سلـحــشـوران شـهـر نــراق

عـکـس، خـاطـرات ، دل نـوشـتـه هـای دفـاع مـقـدس ، انـقـلـاب و اطـلـاعـات عـمـومـی

سلـحــشـوران شـهـر نــراق

عـکـس، خـاطـرات ، دل نـوشـتـه هـای دفـاع مـقـدس ، انـقـلـاب و اطـلـاعـات عـمـومـی

سلـحــشـوران شـهـر نــراق

شهر نراق زادگاه علامه ملا محمد مهدی نراقی و ملا احمد نراقی (فاضلین نراقی)
بیش از 100 نفر از مشاهیر نامدار دارای جمعیت سه هزار نفره در مقطع 8 سال دفاع مقدس دارای 180 رزمنده بوده و علاوه بر آن 8 آزاده و 100 جانباز(مجروح)و 80 شهید تقدیم آرمان های میهن اسلامی نموده است.


بایـگـانی
آخـریـن مـطـالـب

شـرفیاب خدمت جناب مستـطاب عمدةالاعاظم والتجـــــّار
آقا فضل الله معـاون التجـــــّار نـــــراقے(فضل الله نراقی فرزند محمد جواد) دام عزّه  شرف شود
فـــــدایت شم
بعد از ابلاغ سلام و ارادت مخلصانه عریضه میدارد که در چندین یوم قبل از طرف ساوجـبلاغ کیف پاکت همراه سیصد و سی و شش عریضه مفصل به عرض رساندم و از آنجاییکه از یکماه و نیم قبل الی چند یوم قبل از هیچ طرفی نه تلگراف و نه چاپار به همـدان نبود و السّاعه هم به هیچ طرفی نه پسـت میرود و نه تلگراف،مگر خط تبـریز از طرف قزوین و تهـران تلگراف و پست است ولے وقت مخصوص ندارد و به مرگ شما تمام کار تجـّار و کسبه معوّق و خیلے سخت شده کار،و از دو ماه قبل الی اکنون از نـــــراق،کاشان، قـــم، نائیـن و خراسـان هیچ اطلاعے ندارد .
و در خصوص آمدن حقیـر شرح آنرا بخواهم عرض کنم غیر ممکن، ولےهمینقدر عرض کنم عمر دوباره است و بحمدالله در دوم ج ا(جمادےالاول)سالم وارد شدم و آقاعلیـمحمد عمـو همراه بود و کِیف(چگونگی)کُشتن رحمت الله هم که شنیده اید و سایر جلودارها همگی سالم مراجعت کردن. و از یوم ورود حقیـر الی حال عبور مُکّاری به هیچ طرفی ممکن نشده و در مانده ام فکری که به چه نوع بروم و حالیه را تمام اطراف سبزه زار است و برف زار عبور نیست و همه روزه در جواب سوال هستم و از سبزه ها ها آنچه فاسد میشود می فروشند با گاری(چرخ) و این روزها... بادام زار آوردن احتمال این طرف بملاحظه بسته شدن راهها بادام و سبزه که هردو یک حال دارند...و...هم در تمام شهر و اطراف نیست.مگر کرمانشاهـان و آنهم راه نیست که بیاورند ، جلو گرفته و از طرف ... قـم،کاشـان،اصفهـان هم عبور نیست و سبزه زار است.

حمل نقل به خارجـه نیست و از خود ج ا(جمادےالاول)الی کنون از ساوجـبلاغ خبری ندارم ولے ...۲۶ الی غیره بحمدالله همگی سلامت بوده اند و دوتا قافله نفرستاده اند،خبر آمد که ۳۴ بار مال ابراهیم چاپار و شیـخ رستم را در دورباش(دورباش روستایی از توابع شهرستان تکاب استان آذربایجان غربی) که یک فرسخی تیکان تپه(منطقه ای از شهرستان تکاب) است پیش خان برده و حقیر هم ۱۱بار همراه آنها داشتم و خیلےخیلے خُلقم تنگ است! و حال یکماه است که دیگر قافله ام نیامده و نرفته و ممکن نیست آمد و شد، ولے در...و راه آنجا هیچ...نیست و در خصوص توتون به شما عرض شد ۹ عدل را آقا سیـد محسـن فروخته وعده ۶ماه، شاید بخواهی نـزول کنے میشود ولے حقیر ملاحظه میکنم که بی فایده است چرا که خریدن اجناس غیرممکن و سرکار مرقوم فرموده بودید هرچه صلاح بدانم خرید نموده بفرستم.
اولاً وعده شش ماه فروخته ثانیاً نزول نمودن آسان،ولے خرید،فرستادن غیر ممکن.ولے عرض شد اگر بخواهید نزول شود وجه را جهت خرید شما نمود،بفرستد آقا سیـد محسـن دوکلمه مرقوم دارید که نزول کند و فلان و فلان هرچه لازم باشد خریده و جهت شما بفرستد و اگر هم بخواهد در ساوجـبلاغ وجه را به رسید برات یکصد و پنجاه تومان بدهد به اخوے آقاهــدایت الله بحـواله آقا سیـد محـسن وجه را از آن دریافت کنید و کاغذ بنویسید به آقا سیـد محسـن و حاج محمد حسن...و آن توتون سرکار شما را داداش فروخته اند وجـه آن موجود.نوشت که آقامحمـد صـادق آنجـا به شما بدهد و در خصوص فرش عرض شد گرفته و در بالاحجـره مانده و صلاح نیست فرستادن آن به هیچ طرفی،حالیه ولے هر وقت امن شد سفارش میدهم که بفروشند و در خصوص وضع حالات آنجا البته میشود...
و حقیر از هیچ طرفے کاغذ ندارم و بازار قنـد و چائے رواج،مال سقف پارچه کم است و خریدار هم نیست.توتون به سرحدّ کســادی که اسم از آن برده نمیشود.چرا که راه به جایی نیست.قند....چائے....گنـــــدم....جو....
باری،سرکار کاغذ به ساوجبلاغ بنویسید و این مظنّه جات را هم بنوسید و از قول حقیـر خدمت رئیـس و نورچشمے عبدالله و دامادش سلام برسانید. جنـاب حاجـےعمـو و آقامحمــد و داداشـم و آقاعـلےمحمـد و آقامحمــد حسـن سلام برسانید. زیاده ســـــلامتے وجود مبارک. و از حالات آقا نعمـت الله بخواهید....آمیـــــرزا احمـد داده و به...رفته و در دمـــــه مشغول است و آقاعبـــــاس هم در هـمدان. شرح را به عرض رسانیدم همراه سواد البته صورت آن...که به شما دادم حال آنرا بنویسید که حقـــیر یک صورت از روی آن بدهم به آن.چون اجلاس کرده جهت خطـــــر و خیـــلے حرفها زد. وصول 14 جمادی الاول 1334(برابر با 28 اسفند 1294)

از جناب آقای حمیدرضا  سلطانی شایان فرزند اکبر از بابت تایپ نامه به فضل الله نراقی مربوط به 108 سال قبل قدردان هستیم .

از استاد گرانقدر آقای حاج سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود از بابت بازخوانی نامه متعلق به بیش از یک قرن پیش سپاس گزار می باشیم .

۰ نظر ۱۲ دی ۹۹ ، ۱۱:۰۰
سلحشوران شهر نراق

آقای آقا محمد نراقی دام عزه و فضله
وبعد غرض از تحریر این کتاب مستطاب آنکه با تحقق جمیع شرایط صحت و قواعد شرعیّت حاضر گردید در محضر شرع مطاع لازم الاتباع سرکار مجدت(بزرگی) و فراست(فهم و ادراک و زیرکی) آثار شوکت و جلالت مدار(شکوه) معتمدالسلطان آقای کریمخان سرهنگ نیموَری(کریم محمدی فرزند محمد اهل شهر نیم وَر شهرستان محلات مشهور به سرهنگ نیموَری) فی مُحاذی(مقابل) رودخانه لعل بار(رودخانه لعل بار یا اناربار که از کوهستان‌های اطراف الیگودرز، خمین سرچشمه می‌گیرد) اقباله العالی و از روی رضا و رغبت مصالحه صحیحه شجریه مهابائه نمود به فرزند ارجمند خود و هو احمد آقاخان(احمد خان محمدی فرزند کریم) همگی و تمامی یکدانگ و نیم از جمله ششدانگ ‌قریه چرّز( روستای چهل رَز از دهستان تیموربخش محلات) فی محال کمره که محدود است از طرفی به املاک حردون و از سمتی به رودخانه و از جهتی به یال و از جانبی به دربند آب مع یکدانگ و نیم طاحونه(آسیاب آبی) که متعلق است به مِلک مرقوم بانضمام ‌تمامی سه دانگ از چهار دانگ ابتیاعی از جمله هشت دانگ قریه جودان (جودان روستایی از دهستان باقرآباد محلات) من محال کمره را که یک دانگ آن متعلق است به آقای محمد خان(محمد خان محمدی فرزند کریم) فرزند دیگر مصالح مزبور که رقبات مسطور را از حضرت مستطاب علیه عالیه شرافت السلطنه دامت عفها ابتیاع نموده مع جمیع متعلقات و مشاعات و مکینه(ماشین) و قلعه و حصار و اشجار(درختان) و مراتع و مرابض(مأوای گوسفندان به شب) و سایر توابع و لواحق(پیوست ها) و محفوره(زیلو) و کلما یتعلق بها و ینسب الیها ذکره ام لم یذکر و سمی ام لم یسم دون استثناء شیئی که حدود جودان به قرار ذیل است :
حدّی به سَربند آب
حدّی به رودخانه
حدّی به گدار چَم نوروز(روستای چَم نوروز از باقرآباد محلات)
حدّی به هامون(دشت و صحرا و زمین هموار) و کلیه چَم ها(سرراست)

به مال المصالحه مقدار پنج مَن به وزن شاه گندم بومی دوره نیموَر(شهر نیم وَر محلات استان مرکزی) و مبلغ پنج هزار دینار از قرار قِران ده عدد یکتومان رواج متعارف و عقد مصالحه لازمه شرعیه اسلامیه نمود حضرت مستطاب شریعتمدار حجت الاسلام ...دام فضله و سرکار خان مصالح بر نحو لازم شرعی واقع و جاری گردید و مال المصالحه را مصالح مرقوم فی المجلس اداء نمود و رعایت صحت مصالحه مزبوره و تمکین و تمکن و تفهیم و تفهم ...معمول گردید پس بمقتضای مراتب مسطوره تمامی یکدانگ و نیم قریه چرّز(روستای چهل رَز) مع یکدانگ و نیم طاحونه و تمامی سه دانگ از چهار دانگ‌ ابتیاعی از جمله هشت دانگ جودان حق صرف و ملک طلق احمد آقا خان فرزند مصالح(احمد خان محمدی فرزند کریم) مزبور است و نمی رسد احدی را در آن حرفی و سخنی و ادعائی که ازدرجه اعتبار شرعی  ساقط می باشد و نیز در ضمن العقد شرط و مقرر شد که منافع هر دو فقره مصالحه مزبوره مادام الحیات مصالح مخصوص خود او بوده باشد جمیعا معمول گردید و کان ذالک وقوعاً و تحریراً فی یوم جمعه بیست و ششم شهر ذی الحجه الحرام ئیلان ئیل(سال مار) سنه ۱۳۴۷
۲۶ ذی الحجه ۱۳۴۷(برابر ۱۵ خرداد ۱۳۰۸)

مهر و امضاء کریم نیموَری



سایت سلحشوران شهر نراق از جناب استاد سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود از بابت بازخوانی سند سرهنگ نیم وَری سپاس گزار می باشد .

توضیحات سایت سلحشوران شهرنراق

نیم‌وَر ابتدا جزو آبادی خالصه و متعلق به دولت بود که در زمان فتحعلی شاه به عنوان مواجب به همراه محلات به دختر خود که همسر آقا خان محلاتی بود واگذار گردید. در زمان ناصر الدین شاه نیز به یکی از دخترانش به نام والیه بخشیده شد تا اینکه مسعود میرزا ظل السلطان فرزند شاه که علاقه به تصاحب املاک در این منطقه داشت و اکثر زمین‌های کنار رودخانۀ اناربار را خریداری و یا تصاحب نموده بود درآمد و پس از او به فرزندش صارم الدوله به ارث رسید.
در زمان ظل السلطان، کریم محمدی که به سرهنگ کریم خان مشهور بود، نمایندگی او را برای انجام امور زراعی به عهده می‌گیرد.

کریم محمدی نیم وَری در یک نگاه
 ایشان سال های قبل فوت نمود و پیکرش در پای ایوان آیینه مضجع حضرت معصومه(س) در شهر قم خاکسپاری شد . پسرانش محمد خان محمدی و احمد خان محمدی نام داشتند . دخترانش :آفاق - اقدس - محترم - عالیه و خانم خانم ها . کریم محمدی دو همسر انتخاب نمود که یکی از آنها فاطمه سلطان یوسفی فرزند طوغان ابن محمدیوسف اهل شهر نراق بود .
برادران همسرش محمد یوسف خان نراقی ، محمدرضا خان یوسفی و خواهران همسرش طلعت و زیور یوسفی نا داشتند

۰ نظر ۱۱ دی ۹۹ ، ۱۱:۰۰
سلحشوران شهر نراق

هوالمالک بالاستحقاق
و بعد با تحقق کافه شرایط صحت حضور یافت عالیقدر آقا عبدالرحمان رضائی ابن مرحوم آقا ابوالقاسم نراقی و به مبایعه لازمه جازمه صحیحه شرعیه قطعیه بیع نمود و بفروخت به عالیقدر آقا شکرالله عابدینی عَصار ابن مرحوم آقا علی اکبر عصار نراقی همگی و تمامی بیوتات مرقوم در ذیل السطر را واقعه در چهار صُفه خانه مرحوم حاجی الله داد فی محله علیای قصبه نراق قُرب مدرسه غنی عن التحدید والتوصیف همگی و تمامی یکدرب اطاق مسکونی مشهور به اطاق سفیده ابتیاعی از آقای محمد رضا خان  محدود به حدود اربعه ذیل :
حدّی به باغچه مالکی مشتری
حدّی به باغچه ورثه آقا سید جلال
حدّی به اطاق آقا عمو محمد رضا شهره
حدّی به دهلیز شارع

بانضمام همان یکدرب اطاق آقا عمو شهره مع ششدانگ یکدرب مَطبخ واقعه در جلو دهلیز شارع اطاق مع تمامی یکدرب فوقانی محقر و مخروبه واقع در سر دهلیز مطبخ بضمیمه ششدانگ یکدرب تحتانی مشهور به زیره واقعه در تحت اطاق آقا حبیب الله اخوی مشتری بانضمام نصف از یکدرب تحتانی مشهور به زیره در تحت مطبخ مزبور غنی عن التحدید والتوصیف با کافه ملحقات و منضمات و متعلقات آن از ممر و مدخل و مشاع و ابواب و دهلیز و چهار صُفه و کلما یتعلق بها آنچه را که از خانه مزبور مالک بوده بموجب قباله ابتیاعی دون استثناء شیئی ذکرام لم یذکر و سمی ام لم یسم بثمن مال المبایعه مبلغ شصت تومان فض رواج معامله ایران ماخوذ حین العقد باعتراف الشرعی و بایع مرقوم پس از اخذ مال المبایعه مبیعات مرقومات را تاماً کاملاً از یَد تصرف خود اخراج نموده بتصرف مشتری مزبور داد و بر ملکیت او قرار و استقرار یافت به نوعی که تصرف مالکانه و مستحقانه نمود کتصرف الملاک فی املاکهم و ذوی الحقوق فی حقوقهم بین الجانبین قبض و اقباض و تسلیم و تسلم و تخلیه و تصرف و اخذ و استرداد علی رسم القباله معمول و مرعی گردید الیوم بمقتضای مارقم تمامی مبیعات مرقومات با کلیه متعلقات آن حق صرف و ملک طلق مشتری مزبور است و احدی را در آن حقی و بهره ای باقی نمانده و صیغه مبایعه لازمه جازمه صحیحه شرعیه مستجمع جمیع شرایط و ارکان خالی از کافه نواقص و بطلان با اسقاط جمیع خیارات محتمله و متصوره موجبه فسخ سیماًخیارالغبن ولو کان فاحشا بل افحش و الزام بر بایع که چنانچه احیاناً فسادی در مبیعات ظاهر شود کلهم بعضاً را بنفسه از عهده برآید، بینهما کما هوالمقرر فی الشریعه المطهره جاری و واقع گردید.

و کان ذالک التحریرفی بیست و یکم شهر شوال ۱۳۵۱ رحمان رضائی
21 شوال 1351(برابر با 28 بهمن 1311)
قد وقعت المبایعه الشرعیه المرقومه الحریه الخاطی فی ۲۲ شهر شوال المکرم ۱۳۵۱
مُهر : عبده الراجی محمد ابن محمدرضا
قد وقعت المبایعه المرقومه کما فیه لدی حره الخاطی
مُهر : عبده الراجی غلام حسین
 اقرار بمراتب متن نمود شهادت دارم
امضاء جواد غفاری نراقی(فرزند عبدالباقی)
 اقل الشهود طبیب زاده نراقی(محمود طبیب زاده نراقی)
بمراتب متن شهادت دارم
 امضاء هدایت الله رضوانی(فرزند محمد حسین)
 اعترف بما رقم فیه
امضاء حسین غفاری نراقی(فرزند عبدالباقی)


از جناب آقای حسین عابدینی فرزند علیرضا از بابت ارائه سند مربوط به نیاکان خود صمیمانه سپاس گزار هستیم .

سلـحــشـوران شـهـر نــراق

سایت سلحشوران شهر نراق ، از استاد گرانقدر آقای حاج سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود از بابت بازخوانی قباله فروش خانه در 91 سال پیش سپاس گزار می باشد .

۰ نظر ۱۰ دی ۹۹ ، ۱۱:۰۰
سلحشوران شهر نراق

آنتی‌بیوتیک‌های صنعتی ممکن است عوارضی برای بدن به همراه داشته باشد و باعث ایجاد مقاومت میکروب‌ها شود. برخلاف تصور عده‌ای که آنتی‌بیوتیک را دارویی مدرن می‌پندارند، باید گفت در واقع قرن هاست که آنتی بیوتیک طبیعی در زندگی بشر وجود دارد. آنتی‌بیوتیک‌های اولیه، مانند بسیاری از آنتی‌بیوتیک‌های فعلی از منابع طبیعی به‌دست می‌آمدند. همراه ما باشید، در این مقاله می‌خواهیم چند آنتی بیوتیک طبیعی را به شما معرفی کنیم.

1_پنیرک
پنیرک گیاهی است که در طب سنتی خواص بیشماری دارد و از برگ و گل استفاده می کند بهینه می کند. اما خاصیت آنتی بیوتیکی آن زبانزد است ، فقط کافی است که 450 گرم گیاه پنیرک را به به همراه یک لیتر آب جوش به مدت 10 سال بگذارد تا دم بکشد. یک فنجان از این دم‌کرده را روزی سه بار بنوشید تا عفونت‌های ادراری ، برونشیت و عفونتهای سرخ و مخملک را از بین بروند.

2_بابادم

بعضی جوش های چرکی وجود دارد و ممکن است هر جای بدن ظاهر شود و حتی سن و سال هم برای آنها وجود داشته باشد. برای درمان جوش‌های چرکی و عفونی باید از آنتی بیوتیک استفاده کرد. در طب سنتی توصیه می شود از دم‌کرده بابادم استفاده شود. ۸۰ گرم ریشه بابادم را به همراه یک لیتر آب جوش دم کنید. مدت زمان دم کشیدن ۲۰دقیقه است و بعد از آن روزی سه بار در روز برای درمان جوش های چرکی دم کرده را بنوشید.

3_پونه
ریه یکی از مهمترین اعضای بدن است که بزرگترین وظیفه آن مبارزه با هوای آلوده است ، اما ریه ها از عفونت های موجود در امان نیست زیرا به دلیل عدم موفقیت در حمایت از آنتی بیوتیک های درمانی انجام می شود. اگر قصد ندارید از آنتی بیوتیک های شیمیایی استفاده کنید ، طب سنتی راه دیگری را به شما پیشنهاد می دهد. برای ضدعفونی کردن ریه از عفونت انجام از دم کرده پونه استفاده کنید. یک قاشق چای خوری پونه را به همراه یک لیوان آب جوش بگذارید بین 10 تا 15 دقیقه دم بکشد و سپس صاف کنید آن را همراه با عسل روزی سه بار امتحان کنید.

4_پونه کوهی
یکی از بهترین داروهای پزشکی گیاهی که به بهنوش یک آنتی بیوتیک قوی است از آن یاد کرد ، پونه کوهی است. این نوع پونه با پونه های معمولی فرق دارد و به عنوان ضد عفونت آنها میکروبی و قارچی ساخته شده است ، برای اینکه خاصیت ضدعفونی کننده داشته باشد باید روزی سه بار باشد تا یک فنجان از این گیاه بنوشید.

5_عسل
عسل یکی از قدیمی‌ترین آنتی‌بیوتیک‌های طبیعیِ شناخته‌شده است که ردپای آن را می‌توان تا زمان باستان دنبال کرد. مصریان به‌دفعات از عسل به‌عنوان آنتی بیوتیک طبیعی و محافظ پوست بهره برده‌اند. امروزه متخصصان عسل را درمانی مفید برای درمان زخم‌ها، سوختگی‌ها، بریدگی‌ها، زخم بستر و پیوند پوست برمی‌شمارند. عسل دارای هیروژن پروکساید است که می‌تواند بخشی از خاصیت آنتی‌بیوتیکی آن را توضیح دهد.

6_عصاره سیر
سیر مدت‌هاست که به‌عنوان یک آنتی بیوتیک طبیعی شناخته می‌شود. خاصیت آنتی بیوتیکی سیر به‌دلیل ترکیب سولفوردار آن به‌نام آلیسین (allicin) است.

7_کلم
کلم یکی دیگر از آنتی بیوتیک های طبیعی است که ایمنی بدن را بالا میبرد و حاوی مقادیر فراوانی ویتامین c است. سالاد کلم یا آب کلم خام با عسل تاثیر شگفتی روی بدن می گذارد.

8_سرکه سیب
مطالعات نشان داده که سرکه سیب ویژگی آنتی بیوتیکی و ضدعفونی کنندگی دارد. سرکه سیب بدن را قلیایی می سازد و این شرایط می تواند به پیشگیری یا مبارزه با برخی انواع سرطان کمک کند.

خطرات مصرف آنتی بیوتیک های طبیعی
صرف اینکه این ماده‌ای طبیعی است آن را بی‌خطر نمی‌کند. میزان و غلظت مواد فعال مکمل‌های آنتی‌بیوتیکی طبیعی در برندهای مختلف متفاوت است. برچسب مکملی را که می‌خرید، به‌دقت مطالعه کنید. همچنین پیش‌از مصرف این مواد با پزشک خود مشورت کنید.

مطالب این تحقیق از منابع ذیل کسب شده که خود این منابع از کتب مرجع در تهیه مطالب استفاده کرده اند.             
www.namnak.com
www.yjc.ir
www.chetor.com


از جناب دکتر محمد ترابی نراقی میکروبیولوژیست و مشاور گیاهان دارویی ، مولف و نویسنده از بابت تهیه و جمع آوری این مقاله ارزشمند سپاس گزاریم .

۰ نظر ۰۸ دی ۹۹ ، ۲۲:۳۱
سلحشوران شهر نراق

وزارت عدلیه
عدلیه عراق
تاریخ ۱۳۱۶/۱۱/۱۱
شماره ۱۴۴۲
آقای حاج سید علی اکبر طباطبایی
در پاسخ مشروحه ۱۳۱۶/۱۱/۷ شما اشعار میدارد که چون امور مربوطه به صغار تسویه و تصفیه شده و ارثیه سایر وراث کبیر به آنها کارسازی شده است لذا شما و کوکب(کوکب پزشکیان) مادر صغار کماکان بقیمومت ابقاء و به امور صغار رسیدگی و سرپرستی نمائید .
رونوشت به آقای عبدالکریم احمدی ابلاغ میشود که در امر قیمومت(سرپرستی) صغار مرحوم حاج رحیم نراقی رحیم(عبدالرحیم برادر حاج عبدالکریم که پس از فوت در بقعه آقا نور اراک خاکسپاری شد) ترک دخالت نمایند .
مدعی العموم بدایت عراق محمد جودی
مُهر: اداره مدعی العمومی عراق ۱۳۱۴


🌵🏝🌷

وزارت عدلیه
عدلیه عراق
تاریخ ۱۳۱۶/۸/۱۸
شماره ۶۱۱۵
آقای حاج سید علی اکبر طباطبایی
چون عبدالکریم احمدی بجای شما بقیمومت صغار مرحوم حاج رحیم نراقی تعیین شده است که وظیفه قیمومت(سرپرستی) را باتفاق کوکب پزشکیان انجام دهد لذا لازم است دارائی صغار را به ضمیمه صورت حساب عواید و مخارج آنها طبق صورت مجلس به دو نفر قیم مربوطه تسلیم و نتیجه را هم کتباً بپارکه(دادسرا) گزارش دهید .
رونوشت بالا در پاسخ نامه مورخ ۱۳۱۶/۸/۱۷ به عبدالکریم احمدی ابلاغ میشود .
 مدعی العموم بدایت عراق
محمد جودی
مُهر: اداره مدعی العمومی عراق ۱۳۱۴


🏝🌵🌹

وزارت عدلیه
عدلیه عراق
تاریخ ۱۳۱۶/۱۱/۲۶
شماره ۸۹۳۸
آقای عبدالکریم احمدی
پاسخ نامه شما می نویسد بموجب صورتمجلس بایگانی در پرونده و قبوض جداگانه که به حاج سید علی اکبر طباطبایی داده اید سهم الارث موکله شما از هر حیث کلاً به شما تحویل و تسلیم شده دیگر هیچگونه حقی ندارید .
 مدعی العموم بدایت عراق محمد جودی
مُهر: اداره مدعی العمومی عراق ۱۳۱۴


از استاد گرانقدر آقای حاج سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود از بابت بازخوانی سه نامه اداری مربوط به 83 سال قبل سپاس گزار می باشد .

توضیحات :

حاج عبدالکریم احمدی فرزند حبیب الله سال 1275 در شهر نراق متولد شد . وی بعدا کارمند اداره پست و تلگراف نراق گردید . قبرستان وادی السلام شهر نراق از ملک شخصی که زمانی باغ بود برای دفن اموات در سال 1349 وقف و اهدا نمود . او سال 1352 دار فانی را وداع گفت و در قبرستان وادی السلام زادگاهش در آرامگاه خانوادگی به خاک ابدی سپرده شد . حاجی عبدالکریم دارای یک خواهر بنام طلعت احمدی که در ۷۵ سالگی در کاشان فوت نمود و همچنین چهار برادر داشت :
حاج عبدالرحیم نراقی که تاجر بود و در ۴۵ سالگی فوت و در بقعه آقا نور اراک خاکسپاری شد و  رحمان ، فتح الله و حسین که پس از فوت در اراک دفن شدند .

۰ نظر ۰۸ دی ۹۹ ، ۰۸:۳۱
سلحشوران شهر نراق

درود بر خمیـــــنی    سلام بر شهـــــیدان
باری،عرض می شود که از قول من خدمت عمو حیدرعلی با خانواده و غلامرضا(قجری) سلام برسانید. خدمت ننه آقا و ننه بزرگ سلام می رسانم . خدمت همسایگان مخصوصا بشیر علی(شفیعی) با خانواده سلام می رسانم.خدمت کلیه اقوام و فامیل یک به یک،همه و همه دوستان و آشنایان و خویشاوندان سلام می رسانم و احوالپرس هستم و امیدوارم که حال شما خوب باشد.

۱۲ بهمن بازگشت نور حق،روح خدا را به ایران به شما تبریک میگویم. ۲۲ بهمن سالروز انقلاب خونین ملت مسلمان ایران و شکست طاغوت و کفّار و شیطان در ایران و پیروزی حق بر باطل را به امام امت و شما تبریک و تهنیت عرض می کنم. از قول من از داداش رمضان(قجری) دیده بوسی کنید و سلام برسانید. امیدوارم که همیشه خوش و خرّم باشید و این قطعه عکس هم به جای خودم برای شما می آید ان شاءالله که بپذیرید. زیاده مزاحم اوقات شریفتان نمی شوم.
کسی که فراموشتان نمی کند; فرزندتان علی رضا    1359/11/16

یادآوری می گردد علیرضا قجری فرزند سلطانعلی سال 1339 در شهر نراق از توابع شهرستان دلیجان متولد شد .  پس از تحصیل در دبیرستان معصومی نراق از تاریخ 15 اسفند 1358  به خدمت سربازی در ارتش اعزام و در شهرهای تهران ، تبریز و شیراز خدمت نمود و تاریخ 15 اسفند 1360 پایان خدمت خود را دریافت نمود . بلافاصله لباس بسیج بر تن نموده و وارد کارزار با دشمن بعثی عراق شد . ایشان تاریخ 17 اردیبهشت 1361 طی عملیات بیت المقدس به شهادت رسید و پیکر مطهرش در گلزار شهدای شهر نراق خاکسپاری گردید .

۰ نظر ۰۷ دی ۹۹ ، ۲۱:۳۱
سلحشوران شهر نراق

هوالله
و بعد باعث بر تحریر این کلمات شرعیه الدلالات آنست که با تحقق کافه شرایط صحت حضور یافت عفت و عصمت پناه صبیه مرحوم آقا محمد رضا(خانم سلطان) زوجه مرحوم آقا علی اکبر عصّار نراقی و بالطوع والرغبه دون الاکراه والاجبار مصالحه صحیحه شرعیه نمود بفرزند بطنی خود و هو آقا شکرالله همگی و تمامی حقوقیکه من جمیع الجهات داشت و ادّعا مینمود چه از بابت مخلفه و چه از بابت متروکات زوج او و ارثیه و غیره من حیث المجموع به نوعیکه به هیچ وجه حقی مصالح له مزبور از این تاریخ به بعد نداشته باشد و کلهم بعضاً حقاً او غیر حق و ثابتاً او غیر ثابت بمال المصالح مقدار صد دِرم نمک مبلغ چهار تومان وجه نقد ماخوذ حین العقد اعترافها الشرعیه و بین الجانبین قبض و اقباض و تسلیم و تسلم و تخلیه و تصرف معمول و مرعی گردید الیوم بمقتضای مارقم تمامی دعاوی مسماه مزبوره ساقط و راه ادعای او از همه طرف مسدود و هرگاه از این تاریخ به بعد سخنی ابراز نماید باطل و لغو ولا یسمع و از درجه اعتبار ساقط است و صیغه مصالحه صحیحه شرعیه جامعه جمیع شرایط و ارکان خالی از نواقص و بطلان بینهما علی النهج شرع الانور جاری شد
و منبعد هذا طرفین ملتزم شرعی شدند که چنانچه از این تاریخ به بعد احدی عنها ادعائی بنماید یا سخنی ابراز نماید مبلغ پنجاه تومان مجاناً بلاعوض دادنی باشند .

و کان ذالک التحریر فی یوم شنبه هفتم شهر محرم الحرام مطابق هذا سنه تخا قوی ئیل(سال گوسفند) سنه 1340
7 محرم 1340(برابر با 19 شهریور 1300)
توضیح آنکه از بابت دوازده تومانی که مطابق ترکه مسماه مزبوره مصالح له مزبور طلب داشت حقی بمصالح له ندارد و کلاً دریافت نموده بتاریخ متن 1340


از جناب آقای حسین عابدینی فرزند علیرضا از بابت ارائه سند نیاکان بیش از یک قرن قدردانی می کنیم .

سایت سلحشوران شهر نراق ، از استاد گرانقدر آقای حاج سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود از بابت بازخوانی سند بیش از یک قرن سپاس گزار می باشد .

۰ نظر ۰۷ دی ۹۹ ، ۰۸:۳۱
سلحشوران شهر نراق

چهارشنبه ۱۶ بهمن ۱۳۹۸ طی تماس تلفنی با دکتر اشکان رضوانی نراقی جهت معرفی خودش به سایت سلحشوران شهر نراق اظهار داشت :
 

اشکان رضوانی نراقی فرزند بهروز ابن نصرالله ابن اسدالله نراقی و سال 1362 در تهران بدنیا آمدم . اجدادم از نراقی هایی هستند که به همدان مهاجرت کردند . دارای همسر و فرزند هستم . روزبه و رکسانا برادر و خواهرم می باشند .   

Ashkan Rezvani-Naraghi | University of Tehran - Academia.edu

مرحوم اشکان رضوانی نراقی

جدّم نصرالله نراقی بعد از نراق  در همدان سکونت داشت و مدتی فرماندار درگز و کازرون بود و قبل از انقلاب فوت و در بهشت زهراء تهران خاکسپاری شد . همسر نصرالله به نام حبیبه شریف کاشانی نام داشت . دکتر نراقی پدرِ مادر بزرگم(حبیبه) در مشهد رضوی دارای آوازه بودند . قسمتی از طایفه ما غفاری رضوانی و قسمتی رضوانی نراقی هستند .
دکتر اشکان نراقی گفت استاد دانشگاه هستم و یک بار به نراق مسافرت داشتم و در اقامتگاه بومگردی اسکان یافتم . من علاقه دارم دانشجویانم را جهت بررسی و تحقیق از معماری و بافت خصوصا قنوات به نراق بیاورم و از شما کمک می خواهم .

حادثه 24 | مرگ اشکان رضوانی نراقی، کوهنوردی که عاشق کوه بود

شنبه ۶ دی ۱۳۹۹ در تاسف شدید شنیدم دکتر اشکان رضوانی نراقی جمعه 5 دی در منطقه کُلکچال تهران گرفتار بهمن شده و به همراه دوستش بدرود حیات نمود . اشکان رضوانی نراقی از اساتید دانشکده شهرسازی دانشگاه تهران پس از اخذ مدرک لیسانس و فوق لیسانس در رشته های معماری و طراحی شهری از دانشگاه تهران راهی ایالات متحده آمریکا شد و مدرک دکتری مطالعات شهری را از دانشگاه ویسکانسین میلواکی دریافت کرد و برای تدریس به ایران بازگشت.
.

درگذشت زنده یاد دکتر اشکان رضوانی نراقی - صفحه نمایش - پردیس هنر های زیبا

در رسانه ها و فضای مجازی و مصاحبه اقوام در خصوص اشکان رضوانی نراقی نوشته شده :
چند روز پس از کولاک و بهمن مرگبار در ارتفاعات شمال تهران که جان ۱۲ کوهنورد را گرفت هر چند عملیات جست‌وجو و نجات به پایان رسید، اما برای خانواده‌های قربانیان، این آغاز داغی بزرگ است. داغی که ممکن است با گذر زمان کم‌رنگ‌تر شود، اما هرگز از یاد آنها نخواهد رفت.
یکی از کوهنوردانی که در این حادثه جانش را از دست داد اشکان رضوانی نراقی بود؛ متولد سال 1362 و دارای مدرک دکتری شهرسازی از دانشگاه میشگان آمریکا. او سه سال و نیم قبل به ایران بازگشت و استاد هنرهای زیبای دانشگاه تهران شد. صفحه اینستاگرامش پر است از عکس‌های کوهستان. از صعودهای سخت به قله‌های بلند و پر برف نه‌تنها در ایران که در ایالت میشیگان آمریکا.

نشست”خوانش میان رشته ای فضا: نقد گفتمان معماری در مطالعه تکایای تهران قدیم”

او عضو هیأت علمی دانشکده شهرسازی دانشگاه تهران بود و حتی عکس صفحه رسمی‌اش در سایت دانشگاه هم با لباس کوهنوردی بود . اما آنچه این روزها توجه خیلی‌ها را جلب کرد، یکی از پست‌هایش در صفحه اینستاگرامش بود. جایی که نوشته بود:
«‌مرگ همیشه و همه‌جا با ماست. همین حالا، در همین لحظاتی که این نوشته‌ها را می‌خوانید، آدم‌های بسیاری در خانه‌هایشان، در تخت‌های بیمارستان، در جاده و پشت میزکار می‌میرند. هایدگر گفته بود انسان موجودی است معطوفِ به مرگ. آمده است که برود. گریزی ندارد؛ مرگ مثل سایه‌ای به‌دنبال اوست».
اشکان رضوانی نراقی سرانجام روز جمعه 5 دی 1399 در راه صعود به قله کلکچال جانش را از دست داد و جسدش در جایی نزدیک به قله کشف شد.
اقوامش گفتند : اشکان یک کوهنورد حرفه‌ای بود. سال‌ها بود که همه عشقش رفتن به کوه و صعود به قله‌ها بود و ما هنوز هم باورمان نمی‌شود که او دیگر در جمع ما نیست.

دکتر اشکان رضوان نراقی استادیار دانشکده شهرسازی دانشگاه تهران درگذشت - هنر  و معماری آبگینه

او دانشجوی رشته شهرسازی دانشگاه تهران بود که بعد از پایان دوره کارشناسی ارشد، بورسیه یکی از دانشگاه‌های آمریکا شد. به همراه همسرش سال‌ها قبل راهی ایالت میشیگان آمریکا شدند و اشکان مدرک دکترایش را از آنجا گرفت. کوهنورد جوان بعد از گرفتن مدرک دکترایش، خبر بارداری همسرش را شنید و هر دو تصمیم گرفتند که به ایران بازگردند تا فرزندشان در کشور خودشان به دنیا بیاید. «۳ سال و نیم قبل وقتی پسرشان در ایران به دنیا آمد تصمیم گرفتند همین‌جا بمانند».
او می‌خواست به مردم خود و در وطنش خدمت کند. او در ایران استاد دانشگاه و عضو هیأت علمی دانشکده شهرسازی دانشگاه تهران بود. علاوه بر این همچنان عاشق کوه بود و هر هفته به کوه می‌رفت. خیلی حرفه‌ای بود، نه‌تنها به تمام قله‌ها در ایران بلکه زمانی که در آمریکا بود هم به قله‌هایی در ایالت میشیگان که به قول خودش سخت و پر برف بود صعود کرده بود. او آنقدر عاشق کوه و کوهنوردی بود که در دوران دانشجویی‌اش انجمنی راه‌اندازی کرده بود به نام انجمن کوهنوردان.

اشکان رضوانی آخرین‌بار صبح جمعه 5 دی 1399 با دوستش راهی ارتفاعات کلکچال شد. اما هیچ‌کس فکرش را نمی‌کرد که بازگشتی در کار نیست و او در دامن کوه، جایی که عاشقش بود تسلیم مرگ خواهد شد.
همسر اشکان باردار است و او برای به دنیا آمدن دومین فرزند که دختر است لحظه‌شماری می‌کرد. صبح که راهی کلکچال شد، همه مطمئن بودیم که به راحتی به قله صعود می‌کند چرا که کارش همین بود. یک روزه تصمیم می‌گرفت به قله دماوند برود؛ می‌رفت و همان روز هم برمی‌گشت. بنابراین کلکچال برایش راحت و آسان بود. صبح رفت و عصر ما خبر سقوط بهمن را شنیدیم. هرچه به موبایلش زنگ زدیم آنتن نداشت با این حال امید داشتیم که برمی‌گردد.
همسرش می‌گفت او کوهنوردی حرفه‌ای است. راه را بلد است و اتفاقی برایش نمی‌افتد. بارها خودش تعریف کرده بود که چطور در مسیرهای برفی، کولاک و سرمای شدید گرفتار شده، اما به راحتی از بحران عبور کرده و به سلامت برگشته بود. حتی تعریف کرده بود که بارها روی صخره‌ها و در شرایط سخت خوابیده است. به همین دلیل امیدوار بودیم به بازگشتش اما امیدهایمان روز شنبه با پیدا شدن پیکر بی‌جانش ناامید شد.

Student Profiles | Urban Studies Programs

جسد اشکان رضوانی نراقی ظهر شنبه 6 دی 1399 در نزدیکی قله میان برف‌ها پیدا شد و به پایین کوه انتقال یافت. خانواده وی نیز او را شناسایی کرده و پس از آن جسد به پزشکی قانونی انتقال یافت. در عملیات جست‌وجو علاوه بر تیم‌های هلال احمر، دوستان اشکان هم حضور داشتند تا اینکه ظهر شنبه جسد او را درحالی‌که به‌نظر می‌رسید بر اثر یخ‌زدگی فوت شده پیدا کردند. او با دوستش به کوه رفته بود که متأسفانه دوستش هم در این حادثه فوت شد و از مردم می‌خواهیم که برای آرامش دل خانواده اشکان و همسر باردارش دعا کنند.

۲ نظر ۰۶ دی ۹۹ ، ۲۳:۱۳
سلحشوران شهر نراق

هوالله
مبلغ شصت تومان(نصف سی تومان) فض رواج معامله ایران از مال خالص عالیقدر آقا عبدالرحمن رضائی ابن مرحوم آقا ابوالقاسم نراقی دین ثابت و لازم است شرعاً بر ذمه و رَقبه عالیشان آقا شکرالله عابدینی عصار نراقی ابن مرحوم آقا مشهدی علی اکبر عصار نراقی که انشاالله رحمان وجه مرقوم را از تاریخ ذیل الی انقضاء مدت یکسال تمام به قسط الشهور ماهی پنج تومان بدون مسامحه بپردازد و عذری که خلاف شرع انور بوده باشد نیاورد،
و مرهون مبلغ مزبور نمود که منفک نشود الاّ به اداء جزء اخیر دین همگی و تمامی یکدرب اطاق سفیده شهره بانضمام اطاق دیگر در جنب آن با ششدانگ مطبخ در جلو دهلیز شارع آن و فوقانی محقّر مخروبه در سَرِ دهلیز مطبخ بانضمام تحتانی مشهور به زیره در تحت اطاق آقا حبیب اله اخوی راهن و نصف از یکدرب کمانی در تحت مطبخ کلاً واقعه در چهار صُفّه خانه مسکونی راهن مشهور به خانه حاجی آلله داد با کافه ملحقات و منضمات و متعلقات آنها از ممر و مدخل و مشاع و کلهم یتعلق بهم از چهار صفه و غیره به نوعیکه از مرتهن مزبور ابتیاع نموده به ضمیمه چهار قَفیز(مساحت زمین) زمین مشجر واقع در جلو همان عمارت غنی عن التحدید والتوصیف با کافه اشجار مغروسه من الجوز واللوز و جدارین و کلما یتعلق بها درضمن راهن مزبور وکیل در حیات و وصی در ممات خود نمود مرتهن مزبور را که در صورت حلول اجل و عدم ردّ دین به هر قسطی مرهون مزبور را به معرض بیع درآورده به قیمت راغب البشری بفروش رسانیده وجه خود را برداشته رجوع به کم و زیاد آن نماید و صیغه مراهنه صحیحه شرعیه مشتمل بجمیع شرایط و ارکان صحت بینهما علی النهج شرع انور جاری و واقع گردید.
و کان ذالک تحریر فی بیست و دوم شهر شوال 1351
22 شوال 1351(برابر با 29 بهمن 1311)

امضاء : شکرالله عصار عابدینی
حاضر گردید زوجه آقا شکراله صبیه آقا حبیب‌الله و در حالت مایصح عنها الاقاریر الشرعیه تنفیذ و تجویز در مراهنه را نمود . تحریر شوال 1351
اعترف بما رقم فیه
حسین غفاری نراقی(فرزند عبدالباقی)
 به مراتب متن گواهی دارم
هدایت الله  رضوانی(فرزند محمد حسین)
اقل الشهود
طبیب زاده نراقی(ابراهیم طبیب زاده غفاری فرزندعبدالباقی)
 بمراتب متن اقرار و اعتراف نمود
جواد غفاری نراقی(فرزند عبدالباقی)


از جناب آقای حسین عابدینی فرزند علیرضا از بابت ارائه سند نیاکان در کمتر از یک قرن پیش قدردانی می کنیم .

سلـحــشـوران شـهـر نــراق

سایت سلحشوران شهر نراق ، از استاد گرانقدر آقای حاج سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود از بابت بازخوانی رهن منزل حاج الله داد نزدیک به یک قرن قبل سپاس گزار می باشد .

۰ نظر ۰۶ دی ۹۹ ، ۱۱:۵۶
سلحشوران شهر نراق


ما را در سر سودای عاشقی است

                                                   و دفاع همچنان باقیست

                                                                                                                                                                                                              و تا انتها ایستاده ایم.....

۰ نظر ۰۵ دی ۹۹ ، ۱۱:۴۳
سلحشوران شهر نراق

جناب آقای معـــاون التجار(فضل الله نراقی فرزند محمد جواد)
فـــــدایت شوم
دو مراسله آن جناب رسید و از سلامتی شما مسرور شدیم. درجوف(داخل) مرقومه.... خداوند خودش صبر بدهد. بخواهم شرح بدهم از عهده بر نمی آیم.خداوند به شماها همـگے سلامتی بدهد. و عمری به ... و چیز دیگر چاره نیست. در باب .... که هم .... می گیرند و هم ................ بود ابتدا می فرستادند نزد خود من که  از مجرای خودش صرف.......................... حرف زدند.
حال گذشته است و تصور می کنم که نتیجه نداشته باشد.عجالاتاً بتوان .... کرد و من اظهار و نوشته ام و رفته است تا نزد وزیر که امضا شود. حال اگر از نراق عمو.... بنویسند... ما بعد هم .... نماید... که نـــــراق..... هم ندادند قیمت دارد.که تخفیف ....از قیمت روز گرفته شود. اگر عریضه ننوشتید ................ نزد خود من بفرستید که ...... نمایم.
والسلام

پشت صفحه
در باب وکیل الله امیـــــرمعتضــد(احتمالا حاکم محلات) خیلے خوب است،ولی باید به نیمـوَر و دلیجــان و محلات و راونـج و غیره بنویسند و .... نمایید معرفی کند از هرکس او بهتر است. 14 ذی الحجه 1335(برابر 9 مهر 1296)

از تلاش خالصانه استاد حاج سید مجتبی غفاری به جهت بازخوانی نامه به معاون التجار در 107 سال قبل سپاس گزار می باشیم .  

از جناب آقای حمیدرضا  سلطانی شایان فرزند اکبر از بابت تایپ و تنظیم نامه قدیمی قدردانی می کنیم .

۰ نظر ۰۴ دی ۹۹ ، ۱۱:۳۸
سلحشوران شهر نراق

نـــــراق -  شهرجمادی الثانے 1338(برابر با 1 اسفند 1298)
                                      هوالله تعالے
حضور مبارک جناب مستطاب عمدةالتجـــــار والاعیان قبله و امیدگاهم،اخوی آقامیـرزاعبدالحسیـــــن تاجر نـــراقی (عبدالحسین مهدوی نراقی فرزند فضل الله معاون التجار) دام اقباله العالی مشرف شود
قربان وجود مبارک گردم.اولاً انشاءالله تعالی همواره وجود مبارکتان خالی از هرگونه ملال است. ثانیاً چاکر تابحال دو کاغذ نوشته ام و به جواب هیچیک نائل نگشتم. نمیدانم دلیل بی مرحمتی شما در حق این دعاگو جان نثار چیست که جواب کاغذ بنده مرقوم نمی فرمایید ؟
البته چگونگی را مرقوم فرمایید که خیلی نگران می باشم.شما که در  محلات شبی در منزل داداش حضور آقا سید خلیل و داداش و اهل خانه می فرمودید و سفارش می نمودید که همه هفته از سلامتی خودت بنویس و بنده هرچه عریضه عرض می نمایم جواب مرقوم نمی فرمایید. تابحال دو کاغذ هم به محلات نوشته ام،ایشان هم جواب مرقوم نفرموده اند! گویا چشم برادری از بنده پوشیده اید.چه شما و چه جناب اخوی آقامیـــــرزاعباس خان(عباس مهدوی نراقی فرزند فضل الله معاون التجار).
حالیه برادری به کنار، بنده غیر و شما هم غیر تابحال دو کاغذ به شما نوشته ام و این سیُّم می باشد. شما را قَسم میدهم به حق یگانگی آیا باید جواب بنویسید یا خیر؟ اگر باید بنویسید پس چرا شما نمی نویسید؟! اگر هم نباید بنویسید شما هم ننویسید! یا که خیر مضایقه از دو کلمه کاغذ و یک ارزن جوهر می نمایید! خواهش دارم که دو کلمه مرقوم فرمایید.لابدالامر مبارڪ است.

خدمت جناب آقاعمویـــے آقامیـــــرزا سلیمان و آقاعمویـــے آقا میـــــرزا قوام و جناب آقاعمویـــے آمیـــــرزاعلیمحمـــــد(علی محمد ابن سلیمان) عرض سلام بندگی دارم و عذر عریضه جداگانه میخواهم. آقانعمــت الله با والده ایشان و اهل خانه آقاعمویـــــے آقا قـــوام سلام میرسانم. جنابان دائیـــها را با اهل خانه شان و دائیزه سکـینه سلام میرسانم. اخـــــوان را فردافـــرد سلام میرسانم. خدمت علیـــــامخدّره والده قدسیـــــه سلام میرسانم.قدسیـه را عوض بنده دیده بوسی فرمایید. استادمحمـــد ملازم را با عیالش و پـدرش و اهل خانه پدرش سلام میرسانم. آقامیـــــرزا نعمـــت الله(نعمت الله فرخزاد نراقی فرزند محمد جواد) سلام برسانید. جناب آقای آقامحمـــدعــــلے مرحوم آخوند را با آقا میـــــرزا محمـــد و آقا خیرالله سلام میرسانم. و به آقامحمــدعلـــــےآخوند و آقا میـــــرزا محمـــد آخوند بفرمایید که: آقا شکـــرالله خوبی کل کاری نموده است.
در چند یوم قبل آقا شکـــرالله با آقا محمـــد کربلایی برزو و احمـــــد بارانـــے رفاقت نموده و به... رفته و یک زنی که شوهر داشته کار او را صورت داده! و بعد راپورت او را به عزیـــزالله خان میدهند که عزیزالله خان هم فرّاش می فرستد و هر سه نفر را گرفته، بعد از کتک کاری زیاد و شیشک کردن بعد از پنج یوم ایشان را مرخص میکند و شصت تومان از احمد و محمد می گیرد و آقا شکــــرالله را مرخص نمی کند .
بعد از حسیـــــن خان، حسیــــن خان قره کهریـــــزی(یکی از خوانین قره کهریز از توابع الیگودرز) واسطه شده او را بدون یک شاهـــــی جُرم مرخص نموده .
زیاد بر این تصدیع نمی شوم و مرقوم فرمایید بدانم وجه را به جنـاب قبلـــه گاهـے آقاخاله رد نموده اید یا که خیر؟ اگر نداده اید خواهش دارم که به جناب آقاخـــاله بدهید.مع فرع گذشته از شهر ربیع الثانـے الحال جنـاب قبله گاهـے آقاخاله اینک حساب عزیزتر از شماها میباشد و... تر از شما می باشد.ولی باز هم ایشان عزیزترند برای بنده تابحال دو کاغذ به نراق بایشان نوشته ام.هردو جواب نوشته اند که مبادا بنده نگران باشم.خداوند انشاءالله طول عمـــر به هرسه کرامت و عنایت فرماید. به حق ۱۵۲ و به حق مقربان درگاهش که بازهم ایشان چاکر را فراموش نفرموده و شماها چاکر را فراموش فرموده و صرف نظر برادر هم نمودید.
مظنّه جات از قرار قبلی تنزّل نموده.
گندم ۵۰ ریال      جو ۴۰ ریال     کشک ۱۲ریال      روغن ۵۲ ریال     
این مظنّه جات که عرض شد باری میباشد نه خرواری.
  تمام احبـــــاب(یاران) عرض سلام میرسانم.زیاده بر این جسارت است.در انجام فرمایشات به جان و دل حاضرم.
بقـــــربانت عبدالله معـــــاون زاده نــراقـی(عبدالله مهدوی نراقی فرزند فضل الله معاون التجار)
شهرجمادی الثانے 1338(برابر با 1 اسفند 1298)


دومین نامه عبدالله مهدوی نراقی به برادرش عبدالحسین

محلات  - شهر جمادی الثانـــــے
                                          هوالله تعالـــــے
قربان وجود مبارک شوم.اولاً انشاءالله تعالے وجود مبارک خالی از هرگونه ملال است.ثانیاً بنده زمانی که از نـــــراق آمده ام و هیچ از احوالات شما خبری ندارم.نمیدانم سبب کاغذ ننوشتن شما از برای چه خاطر میباشد.البته چگونگی را مرقوم فرمایید و اگر از حالات بنده بخواهید بحمدالله سلامتی حاصل است. خواهشمندم که دو کلمه از حالات خودتان مرقوم دارید.باری خدمت حضـــــرت علّیه عالیه مقالیه والده دامت شوکتهـــا و حضرت علّیه عالیه زوجه داداش سلام میرسانم...... هردو را مشتاقم.خدمت جناب آقا میـــــرزا ابراهیم و آقا حسیـــــن سلام میرسانم.کفا را سلام برسانید. نورچشمی عزیز طاهره را عوض بنده چهار ماچ بنمایید.
باری آنروز که آقا فتـح الله(احتمالا برادرش فتح الله مهدوی نراقی فرزند فضل الله معاون التجار) آمد در نراق به او سفارش نموده بودم که یک جعبه محلات است بگیر و حاضر کن مراجعت یدالله بده بیاورند.گویا فراموش فرموده بودید.به والده بگویید که بنده این همه مخارج جوزاقند(جوزغند) نمودم و دانه ای از او را نخوردم! البته نیم مَن جوزاقند عوض مخارج.یادی از چاکر بفرمایید خواهشمندم که جواب را مع جدید ارسال فرمایید.البته کوتاهـے نفرمایید. باری زیاده بر این اسباب تصدیع نمیشوم.خواهش و استدعا دارم و ارتجا دارم که جواب این کاغذ را مع دو کاغذ قبل و جدید ارسال دارید.
به والده بفرمایید که آن بادام و الک ..... که گرفتم.البته آنهم یادی از چاکر بفرمایید.
آقای آقا سید خلیـــل را با اهل خانه اش سلام برسانید. از بابت رحمت که الحمدلله رحمت کامل آمده است.و گندم و جوء هم قدری شکست خورده.حاضرالوقت آقای نقیـــب السادات سلام میرساند و اهل خانه آقا سید خلیـل را با نورچشمی عزیز آقا سید خلیـل الله سلام میرساند. جناب قبله گاهـــــے آقاخاله آقا محمـد حسیـن سلام میرساند. اهل خانه جناب آقاخاله خدمت اهل خانه سلام میرسانند....مرقوم فرمایید. در انجام فرمایشات حاضرم.زیاده بر این اسباب تصدیع نمیشوم چونکه مُکّاری سر راه است.انشاءالله از بعد عریضه بطول عرض خواهد شد.
بقربانت و تصدقت  عبدالله معــاون زاده نـــــراقے(عبدالله مهدوی نراقی فرزند فضل الله معاون التجار)
این کاغذ راجع به بنده بود.بخوانید و نگاه دارید تا بیایم و همچنین کاغذ عبدالحسین(عبدالحسین مهدوی نراقی فرزند فضل الله معاون التجار) .
ولی به کس دیگر نشان ندهید.نزد خود شما باشد. عبدالله نـراقــی(عبدالله مهدوی نراقی فرزند فضل الله معاون التجار)

از تلاش خالصانه استاد حاج سید مجتبی غفاری به جهت بازخوانی نامه های ارسال شده مربوط به بیش از یک قرن قبل سپاس گزار می باشیم .  

از جناب آقای حمیدرضا  سلطانی شایان فرزند اکبر از بابت تایپ و بازنویسی متن نامه ها متعلق به فرزندان معاون التجار با قدمت 104 سال قدردانی می کنیم .

۰ نظر ۰۳ دی ۹۹ ، ۰۸:۵۲
سلحشوران شهر نراق

وزارت دادگستری
مخصوص اصحاب دعوی
رونوشت
وزارت دادگستری
ثبت کل اسناد و املاک
  دفتر رسمی ازدواج شماره...
بسم الله الرحمن الرحیم که قوام دین را به اختلاط و امتزاج و بقای بشر را به مناکحت و ازدواج محکم و استوار ساخته و درود نامحدود بر رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم که این سنت سیئه را تشویق و تاکید فرموده.
شماره ثبت سند یکهزار و هفتصد و هشتاد(1780)
 تاریخ وقوع عقد پانزدهم اسفند یکهزار و سیصد سی و چهار خورشیدی(15 اسفند 1334) مطابق بیست و دوم رجب یکهزار و سیصد و هفتاد و پنج قمری(22 رجب 1375)  تاریخ ثبت برابر تاریخ وقوع است .  اسم و نام خانوادگی و تابعیت زوجین و شماره شناسنامه و محل صدور آن و تاریخ تولد آنها.
زوج آقای نجم الدین یوسفی نژاد فرزند مرحوم محمد سلیم و مرحومه جواهر شناسنامه شماره ۱۱۸۰۸ صادره سنندج متولد دوم سرطان(تیر ماه) یکهزار و دویست و هفتاد و شش خورشیدی(2 تیر 1276) ساکن تهران ، جوادیه ، خیابان ده متری دوم ، کوچه پناهی منزل آقای زارعی تابع ایران اسلامی شغل کارمند ارتش و گواهینامه شماره ۱۹۸۸۸ بیمارستان نجات بایگانی است .

زوجه ... بانو سکینه عمومی فرزند جعفر و تاج بشناسنامه شماره ۱۶۶۴۹صادره کاشان حوزه یک متولد شهریور یکهزارو سیصدو چهار خورشیدی(شهریور 1304) ساکن تهران، محل سکونت زوج تابعه ایران مسلمان و طبق گواهینامه شماره ۱۳۳۳/۲/۱۴ اداره آمار قم زوجه نامبرده شوهر مُرده می باشد و گواهینامه شماره ۲۰۵۲۰ بیمارستان نجات بایگانی است. زوج عیال دیگری دارد یا خیر؟ 
دارد، صداق مبلغ ده هزار ریال وجه رایج ایران که تمامی آن بر ذمه زوج مرقوم و مبین است عندالمطالبه به زوجه تسلیم نماید .
امضاء و اثر انگشت زوجین، نوع عقد ازدواج و انقطاع و مدت انقطاع دائم شرایط ضمن العقد یا عقد خارج ندارد .
اسم، نام خانوادگی و شماره شناسنامه شهود و معرفین و امضاء آنها
 شهود آقایان علی صادقی زارع کاشانی بشناسنامه شماره ۲۵۴۰۱ صادره کاشان ساکن تهران محل سکونت زوجین منزل شخصی و یوسف یزدی بشناسنامه ۵۷۶۴ مراغه ساکن تهران هفت چنار منزل کریم آقا و علی مزرود بشناسنامه شماره ۱۵۰۶ کاشان ساکن تهران خیابان جمال الحق کوچه نوساز منزل حسن مسیحی شاهدان وقوع عقد می باشند، امضاء و اثر انگشت شاهدان .
 معرفین آقایان شهود نامبرده زوجین را می شناسند و به این دفتر خانه معرفی نمودند و مسئول صحت هویت ایشان هستند و بلامانع بودن زوجه را از این ازدواج اعلام داشتند .
امضاء و اثر انگشت اسم و شهرت مجریان صیغه ایجاب و قبول و امضاء آنها
طرف ایجاب صیغه ایجاب بوسیله اینجانب سید بهاءالدین غروی سردفتر اجرا شد، امضاء و مُهر
طرف قبول صیغه بوسیله اینجانب شیخ حسین نباتی اجرا شد.
امضاء محل امضاء و اثر انگشت زوجین،
محل امضاء و تصدیق صاحب دفتر با محرز شدن هویت زوجین بوسیله معرفین صحت متن را تصدیق می نمایم.
مراتب مسطوره(نمونه) در نزد اینجانب واقع شد .
این ورقه که مطابق است با ثبت دفتر ازدواج شماره ۱۹۴ تهران بموجب دستور شماره ۱۴ نظامنامه قانون ازدواج به زوجه داده می شود .
 محل امضاء و مُهر
 رونوشت برابر برگ ابرازیست

سایت سلحشوران شهر نراق از تلاش خالصانه استاد حاج سید مجتبی غفاری اهل شهر نراق به جهت بازخوانی این عقدنامه(صیغه) 65 سال قبل سپاس گزار می باشد .

۰ نظر ۰۲ دی ۹۹ ، ۰۸:۵۴
سلحشوران شهر نراق

ترازو از دیرباز یکی از ضروری ترین وسایل توزین در امر کالا و معاملات بوده است.
در فرهنگ لغتِ فارسی واژه " تراز " به معنی هم سطح بودن است و ترازو یعنی وسیله ای که با اصل هم سطحی کار می کند.

ترازو و تاریخچه پیدایش آن به زمان های قدیم بر می گردد. حتی شواهد نشان می دهد که در چندین قرن پیش از ترازوهای دست ساز برای وزن کردن اجسام استفاده می کردند. کار ترازوها از قدیم تا کنون توزین بوده است.
در این تحقیق بنا داریم با چهار نوع ترازوهای قدیمی شهر تاریخی نراق آشنا شویم‌ ولی قبل از شروع مقدمه لازم است نگاهی به واحد های وزنی این ترازوها و وزنه دست ساز آنها داشته باشیم تا مطلب واضح تر برایمان روشن شود :

۱-یک منِ(شاه)         معادل ۶ کیلوگرم که در گویش محلی یک مَن "سنگِ شاه"می گویند
۲-نیم مَن               معادل ۳ کیلوگرم
۳-یک مَنِ (تبریز)       معادل ۳ کیلو گرم.این واحد وزنی در نراق کاربرد ندارد.
۴-صد دِرَم         معادل ۱/۵ کیلو گرم
۵-پنجاه             معادل ۷۵۰ گرم یا یک چارک
۶-بیست و پنج     معادل ۵ سیر یا ۳۷۵ گرم
۷-دُوآزِه             معادل دو سیرو نیم یا ۱۸۷/۵ گرم
۸-شش دِرَم         معادل ۹۰ گرم
۹-یک خَروار نراق     معادل ۱۲۰ کیلو یا ۲۰ مَن سنگ شاه

از گندم تا نان در گندمزارهای آشتیان+تصاویری از دهه 50 تا کنوننسخه چاپی -

در شهر نراق معمولا به یک بار الاغ که مثلا شامل دو جوال‌ ۱۰ مَنی گندم یا جو یعنی۲۰ مَن بود یک خروار می گفتند. به یک لنگه ۱۰ منی از واژه " تا " استفاده می کردند و نیم خروار به کار نمی بردند. برای مثال اگر کشاورزی ، محصولش معادل یک خروار و نیم بود به گویش محلی (یک خَر و تایی) می گفتند یعنی یک بار الاغ به اضافه یک لنگه معادل ۳۰ مَن سنگ شاه یا ۱۸۰ کیلوگرم .
واحد های وزنی وزنه های فوق ،مربوط به زمان قاجار است که در زمان پهلوی اول به کیلو تبدیل شد .

در ادامه اشاره ای کوتاه به ۴ نوع ترازوی قدیمی و سنتی که  تا حدود ۵ الی ۶ دهه قبل در نراق مرسوم بودند می پردازیم :

آشنایی با ترازوهای قدیمی و سنتی شهر تاریخی نراق و نحوه کار با آنها |  خبرگزاری فارس

۱-ترازوی کفه سبدی:
این ترازو شامل دو کفه سبدی شکل بود که هر کدام از کفه ها با سه طناب پنبه ای نسبتا ضخیم به قلاب های دو طرف یک چوب خراطی شده مخصوص بسته می شدند و در وسط (مرکز ثقل) چوب یک سوراخی نسبتا گشاد تعبیه شده بود که یک نخ پنبه ای نسبتا ضخیم از قسمت پایین ترازو به بالا برده شده بود که به آن بندِ ترازو می گفتند. در موقع وزن کردن این بند را با دست گرفته و بلند می کردند به طوری که دو کفه هم سطح هم قرار گیرد و سپس وزن جسم خوانده می شد. با این نوع ترازو معمولا تا ۲ تا ۳ مَن می شد وزن کرد و چیزی به نام حداقل و حد اکثر وزن وجود نداشت .

ترازو دو کفه ای کوچک | مزایده | شماره کالا : 4241376

۲-ترازوی کفه فلزی:
این ترازو هم شبیه ترازوی کفه سبدی و دارای دو کفه فلزی دایره ای شکل و کمی گود بود با این تفاوت که بندهای آن زنجیری بودند.از این ترازوها برای وزن کردن قند، شکر و ... تا  حدود یک مَن یا ۶ کیلو استفاده می شد .

۳-ترازوی برنجی کوچک:
این ترازو دارای دو کفه کوچک به صورت جام یا کاسه کوچک برنجی و بند های آن هم زنجیری بود و برای وزن کردن اقلام سبک مانند فلفل مانند ادویه،آرد نخودچی و امثال آن حداکثر تا ۵ سیر کاربرد داشت. از این نوع ترازوها علاوه بر مغازه ها و عطاری ها ،در بیشتر منازل نراق هم وجود داشت که برای کارهای مشابه استفاده می شد.
در قدیم پول زیاد نبود و بعضی خانواده ها برخی از اقلام ضروری و خوراکی مانند قند، چای، نبات و... را به صورت قرض می دادند و می گرفتند. به همین خاطر از این نوع ترازوها برای وزن کردن استفاده می کردند. در حال حاضر هم می توان این نوع ترازوها را در خانه مادر بزرگ ها که در قید حیات هستند پیدا نمود.

لازم به ذکر است که ۳ نوع ترازوی ذکر شده فاقد شاهین بودند و از قانون" تراز" یا هم سطح بودن تبعیت می کردند و در موقع وزن کردن با آنها هر موقع دو کفه روبروی یکدیگر قرار می گرفتند ، وزن خوانده می شد.
ترازوهای دو کفه فلزی و دو شاهین با وزنه های چُدنی مختلف آخرین نسل ترازوهای مکانیکی بودند که در حال حاضر هم در برخی منازل و مغازه های نراق وجود دارد. در این نوع ترازوها در موقع وزن کردن ، زمانی که دو شاهین روبروی هم قرار می گیرند وزن خوانده می شود .

4- قپان
 با گذشت زمان و ایجاد نیازهای جدید و لزوم اجسام حجم دار در برخی صنایع کشاورزی یا دامداری مانند کاه ، یونجه و سایر نهاده های دامی به ترازویی نیاز بود که به راحتی قابل حمل بوده و بتواند اجسام سنگین را وزن نماید . برای انجام این کار ترازوی جدیدی به نام " قَپان " به بازار آمد‌ و توانست قرنها به این نیاز پاسخ گوید. قپان یک ابزار کاملا مکانیکی بود و برای عملکرد نیاز به منبع انرژی نداشت و در هر مکان و شرایط محیطی عملیات توزین را انجام می داد‌ و دارای بدنه ِسخت و مقاوم بود.
قپان یک ترازوی بی کفه بود که از یک میله مدرج شبیه لوزی تشکیل شده بود و دارای یک سنگی به نام سنگ قپان بود . به همین خاطر به‌ آن ترازوی سنگی هم می گفتند چرا که  که این سنگ ‌از طریق قلاب فولادی با قطر کم و لبه نازک می توانست روی میله مدرج قپان حرکت کند و وزن متاع را مشخص نماید.علائم حک شده روی این میله بر حسب منِ شاه یا تبریز بود و هر درجه هم شامل زیر مجموعه های وزن بود مانند: نیم مَن، صد دِرَم و پَنجا .این واحد های وزنی قاجاری بود که در زمان پهلوی اول به کیلو تبدیل شد و اعداد فارسی و انگلیسی وزن بر روی میله قپان درج گردید.

مرا چوب قپان خودت کردی! - همشهری آنلاین

 قپان‌هم چنین شامل سه قلاب بود که یکی از قلاب ها به شکل چنگک بود و برای آویزان کردن متاع از آن استفاده می شد و دو قلاب دیگر به قلاب (سرسبک) و (سر سنگین)معروف بودند.
 قپان ها معمولا دو طرفه بودند و تنها باید آن را برگرداند تا طرف آن تغییر کند.به همین خاطر میله مدرج به شکل لوزی ساخته شده بود یعنی هم می شد بار سنگین را با آن وزن کرد و هم بار سبک را.
قلاب سر سبک می توانست بارهای تا حدود ۵۰ کیلو را وزن نماید و موقعی که از قلاب سرسنگین استفاده می شد می توانست بارهای سنگین از ۵۰ تا ۱۵۰ کیلوگرم را وزن نمود. در انبارهای بزرگ  و بنکداری ها (عمده فروشی ها) از این وسیله استفاده می شد.

نحوه وزن کردن بار با قپان :

برای وزن کردن کالا توسط قپان ، دست کم به دو یا سه نفر نیروی انسانی نیاز بود. چون دارای یک چوب دو متری نسبتا قطوری بود که هنگام توزین، دو نفر دو سر چوب را روی دوش می گذاشتند و نفر سوم به عنوان‌قپان دار(توزین کننده)یکی از قلاب های سر سنگین یا سبک را روی چوب قرار می داد و قلاب چنگک دار را به کالا وصل می کرد و دو نفر چوب دار قپان را با ذکر یک یا علی(ع)از زمین بلند می کردند و قپان دار از طریق سنگ قپان که دارای یک قلاب فولادی به قطر کم و لبه نازک‌ روی صفحه مدرج میله باسکول می کشید.
هر گاه میله قپان در سطح افق و فک های(کَلَّگی)قپان به صورت عمودی روبروی هم قرار می گرفتند و تشکیل یک زاویه ۹۰ درجه می دادند بار را زمین می گذاشتند و به این صورت عمل توزین انجام می گرفت و به اصطلاح وزن قپان به وسیله قپان دار خوانده می شد.

عین این کار را با ۲ نفر هم می توانست انجام دهد. به این صورت که بار را از زمین با چوب بلند می کردند و یک نفر از چوب دارها در حالی که یک سرِ چوب روی شانه اش بود به عنوان قپان دار کالا را وزن می کرد. در صورت ضرورت با یک نفر هم می شد این کار را انجام داد به این صورت که یک سر چوب را روی یک نقطه اتکا قرار می دادند و سر دیگر چوب روی دوش فرد قرار می گرفت و آن نفر هم به عنوان چوب دار وهم قپان دار وزن کالا را روی میله قپان مشخص می کرد.
قپان دارها معمولا از افراد معتمد و مطمئن بودند که در بازارها و اماکن تجاری ،مبلغی بابت قپان داری از صاحب کالا دریافت می کردند. ولی این کار در شهر تاریخی نراق توسط معتمدین محل به صورت رایگان انجام می گرفت و وجهی رد و بدل نمی شد چرا که همه در انجام فعالیت های روزمره با هم همکاری داشتند و این یکی از خصلت های خوب مردم نراق بود.

ترازوی قدیمی کلکسیونی (قپان) | شماره کالا : 1646253

از قپان دارهای معروف و کهن کسوت شهر نراق می توان به آقای سید رضا جوادی فرزند سید جواد و پدر شهید سید محمد جوادی و مرحوم حاج ابوالفضل یوسفی و حاج اسماعیل یوسفی فرزندان رضا  که از نراقی های مقیم کرج بودند و حدود نیم قرن به حرفه علوفه فروشی و سایر نهاده های دامی فعالیت داشتند اشاره نمود.
در خود شهر نراق هم مرحوم حاج کریم نراقی و حاج محمد علی غفاری عمده التجار نراقی از چهره های مورد اطمینان مردم و از قپان دارهای مشهور نراق در زمان حیات بودند. خصوصا حاج محمد علی که وزن و ترازوی او سرلوحه سایر مردم نراق بود .
سایر تجار، کشاورزان و دامداران چون نوع فعالیت آنها به قپان مرتبط بود اکثرا در کار قپان داری خبره بودند .

سایت سلحشوران شهر نراق از نویسنده ، محقق و پژوهشگر تاریخ و فرهنگ نراق جناب استاد حاج مرتضی علی آقایی نراقی از بایت تحقیق در مورد ترازوهای قدیمی و سنتی کهن شهر نراق و نحوه وزن کردن با آنها سپاس گزار می باشیم .

۰ نظر ۰۱ دی ۹۹ ، ۲۰:۳۷
سلحشوران شهر نراق

از : شهرداری نراق
به : جناب آقای دکتر صدر(سید جواد صدر فرزند محسن صدرالاشرف) وزیر محترم دادگستری

احتراماً به استحضار میرساند از دوران وزارت کشور آنجناب مضیقه کم آبی شدید نراق و شکایات متعدد اهالی موجب شدند وزارت کشور مقرر فرمودند آقای مهندس پیروزبخت مشاور فنی به نراق اعزام و در مورد رفع مضیقه کم آبی یعنی تامین اولین و مهمترین احتیاج افراد بررسی و راه صحیح پیدا نمایند .
طبق مطالعات ایشان حفر چاه عمیق در نراق به نتیجه نمیرسد و تنها راه تامین آب نراق حفر چاه نیمه عمیق و تعبیه کوره های افقی میباشد . هزینه عملیات حفاری چاه نیمه عمیق و کوره ها و تلمبه را جمعاً در حدود هشتصد هزار  ریال برآورد کرده اند که با تصویب وزارت کشور بمناقصه گذاشته شد.

نتیجه مناقصه نشان داد که همان مبلغ برآورد شده مورد احتیاج میباشد چون شهرداری نراق بیشتر از سیصد هزار ریال موجودی نداشت لذا موقتاً موضوع راکد ماند. این است که بنمایندگی ساکنین نراق به آنجناب که کاملاً وارد به اوضاع و احوال نراق هستید روی آورده استدعا دارم ترتیبی اتخاذ فرمائید که جناب آقای مهندس انصاری وزیر محترم کشور(عبدالرضا انصاری فرزند محمد حسین) از اعتبارات آن وزارتخانه مبلغ پانصد هزار ریال کسری هزینه چاه نیمه عمیق را در اختیار شهرداری نراق بگذارند تا بدون فوت وقت انجام شود . موقع را مناسب شمرده احترامات فائقه ساکنین نراق را تقدیم میدارد .

امضاء : شهردار نراق علیرضا یوسفی(فرزند محمد یوسف خان)

مرحوم علیرضا یوسفی

شماره 38822/1 مورخ 22/6/1345
به دفتر وزارتی وارد و طی همان شماره 38822/1 مورخ 22/6/1345 به وزارت محترم کشور ارجاع شد .

سایت سلحشوران شهر نراق ، از استاد خستگی ناپذیر حاج سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود از بابت بازخوانی نامه شهردار نراق به وزارت دادگستری و کشور در جهت تامین منابع آب سپاس گزار می باشد .

۰ نظر ۰۱ دی ۹۹ ، ۱۰:۳۸
سلحشوران شهر نراق

06/10/1359
حضور محترم پدر و مادر عزیزم سلام
امیدوارم که حالتان خوب باشد و کسالتی نداشته باشید، و اگر جویای حال فرزند خود کاظم باشید خوبم و هیچگونه نگرانی در بین نیست. و جهت رفع نگرانی شما لازم دانستم چند کلمه از حالم را برایتان بنویسم که حالم خیلی خوب است و به اتفاق بقیه برادران مشغول هستیم و جبهه ما خسارات زیادی ندارد ، چون دشمن مسلط نیست . و میدانم که این گفته من برای مادر نا باور است که انشاءالله ناراحت نباشد و برنامه ما همان داخل آتش بودن و بیرون بودن آن می باشد که شما در آنجا هستید.
وقتی به اخبار گوش می دهید ناراحت هستید و لیکن ما چون خودمان در جریان هستیم نگرانی چندانی نیست و خلاصه ناراحت نباشید و همانطور هم که اخبار شما را در جریان می گذارد جبهه دارخوین همه روزه خسارات جانی و مالی زیادی به دشمن می رساند ولی به لطف خدای یکتا که « یاور مسلمین هست » ایران تلفات جانی که اصلاً ندارد و خسارات مالی هم کم می باشد. اقوام و دوستان را سلام می رسانم. برادران و خواهرانم را سلام می رسانم.
و دیگر منتظر نامه نباشید و این نامه هم جهت اطلاع شما نوشتم و مدت ماموریت ما دو ماه است که احتمالاً من از این مدت بیشتر خواهم ماند! خلاصه نگران نباشید. دیگر عرضی نیست. خداحافظ
کاظم

توضیحات :
کاظم محمودی تاریخ 1 فروردین 1338 برابر 12 رمضان 1378 در شهر نراق از توابع شهرستان دلیجان تولد یافت .
خرداد 1357 دیپلم خود را دریافت نمود . تاریخ 30 اردیبهشت 1358 به خدمت سربازی رفت و پس از طی دوره آموزشی در پادگان لشکرک تهران در لشکر 92 زرهی – گردان دژ -گروهان 151 در خرمشهر استان خوزستان سازماندهی گردید . بیشترین زمان سربازی را در جزیره مینو آبادان سپری نمود و تاریخ 30 تیر 1359 کارت پایان خدمت را دریافت و به زادگاهش نراق بازگشت .

در جریان تجاوز ناجوانمردانه ارتش بعث عراق به ایران کاظم با بصیرتی که داشت کار و زندگی را رها و در روزهای اولیه جنگ تاریخ 15 مهر 1359 به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شهرستان محلات درآمد و دوره آموزش مخصوص سپاه را به مدت 45 روز به همراه عده ای دیگر از سبز پوشان در پادگان منظریه قم با موفقیت سپری نمود .


سردار کاظم محمودی نراقی شهید شاخص سال 1394 استان مرکزی :: سلـحــشـوران  شـهـر نــراق

اواخر آذر یا اوایل 1359 به سرحدات مناطق عملیاتی استان خوزستان اعزام و در جبهه دارخوین در محور اهواز - آبادان مقابل دشمن صف آرایی داشت . کاظم در پدافندی یا عملیات های فرمانده کل قوا ، طریق القدس ، ثامن الائمه و شکست حصر آبادان ، فتح المبین و محرم شرکت داشت .
سردار پاسدار کاظم محمودی فرمانده گردان محمد رسول اله(ص) از تیپ(لشکر) 17 علی ابن ابیطالب(ع) در عملیات محرم تاریخ  16 آبان 1361 برابر 20 محرم 1403 به شهادت رسید و پیکر مطهرش در گلزار شهدای شهر نراق جنب مزار برادر شهیدش عبدالله محمودی خاکسپاری گردید .

از آقای حمید سلطانی شایان فرزند اکبر خواهر زاده سردار شهید کاظم محمودی بابت تایپ و تنظیم نامه و نگهداری سند تاریخ شفاهی دفاع مقدس سپاس گزاریم .

۰ نظر ۳۰ آذر ۹۹ ، ۱۰:۳۰
سلحشوران شهر نراق

بسم الله الرحمن الرحیم
... جمال دل آرای صفحه صحیفه روح افزا بحمد حضرت ایزدی و پس از چهره گشائی عروس مدعا به مدح و منقبت جناب محمدی(ص) غرض از تحریر این کلمات که از حُسن و.... طعنه زن لوح چنین خوبان دلکش است و از حروف و نقطه رشک فرمای خط و خال رخساره خود آن پریوش آنستکه چون وحدانیت مختص ذات پاک خداوند احد است و فردانیت شایسته یگانه بی زوج و ولد الذی لم یلد ولم یولد ولم یکن له کفواً احد و قوام سلسله هستی بمناکحت منوط است و انعقاد کل بقاء بمزاوجت مربوط بنا علی هذا بفحوای کریمه فَٱنکِحُواْ مَا طَابَ لَکُم مِّنَ ٱلنِّسَآءِ مَثْنَىٰ وَثُلَٰثَ وَرُبَٰعَ فانکحوا ماطاب لکم من النساء مثنی و ثلاث و رباع و بحکم مطاع عالم مطیع النکاح سنتی فمن رغب عن سنتی فلیس منی رشته عقد مناکحت ومزاوجت دائمیه محکم ومستحکم گردید و بصحت انجامید فیمابین جناب...انتساب فضائل وکمالات اکتساب آقا میرزا ملا محمدحسین سلمه الله خلف ارجمند سعادت مَند آقا زین العابدین بیجیگانی من قراء سبعه جاسب و علیا جاه صدارت دستگاه محجوبه حجاب عفت و مستوره نقاب عصمت هی المسماه بتاج خانم صبیه مرضیه بندگان علیین مکان مشمول رحمت الهی آقای ملا محمد رضای نراقی طاب الله ثراه و..........بصداق المبین ومهرالمشخص مبلغ سیصدوچهل تومان فض رایج خزانه مبارکه ناصرالدین شاه قاجار خلداله ملکه و دولته روپیه از قرار عددی یکمثقال وزن صرفی موزون و ده عددیکتومان رواج متعارف وکلاً برذمه خود جناب مستطاب ناکح معزی الیه میباشد به سوای باغ تازه شهره وزمین واقعه در....پله شده که با پنج اصله های درخت جوز مغروسه در او موهوبی والدین جناب ناکح میباشد با.......که همان باغ تازه که ده عشیر مرقوم شده....شرب تابعه او موهوبی والد ماجد ناکح است که درظهر کوی واقع است و دو عشیر ملک واقعه در نهر بابله شهره بانضمام پنج اصله درخت جوز مغروسه درآن موهوبی والده جناب مستطاب ماجده ناکح موصوف بموجب همین تفصیل که مرقوم شده.

هدیه کلام الله مجید سه تومان ، مقدماتی الذمه ازقرارفوق دوازده تومان، طلا حمراء غیر مسکوک صرفی دوازده تومان، لباس حریر و غیره دو دسته پانزده تومان، مسینه آلات ساخته شده بوزن شاه ۵ من پانزده تومان، فرش اطاق یکدسته بیست وپنج تومان، رختخواب قلمکار یکدسته پنج تومان، ماده گاو سلیمه الاعضاء راس شش تومان، گوسفند من جنسین ۶ راس شش تومان،
خانه مشخص معین واقعه فی محله سفلای شهره قصبه بیجیگان و مشهور است همان خانه به خانه ملا محمدی که مشترک مابین جناب ناکح و جناب عم اجل اکرم او حاجی ملا ابوالقاسم میباشد همگی و تمامی چهار دانگ از جمله ششدانگ از کل همان خانه از قسمت مفروزند مالکی و مسکونی و متصرفی جناب ناکح میباشد بانضمام کافه ملحقات شرعیه و منضمات عرفیه از ممر و مدخل و مشاع از باغچه و فضای و غیره و از آنچه متعلق بخانه مزبوره دارد، سیما حصار و اصطبل خارج خانه ازهرفقره مشاعاً بثمن مبلغ پنجاه تومان معلوم
باغجاه واقعه در نهر سیاه دال که مشهور است بباغ کول و محدود است از یکطرف بباغ ملا کاظم و از طرفی بباغجاه ملا عبدالله و از جهتی به ظهر کوی واز جهتی به زمین آقا محمدعلی اخوی ناکح موازی بیست عشیر تحت آب بند مع شرب ........................
...و اشجار ... او ...... مبلغ ....... مزبور باغ منیر و مشجر واقعه در نهر سیاه دال قریه نیکان محدود به حدود ذیل السطر.
به ملک حاجی آخوند عم ناکح.
به ملک ملا عبدالله  شهره.
به باغ عبدالکریم ملا محمد حسین.
به باغ محمدعلی اخوی ناکح.
که....... آب بند یازده قفیز.... بذرافشان است مع شرب...آن بقدرالحصه ......مبلغ پنجاه و پنج تومان.
همگی و تمامی دو عشیر ملک واقعه در....... شهره .... آب بانضمام پنج اصله درخت جوز مغروسه درآن حدی به ملک حاجی سینجلی.
حدی به نهر طاحونه.
حدی به ملک وقفی حمام.
حدی به ملک والدان رضا شاه.
......همان دو عشیر مع اصله های درخت جوز موصوفه موهوبی والده ماجده جناب ناکح بمبلغ بیست تومان
باغ مشهور به باغ تازه واقعه در ظهر کوی که محدود است به حدود اربعه ذیل
حدی به باغ ملا عبدالله
حدی به ملک اخوی ناکح.
 حدی به باغ.......
 حدی به........
همگی و تمامی کل همان باغ تازه شهره که ده .... عشیر کامل است مع شرب تابعه آن موهوبی والد ناکح بمبلغ شانزده تومان و جمعا صداق سیصد و چهل تومان است، ده عشیر باغ تازه شهره واقعه در ظهر کوی مع شرب تابعه آن به تفصیلی که مرقوم شده موهوبی والد ماجد جناب ناکح میباشد و دو عشیر ملک در نهر پاپله شهره مع پنج اصله درخت های جوز آن به موجبی که مرقوم شده موهوبی والده ماجده او میباشد و مابقی ما فی الصداق علناً قویاً بر ذمه خود جناب ناکح معزی الیه میباشد و باغجاه واقعه در نهر سیاه دال که مشهور است بباغ کول بانضمام ساختمان و عمارتی که در آن بنا نموده اند میباشد و عمارت واقعه در همان باغ جزو ما فی الصداق است تا واضح بوده باشد مناکحه صحیحه شرعیه و معاقده صریحه ملیه دائمیه مشتمله بر صیغه عربیه و فارسیه اسلامیه من الایجاب والقبول الصادرین عن وکیلهما بعد ثبوت وکالتهما والصداق المزبور علی ذمه الزوج المسطور...... لایتکلف ولا یرّد و عین له المتصرف من شائت ومهما....... یودیه الیها عندالطلب لیلاً اونهاراً سراًا وعلانیه علیه النفقه والکسوه فعلیهاالیمکن والتوسل والاعتماد واله رئوف بالعباد اللهم الف بینهما و بارک عقدهما و طیب نسلهما واخرج من صلبهما اولاداً صالحاً ذکوراً بحق محمد صل الله علیه وآله اجمعین.
قد وقع العقد المبارک المیمون فی یوم الخمسین نهم جمادی الاول یونت ئیل(سال اسب) سنه ۱۳۱۲
9 جمادی الاول 1312(برابر با 17 آبان 1273)

الشهود والتوکیل والتعریف :
 جنابان آقا حبیب الله خلف ارجمند آقا محمد مهدی.
آقا میرزا ابوالقاسم خلف مرحمت شان آقای ملا علی اکبر.
ملا محمد تقی خلف مرحوم استاد اسماعیل محلاتی.
آقا محمد علی خلف مرحمت شان میرزا ابوتراب.
آقا میرزا شمس الدین خلف مرحوم آقا اسدالله.
اینجانب راقم الحروف ابوالقاسم(فروغی) خلف مرحوم آخوند ملا عبدالکریم
 
جنابان مستطابان :
آقا میرزا موسی با اخوان آمیرزا عبدالباقی.
ابنای مرحمت شان حاجی محمد تقی حاجی کلبعلی .
آقا حبیب الله حاجی محمد کاظم
و حاجی محمد مهدی آقا حبیب اله ولد او
و آقا محمد کاظم خلف مرحمت شان آقا محمد جعفر
و آقا محمد رضا خلف مرحوم حاجی محمد تقی
و حاجی آقا جان
و ابنای  مرحمت شان آقا محمد یوسف خالو حسن
و ابنای حاجی محمد حسین صابونی
و ابنای مرحوم حاجی میرزا کوچک
و نایب حسین بیجیگانی
و حاجی محمد حسین حاجی ملا یوسف
و کربلایی علی اکبر خلف مرحوم آقا رمضان

مُهر و امضاهای حاشیه سند :

محل مُهر جناب آقا حبیب‌الله رئیس التجار(حاج حبیب الله نراقی فرزند حاج محمد مهدی تاجر نراقی)
 
من الشاهدین اقل الحاج مهدی خلف مرحمت شان آقا میرزا محمد
 محل خط مرحوم حاجی مهدی نراقی
 اعترف الناکح به جمیع ما رقم فیه
محل مُهر جناب آقا محمد کاظم تاجر نراقی
 سواد مطابق اصل است
مُهر حسین منی انا من حسین
 سواد مطابق اصل است
مُهر هدایت الله نراقی(هدایت الله رضوانی فرزند محمد حسین)
اعترف بما رقم فیه لدی
محل مُهر آقا میرزا محمود
 اعترف بما رقم فیه لدی
محل مُهر آقا سید محمد آقا سید حسین
وکیلهما و طرف ایجاب فضائل ماب آقا میرزا علی اکبر خلف مرحوم آقا جعفر حاج صادق نراقی ۱۴۹۲ – 1312 یونت ئیل(سال اسب) ... دلیل
اعترف بما رقم فیه لدی تمامی سیصد و چهل تومان که سی وسه تومان موهوبی والدین می نمودند اقرار ایشان را شنیدم اقل موسی نراقی
محل مُهر مرحوم آقا میرزا موسی تاجر نراقی
مُهر نصرالله
قد ... عن وکالت عنه حره الخاطی ۱۳۱۲
محل مُهر مرحوم ملا ابوالقاسم(ملا ابوالقاسم فروغی فرزند ملا عبدالکریم)

از زحمات و تلاش های طاقت فرسای استاد گرانقدر آقای حاج سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود از بابت بازخوانی عقدنامه سپاس گزار می باشیم .

۰ نظر ۲۹ آذر ۹۹ ، ۱۰:۱۲
سلحشوران شهر نراق

مبلغ شش تومان(نصف سه تومان ) قران چرخی از مال خالص بهرام علی نظامی رسید باید و لازم است بر ذمه اینجانب ابراهیم نراقی که انشاالله از حال تحریر الی مدت ۳ ماه و نیم دیگر ادا و کارسازی نمایم .
بتاریخ دوم ربیع الثانی ۱۳۴۶(برابر ۶ مهر ۱۳۰۶)
مهر ابراهیم(محمد ابراهیم رحمانی نراقی فرزند نصرالله)

بازخوانی پشت سند :
طلبی که از ابراهیم نراقی(محمد ابراهیم رحمانی نراقی فرزند نصرالله) بموجب ظهر ورقه داشتم دریافت شد و یک طغرا قبض هم که سابق از مشارالیه گرفته بودم و مفقود شده بود و بعد از این قبض را گرفتم . چنانچه آن قبض پیدا و ابراز شود از درجه اعتبار ساقط است.
بتاریخ ۱۸ ربیع الثانی سنه ۱۳۴۹(برابر ۲۰ شهریور ۱۳۰۹)

مهر بهرام(بهرام علی نظامی)

سایت سلحشوران شهر نراق ، از بازخوانی سند توافق مالی بین دو نفر توسط استاد حاج سید مجتبی غفاری سپاس گزار می باشد .

۰ نظر ۲۸ آذر ۹۹ ، ۱۰:۱۸
سلحشوران شهر نراق

و بعد حضور یافتند علیا مخدرات بانو زهرا مهدوی به شناسنامه شماره یکهزارو هفتاد و پنج صادره نراق متعلقه آقای حسن مهدوی نراقی(فرزند حاج محمد ابراهیم ابن میرزا کوچک ابن حاج جعفر) و بانو بتول فاضلی به شناسنامه شماره یکهزارو ششصد و پنجاه و پنج صادره نراق متعلقه آقای اسدالله یوسفی نراقی و صبیه مرحمت شان علیّین مکان آقای محمد مجتهد فاضلی نراقی و به مصالحه صحیحه شرعیه قطعیه منتقل نمودند به دو نفر برادران مِن الابوینی خود آقایان احمد نراقی پور و رضا فاضلی نراقی کلیه حق و حقوقی که نسبت به سهم الارث پدری خود داشتند در کلیه دارائی و مایملک مرحوم آقای آقا محمد فاضلی موروث خود از بابت املاک و باغات و مزارع و مستغلات و خانه و طاحونه(آسیاب آبی) و اراضی و گاو و گوسفند و عایدات و اشیاء محاذی چهار طاق آب مزرعه رودکیه(روکیه) و املاک آن که مشاع و مشترک فیمابین تمام ورثه می باشد به مال الصلح مقدار یکصد دِرَم به وزن شاه نمک آران و مبلغ دو هزار تومان که رقبات مطالبات من ذیل السطر در ازاء وجه مزبور به مصالحان مرقومان داده شد و شرایط صحت از قبض و اقباض و تسلیم و تسلم و تخلیه و تصرف بعمل آمد و رقبات مزبور به این قرار است.

آب علیا و سفلای نراق در طاق نهم پنج سَرَجه
باغ میرَک شهره نوزده مَن سهم مشاع از بیست و چهار سهم
زمین مُرغزار بالا بیست و چهار مَن مشاع از چهل مَن
آب قنات سَراجه شهره در یکشنبه اقل یکربع
و از برای مصالحان مرقومان نسبت به کلیه دارائی و مایملک پدری خودشان باستثناء سهم الارث آب و املاک مزرعه رودکیه حقی و بهره ای باقی نمانده و صیغه مصالحه صحیحه شرعیه واقع و جاری شد و در ضمن عقد خارج مصالحان مرقومان ملتزم شدند که چنانچه خود آنها یا اشخاص من قبل آنها راجع به سهم الارث پدری خود ابراز سخن و یا گفتگوئی نماید علاوه بر تسلیم رقبات نامبرده هرکدام معادل پنج هزار ریال دادنی باشند و نظر باینکه تاکنون ورثه نامبرده تحصیل گواهی حصر وراثت ننموده اند و رقبات بالا بنام موروثشان درخواست ثبت شده و در جریان ثبت می باشد لذا متصالحان مزبور ملتزم شدند که پس از صدور اسناد مزبور در دفتر اسناد رسمی حاضر شده و طبق مدلول این مصالحه نامچه برگ رسمی صادر نمایند. وکان ذالک التحریر فی بیست و چهارم شهریور ماه ۱۳۲۱ خورشیدی

اثر انگشت زهرا خانم و بتول خانم را گواهی می نمایم امضاء حسن مهدوی ۱۳۲۱/۶/۲۴
دو نفر جنابان مرقوم آقای آقا محمد فاضلی و زهرا خانم و بتول خانم اقرار و اعتراف بمراتب متن نمودند. اقل عبدالله محمدی(فرزند حاج محمد مهدی تاجر نراقی)

نور چشمی زهرا خانم و بتول خانم اقرار نمودند به مراتب متن شهادت دارم غلامرضا محمدی نراقی( حاج غلامرضا محمدی فرزند حاج حبیب اله رئیس التجار ابن حاج محمد مهدی تاجر نراقی ابن محمد)
زهرا خانم و بتول خانم صبیه مرحوم آقای آقا محمد اقرار به مراتب متن نمودند . اقل حسن مهدوی(فرزند حاج محمد ابراهیم)

سایت سلحشوران شهر نراق ، از استاد گرانقدر آقای حاج سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود از بابت بازخوانی تقسیم سهم الارث فرزندان آقا محمد فاضلی مجتهد(برادر آقا حسین فاضلی) سپاس گزار می باشد .

توضیحات سایت سلحشوران شهر نراق :
حجت الاسلام آقا محمد فاضلی فرزند ملا محمد رضا سال 1249 قمری برابر با 1212 شمسی در نراق متولد و دارای شناسنامه شماره 1653 می باشد . وی به آقا محمد مجتهد مشهور و امام جماعت مسجد جامع بود . او فردی تحصیل کرده و معمم بود و مثل برادرش آقا حسین در حوزه های علمیه اصفهان و نجف اشرف عراق و کاشان تحصیل نمود .

مجتهد جلیل القدر آقا حسین فاضلی عالِم پُر آوازه و برکت شهر نراق ::  سلـحــشـوران شـهـر نــراق

آقا محمد هشت سال زودتر از برادرش شنبه تاریخ 24 اسفند 1319 مصادف با 16 صفر 1360 فوت کرد . جنازه او بالای دستان امت مذهبی نراق با شکوهمندی زیادی تشییع گردید .مردم مومن دلیجان تا بالای مزرعه روحی در بیرون آبادی در انتظار جنازه بودند . آنها نیز پیکر مرحوم را به دوش کشیده و تا مسجد سنگ سفید دلیجان که بعدا به مسجد اعظم تغییر نام یافت انتقال و عزاداری کردند . آنگاه به درخواست علما و فرهیختگان پیکرش روی یک دستگاه ماشین گذاشته شد و به قم منتقل و در قبرستان نو خاکسپاری گردید .

۰ نظر ۲۷ آذر ۹۹ ، ۱۱:۳۳
سلحشوران شهر نراق

همیشه دولتِ برگی جوان نمی مانَد
گُلی ز دستِ خزان در امان نمی ماند

قسم به سوره ی وَالعَصر و اِنَّ الاِنسانَش
کسی به قدرِ بشر در زیان نمی ماند

دو خِشت مانده از آن کاروانسرا اما
دو تارِ مو هم از این کاروان نمی ماند !

بِکار تخمِ طمع را ولی بدان طَمّاع
که باغ مانده اگر ،  باغبان نمی ماند

شبیه خان به بزرگی نَناز چون چیزی
به غیرِ خانه ی متروک از آن نمی ماند

به آدمی پشه آموخت ، تا ابد دنیا
به زیرِ سلطه ی نَمرودیان نمی ماند

هزار هم که سلیمان شوی عصایت هم
برای عبرتِ آیندگان ، نمی ماند !

چه جایِ این همه دلبستگیست وقتی که
همیشه دولتِ برگی جوان نمی ماند ؟

 زهرا علی‌آقایی‌ فرزند محمد اهل شهر نراق

۰ نظر ۲۶ آذر ۹۹ ، ۱۱:۲۲
سلحشوران شهر نراق

هدایت به بالای

folder98 facebook