سلـحــشـوران شـهـر نــراق

عـکـس، خـاطـرات ، دل نـوشـتـه هـای دفـاع مـقـدس ، انـقـلـاب و اطـلـاعـات عـمـومـی

سلـحــشـوران شـهـر نــراق

عـکـس، خـاطـرات ، دل نـوشـتـه هـای دفـاع مـقـدس ، انـقـلـاب و اطـلـاعـات عـمـومـی

سلـحــشـوران شـهـر نــراق

شهر نراق زادگاه علامه ملا محمد مهدی نراقی و ملا احمد نراقی (فاضلین نراقی)
بیش از 100 نفر از مشاهیر نامدار دارای جمعیت سه هزار نفره در مقطع 8 سال دفاع مقدس دارای 180 رزمنده بوده و علاوه بر آن 8 آزاده و 100 جانباز(مجروح)و 80 شهید تقدیم آرمان های میهن اسلامی نموده است.


بایـگـانی
آخـریـن مـطـالـب

حضور مبـارک جنـاب جلالـت ناب اجل اکرم عالی آقای معـــــاون التجـّار(فضل الله نراقی فرزند محمد جواد) دام اجلاله التعالی شرف و فائز گردد .

هشـتم شوال 1336(برابر 25 تیر 1297)
قربان حضور مبارکت گردم.
پس از اظهار نیس و فنا بحضور مبارک معروض میدارد چون مدتی است زیارت دستخط مبارک شرفیاب نشده و جناب آقا میــرزا فتح الله عازم نراق و شرفیابے بود لازم دانستم که به چند کلمه خود را در محضر مبارڪ جلوه گر نمایم.
اولاً از وضع این بخواهید چند یوم قبل مأموری از طرف حکومت جلیله قم از برای آقا سید عـباس به جهت وجه آب و باقی مراتع که در سال قبل دریافت نموده بود آمد. چون آقا سید عباس دید تنها است و کسی به او همراهی نمی کند، آقا حبیب الله مرحوم ابوالقاسم را شریک خودش قرار داد و به ذهن نایب الحکومه جا داد که حبیب الله پول دار است و به این اسم شما وصل می شوید.
مٵمورین را فرستاد خانه آقاحسین. بنده چون سابقاً دوستی با آقای نایب الحکومه داشتم رفتم خدمتشان و به جزئی تعارفی رفع شد. آقای آقا سیدعباس تا حال مبلغ پنجاه تومان متضرر این فقره شده و چیزی به رعیت نداده و دست هم از چاه کنی برای احباب هم بر نمی دارد. باری این مطلب را عرض کردم که آقای محمد یوســـــف رضا مسبوق شدند.

عرض دیگر چون بنده دکان قمرود را انکار کردم و بسیار میل دارم که در جوار مبارک باشم، لذا زحمت می دهم که دکان حلوائی آقای معــاون الممـالک(غلامحسین خان نراقی اجداد امینیان) یا دکان آقای محمــد یوسف خان(یوسفی فرزند طوغان) را هرکدام صلاح می دانید به هر نوع اجاره کنید ، مختارید.
چون استادعلــےاڪبـر،پسردائی محمدرضا که واقعا کاسب حلوائی صحیح است با خود چه اگر در جوار مبارک میسّر نمی باشیم زیاده جسارت است. احبّای این ولا(بهاییان کروگان جاسب) کلاً سالمند و دعاگوی وجود شریف هستند.
دوستان آن سامان را به عرض عبودیت مُصـدّعم.
اقلّ الفانی ذبیــح الله ڪروگانـے
(کروگان یکی از هفت دِه از دهستان جاسبِ دلیجان)
جواب عریضه را ارجاع خدمات به جان حاضرم.
عرض دیگر آنکه بنده ده رٵس گوسفند قاطی گلّه آقاعلـےخان داشتم.چند یوم قبل
شَبان شان(چوپانشان) پیغام داد بیا گوسفندها را ببر. رفتم بیاورم گفت چهارتومان باید بدهی جریمه گوسفندها.یکی چهارهزار به سارقین داده شده. بنده مبلغ نوزده هزار دینار موجود داشتم به شَبان دادم و مابقی را مطالبه می کند!
گوسفندها هم تا جا داشت... ... شش  گرفته و از میان رفته اند.
به جان سرکار خیلی سخت است نداشتن و باج دادن گوسفندان. اگر ممکن است آن نوزده هزار را پس بگیرید و اگر ممکن نیست نوعی بفرمایید که مطالبه بقیه این را نکنند. از قراری که مسموع شد خود حضـرتعـالے آنجا گوسفند داشتید سارقین معاف داشتند. گوسفند بنده مال خود حضـرتعـالے است،اگر ممکن است جزء آن گوسفند حساب بفرمایید.
 زیاده جسارت است.

روی پاکت نامه:
نـــــراق
هشـتم شوال 1336(برابر 25 تیر 1297)
هـــــوالله
عریـــــضــــــــــه
حضور مبـارک بنده کان جناب جـلالت مأب اجلّ اڪـرم آقای معـــــاون التجار
دام اجلاله تعـــــالے مشرّف و فائز گردد.

از جناب استاد حاج سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود به جهت بازخوانی نامه از جاسب به نراق در 105 سال قبل سپاس گزار می باشیم .

از جناب آقای حمید سلطانی شایان فرزند اکبر از بابت تایپ و تنظیم نامه قدیمی از ذبیح الله کروگانی به فضل الله معاون التجار قدردانی می کنیم

۰ نظر ۲۴ مهر ۹۹ ، ۰۸:۴۸
سلحشوران شهر نراق

 با حضور تنی چند از خانواده شهدای بیهوشی با رعایت پروتکل های بهداشتی در سالن همایش های سازمان نظام پزشکی برگزار شد.

در این مراسم که با حضور  :

دکتر محمد رضا ظفرقندی رئیس کل نظام پزشکی؛
دکتر کریم همتی رئیس سازمان هلال احمر؛
دکتر سید سجاد رضوی دبیر شورای عالی بیمه سلامت کشور؛
دکتر مصطفی معین رئیس شورای عالی نظام پزشکی
و معاونین و مدیران این سازمان برگزار شد؛ از خانواده مرحوم دکتر ولی الله حسنی نراقی و مرحوم دکتر نیک نیایی با اهدای لوح و نشان شجاعت توسط دکتر علیرضا زالی فرمانده ستاد مقابله با کرونا کلانشهر تهران؛ تقدیر شد.

اسامی 13 شهید متخصص بیهوشی به شرح ذیل است:

1-دکتر محمود ایروانی محمد آبادی
2-دکتر غلامرضا فخری
3-دکتر عبدالخضر زرین آبادی
4-دکتر مظفر ربیعی
5-دکتر میرعباس هاشمی
6-دکتر امیرهوشنگ فلاح
7-دکتر محمود پویانی
8-دکتر بهمن اسمی
9-دکتر یوسف رهبری
10-دکتر میسور بَعلبکی
11-دکتر وحید علیزاده
12-دکتر کوروش نیک نیایی
13-دکتر ولی الله حسنی نراقی

 

سه شنبه 22 مهر 1399 برابر با 25 صفر  1442

توضیحات  :
استاد ولی الله حسنی فرزند حسینعلی اهل شهر  نراق از توابع شهرستان دلیجان تاریخ 19 مهر 1399 به عنوان شهید مدافع سلامت و از سلحشوران مبارزه با ویروس کرونا در میان حزن و اندوه خانواده و همکاران و شاگردانش در قطعه 49 ردیف 123 شماره 7 بهشت زهراء(س) تهران خاکسپاری گردید .  

ایشان برادر زاده مرحوم حبیب الله حسنی و علاوه بر ایران در کشور کانادا نیز اقامت داشت . فرزندان نیکو خرد و تحصیل کرده ایشان فرشاد و فرهاد حسنی نام دارند .

دکتر حسنی نراقی از اساتید مطرح پزشکی ، متخصص بیهوشی و پیشکسوت دانشگاه علوم پزشکی ایران به همراه سایر کادر درمان با ویروس کویید ۱۹ مقابله داشت و در راستای فعالیت های پزشکی شاگردان زیادی را آموزش داد .

۰ نظر ۲۳ مهر ۹۹ ، ۱۹:۴۳
سلحشوران شهر نراق

اما بعد  غرض از تحریر و ترقیم این ارقام خجسته فرجام میمنت انجام ذکر و بیان اینکه حاضر گردید جناب مستطاب عمده الاشراف عالیجناب آقای آقا محمد خلف مرحوم حاجی محمد تقی نراقی دون الاکراه والاجبار با طیب خاطر و کثرت مشاعر صلح صحیح صریح شرعی قطعی نمود به فرزند ارجمند صلبی خود عالیقدر آقا محمدرضا به صلح محاباتی(عقد مُعوض) همگی و تمامی مایملک خود را از املاک و باغات و خانه و ... و منقولات و متروکات حتی آنچه از ارث ابوینی اوست از یکدینار الی ده هزار تومان .... فی الجدار کایناً ماکان به مال المصالحه یک مَن به وزن تبریز نمک آران و صیغه مصالحه بالعربیه والفارسیه جامع جمیع شرائط و ضوابط جاری گردید لهذا تمام دارائی  آقا محمد مصالح ملک طِلق(آزاد) مصالح له مزبور است .
و ان ذالک تحریر فی پانزدهم شهر صفر المظفر مطابق یکهزار و سیصد و بیست و هفت سنه 1327
15 صفر 1327(برابر با 17 اسفند 1287)
مهر : محمد(محمد خلف مرحوم حاجی محمد تقی نراقی ابن حاج محمد ابراهیم تاجر نراقی)

هوالله تعالی شانه
قد اعترف بالصلح الحبایی فی تاریخ مرقوم ..... الصلح احتیاطاً کما رقم فیه فی السادس العشر من شهر حج غلج حرف
مُهر: جلال الدین ابن محمد
وقع فیه لدی
مُهر: صدرالدین
مهر: فخرالدین
مهر : عبدالله
مهر: .... محمد هاشم
مهر: عبده الراجی محمدعلی
جناب آقا محمد عموزاده با کمال صحت اقرار و اعتراف بمراتب مرقومه در متن نمودند بتاریخ شهر صفر یکهزار و سیصد و بیست و هفت 1327
اقل ابن الحاج محمد جعفر نراقی(فرزند حاج محمد ابراهیم تاجر نراقی و برادرِ حاج محمد تقی)

سایت سلحشوران شهر نراق ، از استاد ارزشمند حاج سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود به جهت بازخوانی صلح مالی بین پدر و پسر در 116 سال قبل سپاس گزار می باشد .

۰ نظر ۲۳ مهر ۹۹ ، ۰۸:۲۸
سلحشوران شهر نراق


ما را در سر سودای عاشقی است

                                                  و دفاع همچنان باقیست

                                                                                    و تا انتها ایستاده ایم.....

۰ نظر ۲۰ مهر ۹۹ ، ۲۳:۰۳
سلحشوران شهر نراق

خدمت حضرات مومنین و معتمدین و اکابر و اعیان و سلسله جلیله تجار و مصدقین اهالی قصبه نراق این اقل دعاگوی جان نثار مشهدی یوسف ابن مرحوم آقا حبیب الله عصار نراقی عرض و استدعا می نماید در باب باغچه که فعلاً و نقداً متصرف هستم و ابتیاع نموده ام از محمد هاشم ولد آقا محمد عمویم مطابق قباله معتبر که ممهور بوده به مهر اشخاص چند و حضرات مرقومه و تخمیناً هشت قفیز(واحدی برای اندازه گیری زمین)است با اشجار و داربست و حوض و محدود است به حدود اربعه مفصله ذیل السطر :
حدّی به رودخانه
حدّی به باغچه خود جان نثار
حدّی به باغچه علیخان(علی خان) و مدرسه
حدّی به خانه محمد غلامعلی
بمبلغ یکصد و پنج تومان تخمیناً در سه سال قبل خریده ام ، الیوم آن قباله مفقود شده ، استدعای این جان نثار خدمت حضرات و اشخاص که اطلاع کامل شامل دارند از وقوع ابتیاع نمودن این باغچه و مزین به مُهر خود نموده به مضمون آیه شریفه ولا تکتمو شهاداتکم باالله دو کلمه شهادت خود را در صدر و هامش(حاشیه) عریضه مرقوم و به خاتم شریف خود مزین و مختوم فرمایید تا انشاء الله عندالله عندالرسول از عصیان کتمان شهادت مُجتنب(پرهیز کننده) و محترز باشید .
والسلام علی من التبع الهدی
و کان تحریراً فی شهر صفر المظفر مطابق هذا سنه قوی ئیل(سال گوسفند) سعادت تحویل سنه 1325
1 صفر 1325(برابر با 24 اسفند 1285)

 بازخوانی شهادت شهود :
اقل محمد یوسف خلف الصدق عالیجناب مشهدی طوغان نراقی اطلاع دارم که این باغچه را آقا یوسف خریده و دو سال است که تصرف دارد
مُهر یوسف ابن طوغان(یوسفی)

اینجانب میرزا قدرت ابن مرحوم آقا میرزا شهادت دارم که این باغچه مزبور سه سال است که در تصرف آقا مشهدی یوسف میباشد احدی ... نیست سنه 1325
اقل فانی عبدالله اطلاع دارم که در سه سال یا دو سال و نیم قبل آقا محمد هاشم یک در باغچه فروخت به آقا یوسف و در عوض وجه او یک در باغ استاد حبیب شهره و یک نفر شتر در عوض وجه باغچه به آقا هاشم داد که اطلاع دیگر حقیر به آقا یوسف که در باغچه خانه آقا یوسف میباشد
مُهر ...

این اقل طوغان اطلاع دارم و شهادت میدهم که در سه سال قبل همین باغچه که در این وثیقه ذکر شده آقا مشهدی یوسف از هاشم ولد آقا محمد خریده و سه سال هم میباشد که در تصرف آقا مشهدی یوسف است فی شهر صفر المظفر سنه 1325
مُهر طوغان(یوسفی)

اقل محمد رضا ابن مرحوم آقا زین العابدین شهادت میدهم که در سه سال قبل همین باغچه که در این وریقه ذکر شده آقا مشهدی یوسف از هاشم ولد آقا محمد خریده و سه سال هم میباشد در تصرف آقا مشهدی یوسف است فی شهر صفر المظفر و احدی را حقی نیست به‌ غیر از آقا مشهدی یوسف سنه 1325

هوالعالم
اینجانب اقل الذاکرین از وقوع آن اطلاع دارم و همان قباله به خط اینجانب است .
مُهر یا امام محمد تقی(ملا محمد تقی فروغی، پدر ملا غلامرضا و ملا غلامحسین)

اقل نصرالله خلف مرحوم آقا علی شاهدم بر این مطلب که هاشم مذکور همین باغچه را به آقا یوسف ولد آقا طوقان فروخته بود بعد به حضور اینجانب آقا مشهدی یوسف آقا حبیب الله پنج تومان هم داد و باغچه را در یکصدو پنج تومان ابتیاع نمود و سه سال است هم در تصرف او میباشد
مُهر نصرالله ابن آقا علی(نصرالله یوسفی فرزند علی)

اقل شکرالله نراقی شهادت دارم که هاشم ولد آقا محمد عصار حاضر شد و باغچه خودش را بفروشد به مشهدی یوسف و وجه را اتمام و کمال گرفت و هیچ حقی دیگر در باب باغچه ندارد بتاریخ 21 شهر صفر المظفر 1325
مُهر شکرالله

اینجانب اطلاع دارم که هاشم همان باغچه را به مشهدی یوسف فروخت و قدری از آن وجه هم به بنده رسید.
مُهر یا الله محمود


از جناب آقای حسین عابدینی فرزند علیرضا جهت ارائه سند نزدیک به 120 سال مربوط به نیاکانش سپاس گزار هستیم .

سلـحــشـوران شـهـر نــراق

سایت سلحشوران شهر نراق ، از استاد حاج سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود به جهت بازخوانی فروش باغچه قدردانی می نماید .

۰ نظر ۲۰ مهر ۹۹ ، ۱۷:۰۶
سلحشوران شهر نراق

 استاد ولی الله حسنی فرزند حسینعلی اهل شهر  نراق از توابع شهرستان دلیجان استان مرکزی تاریخ ۱۷ مهر ۱۳۹۹ به عنوان شهید مدافع سلامت و از سلحشوران مبارزه با ویروس کرونا دار فانی را وداع گفت .

مرحوم دکتر ولی الله حسنی

ایشان برادر زاده مرحوم حبیب الله حسنی و علاوه بر ایران در کشور کانادا نیز اقامت داشت .
دکتر حسنی نراقی از اساتید مطرح پزشکی ، متخصص بیهوشی و پیشکسوت دانشگاه علوم پزشکی ایران به همراه سایر کادر درمان با ویروس کویید ۱۹ مقابله داشت و در راستای فعالیت های پزشکی شاگردان زیادی را آموزش داد .
پیکر پاک ولی الله حسنی نراقی شنبه تاریخ ۱۹ مهر ۱۳۹۹ در بیمارستان حضرت رسول اکرم(ص) تهران تشییع و رهسپار خانه ابدی در بهشت زهراء تهران شد.

رئیس کل سازمان نظام پزشکی در پیامی درگذشت دکتر "ولی الله حسنی اهل شهر مشاهیر خیز نراق " دبیر هیئت بورد رشته تخصصی بیهوشی در اثر بیماری کووید-19را به جامعه پزشکی؛ خانواده و بازماندگان محترم آن مرحوم تسلیت گفت.

متن پیام تسلیت دکتر ظفرقندی به شرح ذیل است:

                                                                بسمه تعالی
                                                        انا لله و انا الیه راجعون
استاد فرهیخته و دانشمند رشته بیهوشی جناب آقای دکتر ولی الله حسنی در اثر بیماری کووید-19 به جوار حضرت حق شتافت.
ایشان از پزشکان ارزشمند ؛ متعهد و اساتید خوشنام و دبیر هئیت بورد رشته تخصصی بیهوشی بودند که نهایتاً در مسیر خدمت رسانی و یاری به بیماران آسمانی شدند.
یقیناً خدمات ارزشمند ایشان در یادها و خاطرات پزشکی کشور ماندگار و در پیشگاه خداوند مأجور خواهد بود.
ضمن ابراز همدردی‌ با جامعه پزشکی و متخصصین بیهوشی؛ این ضایعه غم انگیز را به خانواده و وابستگان آن شهید عزیز تسلیت عرض نموده و برای آن مرحوم عُلو درجات و رحمت واسعه الهی و برای بازماندگان محترم صبر و شکیبایی مَسألت دارم.

                                                           دکتر محمدرضا ظفرقندی
                                                          رئیس کل سازمان نظام پزشکی
19 مهر 1399

دکتر علی اکبر حقدوست معاون آموزشی وزارت بهداشت ،درمان و آموزش پزشکی در پی درگذشت دکتر ولی الله حسنی نراقی استاد دانشگاه علوم پزشکی ایران پیام تسلیتی صادر کردند :

در این روزهای همه‌گیری کرونا، اندوه جان‌باختن روزانه ده‌ها تن از هموطنان گرامی از یکسو، و غم جانکاه شهادت تعدادی از همکاران عزیز مدافع سلامت از سوی دیگر، بر سینه‌هایمان سنگینی می کند.
مجاهدت‌های شبانه‌روزی همکاران عزیزم در خط مقدم درمان و مقابله با کرونا، هر روز صحنه‌های زیبایی از ایثار و از خود گذشتگی را به تصویر می‌کشد که در صفحات تاریخ جاودانه خواهد‌ماند.
نقطه اوج ایثار این عزیزان، شهادت در راه حفظ جان مردم و تضمین سلامت آنهاست.

در این میان، درگذشت شهادت‌گونه استاد اخلاق و ادب، جناب آقای دکتر حسنی، استاد بیهوشی دانشگاه علوم پزشکی ایران، که خدمات شایانی را هم در کِسوت استادی و هم در مسئولیت‌های مختلف در معاونت آموزشی وزارت و دانشگاه به جامعه دانشگاهی ارائه کردند، مایه تاسف و تاثر شد.
ایشان از چهره های برتر دانشگاهی و استادی نمونه و مُتخلق به اخلاق نیکو بودند که فقدانشان سلمه‌ای بزرگ در جامعه دانشگاهی است و تا مدت‌ها، جای خالی ایشان احساس خواهد‌ شد.
یاد این استاد فرهیخته، تمامی شهدای مدافع سلامت و همه کسانی که منشاء خدمات فراوان در آموزش پزشکی و حوزه سلامت و درمان بوده‌اند و اکنون در میان ما نیستند را گرامی می‌دارم و برای ایشان علو درجات آرزو می‌کنم.

دکتر علی‌اکبر حق دوست  معاون آموزشی
19 مهر 1399

شادی روح پاکش صلوات نثار می کنیم

۱ نظر ۱۹ مهر ۹۹ ، ۲۲:۲۰
سلحشوران شهر نراق

خدمت جناب مستطاب عمده التجار حاجی محمد رضا مشرف باد
اولاً عمده مطالب بر سلامتی وجود شریف جنابعالی است، ثانیاً خط شما با بیست و پنج تومان برات کاشان رسید . در باب سقط(اجناس سخت مثل قند) شرحی مرقوم فرموده بودید امروز سقط .... می باشد ولی سقط وجود ندارد، چهل مَن برنج خواسته بودید دادم آوردند ان شاالله بسلامت خواهد رسید صورت حساب.

تتمه حساب ۶۵۲/۵ ریال
برنج صدری چهل مَن ۱۶۵ ریال
جمع ۸۱۷/۵ ریال
برات کاشان بحواله آقا محمد باقر ۲۵۰ ریال
بقیه ۵۶۷/۵ ریال
هرگاه آقا حبیب الله در نراق آمد وجه به او بدهید، وجه توتون اخوی را هم بگیرید به او بدهید . زیاده سلامتی شما را طالبم . شما اجناس های خورده را از کجا می خرید؟ هر چی لازم است بنویسید بدهم بیاورند.

خدمت جناب مستطاب آقا محمد حسین عرض می شود مبلغ سه تومان وجه نقد بتوسط جناب مستطاب میرزا حبیب الله تاجر سقط فروش قمی به اینجانب رسید .......... هرچه        بگذرد..........
بتاریخ ۶ شهر شوال المکرم ۱۳۲۹
6 شوال 1329(برابر 7 مهر 1290)

در نراق
جناب مستطاب عمده التجار خیر الحاج حاجی محمد رضا تاجر نراقی مشرف باد
 ۶ شهر شوال ۱۳۲۹
ارسال کننده نامه به نراق غلام حسین یا محمد علی

از جناب استاد حاج سید مجتبی غفاری به جهت بازخوانی سند حاج محمد رضا تاجر نراقی سپاس گزاریم .

۰ نظر ۱۹ مهر ۹۹ ، ۱۲:۲۰
سلحشوران شهر نراق

نراق بخشی از شهرستان دلیجان در استان مرکزی به میزان مورد نیاز گیاهان مختلف در آن رشد می کند . قرنها مصرف گل گاوزبان در نراق رایج بوده و همچنان زنان و مردان این دیار به جهت احساس آرام بخشی آن در طب سنتی مورد استفاده قرار می دهند .

گل گاوزبان طبیعتی گرم و تر دارد . این گیاه پر فایده دارای خواص آنتی اکسیدانی ، ویتامین ث ، فلاونوئید ، آنتو سیانین ، کلسیم و منیزیم می باشد که در درمان بسیاری از بیماری ها کاربرد دارد . فلاونوئید های موجود در گل گاوزبان موجب آرامش روان و کاهش غم و اندوه می شود از این رو ، با مصرف دَمنوش گل گاوزبان می توان از میزان استرس ، غم ، افسردگی و عصبانیت کاست .
موجب افزایش ادرار و تعرق می شود و بدین طریق سموم اضافه را از بدن خارج می کند ، مصرف دمنوش آن می تواند در کاهش تب و عفونت در بدن مؤثر باشد .
دارای خواص ضد التهابی و ضد عفونی کننده است که برای درمان مشکلات تنفسی مؤثر است ، دمنوش این گیاه ، عسل و آبلیمو برای درمان گرفتگی صدا ، گلو درد ، سرفه و برنشیت مفید است .

جویدن برگ های تازه گل گاوزبان می تواند برای درمان برفک ، آفت و عفونت دهان مفید باشد . علاوه بر تنظیم برخی هورمون ها ، به درمان نوسانات خلقی و عدم تعادل روانی در زمان یائسگی نیز کمک می کند . غنی از منیزیم است که در پیشگیری از سرطان مفید است ، همچنین مصرف مکمل
های حاوی گل گاوزبان در کاهش تکثیر سلول های سرطانی نیز مؤثر است .
پتاسیم موجود در آن موجب می شود تا خطر ابتلا به سکته و مشکلات قلبی به طور چشمگیری کاهش پیدا کند و به بهبود سلامت قلب کمک کند . دارای فلاونوئید است که موجب افزایش تمرکز حواس و قدرت ذهنی می شود ، مصرف عصاره ی گل گاوزبان برای درمان اختلال حواس و بیش فعالی نیز مفید است . روغن گل آن موجب تنظیم عملکرد روده می شود و تحرکات روده را افزایش می دهد که برای بیمارانی که درگیر تنبلی روده هستند مفید است .
آلکوالویید موجود برای درمان و کاهش التهاب مفید است ، دم کرده ی گل گاوزبان یا روغن آن برای درمان آرتریت یا روماتیسم مؤثر است .سرشار از اسید های چرب اصلی است و برای درمان خشکی پوست مفید است ، مصرف موضعی روغن دانه های این گیاه برای کاهش خارش پوست مؤثر است .

دارای خواص ضد التهابی است و استفاده از روغن آن برای تسکین و درمان درماتیک یا التهاب پوستی بسیار مؤثر است . روغن آن حاوی اسید های چرب و آنتی اکسیدان هاست که به آبرسانی و مرطوب سازی پوست کمک می کند . روغن گیاه را بر روی پوست بمالید و بعد از نیم ساعت با صابون سبک بشویید . مصرف عصاره اش برای درمان مشکلات هورمونی مفید است . دارای خواص ضد عفونی کننده است و مصرف آن علاوه بر ادرار آور بودن ، برای درمان عفونت دستگاه ادراری نیز تأثیرگزار است . اسید های چرب موجود در روغن گیاه ، به درمان موهای آسیب دیده و خشکی کف سر کمک می کند ، روغن گل آن رطوبت از دست رفته موها را باز می گرداند و موجب درخشش موها می شود .
غنی از اسید های چرب مورد نیاز برای مو است . روغن آن، از سست شدن پیاز مو جلوگیری می کند و ریزش مو را کم می کند .  در صورتی که دچار خارش کف سر و یا شوره هستید ، روغن گل گاو زبان تا حد زیادی خارش کف سر و شوره را کم می کند ، سعی کنید هفته ای دو بار کف سر خود را با روغن آن ماساژ دهید . منجر به افزایش فشار خون می شود و افرادی که درگیر بیماری فشار خون هستند ، از مصرف بیش از حد خودداری کنند .

موجب افزایش خونریزی می شود ، کسانی که به تازگی عمل جراحی انجام دادند و یا زخمی بر روی بدن خود دارند بهتر است از مصرف گیاه یا روغن آن خودداری کنند .

تاریخ کاشت بذر از اواخر اسفند ماه تا خرداد ماه است ، بذر طی 5 تا 21 روز و در دمای 21 درجه سانتیگراد جوانه می زد . بیش تر در بلندی های مناطق مختلف مانند نراق ، رامسر و شهسوار به صورت خودرو و نیز زراعی هم وجود دارد . شرایط آب و هوایی کوهستانی سردسیر و نیمه مرطوب که در طول فصل های بهار و تابستان دارای باران های متناوب هستند ، برای کشت این گیاه مفید است .

مقاله ای از دکتر محمد ترابی نراقی اهل شهر تاریخی نراق عضو هیئت علمی آموزش و پرورش و عضو انجمن گیاهان دارویی کشور و زیست شناسان ایران

۱ نظر ۱۸ مهر ۹۹ ، ۲۲:۴۲
سلحشوران شهر نراق

‍ به اجاره شرعیه قبول نمود عالیحضرت آقا محمد صادق خلف مرحوم خالو حسن نراقی از آقا محمد قاسم خَلف مرحمت شان حاجی محمد مهدی تاجر نراقی دو طاق از جمله بیست و چهار طاق قنات حاجی ابراهیم بیک شهره که متعلق به عالیجناب فضایل مآب آقازاده آقا میرزا محمد حسن است از حال التحریر الی اول مهر ماه هذا سنه سیچقان ئیل(سال موش) به مبلغ دوازده هزار دینار رایج سلطان که در رفع محصول کارسازی نماید و قرار شرعی شد که ....... آنچه شود آقا محمد صادق حق از ...... آن نداشته باشد و همچنین در پاییز آنچه را موسم ... کاشتن آنچه از جالیزات علاقه داشته باشد مال موجر است و مالیات را آنچه مربوط به این آب شود مستاجر بدهد و در اِزای اجاره محسوب دارد و لایروبی با موجر است . از بابت اجاره باغ منال دیوانی را خود آقا صادق باید بدهد .
تحریراً فی چهاردهم شهر ربیع الاولی 1293
14 ربیع الاول 1293(برابر با 21 فروردین 1255)
مهر عبده الراجی میرزا آقا
مهر یا غفار

سایت سلحشوران شهر نراق ، از استاد ارجمند حاج سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود به جهت بازخوانی اجاره دو طاق قنات حاج ابراهیم بیک نراق در 150 سال قبل قدردانی می نماید .

۰ نظر ۱۸ مهر ۹۹ ، ۱۷:۰۴
سلحشوران شهر نراق

جعفر کمره ای فرزند فتحعلی سال ۱۳۴۰ در شهر نراق از توابع شهرستان دلیجان استان مرکزی متولد شد . خدمت سربازی جعفر در ارتش با کوران جنگ تحمیلی عراق بر علیه ایران مصادف بود . جبهه های جنوب در استان خوزستان را دیده بود . وقتی پایان خدمتش را دریافت کرد عضو سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شهرستان دلیجان شد و مدتی بعد طی ماموریتی در نوار صفر مرزی شهرستان سردشت استان آذربایجان غربی استقرار یافت .


بعدها که به دلیجان بازگشت همراه با سایر جان بر کفان از جمله برادرانش شمسعلی و میرزاعلی راهی سرحدات استان خوزستان شد ولی سرزمین صاف و هوای گرم جنوب برایش سازگار نبود و از طرفی علاقه به ماموریت های آبی همچون غواصی و عبور از کارون و هور را نداشت و از جنوب به غرب بازگشت .
ارتفاعات ، تپه ها ، کوه ها و مناطق زیبای منطقه سردشت حال خوشی برایش ایجاد می کرد و طبعش اینگونه بود که جنگ های داخلی با ضد انقلاب را به نبردهای بیرونی با دشمن بعثی ترجیح می داد .
او بخوبی می دانست که همه نیروهای خودی قادر به مبارزه و جنگ پارتیزانی با دشمنان داخلی نیستند و باید قبلا در روستا و شهرهای محل سکونت به خوبی در دشت و کوه و ارتفاع ممارست داشته باشی فلذا چریکی بودن خود را عیان ساخت .

علاقه داشت جوانان نا آگاه وطنش که فریب گروه های جنایتکاری همچون کومله و دمکرات را می خورند به آغوش مهر و عطوفت خانواده خود باز گردند و در این راه تلاش می کرد ولی با این وجود هرگاه دشمن در مرزها و کاشانه مردم تعدی و ناامنی ایجاد می نمود دهانشان را خرد می کرد .
این غلو نیست و عموم نیروهای غیر بومی و پیشمرگان کُرد بومی اذعان دارند که جعفر کمره ئی نراقی شیر بیشه شجاعت است و در کنار او در مقابله با ضد انقلاب حماسه آفرینی ها بیشتر می شد . بی باک و نترس بود و از اینکه شبانه روز با تسلیمی های کومله و دمکرات(توابین) زندگی می کرد و بر علیه متجاوزین مرزی مقابله داشت هیچ واهمه ای به خود راه نمی داد . حتی با نیرویی به نام صالح اهل تسنن سردشت که بعد مشخص شد نفوذی تشکیلات مخفی کومله در سپاه است شب و روز گذرانده بود و ابدا نگرانی نداشت . چه بسا که جعفر هم یکی از پیشنهادهای حذف فیزیکی تشکیلات بوده باشد .

صالح محمدپور از تسلیمی های سازمان اِلحادی کومله پس از تواب شدن با سپاه پاسداران سردشت همکاری و بر علیه مواضع گروه های ضد انقلاب کُردی فعالیت داشت .
بعد با فریبی که خورد در آخرین روز ماه مبارک رمضان تاریخ ۸ خرداد ۱۳۶۶ برابر ۳۰ رمضان ۱۴۰۷ ماموستا ملا محمد عظیمی امام جمعه انقلابی و اهل تسنن سردشت و طرفدار آیت الله خمینی(ره) را ترور و به شهادت رساند . صالح بعد به کردستان عراق متواری و مسئول و نیروهای گروهک اِلحادی کومله از او به خاطر این خیانت به خَلق کُرد استقبال نمودند . صالح سپس به آمریکا پناهنده شد و نام او برای همیشه به عنوان جنایتکار و کسی که دستش به خون همشهری خود آغشته شد در تاریخ ثبت گردید .
چند روز قبل از شهادت ماموستا عظیمی و فرار صالح تاریخ ۱۱ اردیبهشت ۱۳۶۶ برابر با ۲ رمضان ۱۴۰۷ نیروهای دَدمَنش حزب منحله دمکرات کردستان ایران جهت بر هم زدن امنیت منطقه در مرز ایران استقرار یافتند . گردان نبی اکرم(ص) سپاه که نیروی شجاعی همچون پاسدار جعفر کمره ئی نراقی را داخل خود داشت برای مقابله با تجاوز و تهاجم دشمن داخلی روانه نوار صفر مرزی شد و در روستای گوره شیر مورد کمین ناجوانمردانه دمکراتی ها قرار گرفت .

هجده نفر از بهترین سرمایه های منطقه کردستان که هر کدام به تنهایی توانایی اداره کننده قسمتی از مناطق بودند به بدترین شرایط ممکن که قابل ذکر نیست توسط دشمن مورد شکنجه و شهادت قرار گرفتند و حتی به پیکر مطهر شهدا آسیب رساندند .
خانم صغری کمره ای(همسر محمود حسینی رزمنده دفاع مقدس) خواهر شهید جعفر در خاطراتش نقل نمود :

موقع تشییع جنازه وقتی پیکر از سردشت به نراق منتقل شد رفتم سراغ مادرم خانم مُرصَع رضایی(تاریخ فوت ۱۹ دی ۱۳۳۸) و گفتم پیکر نازنین برادرم را آوردند پاشو بریم هم او را ببینیم و هم با مردم در تشییع حضور داشته باشیم . دیدم تمام لبه های روسری و چادرش را گره گره زده بود . بهش گفتم ننه چرا چادر و روسریت را اینجوری کردی ؟

گفت جعفر برای آخرین بار وقتی داشت می رفت گفت : ننه اگه جنازه من را آوردن نیایی ببینی ، چون جنازه ام خیلی بد ظاهر میشه  . منم برای اینکه یادم نره وقتی خبر شهادت جگر گوشه ام را شنیدم این کار را کردم که نیام و جنازه اش را ببینم و طبق سفارشی که فرزندش کرده بود هم نیامد آخرین بوسه وداع را با پیکر اِربا اِربای جعفر بزند .
خوب حتما شما عزیز گرانقدر هم متوجه شدی که جعفر با آگاهی کامل می دانست با چه نیروهایی از ضد انقلاب داخلی همچون دمکرات ها مبارزه می کند که حتی پس از عملیات بر پیکرهای جان باختگان هم رحم نمی کنند و آن موقع که داعشی وجود نداشت این کومله و دمکرات ها  بدتر از داعش سر می بریدند و مثله می کردند و آتش می زدند .

شهید جعفر کمره ئی(کمره ای) با داشتن همسر نو عروسی به نام سرکار خانم معصومه رعیتی از مخلصین فی سبیل الله پس از تشییع پیکرش در شهرهای شهید پرور دلیجان و نراق سرانجام در گلزار شهدای نراق در کنار سایر گلگون کفنان میهن اسلامی خاکسپاری گردید .

۱ نظر ۱۷ مهر ۹۹ ، ۱۹:۰۷
سلحشوران شهر نراق

حضور یافت عالی شان عزت نشان آقا میرزا محمود خَلف مرحوم آقا عبدالکریم نراقی و مُقر(اعتراف کننده) و معترف گردید بر اینکه اعیان مرهونه(گرو گذاشته شده) که عالیقدر آقا ابراهیم مُکاری در رهن جناب محامد آداب خیرالحاج حاجی محمد رضا نموده بود موافق شِکات جداگانه و وعده آنها منقضی شده بود بوکالت تایید جناب مُرتَهن(به گرو گرفته شده) اعیان مرهونه را سالمه صحیحه شرعیه منتقل به اینجانب نموده بود کل آن اعیان بتوسط جناب حاجی محمد رضا واصل و عاید شد و به وصول آن اعیان مُقر و معترف گردید .
تحریراً فی هشتم شهر ربیع الثانی موافق سنه 1289
8 ربیع الثانی 1289 برابر با 26 خرداد 1251

مهر : میرزا کوچک ابن علینقی(اجداد احمدی آمار)
مهر: سلامُ علی ابراهیم
مهر: یا غفار
مهر: عبده الراجی محمد اسمعیل
مهر: یا اسدالله الغایب
مهر : محمد رضا
مهر : عبده نصرالله

سایت سلحشوران شهر نراق ، از استاد ارجمند آقای حاج سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود بابت بازخوانی سند 153 ساله سپاس گزار می باشیم.

۰ نظر ۱۷ مهر ۹۹ ، ۱۶:۵۱
سلحشوران شهر نراق

رضا حیدری فرزند نصرالله ابن طوقان سال ۱۳۰۸ در شهر نراق از توابع شهرستان دلیجان متولد شد . همسرش خانم مومنه  به نام مولود رمضانی فرزند محمد تاریخ ۱۶ اسفند ۱۳۹۴ دار فانی را وداع گفت .  

  

مرحوم مشهدی رضا حیدری                                مرحومه مولود رمضانی

حاج رضا قبل از انقلاب از یاران نهضت رهبر کبیر انقلاب آیه الله سید روح الله خمینی(ره) بود و در تظاهرات بر علیه رژیم محمد رضا پهلوی شرکت داشت .
ایشان از راه کشاورزی و لقمه حلال فرزندان صالح و با ایمان تحویل جامعه داد که منشا خیر بوده و هستند . وی دهه ۶۰ در بسیج نراق فعالیت داشت و پشتیبان و خادم مسیر دفاع مقدس بود .

فرزند برومندش نصرالله حیدری در لباس های بسیج و سپاه در جبهه های غرب و جنوب و سال ۱۳۶۲ نیز در دره بِقاع لبنان فعالیت مخلصانه و تاثیرگذار داشت .
فرزند فداکار دیگرش قاسم حیدری از زمره سلحشوران نبرد با رژیم متجاوز حزب بعث عراق و جانباز بسیجی جنگ تحمیلی است .
فرزند دیگرش محمد علی حیدری از نیروهای بسیجی و راهنمای گردشگری بود که فعالیت های موثری از او به یادگار باقی ماند و تاریخ ۱۴ بهمن ۱۳۹۷ بدرود حیات گفت .  همچنین مهدی حیدری از جوانان خادم برای فعالیت های عام المنفعه می باشد.

 دختران این خانواده نیز در جامعه زنان فعالیت های موثر دارند و خانم زهرا حیدری از خادمین بقعه متبرک زبیده خاتون از نسل چهارم امام جواد(ع) در شهر نراق بود که زودهنگام تاریخ ۴ تیر ۱۳۹۴ جان به جان آفرین تسلیم نمود .

حاج رضا حیدری با استعانت از خداوند عمری با برکت داشت و در ۹۱ سالگی به رحمت الهی ملحق شد و پیکر پاکش یکشنبه ۱۳ مهر  ۱۳۹۹ برابر ۱۶ صفر  ۱۴۴۲ در وادی السلام شهر نراق خاکسپاری گردید.

سایت سلحشوران شهر نراق مصیبت وارده را به خاندان عزادار از جمله خانواده های حیدری و رمضانی تسلیت می گوید .

۱ نظر ۱۶ مهر ۹۹ ، ۱۷:۱۵
سلحشوران شهر نراق

مبلغ شانزده تومان نصف هشت تومان وجه نقد بابت قیمت مجری المیاه(محل عبور آب) یک سَرجه آب علیا و سفلای قصبه نراق که مطابق نوشته علیحده بطریق صلح فروختم به میرزا عبدالکریم احمدی خلف مرحمت شان آقا حبیب الله تاجر نراقی تاماً کاملاً واصل و عاید اینجانب فتح الله رضوانی تاجر نراقی گردید و صد دِرم نمک مال المصالحه هم ... شد و حقی باقی نمانده چنانچه منبعد ادعائی بنمایم باطل و از درجه اعتبار ساقط است .
وکان تحریر فی بیستم شهر ذی الحجه الحرام 1347
20 ذی الحجه 1347(برابر 9 خرداد 1308)
مُهر : عبده فتح الله(فتح الله غفاری رضوانی فرزند محمد حسین)
اعترف زیده عزه لما رقم فیه لدی الخاطی
مُهر عبده الراجی غلام‌ حسین(حاج ملا غلامحسین فروغی فرزند ملا محمد تقی کاتب اسناد)

از جناب استاد حاج سید مجتبی غفاری به جهت بازخوانی سند فروش آب کشاورزی در دشت نراق سپاس گزاریم .

۰ نظر ۱۶ مهر ۹۹ ، ۱۶:۳۷
سلحشوران شهر نراق

اما بعد حمد والصلاه غرض از این کلمات شرعیه الدلالات مرتب علامات آنستکه حاضر گردید عزت همراه عباسقلی ابن مرحوم حاجی علی اکبر دلیجانی در کمال رضایت تام تمام ‌دون الاکراه و الاجبار و صلح صحیح مقر شرعی نمود به عالیجاه مجدت همراه زیده الاعزه آقا عبدالکریم فراش تلگرافخانه مبارکه نراق خلف مرحمت شان آقا حبیب الله نراقی
همگی و تمامی مجری المیاه(محل عبور آب) دو نفر و نیم آب قنات علاءالدین شهره من قنوات قصبه دلیجان مالکی خودش واقعه در روزقه(نوبت در آبیاری زمینهای کشاورزی – آب روزه) دوم از جمله چهارده شبانه روز با کافه ملحقات و منضمات شرعیه و عرفیه آن از ممر و مدخل و سایر مایتعلق بها شرعاً و پسند بها عرفاً سمی ام لم یسم و ذکر ام لم یذکر  بمال المصالحه مبلغ هفتاد تومان‌ وجه نقد رایج مملکت محروسه ایران و یک سیر نمک شایع آران نقد مقبوض علی رسم القباله مصالحه صحیحه شرعیه و مفاقل صریحه ملیه اسلامیه مشتمله به صیغه عربیه وفارسیه جامع جمیع شرایط و قواعد و ارکان صحت از قبض و اقباض و تسلیم و تسلم و تمکین و تمکن و تخلیه و تصرف و ضمان درک و عهده سراعی محتویه بر اسقاط غبن سیماً خیار الغبن و غبن در غبن ولو کان ‌فاحشاً بل افحش ولو بمبلغ باقی المدارج و علی المراتب بناء علی هذا تمامی مصالح عنه مرقوم حسب الشرع انور ملک طلق و حق صدق مصالح له مرقوم می باشد
فله المتصرف فیه کتصرف الملاک فی املاکهم و ذوی الحقوق فی حقوقهم و نیز در ضمن عقد خارج لازم بر خود التزام شرعی نمود مصالح مزبور بر اینکه از تاریخ ذیل الی مدت سی سال دیگر هرگاه کاشف فسادی در مصالح عنه مرقوم اظهار و ابراز شود از عهده غرامات شرعیه آن برآید که دیناری خسارتی به مصالح له وارد نشود و بنا وقع فی الاشهاد و الاستشهاد والله رئوف بالعباد .
وکان ذالک تحریر فی سیّم شهر رجب المرجب سنه 1347
3 رجب 1347(برابر 25 آذر 1307)

شاهدین معامله :
قد اعترف بما رقم‌فیه لدی
مُهر محمد موسوی
اعترف بما رقم فیه
اقل الحاج محمد علی غفاری
ابن حاج غلامحسین
مُهر تقی
حاضر گردید ... سلطان زوجه مصالح مرقوم در متن و تنفیذ در مصالح عنه مرقوم که آب ..... نمود که مرا در آن حقی نیست

سایت سلحشوران شهر نراق از استاد گرانقدر آقای حاج سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود از بابت بازخوانی فروش آب قنات علاءالدین(علائی) دلیجان سپاس گزار می باشد .

۰ نظر ۱۴ مهر ۹۹ ، ۱۶:۱۱
سلحشوران شهر نراق

تاریخ ۱۳ رجـب المرجب
خدمت جناب مسـتطاب عمدةالتجـــــّار والاعیان آقای آقا معـاون التجار(فضل الله نراقی فرزند محمد جواد) و آقای محمد یوسف خان(یوسفی فرزند طوغان) و آقای آقا میرزا نصرالله خان(یوسفی فرزند آقاعلی و آقای محمدرضا خان یوسفی فرزند طوغان) مشرف شود .
تصدقت شوم.
عرض میشود که مرکز محلات در مابین نخجیرکان قرب دیدیم یک سوار میاید با دونفر پیاده. این بود که حقیر هم یک تفنگ ... ... فتح اله خان نیموری خریده بودیم سابق در  نخجیروان(نخجیروان روستایی در دهستان باقرآباد محلات استان مرکزی) گذاشته شده بودیم او را همراه برداشته بعد هم از نخجیروان در ما بین نخجیرکان که سوارا دیدیم رفتیم به کوه با علی بیک آدم حکمران.
سوار که رسید منصورخان بوده ، بعد او مال خود را برداشته رفته ؛ علےاکبر مانده تا ما از گُدار پایین آمدیم . در بین راه بَنا به فحاشے گذاشته به جهت فطرت نراقےها و حقیر که حال که می خواستید من را بیرون نمایند دلیجان را هم جزو کردیم.

بعد زمانی که علی اکبر رفت به منصورخان رسیده یکدفعه گفته غلامحسین هرچی میکرده به جهت من ....... از قرار قاعده این بود که منصورخان مال خود را برگردان که با چاکر مرافعه نماید.
اخطار به تفنگ هم کرده ... علی بیک‌، برای این بود که حقیر تفنگ خالی را گرفته برداشتم به کوه زدیم. قریب دو ساعت با منصورخان مذاکره شده که می خواست. تفنگ را بگیرد و چاکر هم نمی دادم این بود که علی اکبر... را از علی بیک به هرزگی گرفته بوده و چند دفعه هم چاکر خواستم که تفنگ جهت منصورخان با ششلول بیندازم و منصورخان هم گفت که باید یا تفنگ را بدهید یا من را بزنید و بنا به هرزگی گذاشتند.
من بجهت نراقی ها که خوب من را ... کردن .... دلیجان هم برداشته ایم لابد ناچار دیدیم که اگر تفنگ بیندازیم  به جهت منصورخان،آنوقت به اداره جات ما خواهید گفت مخصوص غلامحسین را فرستاده بود در راه که من را ناقص نماید.
حضرات نراقی ها به این واسطه غلامحسین را با علی بیک فرستادن. حقیرهم این ملاحظه را کردیم و تفنگ نینداختیم.لابد آخر امر بعد از دو ساعت کشمکش تفنگ را حقیر دادیم منصورخان برده.
حال دیگر خود شما می دانید.هنوز هم خدمت آقای حکـــــمران نرسیدیم که مطالب را عرض نمایم.هرنوع هست تفنگ را گرفته از منصورخان تا فتح الله خان هم خودش مامورخواهد فرستاد.
بجهت تفنگ اینقدر بدانید که اگر ملاحظه نبود که بگویند که مخصوص غلامحسین به این واسطه می خواسته من را بکُشد،من تفنگ بده نبودم و علےاکبر هم بنا به فحاشی کردن که حضرات بنا به فحاشی کردن علی اکبر به جهت حضرات خود با ........ که بروند حمام تعریف کنید که علےاکبر را با منصورخان بیرون کردیم بجز اینکه مهرور نماینده دلیجان هم جزو کردیم باز نراقی ها غرامه بدهند ببین که چه میگویند من آمدم که نراق را به تفنگ ببندیم علےاکبر گفته ....... دیگر خوب است که دست شما با حضرات کدخـــــدا عباس یکی باشید آنهم بدهید من با منصورخان ..........علی اکبر هم از طرف .......خواستن بعد این بود که .....  علی اکبر آمده جهت نراق، زمانی که از اداره علی اکبر را خواستن اورا حکمران،دو ساعت به عرب فرار کرده بود و علی اکبرخان ان شاءالله یکنوع درست می کنم که بیاورند او را محلات.

اماشما تفنگ حقیر را مطالبه نمایید و عریضه هم حقیر از محلات ......می نویسم  که منصورخان در بین راه من را سخت کرده به وزارت داخله به اداره خزانه داری بتوسط ... ... ... ...و تمام آقایان را سلام برسانید.
عرض دیگر آقا محمد یوسف خان طاعی به حکمران نوشته بود که خواهش می کنم چند مدت این گوسفند توقیف باشد اما به جهت مصلحت بوده بود که نوشته بود.اما حکومت جوابی خوبی از حضرات داده بودن به جهت گوسفند یقین است که خواهید فهمید     با ... ... ...آمده بود ... حکمران جواب گفته بود که باید گوسفند را به خود غلامحسین بدهند،این جواب حضرات بوده که نوشته بودند.
آقایان ناظم التجـّار و آقامحمدعلےو تمام آقایان را سلام برسانید.جواب فوری بدهید که ............. تکلیف معلوم شود اگر کاری هست چونکه محلات آمدیم چند یوم باقی و سلام عذر کامل می خواهم چونکه نزاشته حکومت نراق هم صمد من خان شده، بدانید صمد من خان حکمت است باید بدانید.
والسّلام
غلامحســـــین نـــــراقے

از جناب استاد حاج سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود به جهت بازخوانی نامه غلامحسین نراقی به فرزندان طوغان یوسفی سپاس گزار می باشیم .

از جناب آقای حمید سلطانی شایان فرزند اکبر از بابت تایپ و تنظیم نامه قدیمی بیش از یک قرن قبل قدردانی می کنیم

توضیحات سایت سلحشوران شهر نراق:
دو غلامحسین نراقی در یک قرن پیش مشهور بودند :

🖍غلامحسین خان نراقی فرزند میرزا احمد خان فرزند محمد مهدی ابن زین العابدین ابن حاج عبدالمجید تاجر نراقی و از نواده های ملاکوهی ملقب به پیر

🖍غلامحسین خان نراقی فرزند حاج میرزا محمد خان مشهور به معاون الممالک از اجداد خاندان امینیان

۰ نظر ۱۳ مهر ۹۹ ، ۱۶:۱۱
سلحشوران شهر نراق

خـــــزانه داری کل ایـــــران
یادداشـت
اداره مالیه نـــــراق
31 ثَور اود ئیل(سال گاو) 1296
31 اردیبهشت 1296 برابر(29 رجب 1335)
... ... نواقل دروازه نراق
۱-راپورت اداری مالیه نراق همه روزه می نویسد دروازه کاشان عایدات ندارد و در صورت داشتن عایدات هم جزئی است.
چه ترتیب برای وصول مالیات نواقل در نظر گرفته اید؟

۲-بطوری که راپورت می رسد شب های نوبه ای را در دروازه برای کشیک و وصول مالیات نواقل مال های گذرائی،شب ها نمی روید.علت چیست؟!

۳-در عوض دقت کاملی که باید در وصول مالیات نواقل ورودی داشته باشد فقط توجه به محافل و مجالسی که اشرار نراق برای ... در مراسم مجالس روحانی تشکیل کرده اند و انتظار به مقاصد باطل دارند قرار داده اید در صورتیکه مستخدم دولت هم هستید.

۴-با آنکه شب های نوبه را در دروازه عراق محلات نمی خوابید،روزها به چه علت از کار خود طفره می روید؟ در بازار و دکاکین دیده می شوید در صورتیکه از صبح الی یکی دو ساعت از شب گذشته در دروازه کاشان در محل پیش نویس توقف نمائید.

۵-علت تخلف مواد فوق را در ذیل و ظهر ورقه نوشته مشروحاً بطور توضیح ارسال دارید. سواد مطابق اصل است.
محل امضائ آقای منصور خان

ج(جواب)
۱-نظر چاکر بر این است که آنچه ورود کند فیش صادر کنم و عایدات او را اخذ کنم.

۲-این راپورت اشخاص است.بنده در نوبه خود حاضرم با یک نفر دیگر باشد چند مثل سرکار آقاعلےخان(علی خان ابوالحسنی فرزند فرج الله نایب الحکومه نراق)

۳-فقط اگر چنانچه این راپورت را در ثبوت برسانند آنچه را که راپورت(گزارش) داده اند و خواهند داد صحیح است در صورت اینکه روحانی چندانی را راه نمی دهند.

۴-برای اینکه یک دفعه به جهت نان و گوشت به بازار آمدم با اینکه یک نفر را در جای خود گماشته ام و شب های نوبه ای را هم حاضرم، ابداً دیگر طفره نمی روم و در محل خود هستم.بنده هر اوقات از دروازه خود بیایم جهت نان یکنفر امین را می گذارم.
با وجود اینکه بیست و دو شتر قاچاقی را شب در نراق حاضر کردم و اجزاء اداره همراهی نکردند.دیگر بنده خلافی نکرده ام.

از جناب استاد حاج سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود به جهت بازخوانی نامه منصورخان بیش از یک قرن قبل سپاس گزار می باشیم .

از جناب آقای حمید سلطانی شایان فرزند اکبر از بابت تایپ و تنظیم نامه قدیمی و 103 ساله در خصوص نواقل و مالیات قدردانی می کنیم

توضیحات سایت سلحشوران شهر نراق :
بیش از یک قرن پیش که سهام نظام حُکمران محلات و سایرالبلوک بود فردی به نام میرزا منصورخان مامور اداره مالیه محلات در نراق و مشخصا سال های 1296 و 1297 این مسئولیت را بر عهده داشت . نراقـــــی ها و از جمله خوانین و متمولین از دست  منصورخان ناراضی بودند که مالیات سنگین برایشان محاسبه می نمود .

۰ نظر ۱۲ مهر ۹۹ ، ۱۵:۵۸
سلحشوران شهر نراق

جناب عمـــــدةالتجار و زیـدةالاخیار آقا نعمت الله تاجـر نراقی(نعمت الله نراقی فرزند محمد جواد) ملاحظه نمایند
بتاریخ ۱۵ شهر ربیع المولود ۱۳۲۶
15 ربیع الاول 1326(برابر با 28 فروردین 1287) 116 سال
نور چشم مُکرم من،
امیدوارم مجاری امور بر وفق منظور باشد. در واقعه فوت مرحوم قاسم که کاغذ نوشته بودید جواب شما را که مبنی بر تعزیّت بود نوشته بودم بفرستم بواسطه اینکه چندان چاپار و مُکّاری منظم نبود،کاغذ را در حجره نگاه داشتم.
نورچشمی من وعده کرده بود بفرستد و نفرستاده بود.تا حالا که شب است آمده که صبح را آقا علی اکـبر روانه است.لهذا باین دو کلمه زحمت می دهم.
اصلاً در واقعه فوت مرحوم قاسم معلوم است.من خودم حق دارم.شما  تعزیّت و تسلیت بدهید ولی معهذا شما را تسلیت می دهم و تعزیت می گویم. در خصوص همراهی من با شما کراراً عرض کرده ام ، دائی جان ، خدا شاهد است به ارواح مرحوم حاج آقا حســـــن خان ، خودم را از بستگان خودم می دانم،خصوص شما که همشیره زاده گان من هستید.نهایت یا من در همراهی اشتباهی کرده ام. نمی دانم همراهی یعنی چه تا آنکه آنجور کنم شما راضی باشید.

یا اینکه شما معنی همراهی را نفهمیده که هرچه می کنم منظور شما نیست.خدا هرکدام توفیق بدهد که من همراهی کنم و شما هم بفهمید ان شاءالله. شٵن حضور نوشته بودید والده هم با شما همراهی ندارد.والده به غیر از تو دیگر مگر کسی را دارد؟ چقدر خوب است آدم فهمیده باشد.ولله خیلی خیلی حیف است از شما و این اظهارات. نور چشم; اصل آنست تکلیف خود را کم کرده اید و نمی دانید چنان دانسته اید.تفره و فلان فلان حرفه کار است.ابداً اینجور نیست. نوشته اید پانصد تومان والده حواله کنند در حساب آقامحمـدرضـا،دیگری حواله صمـصام. نور چشم من،عوض والده امضا می کنم تو پانصد بگیری اصلاً هم به والده ندهی ، مطلبی نیست.اما پانصد تومان بتو حواله ماند  یا مثل سایر پول ها طلب ما خواهد شد.
در هر حال اگر عرض مرا می شنوی زودتر بیا همدان فکر کاری جهت خودتان بکن و اگر نه چه عیب دارد من قول می دهم پانصد تومان از والده حواله صمصـام جهت شما بگیرم. در نـــــراق بوسیله بوده آقا فضل الله(فضل الله نراقی فرزند محمد جواد معاون التجار) قنات نورچشمی قاسم را فروخته و گفته دارائی قاسم صلح به من است.
به ایشان نوشتم ، جواب نوشته بود من چنین مطلبی نگفته ام. مرا وکیل کرده بود،قنات او را فروختم.چهارصد تومان و دویست تومان به قاسم داده ام.یکصد و هفتاد تومان او را خرج کرده ام.به وارث او می دهم. نوشته بود آقا نعمت الله(نعمت الله نراقی فرزند محمد جواد) مطلع است.اولاً معلوم است فروش ملک عملی شده ،دوماً ملک قاسم بجز که به والده برسد مال توست.می خواهم بدانم قاسم که پول شما را داده بود این دویست تومان را گرفته چه کند؟... وقت تنگ است و مجالی ندارم
اقل حاج محـمدعلـــــے حاج محمـــــدرضا نراقی
باقی مطالب خودم از ورق دویّم(دوّم)

ولی اگر سرکار زودتر تشریف بیاورید همدان ممکن بلکه صریح است.هم حاجی محمد همراهی می نماید و هم والده.دیگر بسته به همراهی و اقدام سرکار است.الیوم که هفتم ماه است چاپاروار از سرکار دستخطی زیارت نشد.سه هفته است ابداً از سرکار خبری نمی رسد. حقیقتاً رسم کسب و شخص عاقل همین است.اگر ترک دنیا فرموده اید تشریف بیاورید لامحاله بقدر قروض وصول کرده املاک هم بفروشید بقرض بدهیم.آنوقت ترک دنیا کنیم.
از مذمّت خُلق،مردم می گویند معاون التجار(فضل الله نراقی فرزند محمد جواد) دو ماه است تهران چه می کرد حال نراق چه می کند؟ این حالت را از جمله بی تدیّنی بهایی ها می شمارند. زیاده از این راضی به ضررم نشوید.بیایید قرض مردم را بدهیم آنوقت خانه نشینی را اختیار کنیم.اگر محتاج نیستید به تجارت ، باز باید قرض را داد.بس است بی اعتنایی.
سال گذشته اگر داخل انجمن نبودید آنهمه صدمه توتون نمی رسید.بنده این همه عرض کردم رفتن من به اشنود(روز دوم از خمسه ٔ مسترقه) ضرر دارد.قبول نفرمودید و آخرالامر هزار تومان ضرر وارد شد.هزار هم اصل پولش را آقا عباس لوطی خور کرد. حال خرج باغ خودش را هم نمی دهد.صریحاً عرض می کنم اگر زود خود را نرسانید دیناری نه طلب اشنود(روز دوم از خمسه ٔ مسترقه) و نه طلب شهاب و نه طلب سید محسن صورت پذیر نیست.باغ او  . است دوهزار قیمت دارد ولی تا شما نیائید قَسَم به جهت او نخورید باغ مال ما نمی شود.این جور نوشته گرفته است .

از جناب استاد حاج سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود به جهت بازخوانی نامه از همدان به نراق سپاس گزار می باشیم .

از جناب آقای حمید سلطانی شایان فرزند اکبر از بابت تایپ و تنظیم  نامه 116 ساله قدردانی می کنیم .

۰ نظر ۱۱ مهر ۹۹ ، ۱۵:۵۸
سلحشوران شهر نراق

 

ما را در سر سودای عاشقی است

                                                  و دفاع همچنان باقیست

                                                                                    و تا انتها ایستاده ایم.....

۰ نظر ۱۰ مهر ۹۹ ، ۲۳:۱۵
سلحشوران شهر نراق

بسم  الله الرحمن الرحیم
الحمد الله الّذی لایبقی الّا وجهه ولا یدوم الا ملکه  کُلُّ شَیْءٍ هَالِکٌ إِلَّا وَجْهَهُ ۚ لَهُ الْحُکْمُ وَإِلَیْهِ تُرْجَعُونَ
و بعد،غرض از تعریس این شجرةالفؤاد و الحسنات و آبیاری این دو حد محارب السّیئات آن است که چون هر ذی حیاتی که از مضیق مشئمه عدم به وسعت ساحات عالم عدم قدم گذاشت،به مضمون کلّ شئ هالک الّا وجهه،راه آمده را کما جاء مراجعت کردنی است و شربت ناگوار مرگ را نوشیدنی و لباس هستی را به مدلول کلّ من علیها فان،به عالم نیستی کشیدنی.
پس بناء علیهذا بر هر عاقل لازم است که به مدلول من مات بغی وصیته  مات ... جامعه وصیتی نماید و لهذا در حالت صحت نفس و کمال عقل و شعور حاضر گردید عالیحضرت گرامی منزلت خیرالحاج،حاجی میرزا ابوتراب، خَلف مرحمت شٵن حاجی علی اکبر نراقی و اولاً وقف بر تعزیه خوانی حضرت سیدالشهدا ارواح العالمین له الفدا گردانید تمامی و همگی نصف یک درب طاحونه(آسیاب آبی) حاجی شریف شهره را واقعه در سر راه لاستان شهره که مقابل است به باغ امین مع نصفه سَرجوبه(کنار جوی آب) و سایر ملحقات و منضمات و الات خشیبه و مجریه و حدیدیه و کلّما یتعلق بها بقدرالحصه که وقف مخلد و حبس مؤید بوده باشد و تولیت آنرا به فرزند ذکور خود محمدحسین و بعد از آن به اولاد ذکور ارشد او نسلاً بعد نسل و در صورت انقطاع و نبودن اولاد ذکور به رشیده از اولاد و اعباد اناث که همه ساله وجه آبزه(آب کنار چشمه) آن هر چه باشد در محرم و صفر به مصرف روضه خوانی برساند و بعد از آن دانسته و فهمیده بالاختیار و بلا شائبة الاکراه و الاجبار بمصالحه صحیحه صریحه شرعیه محابائیه مصالحه نمود به فرزند ارشد خود همگی و تمامی نصفه دیگر طاحونه مسطوره را با کافّه ملحقات و منضمات شرعیه،بقدرالحصه بدون استثناء شیئی از ان مع اعیان مشخصه و معیّنه که مذکور داشته می شود

بعدها مقرر آنکه،آنچه مخارجی که از ملزومات طاحونه است کلاً با مصالح له مرقوم باشد و در نصفه موقوفه چیزی از مخارج محسوب ندارد مع بیست و چهار قفیز(واحد اندازه گیری زمین) شایع کامل تخمیناً زمین درب باغ مرٵتین شهره را که دو حد آن به شارع است و حدّی به زمین حاجی اسدالله و حدّی به باغ مشهدی علی به انضمام نصفه دکان صباغی، حدّی به خانه حبیب نبات شهره،حدّی به دکان صباغی آقاحسن بیک،حدّی به دکان حدادی جناب جملةالتجار آقامیرزاغلامحسین خان معاون الممالک،حدّی به بازار که شرکت است با صبایای مرحوم حاجی محمد اخوی او و باید نصفه هم مابین هردو صبایا تقسیم گردد بانضمام یکدانگ از جمله سه دانگ خانه مالکی و تصرفی مسکونی خود مع ممر و مدخل و مشاع و حصار جنب خانه که مشتمل است به یک درب اصطبل و یک درب کاهدان و بهاربند مع یکدرب اصطبل و کاهدان اتباعی ولد حبیب آقا تقی به انضمام دو دانگ از جمله سه دانگ افکن مبال واقع در میدان حاجی شهره که این دودانگ یا اصطبل و کاهدان در کل پانزده تومان ابتیاع شده مع یکدرب بالاخانه که علاوه از سه دانگ خانه است و ابتیاع شده جداگانه و شهره است به بالاخانه مرضیه بمال المصالحه صد دِرم بوزن شاه گندم بومی دوره قصبه نراق و یکعدد قران رواج خزینه مظفرالدین شاهی و صیغه به قانون شرع مطاع جاری و واقع شد و مال المصالحه فی المجلس اخذ و قبض شرعی شد و بعد ذلک احدی را در مصالح عنه حقی باقی نمانده و نصفه باغ اصلان را که با پنج سَرچه آب علیا و سفلای مطابق قباله او که مالک و متصرف است از عین المال اوست و کسی را در آن سهمی نباشد
و بعد ذالک مصالحه صحیحه شرعیه نمود به زوجه خود صبیه مرحوم حاجی اسماعیل والده آقامحمد حسین بعد از یکدانگ خانه و دو سَرچه مجری المیاه آب علیا و سفلای نراق و چهار قفیز از جمله هشت قفیز باغ حاجی میرزا شهره که از جمله ما فی الصداق اوست و نقداً به او رد نموده، تتمّه ما فی الصداق را از کلی و جزئی مصالحه نمود و به زوج مزبور خود عالیحضرت حاج مصالح مرقوم به مال المصالحه صد دِرم نمک آرانی و آنچه مخلفات و اثاث که در خانه،مالک و متصرف است در دارایی خود از فروش و مسینه آلات و ملبوسات و رختخواب و اسباب خانه،کل هم بعضاً ذکر ام لم یذکر و  سمی ام  لم سیّم که احدی را حق مداخله و مطالبه به خانه و دارایی و تصرفی او در خانه نباشد و صیغه به قانون شرع مطاع جاری شد و ذمّه زوج هم از ما فی الصداق و حقوقات مقصوره زوجه خود بری گردید

پس از آن مصالحه نمود تمامی یکدانگ خانه خود را از جمله سه دانگ را به انضمام چهار قفیز از جمله هشت قفیز باغ حاجی میرزا شهره را به صبیه خود،متعلقه عالی شٵن اقامیرزا آقاخان به مال المصالحه صد دِرم بوزن شاه نمک آرانی و اسقاط حقی که از برای او بود در صداق والده مرحومه او ثانیاً او غیر ثابت ،کل هم بعضاً که او را نیز بعد ملک المرتب در فقره صداق والده اش حقی و سخنی و ادعایی نباشد و بعد از آن.
در ضمن عقد خارج لازم وصی در امورات خود گردانید فرزند ارجمند خود آقا محمد حسین مزبور را و ناظر در کارهای او گردانید عالی شأن آقامیرزا آقاخان را که اولا مجری المیاه پنج طاق از جمله بیست و هشت طاق آب قنات سَرچه شهره که واقع است در روزقه(نوبت آبیاری) لیلة یکشنبه دیّم(دوم) و از ثلث مرحوم اخوی موقوف است به تعزیه خوانی حضرت سید الشهدا علیه آلاء التّحیه والشفا همه ساله وجه اجاره آنرا در محرم و صفر در قصبه نراق مع آبزه طاحونه موقوفه مرقوم آنچه باشد به مصارف روضه خوانی به نحوی که در شرع باشد برسانند
و مبلغ پانزده تومان بقیه سی تومان مرحومه صبیه مرحوم اخوی در نزد اینجانب بوده که پانزده تومان او را حج ریالی خریدم و پانزده تومان دیگر را به جهت ساختن... در مشهد هنگام ساختن به آنها رد شود و سه دانگ میدانه مع دو درب زیره و دو درب فوقانی او با مرحوم اخوی شرکت داریم نصفه آن مرحوم را باید بعد از فروش به مصرف خودش در روضه خوانی برسانند و نصفه مرا استیجاری از شخص امین و با تقوائی که مسئله دان باشد ابتیاع کنند هرچه میشود و از تتمّه اموالم دویست تومان به مصارف خودم برسانند مطابق تفصیل ذیل:
 از بابت خمس آل محمد به سادات بدهند ۵۰ تومان
حمل نعش به نجف اشرف ۶۰ تومان
مخارج اوقات عزا ۳۰ تومان
از بابت وجوهات و رد مظالم ۳۰ تومان
و دیگر آنچه باقی است از نقد و جنس و مطالبات و باغ و املاک و آب و غیره آنها را کلاً ام بعضاً (همه یا مقداری)کما فرض الله کمثل خط الانثین تمام وراث یعنی زوجه و فرزندان با یکدیگر تقسیم نمایند و آنچه وصیت نامه که از قبل بدست آید تماماً باطل فمن بدّله بعد ما سَمعه فانّما اسمه علی الذین یبدلونه.
و کان ذالک تحریراً فی لیلة هیجدهم شهر شوال المکرم
توشقان ئیل(سال خرگوش) سنه 1321
18 شوال 1321(برابر 16 دی 1282)
نوشته و امضاء مدیر دبستان نراق به عنوان مسئول رسیدگی به موقوفات بعدا به ذیل سند اضافه شده است :
رونویس برابر با اصل است
مدیر دبستان دولتی نمره ۸  نراق

از جناب استاد حاج سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود به جهت بازخوانی وصیتنامه حاج میرزا ابوتراب سپاس گزار می باشیم .

از جناب آقای حمید سلطانی شایان فرزند اکبر از بابت تایپ و تنظیم سند 120 ساله از شهر نراق قدردانی می کنیم .

توضیحات سایت سلحشوران شهر نراق :
1- عمده التجار حاج میرزا ابوتراب نراقی فرزند حاج علی اکبر نراقی تاریخ 1 محرم 1321 برابر 9 فروردین 1282 در نراق فوت نمود و طبق وصیتنامه پیکرش به وسیله افراد و چهارپایان ابتدا به نجف عراق و سپس به مکه عربستان منتقل و زیر ناودان کعبه (ناودان طلا – ناودان رحمت) خاکسپاری گردید .
طبق سند موجود حاج میرزا ابوتراب سال 1321 قمری فوت و در زادگاهش نراق خاکسپاری گردید ولی بر اساس رسم متعارف آن مقطع سال 1326 قمری بقایای پیکرش به مبلغ هشت تومان تا نجف و 12 تومان تا مکه حَمل گردید و زیر ناودان طلا دفن می شود .

 

2- وصیتنامه دیگر حاج میرزا ابوتراب نراقی فرزند علی اکبر تاریخ 14 ذیحجه 1316 برابر با 5 اردیبهشت 1278 در مکه مکرمه تنظیم گردیده و تصویر آن همراه با بازخوانی تاریخ 5 اردیبهشت 1397 شماره سند 140 در سایت سلحشوران شهر نراق نمایش شد .

همچنین تقسیم سهم ورثه حاج میرزا ابوتراب تاریخ 7 اردیبهشت 1397 در سند شماره 141 و تاریخ 17 دی 1396 در سند شماره 107 و تاریخ 17 اردیبهشت 1397 در سند 146 در سایت سلحشوران شهر نراق نمایش گردیده است .

3- وُراث حاج میرزا ابوتراب نراقی عبارتند از :
همسرش ... فرزند حاج اسماعیل
پسرش محمد حسین(فرزندانش : حسن –عباس-شمسی-شریفه انصاری)
دخترش خانم ناز انصاری همسر میرزا آقاخان
دخترش منورسلطان انصاری همسر ملا محمد علی فروغی
دخترش سلطنت انصاری همسر محمد حسین انصاری

۰ نظر ۱۰ مهر ۹۹ ، ۲۳:۰۵
سلحشوران شهر نراق

ناگاه به آه و زاریِ چند
آمد به زمین عَماریِ چند

در نوحه گری زبانِ ایشان
گویندهِ از میان ایشان

می گفت که آه نور عینم
ای کشته ِ تشنه لب حسینم

امت مددِ یزید کردند
بی جُرم ترا شهید کردند

کو اکبر ناز پرور تو؟
عباس چه شد برادر تو؟

کو قاسم و عونِ غمگسارت؟
کو جعفر و مسلم فکارت؟

مظلوم کربلا - Home | Facebook

پس آن جَمّال مردود گوید:من از هراس و بیم خود را در میان کشتگان پنهان کردم.ناگاه دیدم سه مرد و یک زنِ ژولیده مو بر سر نعش پاره پارهِ مظلوم کربلا چنین می گفتند:

شود فدای تو جدِ تو ای شهید مُحَی
چرا شکایت امت نمی کنی با من

پیِ زیارت نعش تو در برابر تو
علی است باب تو و مادر و برادر تو

ناگاه آن پیکرِ لطیفِ چاک چاک از روی زمین حرکت کرد .آن حضرت احساس کرد این پاسخ را دریافت می کند:
لبیک یا جَدّاه،لبیک یا اَبُتاه،لبیک یا اُمّاه،لبیک یا اَخ المقتول .با اسم یا جَدّاه به کدام زبان شکایت امت نمایم که از جور جفاکاران ابوسفیانی چه ها دیدم؟ به خدا قسم که کُشتند مردان ما را  و ذبح کردند اطفال ما را و اسیر کردند زنان ما را و به تاراج بردند اموال ما را. این جَدّ من حسینی را که در آغوش پرورش دادی در کربلا نبودی که ببینی در وقتی که جوان هجده ساله من علی اکبر به میدان رفت.

Profile Pictures

هزار حیف نبودی به کربلا همراه
دمی که رفت علی اکبرم به قربانگاه

ستاره اهل حریمم نظاره می کردند
که نو جوانِ مرا پاره پاره می کردند

نبودی در وقتی که آب به جهت علیِ اصغر خود طلب می کردم عوض آب تیر به حلق شیر خواره ام زدند.پسر پیغمبر و علی و فاطمه (س)و حسن(ع) از خون آن جناب رخساره ها رنگین نمودند و فاطمه(س)عرض کرد:ای پدر به این طریق قائمهِ عرش را بگیرم و دردِ خود را وانما کنم. آن جناب فرمودند:که این همه بَلیّه های تو بس بود که دست های تو را از بدن جدا نمود. عرض کرد:

یاحسین مظلوم کربلا | Facebook

ساربانِ من غمدیدهِ بی سامان بود
آن منافق که به من کینهِ پنهانی داشت

نه همین یاریِ حَربِ منِ مظلوم نکرد
بلکه از آمدنِ کوفه پشیمانی داشت

بود از جملهِ خُدّام من و بهتر از این
دعوی بنده کجا لاف مسلمانی داشت

پس آن حضرت به بالین من آمد،بعد از گفتگو فرمودند :خدا دست تو را قطع و صورت تو را سیاه وبا ظالمان تو محشور نماید.دعای او به اجابت رسید در حق من.

مظلوم حسین علیه السّلام

منبع: کتاب مقتل میرزا جان نراقی؛۱۳۱۳،نسخه خطی ،ص ۲۱

بازخوانی و تصحیح: مرتضی علی آقایی نراقی

۰ نظر ۰۷ مهر ۹۹ ، ۲۰:۴۳
سلحشوران شهر نراق

هدایت به بالای

folder98 facebook