس دیگر برادر خانم دیگرم علیرضا عضایی فرزند عباس بود . بین راه ملاحظه کردم علی اشرف عضایی با یکی از نیروهای بسیجی گرم گرفته و بگو و بخندی راه انداخته است . مقداری آجیل آن بسیجی کم جثه و نسبتا کوچک اما با جسارت را گرفته و آمد جلوی اتوبوس .
گفتم اشرف رفیق جدید پیدا کردی؟ این بنده خدا کیه ؟

گفت این جوان خوش تیپ و 16 ساله نامش مهدی قیومی است و پسر باجناق محمود کاظمی پسر خاله ربابم هست . اینجور که معلومه دل شیر داره و آمال و آرزوها در سر دارد . آنقدر عاشق است که درس و مشق و مدرسه را رها کرده و برای دین و مملکتش داره میره جبهه و با این روحیه ای که داره بعید بدانم به تهران برگردد .

http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/dtystjkkkkh.jpg

گفتم خدا برای پدر و مادرشان نگه داره . حیف است این جوانان پر شورند و می توانند برای آینده جامعه مفید باشند .
ساعت دو و نیم شب در جبهه شلمچه خرمشهر دستور توقف دادند تا نیروها از اتوبوس پیاده و به سنگر ها بروند .اشتیاق وصف ناپذیری برای دفاع و جهاد با کفار داشتند . لحظه پیاده شدن عشق و ایمان را از چهره تک تک آنها می دیدی . مهدی قیومی که خیلی با حجب و حیا بود نیز در هنگام پیاده شدن از ماشین خداحافظی نمود و پیاده شد .

پس از انجام ماموریت اتوبوس ها در حال بازگشت بودیم که لندگروز فرماندهی ماشین ها را متوقف نمود و گفت کجا می روید ؟

گفتیم ماموریت ما انتقال این نیروها بوده و اکنون باز می گردیم. وی گفت نه ما همچنان نیاز به شماها داریم و باید در خطوط مقدم نیرو جابجا کنید . اغلب قبول نکردیم تا سرانجام آن پاسدار به ماندن دو دستگاه اتوبوس راضی شد . گفت هر کس داوطلب است برگردد . من دیدم کسی اعلام آمادگی نکرد . گفتم من هستم . پشت سر من هم راننده ای به نام محمدی اهل شهرستان خمین گفت من هم هستم .ما به شلمچه و بقیه به تهران بازگشتیم . در سنگری که نسبتا در زیر زمین بود استراحت کردیم . هنوز چشمانمان گرم خواب بود که سنگر در اثر اصابت گلوله لرزید . دم دمای صبح بسیجی داد می زد الصلوه برادران خواب نمانید وقت نماز صبح است .

هوا که روشن شد آمدیم کنار سنگر و دیدم بسیجی ها دارند به هم می گویند توپ فرانسوی است و اگر عمل می کرد دخل همه مان می آمد و من دیدم گلوله ده متری اتوبوس به زمین خورده است .شب دوم شد و مترصد بودیم که نام محمدی را صدا زدند که این نیروها را به سه راهی مرگ ببر . در دلم گفتم خدا با من یار است و فعلا از ماموریت خبری نیست . بیست دقیقه بعد ایزدی را صدا زدند و گفتند شما هم نیروها را به سه راهی مرگ شلمچه انتقال بده .

 

       http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/vblkmknk.jpg

عملیات کربلای پنج تمام شد و بیست روز بعد متوجه شدیم نازنین فرزند مملکت مهدی قیومی تاریخ 10/12/1365 به شهادت رسیده و پدرش سلطانعلی قیومی فرزند اسدالله و مادرش بتول ماندنی فرزند حسین اهل شهر نراق در سوگ او هستند و ما وقتی به تهران باز می گشتیم مجموعا در دو اتوبوس من و محمدی 25 نفر بیشتر حضور نداشتند و مهدی قیومی ها را دیگر ندیدیم و مشخص شد در کربلای پنج شلمچه کربلای حسین(ع) بر پا بوده است .

 

 رضا ایزدی فرزند یوسف اهل شهر نراق 17/01/1391

 

۰ نظر ۲۲ خرداد ۹۱ ، ۱۲:۳۹
سلحشوران شهر نراق

 

یکماهی مانده بود تا دانش آموزان سال دوم و سوم دبیرستان حاج عباس معصومی موفقیت تحصیلی را به پایان برسانند . که فشار عراق در جنگ شدت گرفت و امام خمینی (ره) فرمان روانه شدن نیرو به سوی جبهه ها را بار دیگر اعلام نمود .

 

http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/zxffgf.jpg

 

این عده از قبل مورد شناسایی سپاه محلات قرار گرفته بودند که چه انسان های مستعدی هستند . لذا با توجه به فراخوان ؛ درس و تحصیل را رها کرده و برای دفاع مقدس آماده شدند .و پس از بازگشت از جبهه امتحانات خود را با هماهنگی مسئولین آموزش و پرورش انجام داده و مهر 1360 دوره جدید تحصیل را ادامه داده و همزمان ستاد ناحیه مقاومت شهر را اداره می کردند .

 قبل از خرداد 1360 چند نفر از بسیجیان به صورت انفرادی و دو یا سه نفره به جبهه اعزام شده بودند ولیکن اولین اعزام دست جمعی از هسته اولیه بسیجیان شهر از حساسیت زیادی برخوردار بود . تعدادی از این جوانان نخبه تحصیلی در سطح استان مرکزی بوده و اگر شهید نشده بودند از تاثیرگزاران جامعه به شمار می رفتند .

 آن مقطع پایگاه ثابت بسیج هنوز راه اندازی نشده بود و حفاظت از شهر با چوب در مراکز مختلفی مثل مسجد ، کتابخانه و... صرفا در شب صورت می گرفت .

 اکثر نیروها و پایگاه ها زیر نظر بسیج و سپاه محلات و آنان نیز زیر نظر سپاه شهر قم اداره می شدند . فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی محلات حاج محمد مهدیزاده فرزند غلامحسین (برادر شهید آیت الله فضل الله مهدیزاده) بود که پس از ایشان پاسدار سید هاشم فراهانی این مسئولیت را بر عهده گرفت . حجت الاسلام حیدر زهرابی(ظهرابی) فرزند ابراهیم اهل ور سفلی محلات از مسئولین آموزشی سپاه و دیگران در تامین نیروی جنگ تلاش داشتند .

دوره آموزشی سه ماهه پاسداران منطقه محلات ، دلیجان و نراق نیز در پادگان منظریه قم ( 19 دی) صورت می گرفت . اولین پاسدارانی که از این مناطق پذیرش و به عضویت در آمدند در سپاه محلات فعالیت داشتند .

پاسدار محمد(غلام) ابوالحسنی فرزند عزت الله در خاطراتش اظهار نموده دو نفر از اعضای شورای سپاه محلات به جبهه ماموریت یافتند تا با پاسدار کاظم محمودی فرزند علی اهل شهر نراق صحبت کنند تا از جبهه بازگشته و در مسئولیت فرماندهی سپاه دلیجان انجام وظیفه نماید . لیکن وقتی آنها رسیدند او شهید شده بود .

سرانجام تاریخ 29/2/1360 فرا رسید  . یک دستگاه مینی بوس از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شهرستان محلات به نراق آمد تا نیروهای داوطلب را انتقال دهد .

 

http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/chcvhjvhj.jpg

 

جمعیت شهر در میدان اصلی و مقابل امامزاده سلیمان اجتماع کرده بودند تا حماسه سازان آینده را بدرقه کنند . اجتماع با شکوهی تشکیل شده بود . تا آن روز نراق دو شهید به اسامی پاسدار محمدعلی قجری و سرباز وظیفه احمد ابراهیمی تقدیم نموده بود . ولی تاریخ 10/5/1360 که بسیج شهر راه اندازی گردید تا آخر جنگ محل تجمع بدرقه مردم  ستاد ناحیه مقاومت و گلزار شهدا بود .

 علی رغم مخالفت عده ای از خانواده ها مبنی بر اعزام فرزندانشان به جهاد به علت عشق و احترام به فرمان امام خمینی(ره) دل تسلی یافته و بر دستور ولایت لبیک گفتند .

 

http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/tvj44ykx3dwhx7koj25f.jpg

جوانان برومند رژه کنان بین جمعیت آمدند . مادران فرزندانشان را در آغوش گرفتند . خواهران تکبیر گویان برادر را بدرقه نمودند . برادر دست در دست برادر سفارش کنان از یکدیگر جدا شدند . مردم با شعارهای پی در پی با دود کردن اسپند و پاشیدن نقل بر سر جوانان آنان را بدرقه کردند .
اسامی داوطلبین اعزام به جبهه قرائت شد و یکی یکی سوار مینی بوس شدند و مقرر شد از تاریخ 29/02/1360لغایت 1/5/1360 به مدت 45 روز این ماموریت به طول بیانجامد :

 

      http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/etsdty.jpg

1- سید غلامرضا   باشی فرزند سید علی (شهید)

      http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/dt7it7.jpg

2- عباس باقری فرزند حسینعلی (آزاده جانباز)

      http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/se7.jpg

3- محمد رضا  بخشی فرزند عباس (شهید)

      http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/kjhg.jpg

4- محمد رضا  رمضانی فرزند غلامعلی (شهید)

 

      http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/ggjhk.jpg

5- عباس  رمضانی فرزند حسن (شهید)

      http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/dtuydt.jpg

6- ابوالفضل  بیابانگرد فرزند حسینعلی (شهید)

      http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/awryasr.jpg

7- مهدی عباسی فرزند غلام محمد (شهید)

      http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/sdtysdt.jpg

8- مهدی جعفری فرزند علی (جانباز)

 

      http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/aretysr.jpg

9- محمد عضایی فرزند ابراهیم (جانباز)

 

      http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/e468r6t.jpg

10- احمد غریبی(طاهری نژاد) فرزند سلطانعلی(روحانی)

 

     http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/szdry.jpg

11- غلامرضا قجری فرزند حیدرعلی (جانباز)

      http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/hjhhhh.jpg

 

12- قدرت الله کمره ای فرزند رمضان (شهید)

 

      http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/qw46q.jpg

13- مظاهر لطفی فرزند محمد (شهید)

      http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/hjhgf.jpg

14- پاسدار کاظم  محمودی فرزند علی (شهید)

      http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/fgofguio.jpg

 

15- پاسدار محمد  ابوالحسنی  فرزند عزت الله مشهور به غلام (جانباز)

 

      http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/q3565.jpg

 

16- پاسدار مصطفی  قجری فرزند رمضان

 

 

سه نفر آخر زودتر اعزام و در جبهه مستقر شده بودند .

 

http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/hiiiii.jpg

 

دل کندن خانواده ها از جگر گوشه های هفده هیجده ساله خود در جنگ نابرابر خیلی سخت است . خداحافظی ها همراه با گریه و دود کردن اسپند و پخش نقل وشیرینی، نهایتا سپردن جوان به خدا و از زیر قرآن رد کردن واقعا کار هر خانواده ای نیست . جنگ با نعمت هایی که داشت، لیکن آثار تخریبی و از بین رفتن نیروهای انسانی مستعد و کارآمد دشواری هایی را به وجود می آورد .

 http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/zahra_entegham_abbasimehr_dot_ir.jpg

 

چه شب هایی که مادران تا صبح بیداری کشیدند و برای سلامتی رزمندگان و فرزندشان دعا می کردند . مارش پیروزعملیات همه را شاد می کرد ولی خانواده رزمندگان ابتدا باید از سلامتی فرزندشان مطلع می شدند. بر این اساس این عزیزان چه زجر وعذابی را برای رسیدن به آرمان های اللهی تحمل نمودند .

 در هر صورت هدف از مقابله با دشمن تا دندان مسلح در جنگ و حفظ اسلام و خاک وطن و دستاوردهای  انقلاب ، آرامش  نسبی در خانواده ها ایجاد می کرد .

 سخت است  درب منزلی را برادران تعاون سپاه پاسداران دق الباب کنند و ساک و وصیتنامه فرزند را تحویل و خبر شهادت جوان رعنا را بدهند . بر این اساس است که این خون ها پیرو می خواهد . چون جوانان رزمنده  راه امام حسین(ع) را پیموده اند .

 

http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/jyjk.jpg

 

بالاخره مینی بوس از نراق راهی محلات گردید و به ساختمان بسیج در تفرجگاه سرچشمه وارد شد . نیروهای دیگری از بسیجیان شهرستان محلات نیز آمده و آماده بودند .

دو روحانی جلیل القدر و سرشناس از دعا خوان ها و بدرقه کنندگان این جوانان برومند و با استعداد بودند . یکی حجت الاسلام سید محمد باقر موسوی همدانی فرزند سید هادی اهل روستای آل کبود بخش گروس همدان در مسئولیت اولین امام جمعه شهر نراق و همچنین حجت الاسلام سید عبدالعلی مقدسی فرزند مرتضی مشهور به حاج طه امام جمعه شهرستان محلات .

 

بسیجیان اعزامی از شهرستان محلات نیز بر اساس لیست موجود عبارت بودند از :

1- علی اصغر سلیمی 2- احمد صفری 3- غلامرضا رضایی 4- غلامرضا حسینی 5- محمد صفری 6- حسن کریمی 7- مهدی شاهی 8- ابوتراب ظهرابی 9- محمدرضا صفر زاده 10- غلامرضا سلیمی 11- محمود سروش 12- غلامرضا صالحی(حسین) 13- غلامرضا بهرامبیگی(اسدالله) 14- محمد تقی هاشمی 15- سید روح الله صدر (شهید) 16- هاشم امیری 17- سید مجتبی پیموده (شهید) 18- شمس الدین بیگی 19- مهدی افغانی 20- مرتضی رضایی 21- سید حسین بزرگی 22- سهراب خوشبخت (شهید) 23- مهدی شاهرخی

 

محلاتی ها که ذائقه خوشی دارند علاقه زیادی به محصول اصیل شهر نراق یعنی " جوزقند " داشتند که در جبهه به بمب هسته ای مشهور بود . لذا به محض رویت نراقی ها سراغ جوزقند را می گرفتند .

هر رزمنده یک قبضه اسلحه ژ3 و مختصر تجهیزات انفرادی تحویل گرفت . امکانات محدود آن زمان برادران را مجبور نمود با همه مشکلات و فشردگی با مینی بوس راهی اهواز شوند . توی رکاب و روی چند بیست لیتری وسط مینی بوس هم نشسته بودند و بعضا به نوبت جای مناسب به همدیگر بخشش می کردند .

شهرستان دلیجان و سلفچگان و اراک پشت سر گذاشته شد تا نیروها در خرم آباد مرکز استان لرستان در پادگان مورد استفاده بسیجیان مقابل قلعه معروف فلک الافلاک از ماشین پیاده شدند .

 مسیر ادامه یافت تا ماشین ها به شهر اهواز مرکز استان خوزستان وارد شدند .چهره شهر جنگی بود . ساختمان گلف که به  " پایگاه منتظران شهادت " تغییر نام یافته بود روحیه دوستان را متغییر نمود . با دیدن "منتظران شهادت" شوخی ها بین رزمنده ها شروع شد و هر کس به دیگری می گفت تو نور بالا می زنی و به پاسداشت نام نیکوی شما این پایگاه را نام گذاری کرده اند .

 

http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/1779_100.jpg

 

گلف مکانی است که بنی صدر در پشت آن روی خاکریزی عکس گرفته بود و خبرنگاران در روزنامه  نوشته بودند رئیس جمهور در خط مقدم به سر می برد که مدتی باعث مضحکه شده بود .قبل از پیروزی انقلاب اسلامی آمریکایی ها در زمین این ساختمان گلف بازی می کرده اند و به این نام مشهور شده است . دو سه روزی نیز در نوبت اعزام در گلف گذشت تا سرانجام نیروها روانه خط گردیدند .

 دو خط  در جبهه های جنوب در اختیار سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شهرستان محلات قرار داشت . یکی سه راهی دارخوین که به سه راهی شادگان نیز مشهور است و در محور اهواز- آبادان قرار دارد . و دیگری انرژی اتمی که آنجا نیز دو قسمت بود . یکی خود انرژی اتمی و دیگری آن طرف رود کارون در داخل یک روستایی که  نخل خرما داشت و مدتی قبل تر صحنه جنگ عراقی ها بود . پاسدار علیرضا خراسانی فرزند علی اکبر اهل شهرستان محلات مدتی مسئول این جبهه بود .

 

http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/fgigk.jpg

 

35 نیرو از شهرستان های محلات ، زنجان و ابهر به جای ده ها نیرو مسئولیت اداره این منطقه را به عهده داشتند . هر روز ساعت 14 الی 16 رزمندگان اجازه داشتند برای آب تنی از رودخانه کارون استفاده نمایند . کلاس های متنوع قرآن و نهج البلاغه و احکام نیز زیر سایه درخت نخل خرما خاطره انگیز مانده است . روزمره چشمان رزمندگان به دو سه لنج و کشتی کوچک بود که در نزدیک ساحل کارون به گل نشسته و یا مورد آسیب قرار گرفته بودند .

محدویات امکانات و کمبود بنزین به گونه ای بود که بعضا قایق برای تردد در عرض کارون با طناب کشیده می شد. موتورهای قایق با مارک یاماها به سختی تهیه می شد و به ندرت اتفاق افتاده که موتور از محل نصبش بر روی قایق رها شده و به قعر رودخانه کارون افتاده است . یکی از قایقران ها مهدی عباسی فرزند غلام محمد (شهید) اهل شهر نراق بود .

 

http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/hhlhl.jpg

 

دیده بان مشهوری بر روی بلندترین دکل برق تا آنسوی آبادان را زیر نظر داشت و اطلاعات منطقه را جمع آوری و در اختیار فرماندهان قرار می داد . دیده بان مرد میان سالی بود که فقط با زحمت روزی یکبار از دکل بالا و پائین می رفت و آذوقه اش را می گرفت . همدم وی بر بلندای آسمان یک دستگاه رادیو بود و دوربینی که هیچگاه از او جدا نمی شد .

 

http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/dtytttt.jpg

 

روستای دارخوین در 44 کیلومتری شمال آبادان است که مابین رود کارون و جاده آبادان اهواز قرار دارد . شهرک دارخوین متعلق به کارکنان سازمان انرژی اتمی بود و نیروهای آنها در تاسیسات سازمانی در حاشیه کارون فعالیت می کردند . با آغاز جنگ و تسلط سپاه سوم ارتش متجاوز عراق بر شرق کارون در محدوده روستای مارد ، جبهه مهمی در شمال منطقه نبرد به منظور جلوگیری از پیش روی دشمن تشکیل شد که به خاطر قرار داشتن روستای دارخوین در عقبه آن به " جبهه دارخوین " مشهور شد . این منطقه مرکز ثقل فشار واحدهای ارتش عراق برای تصرف شهرهای اهواز و آبادان بود . لذا جبهه دارخوین ضمن تحمل فشار از سلمانیه (خط شیر) به طور مداوم ناچار بود از رسیدن دشمن به کارون در حد فاصله جبهه فارسیات تا سلمانیه ممانعت کند. در مجموع جبهه دارخوین در خطوطی ناپیوسته موظب بود منطقه ای به طول شصت کیلومتر را حفاظت نماید .

 

http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/setust.jpg          http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/ghiohi.jpg

 

سه نیروی نراقی به اسامی قدرت الله کمره ای فرزند رمضان(شهید) ، مظاهر لطفی فرزند محمد(شهید) و غلامرضا قجری فرزند حیدرعلی(جانباز) در واحد ادوات (خمپاره) با رزمندگان محلاتی فعالیت داشتند و در آن زمان سپاه پاسداران محلات مسئولیت دو قبضه خمپاره 80 و 120 میلی متری با فاصله اسقراری از یکدیگر را به عهده داشت . مجموعا دو قبضه آر . پی . جی هفت و یک قبضه تیربار ز 3 هم در اختیار برادران خط پدافندی انرژی اتمی بود .

 

                               http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/yytrr.jpg                        http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/jhgr.jpg                           http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/hgjgjt.jpg

                                   جانباز غلامرضا قجری                                                             شهید مظاهر لطفی                                                           شهید قدرت الله کمره ای

 

 

در این ایام چهار نفر عراقی با لباس دیشداشه عربی که خودشان قصد تسلیم شدن به رزمندگان را داشتند با محاصره منطقه در آنسوی رودخانه کارون مقابل انرژی اتمی به اسارت گرفته شدند و برای تخلیه اطلاعاتی به عقب جبهه انتقال داده شدند. بعد معلوم شد این افراد جاسوس بوده اند و حتی سلاح ها و بی سیم ارتباطی و خوراکی هایشان را حدود پانصد متر عقب تر جاسازی نموده بودند . پوشش جمع آوری اطلاعات آنها نیز نیروهای محلی منطقه قلمداد نموده بودند و تصور کرده بودند با این محمل ایرانی ها به ما کار ندارند . بعد هر چهار نفرمورد برخورد قضایی قرار گرفتند .

 در مقطع حضور بسیجیان در این قسمت جبهه ؛ سید ابوالحسن  بنی صدر فرزند سید نصرالله اهل باغچه همدان رئیس جمهور ایران در تاریخ 20/3/1360 توسط حضرت امام خمینی (ره) از فرمانده کل نیروهای مسلح برکنار گردید . به میمنت و شادباش این خبر با توجه به زمینه های قبلی و آمادگی  که وجود داشت بلافاصله در تاریخ21/3/1360 «عملیات فرمانده کل قوا   خمینی روح خدا» آغاز شد.  (بعد در تاریخ 31/3/1360 مجلس شورای اسلامی رای به عدم کفایت سیاسی بنی صدر دادند و از پست ریاست جمهوری عزل گردید . بنی صدر به همراه مسعود رجوی سرکرده گروهک تروریستی منافقین در تاریخ 7/5/1360 مخفیانه با هواپیما به فرانسه فرار نمودند ).

   در زمان عملیات "فرمانده کل قوا   خمینی روح خدا" سازماندهی به شکل گردان بندی وجود نداشت و بیشتر به نام گروه و دسته شناخته می شدند .

 مجموعا سه گروه از بسیجیان و پاسداران محلات و نراق در جبهه حضور داشتند .

 22 نفر که فرمانده اولیه آنان محمدرضا  عرب اهل محلات و جانشین وی محمد(غلام) ابوالحسنی اهل نراق بود و مستقیم در عملیات حضور داشتند .

35 نفر در انرژی اتمی ( نیروهای زنجان ابهر - محلات و نراق) به فرماندهی علیرضا خراسانی در پدافندی عملیات مساعدت داشتند . 13 نفر نیز در سه راهی دارخوین با تعدادی نیروی ارتش از لشکر 77 خراسان به صورت پشتیبانی از عملیات ، ترددات و ورود نفرات و وسایط نقلیه به منطقه درگیری را کنترل داشتند .

خطوط جبهه بسیجیان نراق و محلات در انرژی اتمی حالت آماده باش کامل بوده و پشتیبانی از عملیات و پدافند خط  را به عهده داشتند . ضمن اینکه اکثر نیروهای رزمی این عملیات را پاسداران رسمی سازمان داده بودند . در این مقطع تاریخ 19/3/1360  آیت الله سید محمد حسینی  بهشتی (شهید) از این منطقه جنگی بازدید نمودند . شهر نراق نیز افتخار داشت علاوه بر سیزده نیروی بسیجی ، سه پاسدار رسمی اش به اسامی کاظم محمودی محمد(غلام) ابوالحسنی و مصطفی قجری در این عملیات حضور مستقیم داشته باشند.

 

 

                             http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/srusru.jpg                   http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/fudfy.jpg                    http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/uftswer.jpg

                                                  شهید کاظم محمودی                                      رزمنده مصطفی قجری                                رزمنده محمد ابوالحسنی (غلام)

 

علاوه بر پاسداران محلات و شهرهای دیگر یک پاسدار جمعی سپاه محلات؛ از غیور مردان مشهد اردهال به نام سید مجتبی حسینی فرزند سید حسن نیز در این عملیات به خیل شهدا پیوست و جنازه اش در کنار مضجع شریف فرزند امام پنجم حضرت سلطانعلی ابن محمد باقر (ع) در مشهد اردهال به خاک سپرده شده است . سید مجتبی به همراه پسر عمویش شهید سید عباس حسینی فرزند سید علی قبل از انقلاب در شهر نراق تحصیل می نمودند و با اهالی نراق انس و الفت داشتند .

 

  بنابراین شهیدان عملیات " فرمانده کل قو ا " اعزامی از محلات عبارتند از :

 

       http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/zxcncbnxcb.jpg

1- سیدمجتبی حسینی فرزند سیدحسن اهل مشهد اردهال تاریخ شهادت21/3/1360

      

2- مهدی صفری فرزند علی اصغر اهل شهر محلات تاریخ شهادت 21/3/1360

     

3- حسین بهرامی فرزند محمد اهل شهر محلات تاریخ شهادت 21/3/1360

 

 مکان عملیات نیز جبهه های محمدیه و سلمانیه در منطقه دارخوین بوده و مجموعا رزمندگان سه کیلومترپیشروی می کنند . پاسداران به مدت چهار ماه به صورت شبانه کانالی  به طول 1300 متر را حفر کردند و تا 450 متری خط آتش عراقی نفوذ کرده بودند . از حدود چهار صد نیروی رزمی که اکثرا اهل اصفهان بودند یک صد و بیست پاسدار مظلومانه به شهادت می رسند. این عملیات توسط پاسدار سید یحیی  رحیم صفوی(مجروح عملیات) و غلامحسین افشردی با نام مستعار حسن باقری (شهید) طراحی گردیده و فرماندهی سه محور اصلی آن را پاسداران منصور موحدی نیا محمود  پهلوان نژاد و رضا رضایی به عهده داشتند که هر سه به شهادت رسیده اند . همچنین در عملیات فرمانده کل قوا  خمینی روح خدا  1250 نفر عراقی کشته و مجروح  و 246 نفر به اسارت نیروهای سپاه در آمده  و 32 تانک و نفربر نیز منهدم گردیده است .

 

روز قبل از عملیات پاسدار کاظم محمودی فرزند علی در تاریخ 20/3/1360 حین رانندگی با ماشین در جاده آبادان به علت چاله های ایجاد شده توسط انفجارخمپاره و توپ چپ می کند ولی خودش و همراهان وی آقای مصطفی قجری فرزند رمضان و شهید احمد زهرابی(ظهرابی) فرزندابراهیم اهل روستای ور سفلی از توابع محلات (برادر حجت الاسلام حیدر زهرابی) آسیبی نمی بینند ولی روز بعد کاظم محمودی در تاریخ 21/3/1360 حین عملیات از ناحیه سر مجروح می گردد و به مدت یکماه در بیمارستان شهید مصطفی خمینی تهران بستری و معالجه می شود .(کاظم محمودی سرانجام تاریخ 6/8/1361 طی عملیات محرم در منطقه عین خوش موسیان ایلام در مقام جانشینی گردان به شهادت می رسد)

همچنین در عملیات فرمانده کل قوا در تاریخ مذکور پاسدار محمد(غلام) ابوالحسنی فرزند عزت الله از ناحیه پائین کمر مجروح و به درمانگاه صحرایی در دارخوین منتقل گردیده و پس از خارج نمودن ترکش از بدنش مجددا به خط مقدم بر میگردد .

 عزم سلحشورانه دلیران وطن، لحظه به لحظه، شور نینوایی را طنین می دهد و آبادان خوب می داند که فاصله ای تا رهایی نمانده است.عملیات فرمانده کل قوا   خمینی روح خدا  زمینه ساز عملیات موفق شکست حصر آبادان در عملیات ثامن الائمه علیه السلام در تاریخ 5/7/1360  تلقی می گردد.

 همچنین رزمندگان زمانی که دراین جبهه حضور داشتند سه واقعه مهم و تاسف برانگیز  رخ داد و آنان را در اندوهی بس بزرگ فرو برد :

 

  \  خبر شهادت دکتر مصطفی چمران فرزند حسن اهل تهران  تاریخ 31/3/1360 در جبهه دهلاویه

 

         

 

   

 \  ترور آیت الله سید علی  حسینی خامنه فرزند سید جواد تاریخ 6/4/1360 در مسجد ابوذر تهران به دست منافقین

 

         

 

/ انفجار حزب جمهوری اسلامی در تاریخ 7/4/1360 و شهادت دکتر سید محمد   حسینی بهشتی فرزند     سید فضل الله اهل اصفهان و هفتاد و دو نفر از مسئولین در تهران توسط سازمان منافقین .

 

 

    

 

 

 

 

یکی از این شهدا به نام علی اصغر   آقا زمانی فرزند علی محمد متولد 1331 در نراق می باشد .وی فوق لیسانس از دانشکده حسابداری شرکت نفت و قبلا پاسدار کمیته انقلاب اسلامی بوده است . بعد از پیوستن به حزب جمهوری اسلامی ، سرپرستی  واحد دانشجویی را به عهده داشته است .

 

http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/2411082620213710319165420249244142133370.jpg

 

رزمندگان زمانی که از اولین اعزام به جبهه بازگشتند تاریخ 10/5/1360 مقر ثابت بسیجشان را در ساختمان متروکه درمانگاه صفایی و قبرستان قدیمی شهر نراق راه اندازی نمودند و این مکان قطعه ای از بهشت شد و نیروهای زیادی را برای نسل آینده تربیت نمود . دو سه هفته پس از راه اندازی بسیج ؛ مدارس نیز بازگشایی شد و نیروها ظهرها از شوق و ذوقشان با دفتر و کتاب به جای رفتن به منزل مستقیم به بسیج می آمدند و یا در فرصت کوتاهی در منزل مانده و سریع به ساختمان عشقشان بر می گشتند .
دومین اعزام این عده از تاریخ 9/8/1360 به مدت سه ماه حضور در پدافندی عملیات موفق ثامن الائمه و شکست حصر آبادان در جبهه محمدیه دارخوین بودند و اعزام دیگر از تاریخ 8/12/1360 شرکت فعال در عملیات پیروزمند فتح المبین بود .
همانگونه که ملاحظه می شود اکثر این رزمندگان به دلیل حضور پی در پی در جبهه های نبرد از تحصیل بازمانده و تعدادی از آنان به همین ترتیب به شهادت رسیده و یا اسیر و مجروح گردیده اند .

 

 

                                                                          سایت سلحشوران شهر نراق

 

 


 

۰ نظر ۱۹ خرداد ۹۱ ، ۱۳:۰۳
سلحشوران شهر نراق

در اوج عملیات ظفرمند بیت المقدس و یکی دو روز مانده به آزاد سازی خرمشهر و در واقع مرحله دوم آن یکی از رزمندگان شهر نراق به نام مظاهر پیشه ور فرزند حسین که آن مقطع بسیجی بود به شدت مجروح شد . به بالینش آمدم و داشت شهادتین می خواند و گفت جواد من را حلال کن .

http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/uituit7.jpg

از دو سه ناحیه زخمی بود و یک ترکش به بازویش خورده بود و از طرف دیگر با شکاف ضخیم بیرون آمده بود . ضمن اینکه به او روحیه می دادم هر چه چفیه می بستم باز خون بند نمی آمد . مجبور شدم یک چفیه را قلمبه کرده و در سوراخ حفر شده پشت بازویش فرو کنم

شلیک های بی امان دشمن قطع نمی شد . از دور دیدم یک پی ام پی عراقی ها در حال نزدیک شدن به مواضع ما هست . یک بسیجی سرش را از نفربر بیرون آورد و دیدم با لهجه خراسانی صحبت می کند و متوجه شدیم غنیمتی است و زود مظاهر و تعدادی مجروح دیگر را داخل آن گذاشتیم و به راننده گفتم تا دوباره ترکش توپ و خمپاره این بندگان خدا را لت و پار نکرده زود به عقب جبهه انتقال بده .

http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/dr78dyi.jpg

یک موتور سیکلت تو خط مقدم بود سوار شدم و پشت نفربر راه افتادم تا خیالم راحت شود که مظاهر و مجروحین به عقب خط منتقل شدند و دوباره به خط بازگشته و مشغول پاکسازی مواضع عراقی ها شدیم که در پنج کیلومتری خرمشهر خودم نیز مجروح گشتم .

در جریان و تکمیل این خاطره آقای مظاهر پیشه ور نقل می کند که در عملیات بیت المقدس دو گروه از نراقی ها حضور داشتند ولی من با دیگر بسیجیان شهرستان محلات به جبهه اعزام شدم و با جواد نیکویی و دوستان دیگر با هم بودیم .

 

http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/guiopboj.jpg                    http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/srsrs.jpg

                                                                                                                                            جواد نیکویی

ظهر تاریخ 2/3/1361 پس از اینکه از پی ام پی پیاده شدیم من و چند مجروح دیگر با هلی کوپتر به شهر اهواز مرکز استان خوزستان منتقل شدیم و بعد در بیمارستان شهید دکتر بقایی بستری گردیدم. روز بعد با هواپیمای سی 130 ارتش به تهران عزیمت و در سه راه طالقانی ، خیابان شهید جواد کارگر بیمارستان ایرانشهر که به آن بیمارستان شهید دکتر محمدعلی رهنمون نیز می گفتند بستری و تحت مداوا قرار گرفتم .

علاوه بر اقوام و دوستان که به من سر می زدند دایی ام مرحوم غلامرضا اوضاعی فرزند محمد شیرعلی مرتب به ملاقاتم می آمد و برای تسکین و بهبودی ام تلاش می کرد . خبر پیروزی و شاد باش مردم ایران در آزاد سازی خرمشهر را شنیدم و حتی کارمندان و دکترهای بیمارستان خوشنود بودند .

 

http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/fguiofguo.jpg         http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/dtdty.jpg

 

پس از یکماهی از بیمارستان رهنمون مرخص شدم و چند مدت کوتاهی نیز در زادگاهم دوره نقاهت را سپری کردم و مجددا داوطلبانه به جبهه اعزام گردیدم .

 

 

 

          مظاهر پیشه ور فرزند حسین اهل شهر نراق 04/02/1390
                                              
جواد نیکویی فرزند مرتضی اهل شهرستان محلات 31/1/1391

 

۰ نظر ۱۷ خرداد ۹۱ ، ۱۳:۰۳
سلحشوران شهر نراق


یازده ساله بودم . دهه 1350 رسم بر این بود که صبح زود تعدادی دانش آموز از نراق به مزرعه محمدآباد می رفتند و در چیدن گل در ازای دریافت پول کار می کردند تا ممری برای تحصیل و مخارج روزمره باشد .

http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/hfff.jpg

انتهای کار بود و داشتم آماده می شدم که مرحوم علیرضا خسروی فرزند قنبرعلی یکی از دست اندرکاران آمد و گفت احمدجان زودتر برو تا مدرسه ات دیر نشود .

من تعجب کردم که چی شده امروز آقای خسروی با من صمیمی تر برخورد کرد . همه سوار ماشین وانت بار شدیم و مابین محمدآباد به نراق شعر می خواندیم و قهقهه سر می دادیم و خوش بودیم و می رفتیم تا ساعت هشت صبح وارد مدرسه شویم .

ماشین وارد نراق شد و جلوتر آمد و از دور دیدیم که بسیجیان مقابل ستاد مقاومت دارند حجله درست می کنند و نظم می گیرند . همه به هم نگاه

کردیم و گفتیم بچه ها امروز دوباره شهید می آورند ، ببینیم این بار نوبت کدام رزمنده است ؟

ماشین که مقابل بسیج نراق قرار گرفت در کمال بهت و حیرت دیدم عکس برادرم محمدرضا رمضانی در حجله است . بدنم بی حس شد ، حتی نمی

توانستم فریاد بزنم ، گلویم خشک شد و دوستان نیز همه به من نگاه می کردند .

http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/fgukgjk.jpg

ماشین در میدان ایستاد و همه پیاده شدیم و من زود به سمت منزلمان رفتم دیدم ای داد بیداد سر کوچه پلاکارد تبریک و تسلیت زده اند و طرف دیگر پرچم سه رنگ جمهوری اسلامی ایران گذاشته اند . وارد منزل شدم مادرم شیون کنان فریاد زد احمد جان شهادت برادرت محمد مبارک . تو بی برادر شدی . احمد دیدی آخر محمد به آرزویش رسید . حالا تو بگو من چه کنم در غم فراغ دردانه ام .

http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/vhlvbjl.jpg

آخه مادرم پنج سال قبلش برادرم حسن رمضانی را در عنفوان جوانی بر اثر بیماری ریوی از دست داده بود و برایش داغ دومین جوان سخت بود .  برادرانم حسین و علی نیز در گوشه ای فغان سر داده بودند .مجتبی هم که کوچک بود و گریه می کرد . خواهر که نداریم ولی زن های فامیل و همسایه زیر بغل مادرم را گرفته بودند و به او روحیه می دادند و می گفتند فرزند تو راهش را انتخاب کرده و قبلا نیز به شما گفته بود . ببین چه زیبا در وصیت نامه اش نوشته است:

" سوگند به خون و پیام شهدا و مقاومت و محرومیت که خط رهبری و امامت حضرت آیت الله خمینی را تا حصول پیروزی نهایی دنبال خواهیم کرد و سوگند به نیروبخش جهان و آفریدگار نیروها که اجازه نخواهیم داد یک لحظه رسالت مقدس شهادت و فلسفه مقاومت فراموش گردد.

روح پاسدار شهید کاظم محمودی قرین رحمت واسعه خداوندی باشد . او به خانواده ما کمک کرد و همه را به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شهرستان محلات برد و پدرم آقای غلامعلی رمضانی و مادرم خانم نیره قجری از مقابل پاسدارانی که به خط ایستاده بودند به مثابه سان دیدن عبور کرده و رسیدند به تابوت .

مادرم جنازه محمدرضا را در بغل گرفت و می بوسید و می بوئید و شعر خوانی می کرد . کسی یارای تحمل نداشت همه گریه می کردند . چون محمدرضا موقر با فضیلت و مومن بود . محمد اوضائی دوست صمیمی برادرم روحیه اش را از دست داده بود ولی جرات نمی کرد مقابل مادرم قرار بگیرد . قبلا با هم صحبت کرده بودند که هر کدام شهید شدند چگونه و با چه رویی نزد مادران ظاهر شوند . در یک فرصت پیش آمده به یکباره لابلای جمعیت انبوه محمد با مادرم رو به روی هم ایستادند . مادرم جلو رفت شانه ایشان را تکان می داد و به او می گفت : بشیر ، محمدم کجاست ؟ و هر دو گریه می کردند .

همزمان با برادرم یک شهیدی به نام محمدرضا نازنینی اهل مشهد اردهال نیز در شهرهای محلات ، دلیجان و نراق تشیع شد تا سرانجام در کنار بارگاه سلطانعلی محمد باقر(ع) فرزند امام پنجم سر بر آستان دوست نهاد و محمدرضا رمضانی نیز در گلزار شهدای شهر نراق در کنار دوستانش آرام گرفت .

سوم خرداد 1361 تمام ایرانیان در آزاد سازی خرمشهر خوشحال بودند و شادی می کردند و ما نیز ضمن غم از دست دادن برادرم محمدرضا رمضانی و برادران دینی دیگرم از جمله شهیدان نراق در عملیات بیت المقدس علیرضا قجری فرزند سلطانعلی ، غلامرضا قجری فرزند علی ، محمدرضا باقری فرزند غلامرضا و علی اصغر عبداللهی فرزند رضا خوشحال از این پیروزی شمگیر بودیم . زندگی کنونی من و همسر و فرزندانم به برکت و یاد شهید محمدرضا رمضانی پویاست .

 

http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/dsc02646.jpg      http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/cfjxcfg.jpg

 

احمد رمضانی فرزند غلامعلی اهل شهر نراق 07/02/1391

 

۰ نظر ۱۵ خرداد ۹۱ ، ۱۲:۳۹
سلحشوران شهر نراق




خبر رهایی خرمشهر، آن قدر تازه نفس و شیرین بود که شادی، به سرعت نور فراگیر شد و ردای سبز خوش بختی، بر دوش پهناور میهن کشید. 92 روز شهامت و جانبازی فرزندان این دیار، طنین خوش پیروزی به ارمغان آورد و خرمشهر، آن جان خونین ملت، به آغوش جانانه ایران زمین، بازگشت. «خرمشهر را خدا آزاد کرد. »

 


تو، جگرگوشه این وطن بودی که ناگهان، دستی پلید، از پیکر این خاک جدایت کرد.
تو، با آن نخل های سرفراز، با مردمی که سراپا غیرت و ایمان بودند، جایت در دستان اهریمن نبود.
دست ها و بازوانی، با پیراهن رشادت و عزم و عشق، «یا علی» گفتند و قدم در راه بازپس گرفتن تو، کربلا به پا کردند. سرانجام تو به آغوش وطن بازگشتی.
تاریخ ایران، به جز همین قریب به سه دهه که از انقلاب اسلامی می گذرد، سراسر تاریخ پادشاهان و جباران است؛ تاریخ از دست دادن مرزهای جغرافیایی. اما خرمشهر، تاریخ ایران را دگرباره نوشت و برگ جدیدی به تقویم تاریخ ایران افزود؛ تاریخ مبارزه حق و باطل، تاریخ مقاومت مظلومان.
از آزادی خرمشهر به بعد، تاریخ را مجاهدان فی سبیل الله می نویسند که زیر سایه عَلَم «یالثارات الحسین علیه السلام » در دستان آن پیر عاشورایی، خونشان بر خشت خشت خرمشهر ریخت، اما یک وجب از این خاک آسمانی، به دست دشمن متجاوز نیفتاد.

 

 

بگذار اهل ظاهر، خرمشهر را فقط ویرانه ای سقوط کرده بدانند؛ اما ما که می دانیم خرمشهر، میقات و میعاد یاران آخرالزمانی سیدالشهدا علیه السلام بود که زیر عَلَم خون خواهی ثارالله علیه السلام گرد آمده و کفن «هیهات منّا الذلة» را دربر کرده بودند.

آری، خرمشهر، مظهر جراحتی است که بر قلب امت اسلام وارد شد و این جراحت فقط با خون ترمیم یافت؛ آن هم خون کسانی که داغ کربلا را بر سینه داشتند.

خون شهدا، بر در و دیوار نیم سوخته خرمشهر، خبر از شکوه فتح و نصرت خدا می داد. شهدای خرمشهر، میانداران آسمان و زمین بودند که رحمت و نصرت حق را بر ما نازل کردند.
شهر کوچک نراق نیز پنج ستاره تقدیم آزاد سازی خرمشهر نمود که از بهترین مردان روزگار بودند:

 

http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/59.jpg 

 

غلامرضا قجری فرزند علی

 

 علیرضا قجری فرزند سلطانعلی

 

 http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/sdfgysfs.jpg

 

محمدرضا رمضانی فرزند غلامعلی

 

 http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/zghcgn.jpg

محمدرضا باقری فرزند غلامرضا

 

http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/30.jpg

 

علی اصغر عبداللهی فرزند رضا


دوباره نخل ها متولد شدند و عطر رطب های تازه، کام شهر را شیرین کرد.  تمام اروندرود، برای شادی خرمشهر، کل کشید.
خلیج فارس، تا آستانه بندر آمد و به شهر، سلام داد.  همه ویرانه ها زیبا شدند و پنجره ها از زیر آوارهای فراموشی، سر برآوردند و «به آفتاب سلامی دوباره دادند.» خرداد، غرق هیاهو شد. سوم خرداد، از اول فروردین، بهاری تر شده بود.

همه پرنده های مهاجر جهان، به تماشای تو آمدند؛ برخیز، که روزهایی تازه، در راهند. برخیز خرمشهر، برخیز...!


۰ نظر ۱۲ خرداد ۹۱ ، ۱۲:۳۹
سلحشوران شهر نراق

جمعه تاریخ 5/3/1391 بسیجیان با یکی از رانندگان دفاع مقدس در شهر نراق ملاقات نمودند .
علی عضایی فرزند عباس مشهور به علی اشرف در هشت سال دفاع مقدس بارها با اتوبوس و ماشین بنز خاور در غالب ستاد پشتیبانی جنگ به جبهه ها اعزام شد و کمک های اهدایی مردم را به رزمندگان رسانده و یا در انتقال و جابجایی نیروهای بسیجی فعالیت داشت .

 

http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/dsc00621.jpg

 

ایشان در نوروز 1391 به هنگام انتقال نیروهای داوطلب راهیان نور جهت بازدید از جبهه ها در منطقه شوش دانیال در استان خوزستان دچار سکته مغزی می گردد.

برای ایشان و همه بیماران دعا می کنیم که خداوند شفای عاجل عنایت نماید .

 

 

http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/dsc00634.jpg


۰ نظر ۱۰ خرداد ۹۱ ، ۱۳:۰۶
سلحشوران شهر نراق
سومین نشست رزمندگان شهر نراق از دریچه حاشیه 04/03/1391


http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/dsc00171.jpg


http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/dsc00163.jpg


http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/dsc00176.jpg


http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/dsc00174.jpg


http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/dsc00159.jpg


http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/dsc00179.jpg


http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/eeer.jpg


http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/dsc00184.jpg



http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/dsc00156.jpg


http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/dsc00155.jpg


http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/dsc00147.jpg


http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/dsc00142.jpg


http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/dsc00138.jpg


http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/dsc00137.jpg


http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/dsc00124.jpg


http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/dsc00120.jpg


http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/dsc00117.jpg


http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/xccgg.jpg


http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/dsc00116.jpg


http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/dsc00115.jpg


http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/dsc00114.jpg


http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/dsc00090.jpg


http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/dsc00131.jpg


http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/dsc00085.jpg


http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/dsc00081.jpg


http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/drfyufyu.jpg


http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/dfyudyuuu.jpg


http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/cvgfy.jpg


http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/cfhicghivgui.jpg


http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/cfghichjk.jpg


http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/asrsrd.jpg


http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/dsc00157.jpg


http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/dsc00306.jpg


http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/dsc00333.jpg


http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/dsc00349.jpg


http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/dsc00364.jpg


http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/dsc00367.jpg


http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/dsc00389.jpg


http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/dsc00393.jpg


http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/dsc00436.jpg


http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/dsc00442.jpg


http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/ttre.jpg



http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/dsc00598.jpg


http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/fguoh.jpg


http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/fguocguo.jpg


http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/dtguxgj.jpg


http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/gfsss.jpg



http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/sxdtuxdt.jpg


http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/srtsrt.jpg


http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/sfyusdfyu.jpg


http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/oooiu.jpg


http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/newimage.jpg


http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/kkkkh.jpg


http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/kjfthc.jpg


http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/jjjhhf.jpg


http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/hopbhjoi.jpg


http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/hjlnl.jpg


http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/hipi.jpg


http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/hipbvkj.jpg


http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/hiii.jpg


http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/yytre.jpg


http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/hihioi.jpg


http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/hdfg.jpg


http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/guvjk.jpg


http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/ghkhkol.jpg


http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/gh44.jpg


http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/tttppp.jpg


http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/xdtuxcg.jpg


http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/hftrrr.jpg


http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/eeestyuj.jpg


http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/vijuug.jpg


http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/xgi.jpg


http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/dddddfhgh.jpg


http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/dsc00597.jpg


http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/dsc00563.jpg


http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/dsc00589.jpg


http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/dsc00584.jpg


http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/fguofvuio.jpg

شهیدان نراق من را دریابید ؛ تنهایماولین گردهمایی خاطره گویی رزمندگان فتح المبین شهر نراقبرگزاری هفدهمین یادواره ی 80 شهید و 6 شهید گمنام در شهر نراقشما زنده اید ؛ جای سبزتان جایگزین خون سرختانبرگزاری هفدهمین یادواره شهدای شهر نراق در سال 1394اخبار نمایندگی روزنامه اطلاعات در شهر نراق مربوط به 45 سال قبل - 34اخبار نمایندگی روزنامه اطلاعات در شهر نراق مربوط به 45 سال قبل - 33
۰ نظر ۰۸ خرداد ۹۱ ، ۲۳:۴۰
سلحشوران شهر نراق


 

اینجا نراق سرزمین عاشقان است و اینان مدافعان حیثیت و حریتند .

80 شهید داده اند . 80 جانباز تقدیم کرده اند و 8 آزاده در هشت سال دفاع مقدس در کارنامه دارند . نام 180 رزمنده در جهاد و جنگ به ثبت رسانده اند .38 راننده اتوبوس ، کامیون ، مینی بوس ، آمبولانس ، نیسان وانت در دفاع هشت ساله فعالانه کوشش داشته اند . بیشترین کمک های مردمی به جبهه های جنگ توسط زنان و مردان این دیار به رزمندگان اهداء گردیده است .
سال 1359 و 1360 مردم شریف شهر نراق مهمان نواز 400 نفر از جنگزدگان خوزستانی بود که مورد پشتیبانی قرار گرفته بودند .
پنج شنبه 4/3/1391 در سی امین سالگرد آزاد سازی بندر خرمشهر در استان خوزستان طی عملیات بیت المقدس رزمندگان دفاع مقدس برای سومین بار گرد هم آمدند و صفا کردند و یاد شهدا و سلحشوری در جبهه ها را با صمیمیت به خاطر هم آوردند .
اینبار رانندگان زحمتکش دفاع مقدس نیز آمده بودند تا خاطرات بازگو نشده از رشادت های خویش را مطرح نمایند . امام جمعه ، تولیت بقعه امامزاده زبیده خاتون ، شهردار و اعضای شورای شهر و مسئولین دیگر نیز دعوت شده و بعضا خودشان رزمنده بوده اند .
حرکت از مدرسه عشقشان بسیج آغاز شد و در گلزار شهدا گرداگرد قبور مطهر شهیدان گلگون کفن حلقه زده و پس از گلباران و فاتحه خوانی پیمان بستند در زعامت رهبر معظم انقلاب در راستای اهداف شهدا گام برداشته و رهرو خط پاک آنان باشند .صفوف به هم فشرده بسیجیان دریادل آنگاه از گلزار شهدا به سمت مسجد بازار نراق ادامه یافت . در خیابان امام خمینی شعارهای حماسی خوانده شد . حرکت بسیجیان یاد آور اعزام رزمندگان و مانورهای مقطع دفاع مقدس را در ذهن و خاطره تداعی نمود .
بسیجی مجتبی عابدی فرزند شهید غیاثعلی اعلام برنامه نمود و با قرائت قرآن توسط قاری بسیجی سعید احمدی مراسم شروع گردید و بعد آزاده جانباز حاج عباس باقری ضمن ارائه خاطره به مدعوین خیر مقدم گفت .

سردار پاسدار حاج محمد نجفی اهل شهرستان محلات به بیان خاطرات و سجایای اخلاقی اولین شهید استان مرکزی و شهر نراق محمدعلی قجری و نحوه شهادت ایشان در سنندج پرداخت و چون مطالب برای اولین بار منعکس می گردید برای حضار از جذابیت خاصی برخوردار بود .سپس زحمتکشان عرصه های گمنامی به ذکر خاطرات خود پرداختند . فضا و محیط نشست توام با معنویات مورد توجه دوستان و یاران قرار گرفته بود .

در اینجا لازم می دانیم از آزاده حاج احمد ابوالحسنی و از کارمندان لیتوگرافی آبرنگ آقای مجید شمیم فرزند محمد و خانم آمنه ابوالحسنی فرزند احمد در جهت مساعدت تبلیغاتی و فرهنگی به این گردهمایی تشکر داشته باشیم.

 همچنین از دیگر پشتیبانان مالی ، تدارکاتی و اینترنتی آقایان علی محمد قجری فرزند احمد ، احمد رضایی فرزند رضا ، محمد قجری فرزند علی ، حسن ترابی فرزند فتح الله ، سید مرتضی بابایی فرزند سید رضا ، هادی ایزدی فرزند عباس ، مهدی جعفری فرزند علی ، احمد رمضانی فرزند غلامعلی ، جمشید توکلی فرزند علی محمد ،  محمدمهدی ایزدی فرزند حسن ، محمود مرادی فرزند علی محمد ،عباس باقری فرزند حسینعلی صمیمانه تقدیر و تشکر می نمائیم .

. از بسیجی جانباز فردین رحیمی فرزند ماشاءالله به خاطر ثبت و فیلمبرداری از وقایع اتفاقیه رزمندگان دفاع مقدس شهر نراق نیز تشکر می گردد .


یادآوری می گردد دو نشست قبلی خاطره گوئی رزمندگان شهر نراق تاریخ های 16/9/1390 و 21/11/1390 برگزار گردیده است.

 

           بسیج شهر نراق            مرکز حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس شهر نراق              وبلاگ سلحشوران شهر نراق

 

http://www.islamupload.ir/user_uploads/iurokhsaar4eb2/dsc00118.jpg

 

۰ نظر ۰۷ خرداد ۹۱ ، ۱۳:۰۳
سلحشوران شهر نراق

هدایت به بالای

folder98 facebook