سلـحــشـوران شـهـر نــراق

عـکـس، خـاطـرات ، دل نـوشـتـه هـای دفـاع مـقـدس ، انـقـلـاب و اطـلـاعـات عـمـومـی

سلـحــشـوران شـهـر نــراق

عـکـس، خـاطـرات ، دل نـوشـتـه هـای دفـاع مـقـدس ، انـقـلـاب و اطـلـاعـات عـمـومـی

سلـحــشـوران شـهـر نــراق

شهر نراق زادگاه علامه ملا محمد مهدی نراقی و ملا احمد نراقی (فاضلین نراقی)
بیش از 100 نفر از مشاهیر نامدار دارای جمعیت سه هزار نفره در مقطع 8 سال دفاع مقدس دارای 180 رزمنده بوده و علاوه بر آن 8 آزاده و 100 جانباز(مجروح)و 80 شهید تقدیم آرمان های میهن اسلامی نموده است.


بایـگـانی
آخـریـن مـطـالـب

۲۲ مطلب در بهمن ۱۳۹۸ ثبت شده است

تاریخ 23 دی 1395 استاد مصطفی کیانی(1311 - 1395 ) کتابشناس و فرهیخته فرهنگی را در منزلش شهر اصفهان ملاقات کردم و طی زمان محدود ملاقات اشاره ای به فردی به نام حسین مُرشدی فرزند درویش علی نراقی داشت که در زمان ظلم و تعدی رجبعلی بختیاری و قشون او به نراق از حماسه آفرینی و پایمردی نراقی ها مقابلش اشعاری را به سبک سنتی سروده بود .

حسین مرشدی فرزند درویش علی نراقی

با کمک تاریخ دوستان آقای غلامعلی مرشدی فرزند غلامحسین ابن درویشعلی در تهران مورد ملاقات قرار گرفت و نتایج ذیل تحصیل گردید :

درویش علی نراقی دل نترسی داشت و حدود یک قرن قبل با یکی از خان ها مشکل داشت و پس از یک دعوا و درگیری مجبور به فرار از نراق گردید .درویشعلی طبع شعر داشت و اشعارش را به صورت دستنویس تحریر کرده بود . جلد مجموعه اش از پوست رنگ مشکی بود که خودش درست کرده بود . آنچه که مربوط به غارت انبارها و جواهرات زنان توسط رجب و نیروهایش انجام گرفته و شجاعت خود و نراقی ها در بیرون راندن مهاجمین با کمک دولتی ها را به شعر درآورده بود .

جشن ازدواج آقای غلام علی مرشدی فرزند حسین در شهر نراق سال ۱۳۴۵
از راست : مرحوم حاج ابوالقاسم جوادی(پورهدایت) محضردار اهل دلیجان و داماد مرحوم حاج محمد رجبی نراقی
علی محمد رمضانی فرزند فضل اله  مرحوم حسین مرشدی فرزند درویش علی نراقی

متاسفانه اشعار درویش علی نراقی به مرور زمان و جابجایی محل سکونت از بین رفته و آثارو ابیاتی یافت نشد .  درویشعلی همسری به نام زیور داشت که حاصل زندگی آنان دو پسر به اسامی جعفر و حسین و یک دختر به نام گوهر مرشدی همسر حسین کریمی فرزند میرزاعلی اکبر بود .
جعفر مرشدی حدود یک قرن قبل به هواخواهی از پدر و فشار یکی از خوانین از خاندان یوسفی مجبور به ترک نراق گردید و رفتن او همانا و دیگر برنگشتن وی همان . جعفر برای همیشه مفقود الاثر شد و خانواده اش هرگز پیدایش نگردند .
ولی پدرش درویش علی پس از بازگشت به موطن خود مدتی زندگی کرد و پس از فوت در صحن بقعه شاه سلیمان نراق خاکسپاری گردید .

غلامعلی مرشدی

فرزند دیگرش غلامحسین مرشدی نام داشت که نراقی ها به او حسین مرشد خطاب می کردند . مغازه سماورسازی حسین بالاتر از بازار شمس السلطنه و جنب آب انبار و مقابل منزل استاد حاج شکراله اکبری بود که هنوز هم آثار آن وجود دارد .

مرحوم کربلایی فضل اله رمضانی فرزند عابدین و همسرش مرحومه محترم رجبی فرزند عبداله

حسین مرشد نیز مثل پدرش طبع شعر داشت و اغلب اشعار و ترانه های قدیمی را حفظ بود . حسین سال 1325 به همراه همسرش  خانم قمر رمضانی(متوفی به سال 1366) فرزند عابدین با فرزندان از نراق به تهران نقل مکان نمودند . فرزندانشان صنعت – زینت – نصرت – بتول – سلطانعلی و غلامعلی مرشدی می باشند . سلطانعلی بیش از نیم قرن پیش در سن 40 سالگی فوت و در گورستان مسگرآباد تهران که بعد به پارک تبدیل شد خاکسپاری شد .

حسین مرشدی فرزند درویشعلی دارای شناسنامه 60 سال 1278 در شهر نراق تولد یافت . قامت او بلند و یک دستش معلولیت داشت ولی در فن سماورسازی مهارت خاص داشت و گرامافون نیز تعمیر می کرد . وی نهایتا تاریخ 11 اسفند 1356 در سن 78 سالگی بدرود حیات گفت و در قطعه ۱۵ ردیف ۸۶ شماره ۱۶ بهشت زهرا(س) تهران خاکسپاری گردید .

حسین مرشدی تاریخ 4 آذر 1350 سهم منزلش حوالی میدان نراق را به آقای غلامحسین رحمانی فرزند ابراهیم می فروشد .

آقای غلامعلی مرشدی  متولد 1323 است و دو ساله بوده که به همراه والدین به تهران عزیمت می کنند . ایشان بازنشسته شرکت واحد اتوبوسرانی و همسرش خانم فاطمه رمضانی فرزند کربلایی فضل اله و فرزندانشان در تهران سکونت دارند .

غلامعلی مرشدی فرزند حسین ابن درویشعلی نراقی

آنان به دلیل عشق به زادگاهشان در نراق نیز دارای منزل هستند و به این شهر زیبا و تاریخی تردد می کنند . سایت سلحشوران شهر نراق از مساعدت سرکار خانم فریبا مرشدی و پدر بزرگوارش آقا غلامعلی سپاس گزار می باشد .

۰ نظر ۳۰ بهمن ۹۸ ، ۲۱:۳۲
سلحشوران شهر نراق

غرض از تحریر و ترقیم(نوشتن) این کلمات میمنت انجام ذکر و بیان آنستکه چون مرحمت و غفران پناه حاجی محمد جعفر در حین حیات خود نصف از یکدرب باغ واقعه در چال‌سرخ(محل یا منطقه ای در شهر نراق) را که مالک بود به زوجه همدانی خود والده محمد شفیع مصالحه نموده بود .
زوجه آقا زین العابدین خَلف مرحوم حاجی محمد جعفر مرقوم ادعا می نمود که پنج قفیز(واحدی برای اندازه گیری زمین) آن در صداق(مِهر) من بود حاجی مذکور از من ابتیاع(فروختن) نمود و ده قفیز آن را در عوض وجه آن بیع شرط نمود که بعد از مدت دو ماه مبلغ وجه مبیع(معامله) را اگر برساند بیع لازم شود .
بعد از مدتی که از لزوم آن گذشت قدری از تنخواها آنرا رد نمود  بنحویکه در عوض اجرت المثل گرفته ام و ورثه مدعی بودند که از عوض اصل تنخواها گرفته و حقی نداری بعد از گفتگوی بسیار مصلحین خیراندیش قرار چنان دادند که حاضر گردید زوجه آقا زین العابدین مذبور صبیه مرحوم حاجی محمد حسین نراقی و مصالحه صحیحه صریحه شرعیه نمود جمیع ادعا و حقی که در این نصفه باغ داشت به مالکه مرقومه بمبلغ دو تومان رایج سلطان روپیه محمد شاهی عددی هشتاد نخود وزن ده عدد یکتومان رواج و ثمن تاماً کاملاً واصل و عاید مصالح له مذبوره گردید منبعد اگر چنانچه ادعائی نماید باطل و از درجه اعتبار ساقط است.
تحریراً فی دهم شهر ربیع الثانی مطابق سنه 1264
10 ربیع الثانی 1264(برابر 26 اسفند 1226)

بازخوانی و مُهر و امضاهای حاشیه سند :
زوجه(همسر) آقا زین العابدین در حضور حقیر اقل الحاج میرزا محمد آقا زین العابدین(محمد فرزند زین العابدین) را وکیل نمود و آقا زین العابدین اقرارنمود که مصالحه نمودم بعد از وکالت و دو تومان تنخواه به من رسید .
مُهر یا امام زین العابدین
مُهر یا جواد
اعترف بهذه المصالحه

مُهر لااله الا الله
الملک الحق المبین عبده محمد مهدی
مُهر عبده میرزا محمد(حاج میرزا محمد فرزند آقا زین العابدین)
مُهر ابوالقاسم (کاتب و شاهد معامله مُلا ابوالقاسم نراقی(فروغی) فرزند ملا عبدالکریم)

سایت سلحشوران شهر نراق از جناب استاد سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود از بابت بازخوانی رفع اختلاف از باغی در منطقه ی درِ چالِ سرخ بین همسر همدانی حاجی محمد جعفر نراقی و زوجه زین العابدین فرزند حاج محمد جعفر(عروسش فرزند حاج محمد حسین نراقی) سپاس گزار می باشد .

۰ نظر ۲۹ بهمن ۹۸ ، ۱۶:۱۳
سلحشوران شهر نراق

کرده ام بند زنجیر توان شیون را
بسته ام با لب خود روزنه گُلخن‌ را

مژده مرغان گلستان که زچشم تَر مَن
کرده ام کُلشن فردوس بَرین دامن را

گفته ام نام دلش آهن وخوش می دانم
کرده ام جُرم که تهمت زده ام آهن را

تَن نرمش بُوَد آزرده ز دیبا و پَرند
مُژه حور نیاید نخ پیراهن را

رستگاری است نصیب دل مَسرور سکوت
لازم است قطع زبان ناحیه سوسن را

می کشد هر نفسم دوست به نحوی که نَکُشت
دشمنی با همه خصمی نُکُشَد دشمن را

فتنه چشم تو صَد خرمن و تاب دل من
خوشه خوار خوشه کجا حوصله خرمن را

من که رِندم چه کنم کعبه ومحراب دعا
شایق دِیرم ودیدار مَغ رهزن را

عیش اگر جمله همین است که مقصود من است
کی شود کی در آغوش کشم‌ مُردن را

آخر از فرط غبار ره جُرم و کُنَهش
کرده ام تار دل آیینه روشن را

روزگاری است که از طاعت آمال هَوس
کرده ام سَرکش میدان طلب توسن را

دلِ خوش طالب سِیر است تماشای جهان
دلِ غمخانهِ حسرت چه کُند گلشن را

کوی میدان خلیل است سَر بی تن ما
رشک آتشکده نمرود دل گُلخن ما

♦️مولانا حسرت نراقی

تنظیم وباز نشر:
استاد مرتضی_علی_آقایی_نراقی

۰ نظر ۲۸ بهمن ۹۸ ، ۱۸:۲۷
سلحشوران شهر نراق

مقام محترم ریاست مالیه محلات دام اقباله
دستخط مبارک تحت نمره 1037 در مورد شصت تومان که عوض وجه مسروقه از این اهالی دریافت کرده اند برایشان مرقوم فرموده اید که البته باید به خود اهالی مُسترد بشود.

الخ (الی آخر) مستحضر گردیدیم و لکن استرداد وجه بر ذمه(ضمانت) حضرت ریاست پناهی است زیرا امین مالیه(شاپورخان) وجه را نمی دهد و رعیت نمی تواند غیر از مجرای قانونی اقدامی نماید . لهذا تقاضا می نمائیم مقرر فرمائید وجه مزبور را مُسترد و عاید دارند که آسوده گشته به دعاگوئی وجود مبارک مشغول باشیم .
جان نثاران(فداکاری) رعایای نراق - میرزا فضل اله(فضل اله نراقی) معاون التجار نراقی

پاسخ نامه :
نراق -  جناب آقای ضیاء السلطان راونجی(ضیاءالسلطان فرزند حاجی صدر راونجی حاکم نراق)
نمره 1037
10 بُرج جَدی(ربیع الاول) 1336(برابر 3 دی 1296)
در جواب اظهار شما راجع به سوء رفتار آقای شاپورخان اظهار می دارد که تحقیقات لازمه نموده در صورت صحت در استرضای(خشنودی) خاطر شما خواهد کوشید .
اما راجع به وصول شصت تومان عوض وجه مسروقه ؛ اینجانب ابدا این ترتیب را تصدیق نمی نماید . البته دولت در کشف این سرقت دقت لازم بعمل آورده و وجه مسروقه را از سارق حقیقی خواهد دریافت کرد .
وجه مزبوره که به این اسم از اهالی وصول شده البته باید به خود اهالی مُسترد شود .
رئیس اداره مالیه محلات - حسین

سایت سلحشوران شهر نراق از جناب استاد سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود از بابت بازخوانی شکایت عده ای از مردم نراق به حسین رئیس اداره مالیه محلات بر علیه شاپورخان امین مالیه در خصوص استرداد وجه مسروقه و پاسخ آن اداره در 105 سال قبل سپاسگزار می باشد .

۰ نظر ۲۷ بهمن ۹۸ ، ۱۷:۵۶
سلحشوران شهر نراق

 مرحومان یوسف یوسفی فرزند حسن و حسن  خنجری(محمدی) فرزند حسین  اهل شهر نراق دو نفر از راهدارانی بودند که در اداره راهداری شهرستان دلیجان استان مرکزی در دهه چهل و پنجاه به خدمت مشغول بودند .

 

مرحوم حسن محمدی                      مرحوم یوسف یوسفی

محل کار این عزیزان در جاده دلیجان به نراق و از نراق به مشهد اردهال تعیین شده بود .  در قدیم با وجود اینکه این جاده خاکی و شوسه بود ولی نیاز به سرکشی و نظارت داشت .در آن زمان اداره راهداری مانند امروز مجهز نبود چرا که جاده ها خصوصا در مناطق روستایی خاکی و رفت و آمد وسائط نقلیه هم اندک بود و ماشینی به آن صورت وجود نداشت. ولی با همین تعداد اندک ماشین و تردد در مسیر محور نراق به اردهال و نهایتا کاشان لازم بود که نظارت و بهسازی در آن جاده وجود داشته باشد.

مرحومان یوسف یوسفی و حسن محمدی از جمله راهداران قدیمی بودند که هر روز صبح با یک بیل و توبره ای بر کول با پای پیاده از نراق به سَمت مزرعه محمد آباد و یا بر عکس در مسیر جاده نراق به اردهال مشغول کار می شدند و هر کجای این جاده خاکی برای تردد وسیله نقلیه مشکل ایجاد می کرد با بیل آنجا را بهسازی و آماده می گردند.
اگر موردی هم در توان آنها نبود مجبور بودند  پیام را از طریق اتوبوس کاشان که هر روز در این مسیر تردد داشت یا به هر طریق دیگر به اداره راهداری دلیجان برسانند. در هنگام ناهار هم در کنار جاده هر جایی که جوی آبی وجود داشت بساط چای را بر پا می کردند و بعد از صرف ناهار و اقامه نماز مجددا به کار مشغول می شدند .


کشاورزانی که هر روز با الاغ به مزرعه های منتهی به  این جاده می رفتند مانند مزرعه آقا ، پودنا، گدار ، زعین(زین الدین) شاهد فعالیت این پاک سرشتان بودند که با بیل مشغول صاف کردن ناهمواری های جاده و سر و سامان دادن به آن بودند ..
این کشاورزان زحمتکش که با بار میوه از مسیر جاده به نراق می آمدند از میوه های خود به آنها تقدیم می کردند تا با میل نمودن آن لحظه ای رفع خستگی نمایند. بعد از خاتمه فعالیت روزانه ، مسیر جاده را با پای پیاده به نراق طی می کردند و احیانا اگر در مسیر ماشینی بود آنها را تا نراق سوار می کرد. ولی سعی می کردند که تردد خویش را با اتوبوس کاشان که هر روز از طریق دلیجان به کاشان و بالعکس رفت وآمد داشت هماهنگ نمایند.

مرحومه مرحمت مسلمی و همسرش مرحوم یوسف یوسفی

مرحوم یوسف یوسفی علاوه بر خدمت در اداره راهداری دلیجان ، از پیر غلامان آقا اباعبدالله الحسین و از پایه کشان تخت روان در مراسمات آیین نخل برداری در شهر نراق بود. نامبرده و همسرش مرحومه مرحمت مسلمی فرزند حسن اگر چه از داشتن نعمت فرزند محروم بود ولی همه را به چشم فرزندی نگاه می کرد و به خاطر رفتار و اخلاق شایسته ای که داشت محبوب همه از جمله جوانان نراق بود .

 

آقا یوسف متولد 1302 و تاریخ 2 اردیبهشت 1370 در سن 68 سر به تیره تراب نمود و در وادی السلام زادگاهش خاکسپاری گردید .

استاد حسن محمدی فرزند حسین خنجری متولد سال 1305 مرد زحمت کش و بی آلایش بود و تاریخ 23 مهر 1369 در سن 64 سالگی دار فانی را ترک گفت و در وادی السلام زادگاهش خاکسپاری شد .

 

سایت سلحشوران شهر نراق از محقق ؛ نویسنده و پژوهشگر تاریخ و فرهنگ نراق جناب آقای مرتضی علی آقایی از بابت مساعدت در تهیه این نوشته سپاس گزاری می نماید .

۰ نظر ۲۶ بهمن ۹۸ ، ۲۱:۳۴
سلحشوران شهر نراق

فدایت شوم
اولا مطلب اصلی و مورد کلی سلامتی وجود جناب حضرتعالی است . ثانیا هرگاه از احوالات مُخلص بخواهید اطلاع داشته باشید در پنجم شهر جاری با آقا نصراله و خاله زاده و علی اخوی زاده وارد حضرت معصومه(حرم حضرت فاطمه معصومه س در شهر قم) شدم و لیکن داعی(دعا کننده) احوال خوش نداشتم و حال هم چند یوم(روز) است رفع نشده .
بعد از دو سه ساعت از ورود داعی زوجه آقا علی اکبر و آقا جعفر هم وارد شدند . نوشته جناب عالی واصل شد چون از سلامتی سَرکار اطلاعی حاصل شد بسیار خوشوقت شدم ؛ چون تنها می باشید ؛ می تَرسم ضرری بِه سَرکار وارد شود و اِلّا عرض می کردم من از همدان تا بِجَوار(همسایگی) نوی قدم نو از نراق یک قدمی بیشتر بیا و لیکن یکشاهی به ضرر سَرکار راضی نیستم .

التماس دعا خدمت سَرکار دارم و نایب الزیاره می باشم ؛ روزی یکدفعه را مُشَرف می شوم(زیارت حضرت معصومه س در قم) . الحال را حضرات روانه خدمت بودند ؛ خودشان عریضه ناطق می باشند .
خدمت جناب حاجی محمد ابراهیم و آقا محمد حسین عرض سلام بسیار برسانید . اهل خانه را عرض سلام همگی را برسانید ؛ نورچشمان را دیده بوسی بفرمائید .
مبلغ پانزده تومان برات دادم آقا محمد ؛ خودتان مرحمت فرموده ملاحظه نوشته را بگیرید و مَبلغ را تسلیم او نمائید . عرض دیگر : در دو هفته قبل عرض شده بود که مَبلغ دو تومان بدهید حسین محمد ابراهیم(حسین فرزند محمد ابراهیم) حال را آقا جعفر زیاد از پریشانی او اظهار نمود ؛ گفتم یکتومان به او بده یکجا حساب کن .

من دیگر خورده مزاحم حاجی نمی شوم ؛ دیگر شما دو تومان را ندهید آقا جعفر حاجی یکتومان به او می دهد و عرض دیگر آقا جعفر بعضی از املاک را به جهت خودش و دیگران طالب شده ؛ اجاره نماید گفتم من به جناب حاجی عرض می کنم اگر مصلحت دانستند تا پائیز طول داده اند و خام خام داده این را به جهت خودش طالب بود که عرض می کنم و لیکن .... به او ندادم .
گندم باغ...... یک مَن
گندم باغ آفتاب نو پنج مَن
گندم باغ مرداد چهل مَن
گندم‌ مُرغزار(دشت مرغزار نراق) بیست مَن . چهل مَن
جناب قبله گاهی حاجی محمد رضا در خصوص حسین آباد داعی یکطاق حسین آباد(مزرعه ای در نراق) مالکی خود را با آب و اراضی اجاره دادم به جناب آقا محمد حسین اسمی از اعیانی برده نشد به جهت آنکه اعیانی هرکس بگیرد تا آخر باید پس بدهد .
اقل حاجی مهدی

پشت پاکت نامه :
یا خیرالحافظین
عریضه در قصبه نراق ....جناب قبله گاهی عمده التجار فخرالحاج جناب محمد رضا خلف مرحمتشان حاجی میرزا کوچک رحمت الله
۲۴۶۸

سایت سلحشوران شهر نراق از جناب استاد سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود از بابت بازخوانی نامه حاج مهدی به حاج محمدرضا فرزند حاج میرزا کوچک بیش از یک قرن پیش در نراق سپاس گزار می باشد .

۰ نظر ۲۵ بهمن ۹۸ ، ۱۷:۳۱
سلحشوران شهر نراق

 

ما را در سر سودای عاشقی است

                                                  و دفاع همچنان باقیست

                                                                                    و تا انتها ایستاده ایم.....

۰ نظر ۲۱ بهمن ۹۸ ، ۲۳:۱۰
سلحشوران شهر نراق

وزارت مالیه
موسسه انحصاری دولتی تریاک
سواد :  تلگرافی وزارتی
نمره : ۳۷۱۳۴
مورخه : ۱۳۱۳/۹/۲۷ 
وزارت که اصل آن به نمره ۱۴۲۵ مورخ ۱۳۱۳/۹/۲۸ ثبت شد
انحصار تریاک عین تلگراف وزارتی برای اجرا مخابره انحصار تریاک کپیه(شبیه کامل چیزی) تفتیش قاچاق از تاریخ این حکم اداره تفتیش قاچاق و دوائر آن سجل و اعضاء از خدمت معاف می باشند .

اثاثیه و دفاتر و اوراق و سایر اشیاء اداره باید بموجب صورتمجلس بانحصار تریاک تحویل داده شود .
لازم است برای تفتیش قاچاق تریاک چند نفر مُفَتش(بازرس) لایق مورد اعتماد با حقوق کافی غیر از مُفتشین سابق فورا استخدام به مرکز معرفی نمائید .
عده ای هم باید به تفتیش مخفی مشغول شوند که دستور استخدام و تعقیب انجام وظیفه آنها با پُست می رسد . نمره ۳۷۱۳۴ وزیر مالیه داور چنانچه مُفتش لایق برای استخدام در نظر دارید پیشنهاد نمائید .
 ۸۴۹۷ نراقی(محمد ابراهیم رحمانی فرزند نصراله)
سواد مطابق اصل است
کشاورز  بهزاد

سایت سلحشوران شهر نراق از جناب استاد حاج سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود به جهت بازخوانی ادامه قانون انحصار دولتی تریاک ۸۵ سال قبل سپاس گزار می باشد .

توضیحات :
این سند قدیمی در آرشیو سایت سلحشوران شهر نراق نگهداری می‌شود.
زمانی که دولت بر آن شد با ارایه لایحه «‌ قانون انحصار دولتی تریاک » و تصویب آن در مجلس شورای ملی به تاریخ ٢٦ تیر ١٣٠٧ خورشیدی، نه البته با هدف زدودن این سَم خطرناک از جامعه ایران، که به علت درآمدهای بی‌پایان و کم‌دردسر، تجارت افسانه‌ای تریاک را تنها به خود منحصر کند.


 تریاک به اندازه‌ای با تاریخ و جامعه ایران در سده‌های پیاپی پیوند یافته بود که دولت با تصویب یک قانون و چند تصویب‌نامه و پدیدآوردن موسسه انحصار تریاک نمی‌توانست در چند دهه مصرف و تجارت آن را محدود کرده، با کاستن از شمار معتادان، زمینه برچیدن این پدیده ویرانگر را از جامعه و اقتصاد ایران، به آسانی فراهم آورد.

۰ نظر ۱۹ بهمن ۹۸ ، ۱۸:۲۹
سلحشوران شهر نراق

در بین شهیدان متعلق به شهر مذهبی نراق ۴ تَن از شهدا مربوط به قبل و حین پیروزی انقلاب  اسلامی به زعامت آیت الله سید روح الله خمینی(ره) می باشد .

اسامی و نحوه شهادت این شهدا عبارتند از :

علیرضا صادقی فرد
متولد ۱۳۳۸
پدرش مرحوم امرالله صادقی فرد فرزند حسین و مادرش خانم فرخ السادات سوداگر فرزند سید رضا  هر دو اهل شهر نراق تاریخ ۱۷ شهریور ۱۳۵۷ طی تظاهرات مردمی خیابان سبلان شمالی تهران و همزمان با واقعه میدان شهدا توسط ماموران رژیم محمدرضا پهلوی به درجه رفیع شهادت نائل آمد .

مهدی اسماعیلی
متولد ۱۳۳۷
پدرش مرحوم حسن اسماعیلی فرزند محمد ابن جعفر اهل شهر نراق و مادرش معصومه ابوالحسنی فرزند مصطفی  اصالتا اهل روستای بیجگان جاسب تاریخ ۲۰ بهمن ۱۳۵۷ در تصرف کلانتری ۲۱ نبرد تهران توسط شلیک از ناحیه مامورین رژیم محمدرضا پهلوی به خیل شهیدان پیوست .

لطف الله صادقی
متولد ۱۳۳۲
پدرش مرحوم غلامرضا صادقی فرزند حیدرعلی و مادرش مرحومه خانم عزت سلیمانی فرزند یوسف  هر دو اهل شهر نراق تاریخ  ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ در تصرف کلانتری ۶ میدان ثریا تهران  با شلیک مامورین محمدرضا شاه پهلوی به لقاءالله پیوست . یادآوری می گردد  شادروان غلامرضا صادقی   پدر شهید لطف الله صادقی فرزند حیدرعلی سال ۱۳۴۲ در اثر بدمستی تیمسار حسن طوفانیان در خیابان همایون – موتور آب - محدوده چهار راه کوکاکولا تهران زیر ماشین گرفته و به همراه چند نفر دیگر جانش در راه عیاشی دربار پهلوی گرفته شد .
مرحوم غلامرضا صادقی اهل شهر نراق راننده زحمتکش شرکت واحد اتوبوسرانی تهران بود .

جمشید سامری
متولد ١٣٢٧
فرزند حسین اهل روستای شهابیه از توابع خمین و ساکن نراق با داشتن همسر و یک فرزند تاریخ ٨ اسفند ١٣۵٧ در میدان ونک تهران مورد تهاجم قرار گرفت و پس از تایید شهادت در قطعه ٢١ ردیف ۴٠ شماره ۴ بهشت زهرا(س) تهران خاکسپاری گردید .   

 

شادی روحشان صلوات نثار می کنیم .

۰ نظر ۱۸ بهمن ۹۸ ، ۱۸:۲۳
سلحشوران شهر نراق

مخفی نماناد که اثاثیه که از رعایای(عامه مردم – محکومان) خرنق(روستایی از توابع شهرستان دلیجان استان مرکزی) نزد حضرات امنیه(سرباز مأمور حفظ انتظامات – ژاندارم)هستیجان بود لهذا بتوسط محمد ابراهیم نراقی(محمد ابراهیم رحمانی فرزند نصراله ابن عبدالرحمان نراقی) که دشتبان هستیجان(روستایی از توابع شهرستان دلیجان) اجناس به تفصیل رسید :
 کُرسی یکعدد
گلیم
رختخواب توپ
چراغ انگلیسی یکعدد
این چهار فرد باینجانبان رعایای خرنه رسید دقیق است :
محمدی نو مشهدی
محمد جعفر
آقا یوسف سلیمان(یوسف فرزند سلیمان)
آقا یوسف احمدخان(یوسف فرزند احمدخان)
و این رسید اجناس است          عبدالکریم
بتاریخ ششم محرم الحرام سنه 1346
6 محرم 1346(14 تیر 1306)

سایت سلحشوران شهر نراق از جناب استاد حاج سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود از بابت بازخوانی گزارش دشتبان هستیجان دلیجان سپاس گزار می باشد .

۰ نظر ۱۷ بهمن ۹۸ ، ۱۸:۲۰
سلحشوران شهر نراق

جناب آقای حسن کاظمی فرزند سلطانعلی یکی از دلیرمردان شهر نراق سال 1364 عضو بسیج شهر نراق و متعاقب آن خدمت سربازی اش را در اوج دفاع مقدس در جبهه بود .
ایشان طی عملیات های کربلای 4 و 5 در شلمچه خرمشهر استان خوزستان به عنوان سرباز وظیفه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به عنوان پزشکیار انجام وظیفه می نماید .

در لشکر 17 علی ابن ابیطالب(ع) و درعملیات ناموفق کربلای 4 شرکت داشته و بعدا در لشکر 42 قدر اراک و قرارگاه کربلا سازماندهی می شود .
سرباز شجاع و دلاور صحنه های نبرد آقای حسن کاظمی از طریق اصابت ترکش به دست و پای راست طی عملیات کربلای 5 مجروح می شود و در بیمارستان گلستان اهواز بستری می گردد . سپس به بیمارستان اراک جهت ادامه درمان اعزام می شود . مدتی پس از بهبودی نسبی جهت دوره نقاهت به نراق منتقل می گردد . در این اثنا در بیمارستان شهید بهشتی شهر قم ترکش پایش را خارج می کنند ولی ترکش دستش باقی می ماند.

دوره نقاهت وی و حضور در زادگاهش شهر نراق و پیروزی های سلحشوران در جبهه چشمگیر بود فلذا زمستان 1365 ارتش متجاوز رژیم بعث عراق شهرهای ایران از جمله تهران را بمباران می کرد ، فلذا عده ای از نراقی های ساکن پایتخت به نراق عزیمت کرده بودند. 
جانباز جنگ تحمیلی آقای حسن کاظمی چهره محبوب و رزمنده جان بر کف در آن ایام در منزلشان از ملاقات کننده ها استقبال می نمود . 


پدرش حاج سلطانعلی کاظمی و مادرش خانم عزت آعلی(1314 – 2 بهمن 1391) با خوشروئی از ملاقات کنندگان فرزندشان پذیرائی می کردند .  دو عصای حسن آقا کنار دیوار اتاق و نزدیک کرسی گرم منزلشان در نراق نشان از مجروحیت وی می داد و این دورهمی ها عجب صفایی داشت .
مشخصات افراد در یکی از این ملاقات ها عبارتند از :
اکبر آعلی - هادی ......اهل مشهد الرضا  - مرحوم محمود کاظمی - علیرضا کاظمی – دختر پرویز برادر زاده اش – پرویز کاظمی – خودش حسن کاظمی – آقا ملک از دوستان اهل قم - مرحوم مرتضی بصیری راننده ماشین حاج رضا آعلی - علی مقدسی - حاج سلطانعلی کاظمی - محسن مقدسی خواهرزاده

۰ نظر ۱۶ بهمن ۹۸ ، ۱۸:۰۴
سلحشوران شهر نراق

مبلغ هشت تومان نصف چهار تومان فض(شکستن) از مال خالص عالیجاه محمود آقا خلف صدق جناب مستطاب عمده الاعیان آمیرزا محمد رضا معتقدی نراقی و عزت آثار آمیرزا غلام حسین درویش زاده نراقی(غلامحسین فرزند درویشعلی نراقی مشهور به حسین مُرشد) دین ثابت و لازم است شرعاً بر ذمه(ضمانت) و رقبه(گردن)عالیقدر آقا محمد ابراهیم(رحمانی) ابن مرحوم آقا نصرالله عبدالرحمن نراقی که ان شاء اله الرحمن وجه مرقوم را ابتدا از تاریخ ذیل الی انقضاء مدت پنج ماه تمام دیگر بدون مسامحه اَدا بنماید و مرهون مبلغ مزبور نمود که منفک نشود .
لذا به اداء جزء اخیر دین همگی و تمامی سه ربع از یکدرب اطاق بزرگ واقع در خانه مسکونی موروثی راهن فی محله سفلای قصبه نراق
حَدّین به کوچه
حدّی به خانه آقا غلامحسین مرقوم
حدّی به خانه ورثه صادق محمود(صادق محمودی فرزند محمود)

بانضمام ششدانگ‌ یکدرب پس اطاق جنب همان اطاق مع نصف از  یک قطعه بوم زمین مشهور به باغخانه و نصف از افکن(آنکه بیفکند و بیندازد) و مستراح با کافه ملحقات و منضمات و متعلقات آنها از ممر و مدخل و باغچه و کلما یتعلق بها بقدرالحصه و در ضمن راهن مرقوم دائنین مزبور را وکیل در حیات و وصی در ممات خود نمود که در صورت حلول اجل و عدم رد دین تمامی مرهونین را به قیمت راغب مشتری به معرض بیع درآورده وجه خود را بردارند و رجوع به کم و زیاد آن نمایند و صیغه مراهنه صحیحه شرعیه بینهما علی النهج الشرع الانور جاری و واقع گردید .
و کان ذالک التحریر فی سیّم شهر ربیع الثانی 1350
3 ربیع الثانی 1350(برابر 26 مرداد 1310)
حاضر گردید صبیه مرحوم درویشعلی متعلقه آقا حسین میرزا علی اکبر ملّا (گوهر مرشدی(کریمی) فرزند میرزا علی اکبر) و اقرار نمود اطاق مرقوم‌ در متن پایش وآنچه تعلق دارد که در متن نوشته شده تعلق به خود عموزاده محمد ابراهیم(محمد ابراهیم رحمانی فرزند نصراله ابن عبدالرحمان نراقی) دارد و کسی را حقّی به او نیست .
اعترف بما رقم‌ فیه حسین غفاری نراقی(فرزند میرزا عبدالباقی)
به مراتب متن شهادت دارم هدایت الله رضوانی(فرزند محمد حسین)
آقا حسین درویش علی(غلامحسین مرشدی فرزند درویشعلی نراقی) شاهد است که آنچه را در این ورقه آورده با ابراهیم(محمدابراهیم رحمانی) رهن کرده مالک است صحیح است.

سایت سلحشوران شهر نراق از جناب استاد سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود از بابت بازخوانی این سند سپاس گزار می باشد .

۰ نظر ۱۵ بهمن ۹۸ ، ۱۷:۵۹
سلحشوران شهر نراق

ای خجل از چهرهٔ تو آفتاب
آفتاب از عرصه شد در پیچ وتاب

شد سیه از خِجلت گیسوی دوست
چهرهٔ ریحان در وی مُشکِ ناب

ساقیا جان بر لب آمد از عطش
حُسن بذلِ باده باشد بی حساب

ساقی از مَخموری هندوی چشم
آسمان را همچو من دارد خراب

پنجه دست لبم هرگز نشد
از گل بوس رخ او کامیاب

باشد از بخت بدم یا از سپهر
کو به پیش دشمنم دارد عتاب

هر چه گویم در حَقِش باشد خطا
چون زنادانان نمی آید صواب

چشم حق بین هر که دارد آگه است
نیست عیش دور کردن جز سراب

"حسرت"از الطاف ساغر عاقبت
شد به فیض وصل جانان فیض یاب


مولانا حسرت نراقی


۳ نظر ۱۰ بهمن ۹۸ ، ۱۳:۵۱
سلحشوران شهر نراق

قبول اجاره شرعیه نمود کربلائی صادق وَلد عمو نصرالله استاد محمد سان نراقی(صادق فرزند نصراله ابن محمد سان نراقی) از مخدره(زن با حجاب) المسماه صبیه(دختر) مرحوم آقا غلامرضا استاد آقاخان نراقی زوجه جواد ولد آقا حبیب اله حاجی آحمزه تمامی یکدرب یورت(مکان – اتاق خانه) انبار شهره واقعه در تحت اطاق عبدالرحیم آقا موسی(عبدالرحیم فرزند موسی) که در خانه حاجی کاظم شهره قُرب(نزدیک) مدرسه نراق است ضمیمه مَمَر(گذر) و مدخل(جای درآمدن) و مُشاع(مشترک) ... متعلقه عین موجره بقدرالحصه ابتدا از تحریر لغایت یکسال کامل شمسی به مال الاجاره مبلغ دو ... اعتبار که وجه قبض رایج المعامله که ان شاءاله راس مواجره کارسازی نماید و صیغه مواجره کماورد فی الشریعه المطهره جاری شد .
تحریرا فی اول مهرماه جلالی آیت ئیل(سال سگ) ۱۳۲۸

سایت سلحشوران شهر نراق از جناب استاد حاج سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود به جهت بازخوانی اجاره خانه هفتاد ساله سپاس گزار می باشد .

۰ نظر ۰۹ بهمن ۹۸ ، ۱۴:۳۱
سلحشوران شهر نراق

آیا می دانستید بغل گوشمان در شهر محلات در سال های اول جنگ ،افرادی بودن که برای استفاده شخصی از موتور سیکلتی که سپاه در اختیار واحد آنان گذاشته بود استفاده نمی کردند .

یا برای تلفن سپاه صندوق سکه گذاشته بودن تا اگر فرد سپاهی می خواست در مورد امور شخصی با منزل یا امور دیگر شخصی تماسی بگیرد از بیت المال نباشد .

یا دسر غذا که پیاز بود را حذف کردن تا اسراف نباشد و یا برخی از برنامه غذایی که معمولا لوبیا پلو (اگر لوبیا در آن پیدا می کردی) را به تخم مرغ با سیب زمینی آن هم یک دانه تخم مرغ بدون کره تبدیل کردند .

یا از خودکار و کاغذ متعلق به سپاه را در امور شخصی استفاده نمی کردن و ... .

آن چه در دل آنان بود خلق حماسه‌ای بوده است که عزت و افتخار کشور را به دنبال داشته. هیچ پاداش مادی نمی‌تواند جبران آن حماسه ها و تلاش ها باشد . در کل، رکوردهایی در 8 سال دفاع مقدس در این مملکت به ثبت رسید که امکان ندارد در کل تاریخ در کتاب گینس یافت شود .

Image result for سلحشوران محلات"

شاید برخی از آنها را واقعا نشنیده باشید ، رکوردهایی که علاوه بر عجیب بودنشان ،بسیاری از آنها باور نکردنی و به دور از تصور همه ما باشد ،ولی در 8 سال دفاع مقدس این رکوردها زده شد و ماندگار خواهد ماند .

فکر هم نمی کنم که در طول تاریخ آدمی ،کسی بتواند این رکوردها  را بزند . این رکوردها جاویدان تاریخ خواهد بود ،مثل رکوردی که روز عاشورا امام حسین (ع)زد . مثل رکوردهایی که امام علی (ع )در طول عمر با برکت خود زد . مثل رکوردی که پیامبر اسلام (ص ) در کل زمین زد .

برادر و خواهر بدان اینها رجز خوانی نیست ،عین واقعیت و حقیقت است . مثل رجزخوانی قرآن کریم که می فرماید و بزرگترین رجز تاریخ را خوانده .اگر می توانید یک سوره مثل سوره های قرآن را بیاورید .


راوی : غلام محمد ابوالحسنی فرزند عزت اله اهل شهر نراق


۰ نظر ۰۸ بهمن ۹۸ ، ۲۱:۳۳
سلحشوران شهر نراق

مصالحه صحیحه شرعیه شرطیه خیاریه نمود عالیشان ملا حسین وَلد مرحوم کربلائی احمد ساکن قریه دره باغ(دره باغ روستایی از توابع جاپلق شهرستان ازنا استان لرستان) ....مقدار و موازی دو خروار ... گندم آبی کله سرخه از جنس دره باغ که هر خرواری یکصد مَن به وزن هشت عباسی(سکه‌های زمان شاه عباس را عباسی می گفتند) بوده باشد در ضمن مشهدی آقاجانی نراقی(احتمالا مشهدی آقاجان فرزند آقا محمد علی نراقی) بمبلغ دو تومان و پنجهزار رایج معاملات عددی بیست و چهار نخود وزن قبض شد که ان شاءاله از حین تحریر که بیست و دوم شهر جمادی الثانی می باشد الی انقضاء مدت اول عقرب آتیه رد تمامی کل مال المصالحه را بدهد متصالح نحوه مختار به فسخ مصالحه بوده باشد والا ... صلح لازم و خیار ساقط است و سه یوم بعد از مراتب رد گندم است .
و صیغه مصالحه بینهما جاری شد بتاریخ فوق سنه 1350
22 جمادی الثانی 1350(برابر 12 آبان 1310)

سایت سلحشوران شهر نراق از جناب استاد حاج سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود به جهت بازخوانی فروش گندم آبی کله سرخه دره باغ جاپلق توسط ملا حسین فرزند احمد به مشهدی آقاجان فرزند آقا محمد علی نراقی 90 سال قبل سپاس گزار می باشد .

۰ نظر ۰۷ بهمن ۹۸ ، ۱۳:۴۸
سلحشوران شهر نراق


ما را در سر سودای عاشقی است

                                                  و دفاع همچنان باقیست

                                                                                    و تا انتها ایستاده ایم.....

۱ نظر ۰۶ بهمن ۹۸ ، ۱۳:۴۷
سلحشوران شهر نراق

مبلغ بیست تومان که عبارت از دویست ریال است از مال عفت و عصمت پناه هی المسماه به بهجت خانم مهدوی عیال آقای میرزا عبدالحسین مهدوی نراقی دین ثابت و لازم است شرعا بر ذمه(ضمانت) و رقبه(گردن) عالیقدر آقا عبدالرحمن رضائی ابن مرحوم آقا قاسم من القصه که ان شاالله الرحمن وجه مرقوم را از حال التحریر الی مدت یکسال شمسی تمام اَدا و کارسازی نماید و عذری که خلاف شرع انور بوده باشد نیاورد .
وکان ذالک تحریرا بتاریخ ۱۱ بهمن ماه ۱۳۱۹
محل انگشت رحمن رضائی نراقی(فرزند قاسم)
اعترف بما رقم فیه احمد قطبی نراقی(فرزند نصرالله)
اقرار به مراتب متن نمود امضاء ...
اقرار به مراتب متن نمود امضاء احمد فروغی نراقی(فرزند غلامرضا)
عبدالرحمن به مراتب متن اقرار نمود گواهی دارم .امضاء حسین غفاری نراقی(فرزند عبدالباقی)

سایت سلحشوران شهر نراق ؛ از استاد حاج سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود به جهت بازخوانی این سند قدردانی می نماید .

۰ نظر ۰۵ بهمن ۹۸ ، ۱۳:۴۸
سلحشوران شهر نراق

کتابی توسط عالِم صاحب قلم، آقای محمد تقی محلاتی ابن علی محمد تاریخ ۸ جمادی الاول ۱۲۱۸ برابر ۳ شهریور ۱۱۸۲ در نراق تالیف شده و تاریخ ۲۸ ربیع الثانی ۱۲۳۴ برابر ۵ اسفند ۱۱۹۷ کتابت آن پایان یافته است.
محلات و نراق از شهرهای استان مرکزی می باشند. به عربی اینگونه نوشته و معرفی می کند :

لحلاله و دوامه و قد اتفق انفراغ عن اهتمام هذ المجلد فی قریة * نراق *
فی صحوه یوم السبت ثامن
شهر جمادى الاولی، سنه ۱۲۱۸
و قد فرغ من تسویده فی یوم الثلثاء،
من الاسبوع الرابعه،من الشهر الرابعة،من السنه الرابعه،من العشره الرابعه،من المأه الثالثه،
من الألف الثانیه.سنه۱۲۳۴.
من الهجرة المبارکه،النبویه.علی هاجرها ألاف من التحیة والثناء،و انا العبد الواثق الخاطی ابن علی محمد،محمد تقی المحلاتی
الهم له و لوالدیه و لمن قال آمینا


ترجمه عربی به فارسی :


برای حلالش و دوامش(بِینی و بِین اللهی) توفیق به فراغت از تٵلیف این جلد
حاصل شد در روستای* نراق * در سپیده دَم شنبه هشتم از ماه جمادی الاول ،سال ۱۲۱۸( برابر ۳ شهریور ۱۱۸۲) و او سیاه شدن(چرکنویس) آن را در روز سه شنبه
هفته چهارم ، ماه چهارم ، از سال چهارم ، در دهه چهارم ، در سده سوم ، از هزاره دوم از هجرت مبارک  نبوی به پایان رساند .
سال ۱۲۳۴
(۲۸ ربیع الثانی ۱۲۳۴برابر ۵ اسفند ۱۱۹۷)
 که هزاران سلام و تمجید بر هجرتش
  و من هستم بنده ای معتمد و خطاکار
 پسر علی محمد ، محمد تقی محلاتی
 خداوندا برای او و پدر و مادرش
و  کسی که آمین گفت[ببخشا و بیامرز]

 سایت سلحشوران شهر نراق از جناب آقای حمید سلطانی شایان اهل نراق از بابت تهیه سند و بازخوانی و ترجمه فارسی متن تشکر می نماید .

۱ نظر ۰۴ بهمن ۹۸ ، ۲۲:۰۴
سلحشوران شهر نراق
هر چند که سخت است غم هجر شهیدی

خرسند ز آنم  که به مقصود رسیدی

 

ای شیر دلاور که شدی مالک اشتر
سردار سرافراز تو سالار شهیدی

 

در حمله گرگان به تو در خط مقدم
دیدند که هرگز به عقب پا نکشیدی

 

از شوق ملاقات شهیدان همه ی عمر
در جبهه اسلام سراسیمه دویدی


خَم گشت به تعظیم تو دنیای پُر از کفر
ای سَرو مقاوم نه شکستی نه خمیدی

 

در جبهه دشمن که همه فکر فرارند
دیدند تو سرشار غروری و امیدی

 

هر چند که داغ تو در این سینه نگنجد
بر خط خمینی نفس تازه دمیدی

 

از هم چو دریدند تو را گله کفتار
بی سر شدی و باز تو سردار رشیدی

 

بر خاک نمانَد عَلَمت مرد مبارز
بر دوش کشم این عَلَم ایام مدیدی


علی رضایی فرزند رضا اهل شهر نراق ۲۱ دی ۱۳۹۸

۰ نظر ۰۳ بهمن ۹۸ ، ۲۱:۳۰
سلحشوران شهر نراق

هدایت به بالای

folder98 facebook