سلـحــشـوران شـهـر نــراق

عـکـس، خـاطـرات ، دل نـوشـتـه هـای دفـاع مـقـدس ، انـقـلـاب و اطـلـاعـات عـمـومـی

سلـحــشـوران شـهـر نــراق

عـکـس، خـاطـرات ، دل نـوشـتـه هـای دفـاع مـقـدس ، انـقـلـاب و اطـلـاعـات عـمـومـی

سلـحــشـوران شـهـر نــراق

شهر نراق زادگاه علامه ملا محمد مهدی نراقی و ملا احمد نراقی (فاضلین نراقی)
بیش از 100 نفر از مشاهیر نامدار دارای جمعیت سه هزار نفره در مقطع 8 سال دفاع مقدس دارای 180 رزمنده بوده و علاوه بر آن 8 آزاده و 100 جانباز(مجروح)و 80 شهید تقدیم آرمان های میهن اسلامی نموده است.


بایـگـانی
آخـریـن مـطـالـب

علمای عظام امامیه و فقهای گرام اثنی عشریه چه می‌ فرمایند در این مسئله شرعیه که چاه بیت الخَلایی در خانه(منطقه کاشان) باشد و این بیت الخَلاء(مستراح) و چاه مشترک باشد میانه جمعی کثیر ،  یکی از شُرکاء خانه و بیت الخَلاء بدون اذن شرعی و رضای سایر شُرکاء در دهنه چاه تصرف جدید نماید وضع سابق آنرا برهم زَنَد . آیا بدون رضای باقی شُرکاء تسلط دارد و می‌تواند یا نه ؟ و نیز بفرمایید که هرگاه بر سَر پایه بیت الخَلاء مشترک تصرف جدیدی بنماید و پایه تازه بر روی آن بگذارند و شرکایی که راضی نیستند تسلط منع دارند یا نه ؟
 بینوا و توجروا(کمک به بینوا برایتان پاداش داده می شود)

پاسخ مجتهد نراقی علامه حاج ملا محمد نراقی فرزند علامه حاج ملا احمد فاضل نراقی
تصرف در ملک مشترک خواه بیت الخَلاء یا غیر آن و تغییر وضع سابق آن و پایه گذاردن بر موضع مشترک بدون اذن همه شرکاء جایز نیست و می‌توانند شُرکاء منع نمایند در انجام .
مهر : عبده الراجی محمد ابن احمد

سایت سلحشوران شهر نراق ، از استاد ارجمند حاج سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود به جهت بازخوانی سوال از مجتهد حاج محمد نراقی عبدالصاحب در بیش از یک قرن و نیم پیش سپاس گزار می باشد .

منبع استخراج شده : سند بدون بازخوانی شماره 162 در کتاب مجموعه اسناد کتابخانه افشین عاطفی – کاشان به کوشش سید صادق حسینی اشکوری چاپ سال 1385
یادآوری می گردد علامه حاج محمد نراقی فرزند علامه حاج ملا احمد نراقی سال 1215 قمری در نراقِ کاشان(قبلا نراق بخشی از کاشان بود) متولد شد . وی به عبدالصاحب و حجت الاسلام مشهور بود و علاوه بر اجتهاد شاعر هم بود .سال 1297 قمری در سن 82 دار فانی را وداع گفت .

۰ نظر ۰۶ بهمن ۹۹ ، ۲۲:۵۵
سلحشوران شهر نراق

کُلاتیکَنَه یک گویش محلی است و نام  آن " تَشی " می باشد و عبارت است از نوعی جانور پستاندار‌شبیه جوجه تیغی که همه‌ ساله خسارت هایی به کشاورزان و باغداران نراق وارد می کند. جوجه تیغی یا خارپشت از رده پستانداران و راسته حشره خوران در صورتی که تشی از رده پستانداران و ردهِ جوندگان‌ است. تشی آفت کشاورزی است در صورتی که جوجه تیغی عامل مبارزه با آفات کشاورزی و در کنترل آفات به ویژه‌ حشرات و لاروها نقش مهمی دارد.

آنها همه چیز می خورند مانند حشرات،مهره داران کوچک مانند موش ،جوجه پرندگان ،مارمولک و لاشه حیوانات . آن ها با کندن زمین بچه موش ها و دیگر جوندگان مضر را در لانه هایشان شکار می کنند. دشمن مار وعقرب هستند. وقتی طعمه خود را به دام‌ می اندازند به صورت گلوله ای خار مانند در آمده و خود را به طرف طعمه پرتاب می کنند و با کمک تیغ های بدنشان طعمه را از پای در می آورند و از آن تغذیه می کنند. همه ساله تعدادی از آنها در اثر تصادف با خودرو جان خود را از دست می دهند و طعمه پرندگان و جانوران دیگر می شوند. جثه آنها بر خلاف تشی کوچک است و تقریبا به کیلو می رسد.

تشی چیست؟
تشی جانور پستاندار و جونده است و بر خلاف جوجه تیغی آفت گیاهان ودرختان هستند . زیستگاه این جانور در مناطق جنگلی ،کوهستانی و گاهی اوقات در پیرامون باغ ها و زمین های کشاورزی است و از قدیم تا کنون در مزارع نراق و مناطق کوهستانی آن دیده می شود . این جانور هر ساله خسارت هایی به کشاورزان نراق وارد می کند.

پوست درختان و نهال های کوچک را کَندَه و می خورد و باعث خشک شده آنها می گردد. به همین خاطر هست که کشاورزان نراق در اواخر پاییز یا اوایل زمستان دور ساقه نهال های کوچک را با مُشَمَع و نایلون محکم می بندند تا از خطر این جانور موذی در امان  باشند، چون‌ در فصل یخبندان قادر به کَندن زمین نیست. در قدیم که مزارع جالیز در نراق زیاد بود کُلاتیکَنَه این جانور موذی شبها به این مزارع حمله می کرد و خسارات به تره بارها وارد می کرد. به میوه هندوانه کاری نداشت ولی عاشق خربزه بود. برای این کار با دندان های تیز و برنده خویش چند خربزه را پاره می کرد و هر کدام که شیرین تر‌ بود را می خورد.
برای جلوگیری از این کار کسانی که تره بار داشتند مجبور بودند شبها ، سر و صدا کنند و یا با چوبی به یک پیت حلبی می کوفتند که اگر کُلاتیکَنَه  بخواهد به طرف جالیز بیاید ، بترسد و برگردد.این کار را چندین بار در شب تکرار می کردند. یا بعضی شب ها یک تله آهنی دایره ای شکل پای بوته داخل خاک مستقر می کردند و یکی از خربزه های گاز زده شب قبل را نزدیک آن قرار می دادند تا شاید بتوانند با این کار او را به تله بیندازند. در موقعی که تره بار کم می شد سراغ سیب زمینی یا گیاهان ریشه دار مانند هویج و پیاز و... می رفت و زمین را می کند و سیب ها را از خاک در می آورد و می خورد. به میوه کدو هم حمله می کرد و آن را غارت می کرد .

خلاصه با کم شدن هر محصولی سراغ محصول دیگر می رفت و اگر چیزی نمی یافت پای درختان را می کَند و از ریشه و پوست آنها تغذیه می کرد. حتی می گفتند زرد آلو و میوه هم می خورد.از اولُولُو(مَترسک )هم نمی ترسید.

باورهای غلط در مورد میل پرتاب کردن جوجه تیغی و تشی
آیا جوجه تیغی ها و تشی ها میل پرتاب می کنند؟ برای پاسخ به این سوال در ابتدا باید به سراغ این برویم که باور پرتاب تیغ از کجا نشاَت می گیرد؟ در زمان های قدیم ، افرادی که تیغ این دو جانور را در جنگل ها یا سایر مناطق می دیدند،خیال می کردند که جانوری وجود دارد که می تواند میل پرتاب کند،اما این باور غلط است.حال ببینیم که میل این دو حیوان چطور می افتد؟ سیستم دفاعی تَشی ها به گونه ای است که در زمان فرار از شکارچی امکان افتادن تیغ های او وجود دارد؛اما چگونه؟
معمولا موقعی که شکارچی تشی ها از جمله پلنگ آنها را دنبال می کند به خاطر سرعت بیشترش نسبت تشی،زودتر به او می رسد،در چنین موقعی تشی چه می کند؟این جانور که زودتر از پلنگ خسته می شود،تیغ ها(میل های) خود را سیخ کرده وبه یکباره می ایستد و به این صورت پلنگ با او و تیغ هایش برخورد می کند. وزن آن در حدود ۱۱ تا ۲۵ کیلوگرم است در صورتی که جوجه تیغی یک کیلو یا بیشتر وزن دارد!

این جانور شبگرد است وبه صورت انفرادی زندگی می کند،ولی گاهی ممکن است یک گروه فامیلی کوچک در یک لانه ساکن شوند. در این شرایط تیغ هایی که سست تر هستند به زمین می افتد و به دست و پای پلنگ فرو می رود. در مورد انسان یا هر جاندار دیگری که به او نزدیک شود همین عکس العمل را نشان می دهد. بنابراین تشی به هیچ عنوان قادر نیست میل هایش را پرتاب کند، او از آن به عنوان آلت دفاعی برای در امان ماندن از شکارچی خود استفاده می کند.
جوجه تیغی هم به خاطر جثه کوچکشان،از تیغ های بدنش به عنوان وسیله دفاعی استفاده می کند.اگر جانداری مانند روباه به او نزدیک شود خود را به صورت یک گلوله خار در می آورد تا روباه نتواند او را بگیرد و در این حالت تیغ هایش به دست و پای روباه فرو می رود و تیغ هایی که سست تر هستند می افتد. است. بنابراین لازم بود که اطلاع کافی از این دوجانور که از یک خانواده ودو رده مختلف هستند داشته باشیم.


سایت سلحشوران شهر نراق ، از نویسنده ارجمند ، محقق توانا  و پژوهشگر تاریخ و فرهنگ شهر تاریخی نراق آقای مرتضی علی آقایی از بابت این نوشته سپاس گزار می باشد .

۱ نظر ۰۵ بهمن ۹۹ ، ۲۱:۱۰
سلحشوران شهر نراق

حجت الاسلام ... شرف عرض مقدس بندگان عالی می رساند که چه می فرمایید در این مسئله ، شب گذشته که شب یکشنبه بود اول مغرب کبوتری افتاده در چاه آب هنوز متلاشی و آب مُتعفن نگردیده چه باید نمود ؟
دو کلمه حکم شرعی او را در صدر عریضه مرقوم فرموده و به خاتم شریف مزیّن فرمایید .
ایّام افاضت و جلالت ... مستدام باد رب العباد
اَمرکم مطاع مطاع مطاع

پاسخ مجتهد نراقی حاج میرزا فخرالدین
هرگاه در آب تغییری هم نرسیده پاک است ، احتیاط کبوتر را بیرون آورند و هفت دَلو بکشند واله العالم

از استاد ارجمند حاج سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود به جهت بازخوانی سوال از مجتهد نراقی در حدود یک قرن قبل سپاس گزار می باشد .

توضیحات :

علامه حاج میرزا فخرالدین  نراقی فرزند محمد بن احمد بن محمد مهدی بن ابی ذر ابن محمد نراقی از اعاظم فقهای امامیه  در دیار تاریخی و مشاهیر خیز و نخبه پرور نراق تولد یافت .
عالِم فاخر نراقی ، جامعیت قابل توجهی در علوم مختلف اسلامی از جمله ادبیات عرب، فقه ، اصول، علوم قرآن و حدیث ، رجال، درایه، فلسفه و کلام اسلامی داشته است .
میرزا فخرالدین نراقی فرزند حاج محمد عَبدالصاحب  تاریخ 25 شوال 1325 برابر با 9 آذر 1286 بدرود حیات گفت و بنا به وصیت خودش پس از تشییع جنازه باشکوه در کاشان که با حضور علمای معاصر وی و تعطیلی تمام بازاریان و کسبه صورت گرفت پیکر به شهر قم منتقل و در قبرستان شیخان قم و مجاورت آرامگاه جدّش میرزا ابوالقاسم جیلانی (میرزای قمی) به خاک سپرده شد.

۰ نظر ۰۴ بهمن ۹۹ ، ۲۲:۴۹
سلحشوران شهر نراق

جهانگرد حاج محمد علی فرزند حاج محمد رضا معروف به حاج سیاح سال ١٢١۵ شمسی در شهر محلات استان مرکزی متولد گردید .
سال ١٢٣٨ در سن ٢٣ سالگی از ایران به سوی قفقاز مسافرت می کند .
 ١٨ سال بعد سال ١٢۵۶ شمسی به ایران باز گشته و از طریق بندرعباس ؛ بوشهر ؛ شیراز ؛ اصفهان ؛ کاشان ؛ نراق به زادگاهش محلات می رسد و در آغوش مادر و اقوام قرار می گیرد .

روز پنج شنبه تاریخ ۱۰ شوال ١٢٩۴ هجری قمری برابر با ٢۶ مهر ١٢۵۶ شمسی حاج سیّاح در آخرین روزهای بازگشتش وارد نراق می گردد و قطعه ای از آنچه در سفرنامه اش در خصوص نراق مرقوم داشته مورد توجه مجید پورشافعی نویسنده کتاب در چشم دیگران قرار گرفته است :

نراق آن نیست که در جوانی دیده بودم بالکلیه خراب و ویران شده ؛ از دَه خانه یکی باقی نمانده ؛ مردم کمی که هستند فقیر و پریشان و اوضاع تمام عوض شده .  نراق بسیار جای آباد ؛ پُر منفعت با صفایی بود که آن را هند کوچک نام داده بودند

۰ نظر ۰۳ بهمن ۹۹ ، ۲۱:۱۰
سلحشوران شهر نراق

از آقایان مشروحه زیر دعوت می‌شود ساعت 9 بامداد روز سه شنبه 21/2/1350
جهت انجام پاره ای مذاکرات در دفتر شهرداری حضور بهم رسانند :

۱- سرکار گروهبان دوم قنبری( اهل ورامین) رئیس پاسگاه ژاندارمری
۲- آقای ماشاالله رحیمی( فرزند اسکندر)
۳- ابراهیم فروغی(فرزند محمد تقی)
۴- حاج حسینعلی هدایتی( فرزند محمد)
۵- حسن بیابانگرد
۶- عبدالله پریشانی( فرزند عباس)
۷- آقای محمود غفاری(فرزند سید جعفر)
۸- آقای حاج علی قاسمی(فرزند رحیم)
۹- علی اکبر چهارپاداران(علی اکبر پور صادقی فرزند محمد)
۱۰- نادعلی حسینی(فرزند حسین)

سرپرست شهرداری نراق یوسفی(مرتضی یوسفی فرزند شکرالله)

شهرداری نراق
صورتجلسه
بنا به دعوت قبلی ساعت نه بامداد روز سه شنبه 21/2/1350 جلسه ای با حضور امضاء کنندگان زیر بمنظور قطع برق های مجانی و لوله کشی آبهایی که بعد از واگذاری شبکه لوله کشی آب آشامیدنی نراق توسط آقای حاج روح الله شنتیایی در شهرداری انجام گردیده در دفتر شهرداری نراق تشکیل گردید
و چون قریباً ارکان واگذاری آب و برق شهرداری به وزارت آب و برق در پیش روست مقرر گردید تا آخر اردیبهشت ماه 1350 کلیه مساجد و نهادها جهت استفاده از آب و برق امتیاز برق خریداری و از آب الکترو پمپ مربوطه استفاده نمایند و ساکنین کوچه هایی که شخصاً اقدام به لوله کشی نموده اند کلیه تشکیلات لوله کشی را به شهرداری واگذار و حقی به مالکیت آنها نداشته باشند مشروط بر اینکه اولاً حق استفاده از آب را توسط شیلنگ ندارند و چنانچه مشاهده شد شیر مربوطه قطع گردد و ثانیاً شهرداری استثنائی بین این قبیل کوچه ها و سایرین قائل نشود . ضمناً مقرر گردید متخلفین از طریق خانه انصاف تعقیب و جریمه گردند .

رئیس پاسگاه ژاندارمری نراق - قنبری(اهل ورامین)
رئیس خانه انصاف نراق - محمود غفاری(فرزند سید جعفر)
ماشاءالله رحیمی(فرزند اسکندر)
محمد طالبی(فرزند ...)
عبدالله پریشانی(فرزند عباس)
حاج حسینعلی هدایتی(فرزند محمد)
حاج علی قاسمی(فرزند رحیم)
حسن بیابانگرد(فرزند ...)
نادعلی حسینی(فرزند حسین)
از طرف حاج رضا آعلی، نعمت الله آعلی نراقی

از استاد ارجمند حاج سید مجتبی غفاری بابت بازخوانی متون سپاس گزاریم.

۰ نظر ۰۲ بهمن ۹۹ ، ۲۱:۱۰
سلحشوران شهر نراق

از بُـنـاب الی نـــــراق
مورخه 17 شهـر ربیع الثانـــی 1336
17 ربیع الثانی 1336(برابر 10 بهمن 1296)
حضور مبــارک بندگان حضرت آقای معـاون التجّـار روحـــــےفداه  شـرف شود قربان لطف و محبتت گـــــردم
مرقـومه مطاعـه منیـره منـوره مورّخـه ۲۰ شهر ربیـع الاول(1336) نمره ۵۱ ، بتاریخ ۱۴ شهر ربیـع الثـانـے(1336) بود اعزّ ساعات رسید.از مراتب مسـطوراتی اطلاع حاصل گشت. بعد از زیارت کردن چون شعـر بر... آن وجود مسعود محترم و آقازادگان آزاده گان گرامـے و خانواده های محترمه مژده سلامتــے احباب آن ارض و ارتفاع بشـارت امری آن ولایت بود به اینجانب خوشوقـتے،خوشحالـےو سرور مشعـوف روی داد.

در خصوص عایدات محصولات چند ساله باغ صورت آنرا بعد از یک دقیقه تقدیـم عریضه    دخل و خرج چند ساله سوار میــــرزا مختار گرفته به لحاظ مبارک فرستاده.معلوم است تا حال به محضر مبارک رسیده، یا من چون صورت باغ را ملاحظه کرده و به سلیقه این فانـــــے موافق نبوده است.مزیداً دو سه کلمه شرح معروض نداشته.وجود میـــــرزامختار و محمـدعـلے عدم است،این ذره فانـے از دیانـت امانـت آنها خوشم نیامد!
میگوید تا امضاء جناب وکیل التجــّار نیاید منم شاهــی(هیچ پولی) نخواهم داد.در خصوص باغ هر دستور فرموده بودید محض مرقومه حضرتعالـے،فانـے به مراغـــه رفته با حاجـےموسی حکیــم گفتگو کرده ۹۰۰ تومان پول نقد میدهند.اگر رأی بارک(مخفف بارک الله) علاقه میکرد قباله آنرا نوشته،اگر لازم است به امضاء جناب وکیل التجـــّار هم برسانند.آنوقت قباله را بفرستند تا بدهم به حاجـےموسی وجه را دریافت نموده به حواله کرد یا اینکه با پسـت تقدیم شود. میـــرزامختار مقصود دارند که خودشان قبول نمایند چقدر از وجهش بدهند بقیه بماند.ولے امروز هرکسی پول نقد بدهند از برای حضرتعالـے بهتر است.
فی الواقع از حرکت میـــرزامختار رنجیده شده ام ! میل داشته باشند در نهصد تومان قباله آنرا نوشته و ارسال فرمایند تا همراه خودم به مراغــه برده حواله را بدهم بقیه آنرا بگیرم،وجـه را به حضرتعالـے با برات یا پست بفرستم.و از سید محسـن خبر نیست.جزای خودشان بوده. خیمه نظم عالم به دو ستون قائم و برپا:مجـازات و مکافــات. از قراریکه مذکور گویا خانه و باغچـه حضرتعـالے در ساوجـبلاغ سالم مانده است.با این پست مخصوصاً به ساوجبـلاغ نوشته ام خبر صحیح بنویسید و بفرستید هرچه خبر برسد به حضرتعـــالے اطلاع خواهم داد که درست خاطر مبارک مسبوق باشد. حاکـم مراغه سابق حاجــےمجیر ملک(احتمالا حاجی مشیرالملک حاکم مراغه) بوده آنرا معزول کرده اند. حالیه حکومت مراغه با حضـرت اقـدس اشـرف امجـد اسـعد والد شاهـزاده امامقـلےمیــرزا امیـرتومان راست شوکــت تعالــــے است،ولے حسیـن میـــــرزا اظهرالســلطان را به نایب الحکومه مـراغه فرستاده اند! عجالتاً محمـد حسیـن میـــــرزا ظهیر الســلطان وجود حضرت اقــدس والد شاهـــزاده امامقلے میـــرزا امیر تومان بعد از چند روز دیگر از تبـــــریز حرکت مینمایند عازم شیشـوان(دهی از بخش عجب شیر شهرستان مراغه) خواهند شد.

حالا میـــــرزا آقاخان نمیدانم در کجا هستند. در باب ارزاق گرانے آن ولایت را نوشته بودند همه جا همینطورها است. اینجا هم از قرار ذیل است.
گندم به وزن مراغه....      آرد ۱۸...      لپه ۱۸...      جو ۱۵...
برنج آشی ۲۴...       برنج صدری ۲۹...       روغن...      پنیـر ۲۶   
قند ۱۵...      کشک ۱۸...       نخود ۱۵...                          
کشمش ۱۶....
مهمانهای تا دیروز تماماً رفته اند.دیگر از هیچ مکان نیامده است.خیلے اذیت داده اند! حکـومت ساوجـبلاغ سردار مکری است. اکنون یکـماه میشود از تبـــــریز تشریف آوردند به بنـــاب ملاقات کرده از قراریــکه مذکور خوب حکومتے مینمایند.
عجالتاً حاجـےتقــے هم در تبریز است. سردار مکــری تاکنون دو سه گوش بریده اند.آقازادگان هم با سردار مکـری هستند. از قول این ذرّه فــانے بیمقـــدار حضور مبارک آقایان محترمـــان معظمـان دوسـتان الهـــے نـوربهے تکبیـــر...الهـے عین عبودیـــت محو... ...ذاکر شوند و مع الخصوص آقازادگان،آزادگان و خانواده های محترمـه بعرض سـلام و احوالپــرسے مصدّعـم.
اهل خانه و اهل بیت تماماً عرض سـلام میرسانند.بنده زادگان عرض چاکریـت مصدّع هستند و دست مبارک را میبوسند.
مخارج یومیه دوتــومان ودو قِران کم زیادتر میشود ولے حقوق ۹ قِران.
خــدا کَرم و کمک کند.حضرتعـالے سه مِلـک فروخته اند.الحمدلله داشتنـد ولے این فانے چه کند با این مختصـر مواجب؟!
خـــــدا ارحم الراحمیـن است.
هرچند از میرزا مختار رنجیده شده ام ولی آقای میرزا مختار بهتر است .....اش را نقد دریافت شود اگر بیگانه فروخته شود شاید با میرزا مختار به نفاق تفاق عداوت کلی بیفتد اگر قباله نویس میل داشته باشد اسم مشتری را ننویسد در اینجا .....داده ..اسم مشتری را نوشته میشود به محض رسیدن عریضه تکلیف را معین فرمایید که چقدر زود است انجام داده شود ،زیاده عرضی ندارد .
اقل الفانی صادق بقربانت

روی پاکت نامه : نراق - حضور مبارک بندگان جناب مستطاب عمده التجار والاعیان قبله گاهی آقای میرزا فضل الله معاون التجار تاجر نراقی روحی فدا مشرف شود
مفروضه 17 ربیع الثانی 1336(برابر با 10 بهمن 1296)
فرستنده نامه : صادق
21 جمادی الاول 1336(برابر با 13 اسفند 1296)

سایت سلحشوران شهر نراق ، از استاد ارجمند حاج سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود به جهت بازخوانی نامه 106 سال قبل که از بناب به نراق پست شده سپاس گزار است .

از جناب آقای حمید سلطانی شایان فرزند اکبر از بابت تایپ و تنظیم نامه بیش از یک قرن قبل که معاون التجار نراقی دریافت نموده قدردانی می شود .

۰ نظر ۰۱ بهمن ۹۹ ، ۲۱:۱۰
سلحشوران شهر نراق

اجاره بها صحیحه شرعیه قبول نمودم از سَرکار بندگان شامخ الارکان آقایی آقای ملا محمد رضا دام اقباله حقیر محمد جواد خَلف مرحوم حاجی محمد مهدی همگی و تمامی قطعات زمین واقع در درب باغ حاجی ابراهیم که تخمیناً سی و پنج مَن است و محدود است به حدود اربعه :
حدّی به شارع
حدّی به زمین میرزا ابوتراب
حدّی به زمین حاج ابراهیم و تقی دباغ
حدّی به باغ حاجی ابراهیم
ابتدا از اول مهرماه الی مدت چهار سال تمام شمسی به مال الاجاره نامچه در دویست مَن به وزن شاه گندم و جو بالمناصفه که در هر سالی بیست و پنج مَن جو و بیست و پنج مَن گندم کارسازی بندگان حفظم اله شود  این چند کلمه بر سبیل اجاره نامچه قلمی گردید
تحریرا فی سه حیرت دلیل سیچقان ییل(سال موش) مطابق سنه 1293(احتمالا 3 محرم 1293 برابر 10 بهمن 1254)
 
مهر عبده محمد جواد ابن محمد مهدی(پدرِ فضل الله نراقی معاون التجار)
 اعترف آقا محمد جواد بالاستجاره حره الخاطی 1293
مُهر عبده زین العابدین

سایت سلحشوران شهر نراق ، از استاد ارزشمند حاج سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود به جهت بازخوانی قباله اجاره زمین در باغ حاج ابراهیم نراق 150 سال قبل سپاس گزار می باشد .

۰ نظر ۳۰ دی ۹۹ ، ۱۰:۳۸
سلحشوران شهر نراق


ما را در سر سودای عاشقی است

                                                   و دفاع همچنان باقیست

                                                                                                                                                                                                              و تا انتها ایستاده ایم.....

۰ نظر ۲۹ دی ۹۹ ، ۱۰:۳۳
سلحشوران شهر نراق

الی نـــــراق
فی چهـــــارم شهر رمضـــــان المبارک 1335
4 رمضان 1335(برابر با 3 تیر 1296)
خدمت جناب مستطاب عمـدةالاعاظم آقای معــاون التجّار(فضل الله نراقی فرزند محمد جواد) روحیـفدا ملاحظه نمایند فـــــدایت شوم
مدتے است که از طرف و شرف آن محبوب یگانه اظهار لطفی نمیشود و جویا نمی شوید که ارادتمند کیـــــش خود را که در تهـــــران بود آیا به چه حالت و فلاکت افتاده است!
به هر حال لازم دانستم که شرح حال خود را به حضور انورت عرضه بدارم. اولاً بعد از صدمات در مـازنـــدران که اگر بخواهم مشروحاً عرض نمایم قوه استماع او را ندارید! به هر وسیله بود خود را به تهـــــران رسانیدم.ملاحظه شد که نه حجـره ای نه بساطی نه زنـــــدگانے به جا مانده!

خلاصه آخرالامر فـــانے را طلبکاران روانه همـــــدان نمودند که صورت محاسبات همـــــدان است رسیدگی نموده خلاصه او را بیاورم. به هر ترتیبی بود روانه همـــــدان شدم، مدت دوماه هم در همـــــدان بودم ، ملاحظه بساط همــدان را کردم.در همـــدان هم آنچه بوده و نبوده آقای آقا سیـــد حسن به قروض خود پرداخته فقط طلبی را که اداء تهـــــران از ایشان دارد و آقا جــلیل فلک زده از او دارد باقی مانده و چیزی هم در بساط ندارد. گفتم چنانچه سر و صدایی بشود خـدا نخواسته قیامتی که در مازنـــدران برپا شد در همـــــدان هم واقع میشود، لهذا صلاح چنان شد که باتفاق خود ایشان با دفاتر به تهـــــران بیاییم.فعلاً مدت بیست روز است که وارد به تهـــــران شده و مشغول رسیدگے به کل محاسبات تهـــــران هستم.
خلاصه کلام از آنجایی که آقایان عظام از هر طرف خود را مسئول ندانسته بودند و هرکدام خود را مالک دانسته،در بند عمل نشده و مبالغے ضرر فوق العاده فراهم آورده.

مثلاً یک قلم به مبلغ ... از دو ساله امر فلاحت ضرر تحویل داده اند.
مبلغ ... ضرر نات بـاکـــــو وارد شده
 مبلغ...حضرت مـــــدیر بارفروش ضرر تحویل داده
مبلغ...سهـمی ضرر معامله مشـــــهد شده
مبلغ...ضرر شعبه همـــــدان است که مقداری طلاجات اورا عثمانیـها به یغما برده بودند.
لابد اداره ای که تنخواه اورا صاحبان تنخواه ببرند و ماهی پنجاه و هفت تومان هرسه اداره حقوق و مخارج! به هر حال او همین میشود. در هر حال به دقت حساب شده،بعد از تنخواه مؤسسین و شرکایے که در اداره تنخواه شان موجود بود فقط طلب طلبکاران ...عاید گردیده،خـــــدا میداند آنچه داشتم تمام از میان رفت و... ... کرده است که زحماتی را هم که حقیـــر در این مدت ۶ سال متحمل شده ام هیچکدام متحمل نشده اند. خیلی افسوس میخورم از زحماتی که در این مدت متحمل شدم ولله العظیم در این بحبوحه هر بی سر و پایے با کفی دخل برد! نمیدانم حقیر چه بختی داشتم که حقوق بخور نمیر با این سال بار گرانـــے،نظر به حفظ اسرار حاضر برای گرفتن شدم؟! آخرالامر هم نتیجه اش این شد که دارایی حقیـــــر رفت. عجالتاً در فکر یک کاری هستم.مخصوصاً لازم شد که اظهار درد خودم را به حضرتعـــــالے بنمایم تا مسبوق شوید.
خلاصه تا مشغول عملی نشده ام چنانچه عمل بدیهی به نظر سرکار میرسد فوری اطلاع دهیـــد.در همه نوع او حاضرم.اگر مبلغ هـــزار تومان تنخواه فراهم شود امروزه خوب میشود کار کرد.البته به خوبی دقت فرمایید هر عملی را عامل هستم. از قراری که شنیدم جناب آقا میـــــرزا احمـدخان(میرزا احمد خان نراقی فرزند محمد مهدی) اداره تحدید(حدود - مرز) است،مازنـــــدران و شاهـــرود و بعضی جاها را برداشته ، ولے محل شخص ایشان را نمیدانم که عریضه ای به حضور مبارڪ ایشان بنویسم .

باری،گاهـے قصدم این بوده که یک سفری به نـــــراق بنمایم.چنانچه صلاح است یا حقیــر شرفیاب شوم یا حضـــرتعالے تشریف فرمایی تهـــــران شوید،شاید کاری بشود.
خلاصه خدمت جناب مستطاب محبوبی آقای آقا محمـــــد کاظم(محمد کاظم نراقی ناظم التجار فرزند محمد جعفر)  و جناب آقا ملاعـلی(ملا محمد علی فروغی فرزند ملا ابوالقاسم) و اخوی ایشان آقا محمـد(محمد فروغی فرزند ملا ابوالقاسم) و سایر دوستان آگهـــــے عرض عبودیـت فانے را ابلاغ فرمایید. آقازادگان عظام را عرض سلام برسانید. اهل خانه را سلام برسانید. والده ام و والده نورچشمـان خدمت سرکار و عمـوم احبّای الـهی و اهل بیت سلام میرسانند. بنده زاده ها پا بوســـــند. والســـــلام.منتظر جواب
جواب را به این مضمون سر پاکت مرقوم فرمایید.
خیابان ناصـــریه(ناصر خسرو) – دواخانه(داروخانه( آقا میـــــرزا غلامعـلی دوا فروش(پیرو آیین بهاییت).
توسط جناب آقا میـــــرزا محمود طهـــــرانے به آقا حسیـــــن نـــــراقی برسد.

سلـحــشـوران شـهـر نــراق

سایت سلحشوران شهر نراق ، از استاد ارجمند حاج سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود به جهت بازخوانی نامه 107 سال قبل که از تهران به نراق پست شده سپاس گزار است .

از جناب آقای حمید سلطانی شایان فرزند اکبر از بابت تایپ و تنظیم نامه بیش از یک قرن قبل قدردانی می شود . 

۰ نظر ۲۸ دی ۹۹ ، ۱۰:۰۵
سلحشوران شهر نراق

از : حکومت محلات
به : جناب مستطاب عمده التجار آقای معاون التجار(فضل الله نراقی) دام عزه العالی
تاریخ : 20 ذی القعده 1335(برابر 16 شهریور 1296)
مراسله شریفه رسید ، از سلامتی مسرور و خوشوقت است . من شما را آدم درستکار و متدین می دانم و آنچه را شما اظهار دهید صِدق و صحیح می شمارم .
راجع به حضرات مُکرر از سوء حرکات آنها که بر خلاف تمدن و تدین بوده راپورت(گزارش) داده اند ، معذالک مطابق خطاب جناب یوزباشی محمد مامور است با تصویب و صلاح ذیحسابی در آنجا این کار را خاتمه دهد .
به هر قِسم شما صلاح بدانید صحیح است ، بایستی یوزباشی رفتار و ختم عمل را اطلاع دهد .
زیاده عرضی نیست
امضاء: حکومت محلات

سایت سلحشوران شهر نراق ، از استاد ارجمند حاج سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود به جهت بازخوانی نامه حکومت محلات به فضل الله نراقی معاون التجار در 106 سال قبل قدردانی می نماید .

۰ نظر ۲۷ دی ۹۹ ، ۰۹:۰۲
سلحشوران شهر نراق

1423
دستخط مطاع زیارت مزید تشکر و دعاگویی گردید .  در موضوع آقای حاجی تیمور خان بنده خدمتگزارم و مشارالیه هم بی تقصیر است و مغرض مجبور بر افساد و غرض است .
جوزقندی(جوزغند محصول نراق) که مقرر فرموده بودید بابت وجه شکرالله که نزد چاکر بود خریدم و بتوسط حاجی خان(احتمالا حاج میرزا محمد خان نراقی پدر شمس السلطنه و معاون الممالک) تقدیم شد ، رسید را مرقوم فرمائید . وجه تلگراف تشکر با امضای اهالی(مردم نراق) را هم چاکر بندگی کردم و میرزا علی خان که بودند فرستادند . عرض دیگر پسران سید حبیب الله خان(آقا محمد خان دلیجانی و آقا نصرت خان دلیجانی) کاغذ نوشته اند .
10 برج جدی 1336
17 ربیع الاول 1336 برابر با 10 دی(جَدی) 1296

سایت سلحشوران شهر نراق ، از استاد ارزشمند حاج سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود به جهت بازخوانی نامه حاوی چند خبر از اوضاع منطقه در 106 سال قبل قدردانی می نماید .

۰ نظر ۲۶ دی ۹۹ ، ۰۹:۰۲
سلحشوران شهر نراق

وکالت نامه یا واگذارنامه
اینجانب فتح الله فرزند محمد هاشم شهرت قاسمی دارای شناسنامه شماره ۱۱ صادره از قم محل تولد نراق می باشد یکمَن زمین که در قصبه نراق است و از ارثیه پدر خود باینجانب رسیده از تاریخ 7/12/1331 به آقای سلطانعلی فرزند حبیب الله شهرت عصار دارای شناسنامه شماره ۱۳۷۳ صادره از قم محل تولد نراق میباشد فروخته و وجه آنرا که مبلغ یکهزار و پانصد ریال که عبارت از یکصدو پنجاه تومان میباشد دریافت نموده و از تاریخ فوق زمین مزبور متعلق به ایشان میباشد و دیگر هیچگونه حق تصرفی در آن نخواهم داشت .
امضاء فتح الله قاسمی
 اینجانب شیرخان قاسمی تصدیق مینمایم
امضاء شیرخان قاسمی 14/12/1331
اینجانب ماشاالله اشرفی نراقی تصدیق مینمایم
اینجانب یوسف عصاری گواهی و تصدیق نمودم شرح بالا را امضاء

بازخوانی پشت سند :
اینجانب سلطانعلی عصار دارای شناسنامه ۱۳۷۴ صادره از قم محل تولد نراق قطعه زمینی را که از فتح الله محمد هاشم قاسمی شناسنامه شماره ۱۱ صادره از قم محل تولد نراق خریداری نمودم بمبلغ یکهزار و پانصد ریال به همین مبلغ به آقا شکرالله عابدینی منتقل‌ نمودم و از تاریخ 17/6/1332 زمین مزبور به آقای شکرالله عابدینی تعلق دارد .
قبول است امضاء عصاری
شرح بالا را گواهی مینمایم
امضاء اولیایی

از جناب آقای حسین عابدینی فرزند علیرضا جهت ارائه سند نزدیک به 70 سال قبل مربوط به نیاکانش سپاس گزار هستیم .

سایت سلحشوران شهر نراق ، از استاد حاج سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود به جهت بازخوانی فروش زمین قدردانی می نماید .

۰ نظر ۲۵ دی ۹۹ ، ۰۹:۰۲
سلحشوران شهر نراق

 ساده می نویسیم
در زندگی و حیات خوبه مردم از زبان انسان آسایش و آرامش داشته باشند . از همسایگی آدم لذت ببرند .  رفتارمان آزار دهنده به افراد جامعه نباشه .  حقوق کسی را تضییع نکنیم .  با مردم خوش گفتار باشیم به زندگی خود مشغول باشیم و به مردم کاری نداشته باشیم . عملکردمان به گونه ای باشد که اگه ما را در کوچه و خیابان دیدند مسیرشان را تغییر ندهند .
شایسته زندگی کنیم که وقتی زندگی می کنیم بگویند خدا عمر با عزتت دهد که خیرخواه هستی و وقتی از دنیا رفتیم بگویند خدا رحمتت کنه . ابراهیم جعفری شایسته زندگی کرد .

مرحوم حاج ابراهیم جعفری

حاج ابراهیم جعفری فرزند غلام تاریخ ٢۶ بهمن ١٣١٢ در شهر نراق از توابع شهرستان دلیجان متولد شد و ٨٧ سال عمر با برکت داشت . کشاورزی باعث شد که نان حلال کسب کرده و پسران و دختران شایسته ای تحویل جامعه دهد .


سردار شهید قاسم جعفری مَرد با جاذبه و جذبه شهر نراق :: سلـحــشـوران شـهـر  نــراق

مرد بهشتی ، ساکت ، آرام ، مومن و صبوری از صفات بارزش بود . زمستان ١٣۶۵ که فرزند رشیدش قاسم جعفری پاسدار سپاه شهرستان دلیجان طی عملیات کربلای ۵ در شلمچه در سِمَت فرمانده دسته آسمانی شد لبهایش به ذکر مشغول بود و مرتب می گفت خدا را شکر .

مرحوم جاج ابراهیم جعفری ، سردار شهید قاسم جعفری

چهارشنبه ١٧ دی ١٣٩٩ برابر با ٢٢ جمادی الاول ١۴۴٢ روح بزرگ مرد خداجو و پاک سرشت حاج ابراهیم جعفری به عالم بقاء پیوست . صبح پنج شنبه ١٨ دی ۱۳۹۹ پیکر پاک متوفی در قطعه خانواده شهدا جنب بقعه شاه سلیمان و گلزار شهدای شهر نراق خاکسپاری گردید .

رضوان و بهشت ، جای بادش
جا در حرم خدای بادش
۳ نظر ۱۷ دی ۹۹ ، ۲۰:۰۱
سلحشوران شهر نراق

بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدالله الذی لایبقی الا وجهه ولا تدوم الاملکه کُلُّ شَیْءٍ هَالِکٌ إِلَّا وَجْهَهُ لَهُ الْحُکْمُ وَإِلَیْهِ تُرْجَعُونَ
و بعد خَواطِر(خاطر)زاکیه(نیکو)عقلای عالم و ضمایر صافیه فضلای بنی‌آدم وضوحی تمام و ظهوری لا کلام دارد که حیات عالمیان مستعار است و اثاث عمر ایشان بغایت ناپایدار و بمضمون حدیث شریف :
الدنیا مزرعة الآخرة ، هرکس در این دنیای فانی باید زرعی نماید و حاصلی ببار آرَد که در قیامت فی : یَوْمَ لَا یَنْفَعُ مَالٌ وَلَا بَنُونَ او را بکار آید و لهذا در حالت صحت نفس و کمال عقل و شعور حاضر دارالشرع انور گردید عالی شان کربلایی عبدالرزاق شَبان نراقی ابن مرحوم استاد علی اکبر(اجداد خاندان رزاقی) و دانسته و فهمیده بالاختیار و بلا شائبیه الاکراه والاجبار وقف موید و حبس مخلد گردانید بر تعزیه داری حضرت سیدالشهدا علیه الاف التحیه والسلام همگی و تمامی یکدرب باغ در بالای استلخ فی سرچشمه رُودکیه(رُوکیه) که از جمله قنوات قصبه نراق است و محاط علیه است و تخمیناً نُه مَن به وزن شاه بذرافشان است مع یک اصله جوز(بادام) که در جوف(داخل) دیوار آن باغ است در سَر اِستلخ(استخر – لهجه و گویش نراقی) بانضمام آنچه اشجاری که مغروس است در آن باغ از جوز و لوز(گردو) و غیره که محدود است به حدود ذیل السطر :
حدّی به رودخانه
حدّی به حصار سرچشمه
حدّی به راهرو صحرا
حدّی به اِستلخ و زمین ورثه آقا میرزا

بانضمام ممر و مجرای بیست و سه سَرَجه از آب قنات رُودکیه(رُوکیه) مزبوره که مدارش در ده شبانه روز است از جمله بیست طاق و صیغه جاری شد و تولیت آنرا مادام الحیات به جهت خود باقی گذاشت و بعد از خودش با ارشد اولاد خود نسلاً بعد نسل الی یوم القیامه که در هر سالی مبلغ سه تومان وجه مال الاجاره او را به مصرف روضه خوانی و تعزیه داری حضرت سیدالشهدا ارواح العالمین له الفدا برساند به نوعی که مشروع و شرعاً آن عمل مقبول و جایز باشد و ارواح واقف و آباء و اجداد او را بفاصله یاد و شاد نمایند و مخفی نماند آنکه بعضی سالها که آب زیاد است این اجاره کم است لیکن بعضی سالها است که آن حاصل ندارد و آب او کم میشود بر شخص متولی است که همه ساله این مبلغ را خرج مصیبت آن حضرت نماید و تخلف نکند و تخلف کننده آن بر سایر اولاد است که در محضر شرع خلاف او را ثابت کنند و بدست هر یک از اولاد که درستکار باشد بدهند خواه ذکور خواه اناث فَمَن بَدَّلَهُ بَعْدَمَا سَمِعَهُ فَإِنَّمَا إِثْمُهُ عَلَى الَّذِینَ یُبَدِّلُونَهُ .

و کان ذالک تحریر فی یوم یکشنبه نوزدهم شهر رجب المرجب مطابق هذا سنه یونت ئیل(سال اسب) سعادت تحویل سنه 1324
19 رجب 1324(برابر با 16 شهریور 1285)
محض تاکید بلیع مجدد ذکر شد که به لعنت خدا و نفرین رسول صل الله علیه و آله گرفتار شود کسی که تخلف کند از آن نوعی که وقف شده ، توضیح آنکه آب وقفی که در روزَقه(سهم آب) بیست و سه سَرَجه نوشته شده بیست و پنج سَرجه میباشد و بیست و پنج سَرجه آب مرقوم به تصرف تولیت داده شد و وصی در تولیت عالیحضرت کربلائی  مهدی(پدرِ اسماعیل و اجداد صادقی و در نراق به کَله مَعدی مشهوره) میباشد فی تاریخ .
 مهر عبده حسین ابن محمدرضا(مجتهد حجت الاسلام آقا حسین فاضلی فرزند محمد رضا)
مهر محمد تقی
مهر حبیب الله
مهر الراجی غلامرضا(احتمالا ملا غلامرضا فروغی فرزند ملا محمد تقی)
مهر الراجی تقی ابن حبیب الله(تقی فرزند حبیب الله)
اعترف الواقع به جمیعاً رقم فیه لدی حره الجانی 1324
 مهر یا امام محمد تقی(ملا محمد تقی فروغی فرزند ملا میرزا جان پدرِ ملا غلامحسین و ملا غلامرضا)
اعترف الواقف بما رقم فیه لدی حرف الاحقر عبده الراجی محمد ابن محمد رضا(مجتهد حجت الاسلام آقا محمد فاضلی فرزند محمد رضا)
مهر و امضاهایی که بعدا در دهه 30 ذیل وقف نامه اضافه شده تا به پی گیری آن تاکید داشته باشند :  سواد مطابق اصل است مدیر دبستان نمره 8  - شریف بیان الحق(شریف بیان الحق اصفهانی فرزند زین العابدین مسئول مدیریت وقف نراق و منطقه)
سواد مطابق اصلی است که اصل آن نزد اینجانب ضبط است . غلامعلی رزاقی
محل انگشت غلامعلی رزاقی(فرزند عبدالرزاق و مشهور به غلامِ عبدالرزاق)


سلـحــشـوران شـهـر نــراق

سایت سلحشوران شهر نراق ، از استاد ارجمند حاج سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود که با زحمات طاقت فرسا به بازخوانی اسناد قدیم می پردازد و از جمله وقف نامه قریب به 120 ساله مربوط به قنات رُودکیه(رُوکیه) را بازخوانی نموده سپاس گزار می باشد .

۰ نظر ۱۷ دی ۹۹ ، ۱۴:۵۳
سلحشوران شهر نراق


ما را در سر سودای عاشقی است

                                                   و دفاع همچنان باقیست

                                                                                                                                                                                                              و تا انتها ایستاده ایم.....

۰ نظر ۱۶ دی ۹۹ ، ۱۴:۵۳
سلحشوران شهر نراق

مخفی نماند که چون علیا جاه رقیه سلطان منکوحه مسطوره در متن سابق بر اینها بموجب نوشته ئی که در دست بود حق الصداق خود را به جناب سعادت انتساب آقا محمد مهدی عمّ(عمو) ارجمند خود منتقل نموده بود و جناب سعادت انتساب معزی الیه مبلغ پنجاه تومان وجه نقد از بابت حق الصداق مزبوره از ناکح ظهر اخذ و دریافت نموده بود لهذا بعد از اخذ پنجاه تومان و بقای هشتاد و شش تومان مجدداً همان جناب معزی الیه سابق الذکر در تاریخ تحریر که بیست و هفتم شهر ربیع الثانی من شهور سنه 1317 هجری(برابر 13 شهریور 1278) حضور یافت در عالی محفل شرع مطاع و همان هشتاد و شش تومان بقیه حق الصداق را به مصالحه صحیحه شرعیه به صیغه معتبره صلح شرعی نمود به همان علیا جاه رقیه سلطان مومیه الیها به مال المصالحه مقدار یکصد درم به وزن شاه گندم بومی دوره نراق و مبلغ یکعدد روپیه مظفرالدین شاهی ده عدد یکتومان رواج و صیغه جاری شد و شرایط صحت در مصالحه آنچه در زاکان شریعت مطهره ممکن و محتمل و متصور بود خصوصاً قبض و اقباض و اسقاط خیارات موجبه فسخ سیماًخیارالغبن و غیره جمیعاً فعلاً لا علی رسم القباله بینهما معمول و مرعی گردید بعد تلک المراتب که هشتاد و شش تومان بقیه ما فی الصداق معلومه اختصاص اختصاص شرعی به علیا جاه مومیه الیها یافت حاضر گردید همان علیا جاه مسطوره در تاریخ تحریر و همان بقیه حق الصداق که عبارت از هشتاد و شش تومان است تاماً کاملاً را بدون استثناء شیئی به زوج مذکور در ظهر علی نهج الشرع الانور بذل نمود و زوج مزبور هم او را مطلقه نمود بطلاق اول خلع بموجب طلاق نامچه علیحده که تاریخ آن نیز مطابق تاریخ تحریر همین ورقه است و در ضمن عقد خارج لازم الزام شرعی شد بر همان جناب سعادت انتساب آقا محمد مهدی مشارالیه که احیاناً چنانچه از تاریخ حال و یا قبل را چه خود بنفسه و یا احدی من قبله و هکذا علیا جاه مسطوره نیز چه خود بنفسه و یا احدی من قبلها حق الصداق مزبوره را به احدی از آحاد و به هر عقدی از عقود منتقل نموده باشند و یا آنکه فسادی در بقیه حق الصداق مزبوره ظاهر شود و مستحقاً للغیر برآید در هر صورت خود جناب مستطاب سعادت انتساب آقا محمد مهدی مشارالیه از مال خود از عهده بقیه همان حق الصداق و سایر غرامات شرعیه آن برآید پس الیوم بمقتضای مارقم ناکح مرقوم در ظهر ذمه او از بابت حق الصداق معلومه در ظهر من جمیع جهات بری و عری میباشد تا واضح بوده باشد .
 مهر یا امام محمد مهدی ادرکنی(محمد مهدی عموی رقیه سلطان)

سایت سلحشوران شهر نراق از استاد حاج سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود از بابت بازخوانی سند پرداخت حق صداق در 125 سال قبل قدردانی می نماید .


توضیحات سایت سلحشوران شهر نراق
مشهدی میرزا جان فرزند محمد علی نراقی ابن خالو آقابابای نراقی در زمان های مختلف همسران متفاوت داشته است :
فاطمه بیگم فرزند آقاجان کاشانی تاریخ ازدواج ذیقعده 1291 قمری
ستاره بیگم بنت آقا نصرالله تاریخ ازدواج ربیع الاول 1302 قمری
رقیه سلطان بنت محمد یوسف ابن محمد اسماعیل نراقی تاریخ ازدواج 18 ذیحجه 1308 برابر 3 مرداد 1270  و  تاریخ 20 ربیع الثانی 1316 مطابق 16 شهریور 1277 به طلاق و جدایی منجر می شود . عموی رقیه سلطان به نام محمد مهدی نام داشت که حق صداق به او محول شده بود که تاریخ 27 ربیع الثانی 1317 رقیه سلطان طبق این سند حقوق خود را دریافت نموده است .  .
دو نفر از دامادهای میرزا جان به اسامی شکرالله ابن محمد ابن محمود نراقی که  نام دخترش محترم بود  و دیگری محمدرضا استاد عبدل بقال نراقی بودند .

۰ نظر ۱۶ دی ۹۹ ، ۱۲:۰۵
سلحشوران شهر نراق

طاحونه یا آسیاب های متعدد نراق که دارای پویایی بودند بالغ بر ۲۵ حجر بوده تا آرد مورد نیاز خبازی ها را فراهم نمایند . مشهورترین آسیاب هایی که در نراق فعالیت داشت که یکی از آنها آسیاب حاج ابوالقاسم بود .

میرزا ابوالقاسم در کنار باغ مرحوم صفایی و استاد رحمت الله رنگرز یک باغ داشت و جنب آن نیز آسیاب بود که مجموعه آن دشت سرسبز  به سَر آسیاب یا آسیاب میرزا ابوالقاسم نراقی مشهور می باشد.

نراق شهر جاویدان به شهر آسیاب های آبی مشهور است و نزدیک به ۲۵ آسیاب شمارش گردیده لیکن متاسفانه یک آسیاب آماده که نمایانگر نوع فعالیت نیاکان و گذشته های تاریخ به عنوان کارگاه آموزشی یا نمایش برای توریست و گردشگر وجود ندارد .

 

طی چند سال از معرفی آسیاب های منحصر به فرد نراق که تخریب کامل شده یا در حال تخریب هستند متاسفانه مسئولین ذیربط حتی یک آسیاب را مورد توجه قرار نداده و مرمت و بازسازی نکردند. 


توضیحات :
دو آسیاب به نام ابوالقاسم در نراق وجود داشت :
یکی آسیاب میرزا ابوالقاسم خان که در دشت لاستان و دشت پایین بود .
یکی هم آسیاب حاج ابوالقاسم که در گویش نراقی به حج ابوالقاسم مطرح بود و در دشت بالا و مسیر جاده مشهد اردهال بود . این آسیاب بعدا در اختیار فرزندانش عباس حاجی و نصرالله قرار داشت .

۱ نظر ۱۴ دی ۹۹ ، ۲۱:۵۲
سلحشوران شهر نراق

هوالله
و بعد حضور یافت عالیشان آقا حبیب‌الله خَلف مرحوم آقا علی اکبر عصار نراقی و به مبایعه لازمه صحیحه شرعیه قطعیه بفروخت به اخوی خود آقا شکرالله همگی و تمامی اضافه دو سَرجه از جمله یکهزار و هشتصد سَرجه آب قنوات علیا و سُفلای قصبه نراق را که مدارش در دوازده شبانه روز است واقعه در طلق هشتم با کافه ملحقات آن به ثمن مال المبایعه مبلغ پنج تومان (نصف بیست و پنج ریال ) فض رایج خزانه اعلیحضرت احمد شاه ماخوذ حین العقد باعتراف الشرعی و بایع مرقوم پس از اخذ مال المبایعه بیع تماماً کاملاً از یَد تصرف خود اخراج نموده بتصرف مشتری داد و بر ملکیت او قرار و استقرار یافت و صیغه مبایعه لازمه جازمه صحیحه شرعیه جامعه جمیع شرایط و ارکان خالی از کافه نواقص و بطلان باسقاط جمیع خیارات سیماً خیارالغبن ولو کان فاحشا بل افحش و الزام بر بایع که چنانچه فسادی در او ظاهر شود از عهده برآید بینهما جاری شد.

مهر : حبیب الله(حبیب الله عابدینی فرزند علی اکبر عصار نراقی)
بتاریخ هشتم ذیقعده الحرام 1340
8 ذی القعده 1340(برابر با 11 تیر 1301)
اعترف بما رقم فیه لدی
طوغان نراقی(مشهدی طوغان یا طوقان یوسفی نراقی فرزند محمد یوسف)
 وقع رقم فیه لدی
مُهر عبده الراجی غلام حسین(حاج ملا غلامحسین فروغی فرزند ملا محمد تقی (1271 - 1357))
 اعترف بما رقم فیه
مُهر رب محمد و علی....

از جناب آقای حسین عابدینی فرزند علیرضا جهت ارائه سند بیش از یک قرن پیش سپاس گزار هستیم .

سایت سلحشوران شهر نراق ، از استاد حاج سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود به جهت بازخوانی قباله فروش آب مزرعه بیش از یک قرن قبل قدردان می باشد .

۰ نظر ۱۴ دی ۹۹ ، ۱۱:۵۲
سلحشوران شهر نراق

عملیات فتح ۱ ، عملیات نظامی نیروهای مسلح ایران در خلال جنگ ایران و عراق بود، که به‌طور مشترک توسط  ۲۰۰ نیروی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و ۲۰۰۰ نیروی پیشمرگ اتحادیه میهنی کردستان عراق تحت امر جلال طالبانی ، در محور کرکوک انجام شد.

عملیات نامنظم فتح یک توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی(1365 هجری شمسی) |  ضیاءالصالحین

عملیات فتح یک، تاریخ ۱۹ مهر ۱۳۶۵ با رمز یا زینب کبری(س)به فرماندهی سپاه پاسداران در عمق ۱۸۰ کیلومتری دشمن صورت گرفت و ۲ روز بطول انجامید. در این عملیات که بصورت غافلگیرانه و پارتیزانی انجام شد، تأسیسات نفتی جنوب کرکوک، پالایشگاه کرکوک و نیروگاه این شهر به همراه یک پادگان نظامی، توسط نیروهای سپاه و پیشمرگه‌های یکَتی ، مورد حمله قرار گرفت و بخش‌های زیادی از این تأسیسات تخریب گردید و در حدود ۶۰۰ نفر از نیروهای ارتش بعث عراق کشته یا زخمی شدند . به نیروهای عملیات کننده آسیب وارد نگردید.عملیات فوق با هدایت قرارگاه جنگ های نامنظم و برون مرزی سپاه یعنی قرارگاه رمضان صورت پذیرفت .

اکثریت افراد داخل عکس پیوست از اهالی استان همدان در طول جنگ تحمیلی شهید ، مفقود یا جانباز شدند .
این تصویر به جای مانده از گمنامی نیروهای جان بر کف قرارگاه رمضان قبل از عملیات غرورانگیز  داخل شهر کرکوک عراق می باشد که چهره فاخر دفاع مقدس شهرستان دلیجان پاسدار حماسه آفرین محمد صادقی فرزند احمد علی در آن وجود دارد و با تمنا و خواهش جهت ثبت در تاریخ ایثارگری های منطقه از ایشان دریافت شد که از لطف او سپاس گزاریم .

یادآوری می گردد یکی از جنگ آوران شجاع دیگر منطقه که در عملیات انهدام تاسیسات کرکوک حضور داشت پاسدار سپاه دلیجان جعفر کمره ئی(کمره ای) فرزند فتحعلی بود که آن زمان در گردان ضربت نبی اکرم(ص) سردشت فعالیت موثر داشت و طی عملیات از ناحیه پا مجروح گردید و مدتی در منازل پیشمرگان یکتی در سلیمانیه عراق تحت مداوا بود . جعفر با داشتن همسر(خانم رعیتی) تاریخ ۱۱ اردیبهشت ۱۳۶۶ طی کمین ناجوانمردانه نیروهای تجزیه طلب حزب منحله دمکرات کردستان ایران در روستای مرزی گوره شیر سردشت به شهادت رسید و پیکر مطهرش در زادگاهش شهر نراق خاکسپاری گردید . 

عملیات فتح ۱؛ عملیاتی در عمق خاک عراق - تابناک | TABNAK

سی و چهارمین سالگرد حماسه آفرینان کشور در عملیات فتح یک تاریخ ۱۹ دی ۱۳۶۵ را گرامی می داریم . 

۰ نظر ۱۳ دی ۹۹ ، ۲۱:۲۹
سلحشوران شهر نراق

6 اسد(مرداد) 1332
طلب آقای رئیس التجار نراقی(حاج حبیب الله نراقی فرزند حاج محمد مهدی یا حاج محمد رضا نراقی) از اینجانب محمد خان رئیس پُست خورهه(روستای خورهه از توابع شهرستان محلات استان مرکزی) مبلغ هشت تومان از بابت پول جو که در سَر بُرج سُنبله(شهریور) کارسازی نمایم بتاریخ فوق 1332
 6 رمضان 1332(برابر 6 مرداد 1293)
امضاء محمد خان

۰ نظر ۱۳ دی ۹۹ ، ۱۱:۲۹
سلحشوران شهر نراق

هدایت به بالای

folder98 facebook