سلـحــشـوران شـهـر نــراق

عـکـس، خـاطـرات ، دل نـوشـتـه هـای دفـاع مـقـدس ، انـقـلـاب و اطـلـاعـات عـمـومـی

سلـحــشـوران شـهـر نــراق

عـکـس، خـاطـرات ، دل نـوشـتـه هـای دفـاع مـقـدس ، انـقـلـاب و اطـلـاعـات عـمـومـی

سلـحــشـوران شـهـر نــراق

شهر نراق زادگاه علامه ملا محمد مهدی نراقی و ملا احمد نراقی (فاضلین نراقی)
بیش از 100 نفر از مشاهیر نامدار دارای جمعیت سه هزار نفره در مقطع 8 سال دفاع مقدس دارای 180 رزمنده بوده و علاوه بر آن 8 آزاده و 100 جانباز(مجروح)و 80 شهید تقدیم آرمان های میهن اسلامی نموده است.


بایـگـانی
آخـریـن مـطـالـب

اشاره
اقامتگاه بومگردی به معنی محل اقامت مسافر یا گردشگر است و منطبق بر فرهنگ و جغرافیای آن منطقه. بومیان هر منطقه  جغرافیایی بر اساس شرایط ساخت و ساز و مهمتر از آن فرهنگ منطقه، خودشان دست به ساخت چنین اقامتگاه هایی می زنند.

این اقامتگاه ها جایی است که انتقال حس٘ ایرانی زیستن و تجربه زندگی ایرانی با اقلیم های مختلف با تکیه بر مهمان نوازی و مهرورزی ایرانی" گردشگری " را به سمت خود می کشاند. مهمان نوازی ایرانی که در خون هر ایرانی جریان دارد و با تعبیر جغرافیای اقلیمی وقومی رنگ و بوی دیگری به خود می گیرد.

اهداف تاسیس اقامتگاه بوم گردی

از جمله اهداف تاسیس اقامتگاه های  بوم گردی،می توان به توسعه پایدار گردشگری،احیای ارزش سنتی و بومی، کمک به اقتصاد جامعه محلی و حفظ محیط زیست اشاره کرد. در واقع گردشگری فرصت های زیادی را برای کسب و کار کوچک خانوادگی و جوامع محلی ایجاد می کند که از جمله این فرصت ها توسعه اقامتگاه های بوم گردی در نواحی مختلف کشور است.

اقامتگاه بومگردی سرای شمس نراق

اغلب این اقامتگاه ها خانه های قدیمی می باشند که احیا و بازسازی شده اند.در این نوع اقامتگاه ها تلاش بر این است تا گردشگران با آداب و رسوم، روش سنتی زندگی مردم بومی وغذاهای محلی آشنا شوند.
در این اقامتگاه ها که تقریبا همگی آنها به صورت خانوادگی ارائه خدمات می کنند سعی بر این است تا مهمانان با شیوه سنتی درآن محل خاص آشنا شده و ازغذاهای محلی آنجا استفاده و در محیطی طبیعی، سفر خود را به انجام برسانند. در نهایت می توان گفت آنچه امروز می تواند سبب توسعه پایدار گردشگری در کشور شود، به رسمیت شناختن اقامتگاه های بوم گردی است.

اقامتگاه بومگردی سرای شمس نراق

یکی از مصداق های مهمان نوازی ایرانی را می توان در اقامتگاه های بوم گردی دید. دو دهه از تاسیس این اقامتگاه ها در ایران می گذرد و با رشد صنعت گردشگری و استقبال گردشگران داخلی وخارجی از گردشگری بومی ، تبدیل به یکی از ظرفیت های اقتصادی و سیاست های کلان کشور شده است.

آشنایی با اقامتگاه بومگردی سرای شمس شهر تاریخی نراق

نراق شهری کهن در شهرستان دلیجان واقع در استان مرکزی ایران می باشد که با جاذبه های طبیعی وگردشگری متعدد،هر ساله میزبان گردشگران است.

شهر زیبا و تاریخی نراق ،یکی از نواحی دوست داشتنی و دیدنی در استان مرکزی است که از سه جهت گرداگرد آن را کوه فرا گرفته است .همین امر مهمترین دلایل برخورداری این شهر کهن از آب وهوایی مطلوب و دلچسب است که در کنار آثار تاریخی ودیدنی های طبیعی ،آن را به یکی از جاذبه های گردشگری در مرکز کشور تبدیل ساخته است.

 اقامتگاه بوم گردی شمس سومین اقامتگاه بومگردی این شهر تاریخی حد فاصل مسجد جامع ومسجد امام حسن مجتبی (ع) واقع شده است .

به دلیل قرار گرفتن در بافت تاریخی وهمجواری بناهای قدیمی نراق و دسترسی آسان به جاذبه های طبیعی و گردشگری ، گزینه مناسبی برای اقامت میهمانان و توریست ها می باشد.

 خانه اولیه این اقامتگاه بیش از یک قرن قدمت دارد و دارای مساحت ۲۵۰ متر می باشد و به صورت همکف بنا شده است . در سال ۱۳۹۶ این بنا توسط آقای مجید احمدی خریداری گردید و با هزینه ای بالغ بر دومیلیارد ریال در طی مدت یک سال به سبک سنتی و با ذوق و سلیقه زیبا بازسازی ، مرمت و احیا شد .

تاریخ 17 مهر 1397 سید علی آقازاده استاندار و مسئولین استانی و شهرستان دلیجان و شهر نراق از سرای شمس بازدید داشتند و 21 بهمن 1397 در دهه فجر راه اندازی شد ولی تاریخ 13 بهمن 1398 همزمان با چهل و یکمین سالگرد پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی توسط آقای دکترعلیرضا ایزدی  مدیر کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان مرکزی ومسوولین شهر و شهرستان رسما افتتاح گردید و زمینه اشتغال ۳ نفر را فراهم نمود .

مسئولین مربوطه پس از افتتاح اظهار کردند اقامتگاه بومگردی سرای شمس سومین اقامتگاه بومگردی شهر نراق پس از خانه نخجیر و نراقی ها و  شانزدهمین اقامتگاه افتتاح شده استان مرکزی می باشد .
 ساختار اقامتگاه

این اقامتگاه که در منطقه کوهستانی و درقلب بافت کهن شهر نراق ، در کوچه پس کوچه های بکر و قدیمی با معماری کم نظیر ایرانی به سبک دوره قاجاریه ساخته شده به طوری که اتاق ها دور تا دور حیاط قرار دارند. حیاط خانه و طراحی کم نظیرش جلوه ویژه ای به اقامتگاه بخشیده به طوری که هر گردشگری برای اولین بار وارد خانه می شود شیفته ومجذوب اقامتگاه می گردد چرا که‌ با ذوق و سلیقه طراحی شده و دارای فضایی دل انگیز است.

این مجموعه دارای ۴ اتاق که دو باب اتاق ها ۱۲ متری و دو باب دیگر ۱۸ متری می باشد . یک باب اتاق های ۱۸ متری دارای سرویس بهداشتی مستقل، توالت فرنگی ، حمام و یخچال داخل اتاق است و۳ باب دیگر سرویس های مشترک خارج از اتاق و داخل حیاط قرار دارند همچنین دارای یخچال مشترک در آشپزخانه هستند.

اتاق ها فاقد تختخواب و به صورت کف خواب و رختخواب پیچ است. به این صورت که صبح بعد از بلند شدن از خواب رختخواب ها که شامل لحاف، تشک و پتو جمع آوری(پیچیده)می شوند و داخل کمد دیواری اتاق که به گویش محلی به آن " پَرگَه "می گویند چیده می شوند و روی آنها با یک ملافه کشیده می شود.
اتاق ها مجهز به سیستم گرمایشی( بخاری گازی و کرسی) و سیستم سرمایشی(پنکه) می باشد.

پارکینک مجتمع کمی پایین تر و حدود ۱۰۰ متری در محدوده مجتمع حسینیّه و آب انبار حاج عبدالباقی  وجای امن قرار گرفته است .

از امکانات جانبی اقامتگاه می توان به شربت خانه که انواع دمنوش های گیاهی ، تنقلات ارائه می دهد اشاره کرد که داخل حیاط مجتمع قرار دارد و خدمات آن مجزا می باشد.

غذاهای محلی اقامتگاه شامل کالجوش، کشک بادمجان، کوکو سبزی، قیمه سیب زمینی، قرمه سبزی ، شفته و سایر غذاهای محلی دیگر است که میهمانان می توانند قبل از ورود و با توجه به لیست منوی غذا نوع غذای خود اعم از ناهار یا شام را سفارش داده وهماهنگی های لازم را با پرسنل اقامتگاه به عمل آورند.

 

میهمانان عزیز این اقامتگاه همچنین می توانند در صورت تمایل از آشپزخانه اقامتگاه برای پخت و پز استفاده نمایند. در این اقامتگاه فقط از غذاهای محلی استفاده می شود و از فست فودها و غذاهای فرنگی دیگر خبری نیست .

توضیح
براساس قانون خوابگاه استعمال هر نوع دخانیات در بوم گردی  ممنوع بوده و از ورود هر نوع حیوان خانگی به اقامتگاه جلوگیری می شود.

در پایان اگر علاقمند به سفر در اقامتگاه بوم گردی سرای شمس شهر تاریخی نراق هستید به شما پیشنهاد می کنیم که قبل از سفر جستجوی کوتاهی در اینترنت بکنید چرا که بسیاری از بومگردی ها برای معرفی خود در فضای اینترنت فعال هستند و توضیحاتی از مجموعه های خود را برایتان مهیا کرده اند.

همچنین می توانید به سایت سلحشوران شهرنراق به آدرس:www.salahshorannaragh.blog.ir مراجعه نموده و با جاذبه های گردشگری این کهن شهر، آداب و رسوم، شناخت مشاهیر و فرهیختگان و...، به عنوان دومین شهر گردشگری کشور به لحاظ معماری سنتی بی نظیرش آشنا شوید.

سایت سلحشوران شهر نراق از محقق ، نویسنده و پژوهشگر تاریخ و فرهنگ شهر نراق استاد مرتضی علی آقایی نراقی از بابت تهیه این تحقیق سپاس گزار می باشد .

۰ نظر ۱۷ فروردين ۹۹ ، ۱۹:۳۳
سلحشوران شهر نراق

مخفی نماند اینجانب عباس .... منصوری نصف یکدرب قهوه خانه و کاه انبار و طویله واقع است در مرغ سرخه هستیجان(هَستیجان روستایی از توابع دلیجان استان مرکزی) واگذار نمودم از حال تحریر الی شب عید نوروز که هر ماهی پانزده قِران بابت اجاره آن ۳ یورت(جا و مکان) و اثاثیه مطابق صورت .... پنج‌تومان مصالحه بپردازد و عذری نیاورم الی شب عید اینجانب حقی به قهوه خانه نداشته باشم و نصفه دیگر ساختمان آنجا متعلق است به فرزندان سرکار آقا علی خان( آقا علی خان ابوالحسنی نایب الحکومه نراق) از تاریخ ۲۱ محرم الی شب عید نوروز و شب عید مشارالیه پنج تومان مصالحه را با اثاثیه باقیمانده اجاره‌ بپردازد .
تاریخ 21 ربیع الثانی 1345(برابر 6 آبان 1305)
امضاء عباس منصوری نراقی

از جناب استاد حاج سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود به جهت بازخوانی اجاره نصف قهوه خانه و کاه انبار و طویله قریب یک قرن پیش در روستای هستیجانِ دلیجان توسط عباس منصوری نراقی(نصف ساختمان به فرزندان آقا علی خان تعلق دارد) سپاس گزار می باشیم .

توضیحات سایت سلحشوران شهر نراق :
اجاره دهنده و امضاء کننده سند آقای حاج میرزا عباس خان منصوری نراقی فرزند میرزا ابوتراب می باشد . همسرش خانم آغا و دو تَن از فرزندانشان به اسامی مرحوم محمود متولد 1296 و غلام علی منصوری متولد 1319 از زمره ی نخبه های بین الملی در حرفه وکالت و علم هستند .

حاج میرزا عباس خان  منصوری فرزند میرزا ابوتراب نراقی متولد سال 1280 شمسی از زمره انسان های شایسته و خیرخواه نراق بود که تاریخ 26 خرداد 1355 بدرود حیات گفت و در مقبره خانوادگی  شماره 821 داخل بهشت زهراء تهران خاکسپاری گردید . 

همسر میرزا عباس به نام سیّده حاجیه خانم آغا اسلامی(منصوری) فرزند میرزا سیّد ابوالقاسم  نیم وَری  نام داشت که اصالتا اهل شهر نیم وَر محلات بود و زنی نمونه و در تربیت فرزندان همت والایی داشت و نهایتا تاریخ 10 خرداد 1363 نخل قامتش به اعلا علییّن سفر کرد و کنار همسرش دفن گردید .  .

۰ نظر ۱۷ فروردين ۹۹ ، ۱۵:۴۸
سلحشوران شهر نراق
مُقنیان شهر نراق و به طور کلی همه مقنّیان ، فناوری خاصی برای مسقر کردن چرخ در سَرِچاه  داشتند بدین صورت که قبل از شروع کار سه عدد سنگ به اندازه یک دانه گردو در دست می گرفتند و سر دهانه چاه می ایستادند.

سپس دستان خویش را طوری در دهانه چاه  طوری تنطیم می کردند که سنگ وسط بین هر دو دست در مرکز دایره شکل میله چاه قرار گیرد.این کار با دقت زیاد انجام می گرفت. بعد از تنطیم دست ها در حالی که دست ها رو به جلو و در دهانه چاه قرار گرفته بود، سنگ وسط را به صورت عمودی داخل چاه رها می نمودند و بلافاصله در همان حالت دو دست خویش را به صورت افقی باز می کردند و سنگ ها را بیرون سر چاه روی زمین رها می کردند‌‌‌‌(می انداختند).

سپس هر کجا که سنگ ها می افتاد همان جا چاله ای به ارتفاع تقریبا ۳۰ سانتی متر حفر می کردند و پایه های چرخ را داخل آن قرار می دادند و بعد چرخ چاه راروی پایه ها مستقر می کردند.
انجام این کار باعث می شد که هنگام بالا کشیدن دَلو(دول) از چاه توسط چرخ کِش، دلو به دیواره چاه نخورد ومستقیم از وسط میله چاه بالا یا پایین بیاید.این هم یک نمونه از شاهکار های مقنی ها قبل از شروع کار بود.

از مزایای دیگر این کار به این صورت بود که  مقنی یا شاگرد مقنی اگر می خواستند به وسیله طناب به داخل چاه بروند و یا از چاه بیرون بیایند مشکلی نداشتند. یا چرخ را پابند می کردند و به وسیله طناب به تنهایی به داخل چاه می رفتند و یا با کمک چرخ کش این کار انجام می شد.

دو روش فوق بیشتر برای میله چاه هایی که چای پا نداشتند و یا میله عریض بود یا به طور کلی مقنی می خواست راحت تر به داخل چاه رفته یا خارج شود، کاربرد داشت. بنابراین تمام کار مقنی ها روی اصول و فناوری خاصی انجام می گرفت.

منبع:
salahshorannaragh.blog.ir

حرف دل

سلامم به قنّاهای نراق
که زحمت کشیدند برای نراق

 

به استاد رحمان واستاد حسن
به استاد امّید رادمرد کهن

 

به عبدالمبین مرد نیکو صفت
علی جعفری مومن چیره دست

 

به استاد رمضان که هر کار بود
هم او کاسب کوی و بازار بود

 

حسین عظیمی بُوَد پور او
درودم بر خُلقِ نیکوی او

سایت سلحشوران شهر نراق از محقق ، نویسنده و پژوهشگر تاریخ و فرهنگ شهر نراق و منطقه جناب حاج مرتضی علی آقایی نراقی از بابت تهیه این تحقیق سپاس گزار می باشد .

۲ نظر ۱۵ فروردين ۹۹ ، ۱۴:۳۷
سلحشوران شهر نراق
مقدار موازی ده مَن(نصف پنج مَن)بادام شیرین بوزن شاه بادام خشک زمین نراق کدخداپسند از مال خالص جناب آقا میرزا علی اکبر خَلف صِدق جناب مستطاب اشرف الحاج حاجی حبیب الله تاجر نراقی بر ذمه(ضمانت) و رقبه(به گردن) خود قبول شرعی دارد عالیقدر آقا محمد جواد خَلف صِدق آقا حبیب‌الله حاجی کاظم نراقی که انشاالله رحمان رفع محصول بادام کارسازی نماید و عذری نیاورد .
وکان ذالک التحریر بتاریخ یازده شهر جمادی الثانی سنه 1332
11 جمادی الثانی 1332(برابر با 16 اردیبهشت 1293)



سایت سلحشوران شهر نراق ، از استاد گرانقدر آقای حاج سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود از بابت بازخوانی فروش بادام نراق در 110 سال قبل سپاس گزار می باشد .
۰ نظر ۱۵ فروردين ۹۹ ، ۱۴:۱۴
سلحشوران شهر نراق

 

ما را در سر سودای عاشقی است

                                                  و دفاع همچنان باقیست

                                                                                    و تا انتها ایستاده ایم.....

۱ نظر ۱۴ فروردين ۹۹ ، ۱۸:۰۸
سلحشوران شهر نراق

غرض از تحریر و ترقیم این نگارش وسطور خالی از عیب آنست که در بهترین ساعتی از ساعات و وقتی از اوقات عقد و مناکحت و مزاوجت همیشگی و دائمی واقع گردید فیمابین میرزا ابراهیم رحمانی نراقی محل سکونت میمه جوشقان قالی فرزند مرحوم نصرالله نراقی و عصمت پناه بانو سکینه کاشانی فرزند مرحوم جعفر عمو حسین دارای شناسنامه ۱۶۶۳۹ به مِهر و صداق معین و مشخص بمبلغ یکصدو یکتومان نقد ما فی الذمه بعهده زوج نام نامبرده بالا می باشد که در ساعت مطالبه زوجه زوج فوق الذکر تسلیم و تادیه نماید مناکحه صحیحه شرعیه و معاقده صریحه اسلامیه بنهج شرع انور به صیغه عربیه و فارسیه بینهما جاری گردید .این چند کلمه بر سبیل برگ عقد نامچه قلمی گردید تا واضح بوده باشد .
و کان ذالک تحریرو وقوعا بتاریخ سال یکهزارو سیصدو بیست و چهار شمسی عقد مناکحت واقع شد ۱۳۲۴
مُهر : ابراهیم رحمانی

امضاء حاشیه سند :
قد صدرالایجاب حر... شیخ عبدالرسول کاشانی

 

سایت سلحشوران شهر نراق از جناب استاد سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود از بابت بازخوانی عقدنامه محمدابراهیم رحمانی و سکینه کاشانی سپاس گزار می باشد.

توضیحات سایت :
عقدنامه متعلق به آقای محمد ابراهیم رحمانی فرزند نصراله اهل شهر نراق و خدمتگزار اداره دارایی بروجرد و میمه بود که تاریخ 13 اردیبهشت 1333 دار فانی را وداع گفت و پیکرش در گورستان میمه اصفهان خاکسپاری گردید . وی پدر مرحوم غلامحسین رحمانی است که در بقعه زبیده خاتون نراق دفن می باشد .

۰ نظر ۱۴ فروردين ۹۹ ، ۱۶:۵۲
سلحشوران شهر نراق

 اینجانب از سال ۱۳۳۳ الی ۱۳۳۹در دبستان فاضل نراقی شهر نراق دوران ابتدائی را به تحصیل اشتغال داشتم که در این زمان زمینی در کنار دبستان توسط حاج احمدخان امینیان اهدا شد و دبیرستان سه کلاسه افتتاح گردید و به نام دبیرستان امینیان نراقی نامگذاری شد و سه سال دبیرستان را هم در آنجا گذراندم .

خاطرات زیاد و فراموش نشدنی دارم که از آن جمله بخاری های هیزمی بود که روی آن شن ریخته بودند و ما برف ها را می آوردیم روی آن سنگ ها می گذاشتیم و چون سریعاً بخار می شد و هوا را مرطوب می کرد خوشحال می شدیم .

بعدها هم بخاری های هیزمی با بخاری نفتی (مارک فرکار) جایگزین شد و روزی سه لیتر سهمیه نفت داشت .روزهای سرد که بالاجبار بایستی شیر نفت را بیشتر باز می کردیم نفت زود تر تمام می شد و شاگردان باید از جیب خودشان نفت می خریدند و منبع بخاری را پر می کردند.

در آن موقع سازمانی بود به نام (اصل۴) که در سال یکی دو نوبت ماشین این موسسه که در واقع سینمای سیّار بود به نراق می آمد و در انتهای راهرو دبستان پرده نمایش نصب می کرد و فیلم های مستند به نمایش می گذاشت.
در تابستان هم آموزگاران انتهای همان راهرو را با نیمکت ها سکو(سِن نمایش) درست می کردند تا نمایش اجرا شود و اهالی نراق می توانستند تماشاگر باشند .
 چون آن زمان بلندگو در نراق نبود از طریق بلندگوی رادیو صدایشان پخش می شد.

جشن های ملی و مسابقات والیبال هم که بین تیم های نراق و دلیجان برگزار می شد در حیاط دبستان اجرا می گردید و یادم هست یکی از معلمین به طور جدی می گفت به جای اینکه ما برویم دلیجان و یا دلیجانی ها بیایند اینجا می توانیم یک زمین والیبال درست کنیم و زیر آن بلبرینگ بگذاریم هرموقع دلیجان مسابقه داشتیم زمین را هول بدهیم ببریم دلیجان و یا بلعکس که اطمینان دارم خالی از شوخی می گفت چون سال های بعد وسیله نقلیه زیاد شد و به سهولت می شد بین آن تردد داشت و خاطرات بسیار دیگری که اکثر عزیزان در دوران تحصیل دارند.

در ضمن یاد تمامی عزیزانی را که سِمَت مربی بر من داشتند گرامی می دارم و برای درگذشتگان طلب آمرزش و برای بقیه سلامتی و خیرعاقبت آرزو دارم :

آقایان :
محمد رئوفی ،خسرو اورمزدی خرمشاهی،قدرت اله عامری ،سلطانعلی غفاری ،ابوالقاسم سلیمی،علی اکبر غفاری،علیرضا طبیب زاده،علی اکبری،علیرضا عابدینی،مهدی عسگری درمنکی،احمد امیری،رحمانی،مرتضی رادفر،علی اصغر صدرالدینی،فضل الله شهیدی،احمد روحانی،غلام طالبی،سید احمد جوکار،حسین اشرفی ،هدایت الله رحیمی،سید حسین موسوی،سید ماشااله هاشمی،سید مصطفی هاشمی،حسن غفاری،حبیب اله تیموری، سید مهدی غفاری،مرتضی جعفری،سیدعلی جلالی و عزیزان دیگر .

راوی : سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود

۰ نظر ۱۳ فروردين ۹۹ ، ۱۶:۵۵
سلحشوران شهر نراق

مخفی نماناد که خیرالحاج حاجی میرزا محمد خَلَف مرحوم میرزا اسماعیل نراقی در حضور اینجانب شهادت داد که امر زوجه محمد خلیل با اولاد مرحوم حاجی محمد جعفر و زوجه و ادعای او ........... که خود حاجی مشارالیه در نظر دارد با وجود و مراتب مجدد در مسجد در ملاء عام جمعی از اقوام زوجه محمد خلیل به نزد او رفته و محمد خلیل زوج خود را مجددا وکیل ساخته .... با وجود عدم تسلط بر اولاد ........ مصالحه جدیده نمود و محمد خلیل مال المصالحه را در حضور اینجانب حواله شرعی به دیگری ساخت که به طلبکار خود بدهد
بعد از مراتب زوجه .... به شکایت محمد خلیل به نزداینجانب آمد که ... ... محمد خلیل گذشته بود دیگر این ... تحمیلی است اما می شود او را جواب دادم که مصلحت تو در این است اگر چه خلاف مصلحت صغار باشد و این ضرر را لاجرم متحمل شو ، چرا که گریبان را از دست چنین شخصی مخلص کردن عین مصلحت است .

این بیچاره هم قبول این عمل را نمود بعد از آن محمد خلیل خود نزدم آمده او را نصیحت کردم .... نداد زوجه خود را فرستاد بعد از اینکه مطلب حالی او شد چندی گوش سخن زوج خود بکرد ....... رفته است مرقوم می شود که اصلا و مطلقا تسلطی در هیچ باب بر ایشان ندارد و اهل شرع و عرف و مومنین ........
لازم است که محمد خلیل و زوجه او را و...... و شر او را از ... صغار و والده بیچاره ...
فی یازدهم شهر شعبان المعظم سنه 1343
11 شعبان 1343(برابر 16 اسفند 1303)


سایت سلحشوران شهر نراق از جناب استاد سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود از بابت بازخوانی  مصالحه بین طرفین نراقی سپاس گزار می باشد .

۰ نظر ۱۳ فروردين ۹۹ ، ۱۵:۰۲
سلحشوران شهر نراق

هر چه از خوشه راحت که دل آورده بدست
سوخت برق جگر سوخته از خرمن ما



حکمت ناله ی مرغان چمن مکشوف است
از شرارِ شُعَل آه تَف شیون ما


صاحب گلشن و گل ما وهزاریم ولی
اشک چشمت گل ما دامن ما گلشن ما


میکشان را سرِ کاری به نصیحت مَنمود
واعظ و قاضی وشیخ است زحق رهزن ما


هیچ بیمی نَبُوَد از ستم دوست مگر
که شود باعث شادی دل دشمن ما


عاقبت دست تطاول به تقاضای رقیب
کرده یکباره قبا هیئت پیراهن ما


کرد درد و غم هجر تو جهان کبر آمد
که از او گشته کنون تیره دلِ روشن ما


(حسرت)از خصمی خصمان چه زیان چونکه بود
گوش گردون صُم از صوت سُم توسن ما



تنظیم وباز نشر: استاد مرتضی  علی آقایی نراقی
۰ نظر ۱۲ فروردين ۹۹ ، ۱۷:۰۴
سلحشوران شهر نراق

به نراق : بدست جناب مستطاب اجل اکرم افخم آقای معاون التجار(فضل اله نراقی)ملاحظه نمائید
برادر عزیز بهتر از جانم آقای معاون التجار(فضل اله نراقی فرزند محمد جواد) که الهی بسلامت و عین عافیت بوده باشید .

اگر از احوالات اینجانب خواسته باشید صحیح و سالم هستیم ملالی نداریم سَوای دوری شما که آنهم به خیر و خوبی دیده شود . دو بار(وسایل) به  رضای غفار(رضا فرزند غفار) دادیم آورد ، چونکه بارهایش را بار کرده بود تو بارهایش انداختم زمین و این بارها را بار کردم آورد .
از روی آن بارهای تجارتی کرایه به او بدهید بار یکقِران(یکای پول ایران در دوران قاجاریان) هم علاوه به او بدهید دو بارش سی شاهی(شاهی واحد شمارش دینار و هر پنجاه دینار برابریک شاهی) حَمالی دادم به رضای غفار بدهید .

آقا میرزا عباس(میرزا عباس مهدوی فرزند فضل اله معاون التجار) را دعا برسانید . اهل خانه را دعا برسانید . عمه را از قول ما سلام برسانید . آقا محمد را سلام برسانید . اهل خانه شان را از قول بنده به یک یک دعا برسانید .
مُهر : عبده حبیب اله
29 رجب 1334(برابر 11 خرداد 1295)

توضیحات سایت سلحشوران شهر نراق :

هر۱۰ دینار را صَنار و هر۵۰ دینار را ده شاهی و دو عدد ده شاهی یا ۲۰ شاهی را یکقِران و هر یک و نیم قِران را ۳۰ شاهی می گفتند .
برای یک بار انتقال اجناس توسط مُکاری یکقِران یا بیست شاهی و برای دو بار انتقال کالا یک و نیم قِران یا سی شاهی پرداخت می کردند . 

سایت سلحشوران شهر نراق ؛ از استاد حاج سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود به جهت بازخوانی ارسال بار و وسایل به وسیله مُکاری ها از قم به نراق جهت فضل اله نراقی معاون التجار قدردانی می نماید .

۰ نظر ۱۲ فروردين ۹۹ ، ۱۶:۴۶
سلحشوران شهر نراق

10 بهمن 1358 در محدوده خیابان دامپزشکی در غرب تهران صدای تیراندازی بلند شد و لحظاتی بعد پیکر جوان اهل شهر نراق به نام غلام حسین محمدی غرق در خون کف خیابان  نقش بر زمین شد .

مسئولیت حذف فیزیکی این جوان 24 ساله و مجرد را که اغلب به نام حسین خطاب می کردند گروه شاهین بر عهده گرفت و روزنامه های رسمی در اوائل انقلاب نوشتند که حسین محمدی توسط گروه شاهین در غرب تهران ترور گردید .

مرحوم غلامحسین محمدی

پیکر غلامحسین محمدی فرزند حاج غلامرضا ابن حاج حبیب اله رئیس التجارابن حاج محمد مهدی تاجر نراقی ابن محمد از تهران به قم منتقل و در قبرستان نو مقابل حرم حضرت معصومه(س) و پل آهنچی و در قبر دو طبقه ای که پدرش در آن دفن بود خاکسپاری گردید .
غلامحسین محمدی دارای شناسنامه 25 و سال 1316 در نراق متولد شد . چهار سال مقطع تحصیلی ابتدایی را در دبستان دولتی نراقی شهر نراق و کلاس پنجم و ششم ابتدایی را سال 1329 در دبستان دولتی حکمت شهر قم به پایان رسانید . یادشده بعدا در تهران سکونت و زندگی می کرد .  

روی سنگ قبرغلامحسین در قبرستان نو شهر قم نوشته شده : آرامگاه شادروان جوان ناکام شهید غلامحسین محمدی فرزند مرحوم حاج غلامرضا محمدی که در تاریخ دهم بهمن 1358 بدرجه رفیع شهادت نائل گردید .
روی سنگ قبر پدرغلامحسین در قبرستان نو شهر قم نوشته شده :  آرامگاه مرحوم حاج غلامرضا محمدی فرزند مرحوم حاج حبیب اله نراقی(رئیس التجار) در تاریخ نهم محرم 1362 قمری (برابر 26 دی 1321) دار فانی را وداع گفت .

روی سنگ قبر مادر غلامحسین در مقبره خانوادگی در بقعه شاه سلیمان نوشته شده : هوالحی الذی لایموت . آرامگاه ابدی حاجیه فاطمه سلطان محمدی صبیه مرحوم حاج عبداله محمدی تاریخ 10/5/1364 شمسی به رحمت ایزدی پیوست .
لازم به ذکر است تنها برادر غلامحسین به نام دکتر علی اکبر محمدی نام داشت که نام خانوادگی خویش را به شفا تغییر داده بود و سال ها به همراه همسر و فرزندانش : مسیح ، امیر ، امید ، مریم و شیرین شفا در اصفهان سکونت داشت که فروردین سال 1397 دار فانی را وداع و در قبرستان اصفهان خاکسپاری گردید .

یکی از عموهای حسین به نام شکراله خان صفایی(متوفی به سال 1330 و دفن در صحن آیینه حضرت معصومه س شهر قم) فرزند حاج حبیب اله رئیس التجار در شهر نراق آوازه بود .
یادآوری می گردد شش ماه پس از ترور محمدی نراقی آقای سید جواد ذبیحی دَرَکه ای فرزند سید اسداله متولد 1309 تاریخ 12 مرداد 1359 توسط گروه شاهین از منزلش در دَرَکه تهران خارج و به قتل می رسد . پس از این اقدام ، گروه شاهین با تحریریه روزنامه اطلاعات تماس گرفته و ترور یا اعدام انقلابی سید جواد ذبیحی به دلیل مداحی و مناجات خوانی او در رادیو وابسته به رژیم محمدرضا پهلوی را بر عهده می گیرد . پیکر سید جواد 50 ساله در قطعه 39 ردیف 126 شماره 29 بهشت زهرا(س) تهران خاکسپاری می گردد .

یادآوری می گردد قسمتی از هزینه ساخت مسجد صاحب الزمان در محله نراق نو به نیت مرحوم غلامحسین محمدی پس از مرگش تامین گردیده است.

این نوشته پس از گذشت چهل سال برای اولین بار توسط پژوهشگران سایت سلحشوران شهر نراق محقق گردید .

۲ نظر ۱۱ فروردين ۹۹ ، ۱۲:۰۹
سلحشوران شهر نراق

خدمت جناب آقای معاون التجار(فضل اله نراقی فرزند محمد جواد) زیده اجلاله
فدایت شوم
دستخط مبارک واصل شد از سلامتی اطلاع حاصل گردید . در خصوص آمدن سارقین و نقل کردن مراتب به مقامات عالیه خدمت آقایان حسب المرقوم خدمت همه شان نقل کرده اقدامی که لازم است فعلا از طرف ادارات ... مطابق انتظار نتوانند بنمایند ولی قواء(گرسنگی - دشت و زمین خالی وبی آب وگیاه) ... اموراتی را حتی الامکان در مقابل دارند . آقا زاده ها را از قول چاکر احوالپرسی کنید ارادتمند
اگر در موقعی از خانواده مساعدت و همراهی از سرکار عالی بخواهند یقین است مضایقه نمی فرمائید مزید امتنان چاکر است
امضاء...
3 شوال 1330(24 شهریور 1291)

سایت سلحشوران شهر نراق ؛ از استاد حاج سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود به جهت بازخوانی نامه حمله سارقین و چپاول گران به منازل و مکان های مملو از جواهرات و خوار و بار نراق و اطلاع دادن به مامورین دولتی و بی توجهی آنان قدردانی می نماید .

۰ نظر ۱۱ فروردين ۹۹ ، ۱۱:۵۳
سلحشوران شهر نراق


شد عِنانِ کار دل یکباره از دست طبیب
کیست یا رَب تا که بنماید رَهِ تدبیرِ ما         

از شرار شعله ی غم گشته خاطر خون ناب
آگهی دارد از آن این چشم پُر تقطیر ما

فاش می گویم که تا زاهد بداند  خوش که نیست
سهل وآسان در جهان اندیشه تکفیر ما

عاشقان را مژده از دربارِ یار آمد که دل
می شود دیوانه از خاصیتِ زنجیر ما

گر جوانی صرف غفلت شد از آن اندیشه نیست
می کند از جرعهِ رفعِ جرایم پیرِ ما

فَرقِ ما ایمِن نَبود اَندَر دَمِ تیغِ کَفَش 
از سرِ صدق وصفا بگذشت از تقصیرِ ما

می کند پیرِ مُغان از حرمتِ عُشّاقِ جان
در حضور فوجِ رندان جهان تُوقیرِ ما

شُکرِلله کز کمند عشقِ خوبان شد جهان
بی سُنُوح زحمت و رنج و تَعب نخجیر ما

طعنهِ بیگانه از سِرِ خدا از غفلت است
ورنه این رِندی بُوَد از جانب تقدیر ما

گلشن جان شد خراب از صَرصَر غم آنچنان
کز خور امکان بُوَد(حسرت)بُرون‌ تعمیرِ ما

مولانا "حسرت نراقی"

 

تنظیم وباز نشر: استاد مرتضی  علی آقایی نراقی

۰ نظر ۱۰ فروردين ۹۹ ، ۱۱:۵۶
سلحشوران شهر نراق

15 شهر شوال1336(برابر 1 مرداد 1297)
خدمت جناب جلال المَاب عمده الاعیان آقای معاون التجار(فضل الله نراقی فرزند محمدجواد) و آقای آمیرزا نصراله خان دام مجده العالی
احتراما معروض و درخواست می دارد اولا آنچه اطلاع از فروش جنس دیوانی(صاحب منصب حکومت و قضاوت) نسیه ئیلان ئیل(سال مار) نراق که آقای آمیرزا منصور خان(یکی از مامورین اداره مالیه نراق و محلات) فروخته اند دارید مرقوم فرمائید .

دوما مبلغ چهل و پنج تومان مالیات را که آقای منصورخان از بنده دریافت نموده اند و بعد از تحویل دادن وجه مذکور بنده مطالبه قبض مالیاتی از ایشان نمودم جواب فرمودند این وجه بابت خرابی جنس محسوب شد در صورتیکه جنس کامل و مرغوب تحویل گرفته اند .
متمنی است اطلاعات خودتان را مرقوم و مزیّن فرموده ارسال فرمائید ؛ عنداله بی اَجر نخواهد بود و آقایان دیگر هم هر کدام از مطالب فوق اطلاع دارند مستدعی هستم شهادت خود را مرقوم و مزیّن فرمایند و در این تصدیق جز   حقانیت و تحصیل رضای الهی هیچ چیزی منظور نفرمایند.
 شاپورخان امین مالیه

نوشته روی پاکت نامه به مقصد :
قصبه نراق - خدمت جناب عمده المَاب عمده الاعیان آقای معاون التجار(فضل الله نراقی فرزند محمدجواد) دام عزه العالی مشرف شود

نوشته پشت پاکت نامه از مبدا :
وصول 19 شوال 1336(برابر 5 مرداد 1297)
شاپور امین مالیه


سایت سلحشوران شهر نراق ؛ از استاد حاج سید مجتبی غفاری فرزند سیّد محمود از جهت بازخوانی نامه شاپور به فضل الله نراقی معاون التجار و میرزا نصرالله خان و انتقاد از آقا میرزا منصورخان یکی از مامورین مالیه نراق قدردانی می نماید .

۰ نظر ۱۰ فروردين ۹۹ ، ۱۱:۵۰
سلحشوران شهر نراق

قنداق کردن از جمله تکنیک های سنتی نگهداری از نوزادان در روزها وهفته های نخستین تولد او در سال های قدیم بود.
گرچه به نظر می رسد که صرفا در بعضی فرهنگ های خاص به قنداق کردن اشاره شده باشد اما واقعیت این است که رد پای آن در تمام فرهنگ ها دیده می شود.حتی آثار باستانی از مجسمه های نوزادان قنداق شده در چند هزار سال پیش بدست آمده است که حاکی از آن است که این سنت پیشینه تاریخی دارد.

در سال های قبل بعضی از کشور ها من جمله ایران قنداق کردن را رد یا منع کرده بودند ولی بعدا به این نتیجه رسیدند که اگر قرار بود قنداق کردن ،این سنت قدیمی مشکلی برای بچه ها ایجاد کند قدیمی ها بعد از سال ها تجربه می فهمیدند که این کار خوب نیست و دیگران ادامه‌ نمی دادند.

امروزه تمام وسایل بهداشتی نوزاد از جمله پوشک بچه کار را برای مادران راحت نموده در صورتی که در گذشته این امکانات وجود نداشت. نگارنده در این مبحث صرفا به قنداق کردن سنتی در شهر تاریخی نراق پرداخته است.

قنداق کردن به چه معناست؟

قنداق کردن به معنی هنر پیچاندن پارچه یا چیزی شبیه به آن به دور بدن نوزاد می باشد .قنداق باعث می شود نوزاد احساس امنیت بیشتری کند چون در فضایی شبیه رحم مادر قرار می گیرد.علاوه بر این قنداق از دست وپا زدن بی دلیل نوزاد جلوگیری کرده و از اینکه نوزاد به صورت خود آسیبی برساند،جلوگیری می کند.

قنداق کمک می کند نوزاد یک باره از خواب نپرد و مهمتر از همه وقتی نوزاد قنداق می شود در آغوش کشیدن او راحت می شود چرا که در روزهای اول تولد بدنی لَح٘م ( نرم یا شُل )به گویش نراقی دارد که بغل کردن آن تا اندازه ای مشکل است ولی قنداق کردن باعث می شود که کنترل بهتری روی نوزاد داشت و سر و بدن او را به راحتی کنترل کرد.

قنداق باعث می شود دست و پای نوزاد مداوم حرکت نکند و راحت بخوابد.به راحتی می توان اورا در آغوش کشید. در شرایط کنونی اگر به منزل همشهریان نراقی رفتید و نوزادی را در حال قنداق دیدید شک نکنید در آن منزل، مادر بزرگ حضور داشته و نوزاد را قنداق کرده است چراکه انجام این کار درتوان مادران امروزی نیست مگر اینکه مهارت های کامل را در این هنر کسب کرده باشند .


ساختار قنداق
قنداق های سنتی شهر نراق ۶ تیکه وهمه چهار گوش بودند که شامل:

1-بند قنداق۲-روقنداقی یا به گویش محلی"چاچَّب" ۳- زیرقنداقی۴- مشمع قنداق۵- دو عدد کُنَه(کهنه).
جنس پارچه های قنداق نخی یا پنبه ای بود و باعث گرم شدن بدن نوزاد می شد. چاچب قنداق معمولا به رنگ سفید از جنس چلوار بود و سایر کهنه ها جنس صخیم تری به رنگ های مختلف داشتند. بند قنداق را معمولا مردان یا زنان با نخ پنبه ای به رنگ های دلخواه به طول حدود۱/۵ متر وعرض ۳الی ۴ سانتی متر می بافتند.یا اینکه مادران یک تیکه پارچه سفید به طول حدود۱/۵ متر و عرض حدود ۱۵ سانتیمتر را چند لا می کردند تا به عرض حدود ۳ تا ۵ سانتیمتر در آید و سپس با سوزن نخ می دوختند و به این صورت بند قنداق درست می کردند.

نحوه بستن قنداق

ابتدا چاچب قنداق را که ۴ گوش بود و ابعادی حدود یک متر یا بیشتر داشت به صورت سه گوش دولایه روی زمین پهن می گردند.بعد زیر قنداقی را به همان صورت کمی پایین تر از لبه تا شده پارچه اول می انداختند.

سوم مشمع و در پایان دو کهنه دیگر را به روش فوق پهن می کردند.سپس نوزاد را طوری وسط قنداق می خواباندند که شانه های نوزاد روی لبه بالایی و تا شده قنداق قرار بگیرد یا به عبارتی سر و گردن نوزاد بالاتر از لبه قنداق باشد.

سپس داخل پارچه ها را به دور پای نوزاد می پیچیدند به طوری که پاهای نوزاد صاف باشد و به هم نچسبد.سپس مشمع و زیر قنداقی را می بستند . تا این مرحله هنوز دست های نوزاد باز است . سپس لباس های نوزاد را مرتب می کردند تا از پشت تا خوردگی ایجاد نگردد.
در ادامه بازوی چب نوزاد را کنار بدنش قرار داده و گوشه چاچب را در همان سمت روی بدنش کشیده و با عبور از روی بازوی راست در قسمت پشت قرار می دهیم. سپس همین کار را با بازوی راست انجام می دهیم و در نهایت انتهای پارچه یعنی جایی که به پاهایش نزدیک است را تا کرده و به آرامی روی پاها بگذارید.

در مرحله آخر بند قنداق را از وسط روی سینه نوزاد قرار داده و به آهستگی به دو دور قنداق پیچیده به طوری که بند قنداق ابتدا از روی سینه و پشت پاها به صورت ضربدری در آید و در نهایت بند را جلوی پاها آورده و در قسمت تا شده قنداق یک گره نیمه محکم و یک گره پاپیونی می زدند.در صورتی که این کار به نحو اصولی انجام می شد هیچ خطری برای نوزاد نداشت.
بچه هایی که در قدیم قنداق می شدند کمتر به ورم روده مبتلا می شدند زیرا بند قنداق از طرف سینه شروع می شد و سپس دور شکم و پاها بسته می شد.سعی می شد به صورت درست بسته شود تا مشکلات تنفسی و فشار های مختلف روی لگن و پاهای نوزاد ایجاد نشود.

قنداق خیلی سفت یا شل نباید باشد. در صورت شل بودن وهنگام جابجایی نوزاد قنداق باز می شود و به راحتی نمی شود او را بغل کرد.در عین حال احساس امنیت نمی کند چون نوزاد احساس می کند دست و پایش رها شده است.

قنداق کردن در فصل سرد یکی از بهترین پوشش برای نوزادان بود که اثر خوبی در هضم، رفع نفخ و دل درد داشت.

تا چه زمانی نوزاد را باید قنداق کرد؟
به محض اینکه‌ نوزاد کنترل سر و دست و پاها را یاد گرفت دیگر نباید او را قنداق کرد.چون نیاز به فضای بیشتری دارد.در عین حال حرکت دادن دست ها و پاهایش باعث به هم خوردن قنداق وگیر افتادن او در آن می شود.
حد اقل زمان برای نوزاد ۲ الی ۳ ماه با توجه به رشد او است.در سه ماهگی دستان نوزاد را در موقع قنداق کردن در حالی که خم کرده و پنجه ها نزدیک به چانه است زیر قنداق می گذاشتند .این روش باعث می شد نوزاد به محض شنیدن صدا از خواب نپرد و خوابش به هم نریزد.

در ماه پایانی قنداق کردن دست های بچه را در بیرون از قنداق آزاد می گذاشتند چون در این ماه دیگر نوزاد کنترل سر، دست ها و پاها را یاد گرفته و با این حرکات وانمود می کند که دیگر نیاز به قنداق ندارد و در کل به شما می گوید که بزرگ شده است،دیگر نوزاد نیست و باید او را کودک حساب کنید .


سرمه کشیدن نوزاد، سُنتی دیگر از مادران نراقی
معمولا در زمان قدیم نوزادانی که در نراق متولد می شدند به چشمان آنها سرمه می کشیدند تا باعث تقویت چشم،ابرو و مژه نوزاد گردد و معتقد بودند که سرمه کشیدن باید در هوای صاف انجام گیرد و ابری نباشد تا چشم نوزاد صاف و روشن گردد.

مادرهای تازه زا این سرمه ها را خودشان طبیعی درست می کردند و از سرمه های متفرقه استفاده نمی نمودند.برای تهیه سرمه از مغز بادام یا فندق استفاده می کردند به این صورت که مغز بادام یا فندق را به یک میل شبیه میل بافتنی می کشیدندو آن را روی آتش می گرفتند تا مشتعل شود. در پایان یک بشقاب فلزی را روی دو پایه کوچک قرار می دادند و مقداری ناچیز آب داخل بشقاب می ریختند و سپس میل حاوی مغز گردو یا فندق را در حالت مشتعل زیر بشقاب می گرفتند. دود های حاصل از سوختن مغز به ته بشقاب می چسبید ودر پایان این دوده ها را به عنوان سرمه از ته بشقاب جدا می کردند و داخل سرمه دان می ریختند و به چشم نوزادان می مالیدند. مشهور بود که انجام این کار باعث تقویت چشم و پر پشت شدن مژه و ابرو می گردید.

معمولا از قدیم تا کنون در نراق رسم بوده که همراه بچه چند مُهره مختلف مانند مُرَه چشم، مازو ، مُهره مَندُق و ... را به نخ می کردند و با سنجاق قفلی به جلو وپ شت لباس بچه آویزان می کردند.آنها بر این باور بودند که با انجام این کار به نوزاد نظر نمی زنند.این سنت قدیمی هنوز هم در شهر نراق رایج است .

 

سایت سلحشوران شهر نراق از محقق ، نویسنده و پژوهشگر تاریخ و فرهنگ شهر نراق و منطقه جناب حاج مرتضی علی آقایی نراقی از بابت تهیه این مقاله شایسته سپاس گزار می باشد .

۱ نظر ۰۹ فروردين ۹۹ ، ۱۵:۱۴
سلحشوران شهر نراق

هوالمالک بالاستحقاق
و بعد باعث بر تحریر این کلمات شرعیه الدلالات آنکه حضور یافت عزت شعار کربلائی علی ابن مرحوم استاد عبدل بقال نراقی و بمبایعه لازمه جازمه صحیحه شرعیه قطعیه بفروخت به عالیشان آقا محمد ابراهیم ابن مرحوم آقا نصرالله ابن عبدالرحمن نراقی همگی و تمامی دو درب اطاق جنب یکدیگر واقعه در ابتدای خانه مرحوم آقا عبدالغفور مالکی بایع مرقوم محدود به حدود ذیل السطر .
حدّی به اسطبل و مستراح.
حدّی به فضای خانه.
حدّی به هشت خانه.
حدّی به راهرو خانه و مستراح.

با کافه ملحقات و منضمات و مشاعات آن از ممر و مدخل و کلما یتعلق بها بقدرالحصه به ثمن مال المبایعه مبلغ بیست و هفت تومان فض رایج خزانه اعلیحضرت احمد شاه قِران ماخوذ حین العقد باعتراف الشرعی و بایع مرقوم پس از اخذ مال المبایعه مبیع مرقوم را تاماً کاملاً از ید تصرف خود اخراج نمود ه بتصرف مشتری داد و بر مالکیت او قرار و استقرار یافت الیوم‌ تمامی مبیع مرقوم حق صرف و ملک طلق مشتری مزبور است و احدی را در آن به هیچ وجه من الوجوه حقی و بهره ای باقی نمانده بین الجانبین قبض و اقباض و تسلیم و تسلم و تخلیه و تصرف معمول و مرعی گردید و صیغه مبایعه لازمه جازمه صحیحه شرعیه جامعه جمیع شرایط و ارکان و خالی از کافه نواقص و بطلان باسقاط جمیع خیارات سیماً خیارالغبن ولو کان فاحشاً بل افحش و الزام بر بایع که چنانچه عندالخروج فسادی در مبیع ظاهر شود کلهم ‌بعضاً را از عهده برآید بینهما کما هوالمقرر فی الشریعه المطهره جاری شد .
کربلایی علی نراقی
بتاریخ چهار دهم شهر ذیحجه الحرام مطابق سنه 1340
14 ذی الحجه 1340(برابر 16 مرداد 1301)

شاهدین معامله که در حاشیه سند مُهر و امضاء نموده اند :
اقل اسدالله
مُهر محمدحسن
بمراتب متن شهادت دارم
مُهر عبدالله ابن محمد تقی
اعترف بمارقم فیه لدی
مُهرغلامرضا
اعترف بمارقم فیه لدی حره الخاطی
مُهر عبدالراجی غلامحسین

سایت سلحشوران شهر نراق از جناب استاد سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود از بابت بازخوانی قباله فروش اطاق در یک قرن پیش سپاس گزار می باشد .

۰ نظر ۰۹ فروردين ۹۹ ، ۱۵:۱۱
سلحشوران شهر نراق

ما را در سر سودای عاشقی است

                                                  و دفاع همچنان باقیست

                                                                                    و تا انتها ایستاده ایم.....

۰ نظر ۰۸ فروردين ۹۹ ، ۱۴:۵۳
سلحشوران شهر نراق

خدمت جناب مستطاب عمده الاعاظم والاعیان قبله گاهی آقای معاون التجار(میرزا فضل الله نراقی فرزند محمدجواد) تاجر نراقی دام اقباله العالی مشرف شود
لیل 24 شعبان 1336(برابر 13 خرداد 1297)

فدایت شوم
پس از مرخصی از خدمت سَرکار بطرف نراق آمدم و تا اَسّاعه که ۲ از شب می رود به خانه نرفته ام و کاغذی که فرمودید به همان نوع که دستور العمل دادید از حکومت(حاکم وقت نراق یا محلات) گرفتم و آقا علی خان(آقا علی خان ابوالحسنی فرزند میرزا آقا فرج الله نایب الحکومه نراق) و محمد جواد رئیس(میرزا محمد جواد تیموری رئیس پُست و تلگراف نراق ملقب به جواد رئیس) و آقا مشهدی طوغان(طوغان یوسفی فرزند محمدیوسف) را خواست و گفت کُلا باید بروید آقایان را بیاورید و بنده زود به نراق آمدم حضرات اهمال(سهل انگاری) در آمدن کردند ولی صبح شرفیاب می شوند .

مطلبی تازه ای هم واقع نشده و آنچه باید و شاید بنده به حکومت حالی کردم خیالات او را هم‌ تغییر دادیم‌ و به محلات هم یقینا اطلاع نداده و قَسَم‌ خورد که اطلاع ندادم تا تو بیایی که مطالب را حالی شده تمامی را راپورت(گزارش) بدهم و حالیه که اینجور است به محلات نمی نویسم .
مطلب وَلَد میرزا عبدالباقی هم هر وقت خودتان تشریف آوردید معلوم می شود که آنجور نبوده که نوشته اند . به مرحمت شما آن ساعتی که بنده وارد شدم تا بحال دیگر به کسی اذیت نکرده و نمی کند و نخواهد کرد ؛ ولی همین قدر پیش خودتان نفاق نباشد هیچ مسئله نیست .

مطلبی میرزا عبدالحسین(احتمالا عبدالحسین مهدوی فرزند فضل اله) به بعضی جهات موقع نداشت به ملاحظه اینکه شما تشریف بیاورید و یکی دو روز شرح نراق معلوم خواهد شد بعد هم ممکن است نوشتنش و استدعائیکه از شما دارم ‌این است که اجاره نامه را از سیف الله بگیرید و بیاورید ؛ نوعی نباشد که اسباب دل شکستگی به جهت سَرکار و اسباب زحمت به جهت شما فراهم شود . خدمت جناب حاجی آقا و تمام آقایان عرض سلام‌ مخلص را برسانید . اقل الحاج حبیب الله نراقی

سایت سلحشوران شهر نراق از جناب استاد سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود از بابت بازخوانی نامه حاج حبیب اله نراقی به فضل اله نراقی معاون التجار سال مبنی بر اتفاقاتی که در نراق رخ داده سپاس گزار می باشد .

۰ نظر ۰۸ فروردين ۹۹ ، ۱۴:۰۱
سلحشوران شهر نراق

سلام بر مجموعه دوستان شال و کلاه کرده، برای مبارزه با ویروس کرونا در مبادی ورودی شهر نراق ، خسته نباشید .
چنین روزی در دوم فروردین ماه سال ۱۳۶۱ عملیات فتح‌المبین با رمز یا زهرا(س) در جلگه خوزستان آغاز شد.  این عملیات نقطه عطف جنگ ایران و عراق است که در نهایت منجر به بیرون راندن نیروهای عراقی از بخش بزرگی از خاک خوزستان شد.
چه کسی می داند جنگ چیست؟
چه کسی می داند فرود یک خمپاره قلب چند نفر را می درد؟
چه کسی می داند جنگ یعنی سوختن، یعنی آتش، یعنی گریز به هر جا، به هر جا که اینجا نباشد،
نبرد تن و تانک، اصلا چه کسی می داند تانک چیست؟

 گلوله ای از لوله دوشکا با سرعت اولیه خود از فاصله  دور شلیک می شود و در مبدا به حلقومی اصابت نموده و آن را سوراخ کرده و گذر می کند، حالا معلوم نمایید سر کجا افتاده است؟
کدام گریبان پاره می شود؟
کدام کودک در انزوا و خلوت اشک می ریزد؟
هنوز صدای ضجه مادران و پدران ناشی از داغ جگرگوشه هاشون به گوش می رسد و در طول 8 سال بهترین جوانان این مملکت با نثار خون خود و به جان خریدن تحمل اسارت در سیاه چال های بغداد و جانبازی و معلولیت و یتیمی کودکان و زنان  بی سرپرست و برای هر وجب این خاک قامتی از بهترین جوانان این مرز و بوم به زیر آمد و لبخندی بر لب های مادران و پدران شهید داده ننشست ، تا سربازان متجاوز عراق را از این وطن بیرون نموده و از تمامیت این مملکت حراست کردند.
در آن ایام خون و آتش .

خبر کوتاه بود
همه نیروهایی که از نراق به جبهه رفته اند شهید شده اند . تصور کنید فضای شهر کوچک نراق چه حال و هوائی داشت . غم از در و دیوار شهر می بارید .
این خبر تکان دهنده نوروز سال 1361 شمسی  شهر نراق را تحت الشعاع سنگین خود قرار داده بود .  در آن ایام هیچ وسیله ارتباطی برای خبرگیری از جبهه های نبرد نبود .
با اینکه رزمندگان نراق برخواسته از خانواده بزرگ شهر نراق بودن و بطور نسبی یا سببی با هم فامیل بودند، ولی مردم نراق  از روبرو شدن مستقیم  با پدران و مادران نیروهای اعزامی اباء داشتند و با چشمان اشک آلود خود را از دید آنان پنهان می کردن تا مورد سوال واقع نشوند که از جبهه ها چه خبر !؟


آری برادران و خواهران قلم از توصیف فضای حاکم بر شهر نراق در آن ایام عاجز است . آری خبر صحت داشت .
پروبال همه نیروهای اعزامی نراق همراه با گروهان اعزامی از شهرستان محلات شکسته و تنی خونین مالی داشتند. از آن مجموعه رزمنده ،تعدادی اسیر . عده ای مجروح و زخمی پراکنده در بیمارستان های کشور.  عزیزانی هم آسمانی شده بودن . جالب اینکه عزیزان آسمانی از یک لانه بودن ،همه همکلاسی بودن .!

سلام بر لاله های خونین .
سلام بر لاله های پرپرشده شهر نراق در عملیات فتح المبین .
سلام بر شهید والامقام سید غلامرضا باشی .
سلام بر شهید والامقام مهدی عباسی .
سلام بر شهید والا مقام ابوالفضل بیابان گرد .
سلام بر شهید والامقام عبدالله محمودی .

در سرزمین گلبرگ های پرپر شده شقایق ها ، همراه با سبزه های هم نوا با ناله نسیم ، رو به قبله گل ها باید سلام کرد.
باید سلام کرد .
باید سلام کرد .
باید سلام کرد .
بر آنانی که در آخرین فراز زیارتنامه  خود به زیارت سبزترین سیرت و سرخ ترین صورت تاریخ نائل شدند .
آری ،باید سلام کرد.

 

غلام محمد ابوالحسنی نراقی

۰ نظر ۰۷ فروردين ۹۹ ، ۱۴:۰۷
سلحشوران شهر نراق

و بعد  باعث بر تحریر این کلمات شرعیه الدلالات آنکه با تحقق کافه شرایط صحت حضور یافت عالیشان آقاعباس ابن مرحوم خیرالحاج حاجی ابوالقاسم مُکّاری نراقی و به مبایعه لازمه جازمه صحیحه شرعیه قطعیه بیع نمود و بفروخت به عزت آثار آقا میرزا عبدالکریم(احمدی) خلف مرحمت شان آقا حبیب اله تاجر نراقی همگی و تمامی یکقطعه زمین واقعه در دشت فالو فی قصبه نراق مالکی و موروثی بایع محدود به حدود اربعه ؛
حدّی به زمین جناب آقا میرزا فتح الله ؛
حدّی به زمین آقا میرزا آقاجان ؛
حدّی به املاک آقای حاجی آقا محمد

که تخمینا همان یک قطعه دوازده قفیز(واحد اندازه گیری زمین) و نیم است با کافه ملحقات و منضمات آن از ممر و مدخل و کلما یتعلق بها به نوعیکی وجها من الوجوه حقی از برای بایع باقی نباشد و چیزی از آن استثنا نباشد به مال المبایعه مبلغ بیست و چهار تومان فض قَران ماخوذ حین العقد باعتراف الشرعی به نوعی که تصرف مالکانه و مستحقانه نمود کتصرف الملاک فی املاکهم و ذوی الحقوق فی حقوقهم بین الجانبین قبض و اقباض و تسلیم و تسلم و تخلیه و تصرف معمول و مرعی گردید الیوم به مقتضای مارقم تمامی مبیع مزبور حق صرف و ملک طلق مشتری مرقوم است و احدی را در آن به هیچ وجه من الوجوه حقی و بهره ای باقی نمانده و صیغه مبایعه لازمه جازمه صحیحه شرعیه قطعیه مستجمع جمیع شرایط و ارکان خالی از کافه نواقص و بطلان با اسقاط جمیع خیارات محتمله و متصوره بینهما کما هوالمقرر فی الشریعه المطهره جاری و واقع گردید و منبعد هذا بایع مرقوم صلح صحیح شرعی نمود در حق مشتری مزبور ادعای غبن در در مبایعه مزبور را بمال المصالحه مبلغ یکتومان وجه نقد ماخوذ فی المجلس و در ضمن العقد خارج الزام بر بایع مسطور شد چنانچه عندالخروج الی پنجاه عام دیگر فسادی در مبیع ظاهر شود کلا او جزئا عینا او منفعتا سوای رد مال المبایعه و اجرت المثل سنوات ................... و صیغه جاری شد  . 
و کان ذالک تحریر ا و وقوعا فی یوم جمعه چهاردهم شهر جمادی الثانی سنه 1346
14 جمادی الثانی 1326(برابر 23 تیر 1287)
به مراتب متن شهادت دارم
محمود طبیب زاده غفاری(فرزند عبدالباقی)
به مراتب متن شهادت دارم
هدایت اله رضوانی(فرزند محمدحسین)
اعترف بمارقم فیه
مُهر عبده فتح الله
اعترف بما رقم فیه
اقل حاجی محمدعلی
هواله
وقعت المبایعه المرقومه کما ....

سایت سلحشوران شهر نراق از جناب استاد سید مجتبی غفاری فرزند سید محمود از بابت بازخوانی فروش زمین در دشت فالو(پالو) توسط عباس فرزند حاج ابوالقاسم مُکّاری نراقی به میرزا عبدالکریم احمدی فرزند حبیب اله تاجر نراقی 115 سال قبل سپاسگزار می باشد .

۰ نظر ۰۷ فروردين ۹۹ ، ۱۳:۴۹
سلحشوران شهر نراق

هدایت به بالای

folder98 facebook